زندگینامه و فیلمهای اسکارلت جوهانسون؛ از آثار مستقل تا ابرقهرمانی (پرترهی یک بازیگر)
اسکارلت جوهانسون امروز شاید بیشتر در فیلمهای ابرقهرمانی دیده شود اما کارنامه بازیگریاش متنوع است. جوهانسون یکی از بازیگران تحسینشده هالیوود است که زیبایی منحصربهفردش، او را به گزینه محبوب بسیاری از کارگردانان و مخاطبان تبدیل کرده است. البته زیبایی ظاهری شاید نقش مهمی در شهرت او داشته باشد اما این بازیگر در تمام سالهای فعالیتش با بازی در نقشهای متنوع در آثار بعضی از کارگردانان بزرگ سینما ثابت کرده است که فقط یک چهره زیبا نیست و صرفاً با تکیه بر زیبایی نمیخواهد مسیر حرفهای خود را پیش ببرد؛ مسیری که روز به روز در آن بیشتر پیشرفت کرد. نگاهی به زندگینامه و فیلمهای اسکارلت جوهانسون میاندازیم.
اسکارلت جوهانسون متولد بیست و دوم نوامبر ۱۹۸۴ در نیویورک است؛ دختری متعلق به نسل هزاره که از کودکی به هنر بازیگری علاقه داشت و از سنین کم بهطور جدی وارد عرصه هنر شد. او در هشت سالگی اولین تجربه حرفهای خود را در تئاتر داشت. اما ورود رسمیاش به سینما در سال ۱۹۹۴ با فیلم «شمال» (North) بود که با وجود چندین بازیگر چهره، یکی از بدترین فیلمهای تمام دوران در نظر گرفته میشود. اسکارلت پس از چند نقش فرعی در سینما سال ۱۹۹۸ با فیلم «نجواگر اسب» (The Horse Whisperer) به کارگردانی رابرت ردفورد توانست توجه منتقدان را به خود جلب کند. بازی او در نقش دختری که در یک حادثه سوارکاری دچار آسیبهای روحی شده است، تحسین زیادی را برانگیخت و او را به عنوان یک بازیگر نوجوان آیندهدار به سینما معرفی کرد.
زندگینامه اسکارلت جوهانسون
صعود به اوج شهرت
اولین فیلمی که جوهانسون با آن به شهرت جهانی دست یافت، فیلم تحسینشده سوفیا کوپولا «گمشده در ترجمه» (Lost in Translation) در سال ۲۰۰۳ بود. او در این فیلم نقش یک زن جوان را ایفا کرد که به همراه همسر عکاسش برای سفر کاری او به توکیو آمده و آنجا در تنهایی هتل با مردی تنهاتر از خودش که بازیگری قدیمی است، آشنا میشود. این نقش نه تنها توانست اسکارلت را به یکی از چهرههای محبوب هالیوود تبدیل کند، بلکه نامزدی جوایز مختلفی از جمله گلدن گلوب را برای او به ارمغان آورد.
از «گمشده در ترجمه» بود که جوهانسون نظر دیگر کارگردانان شاخص هالیوود را به خود جلب کرد. وودی آلن، برادران کوئن، کریستوفر نولان و جو و آنتونی روسو از جمله این فیلمسازان هستند. او تنها با وودی آلن در سه فیلم همکاری کرده است که از میان آنها «امتیاز نهایی» (Match Point) محصول ۲۰۰۵ و «ویکی کریستینا بارسلونا» (Vicky Cristina Barcelona) محصول ۲۰۰۸ بیشتر توجه قرار گرفتند و تحسین شدند. در «امتیاز نهایی» او در نقشی زنی اغواگر وجه تازهای از بازیگریاش را به نمایش گذاشت، و در کمدی عاشقانه متفاوت «ویکی کریستینا بارسلونا» این شیمی خاویر باردم و اسکارلت جوهانسون بود، البته شیمی خاویر باردم در نقش یک دون ژوانِ نسخه هنری با تمام بازیگران فیلم بود که مورد توجه قرار گرفت. با این دو فیلم، وجه جذابیت مرموز زنانه اسکارلت جوهانسون کشف شد.
همکاری با کارگردانان برجسته
از دیگر کارگردانان معتبری که جوهانسون توانست نظر آنها را به خود جلب و در فیلمشان بازی کند، کریستوفر نولان است. جوهانسون در یکی از بهترین فیلمهای نولان «پرستیز» (The Prestige) در کنار هیو جکمن و کریستین بیل به ایفای نقش پرداخت. او در این فیلم نقش اول نداشت اما نقش پیچیدهای را باید بازی میکرد. در سناریوی پیچیده این فیلم، دو شخصیت اصلی و بازی بازیگرانش، جکمن و بیل، شاید بازی اسکارلت جوهانسون چندان به چشم نیاید اما حضورش در این فیلم جز نقاط عطف کارنامه بازیگری او بوده است.
اما به یکباره جوهانسون در سال ۲۰۱۰، در پی محبوبیت آثار جهانهای سینمای ابرقهرمانی و تغییر ذائقه سینمایی مخاطبان سینما، به جهان مارول پیوست و با بازی در نقش شخصیت ناتاشا رومانوف یا بیوه سیاه به یکی از چهرههای مهم فیلمهای ابرقهرمانی تبدیل شد. این مسیر از بازی در فیلم «مرد آهنین» (Iron Man 2) شروع شد و تا فیلمهای «انتقامجویان: بازی نهایی» (Avengers: Endgame) در سال ۲۰۱۹ و «بیوه سیاه» (Black Widow) در سال ۲۰۲۱ ادامه یافت. جوهانسون با نقش بیوه سیاه به یکی از بازیگران پردرآمد و محبوب هالیوود تبدیل شود.
کیفیت بازیگری و جوایز
اسکارلت جوهانسون یکی از معدود بازیگرانی است که توانسته در ژانرهای مختلف از درام گرفته تا اکشن، کمدی و علمی-تخیلی بدرخشد. شاید پیوستن به جهان سینمایی مارول و بازی در نقش یک ابرقهرمان میرفت تا جوهانسون را وارد چرخهای بیبازگشت بکند. اما او سال ۲۰۱۹ با بازی در فیلم «داستان ازدواج» (Marriage Story) به کارگردانی نوآ بامباک، یکی از بهترین نقشآفرینیهایش را به نمایش گذاشت. این فیلم که داستان جدایی یک زوج را به تصویر میکشد، تحسین فراوان منتقدان را به همراه داشت و نامزدی اسکار را برای جوهانسون به ارمغان آورد. همکاری موفق دیگر جوهانسون با تایکا وایتیتی در فیلم «جوجو خرگوشه» (Jojo Rabbit) محصول ۲۰۱۹ بود. او در این فیلم نقش مادری را ایفا میکند که در دوران جنگ جهانی دوم در مقابل نازیها مقاومت میکند. این فیلم هم نامزدی جایزه اسکار و هم گلدن گلوب را برای جوهانسون به همراه داشت.
در حال حاضر، اسکارلت جوهانسون همچنان یکی از پرکارترین و موفقترین بازیگران هالیوود است. او علاوه بر بازیگری، به تولید فیلم هم روی آورده و شرکت تولید فیلم خودش را تأسیس کرده است. او با کالین جست، نویسنده و بازیگر کمدی که از برنامه «زنده شنبهشب» (Saturday Night Live) شناختهشده است، ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است (یکی از ازدواجی در گذشته و دیگری از ازدواج با جست). جوهانسون نه فقط به خاطر ظاهر جذابش، بلکه به دلیل استعداد بازیگری خود، به عقیده بسیاری امروز بازیگر قابل احترامی است. در طول سالها، بسیاری از کارگردانان و همکاران، او را به عنوان بازیگری با تواناییهای منحصربهفرد و تعهد بالا به نقشهایش تحسین کردهاند. سوفیا کاپولا، کارگردان «گمشده در ترجمه» بارها درباره عمق و احساساتی که اسکارلت به نقشهایش میدهد، صحبت کرده و او را بازیگری فراتر از زیباییاش دانسته است.
کارگردانانی همچون وودی آلن و جو و آنتونی روسو هم همواره از رفتار حرفهای و تطبیقپذیری اسکارلت تمجید کردهاند. آلن که در چندین فیلم با او همکاری کرده است، میگوید جوهانسون یکی از معدود بازیگرانی است که همزمان میتواند هم نقشهای دراماتیک و هم کمدی را با قدرت اجرا کند. خود جوهانسون بارها به این نکته اشاره کرده است که زیباییاش بهنوعی مانع آن شده که او را بهعنوان یک بازیگر جدی به رسمیت بشناسند، اما با انتخاب نقشهای متنوع و بازی در فیلمهای ژانرهای مختلف توانسته است به منتقدان ثابت کند که فقط به خاطر ظاهرش مطرح نشده، بلکه استعداد و سختکوشیاش در این موفقیت دخیل بوده است.
بازیگری اسکارلت جوهانسون، تنوع نقشها و فعالیتهای دیگر
به طور کلی نقشهایی که جوهانسون در طول مسیر حرفهایاش انتخاب کرده است، از لحاظ احساسی و روانشناختی چالشبرانگیز بودهاند. او در فیلمهایی از ژانرهای مختلف، از درام تا علمی-تخیلی و اکشن، توانسته است بازیهای متفاوتی ارائه کند. تطبیقپذیری این بازیگر در نقشهای مختلف از جمله نقشهای عمیقی در درامهایی مثل «گمشده در ترجمه» و «داستان ازدواج» که نیازمند بازی زیرپوستی است، و همچنین حضورش در فیلمهای اکشن پر از جلوههای ویژه مثل «انتقامجویان» و «لوسی» نشان میدهد که او بازیگری چندبعدی و همهفنحریف است.
جوهانسون علاوه بر بازیگری در حوزههای دیگر هم فعالیت میکند. او به عنوان تهیهکننده در بعضی پروژهها فعالیت کرده و یکی از تهیهکنندگان فیلم «بیوه سیاه» بود و به توسعه این پروژه کمک کرد. صدای جوهانسون یکی از شاخصههای خوب بازیگری اوست که در انیمیشن «آواز» (Sing) بهخوبی از آن استفاده کرده است. جوهانسون در سال ۲۰۲۲ برند زیبایی خود به نام The Outset را راهاندازی کرد که محصولاتی مرتبط با مراقبت از پوست عرضه میکند. این برند با تمرکز بر محصولات طبیعی و پایدار تأسیس شده است.
جوهانسون همچون بسیاری از بازیگران ستاره هالیوود در فعالیتهای خیریه هم حضور فعال دارد و از سازمانهایی که به کودکان، محیط زیست و حقوق زنان کمک میکنند، حمایت میکند. در عرصه سیاست، جوهانسون یکی از بازیگران هالیوودی است که به صراحت درباره مسائل سیاسی اظهار نظر میکند و از نامزدهای خاص در انتخابات حمایت کرده است. او در بسیاری از مسائل اجتماعی و سیاسی حامی سیاستهای لیبرال است و از حقوق اقشار مختلف جامعه دفاع میکند. جوهانسون در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ به صورت عمومی از نامزدهای دموکرات (باراک اوباما و هیلاری کلینتون) حمایت کرد و همچنین در کمپین انتخاباتی جو بایدن در سال ۲۰۲۰ هم فعال بود.
جوهانسون همچنین یکی از حامیان سرسخت حقوق زنان و برابری جنسیتی است. او بهویژه در جنبش می تو شرکت داشته و از قربانیان آزار جنسی حمایت کرده است، بی آنکه خودش قربانی آزار جنسی بوده باشد. همچنین در کمپینهای مربوط به حق تولید مثل و انتخاب زنان شرکت کرده است. در خصوص جنبش میتو، جوهانسون از جمله منتقدان هاروی واینستین، تهیهکننده سینمایی و دیگر چهرههای برجستهای بوده که در جنبش میتو به دلیل رفتارهای نامناسب جنسی متهم شدهاند.
این بازیگر با شرکت در راهپیماییها و رویدادهای عمومی مرتبط با این جنبش، به روشنکردن اهمیت مقابله با فرهنگ آزار جنسی در جامعه کمک کرده است. او همچنین بر این باور است که این جنبش نباید فقط به افشای افراد محدود شود، بلکه باید بر اصلاح سیستمها و رویههای کاری متمرکز شود تا محیطهای ایمنتری برای زنان فراهم شود. اسکارلت جوهانسون در کنار فعالیتهای بازیگری و هنری، به مسائل مربوط به تغییرات اقلیمی و حفظ محیط زیست نیز اهمیت میدهد و در کمپینهای مربوط به مقابله با تغییرات اقلیمی شرکت کرده است. او به عنوان فعال در حوزه حقوق مهاجران و پناهندگان از سیاستهایی که به نفع این گروههاست، حمایت کرده و در رویدادها و فعالیتهای خیریه برای کمک به آنها شرکت داشته است.
اسکارلت طی سالهای فعالیت خود، بارها درباره بازیگری، سینما و تجربیاتش در این حوزه صحبت کرده است. او بازیگری را مثل یک مسیر عمیقاً شخصی و هنری میبیند و درباره رشد خود به عنوان بازیگر، با چالشهایی روبهرو بوده که بارها درباره آنها حرف زده است. این بازیگر سی و نه ساله امروز باور دارد که بازیگری فراتر از یک حرفه است و فرصتی برای کاوش در پیچیدگیهای انسانی و احساسات است. این بازیگر همیشه به دنبال نقشهایی بوده که او را از نظر احساسی به چالش بکشند و امکان نمایش جنبههای مختلف شخصیت انسانی را فراهم کنند.
جوهانسون درباره رشد خود در طول سالها گفته که او با تجربه و آزمون و خطا توانسته است به جایگاهی بالاتر در بازیگری برسد. او در مصاحبهای گفته بود که در دوران جوانیاش نقشهای مختلفی را انتخاب کرده که بعضی موفق بودهاند و بعضی شکست خوردند، اما این فرآیند باعث شد که او به عنوان بازیگری بالغتر و با اعتماد به نفس بیشتر وارد پروژههای پیچیدهتر شود. او از این بابت که توانسته در طول دوران حرفهای خود در ژانرهای متنوعی از جمله درام، علمی تخیلی، اکشن، کمدی و فیلمهای مستقل ایفای نقش کند، ابراز خوشحالی کرده و در این باره گفته است که هر ژانر تجربه خاص خود را دارد و به او اجازه میدهد در هر پروژه ویژگیهای جدیدی از شخصیت خود و شخصیتهای داستان را کشف کند.
جوهانسون معتقد است که سینما میتواند ابزاری برای ایجاد تغییرات اجتماعی باشد و از طریق داستانهای متنوع و قوی به مسائل مهم اجتماعی بپردازد. او در فیلمهایی که به مسائل اجتماعی مثل نژادپرستی (مثل «جوجو خرگوشه») یا مسائل خانوادگی (مثل «داستان ازدواج») میپردازند، نقشآفرینی کرده تا بتواند از طریق سینما به بحث درباره موضوعات مهم اجتماعی کمک کند. جوهانسون بارها به چالشهای کار به عنوان یک زن در هالیوود اشاره کرده است. او گفته که در اوایل دوران حرفهاش، گاهی به دلیل ظاهرش نادیده گرفته شده یا به نقشهایی که بیشتر بر اساس زیبایی فیزیکیاش انتخاب شده بودند، محدود شده بود. اما با گذشت زمان و به دست آوردن تجربه توانست نقشهایی را انتخاب کند که او را از این قالب خارج کنند و به او این امکان را بدهند به عنوان بازیگری جدی شناخته شود.
او در مصاحبههای مختلف اذعان کرده که همچنان عاشق سینما و بازیگری است و قصد دارد به کارش ادامه دهد. او گفته که در هر پروژه جدید به دنبال یادگیری و رشد است و به دنبال فرصتهایی است که بتواند در ژانرهای جدید و با کارگردانان متفاوت کار کند. در مجموع بازیگری را نه تنها به عنوان یک حرفه، بلکه به عنوان یک راه برای بیان خود و تعامل با دنیای پیرامونش میبیند. او از مسیری که طی کرده و نقشهایی که ایفا کرده، راضی است و همچنان برای آینده سینمایی خود برنامههای متنوع و چالشهای جدیدی را در نظر دارد.
کارگردانان و بازیگران محبوب اسکارلت جوهانسون
اسکارلت جوهانسون این شانش را داشته که در طول دوران حرفهای خود با کارگردانان و بازیگران بزرگی همکاری کند. از جمله کارگردانان محبوب او میتوان به وودی آلن اشاره کرد که تجربه همکاری در سه فیلم مهم و خوب این کارگردان را دارد. جوهانسون از این همکاریها به عنوان تجربههای بسیار مثبت یاد کرده و گفته است که وودی آلن دیدگاه خاصی به بازیگری دارد که او را به چالش میکشد. جوهانسون سال ۲۰۱۶ در فیلم «درود بر سزار» (Hail, Caesar!) برادران کوئن در کنار جورج کلونی ایفای نقش کرده و از آنها به عنوان کارگردانانی یاد میکند که توجه خاصی به جزئیات دارند و کار با آنها تجربهای منحصر بهفرد میداند. نقطه عطف بازیگری جوهانسون اما زمانی بود که با نوآ بامباک فیلم «داستان ازدواج» را بازی کرد و برای اجرای فوقالعادهاش مورد تحسین قرار گرفت. او از بامباک به عنوان کارگردانی یاد میکند که به او اجازه داد عمیقترین احساسات خود را در قالب شخصیت نشان دهد. جوهانسون از تجربه همکاری با تایکا وایتیتی هم لذت برده و سبک طنز و متفاوت او را تحسین میکند.
از میان بازیگران، جوهانسون همکاری با بیل مری را از تجربیات برجسته دوران حرفهای خود میداند و از مری به عنوان بازیگری با استعداد و دوستداشتنی یاد کرده که به او در فهم بهتر بازیگری کمک کرده است. همکاری او با آدام درایور در فیلم «داستان ازدواج» هم تحسین بسیاری را به دنبال داشت. جوهانسون از این تجربه به عنوان یکی از بهترین همکاریهای خود یاد کرده و از قدرت بازی درایور و شیمی طبیعی بین آنها تعریف کرده است. جوهانسون و کریس ایوانز در چندین فیلم از جمله فیلمهای مارول با یکدیگر همکاری کردهاند. آنها دوستان نزدیکی هستند و جوهانسون از همکاری با ایوانز لذت برده و او را یکی از بازیگران بااستعداد و حرفهای میداند.
ژانرهای محبوب اسکارلت جوهانسون
اسکارلت جوهانسون همانطور که از کارنامهاش پیداست، از تنوع در ژانرها و همکاری با کارگردانان و بازیگران مختلف لذت میبرد. او از کار با کارگردانانی که دیدگاههای خاص و منحصربهفرد دارند، استقبال میکند و از میان تمام ژانرهایی که کار کرده است، علاقه زیادی به ژانر درام دارد و این را میتوان از نقشهایش در فیلمهایی مثل «داستان ازدواج» و «گمشده در ترجمه» مشاهده کرد. او عاشق ایفای نقشهایی است که عمق احساسی و پیچیدگیهای شخصیتی زیادی دارند.
جوهانسون از بازی در فیلمهای علمی-تخیلی مثل «او» (Her) و «لوسی» (Lucy) که هر دو از کارهای شاخص او هستند هم لذت میبرد و این ژانر را جذاب میداند، چرا که او اجازه میدهد در مسائل فلسفی و روانشناختی در قالب داستانهای آیندهنگرانه کند و کاو کند. نقش اسکارلت در سری فیلمهای مارول در شخصیت بیون سیاه باعث شده است که او به یکی از بازیگران معروف ژانر اکشن تبدیل شود. جوهانسون از تجربه بازی در فیلمهای اکشن فیزیکی و چالشبرانگیز لذت میبرد. این بازیگر در ژانر کمدی هم تجربههای موفقی داشته است، به ویژه در فیلمهایی مثل «جوجو خرگوشه» و «خبر داغ» (Scoop) و بیشتر از آن به ترکیب درام و کمدی علاقهمند است.
جوهانسون در تمام این سالها با اینکه دیگر یکی از بازیگران جریان اصلی محسوب میشود، از توجه به سینمای مستقل هم غافل نبوده است. اصلاً شهرت اولیهاش را مدیون یک فیلم مستقل شخصیتمحور است. او اساساً به فیلمهایی که بر شخصیتها و پیچیدگیهای احساسی آنها تمرکز دارند، علاقهمند است. فیلمهایی مثل «زیر پوست» (Under the Skin) محصول ۲۰۱۳ و «دنیای روح» (Ghost World) محصول ۲۰۰۱ از جمله پروژههای مستقل و تجربی او هستند که او در آنها توانسته است جنبههای جدیدی از هنر بازیگری خود را به نمایش بگذارد.
بهترین فیلمهای اسکارلت جوهانسون
۱. گمشده در ترجمه (Lost in Translation)
- سال اکران: ۲۰۰۳
- کارگردان: سوفیا کوپولا
- بازیگران: بیل موری
- خلاصه داستان: یک بازیگر مسن و یک زن جوان که هر دو به دلایلی در توکیو هستند، به طور اتفاقی در هتلی با هم ملاقات میکنند و رابطه دوستانهای بینشان شکل میگیرد.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«گمشده در ترجمه» روایت یک رابطه عاشقانه افلاطونی است. اسکارلت در این فیلم نقش زن جوانی به نام شارلوت را بازی میکند که با همسر خود به ژاپن سفر کرده و دچار بحرانهای شخصی و عاطفی شده است. او به دلیل تنهایی و نارضایتی از زندگیاش احساس پوچی میکند. بازی جوهانسون به دلیل ظرافت، عمق احساسی و واقعگراییاش در این فیلم بسیار مورد تحسین قرار گرفته است. جوهانسون توانسته است با رویکردی ظریف و درونی، احساسات سردرگمی، تنهایی و ناامیدی شخصیت شارلوت را بهخوبی به تصویر بکشد. این نقش نیاز به بازیهای اغراقآمیز ندارد، بلکه با سکوتها و لحظات تفکر عمیق، مخاطب را با شخصیت شارلوت همراه میکند.
رابطهای که بین شخصیت شارلوت و باب (با بازی بیل موری) شکل میگیرد، یکی از جذابترین جنبههای فیلم است. جوهانسون و موری توانستهاند یک رابطه احساسی عمیق و واقعی را به نمایش بگذارند، که همزمان دوستانه و عاشقانه به نظر میرسد، اما هرگز به کلیشههای رمانتیک تبدیل نمیشود. جوهانسون لایههای مختلف شخصیت شارلوت را به تصویر کشیده لست. او زنی است که نهتنها از زندگی زناشوییاش راضی نیست، بلکه به دنبال معنای عمیقتری از زندگی است. بازی جوهانسون این تناقضها و احساسات پیچیده را به خوبی به مخاطب منتقل میکند.
بخش زیادی از قدرت بازی جوهانسون در «گمشده در ترجمه» مدیون نحوه استفاده او از سکوت و تعامل با محیط اطراف است. بخشی از بهترین لحظات بازی او نتیجه واکنشهای ظریف و ارتباط غیرکلامی با شخصیتها و فضای توکیو است. بازی در این فیلم باعث شد که جوهانسون به عنوان یکی از بازیگران بااستعداد نسل خود شناخته شود و نقش او در این فیلم یکی از برجستهترین و مهمترین بازیهایش به حساب میآید. او با رویکردی لطیف و در عین حال عمیق این شخصیت را به نمایش میگذارد و بازیاش به عنوان یکی از قویترین نقشهای دراماتیکش تحسین شد. منتقدان از این نقشآفرینی به عنوان نمایشی از بلوغ در بازیگری او یاد کردند.
۲. امتیاز نهایی (Match Point)
- سال اکران: ۲۰۰۵
- کارگردان: وودی آلن
- بازیگران: جاناتان ریس میرز
- خلاصه داستان: مردی جوان از طبقه پایین جامعه با با زنی ثروتمند ازدواج میکند، اما وارد رابطهای با زنی دیگر میشود که منجر به مشکلات و فجایع بزرگی در زندگی او میشود.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
«امتیاز نهایی» وجه تازهای از بازیگری جوهانسون را به نمایش گذاشت که نظر منتقدان را نسبت به او عوض کرد. بازی او در این درام در کنار بازی در فیلم دیگری از وودی آلن که در ژانر کمدی بود، به طور ویژه توجهها را نسبت به جوهانسون جلب کرد. اسکارلت در این فیلم نقش نولا رایس، زنی آمریکایی و زیبا را بازی میکند که وارد رابطهای پرشور با شخصیت اصلی فیلم کریس ویلتون میشود. بازی او در این فیلم به عنوان یک زن اغواگر با پیچیدگیهای درونی تحسین شد و حضور پراحساس و تعاملاتش با شخصیت مرد داستان از مهمترین نقاط قوت فیلم محسوب میشود.
جوهانسون در نقش نولا رایس، شخصیتی را به تصویر میکشد که سرشار از احساسات متناقض و تنشهای درونی است. او زنی جذاب و اغواگر است که وارد رابطهای پر از تعلیق و وسوسه میشود، اما در عین حال ضعفها و آسیبپذیریهای عمیقی هم دارد. جوهانسون بهخوبی توانسته این لایههای مختلف شخصیت نولا را با بازی ظریف و کنترلشده خود به نمایش بگذارد. رابطه بین نولا و کریس یکی از بخشهای مهم فیلم است و جوهانسون توانسته با بازی خود، شیمی قوی و باورپذیری بین این دو شخصیت ایجاد کند. رابطه پر از شور و اشتیاق آنها به یک رابطه سمی و پیچیده تبدیل میشود و جوهانسون با توانایی بازیگری خود، این تغییرات را به خوبی به نمایش میگذارد.
جوهانسون در نقش نولا، هم جذابیت و فریبندگی و هم جنبههای انسانیتر و آسیبپذیر شخصیت را به تصویر کشیده است. او زنی است که در نگاه اول بسیار قوی و مطمئن به نظر میرسد، اما در پشت این ظاهر جذاب، به شدت به دنبال عشق و تأیید است. بازی جوهانسون به خوبی این تضادها را در شخصیت نولا نشان میدهد. «امتیاز نهایی» یک درام روانشناختی است که حول محور اخلاق، خیانت و تقدیر میچرخد. جوهانسون توانسته با بازی دقیق خود به فضای تاریک و تنشزای فیلم کمک کند. او بهخوبی در نقش زنی که گرفتار رابطهای پیچیده و ناسالم شده، توانسته احساسات و نوسانات روانی را به شکلی باورپذیر به تصویر بکشد.
نولا در این فیلم به عنوان یک زن اغواگر ظاهر میشود، اما جوهانسون توانسته او را از یک کلیشه فراتر ببرد و به شخصیتی واقعگرایانهتر و عمیقتر تبدیل کند. این شخصیت نهتنها جذابیت ظاهری دارد، بلکه از نظر احساسی نیز مخاطب را با خود درگیر میکند. جوهانسون توانسته با بازی خود، به خوبی تنش و درگیری احساسی را در صحنههای مختلف فیلم ایجاد کند. او با استفاده از چشمان، صدای گرم و زبان بدنش، به خوبی حالتهای مختلفی از عشق، ترس، سردرگمی و ناامیدی را به نمایش میگذارد.
۳. پرستیژ (The Prestige)
- سال اکران: ۲۰۰۶
- کارگردان: کریستوفر نولان
- بازیگران: هیو جکمن، کریستین بیل
- خلاصه داستان: دو جادوگر معروف و موفق در اواخر قرن نوزدهم میلادی با هم رقابت سنگینی دارند و هر کدام به دنبال برتری بر دیگری هستند. این رقابت منجر به فاجعههای بسیاری میشود.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون در فیلم تحسینشده «پرستیژ» نقش اولیویا وینسنت، دستیار و معشوقه یکی از شعبدهبازان اصلی فیلم، یعنی رابرت انجیر (با بازی هیو جکمن)، را بازی میکند. نقش جوهانسون در این فیلم یک شخصیت حمایتی است که در میانه رقابت شدید بین دو شعبدهباز قرار میگیرد. او به نوعی درگیر مثلث عشقی و درگیریهای احساسی و حرفهای بین انجیر و آلفرد بوردن (با بازی کریستین بیل) میشود. هرچند که نقش او در مقایسه با شخصیتهای اصلی پیچیدگی کمتری دارد، اما حضورش به داستان لایههای احساسی اضافه میکند و نقشی مهم در پیشبرد ماجراهای شخصیتهای اصلی دارد. بازی جوهانسون در این فیلم به خاطر جذابیت و تواناییاش در به تصویر کشیدن احساسات متناقض و پیچیده تحسین شده است. او به خوبی نقش زنی را ایفا میکند که بین وفاداری و عشق، و در نهایت بین دو مرد درگیر در رقابتی تلخ، گیر افتاده است.
۴. او (Her)
- سال اکران: ۲۰۱۳
- کارگردان: اسپایک جونز
- بازیگران: خواکین فینیکس، ایمی آدامز
- خلاصه داستان: مردی تنها در جهانی آخرالزمانی عاشق سیستم عامل هوش مصنوعی میشود و این سرآغاز مسیری پرتنش و دردناک است.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«او» یکی از اولین فیلمهای آخرالزمانی بعد از هوش مصنوعی بود و خیلی هم تحسین شد. فیلم متفاوت اما دردناکی بود اما لایق تحسین هم بود. حضور اسکارلت جواهانسون در این فیلم جالب است. او در نقش صدای هوش مصنوعی در این فیلم حضور دارد و یکی از بهترین بازیهایش را ارائه کرده است. بازی او به دلیل قدرت صدای احساسی و اجرای درخشانش در نقش شخصیت سامانتا که به تدریج وارد یک رابطه عاشقانه با شخصیت اصلی، تئودور توامبلی (با بازی خواکین فینیکس)، میشود، بسیار مورد تحسین قرار گرفته است.
اسکارلت جوهانسون فقط از طریق صدا شخصیت سامانتا را بازی میکند و در این نقش حضور فیزیکی ندارد. با این حال، او به شکلی قدرتمند و قانعکننده توانسته از طریق صدای خود، احساسات پیچیده و انسانی این هوش مصنوعی را به تصویر بکشد. جوهانسون با تغییرات ظریف در لحن و تن صدای خود، همزمان احساسات متفاوتی مثل شادی، نگرانی، عشق و حتی ترس از وجود نداشتن فیزیکی را منتقل میکند. یکی از شگفتانگیزترین جنبههای بازی جوهانسون در «او»، تواناییاش در ایجاد شیمی قوی و باورپذیر با شخصیت تئودور، بدون حضور فیزیکی است. رابطه عاشقانهای که بین سامانتا و تئودور شکل میگیرد، از طریق مکالمات آنها ساخته میشود و جوهانسون به خوبی توانسته این رابطه را زنده و واقعی جلوه دهد.
یکی از جنبههای برجسته شخصیت سامانتا در فیلم، تحول تدریجی او از یک برنامه هوش مصنوعی ساده به موجودی است که احساسات پیچیده و تفکرات فلسفی پیدا میکند. جوهانسون توانسته این تغییرات و رشد شخصیت سامانتا را به خوبی از طریق صدایش به تصویر بکشد. او در ابتدا با صدایی گرم و ساده شروع میکند، اما به تدریج با افزایش پیچیدگی شخصیت، صدایش نیز عمق بیشتری پیدا میکند. اسکارلت جوهانسون توانسته با صداپیشگی خود احساسات انسانی را به یک موجود غیرفیزیکی ببخشد. اینکه سامانتا بدن فیزیکی ندارد، به چالش بزرگی برای جوهانسون تبدیل نشده و او با صدای گرم و صمیمانهاش، به این شخصیت جان بخشیده است. این باعث شده مخاطبان بتوانند به راحتی با شخصیت هوش مصنوعی همدردی کنند و حتی عاشقش شوند.
جوهانسون از طریق صدای سامانتا به بررسی پرسشهای پیچیدهای درباره ماهیت عشق، احساسات و انسانیت میپردازد. او توانسته این مسائل را با ظرافت و هوش احساسی در صدایش منتقل کند. بازی او به سامانتا بُعدی عمیقتر و انسانیتر میبخشد و مخاطب را به فکر فرو میبرد که آیا احساسات سامانتا واقعی است یا خیر. اگرچه سامانتا یک هوش مصنوعی است، جوهانسون توانسته با بازی خود شخصیتی بسازد که به نظر میرسد فراتر از یک ماشین و نزدیک به یک موجود زنده باشد.
۴. دان جان (Don Jon)
- سال اکران: ۲۰۱۳
- کارگردان: جوزف گوردون-لویت
- بازیگران: جوزف گوردون-لویت، جولیان مور
- خلاصه داستان: فیلم در مورد مردی به نام جان (جوزف گوردون-لویت) است که دچار اعتیاد به پورن است و با دختری به نام باربارا (اسکارلت جوهانسون) رابطهای پیچیده برقرار میکند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون «دان جان» نقش باربارا شوگلمان، دختری جذاب و خوشقیافه را بازی میکند که وارد رابطهای با شخصیت اصلی، جان مارتلو میشود. اسکارلت جوهانسون به خوبی توانسته شخصیت باربارا را که ترکیبی از جذابیت ظاهری و پیچیدگیهای درونی است، به تصویر بکشد. او زنی است که استانداردهای بسیار بالایی در رابطهاش دارد و تلاش میکند جان را به مرد ایدهآل خودش تبدیل کند. جوهانسون ترکیبی از اعتماد به نفس، کنترلگری و آسیبپذیری این شخصیت را به نمایش میگذارد.
او با لهجهای خاص که بازتابی از شخصیت باربارا به عنوان دختری اهل نیوجرسی است، موفق شده شخصیت باربارا را متمایز و باورپذیر کند. زبان بدن و رفتارهایش هم بیانگر تسلطش بر جزئیات این شخصیت است. یکی از نقاط قوت بازی جوهانسون در این فیلم، شیمی طبیعی و باورپذیر او با جوزف گوردون لویت است. رابطهای که بین این دو شخصیت شکل میگیرد، هم طنزآمیز و هم پر از تنش است و بازی جوهانسون به خوبی توانسته این جنبههای رابطه را به نمایش بگذارد. کشمکش بین خواستههای باربارا و عادات جان، با شیمی خوب دو بازیگر به تصویر کشیده میشود.
اگرچه باربارا در نگاه اول ممکن است شخصیت کلیشهای «زن جذاب و سطحی» به نظر بیاید، اما جوهانسون موفق شده است لایههای عمیقتری به شخصیتش اضافه کند. او به خوبی نشان میدهد که باربارا هم مثل جان درگیر دیدگاههای ایدهآل و سطحی درباره عشق و رابطه است. این به باربارا عمق بیشتری میبخشد و جوهانسون توانسته با بازی دقیق و درست خود، این پیچیدگیها را به نمایش بگذارد. جوهانسون ماهرانه تعادلی میان طنز و درام ایجاد کرده است. شخصیت باربارا در لحظاتی خندهدار و در لحظاتی عمیق و تأملبرانگیز است. جوهانسون با مهارت توانسته این تضادها را به شیوهای جذاب در بازی خود منعکس کند.
۶. زیر پوست (Under the Skin)
- سال اکران: ۲۰۱۳
- کارگردان: جاناتان گلیزر
- بازیگران: کریشتف هادک
- خلاصه داستان: یک موجود فضایی به یک شکل یک زن انسان در اسکاتلند زندگی میکند و انسانها را شکار میکند اما به تدریج دچار احساسات انسانی میشود.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰
جوهانسون در این فیلم علمی-تخیلی و سوررئال نقش موجودی فضایی را بازی میکند که در جستوجوی قربانیان انسانی است. این فیلم به دلیل عملکرد منحصربهفرد او و فضای متفاوتش تحسین بسیاری برانگیخت. بازی جوهانسون در این فیلم بسیار متفاوت است؛ در ابتدا موجودی بیاحساس است و کمکم احساسات انسانی پیدا میکند. این نقش بدون کلام نیازمند نوعی از بازیگری فیزیکی و حسی است و نقشآفرینی جوهانسون نشان از تطبیقپذیری و عمق بازیگریاش دارد. او با تأکید بر ابعاد بصری و حسی توانسته است به خوبی تحولات روانی و عاطفی شخصیتش را به نمایش بگذارد. حضور جوهانسون در نقش یک موجود فرازمینی که به تدریج درگیر احساسات انسانی میشود، نمایش متفاوت و عمیقی از تواناییهای بازیگری او است.
جوهانسون در این فیلم به طور عمده از طریق زبان بدن و حالتهای چهرهاش احساسات و افکار شخصیتش را منتقل میکند. این چالش به او اجازه داده تا تواناییهای بازیگریاش را به طور عمیقتری نشان دهد و با ایجاد تنش و رمز و راز، مخاطب را جذب کند. شخصیت او به عنوان یک موجود فضایی آشکارا بیگانه و جدا از دنیای انسانی است. جوهانسون توانسته این حس بیگانگی و سردرگمی را به خوبی به تصویر بکشد، و این باعث میشود مخاطب احساس کند که در یک دنیای غیرمعمول و رازآلود قرار دارد.
در طول فیلم، شخصیت جوهانسون به تدریج به تجربههای انسانی نزدیک میشود و این تحولات را به شکلی قانعکننده به تصویر میکشد. او به خوبی نشان میدهد که چگونه شخصیتش از یک شکارچی بیاحساس به موجودی با احساسات انسانی تبدیل میشود. او با بازی خود توانسته عواطف پیچیدهای مثل کنجکاوی، ترس و شک را به تصویر بکشد. لحظاتی که با دنیای انسانی و تجربیات جدید روبهرو میشود، به خوبی احساسات درونیاش را نشان میدهد.
«زیر پوست» به لحاظ بصری فضایی خاص دارد و جوهانسون با بازی خود به این فضا عمق میبخشد. او با حرکات و حالات خود به خوبی به ایجاد تنش و احساسات این فضای عجیب و غریب کمک کرده است. «زیر پوست» به موضوعاتی مثل انسانیت، هویت و روابط انسانی میپردازد. جوهانسون با بازی خود توانسته این موضوعات را به شکل عمیق و فلسفی به تصویر بکشد و مخاطب را به تفکر وادارد. بازی اسکارلت جوهانسون در «زیر پوست» به دلیل توانایی او در ایجاد احساسات عمیق و بیگانگی، تحول شخصیت و اجرای غیرکلامی مؤثر، یکی از بهترین و خاصترین نقشآفرینیهای او در سینما محسوب میشود.
۷. لوسی (Lucy)
- سال اکران: ۲۰۱۴
- کارگردان: لوک بسون
- بازیگران: مورگان فریمن، چوی مین-سیک
- خلاصه داستان: زنی که از طریق مصرف دارویی خاص به تواناییهای ذهنی فراتر از انسانهای عادی دست مییابد، به تدریج از ده درصد توانایی مغزی به صد درصد میرسد و ما شاهد تحولات فیزیکی و ذهنی او هستیم.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 67 از ۱۰۰
درست است که «لوسی» فیلمی قدرنادیده است اما بازی اسکارلت جوهانسون در این فیلم بسیار مورد توجه و تحسین قرار گرفت. چرا که او توانست نقش شخصیتی پیچیده و متفاوت را با موفقیت به تصویر بکشد. جوهانسون در این فیلم نقش یک زن معمولی را بازی میکند که بهطور ناخواسته به یک حامل مواد مخدر تبدیل میشود و سپس به دلیل آزاد شدن یک ماده شیمیایی نادر در بدنش، تواناییهای ذهنی فوقالعادهای به دست میآورد. جوهانسون با بازی درخشانش، تغییر شخصیت لوسی از یک انسان عادی به یک موجود تقریباً فراانسانی را به شکل تدریجی و باورپذیر به تصویر میکشد. او به خوبی نشان میدهد که چگونه شخصیت لوسی از یک انسان وحشتزده و ضعیف به انسانی سرد و باهوش تبدیل میشود.
با پیشرفت داستان و افزایش تواناییهای شخصیت لوسی، جوهانسون توانسته با بازی خود نشان دهد که چگونه شخصیتش کنترل بیشتری بر اطرافیان و جهان پیدا میکند. او با اعتماد به نفس و قدرتی که در بازیاش به نمایش میگذارد، این تغییرات را به شکلی ملموس و قانعکننده به تصویر کشیده است. این قدرت و کنترل به شکلی است که مخاطب کاملاً با تغییرات شخصیت لوسی همگام و همراه میشود. اگرچه لوسی در بخشهایی از فیلم به شخصیتی با احساسات کمرنگ تبدیل میشود، جوهانسون به خوبی توانسته احساسات اولیه او مثل ترس، سردرگمی و سپس قدرت را با مهارت به نمایش بگذارد. حتی وقتی لوسی شروع به از دست دادن احساسات انسانی خود میکند، بازی جوهانسون به گونهای است که مخاطب همچنان میتواند این تغییرات درونی را درک کند و با او همدردی کند.
فیلم «لوسی» ترکیبی از ژانرهای اکشن، علمی تخیلی و فلسفی است. جوهانسون موفق شده از پس صحنههای اکشن به خوبی برآید و با اجرای فیزیکی خود، تواناییهای لوسی را به نمایش بگذارد. علاوه بر این، او با به تصویر کشیدن تغییرات ذهنی شخصیتش، به خوبی در فضای علمی-تخیلی و فلسفی فیلم غرق شده و به این جنبهها عمق میبخشد. نقش لوسی به عنوان یک زن قوی و مسلط بر قدرتهای خارقالعاده، یکی از نقشهای برجسته جوهانسون در ژانر اکشن است و سرآغاز حضور او در فیلمهای اکشن بیشتر. جوهانسون توانسته با بازی خود، به این شخصیت هویت بدهد و آن را از یک قهرمان اکشن کلیشهای به شخصیتی پیچیده و چندلایه تبدیل کند. او با استفاده از بازی فیزیکی و بدنش، قدرت ذهنی و فیزیکی شخصیت لوسی را بهخوبی به تصویر میکشد. تغییرات در نحوه حرکت، نگاه و حالتهای او همه نشاندهنده تغییرات ذهنی و تواناییهای فوقالعاده این شخصیت است. این بازی فیزیکی همراه با بازی ذهنی و احساسی، مخاطب را درگیر داستان میکند.
۸. آواز (Sing)
- سال اکران: ۲۰۱۶
- کارگردان: گرت جنینگز
- صداپیشگان: متیو مککانهی، ریس ویترسپون
- خلاصه داستان: این انیمیشن موزیکال درباره مسابقهای است که در آن شخصیتهای مختلف حیوانات برای دستیابی به آرزوهایشان در دنیای موسیقی رقابت میکنند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 71 از ۱۰۰
بازی اسکارلت جوهانسون در انیمیشن «آواز» به عنوان صداپیشه شخصیت اش، جوجهتیغی نوجوانی که گیتاریست و خواننده سبک راک است، به دلایل بسیاری تحسین شد. او توانست با صدای خاص و جذاب خود، احساسات و شخصیت مستقل و مقاوم اش را به خوبی به مخاطب منتقل کند. اش شخصیتی قوی، مستقل و با آرزوهای بزرگ در موسیقی است که سعی دارد در دنیای سخت موسیقی راک برای خود جایگاهی پیدا کند. جوهانسون با صدای گرم و با اعتمادبهنفسش، این ویژگیها را به خوبی به تصویر میکشد. صداپیشگی در انیمیشن به مهارتهای خاصی نیاز دارد، چون بازیگر فقط از طریق صدا باید تمام احساسات و انرژی شخصیت را منتقل کند. جوهانسون در «آواز» توانسته هم شوخطبعی و هم احساسات عمیق اش را از طریق صدا به خوبی منتقل و مخاطب را با سفر احساسی شخصیت اش همراه کند.
یکی از دلایل برجستگی بازی جوهانسون در مجموعه «آواز» توانایی خوانندگی اوست. او در این مجموعه آهنگهای راک و پاپ محبوبی مثل Set It All Free و I Still Haven’t Found What I’m Looking For را با انرژی و احساسات فوقالعاده اجرا کرده است. صدای او با شخصیت اش هماهنگی دارد و اجرای ترانهها به نوعی بازتابدهنده روند شخصی و حرفهای این شخصیت است. اش یکی از شخصیتهای کلیدی داستان است که در کنار دیگر شخصیتها نقش مهمی در موفقیت کلی فیلم و گروه موسیقی درون داستان دارد. جوهانسون توانسته با اجرای قوی و احساسی خود، به شخصیت اش عمق ببخشد و این مجموعه را جذابتر کند.
۹. داستان ازدواج (Marriage Story)
- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: نوا بامباک
- بازیگران: آدام درایور
- خلاصه داستان: زوجی هنرمند است که در حال تجربهی فرایند پیچیده و عاطفی طلاق هستند و هر کدام با چالشهای احساسی و حقوقی جدایی دست و پنجه نرم میکنند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
«داستان ازدواج» از کارگردان محبوب امریکایی، نوا بامباک، فیلمی بود که اسکارلت جوهانسون را رسماً به دسته بازیگران جدی برد. داستان درباره یک زوج هنرمند و چالشهای طلاق آنها، از جمله مسائل عاطفی و حقوقی، و تأثیرات آن بر روی خانواده و حرفهشان است. اسکارلت در این فیلم نقش نیکول، بازیگری را که به دنبال جدایی از شوهرش (آدام درایور) است، بازی میکند. بازی او بسیار صادقانه، طبیعی و تأثیرگذار است. او بهخوبی توانسته است احساسات پیچیده و درونی نیکول را به تصویر بکشد. تعاملات احساسی او با آدام درایور هم از جمله نقاط قوت فیلم است. جوهانسون برای این نقش نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله اسکار شد و منتقدان بازی عمیق و دراماتیک او را تحسین کردند.
جوهانسون در این فیلم موفق شده احساسات عمیق و پیچیده شخصیت نیکول را به تصویر بکشد. او درد، ناامیدی، خشم و حسرت ناشی از جدایی را به شکلی باورپذیر و طبیعی منتقل کرده است. این احساسات، مخاطب را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد و به آنها امکان همدردی با شخصیتش را میدهد. شخصیت نیکول با چالشهای زیادی روبهرو است، از جمله احساس گناه و تردید درباره تصمیماتش. جوهانسون توانسته با بازی دقیق خود این کشمکشها و تضادهای درونی را به خوبی به نمایش بگذارد. او با تغییرات ظریف در زبان بدن و حالات چهرهاش به مخاطب امکان میدهد تا عمق احساسات شخصیتش را درک کند.
رابطه نیکول و چارلی یکی از محورهای اصلی فیلم است و جوهانسون توانسته با آدام درایور شیمی قوی و واقعی ایجاد کند. صحنههای بین این دو بازیگر، به ویژه در لحظات تنشزا و احساسی، بسیار باورپذیر و طبیعی است و به تنشهای جدایی آنها عمق بیشتری میبخشد. نیکول در طول فیلم تغییرات زیادی را تجربه میکند. جوهانسون با مهارت توانسته این تحولات را به خوبی به تصویر بکشد، از زنی که در ابتدا نسبت به وضعیتش سردرگم است، تا زنی که در نهایت قدرت و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکند. این تحول به شکلی ملموس و قابل درک برای مخاطب شکل میگیرد.
جوهانسون با دقت به جزئیات رفتارها و گفتار نیکول، شخصیتش را واقعی و طبیعی به تصویر کشیده است. او توانسته در صحنههای مختلف، به ویژه در لحظات احساسی و تنشزا، به خوبی این جزئیات را نشان دهد و مخاطب را به عمق داستان ببرد. نیکول به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی فیلم، تأثیر زیادی بر روند داستان و احساسات کلی فیلم دارد. بازی جوهانسون به ایجاد تنش و درام در داستان کمک کرده و مخاطب را به سفر عاطفی عمیقتری دعوت میکند.
۱۰. جوجو خرگوشه (Jojo Rabbit)
- سال اکران: ۲۰۱۹
- کارگردان: تایکا وایتیتی
- بازیگران: تایکا وایتیتی، رومن گریفین دیویس، سام راکول
- خلاصه داستان: داستان فیلم در دوران جنگ جهانی دوم و در آلمان نازی رخ میدهد و درباره پسری کوچک به نام جوجو است که در ابتدا طرفدار هیتلر است، اما با کشف حقیقت درباره مادرش و پناه دادن او به یک دختر یهودی تغییر میکند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون در این فیلم نقش رزا، مادر جوجو (با بازی رومان گریفیث) را ایفا میکند. او موفق شده در نقش مادر با تسلط بر بازی خود، ترکیبی بسیار خوب از طنز و درام را به نمایش بگذارد. شخصیت رزا با وجود چالشهای جدی که با آن مواجه است، همچنان روحیهای شاد و امیدوار دارد. او در صحنههای طنز و احساسی خوب عمل میکند و این توانایی باعث جذابیت شخصیتش شده است. رزا به عنوان مادر، نقش کلیدی در زندگی جوجو دارد و جوهانسون به خوبی توانسته احساسات عمیق و انسانی این شخصیت را به تصویر بکشد. عشق و مراقبت او از پسرش در کنار نگرانیهایش از شرایط جنگ و تأثیر آن بر خانواده، در بازی او نمایان است.
جوهانسون با بازیگران دیگر، به ویژه رومان گریفیث، شیمی قوی و طبیعی دارد. رابطه عاطفی و پیچیده بین مادر و پسر به خوبی به تصویر کشیده شده و این به عمق داستان کمک کرده است. بازی او در این فیلم به شکلی تأثیرگذار به انتقال پیامهای اجتماعی و انسانی کمک کرده است. جوهانسون با نشان دادن عواقب جنگ و نفرت، تصویری انسانی از مادرانگی و عشق را ارائه میکند که بر احساسات مخاطب تأثیر میگذارد. «جوجو خرگوشه» به عنوان یک کمدی سیاه با موضوع جنگ جهانی دوم و نازیسم، فضای خاصی دارد. جوهانسون موفق شده در این فضا با خلاقیت و جسارت عمل کند و به نوعی با طنز به موضوعات جدی نزدیک شود. او در صحنههای احساسی، به ویژه در لحظاتی که رزا با چالشها و خطرات مواجه میشود، تأثیر عاطفی زیادی بر مخاطب میگذارد. این لحظات به عمق داستان و پیچیدگی شخصیتش افزوده و مخاطب را به فکر فرو میبرد.
جدیدترین فیلمهای اسکارلت جوهانسون
۱۱. بیوه سیاه (Black Widow)
- سال اکران: ۲۰۲۱
- کارگردان: کیت شورتلند
- بازیگران: فلورنس پیو، ریچل وایس، دیوید هاربر
- خلاصه داستان: این فیلم درباره شخصیت ناتاشا رومانوف معروف به بیوه سیاه است و به پیشینه او قبل از ورود به تیم انتقامجویان میپردازد. ناتاشا با چالشهایی از گذشته خود و همچنین یک تهدید جدید مواجه میشود.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 79 از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون با شخصیت بیوه سیاه در فیلم «مرد آهنین» به ما معرفی شد اما جهان سینمایی مارول به یک قصه پسزمینه درباره این شخصیت احتیاج داشت که در «بیوه سیاه» آن را ساخت. جوهانسون با بازی در نقش ناتاشا رومانوف عمق بیشتری به این شخصیت بخشید. «بیوه سیاه» به بررسی گذشته و پیچیدگیهای شخصیت او میپردازد و جوهانسون با بازی دقیق و درست خود توانسته این جزئیات را به خوبی منتقل کند. نگاهی به ریشهها و آسیبهای شخصیت بیوه سیاه باعث شده است مخاطب با شخصیت او بیشتر همدردی کند.
جوهانسون در این فیلم به خوبی توانسته تعادل میان صحنههای اکشن و لحظات احساسی را حفظ کند. او در صحنههای مبارزه، قدرت و مهارتهای رزمی خود را به نمایش میگذارد و در عین حال، در صحنههای درام هم احساسات عمیق و آسیبپذیری شخصیتش را به تصویر میکشد. شیمی قوی و باورپذیری با سایر شخصیتها، به ویژه با یلنا بلوا (با بازی فلورنس پیو) و ملینا (با بازی ریچل وایس) دارد. روابط بین این شخصیتها، به ویژه در رابطه با خانواده و خیانت، به داستان عمق بیشتری میبخشد و جوهانسون با دیگر بازیگران به خوبی هماهنگ است.
جوهانسون توانسته احساسات و آسیبپذیریهای ناتاشا را به تصویر بکشد. او در بعضی صحنهها مثل بحث درباره گذشتهاش و احساساتش نسبت به خانواده، عمق عاطفی و انسانیت شخصیتش را به نمایش میگذارد. ناتاشا رومانوف به عنوان یک قهرمان زن مستقل و قدرتمند در این فیلم معرفی میشود. جوهانسون با بازی خود نه تنها توانسته این قدرت را نشان دهد، بلکه تصویری الهامبخش از زنانگی و استقلال را به تصویر کشیده است. با «بیوه سیاه» جوهانسون فرصتی پیدا کرده تا تصویری جدید و عمیقتر از ناتاشا رومانوف ارائه کند. این فیلم به او اجازه داده نشان دهد که این شخصیت فراتر از یک قهرمان اکشن است و پسزمینهای عاطفی و انسانی دارد.
۱۲. آواز ۲ (Sing 2)
- سال اکران: ۲۰۲۱
- کارگردان: گرت جنینگز
- صداپیشگان: متیو مککانهی، ریس ویترسپون، تارا استرانگ
- خلاصه داستان: در ادامه انیمیشن موفق «آواز» شخصیتهای مختلف بهویژه گروه موسیقی اصلی، در تلاش برای برگزاری یک نمایش بزرگ و اجرای برنامهای جدید هستند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 72 از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون در فیلمهای جدیدش هم با نقشهای متنوع و بازیهای قوی خوب درخشیده است. استعداد خوانندگی او در انیمیشن «آواز» آنقدر قابل توجه بود که در قسمت دوم این مجموعه هم حضور پیدا کند. جوهانسون با صدای زنده و جذابش در نقش اش سهم قابل توجهی در جذابیت این انیمیشن دارد. حضورش به شخصیتهای جدید و توسعه داستان فیلم کمک کرده است.
۱۳. استروید سیتی (Asteroid City)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: وس اندرسون
- بازیگران: جیسن شوارتزمن، ایلا فیشر، تیلدا سوینتن، استیون پارک
- خلاصه داستان: فیلم در شهری خیالی به نام آستروئید سیتی در آینده نزدیک اتفاق میافتد و داستان گروهی از شخصیتها را دنبال میکند که همزمان با یک رویداد علمی بزرگ در این شهر حضور دارند.
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۶ از ۱۰۰
اسکارلت جوهانسون در این فیلم پالتی وس اندرسون نقش یک بازیگر هالیوودی به نام میج کمپبل را ایفا میکند که به همراه دخترش به شهری کوچک و عجیب سفر میکند. جوهانسون در این فیلم شخصیت پیچیدهای دارد که هم شوخطبعی و هم عمق عاطفی را به نمایش میگذارد. بازی او به خوبی با سبک بصری منحصر بهفرد و دیالوگهای خاص وس اندرسون هماهنگ است. منتقدان بسیاری بازی او را ستایش کردند، به ویژه به خاطر ترکیب احساسات درونی شخصیت و رفتار سرد و کنترلشدهای که دارد. بسیار بازی جوهانسون را یکی از نقاط قوت فیلم آندرسون دانستند و تواناییهای او در به نمایش گذاشتن احساسات انسانی در محیطی سوررئال را تحسین کردند. بازی جوهانسون در نقش یکی از شخصیتهای دنیای به لحاظ بصری خاص وس اندرسون با فضای خاص فیلم هماهنگ است و به جذابیت و عمق شخصیتش افزوده است.
منبع: دیجیکالا مگ