چرا از جملهی «دوستت دارم» زیاد استفاده میکنیم؟
تقریبا همهی افراد تمایل دارند تا این کلمات جادویی را بشنوند. دوستت دارم به افراد احساس خاص، خواستنی و دوست داشتنی بودن، میدهد. اما آیا گفتن بیش از حد «دوستت دارم» مطلوب است؟ یا وقتی در یک رابطه بیشازحد از جملهی «دوستت دارم» استفاده میکنید، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
مردم اغلب در یک رابطه زمانی که به شخص موردنظر خود علاقه پیدا میکنند از دوستت دارم استفاده میکنند و با گفتن آن، احساسات خود را با شریکشان به اشتراک میگذارند. در واقع افراد انتظار دارند که شخص مقابل نیز با گفتن این جمله، علاقهی خود را به آنها نشان دهد.
در حالت ایدئال، هر دو شریک، زمانی که بهصورت شفاهی عشق خود را به یکدیگر ابراز میکنند، باید بین آنها علاقه و احساس جریان داشته باشد. اما داستان به این سادگی نیست. وقتی روی حالات ذهنی گوینده و شنونده آن کلمات تمرکز میکنید، متوجه میشوید که میتواند دلایل دیگری نیز با خود به همراه داشته باشد.
آیا گفتن «دوستت دارم» خیلی بد است؟
تقریبا اکثریت افراد به این موضوع واقف هستند که احساسات آنها بهطور پیوسته در نوسان است و همیشه نمیتواند به قوت خود باقی بماند، همچون امواج اقیانوس که در تلاطم به سر میبرد. در واقع وقتی عاشق شخصی میشوید، ممکن است مدام احساس کنید که نیاز دارید به شریک زندگی خود ابراز علاقه کنید و همچنین انتظار داشته باشید که شریک شما نیز آن را بهشکل متقابل پاسخ دهد.
اما باید بپذیرید که با توجه به این موضوع که احساسات افراد ناپایدار است، نمیتوانید همیشه بهصورت صادقانه آن را ابراز کنید. بنابراین، گفتن بیشازحد «دوستت دارم»، حتی اگر بخواهید آن را به زبان بیاورید هم، گاهی میتواند غیرصادقانه به نظر برسد. از این رو، شریک شما مجبور میشود حتی زمانیکه آن را احساس نمیکند نیز، به شما پاسخ دهد و تحت فشار قرار بگیرد. گرچه این بدان معنا نیست که او شما را دوست ندارد، فقط ممکن است در آن زمان عشق زیادی را احساس نکند که نیاز به بازگو کردن داشته باشد. باید بپذیریم که وضعیت روحی فعلی افراد با یکدیگر متفاوت است.
مشکل دیگر گفتن بیشازحد «دوستت دارم» این است که میتواند بهسرعت تبدیل به یک روال عادی در زندگی افراد شود و زمانیکه چیزی به یک روال تبدیل میشود، آن را بهصورت بدیهی در نظر میگیریم. مانند وقتی که یک گوشی جدید خریداری میکنید، در ابتدا ارزش زیادی برای آن قائل هستید و به شدت مراقب خواهید بود که اتفاقی برای آن نیفتد. چند ماه بعد، بهراحتی آن را به اطراف پرتاب میکنید و دیگر ارزش اولیه را برای شما نخواهد داشت.
در روانشناسی این موضوع، عادت نامیده میشود و شامل همه چیز میشود، از جمله کلماتی که دوست دارید بشنوید. در واقع هرچه چیزی را بیشتر داشته باشید، ارزش کمتری برای آن قائل هستید و در مقابل، هرچه چیزی کمیابتر باشد، بیشتر به داشتن آن راغب خواهید بود.
در عین حال، شما نباید این کلمات را آنقدر کم به زبان بیاورید که شریک زندگیتان احساس کند او را دوست ندارید یا در مورد رابطه دچار شک شدهاید. بهترین گزینه این است که بین گفتن به ندرت آن و گفتن خیلی زیادش، تعادل را انتخاب کنید.
چرا یکی بیشازحد میگوید «دوستت دارم»؟
اما یک سوال مهم آن است که چه چیزی باعث میشود که کسی مدام بگوید دوستت دارم؟ به غیر از احساس نیاز به بیان آن، دلایل احتمالی زیر از جمله مواردی است که میتوان به آن اشاره کرد:
- جستوجوی اطمینان
- ترس
- فریب دادن
جستوجوی اطمینان
افراد هر از گاهی در روابط خود احساس ناامنی میکنند. آنها با خود فکر میکنند به میزان کافی لایق احترام و دوست داشته شدن نیستند، باور ندارند که شریکشان آنها را بهخاطر خودشان و نه یک موضوع بیرونی (مثلا مادیات و…) بخواهد. گفتن بیشازحد دوستت دارم میتواند راهی برای کسب اطمینان از اینکه شریک زندگیشان نیز آنها را دوست دارد، باشد. در واقع افراد وقتی بهشکل متقابل پاسخ این جمله را از شخص روبهرویشان دریافت میکنند، احساس امنیت بیشتری در رابطه برایشان پدیدار میشود.
با این حال، از آنجا که این دسته از افراد از درون احساس خلا میکنند گفتن بیشازاندازه دوستت دارم، ماندگاری اندکی دارد و آنها مجددا برای شنیدن این جمله جادویی به پا میخیزند. شاید بد نباشد همینجا بر روی این مساله تاکید کنیم که گاها در زندگی زوجها ناراحتیهایی رخ میدهد که هر دو طرف را مضطرب میکند و جمله «دوستت دارم» در این موارد برای نزدیک شدن مجدد و همدلی و همراهی شرکا استفاده میشود و لزوما نشانهای از احساس ناامنی پایدار نیست.
ترس
بسیاری از ما آدمها ترس از دست دادن داریم و این حس در رابطه با شریک زندگیمان به مراتب بیشتر است. بسیاری از مواقع افراد از دوستت دارم استفاده میکنند تا بتوانند شریک زندگی خود را نگه دارند. همچنین ممکن است شریک زندگی شما کاری کرده باشد که باعث حسادت شما شده است. بهکار بردن زیاد دوستت دارم در این مواقع، راهی برای کشیدن آنها به سمت خودتان است.
حتما در مهمانیها و اطرافتان زوجهای چسبندهی بسیاری را دیدهاید که بیشتر از جملهی دوستت دارم استفاده میکنند. در واقع ترس از دست دادن شریک زندگیشان باعث میشود تا از این نوع از جملات بیشازحد استفاده کنند.
شاید بتوان گفت مولفهی «جستوجوی اطمینان» و «ترس» هر دو زیربنای یک نیاز درونی هستند. هر دوی آنها به اضطرابها و نگرانیهای ما از «ناکافی» بودن ما اشاره دارند و ما برای جبران این دو حس دست به دامان جملاتی میشویم که این حسهای دردناک را از ما دور کنند.
فریب دادن
مردم میدانند شنیدن این جمله چه احساس خوبی برای آنها به دنبال دارد. بنابراین ممکن است، شریک زندگی شما بهدلیل اینکه خبرهای بدی برایتان دارد یا کاهش احساس گناهی که بر دوش میکشد سعی کند با گفتن این کلمات حس خوبی در شما ایجاد کند و درخواست فرصت مجدد داشته باشد.
گاهی نیز شریک شما برای پنهان کردن موضوعات دیگر سعی میکند با استفاده از این جملات خود را به نحو دیگری به شما نشان دهد. بنابراین در برخی از مواقع، موضوعات دیگری در میان است که احتمالا شما از آن خبر ندارید.
نکتهی پایانی
تقریبا اکثر افراد چیزهای رایگان را بسیار دوست دارند، اما برای آن ارزش قائل نیستند. مانند زمانیکه برای یک کتاب هزینه پرداخت کرده و آن را خریدهاید نسبت به مواقعی که فقط فایل پیدیاف آن را از اینترنت دانلود کرده باشید. در واقع وقتی برای چیزی هزینهای پرداخت میکنید، ارزش بیشتری برای آن قایل میشوید. به همین ترتیب، گفتن زیاد «دوستت دارم» از ارزش آن میکاهد و دیگر قدرت اولیهی خود را نخواهد داشت. برای اینکه آن را جادویی نگه دارید، باید مطمئن شوید که هنگام گفتن آن تاثیرگذار خواهد بود.
اما چه کار میشود کرد؟ آیا کم استفاده کردن از این جملات منطقی است؟
قانون سادهای که باید بهخاطر بسپارید این است که وقتی حس دوست داشتن دارید، آن را بیان کنید. از آنجایی که احساسات ما ۲۴ ساعته در حال تغییر است، این امر بهطور خودکار تضمین میکند که شما آن را نادیده نگیرید. گفتن آن زمانی که احساسات هر دوی شما تشدید شده است، تاثیر بیشتری دارد، اما ارزیابی وضعیت عاطفی شریک زندگیتان همیشه آسان نیست. با این حال، برای اینکه این کلمات بتوانند همچنان جادویی باقی بمانند، باید آن را بهشکلی غیرمنتظره و خلاقانه بیان کنید و همچنین سعی کنید بروز علاقه و احساساتتان به یک روال عادی در زندگی تبدیل نشود.
«دوستت دارم» را فراموش نکنید!
منبع: psychmechanics