نقد انیمیشن سریالی «سوسیس پارتی: فودتوپیا»؛ دنیا تحت سلطهی غذاها
در نقد سریال «سوسیس پارتی: فودتوپیا» باید ابتدا از خود بپرسیم که توقع داریم با چه چیزی مواجه شویم و آیا این سریال ما را به نتیجه مورد نظر میرساند یا خیر؟ چرا اصلا یک انیمیشن با موضوع غذاهای سخنگو، تقریبا یک دهه بعد از انتشار اولیهاش، به یک سریال دنبالهدار باید احتیاج داشته باشد؟ شاید به همان دلیلی که سریال «تد» (Ted) ساختهی سث مکفارلن یک دنبالهی هفت قسمتی داشت که با وجود نبود مارک والبرگ، به یکی از اولین سریالهای موفق امسال تبدیل شد؛ چون مردم دوست دارند بخندند و شوخیهای درجه R زیادی هستند که فقط میتوانند در یه فیلم ۸۹ دقیقهای جا بگیرند. خب سریال فودتوپیا یک مجموعه به سبک فیلمهای خشک و سرد آلمانی نیست که بخواهیم آنقدر جدیاش بگیریم، تنها باید آماده باشیم تا سیل شوخیهای بزرگسالانه و مجموعهای از حماقتهایی که در دنیای واقعی امکانپذیر نیست ما را با خود ببرد. در ادامه با نقد سریال «سوسیس پارتی: فودتوپیا» همراه باشید.
هشدار: در نقد سریال «سوسیس پارتی: فودتوپیا» خطر لو رفتن داستان وجود دارد.
در فیلم «سوسیس پارتی» دیدیم که ساکنان سوپرمارکت شاپولز به رهبری فرانک (هاتداگ) با صداپیشگی سث روگن و برندا (نان) معشوقهی نانش با صداپیشگی کریستن ویگ، علیه ظالمان که همان انسانها هستند انقلاب خونینی برپا کردند. حالا راوی که از همان فیلم اصلی یکی از خلاقانهترین شخصیتپردازیها را با الهام از استیون هاوکینگ داشت، در ابتدای سریال «فودتوپیا» به ما میگوید که غذا اکنون گونهی غالب روی کره زمین است. با این نوید و بعد از اینکه جشن و عیاشی بعد از پیروزی فروکش میکند خوراکیهای قهرمان داستان باید از خاکستر قفسهی میوه و سبزیجات، یک جامعهی جدید بسازند.
اولین فیلم «سوسیس پارتی» خیلی سودآور بود و در گیشه هفت برابر بودجهی خودش به دست آورد. اما آن بودجه هم خیلی کم بود، فقط ۱۹ میلیون دلار، که در مقام مقایسه تنها بخش ناچیزی از بودجههای نُهرقمی معمول پیکسار است و احتمالا با تقلیل زمان تولید و دستمزد انیماتورها، کاهش پیدا کرده بود. بودجه و زمان اندک نقص خود را در انیمیشن و به همان اندازه طنز فیلم نشان داد. «فودتوپیا» شاید زمان بیشتری در اختیار داشت و از حمایت آمازون برخوردار بود، اما این سریال هنوز هم به نظر یک رندر کامپیوتری ناتمام میرسد که از فروشگاه شاپولز فراتر رفته و به دنیای گستردهتر بیرون کشیده شده است.
نویسندههای فیلمنامه، روگن، ایوان گلدبرگ، کایل هانتر و آریل شفر در این سریال هم دوباره کنار هم قرار میگیرند. روگن و گلدبرگ، که در تولید هم با یکدیگر مشارکت کردند، به واسطه سریال «پسران» (The Boys) و اسپینآف «نسل وی» (Gen V) رابطهی خوبی با آمازون دارند. در نتیجه عجیب نیست که سریال «فودتوپیا» هم از همین پلتفرم پخش شود. سریال «فودتوپیا» بسیاری از همان لذایذ ساده فیلم اصلی را ارائه میدهد؛ از بازی کلمات در یک برنامهی استعدادیابی که پیتا اورا را مقابل سلین دیژون قرار میدهد تا یک سکانس دیگر که هر اشاره کوچکی به آن بخش بزرگی از لذت تماشای سریال را از بین میبرد، اما فقط بدانید که آمازون وجود این سکانس را اجباری کرده است!
- شوخیهای خلاقانه
- انیمیشن جذاب
- شخصیتپردازی عالی
- صداپیشگی متناسب با شخصیتها
- کم شدن تاثیر شوخیها در قسمتهای پایانی سریال
- اشارات بیش از حد به آثار و شخصیتهای آشنا
چیزی که در «فودتوپیا» تازه به نظر میرسد، نگرانی عمیق و فلسفی دربارهی این است که آیا شخصیتهای تازه آزاد شده میتوانند جامعهای عادلانهتر از جامعهای که آن را سرنگون کردند بسازند یا خیر. آنها برای مقابله با تهدیدهایی مثل پرندههای شکارچی، باران شدید و نبود یخچال آماده نیستند. برندا و فرانک به منظور رویارویی با این مشکلات یک انسان به نام جک (ویل فورت) را به عنوان مشاور گروگان میگیرند.
اما در یک دنیای بیقانون، فرصتطلبها به سرعت رشد میکنند. پرتقالی به اسم – چی چیز دیگهای میتوانست باشد؟ – جولیوس (با صداپیشگی سم ریچاردسون) به عنوان شخصیت شرور و قدرتمند این دنیای تغییریافته ظاهر میشود و با احتکار ارز به شکل دندانهای انسان، ثروتاندوزی میکند. یکی از شخصیتها با خوشحالی توضیح میدهد: «همه غذاها عاشق دندان هستند. مفهوم نماد آنها بر هیچکس پوشیده نیست.»
«فودتوپیا» قطعا میتوانست خیلی بیشتر روی این محتوای مفهومی تکیه کند، هرچند که این کار شاید توجه ناخواستهای را به تناقضات منطقی ذاتی پیشفرضش جلب کند؛ اینکه آیا خود غذا به تغذیه نیاز دارد؟ اگر غذا یک گونهی جداگانه و هوشمند است، پس درمورد غذاهایی که از حیوانات درست میشوند چه قضاوتی میتوان داشت؟ در عوض، سریال «فودتوپیا» به اصول اولیه پایبند میماند؛ اشاره به فرهنگ عامه (وینر هاتداگ، کارگردان آلمانی)، شوخیهای تصویری احمقانه (غذا میتواند آدمها را مثل عروسک خیمهشببازی با بالا رفتن از ماتحتشان کنترل کند) و فحشهای رکیک.
این فرمول طی هشت قسمت به سرعت تاثیرش را از دست میدهد. اما برای بسیاری، ارزش تماشا و وقتگذرانی دارد. «فودتوپیا» سریالی است که شوخیهای جنسیاش میتواند به یک اندازه خندهدار و بیمزه و سطحی باشد. این به مخاطب بستگی دارد که از دنبالهی فیلمی موفق که تمام شوخیهایش بر همین اساس طراحی شدهاند چه انتظاری داشته باشد.
شناسنامه سریال «سوسیس پارتی: فودتوپیا» (Sausage Party: Foodtopia)
سازنده: سث روگن، ایوان گلدبرگ، کنراد ورنن
نوسنده: آریل شایفر، سث روگن، جونا هیل، ایوان گلدبرگ. بر اساس فیلم «سوسیس پارتی»
صداپیشههای اصلی: سث روگن، کریستن ویگ، مایکل سرا
محصول: ۲۰۲۴. آمریکا
امتیاز سایت راتن تومیتوز به سریال: ۵۲ از ۱۰۰
امتیاز سایت IMDb به سریال: ۶.۵ از ۱۰
خلاصه داستان: فرانک و دوستانش بعد از ایستادگی در مقابل نژاد بشر به دنبال اتفاقات فیلم «سوسیس پارتی»، پناهگاهی امن به نام «فودتوپیا» را تاسیس میکنند. در پی سیل عظیمی که سرزمین رویایی سابقشان را نابود میکند، چارهای جز همکاری با انسانها برای بقای نسلشان ندارند.
منبع: variety