رده‌بندی فیلم‌های راکی ​​از بدترین تا بهترین

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
راکی

«راکی» ​​در سال ۱۹۷۷ برنده جایزه بهترین فیلم شد و رقبایی جدی در پیش روی خود داشت. این فیلم «همه مردان رئیس جمهور»، «شبکه» و «راننده تاکسی» را شکست داد که سه فیلمی هستند که به عنوان آثار بزرگ تمام تاریخ سینما شناخته می‌شوند. شاید جذابیت «راکی» بود که آن را در برابر رقبای خود برتری بخشید. فرانچایز راکی در طول عمر خود در چندین دهه گذشته، مسیری عجیب و غریب داشته است.

این سری به عنوان یک درام بی‌هدف و شخصیت‌محور درباره افرادی آغاز شد که تلاش می‌کردند تا برای آخرین بار عشق و احترام اطرافیان را جلب کنند و در نهایت به داستانی تبدیل شد که در آن قهرمان داستان تلاش می‌کند تا به تنهایی در جنگ سرد پیروز شود و سپس به درامی درباره مردی تبدیل می‌گردد که قصد دارد آخرین مبارزه خود را انجام دهد.

این سری جذاب سعی کرده با گذشت زمان و هم‌چنین با پیشرفت حرفه کاری خالق و ستاره آن، سیلوستر استالونه، تکامل یابد. پس با هم همه فیلم‌های «راکی» ​​و دو فیلم «کرید» را از بدترین به بهترین بررسی و رتبه‌بندی می‌کنیم. 

۸. راکی ​​۵ (Rocky V)

راکی

  • کارگردان: جان آویلدسن
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، سیج استالونه، تالیا شایر
  • تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۳۰ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۳ از ۱۰

«راکی ۵» روی کاغذ ایده خوبی به نظر می‌رسد تا این سری را از دور مضحک خود خارج کند و به خیابان‌های فیلی که همه چیز از آن‌جا شروع شد، بازگرداند. استالونه حتی جان آویلدسن، کارگردان راکی ​​را هم به پشت دوربین آورد اما آویلدسن به جای این که فرنچایز را به ریشه‌هایش بازگرداند، به مسیر استالونه در سری ادامه داد و همان روند پیش‌پاافتاده را پیش گرفت.

اگر می‌توانید بپذیرید که راکی ​​آن‌قدر احمق باشد که به پائولی اجازه دهد تا تمام پول خانواده را در کمال بی‌توجهی دیگران از دست بدهد، پس بد نیست این فیلم را تماشا کنید و دیگر نگران تلاش راکی برای پس گرفتن عنوان یا پولش نباشید و صرفا به مبارزات او اهمیت دهید. متاسفانه راکی ​​سعی می‌کند تامی گان (تامی موریسون) را راهنمایی کند، برای رابرت (سیج استالونه) پدر خوبی باشد و از طعنه‌های دان کینگ (ریچارد گانت) اجتناب کند و به همین خاطر، فیلم در بسیاری از خطوط داستانی ضعیف عمل می‌کند.

در این فیلم، صداقت احساسی از بین رفته و موارد دیگری جایگزین آن شده است. راکی ​​می‌آموزد که به جای گان، مردی که در اولین قرار ملاقتشان هیچ تمایلی برای به اشتراک گذاشتن خاطرات دوران کودکی آزاردهنده خود با خانواده بالبوآ ندارد، بیشتر به افراد خونی و خانواده خود توجه کند. گان به راحتی فریفته جذابیت‌های دان و شهرت و ثروت او می‌شود که این قضیه منجر به این می‌شود که او پای خود را از خط قرمز فرانچایز «راکی»، یعنی تکبر رد کند. شما به محض این که در فیلم‌های «راکی» ​​مغرور شوید، شکست خواهید خورد.

«راکی ۵» به نوعی فیلمی با جهتی نامشخص است، زیرا راکی ​​بر آسیب مغزی خود غلبه می‌کند تا گان را در یک مبارزه خیابانی شکست دهد. این مسئله نقطه اوج داستان است که برخلاف همه چیزهایی که فیلم‌های «راکی» را ​​تثبیت کرده بودند، پایانی ناشیانه برای فیلم محسوب می‌شود. استالونه به جای این که ​​با ظرافت از میدان مبارزه خارج شود تا یک قهرمان جدید وارد رینگ شود، دوباره تاکید می‌کند که حتی در شرایط غیررسمی هم، همان قهرمان واقعی است و هیچ کس تاج و تخت او را نمی‌گیرد. نکته مثبت پایان‌بندی «راکی ۵» این است که در را برای ساخت فیلم‌های بعدی و بهتر ​​باز می‌گذارد، اگرچه هیچ‌کس این موضوع را در زمان ساخت سری نمی‌دانست. 

۷. راکی ۴ (Rocky IV)

راکی

  • کارگردان: سیلوستر استالونه
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، دالف لوندگرن، کارل ودرز
  • تاریخ انتشار: ۱۹۸۵
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۳۸ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰

این فیلم به راحتی می‌توانست در انتهای لیست قرار بگیرد، زیرا تقریبا فیلمی بی‌محتواست و در عین حال آن‌قدر دردناک و آغشته به فرهنگ دهه ۸۰ میلادی است که حداقل تماشای مونتاژهای بی‌پایان و سکانس‌های تمرینی آن سرگرم‌کننده است. «راکی ۴» سعی دارد تا به واسطه گروهی از مردم دیده شود، زیرا از نظر معیارهای فیلم‌های «راکی»، اثر خوبی نیست و جنبه‌های قوی‌تر سری را برای رسیدن به اهداف احمقانه و خودخواهانه خود تضعیف می‌کند.

اتحاد جماهیر شوروی قهرمان بوکس خود، ایوان دراگو (دولف لوندگرن) را به عنوان برترین ورزشکار این زمینه معرفی می‌کند و آپولو کرید (کارل ودرز) تصمیم می‌گیرد کاملا خارج از خطوط شخصیتی خود رفتار کند و با شوروی مقابله نماید. آپولو ادعا می‌کند که او و راکی ​​مبارزانی هستند که باید بجنگند که این طرز فکر به خودی خود خوب است اما آپولو در فیلم‌های قبلی محدودیت‌های خودش را تشخیص می‌داد و از آن‌ها هوشمندانه استفاده می‌کرد. او حتی در «راکی ۲» متوجه می‌شود که باید نقش یک آدم بازنده را بازی کند و در عین حال، قواعد بردن بازی را به خوبی می‌داند.

او در «راکی ۴» یک احمق مغرور است که به نظر می‌رسد اصلا تمرین نمی‌کند و فکر می‌کند که بزرگ‌تر بودن جثه دراگو باعث کند بودن او می‌گردد اما این طرز فکر باعث شکست خوردن خودش می‌‌شود. انگار آپولو در «راکی ۴» حضور دارد تا صرفا شکست بخورد و بمیرد و این سبک مردن واقعا افتضاح است و حتی انگیزه راکی را هم پایین می‌آورد.

بقیه فیلم اساسا فلش‌بک و مونتاژی تمرینی است که تقریبا هیچ ارتباطی با داستان یا توسعه شخصیت‌ها ندارد. در عوض، راکی ​​اساسا برنده جنگ سرد می‌شود تا جایی که جمعیت بدون دلیل شروع به صدا زدن نام او می‌کنند و حتی رهبران شوروی از جای خود برمی‌خیزند و او را تشویق می‌کنند. سپس راکی ​​درباره این که چگونه «همه می‌توانند تغییر کنند» سخنرانی می‌کند، به این معنی که «شما هم می‌توانید آمریکا را دوست داشته باشید، زیرا من نماینده آمریکا هستم!».

این فیلم اثری معمولی‌ و متعلق به زمان خود است اما وطن‌پرستی شدید و کاراکترهای قدیمی مانند پائولی و آهنگ‌های بی‌نظیری مانند «قلب آتشین» آن را به فیلمی حداقل به یاد ماندنی تبدیل‌ کرده‌اند. 

۶. کرید ۲ (Creed II)

راکی

  • کارگردان: استیون کیپل جونیور
  • بازیگران: مایکل بی جردن، سیلوستر استالونه، تسا تامپسون
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰

این فیلم افتضاح نیست اما در سایه «کرید» درخشان رایان کوگلر قرار می‌گیرد. «کرید ۲» واضح‌ترین و بی‌معناترین مسیر را طی می‌کند. این دنباله استیون کیپل جونیور در مقایسه با اثر قبلی کاملا ضعیف‌تر به نظر می‌رسد. آدونیس کرید قهرمان سنگین وزن جهان است و در ادامه معلوم می‌شود که دراگو برای دهه‌ها منتظر انتقام بوده و پسرش را آموزش داده تا به بهترین مبارز جهان تبدیل شود و کسی را که راکی ​​بالبوآ به او اهمیت می‌دهد شکست دهد.

بزرگ‌ترین مشکل «کرید ۲» این است که دیدگاه و رویکرد فیلم‌های کرید را رها می‌کند و به شکلی کاملا سطحی تمرکز خود را روی راکی قرار می‌دهد. راکی در فیلم اول «کرید»، انسانی جایزالخطا است اما در این‌جا فردی بی‌عیب و نقص به نظر می‌رسد که بزرگ‌ترین ایرادش این است که از صحبت کردن با پسرش کمی می‌ترسد. کرید، جدا از این موضوع، به یک مرد عصبانی تبدیل شده است که می‌خواهد دنیا را تصاحب کند و این رویکرد، رشد شخصیتی او را در فیلم اول خنثی می‌کند.

اگر فقط خواهان تماشای مونتاژهای تمرینی و مسابقات بوکس هستید، «کرید ۲» اثری مناسب برای شماست. مسابقات بوکس فیلم کیپل واقعا تاثیر‌گذار هستند و به شما این حس را القا می‌کنند که واقعا با مبارزان در رینگ هستید و هر ضربه را احساس می کنید. البته باز هم باید گفت که داستان فیلم، آن جذابیت لازم را ندارد.

۵. راکی ۲ (Rocky II)

راکی

  • کارگردان: سیلوستر استالونه
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، کارل ودرز، تالیا شایر
  • تاریخ انتشار: ۱۹۷۲
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰

تفاوت بین «راکی ۲» و «راکی ۳» بسیار ناچیز است و آن‌ها به نوعی برابر هستند اما در نهایت «راکی ۲» پایین‌تر از «راکی ۳» قرار می‌گیرد، زیرا سطحی و پیش‌پاافتاده‌تر است. «راکی ۳» آن ظرافت فیلم اول را به شکلی مثبت و هر چند جزئی تداعی می‌کند.

داستان چهار دنباله اول «راکی» ​​در میانه اوج فیلم قبلی اتفاق می‌افتند. «راکی ۲» خط داستانی جالبی را به این سری اضافه می‌کند. در فیلم‌ اول متوجه شدیم که برنده شدن در یک مسابقه بوکس، همه چیز نیست. اولین فیلم «راکی» ​​درباره شانس مجدد است و بنابراین بروز یک شانس مجددا در یک شانس مجدد، موضوعی است که به طور خودکار موجب کاهش بازده فیلم می‌شود.

«راکی ۲» با تلاش برای ادامه پیروزی راکی ​​در یک روند طبیعی، شروع امیدوارکننده‌ای دارد و نشان می‌دهد که او برای شهرت و ثروت آماده نیست و آن‌چه بر او اتفاق افتاده بسیار زودگذر بوده است. اگر فیلم واقعا جسارت لازم را داشت، راکی ​​را به همان جایی که شروع کرد یا حداقل کمی بالاتر از جایی که شروع کرد، برمی‌گرداند. برای مخاطبان سخت است که بپذیرند شانس مجدد لزوما تغییردهنده زندگی آنان نیست و آپولو صرفا با بردن ۱۵ راند از مسابقه بوکس، به یک زندگی عالی نمی‌رسد. «راکی ۲» به جای برآورده کردن این خواسته‌ها، در دنبال کردن مسیر اصلی فیلم اول شکست می‌خورد.

فیلم شخصیت‌هایی مانند میکی (برجس مردیت) و پائولی (برت یانگ) را به شخصیت‌های کارتونی‌تری نسبت به فیلم اصلی تبدیل می‌کند. «راکی ۲» آغازگر خطوط داستانی «راکی ۳» و «راکی ۴» است. «راکی ۳» فیلمی موفق محسوب می‌شود اما «راکی ۲» ناامیدکننده است، زیرا تمام عناصر یک فیلم عالی مانند «راکی» را دارد اما آن را صرف چیزهای بیهوده می‌کند.

اما پایان فیلم به نیت واقعی استالونه اشاره می‌کند، این که راکی ​​بالبوآ همیشه همه تلاشش را می‌کند. او باید یک برنده باشد. فیلم، آپولو را در راستای بی‌نقص جلوه دادن راکی، به یک شخصیت شرور سطحی تبدیل نمی‌کند اما مشکل این‌جاست که در آن، یک عنوان و پیروزی زودگذر به عنوان موفقیتی بزرگ‌تر از آن موفقیت شخصی راکی ​​در فیلم اول قلمداد می‌شود. راکی ​​در فیلم اول ​​برنده می‌شود و به آغوش آدریان می‌رود و با هم پیروزی را جشن می‌گیرند اما او وقتی در «راکی ۲» برنده می‌شود می‌گوید: «آره آدریان! من تونستم!» و آدریان نیز در خانه در حال تماشای تلویزیون است. انگار که این پیروزی اکنون فقط مربوط به این اسب نر ایتالیایی است و نه هر دوی آن‌ها. 

۴. راکی ۳ (Rocky III)

راکی

  • کارگردان: سیلوستر استالونه
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، مستر تی، کارل ودرز
  • تاریخ انتشار: ۱۹۸۲
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۶۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۸ از ۱۰

دو نسخه راکی مختلف ​​در فرنچایز «راکی» ​​وجود دارد: یکی مردی صادق و واقع‌بین که از طبقه کارگر می‌آید و دیگری قهرمان نمادین پر زرق و برق آمریکایی که دنیا را با خود همراه می‌کند. اگر به طور کامل به نسخه اول وابسته نشوید از «راکی ۲» خوشتان می‌آید. اگر هم از نسخه دوم لذت می‌برید «راکی ۴» فیلم محبوب شماست و اگر هم نمی‌دانید هدفتان چیست، «راکی ۵» را تماشا کنید.

«راکی ۳» اثری سطحی‌ در این فرنچایز است که هیچ‌یک از جذابیت‌های فیلم اصلی را ندارد اما فیلمی لذت‌بخش است که به اندازه کافی و بدون انحراف از خطوط پایه‌ای مجموعه، سرگرم‌کننده است. راکی، مانند خود استالونه، مشکلی با شهرت یا سخنور بودن ندارد. با این حال، این شهرت، او را به یک ماجراجویی قهرمانانه سوق می‌دهد که در آن، راکی ​​باید متوجه شود که از مسیر خود منحرف شده است، مربی خود را از دست داده و باید با کمک یک رقیب قدیمی، ضدقهرمانی به نام کلابر لنگ (مستر تی) را شکست دهد.

استالونه در این نقطه‌ از پروژه تصمیم می‌گیرد که فیلم‌های «راکی‌» را خارج از دنیای واقعی ادامه دهد و دنیای فانتزی را تحقق بخشد که در آن، مفاهیم خوب و بد در رینگ مشخص می‌شوند و اگر فقط سخت و به اندازه کافی تمرین کنید می‌توانید به یک قهرمان تبدیل شوید. این مضمون حس خوبی دارد و فیلم آن را به خوبی منتقل می‌کند. «چشم ببر» آهنگ بسیار بهتری از «قلب آتشین» است، اگرچه هر دوی آن‌ها واقعا جذاب هستند. «راکی ۳» قبل از این که شما از آن بدتان بیاید به هدف خود می‌رسد اما میزان زیادی از قدرت و جذابیت استالونه و حس و حال فیلم اصلی را بیهوده هدر می‌دهد.

هم‌چنین دیدن دوستی بین آپولو و راکی ​​بسیار جالب است. فیلم اصلا آن‌طور که باید و شاید، دلیل این که چرا آپولو به جای این که خودش به دنبال کسب عنوان برود حریف سابقش را تمرین می‌دهد مشخص نمی‌کند اما به هر حال تماشای آن‌ها در کنار هم جالب به نظر می‌رسد. 

۳. راکی بالبوآ (Rocky Balboa)

راکی

  • کارگردان: سیلوستر استالونه
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، برت یانگ، تالیا شایر
  • تاریخ انتشار: ۲۰۰۶
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰

مسلما باید دلیل احمقانه‌ و شبیه‌سازی رایانه‌ای را که راکی ​​را به رینگ بازمی‌گردد، نادیده بگیرید. در ابتدا به نظر می‌رسد که راکی‌ بالبوآ همان غرور شخصیت استالونه در فیلم‌های «بی‌مصرف‌ها» و «رمبو» را دارد و استالونه در تلاش است تا خود را به عنوان یک مبارز سنگین‌وزن و بادوام ثابت کند.

نقطه قوت «راکی ​​بالبوآ» و چیزی که آن را بهتر از دنباله‌های دیگر جلوه می‌دهد این است که از نظر لحن و احساس دنباله‌روی واقعی نسخه اصلی است. فیلم تا حد زیادی تمام دنباله‌های دیگر را نادیده می‌گیرد و در عوض به درامی که اولین فیلم «راکی» ​​را بسیار دوست‌داشتنی کرده بود، توجه می‌کند. برخی از عناصر مانند رابطه راکی ​​با پسرش (میلو ونتیمیلیا) می‌توانستند کمی بیشتر تجلی پیدا کنند اما به هر حال، هسته اصلی داستان همان چیزی است که ما با آن آشنایی داریم و فیلم به جای تاکید صرف بر مسابقات بوکس، به بررسی شخصیت یک مرد درمانده می‌پردازد.

این فیلم به دنبال بازگرداندن ریشه‌های شخصیتی راکی است و لزوما قصد اثبات چیز خاصی را ندارد، بلکه تلاشی برای رسیدن به منطق شخصیتی این کاراکتر است که بدون وجود آدریان، سردرگم به نظر می‌رسد. دنباله‌های دیگر به دنبال کسب افتخار برای این شخصیت هستند اما این فیلم به انسانیت راکی ​​می‌پردازد و همین موضوع باعث می‌شود که «راکی بالبوآ» علی‌رغم چیدمان و ترکیب ضعیفش، بسیار بهتر جلوه کند.

بله، دیدن بازگشت استالونه پیر به رینگ در برابر مبارزی به نام میسون دیکسون (آنتونیو تارور) کمی خنده‌دار است (آن هم فقط به این دلیل که یک شبیه‌سازی کامپیوتری عقیده دارد که راکی ​​پیروز می‌شود) اما این بهانه ضعیف تا حد زیادی کار را راه می‌اندازد و داستان خوب و خروجی بسیار بهتری برای این قهرمان می‌آفریند. دیکسون دشمنی کارتونی مانند کلبر لنگ یا ایوان دراگو نیست و راکی ​​در مبارزه با او سختی می‌کشد و این همان ارزشی است که در فیلم اصلی این سری نیز مورد ستایش قرار می‌گیرد. 

۲. کرید (Creed)

راکی

  • کارگردان: رایان کوگلر
  • بازیگران: مایکل بی جردن، سیلوستر استالونه، تسا تامپسون
  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰

فیلمی که در ابتدا تلاشی برای کسب درآمد از فرنچایز «راکی» ​​به نظر می‌رسید در عوض در نهایت به یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۱۵ و بهترین فیلم راکی ​​از زمان خود «راکی» ​​تبدیل شد. چیزی که «کرید» را به چنین فیلم هوشمندانه‌ای تبدیل می‌کند این است که رایان کوگلر، نویسنده و کارگردان، فیلم‌ را در مسیر دنباله‌های «راکی» ​​یا حتی خود «راکی» ​​ادامه نمی‌دهد. این فیلم داستانی تکراری است که مانند همیشه یک بوکسور در راس آن قرار دارد اما کوگلر به جای ساختن یک فیلم «راکی»، به زندگی شخصی آدونیس کرید (مایکل بی جردن) می‌پردازد.

«کرید» بر خلاف بیشتر دنباله‌های راکی ​​اصلا مربوط به مبارزات، مونتاژهای تمرینی یا قهرمان شدن نیست. «راکی» در اصل یک درام شخصیت‌محور درباره مردی با رویاهای بزرگ است که با محدودیت‌های زیادی مواجه می‌شود. در بیشتر دنباله‌ها باید برای غلبه بر این محدودیت‌ها خوب تمرین کنید اما کوگلر می‌داند که پاسخ این معما، دوستی و عشق است.

کوگلر هسته اصلی و نقطه قوت فیلم‌های «راکی» را درک می‌کند و به همین خاطر «کرید» را به سمت و سوی خودش می‌برد و داستانی عالی درباره کرید، زاویه‌ای تازه از راکی ​​بالبوآ و در نهایت فیلمی را که با این فرنچایز مطابقت دارد روایت می‌کند. «کرید» هرگز همان مسیر مشخص قبلی را طی نمی‌کند و به همین دلیل فیلم بسیار غنی‌تری است. 

۱. راکی (Rocky)

راکی

  • کارگردان: جان آویلدسن
  • بازیگران: سیلوستر استالونه، تالیا شایر، برت یانگ
  • تاریخ انتشار: ۱۹۷۶
  • امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
  • امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰

«راکی» هنوز فیلمی جذاب است که البته به اندازه نامزدهای بهترین فیلم آن سال فاخر نیست اما لیاقت این را دارد که به خاطر داستان زیبایش، به همان میزان ستایش شود. این داستان در ادامه و در دنباله‌های این فیلم افت کرد تا این که فیلم «راکی بالبوآ» کل فرنچایز را به همان روند اصلی بازگرداند.

اگر به عقب برگردید و «راکی» ​​اصلی را دوباره تماشا کنید، خواهید دید که مبارزات تقریبا در اولویت بعدی داستان قرار دارند و فیلم در اصل درباره مردی است که یک بوکسور معمولی به حساب می‌آید و فقط یک فرصت دارد تا همه چیزش را فدا کند و به خواسته‌اش برسد. چیزی که فیلم‌ را غنی‌تر می‌کند این است که موفقیت راکی موجب موفقیت و خشنودی همه اطرافیانش می‌شود اما با این حال امیدهای او کمرنگ است. راکی رویای ثروت زیاد یا قراردادهای اسپانسرینگ را در سر نمی‌پروراند. حتی وقتی در مصاحبه از او می‌پرسند که از مبارزه چقدر سود خواهد کرد، بیشتر مشتاق‌ گفتن سلام به آدریان از طریق تلویزیون است.

پیشنهاد آپولو برای مبارزه، یک شانس معمولی برای این اسب نر ایتالیایی به حساب نمی‌آید. پائولی (با وجود این که شخصیتی کاملا رقت‌انگیز است) و میکی نیز از این فرصت سود خواهند برد. میکی در فیلم «راکی ۲» و «راکی ۳» به یک کاراکتر کارتونی تبدیل می‌شود اما درخواست او برای تمرین دادن به راکی ​​در فیلم اول کاملا متاثر‌کننده است. او مردی است که غرور خود را زیر پا می‌گذارد تا مبارزی را تمرین دهد که شانس قهرمانی دارد.

آویلدسن فیلم را با نگاهی واقع‌گرایانه می‌سازد. او از ما می‌خواهد که در کنار راکی ​​در خیابان‌های خاکی فیلی قدم بزنیم. او می‌خواهد که راکی ​​از شرایط بد خود ناامید شود. این فیلم داستانی است که نمی‌خواهد به کلیشه‌ها منحرف شود، بنابراین هنگام ارائه شخصیت‌هایش به دنبال ویژگی‌های خاص آن‌هاست. راکی ممکن است کمی کند یا خجالتی به نظر برسد اما تماشای او که سعی می‌کند آدریان را مجذوب خود کند یا هوشمندی او در برابر نوجوانی که مطلقا حوصله موعظه‌اش را ندارد، جذاب است. راکی مردی است که ناامیدانه می‌خواهد مورد توجه قرار بگیرد و این فیلم به نوعی نمایانگر تمام امیال بشری است. این اثر پس از تقریبا چهل سال، هنوز همان تازگی را دارد و پیامی مشخص را منتقل می‌کند.

منبع: collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما