۸ سوال بیپاسخ فصل اول سریال «حلقههای قدرت»
قسمت پایانی فصل اول «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» بیش از آنچه که انتظار میرفت ابهامات مخاطبان را برآورده کرد. به هر حال، بیشتر بخشهای فصل اول در واقع به مثابه یک افتتاحیه طولانی و مفصل برای یک سریال با خط داستانی پنج فصلی عمل کردند و این قسمت آخر نیز شفافسازیهای زیادی داشت که کاملا منطقی و بسیار شگفتانگیز بودند. مخاطبان متوجه شدند که سائورون در تمام فصل تحت هویت غریبه پنهان شده بود و یکی دیگر از موارد جالب این قسمت آخر، ساخت سه حلقه اول قدرت بود.
هشدار: در این متن، داستان فصل اول سریال «حلقههای قدرت» لو میرود
البته به همان اندازه رازهایی که در قسمت پایانی فاش شد، حداقل دهها اسرار دیگر وجود دارند که بیپاسخ ماندهاند و همین موضوع تماشاگران را به کنجکاوی درباره آینده داستان وا میدارد. این معماها و سوالات ذهن ما را تا سال ۲۰۲۴ مشغول میکنند. پس با هم تمام سوالات اصلی بیپاسخ فصل اول را بررسی میکنیم.
- تمام نژادها و شخصیتهای «ارباب حلقهها» در پوسترهای «حلقههای قدرت»
- ۱۰ فیلم و سریال فانتزی که باید قبل از «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت» تماشا کنید
- گزیده نقدهای سریال «ارباب حلقهها: حلقههای قدرت»؛ یک ماجراجویی خیرهکننده در سرزمین میانه
۱. زاهد، افراد محلی یا کوچ نشین؟
یکی از ابهامات اصلی بدون پاسخ فصل اول، در واقع در پایان کار گیجکنندهتر نیز شد. فرقهگرایان سفیدپوشی که ردپای غریبه (دنیل ویمن) را دنبال میکردند، واقعا ترسناک و مرموز بودند اما درگیری نهایی در جنگل، جدای از مهیج بودن آن، واقعا تمام معادلات را به هم زد. فرقهگرایان ظاهرا اهل روهان هستند اما به هر حال مشخص نیست که آنها چه کسانی هستند، در آنجا چه میکنند و چگونه در وهله اول و جلوتر از همه به دنبال غریبه میروند.
علاوه بر این، هنگامی که غریبه آنها را به شکلی خاص از جنگل بیرون کرد، این افراد به شبپرههایی جادویی تبدیل شدند که شبیه اشباح حلقه وترتاپ در یاران حلقه بودند. آنها در جهان غیب دارای اشکال خاص خود هستند و بنابراین موجودات فانی معمولی نیستند. پس واقعا چه هستند؟ الفها نیز به طور همزمان در دنیای معمولی و در جهان غیب زندگی میکنند اما آنها تنها کسانی نیستند که این کار را انجام میدهند. ارواح بزرگ آردا نیز اینگونه هستند، بنابراین این افراد به طور بالقوه میتوانند هر یک از این شخصیتهای مختلف باشند.
۲. چه اتفاقی برای بالروگ رخ خواهد داد؟
خط داستانی بالروگ در قسمت ۷، در پایان فصل راه به جایی پیدا نکرد و به این ترتیب، مخاطبان را در آینده با انبوهی از سوالات روبهرو میکند. احتمالا این موجود همان بالروگ از افسانه هیتاگلیر و در واقع همان بالروگی است که بعدا خزاددوم را نابود میکند و در پایان عصر سوم با گندالف روبهرو میشود اما او واقعا در این میان و در فصل دوم چه خواهد کرد؟
چند احتمال وجود دارد. نویسندگان میتوانند سقوط پادشاهی دورفها را به عصر دوم برسانند که این مورد تغییر و تحول بزرگی در جدول زمانی داستان خواهد بود. از طرف دیگر بالروگ در نهایت تبدیل به قاتل دورین (که قرار است پادشاه بعدی باشد) میشود. این مورد نیز جدول زمانی را جابهجا میکند. به هر حال حضور بالروگ به عنوان بخشی از ادامه داستان اجتنابناپذیر است.
۳. الف مرموز
سوال دیگری که به واسطه داستان هیتاگلیر مطرح میشود، وضعیت و شرایط الف مرموز داستان است. هویت این الف هرگز فاش نمیشود. بنابراین شاید او یک شخصیت ناشناس باشد که فقط برای پیشبرد داستان ساخته شده است. از سوی دیگر، چند الف ناشناس در عصر دوم وجود دارند که شاید به عنوان الف افسانهای میتریل به این روایت اضافه شوند. آیا او شوهر گمشده گالادریل (مورفید کلارک)، سلبورن است؟ یا شاید هم الف گلورفیندل باشد که در عصر اول به سرزمین میانه بازمیگردد اما جان خود را در نبرد با بالروگ از دست میدهد.
۴. رابطه بین دورفها و الفها؟
میتریل در خزاددوم عنصر اصلی قسمتهای پایانی فصل اول است و مطمئنا یک نقطه کلیدی در فصل دوم خواهد بود. پادشاهی دورفها از نظر تاریخی به خاطر میتریل شناخته میشود. بنابراین این نژاد احتمالا در آینده استخراج میتریل را از سر بگیرند. با این حال، مشخص نیست که این اتفاق چگونه، چه زمانی و چرا رخ خواهد داد.
سوال دیگری که باید در فصل آینده به آن پرداخته شود این است که رابطه بین الفها و دورفها چگونه خواهد بود. تالکین اشاره کرد که رابطه بین دورفهای خزاددوم و الفهای اریادور در عصر دوم بسیار نزدیک است و آنها بهترین دوستان یکدیگر هستند اما مخاطبان هنوز بخش زیادی از این رابطه را به چشم ندیدهاند. آنها در موضوع سلبریمور (چارلز ادواردز) همکاریهایی با هم داشتند اما این دو نژاد ارتباط بسیار بیشتری در سالهای آینده خواهند داشت که چگونگی شکلگیری این رابطه احتمالا بخشی از طرح داستان فصل آینده خواهد بود.
۵. ارین چه دید؟
یکی از وسوسهانگیزترین و اسرارآمیزترین عناصر داستانی قسمت آخر، کشف اتاق فوقانی و پالانتیر در برج پادشاه توسط ارین (اما هوروات) بود. به نظر میرسید که آخرین نما از این صحنه عمدا انتخاب شده تا مجموعه کاملی از سوالات را در ذهن مخاطبان مطرح کند: او واقعا چه دید؟ آیا او به پالانتیر نگاه میکرد؟ آیا چیزی که او مشاهده کرد ارتباطی با سقوط نومنور دارد؟ او چه تصمیمی خواهد گرفت؟ آیا به خانوادهاش یا کمن (لئون وادهام) اطلاع میدهد؟
۶. ارتباط بین غریبه و سائورون؟
قسمت پایانی به شدت به این ایده که احتمالا غریبه همان گندالف باشد متمایل شد اما از بیان آن کوتاهی کرد تا فضای کافی برای ارائه نظریههای جدید درباره هویت او باقی بماند. او یکی ایستاری (جادوگر) بود اما اظهارات مرموز سه فرقهگرای سفیدپوش حاکی از ارتباط نامعلوم بین غریبه و سائورون بودند. آنها هنگامی که متوجه اشتباه خود در شناسایی او به عنوان سائورون شدند، وی را «آن یکی» نامیدند. این سوال پیش میآید که «آن یکی» کیست؟ سائورون دوقلو همزادی ندارد. البته باید گفت که ایستاریها از همان طبقه سائورون هستند. با این حال، استفاده انحصاری از عبارت «آن یکی» نشان میدهد که پای فرد مشابه دیگری در میان است. فعلا در این مرحله بعید است که غریبه یکی از دو جادوگر آبی باشد اما او به وضوح به نوعی با سائورون ارتباط دارد و به سمت روهان میرود و تالکین نیز بیان کرده بود که جادوگران آبی در این سرزمین مستقر هستند. اما ارتباط بین غریبه و سائورون همچنان نامعلوم است.
۷. حلقههای دیگر؟
سرانجام سه حلقه در پایان قسمت ۸ ساخته شدند اما تکلیف ۱۷ حلقه قدرت دیگر هنوز نامعلوم است. ۹ حلقه انسانها، ۷ حلقه دورفها و حلقه یگانه هنوز دیده نشدهاند اما به هر حال این سریال باید به آنها هم بپردازد. نحوه توزیع و ساخت آنها یکی از سوالهای مهم فصل دوم است.
۸. شخصیتهای غایب؟
سریال پیش از این به سلبورن و گلرفیندل نیز پرداخته است اما آنها فقط دو نفر از شخصیتهای مرموز و غایب این داستان هستند. شاید برخی از این شخصیتها به خاطر سادگی خط داستانی، فعلا خارج از روایت باشند اما برخی دیگر مطمئنا ظاهر خواهند شد و برای آینده داستان مهم خواهند بود.
برای مثال آناریون کجاست؟ برادر ایسیلدور (ماکسیم بالدری) بارها در فصل اول مورد اشاره قرار گرفته اما هنوز ظاهر نشده، زیرا ظاهرا از خانواده خود طرد شده است. با این حال بعید است که او همچنان بلاتکلیف بماند. ایسیلدور نیز یکی معماهای اصلی فصل آینده است. او پس از ماندن در موردور، در نهایت چه خواهد کرد؟ آیا او دوباره با آدار (جوزف ماول) روبهرو خواهد شد؟ یا شاید هم در سکونتگاه جدیدش با سائورون روبهرو شود. و البته ممکن است که در درگیری قریبالوقوع بین سائورون و آدار حاضر شود.
انتها نیز به طرز عجیبی غایب بودهاند. آنها هنگام ظهور تصادفی غریبه در قسمت اول حضور کوتاهی در سریال داشتند اما فعلا دوباره ظاهر نشدهاند. با این حال به نظر نمیرسد که حضور آنها ادامهدار باشد، زیرا فقدان انتها یکی از معماهای بزرگ حلنشده تاریخ تالکین است و این مجموعه احتمالا دیگر به آنها نپردازد.
البته مهمترین غیبت، فعلا مربوط به غیبت خود سریال است. از آنجایی که احتمالا دو سال منتظر فصل بعدی سریال خواهیم بود، در حال حاضر باید به تفاوتهای ظریف بیپایان تحولات اشارهشده و نظریههای جدید بسنده کنیم. به هر حال مسلما اگر تئوریهای طرفداران درباره فصل ۱ را معیار خود قرار دهیم، به نوعی لذت این سریال را برای خود دوچندان کردهایم.
منبع: collider
غریبه به احتمال زیاد گندالف خاکستری هستش
البته چون فیلمنامه نویس سریال یه مقدار کرم داره ممکنه همه چیز یه دفعه تغییر کنه و تبدیل بشه به سارومان سفید.
من فکر میکنم اون قسمتی که گفتن «آن یکی» ، یکی از سوتی های سریاله همون لحظه واسم سوال شد و چند بار دیدمش که مطمئن بشم احتمالا غریبه همون گاندولفه و سریال در آینده هیچ توجیحی برای این سوتی نمیاره
سلام
از اونجایی که سارومان و سائرون هردو خادم مورگوث بودن احتمال زیاد غریبه سارومان هست.
سلام. مورگوث دقیقا کی یا چی هست؟
سائرون خادم مرگوث بود بعدا سارامون خادم سائرون شد
غریبه گاندولف هست
اخرش میگه اگه ب چیزی سک داری کافیه ب بینیت اتکا کنی
این دقیقا دیالوگی هست ک گاندولف(یاران حلقه) توی خازادوم وقتی گم شده بودن میگه
نه این گاندولف نیست این همون فردیه که میتونست با حیوانات صحبت کنه و جنگل رو در اختیار داشت
و تردش کرده بودن و بیرون انداخته بودنش
راداگاست قهوه ای
نه میگه اگه مسیر رو گم کردی از بینیت کمک بگیر
مشخصه گاندولفه