ریدلر، شرور سادیست و مرموز فیلم بتمن، کیست؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
بتمن

فیلم «بتمن» که به نویسندگی و کارگردانی مت ریوز اکران شد، رابرت پتینسون را به عنوان تاریک‌ترین و تلخ‌ترین بتمنی که تاکنون شناخته شده به مخاطب معرفی کرد و به روایت داستان او که همان مبارزه با جرم و جنایت و نابودی خطرناک‌ترین و فاسدترین دشمنان شهر گاتهام است خواهد پرداخت.

چشم‌های این خفاش بی‌تجربه باید مراقب کارهای اسوالد کابلپات (با بازی کالین فارل)، یکی از اوباش شهر که ملقب به پنگوئن است، پیشخدمت مشکوک او و سارق معروف، سلینا کایل (با بازی زویی کراویتز) و قاتل سریالی مرموز و گوشه‌گیر ادوارد نشتون (با بازی پل دانو) باشد که زندگی‌اش را صرف به دام انداختن ثروتمندترین و نخبه‌ترین شهروندان گاتهام می‌کند و مدام در حال ارتکاب جنایات مختلف است و به واسطه کارهای پر رمز و رازی که انجام می‌دهد مقامات را گیج می‌کند.

ریدلر که یکی از مشهورترین شرورهای تاریخ کمیک است قرار است در این فیلم نیز حضور داشته باشد. ادوارد نیگما (که با نام ادوارد نشتون نیز شناخته می‌شود) کاراکتری است که توسط بیل فینگر و دیک اسپرنگ، در سال ۱۹۴۸ خلق شد و برای اولین بار در کمیک کارآگاه شماره ۱۴۰ از او نام برده شد.

در این فیلم، او سعی می‌کند به واسطه معماها و تله‌های مختلف، بتمن و رابین را از سر راهش بردارد و هر دوی آن‌ها را در یک مارپیچ شیشه‌ای که باید قبل از انفجار بمب از درون آن فرار کنند به دام بیندازد. (هشدار خطر اسپویل: هر دوی آن‌ها موفق به فرار می‌شوند). ما به مرور درمی‌یابیم که او برای اولین بار در کودکی و در دوران مدرسه هوش سرشار خود را بروز می‌دهد و به نمرات عالی‌ای در آزمون‌ها دست می‌یابد و پیوسته تلاش می‌کند تا نسبت به همسالان خود در جایگاه برتری قرار داشته باشد.

بتمن

چالش‌هایی که معلمش در سر کلاس برای او و سایر همسالانش به وجود می‌آورد و مدام می‌گوید چه کسی می‌تواند این معما را سریع‌تر حل کند، سبب می‌شود تا او به وسواس مادام‌العمری برای حل معماهای مختلف مبتلا شود و اصلا به هزینه و عواقب مطرح نمودن چنین معماهایی فکر نکند. ادوارد پس از ورود به مدرسه بعد از ساعت‌ها تفکر توانست همه معماها را حل کند و برنده مسابقه شود. اما جایزه‌اش چه بود؟ فقط یک سری کتاب پازل و معما.

در بزرگ‌سالی، ادوارد به ‌شدت از وضعیت طبقه کارگری خود ناراضی است و همین امر باعث بروز اختلالات زیادی در زندگی‌اش می‌شود. او در تلاش است تا بتواند پول بیشتری را به دست آورد، اما برای مشهور شدن، از مغز هوشمند خود برای اهداف جنایت‌کارانه استفاده می‌کند و دست به طرح معماهای بیمارگونه‌ای می‌زند.

ادوارد در یکی از اولین تلاش‌هایش برای گول زدن مردم، کارناوالی را برگزار می‌کند که در آن معماهایی را برای مشتریان ساده‌لوح مطرح می‌نماید تا آن‌ها را حل کنند، اما آن‌ها نمی‌توانند این معماها را حل کنند و در نتیجه باید هزینه‌ای را به او پرداخت نمایند. اما این هزینه‌ها برای برطرف نمودن عطش سیری‌ناپذیر او کافی نبودند و لذا او در نهایت زندگی‌اش را وقف ایجاد شخصیت جدیدی به عنوان ریدلر می‌کند و شهر گاتهام را با معماهای خود به وحشت می‌اندازد و به عنوان شاهزاده معماها، شناخته می‌شود.

بتمن

در حالی که اکثر مجرمان سعی می‌کنند صحنه جنایت خود را بدون هیچ‌گونه مدرک جرمی ترک نمایند، ریدلر به عمد سرنخ‌هایی (هر چند پیچیده) را از خود به جای می‌گذارد که اگر کارآگاه بتواند آن‌ها را حل کند، می‌تواند به جواب جنایت صورت گرفته دست یابد. او معمولا از طرح معماهایی که هیچ‌کس قادر به حلشان نیست به وجد می‌آید و همین امر او را برانگیخته می‌کند تا معماهای بیشتر و بیشتری را مطرح کند.

او که در دوران کودکی به شدت منزوی بوده و پدری بداخلاق داشت به انجام بازی‌های فکری و تله‌های به‌ظاهر اجتناب‌ناپذیر و غیرقابل حل برای مردم روی می‌آورد. پدرش هرگز او را قبول نداشت و فکرش را هم نمی‌کرد که او تا این حد باهوش باشد و مدام او را به تقلب متهم می‌کرد و حتی تا جایی پیش رفت که پسرش را به خاطر برنده شدن در بازی کتک زد. بنابراین می‌توان درک کرد که چرا او مدام می‌خواست ثابت کند که باارزش است و حتی یک بار هم اعتراف کرد که دوران کودکی‌اش او را روانی کرده است.

به کرات به مخاطب ثابت شده که ریدلر بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که ماسک دومینو و لباس سبزش نشان می‌دهد. به علاوه اد با گرین ارو و پویسون آی وی نیز برخوردهای خطرناکی داشته و در طول سال‌ها از سرطان، کما، از دست دادن حافظه و فروپاشی روانی رنج برده که همه آن‌ها به تکامل شخصیت او کمک نموده‌اند.

بتمن

این اولین باری نیست که اد در فیلم «بتمن» ظاهر می‌شود. فرانک گورشین برای بازی در نقش این دیوانه مرموز در سریال «بتمن» دهه ۱۹۶۰ که به خاطر داستان‌های احمقانه و فوق‌العاده ساده‌اش معروف شد، نامزد دریافت جایزه امی گردید. چندین دهه بعد جیم کری در سال ۱۹۹۵ در فیلم «بتمن برای همیشه» در کنار وال کیلمر به ایفای نقش ریدلر پرداخت. بنابراین می‌توان گفت که او در اولین حضورهای خود در کمیک بتمن عصر طلایی و نقره‌ای، به معنای واقعی کلمه یک آنتاگونیست فعال و مرموز بود و اما برداشتی پیچیده‌تر و دینامیک‌تر از ریدلر در سریال گاتهام کمپانی فاکس به نمایش درامد.

کوری مایکل اسمیت، اندکی این کاراکتر را به واقعیت نزدیک‌تر نمود، با این حال باز هم این کاراکتر توانست، ویژگی‌های شرورانه خود را حفظ کند و البته ما هرگز نمی‌توانیم کاراکتر انیمیشنی او را با صداپیشگی بازیگرانی نظیر کانن اوبراین، جان مایکل هیگینز و متیو گری گابلر فراموش کنیم.

اما پل دانو در فیلم «بتمن» تا به امروز هوشمندانه‌ترین و حساب شده‌ترین نسخه از ریدلر را به نمایش گذاشته است. ادوارد که از نظر عاطفی آشفته و متلاطم است، با خود عهد می‌بندد که چهره افرادی را که در پس فساد گاتهام هستند، یعنی همان شخصیت‌های سیاسی بلندپایه را برملا کند و آن‌ها را به قربانیان خود تبدیل کند. اما چیزی که سبب می‌شود این نسخه از ریدلر وحشت برانگیزتر باشد این واقعیت است که لباس او طوری طراحی شده که چهره‌اش چندان مشخص نباشد و به مخاطب یادآوری کند که ریدلر می‌تواند در هر کجا و هر کسی باشد. دانو معتقد است که این‌گونه لباس‌ها کمک می‌کنند تا چنین شخصیت پیچیده‌ای به طور تمام کمال شکل بگیرد.

منبع: collider



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما