گزیده نقدهای فیلم «اوپنهایمر»؛ مهم‌ترین فیلم قرن حاضر تا به اینجا

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
گزیده نقدهای فیلم «اوپنهایمر»

«اوپنهایمر» تریلر زندگینامه‌ای جدید کریستوفر نولان درباره «پدر بمب اتمی» که یکی از اکران‌های مهم تابستان ۲۰۲۳ به حساب می‌آید، نقدهای مثبتی دریافت کرده است. گزیده نقدهای فیلم «اوپنهایمر» را در این مطلب بخوانید.

«اوپنهایمر» با گروه بازیگران تمام ستاره‌اش به رهبری کیلیان مورفی در نقش فیزیکدان آمریکایی، جی رابرت اوپنهایمر به داستان شکل‌گیری بمب اتم و انحراف آن از مسیر اولیه‌اش می‌پردازد. این فیلم با الهام از کتاب برنده پولیتزر «پرومته امریکایی: پیروزی و تراژدی جی رابرت اوپنهایمر» (American Prometheus: The Triumph And Tragedy Of J Robert Oppenheimer)، داستان دانشمند مرموز پروژه منهتن را روایت می‌کند که در ساخت بمب اتمی و تغییر مسیر جنگ جهانی دوم نقش اصلی را داشت. سال ۱۹۴۵ دانشمندان در نیومکزیکو به سفارش دولت ایالات متحده، که خود را در یک رقابت هسته‌ای با نازی‌ها می‌دید، یک بمب آزمایشی با نام رمز ترینیتی را منفجر کردند. اختراع آن‌ها بعداً برای پایان دادن به جنگ مورد استفاده قرار گرفت، زمانی که بمب اتمی بر شهرهای ژاپنی هیروشیما و ناکازاکی پرتاب شد که تأثیر ویرانگری داشت.

نولان را بیشتر به خاطر سه‌گانه «شوالیه تاریکی» و همچنین فیلم‌هایی مثل «دانکرک» (Dunkirk)، «تلقین» (Inception) و «تنت» (Tenet) می‌شناسند. او با «اوپنهایمر» – که در آن امیلی بلانت، فلورانس پیو و رابرت داونی جونیور نیز حضور دارند – به عنوان اولین فیلم با سکانس‌هایی که روی فیلم سیاه و سفید IMAX فیلمبرداری شده است، تاریخ‌سازی کرده است. پل شریدر، نویسنده فیلم «راننده تاکسی» (Taxi Driver) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی، پس از تماشای فیلم، از «اوپنهایمر» به عنوان «بهترین و مهم‌ترین فیلم قرن حاضر» ستایش کرد. شریدر در صفحه فیسبوک خود نوشت: «اگر امسال فقط می‌خواهید یک فیلم را در سالن سینما ببینید، باید «اوپنهایمر» باشد.»

نقد فیلم «اوپنهایمر»

همسر اوپنهایمر

کاترین کیتی اوپنهایمر، بیولوژیست آلمانی امریکایی همسر اوپنهایمر است که امیلی بلانت نقشش را در این فیلم بازی کرد.

آبزور_ دیلن راث

امتیاز: کریستوفر نولان فیلمسازی با ذهنی مهندسی است. او شیفته زمان است و قصه‌هایی می‌سازد که همزمان با سرعت‌های مختلف مثل ساعت، دقیقه و عقربه‎‌های دوم ساعت مچی حرکت می‌کنند. در حالی که فیلم‌های او اغلب با مضامین سنگین و قهرمان‌های پیچیده سروکار دارند، معمولاً صحبت درباره شکل داستان‌های نولان جالب‌تر است تا محتوای آن‌ها. «شوالیه تاریکی» (The Dark Knight) و «تلقین» (Inception) هیجان‌انگیز و از نظر فنی نوآورانه هستند، اما آن‌قدر که در ظاهر به نظر می‌رسند هوشمندانه نیستند. آخرین فیلم او، که همکار قدیمی‌اش کیلیان مورفی در نقش فیزیکدان نظری که پروژه منهتن را رهبری کرد، بازی می‌کند، تمام ترفندهای فنی و ساختاری معمول خود را در خدمت داستانی به کار می‌گیرد که واقعاً پیچیده است. «اوپنهایمر» هم یک بیوگرافی است، هم معمایی، بحث‌برانگیز و یک مطالعه شخصیتی متراکم، همچون فیلمی است که کریستوفر نولان در تمام طول حرفه‌اش در حال آماده شدن برای ساخت آن بوده است و ممکن است بهترین اثر او باشد.

همچون «دانکرک» (Dunkirk)، «پرستیژ» (The Prestige) و «ممنتو» (Memento)، داستان «اوپنهایمر» از طریق زمان‌بندی‌های متقاطع متعدد روایت می‌شود. نولان به اندازه کافی مهربان است که دو خط داستانی فیلم را با عنوانی مجزا برای مخاطب روایت کند: «شکاف»، خاطره‌ای از زندگی و حرفه جی رابرت اوپنهایمر بر اساس شهادت او در شؤرای امنیت در سال ۱۹۵۴، و «‌هم‌آمیزی»: دیدگاه متفاوتی از منظر دریاسالار لوئیس اشتراوس (رابرت داونی جونیور) در طول جلسات رأی اعتماد او برای تصدی سمت وزیر بازرگانی در سال ۱۹۵۹. علی‌رغم اینکه فیلم همیشه به صورت خطی پیش نمی‌رود، گزارش‌های در هم‌تنیده از نظر منطقی و احساسی، منسجم باقی می‌مانند و پرتره‌ای از یک شخصیت بحث‌برانگیز را ترسیم می‌کنند که هم همذات‌پنداری‌برانگیز است و هم متهم‌کننده. خود فیلم یک محاکمه است و درست مانند بازجویی‎های اوپنهایمر و اشتراوس، بار اثبات واقعی وجود ندارد. نولان هم هم نقش دادستان را ایفا می‌کند هم وکیل مدافع. این محاکمه عادلانه نیست، او این را می‌داند و می‌خواهد که مخاطب هم بداند.

ای‌بی‌سی_ پیتر ترورس

امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

کریستوفر نولان کارگردان فیلم «اپنهایمر» می‌گوید: «این یک جور فیلم ترسناک است.» خوانش درخشان و تأثیرگذار او از زندگی جی رابرت اوپنهایمر شوالیه تاریک عصر اتمی. در این کلاسیک جدید نولان یک هنرمند واقعی سینما که آثار متنوعی مثل«ممنتو» و «دانکرک» در کارنامه‌اش دارد، چشمان آبی کمرنگ مورفی به تدریج به راهی برای ورود به روحی شکنجه‌شده تبدیل می‌شود.

شاهکار سه ساعته نولان ذهن ما را با جزئیات مکانیک کوانتومی پر می‌کند تا داستان یک فیزیکدان نظری آمریکایی که به اختراع سلاح نهایی کشتار جمعی کمک کرد و در نهایت به خاطر دیدن نتیجه‌اش بابت این کار افسوس خورد، روایت کند. بازی مورفی، بی عیب و نقص در تمام جزئیات، نشان می‌دهد که چگونه تیم پروژه منهتنِ اوپنهایمر به لوس آلاموس، نیومکزیکو نقل مکان کرد تا به توسعه سلاحی که به پایان جنگ جهانی دوم از طریق بمباران فاجعه بار هیروشیما و ناکازاکی ژاپن کمک می‌کند، سرعت بخشد. نابودی هسته‌ای که تنها در طول زمان تشدید می‌شود.

نولان از گزارش‌های رادیویی برای تشریح اثرات آن بمب‌ها استفاده می‌کند و تصاویر چشم‌نواز را برای آزمایش ترینیتی در سال ۱۹۴۵ در صحرای نیومکزیکو نگه می‌دارد تا ویرانی‌های به بارآمده را به تصویر بکشد. طراحی صدای فوق‌العاده که در آن سکوت با امواج طنین همراه می‌شود تا چیزهای غیرقابل تصور را به زندگی ویرانگر برساند، فراموش نشدنی است، فراموش نشدنی و ترسناک است. «اوپنهایمر» که با دوربین‌های Imax توسط هویته ون هویتما بزرگ گرفته شده است، شایسته دیده شدن در بزرگ‌ترین صفحه نمایش با سیستم صوتی پیشرفته است. این در حالی است که فیلم بیشتر مجموعه‌ای از مناظرات بین دانشمندان است که در کلوزآپ‌هایی با هم بحث می‌کنند که جذابیت بی پایانی در جغرافیای چهره انسان پیدا می‌کند.

تلگراف_ رابی کالین

امتیاز: ۱۰۰ از ۱۰۰

پرتره نولان از پدر بمب هسته‌ای یک پیروزی است، مثل اینکه شاهد شکافته شدن خود تاریخ باشیم. ا.پنهایمر فیلمی است که همزمان در صمیمی‌ترین و کیهانی‌ترین مقیاس‌ها کار می‌کند. هم یک ترن هوایی پرسرعت است و یک پرتره معنوی تکان‌دهنده؛ یک اثر تاریخی غالباً با تفکر کلاسیک که فقط نولان می‌توانست آن را بسازد. مورفی چهل و هفت ساله در نقش اوپنهایمر از اوایل بیست سالگی تا اواخر پنجاه سالگی، بهترین بازی زندگی‌اش را به نمایش گذاشته است و بدن اوپنهایمر را با اروتیسم عصبی هیجان‌انگیز و صدای او را با آهنگی پرشور که شما را به یاد [همفری] بوگارت می‌اندازد، بازی کرده است. او در نقش ویرانگر تمام دنیا خیره‌کننده است.

لزلی گروز

مت دیمون در نقش لزلی گروز، مهندس ارتش ایالات متحده بازی کرده است که مدیر پروژه منهتن، یک پروژه تحقیقاتی فوق محرمانه بود که منجر به ساخت بمب اتم شد.

آتلانتیک_ دیوید سیمز

امتیاز: ۹۵ از ۱۰۰

تقریباً کل «اوپنهایمر» دیالوگ است. یک رفت و آمدهای آکادمیک میان فیزیکدانان نظری که معادلات هسته‌ای را روی تخته سیاه می‌نویسند، هم هست؛ گفت‌وگوهای داغ بین سیاستمداران و رهبران نظامی امریکایی درباره جنگ جهانی دوم و سرنوشت کشور در صورت پیروزی نازی‌ها. به طور خلاصه، مبادلات فشرده میان اعضای هیئت منصفه و جلسات دادگاه کنگره، با نگاهی به شایعات و گمانه‌زنی‌ها در تلاش برای تعیین وفاداری این دانشمندان به ایالات متحده. کارگردان کریستوفر نولان به ندرت اجازه می‌دهد قهرمان داستانش، جی رابرت اوپنهایمر (با بازی کیلین مورفی) واقعاً فکر کند. وقتی این کار را می‌کند مخاطب ذرات را در ذهن اوپنهایمر می‌بیند که در حال چرخش هستند، نوترون‌ها در حال شکستن و جرقه زدن ، نیروهای بنیادی که با هوش و اراده مهار می‌شوند.

مسحورکننده است اما در عین حال کاملاً غیرقابل درک است – نمایشی زیبا از قدرت وحشتناکی که اوپنهایمر در مشارکت خود با پروژه منهتن، که اولین سلاح‌های هسته‌ای را ساخت (و منفجر کرد). فیلم نولان بسیار فراتر از آن است و تقریباً تمام کتاب بیوگرافی «پرومته‌ آمریکایی» را در یک زمان سه ساعته با حرکت با سرعت سرسام‌آور جمع می‌کند. فیلم آغاز مسیر اوپنهایمر به عنوان دانشجو و درگیری‌های پس از جنگ او با دولت بر سر سابقه ادعایی کمونیستی‌اش را به تصویر می‌کشد. نتیجه یک فیلم بیوگرافی پرحرف با شدت یک فیلم اکشن است، مجموعه‌ای از جلسات در دفاتر و پناهگاه‌ها که به نوعی سیاره را تا مرز آخرالزمان می‌برد. اگرچه مقیاس بصری آن از بسیاری از حماسه‌های بزرگی که نولان ساخته کوچک‌تر است – به جز قسمتی که بمب منفجر می‌شود – «اوپنهایمر» شاید بلندپروازانه‌ترین اثر او به عنوان یک فیلمساز تا به امروز باشد.

تایم_ استفان زاکارک

امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰

در فیلمسازی مرز باریکی بین ظرافت و تظاهر وجود دارد و کریستوفر نولان، شهروند هر دو ملت، آزادانه از مرز عبور می کند. تعهد او به هنر همیشه روی پرده است، حتی در فیلم هایی که ممکن است دوست نداشته باشید. خوب یا بد، شما معمولاً می توانید ارتعاشات فکری را که در تصمیم گیری های او در مورد مکان قرار دادن دوربین یا نحوه حرکت بازیگران به اطراف وارد می شود، احساس کنید. او چیزهای خود را می‌داند، و مطمئن می‌شود که ما بدانیم که او می‌داند. تخصص او مانند یک نشان خانوادگی می درخشد، زمانی که به طور محتاطانه روی یک تکه نقره نقش می بندد عالی به نظر می رسد، اگرچه واقعاً نمی خواهید آن را روی یک حوله ساحلی قرار دهید.

ممکن است مواقعی در اوپنهایمر باشد که به صفحه نگاه کنید و فکر کنید، اوه برادر! همانطور که نولان ما را با نماهای درونی امپرسیونیستی از ستارگان در حال چرخش روانی و توده های مواج از چیزی که شبیه گدازه مذاب به نظر می رسد خیره می کند، همه اینها در حالی که شخصیت اصلی ماهیت ماده، کیهان و چیزهای دیگر را با صداگذاری بیان می کند. اما اوپنهایمر یا علیرغم هنر شدیدش یا به خاطر آن کار می کند. نولان با بیان داستان فیزیکدان نظری نابغه و معمار بمب اتمی، جی رابرت اوپنهایمر – با درخشندگی تقریباً ماورایی، توسط کیلین مورفی، تمایز بین عظمت و بزرگی را محو می کند. هم سوژه او و هم بازیگر اصلی او می توانند در مقیاس بزرگ رویکرد او بایستند، پس چرا او نباید به سمت شکست برود؟ بنابراین تعداد کمی از فیلمسازان می دانند که چگونه می توانند تصاویری به این بزرگی درباره موضوعات بزرگسال بسازند یا می توانند بسازند. نولان داستان اوپنهایمر را به شکلی شبیه شعر حماسی شکل می‌دهد و نه تنها بر مشهورترین دستاورد او، بلکه بر هر چیزی که پس از آن برای او اتفاق افتاد تمرکز می‌کند. نولان شاید حتی بیشتر به اوپنهایمر به عنوان یک میهن پرست پیچیده و پرسشگر علاقه دارد.

جی رابرت اوپنهایمر واقعی

جی رابرت اوپنهایمر واقعی

گاردین_ پیتر بردشاو

امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

سرویس‌های اطلاعاتی شوروی در زمان جنگ، اسم رمزی برای «پروژه منهتن»، برنامه ایالات متحده برای ساخت بمب اتمی داشتند: Enormoz. (که منظور enormous است، به معنای عظیم.) فیلم جدید کریستوفر نولان درباره این پروژه کاملاً Enormoz «عظیم» است، شاید عظیم‌ترین فیلم او تا کنون؛ یک مطالعه عظیم و پس از انفجار، یک روند روایی PTSD یا اختلال اضطراب پس از سانحه که پرده بزرگ نمایش را با میلیون‌ها قطعه دردناک پر می‌کند که رویاهای از دست رفته و خاطرات درهم نیروی پیش‌برنده پیچیده و آشفته پروژه، جی رابرت اوپنهایمر، فیزیکدانی درخشان با خلق و خوی هنرمندی که به بشریت ابزار نابودی خودش را داد. این فیلم دردناک‌ترین قصه موفقیت را به تصویر می‌کشد.

این بیگ بنگ است و هیچ‌کس نمی‌توانست آن را بزرگ‌تر یا مهیب‌تر از نولان به تصویر بکشد. او این کار را بی آنکه فیلم تبدیل به آن به یک بدلکاری اکشن کند انجام می‌دهد. اگرچه فیلم، با همه جسارت و جاه‌طلبی‌اش، هرگز مشکل ابهام خود را حل نمی‌کند؛ این درام طولانی مدت را با عذاب اوپنهایمر نابغه پر می‌کند اما از نمایش آنچه بر ژاپنی‌ها و مردم هیروشیما و ناکازاکی گذشته است، امتناع می‌کند. کیلیان مورفی شباهتی بسیار ترسناک به اوپنهایمر دارد که در به تصویر کشیدن حس تنهایی و زندان عاطفی بسیار خوب عمل کرده است. فیلم ایراد دارد اما شگفت‌انگیز است.

کریستین ساینس مانیتور_ پیتر راینر

امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰

«اپنهایمر»، فیلم جدید کریستوفر نولان با بازی کیلیان مورفی در نقش جی رابرت اوپنهایمر، «پدر بمب اتمی»، خود را به عنوان یک فیلم بیوگرافی ساده نشان نمی دهد. درعوض، مقیاس‌بندی شده است تا بیوگرافی همه فیلم‌های بیوگرافی باشد. همچنین به خودی خود به عنوان نوعی وسیله انفجاری عمل می‌کند و پرسش‌ها و مجادلاتی را درباره اخلاقیات جنگ، تقاطع خونین علم و سیاست، محدودیت‌های قدرت و بسیاری موارد دیگر در قلمرو ژرف‌اندیشی ایجاد می‌کند. نولان شاید بیشتر برای فیلم های «شوالیه تاریکی» شناخته شود، اما بتمن را فراموش کنید. برای نولان، اوپنهایمر یک شهید قهرمان نهایی است.

این توشه زیادی برای حمل هر فیلمی است، به خصوص یک فیلم بزرگ هالیوود که با IMAX فیلمبرداری شده و مخاطبان محبوب را هدف قرار داده است. شاید ناگزیر از جاه طلبی های خود کوتاهی کند. اما این روزها تماشای یک فیلم استودیویی، به ویژه فیلمی با چنین گستره وسیعی که حداقل تلاش می کند بیشتر از کالاهای بازیافتی ارائه شود، آماده است.

چارچوب زمانی آن، همانطور که اغلب در فیلم‌های نولان اتفاق می‌افتد، غیرخطی است و بیشتر بین زندگی اوپنهایمر به‌عنوان فیزیکدانی که پروژه فوق‌مخفی منهتن را در لوس آلاموس، نیومکزیکو رهبری می‌کند، و سقوط نهایی او بیش از یک دهه بعد در طعمه سرخ دوران مک کارتی جابجایی به جلو و عقب سخت است، و هنوز سومین بخش مهم پس از جنگ وجود دارد که شامل دشمن اصلی اوپنهایمر، رئیس سابق کمیسیون انرژی اتمی، لوئیس استراوس (رابرت داونی جونیور بزرگ، در بهترین عملکرد فیلم) است. و با این حال، تا حدودی، بی‌تابی به حس کلی فیلم از نابودی تقریبا آخرالزمانی کمک می‌کند. وقایع گذشته، حال و آینده در یکدیگر جریان دارند و هیچ راه فراری ارائه نمی دهند.

ورایتی_ اوون گلایبرمن

امتیاز: ۷۰ از ۱۰۰

در سکانس‌های اولیه «اپنهایمر»، جی رابرت اوپنهایمر (کیلیان مورفی)، دانشجوی فیزیک آمریکایی که در دهه ۱۹۲۰ در انگلستان و آلمان در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کرد، با چشم‌های مرمر آبی روشن و موهای مجعدی که مانند چارلی چاپلین بلند می‌شود. ، به دیدن ذرات و امواج ادامه می دهد. ما تصاویری را می بینیم که ذهن او را مختل می کنند، ذرات در حال تپش هستند، امواج در نوارهای ارتعاشی نور می درخشند. اوپنهایمر می‌تواند دنیای جدید شجاع فیزیک کوانتومی را ببیند، و razzmatazz بصری دقیقاً همان چیزی است که از یک فیلم زندگی‌نامه‌ای نوشته و کارگردانی شده توسط کریستوفر نولان انتظار دارید: نمایش نور مولکولی به عنوان بازتابی از روح درونی قهرمان.

اما حتی زمانی که «اپنهایمر» در یک شیار واقعی‌تر و کمتر خیال‌انگیز قرار می‌گیرد (که نسبتاً سریع انجام می‌شود)، هر اینچ یک فیلم نولان باقی می‌ماند. احساس می‌کنید که به شیوه‌ای گیج‌کننده، متراکم و سرگیجه‌آور، گاه‌شماری، روان‌درام، تحقیق علمی، ضربات پشت خنجر سیاسی، و تاریخ را که با رعد و برق نوشته شده است را برش می‌دهد – از زمانی که فیلم، داستان مردی را روایت می‌کند که در این مورد هیچ استعاره‌ای صرف نیست. بمب اتمی را ایجاد کرد، تقریباً شبیه اختراع رعد و برق است.

تابلو شاسی طرح فیلم اوپنهایمر Oppenheimer مدل NV0432

منبع: bbc



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۷ دیدگاه
  1. محسن

    بنظرم فیلم متوسط رو به پایین و فقط بخاطر اسم نولان این همه سروصدا به پا کرد
    اینقدر ۴۰ دقیقه پایانی فیلم بیهوده میگذره که میشه اصلا ندیدش و چیزی از دست نداد
    بیوگرافی بسیار ناقص، روایت تاریخی ضعیف و …
    در پایان میتونم بگم
    تنها بازی مورفی قسمت خوب ماجرا بود، همین

  2. محمد

    مهم ترین فیلم قرن که هستن قطعا چون سرنوشت جنگ جهانی دوم رو عوض کرده ولی اینکه بهترین فیلم باشه نمیشه گفت . فیلم مثل اکثر فیلم های نولان سوال های زیادی رو بوجود اورد:اینکه ساخت بمب و انداختن اون تو ژاپن درست بود یا نه ؟جان هزاران انسان گرفته شد . ایا اپنهایمر یک قهرمان بود یا گناهکار .هر کسی که این خدمت رو به کشورش بکنه قهرمان میشه ولی اپنهایمر بعد از اون کشتار جمعی به شدت درگیر عواطف انسانی شد . درکل فیلم خوب و قوی بود.دوستان منتقد اینو در نظر بگیرند که سرنوشت قاره اروپا و امریکا واسیا و شاید همه جهان به نتیجه جنگ جهانی دوم گره خورد بود و ساخت بمب اتمی خیلی برای کشور ها مهم بود .

  3. ناشناس

    بخشید شما فیلم رو دید نظر می دید از کجا می دونید از چه علمی استفاده کردین که بدون دیدن میگن بده چیزی می کشید بزارید فیلم بیاد ایران بعد بگید بده تاحرفتون منطقی باشه ه شما جوری میگید که این فیلم رو دیدن

  4. S.p.q.r

    دوستان دقت کنید مهم‌ترین فیلم قرن نه بهترین این نظراتی که من میبینم فقط می‌خواستین نولان رو هیت بدین….
    این فیلم از این جهت مهم‌ترینه که داره داستان شخصی رو روایت میکنه که تو زندگی همه ما تاثیر گذاشت و خواهد گذاشت.
    لطفا اول قشنگ متن رو بخونید

  5. PARSA MJ

    جز۱۰تا فیلم برتر قرن۲۱هم نمیشه چه برسه برترین!!!!!!!!!!!!!!!!اورریتد ترین انسان تاریخ نولانه.اصلا نمیگم نولان بده ولی نه دیگه تا این حد که بعضیا میگن.

  6. رضا

    مهم ترین فیلم قرن حاضر تا به اینجا؟!!؟!!!
    خون به پا خواهد شد ، درخت زندگی ، مالهالند درایو ، تار و …. اینا همه کشکن؟! واقعا دیگه این نولان باز ها شورش رو در آوردن ، یه هو بگید بهترین فیلم تاریخ سینما ، بهترین کارگردان تاریخ سینما ، بهترین بازیگر تاریخ سینما بسه دیگه اگه همچین فیلمی رو کس دیگه می ساخت واقعا یک دهم این تعریف ها رو هم میکردن؟؟؟ حالا چون نولان ساخته و مورفی بازی کرده و سه ساعته میشه فیلم خوب؟ بابا بس کنید دیگه نولان هیچی واسه گفتن نداره فقط یه موضوع عالی رو حروم کرد با این فیلم پر از شعارش

    1. PARSA MJ

      حححححححححححقققققققققق دمت گرم داش حرفت رو باید با طلا نوشت.👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X