فیلم اخبار جهان؛ تام هنکس در وسترنی تماشایی
فیلم سینمایی «اخبار جهان» (News of the World) که از امروز اکران خود را در سینماهای آمریکا آغاز کرده در مجموع با رضایت منتقدان انگلیسیزبان همراه بوده است.
اخبار جهان را پل گرینگرس جلوی دوربین برده و تام هنکس در کنار هلنا زنگل بازیگران اصلی این فیلماند.
اخبار جهان که براساس رمانی به همین نام نوشته پولت جیلز ساخته شده یازدهمین فیلم کارنامه کاری پل گرینگرس است؛ گرینگرس که سابقا روزنامهنگار بوده بیشتر برای کارگردانی سه فیلم از مجموعه فیلمهای بورن (Bourne) یعنی «برتری بورن» (The Bourne Supremacy)، «اولتیماتوم بورن» (The Bourne Ultimatum) و «جیسون بورن» (Jason Bourne) شناخته میشود.
با توجه به شهرت تام هنکس احتمالا توضیح بیشتر درباره او ضروری به نظر نرسد اما بازیگر دیگر فیلم یعنی هلنا زنگل ۱۲ ساله پیش از این در فیلم آلمانی «خرابکار سیستم» (System Crasher) به ایفای نقش پرداخته بود.
اخبار جهان یک درام وسترن است درباره یک کهنهسرباز جنگ داخلی آمریکا که موافقت میکند یک دختر نوجوان را به دست بستگانش برساند. آنها برای رسیدن به مقصد و جایی که بتوان نام خانه روی آن گذاشت باید با هم صدها کیلومتر سفر کنند و با مخاطرات بسیاری روبهرو شوند.
جدیدترین فیلم پل گرینگرس توانست رضایت منتقدان را تا حدود زیادی جلب کند. فیلم در وبسایت متاکریتیک از مجموع ۲۹ نقد نمره متای ۷۳ گرفته که حاصل ۲۶ نقد مثبت، ۲ نقد میانه و ۱ نقد منفی است.
همچنین فیلم از مجموع ۱۰۶ نقد ثبت شده در وبسایت راتن تومیتوز رضایت ۸۷ درصد منتقدان را به همراه داشته است.
عمده نقدها بر یکی از مهمترین نقاط فیلم یعنی رابطه میان دو شخصیت اصلی (مرد پابهسن گذاشته و همراه نوجوان او) تمرکز دارند. در واقع عموم نقدهای مثبت از این رابطه تمجید کرده و بازیهای هر دو بازیگر اصلی را ستودهاند در حالی که بعضی نقدهای کمتر تحسینآمیز با نگاهی متفاوت به این ارتباط انسانی، پویایی و تعامل میان دو شخصیت را دچار برخی مشکلات ارزیابی کردهاند.
در ادامه به بررسی بیشتر تعدادی از نقدهای نوشته شده درباره فیلم سینمایی اخبار جهان میپردازیم.
گزیدهی نقدهای فیلم اخبار جهان
هالیوود ریپورتر / دیوید رونی
امتیاز: ۹۰ از ۱۰۰
اخبار جهان یک وسترن حماسی است نگاه عمیق و صمیمانهاش یادآور وسترنهایی چون «جویندگان» (The Searchers) و «شهامت واقعی» (True Grit) است؛ فیلمی که در آن تام هنکس یکی از بهترین بازیهایش را از زمان حضور در «کاپیتان فیلیپس» (Captain Phillips) فیلم دیگر همین کارگردان، ارایه میدهد.
میشود ادعا کرد اخبار جهان از زوایای متعددی نوعی ریسک برای کارگردان اثر بوده چرا که او بیشتر برای اکشنهای پرجنبوجوش شناخته شده اما در این فیلم تلاش کرده وارد حوزه ساخت آثار نسبتا فاخر شود.
البته این نکات باعث نمیشود فیلم احساساتبرانگیز نباشد؛ در واقع با درامی روبهرو میشویم که با احساساتی شگفتانگیز ساخته شده با داستانی تأملبرانگیز که بدون تعجیل روایت میشود و در عین حال از بخشهای درگیرکننده و پرتعلیقی تشکیل شده است.
گرچه فیلم از نظر تاریخی دورهای متعلق به ۱۵۰ سال قبل را روایت میکند اما در دورهای که ایالات متحده آمریکا شکافهای ملی تلخی را حس میکند، طنینی تسکیندهنده دارد.
فیلم داستان دو انسان را روایت میکند که خانوادههایشان از هم پاشیده، شرایط محیطی آن دو را به هم نزدیک میکند و با آشکار شدن احساس فقدان در آنها که حسی مشترک است جوانههای اعتماد میانشان شروع به رویش میکند.
اخبار جهان به شکل بیاندازهای از ارتباط پویای میان کاپیتان جفرسون کایل کید (با بازی تام هنکس) و یوهانا لئونبرگر (با بازی هلنا زنگل) بهره میبرد؛ زنگل که نقش یوهانا را بر عهده دارد استعداد جدیدی است که توانمندی او سال گذشته در فیلم «خرابکار سیستم» کشف شد و در این اثر نقش یک دختر مهاجر آلمانی ۱۰ ساله را بازی میکند که از ۶ سال قبل پس از کشتهشدن والدینش، توسط یک قبیله سرخپوست بزرگ شده.
بازی هنکس هم در فیلم کاملا باورپذیر است و نقش متناسبی به او داده شده چرا که در کارنامه کاری خود تعداد قابل توجهی از نقشهای چنین مردان موجه و نجیبی را ایفا کرده. اما در کنار اینها پرروحبودن و نوعی اندوه در کنار یک عطوفت ذاتی که در شاکله شخصیت کاپیتان موج میزند باعث شده که تماشای نقشآفرینی هنکس برای مخاطب لذت بسیاری را به همراه داشته باشد.
اسکریندیلی / فیوننوالا هالیگان
امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
پل گرینگرس کارگردان بریتانیایی به همراه تام هنکس بازیگر فیلم اولین وسترن مشترکشان را جلوی دوربین بردهاند؛ اثری کلاسیک که با مهارت پرداخت شده اما از طرفی به شکل غافلگیرکنندهای هم برونریزیهای عاطفی خاص خود را ایجاد میکند.
البته با در نظر داشتن پیشزمینه کارگردان و این نکته که او سابقه ساخت آثار مجموعه بورن را دارد ممکن است آنقدرها هم از دیدن این اثر سینمایی که به نوعی «جویندگان»ِ واژگونشده شباهت دارد تعجب نکنیم. فیلمی که فضای کلی و بستر جریان داستانش هم با وجود روایت در سال ۱۸۷۰ به شکلی ساخته شده که یادآور مسائل امروز است.
در واقع آنچه درباره فیلم اخبار جهان غیرمنتظره است و در عین حال به زیبایی از طریق فیلمبرداری داریوش وولسکی و طراحی صحنه دیوید کرنک به چشم میآید همین نکته است که چطور یک وسترن با شکل و شمایل قدیمی ممکن است معاصر و مربوط به امروز به نظر برسد.
جاهطلبی نهایی فیلمنامه این است که بتواند مخاطبان را از میان ترس و وحشتهای زمانه به سوی چشمانداز یک آینده بهتر هدایت کند. اگر در نظر بگیریم که چنین هدفی را دست کم نتوان برای خود آمریکا عملی کرد؛ به هر حال مشکلاتی که در سال ۱۸۷۰ میبینیم هنوز هم پابرجا ماندهاند، احتمالا به همین دلیل تگزاس آن زمان تا به این اندازه برای مخاطب امروزی قابل شناسایی است. اما کارگردان تلاشش را به کار میبندد تا دست کم زوج مرکزی فیلمش را به نوعی رستگار کند و پایانی را پیش چشم مخاطبان ترسیم کند که در آخرین لحظات سال ۲۰۲۰ به آن نیاز دارند.
ایندیوایر / دیوید ارلیخ
امتیاز: ۷۵ از ۱۰۰
گرینگرس را با دوربین روی دست لرزان و تلاش برای ساخت اکشنهای واقعگرایانه که نوعی بینظمی و هرج و مرج نشاطآور و البته گاهی هم آزاردهنده و تهوعآور را ایجاد میکنند میشناسیم؛ سابقهای که شاید تناسب چندانی با بزرگترین ژانر سینمای آمریکا یعنی ژانر وسترن نداشته باشد.
فیلم که اقتباسی است از رمان پولت جیلز داستان دو روح گمشده را در یک سفر جادهای روایت میکند؛ دو روح گمشده که تقلا میکنند خود را از خاطرات خویش رها کنند و راهی برای کاملکردن خود بیابند.
هنکس و زنگل با چنان مهارتی دو شخصیت اصلی فیلم را تجسم بخشیدهاند که اخبار جهان قادر است بهراحتی از بسیاری کلیشههای رایج که در راه دوستی دو انسان چنین ناهمگون پدید میآید، عبور کند. در دورانی که به نظر میرسد هر آمریکایی از دیگری هراس دارد، این دو قادرند بر پایه نوعی بیریشگی مشترک رابطهای بنا کنند؛ دو انسانی که هر دو پی خانهای میگردند که بتوانند در آن استقرار یابند حتی اگر نتوانند به روشنی بگویند چنین خانهای باید چه ویژگیهایی داشته باشد.
ورایتی / پیتر دبروج
امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
تام هنکس از آن دست بازیگرانی است که میشود دربارهاش پذیرفت حتی اگر از روی یک دفترچه تلفن هم شروع به خواندن شمارهها و متنها کند قادر است مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد. همکاری مجدد هنکس و پل گرینگرس برای ساخت وسترن اخبار جهان این تئوری را به بوته آزمایش گذاشته است.
هنکس نقش یک کهنهسرباز جنگ داخلی و یک خبرخوان را بازی میکند؛ مردی که در سراسر تگزاس سفر میکند تا اخبار مملکت را به شهرها و روستاهای کوچک تشنه اتفاقات جدید برساند. اخباری متنوع از تجدید نظر در سیاستها تا اعتصاب معدنچیها. اخباری که البته از نظر جذابیت از خواندن همان دفترچه تلفن مذکور جذابیت بیشتری ندارند اما برای مردم شهرها و روستاهای کوچک حسابی جذاب است.
به طور کلی شغل خبرخوان که گویی آن زمان همان نقش رسانه در روزگار مدرن را ایفا میکرده موقعیت جالب توجهی است؛ بویژه در مقایسه با این روزها. در آن دوران پوشش خبری ۲۴ ساعته در ۷ روز هفته ابدا موضوعی بدیهی نبوده. در عین حال توجه به مقاصد و منافع سیاسی و جناحی هم بهعنوان یک اصل اساسی در تحلیل رسانهها از جانب مخاطبان چندان جلب توجه نمیکرد.
با این وجود فیلم سرمایهگذاری چندانی روی شغل عجیب کاپیتان کید نمیکند و تمرکز بیشترش بهعنوان یک فیلم جادهای سرراست روی رابطه مرد با دختر نوجوانی است که همراه سفرهای او است.
به نظر میرسد فیلم در نقطه تقاطع میان دو فیلم قدیمی با بازی جان وین واقع شده است؛ جویندگان و شهامت واقعی. در اولی وین نقش یک کهنهسرباز را بازی میکند که قصد دارد برادرزادهاش دبی را از شر سرخپوستان کومانچی نجات دهد و سپس در مییابد دبی به نوعی سندروم استکهلم (پدیدهای روانی که در آن گروگان حس همدلی با گروگانگیر پیدا میکند) دچار شده و تمایل چندانی برای بازگشت به جامعه سفیدپوستان ندارد.
در فیلم دوم وین نقش یک مارشال ایالتی که او هم کهنهسرباز جنگ داخلی بوده را بازی میکند که توسط دختری نوجوان استخدام میشود تا انتقام قتل پدرش را بگیرد.
هر دو این مثالها نقاط قابل ارجاع امیدوارکنندهای برای فیلم به حساب میآیند اما هنکس به دلیل ویژگیهای ذاتیاش قادر نیست همان نقشی را بازی کند که جان وین در این آثار داشت؛ هنکس دوستداشتنیتر و از نظر اخلاقی آقامنشتر از این حرفهاست که اجازه بدهد دست کم در ابتدای فیلم باور کنیم بهعنوان یک انسان تنهای آسیبدیده از پذیرفتن مسؤولیت رساندن این نوجوان ناسپاس به دست فامیلهایش ناراحت و عاصی شده است.
در واقع برای باورپذیری کلیت رابطه میان دو بازیگر باید بپذیریم که در ابتدا هر دو ترجیح میدادند تنها باشند و خلوتشان مخدوش نشود. زنگل در ابتدا به قدر کافی لجباز و آزاردهنده به نظر میرسد اما هنکس از همان آغاز همچون پدری است با آغوشی باز و پذیرنده؛ امری که باورپذیری تحولات رابطه را مشکل میکند.
اسلنت / چاک بوون
امتیاز: ۳۸ از ۱۰۰
تام هنکس در فیلم اخبار دنیا دقیقا حضوری شبیه به فیلم «سگ تازی» (Greyhound) دارد؛ در آن فیلم هنکس بیش از آنکه به شخصیتی درون فیلم شباهت داشته باشد به یک نمونه کامل و شعاری از همدلی پولادین آمریکایی در میدان نبرد شبیه بود که بیشتر به کار تبلیغ سربازگیری برای نیروی دریایی میآمد.
حال هنکس در وسترن کسالتبار، یکنواخت و موعظهآمیز پل گرینگرس هم حضور مشابهی داشته است.
هنکس نقش کاپیتان جفرسون کایل کید را بازی میکند؛ یک کهنهسرباز پابهسن گذاشته که از طریق سفر و خواندن روزنامه برای روستاییها اموراتش را میگذارند. فیلم در سال ۱۸۷۰ میگذرد و ایالات متحده تحت تأثیر تبعات جنگ داخلی و تنش میان ارتش و سرخپوستها آشفته است.
ماجرای فیلم در جنوب میگذرد؛ عمدتا در تگزاس و کید پیش از این در صف نیروهای ایالات مؤتلفه آمریکا (مجموعهای از یازده ایالت جنوبی) جنگیده است. این نکته یکی از جزئیات مسألهدار فیلم است که گرینگرس و فیلمنامهنویس از خیر سر و شکل دادن بیشتر داستان بر مبنای آن گذشتهاند.
هنگامی که کید داستانهای دولت جدید فدرال را برای شهروندان جنوبی میخواند آنها را به خشم میآورد. اما خود کید، قهرمان ما درباره این ماجراها چه فکر میکند؟ آیا او واقعا و عمیقا به ایالات مؤتلفه و آرمانهایش باورمند بود یا خلاف ارادهاش وارد جنگ شد؟ و اگر ایده دوم درست باشد آیا از این رنجیده نمیشود که مردم را با ایدئولوژی سرگرم کند که به شکل غیرمستقیم زندگیاش را ویران کرده است؟
کید در تمام طول فیلم نسبت به این مسائل چهرهای بیتفاوت دارد، سعی میکند صلح و آشتی برقرار باشد که البته منطقی است اما به مخاطب شواهد بسیار اندکی میدهد که فلسفه شخصیاش چیست و چگونه بر زندگیاش تأثیر گذاشته است.
در واقع همه آنچه از کید میدانیم این است که آدم خوبی بوده و کسب و کار و همسرش را در جنگ از دست داده. چنین کولهباری از گذشته البته تعداد بیشماری از مردان و زنان را از پا درآورده اما کید در سفرهایش از شهری به شهر دیگر، خواندن داستانها و ملاقات دوستانش به ندرت چیزی از این کولهبار گذشته بازتاب میدهد. هنکس و گرینگرس به شکل مبهمی قصد دارند نشان دهند مخزن اندوه شخصیت اصلی تحت سبک زندگی راهبوار او کنترل شده است اما این اشارات ضمنی بیشتر به این کار میآید که سازندگان اثر به این بهانه از غنیکردن شخصیت اصلی و عمقبخشیدن به آن طفره بروند.