مورتال کامبت از صفر تا صد؛ سهگانهی کلاسیک و پیدایش مجموعه (قسمت اول)
سری بازی «مورتال کامبت» (Mortal Kombat) یا به فارسی «نبرد فناناپذیران» یکی از مهمترین و محبوبترین سری بازیهای مبارزهای تاریخ است که بهخصوص در کشور ما محبوبیت بسیاری دارد. چه در دوران سگا و خاطراتی که از تجربهی آن در گیمنتها داریم و چه در حال حاضر که این سری بسیار گسترش یافته و حضور آن در مدیومهای دیگر هم پررنگشده است، این سری همواره به واسطهی خشونت بیپرده و صریحش اهمیت زیادی داشته و توجههای بسیاری را به خود جلب کرده است. اکنون که به عرضهی نسخهی جدید این سری که قرار است تحت عنوان مورتال کامبت ۱ (Mortal Kombat 1) عرضه شود و داستان سری را بازنگری و دوباره تعریف کند، تصمیم گرفتیم که در مجموعه مقالاتی تاریخچه سری بازی مورتال کامبت و حواشی آن را بررسی کنیم.
مورتال کامبت (Mortal Kombat)
در سال ۱۹۹۲، استریت فایتر ۲ (Street Fighter II) بر بازار دستگاههای آرکید حکمفرمایی میکرد. آن بازی یک سال قبلتر منتشر شده بود و بلافاصله تأثیر عظیمی را بر صنعت بازیهای ویدیویی گذاشت. استریت فایتر ۲ شاید بهترین بازی مبارزهای تاریخ نباشد اما بهراحتی میتوان آن را تأثیرگذارترین بازی این ژانر خطاب کرد که برای سالهای آینده شکل این ژانر را ترسیم کرد. حتی در حال حاضر، بازیهای مبارزهای مدرن با وجود دههها پیشرفت فناوری و ویژگیهای جدید، هنوز هم از ساختار استریت فایتر ۲ الهام میگیرند و از الگوی اصلی آن پیروی میکنند.
بیشتر بخوانید: استریت فایتر از صفر تا صد؛ ریشهها و خلق سبک مبارزهای
البته، شرکتهای دیگری هم وجود داشتند که میخواستند سهم خوبی از بازار دستگاههای آرکید را به دست آورند و در اوایل دههی ۹۰ ما شاهد سیلی از بازیهایی بودیم که اکثر آنها کلونهایی از استریت فایتر خطاب میشدند. بعضی از این بازیها بهخودیخود بسیار خوب بودند (سری Fatal Fury و King of Fighters از شرکت SNK به فرنچایزهای محبوبی تبدیل شدند و Fatal Fury در واقع توسط خالق اصلی استریت فایتر ساخته شد که به همراه بعضی از اعضای تیم استریت فایتر ۲ به SNK ملحق شده بود)، اما هیچکدام از آنها نه تأثیر فرهنگی و نه تأثیر بلندمدت ساختهی کپکام را روی این ژانر گذاشت.
کمی قبل از اینکه استریت فایتر ۲ در حال تسلط بر بازار آرکید باشد، یک استودیو شیکاگویی کوچک به نام «میدوِی گیمز» (Midway Games) با هدایت اد بون (Ed Boon) روی یک بازی مبارزهای جدید کار میکردند که قرار بود ژان کلود ون دام (Jean-Claude Van Damme) ستاره اکشن بلژیکی در آن حضور داشته باشد. قرارداد حق استفاده از نام و ظاهر ون دام به سرانجام نرسید اما به جای آنکه تیم تحت هدایت اد بون پروژه را متوقف کند، به فیلم کلاسیک «اژدها وارد میشود» بروس لی نگاه کردند و از آن الهام گرفتند. استودیو میدوِی در ابتدای کار چندان اعتقادی به این پروژه نداشت اما زمانی که استریت فایتر ۲ به چنان موفقیت عظیمی رسید، همه چیز تغییر کرد. ناشر کمکم پروژه را جدی گرفت و در نهایت این پروژه به چیزی تبدیل شد که با نام «مورتال کامبت» (Mortal Kombat) میشناسیم.
مورتال کامبت اصلی به طور کامل توسط چهار نفر طراحی و توسعه داده شد: اِد بون، طراحان هنری جان توبیاس (John Tobias) و جان ووگل (John Vogel) و طراح صدا دن فوردن (Dan Forden). سری مورتال کامبت زاییدهی ذهن اد بون و جان توبیاس محسوب میشود و آنها مسئول تیم مورتال کامبت بودند تا اینکه توبیاس در اواخر دهه ۹۰ میلادی استودیو میدوِی را ترک کرد. از آن زمان، بون مدیر اصلی این سری بوده و ووگل بهعنوان هنرمند و نویسنده اصلی انتخاب شده است.
پیرنگ داستان اولیهی مورتال کامبت چیزی فراتر از این کلیشهی معروف نیست: چند جادوگر شیطانی یک مسابقات مبارزهای مرگبار را در یک جزیرهی دورافتاده برگزار میگنند، بنابراین شما یک شخصیت را انتخاب میکنید و از طریق یک دسته از مبارزان دیگر میجنگید تا اینکه به شخصیت منفی و قهرمان چهار دست غول پیکر او برسید. در نهایت، داستان بازی اصلی با تبدیل مسابقات مورتال کامبت به حفاظی که توسط خدایان برای محافظت از قلمرو زمین در برابر نیروهای شیطانی اوتورلد (Outworld)، به نمایندگی از شنگ سونگ و گورو ایجاد شده بود، گسترش یافت.
اگر نیروهای اوتورلد یا همان جهان بیرونی در ده مسابقه متوالی پیروز شوند، میتواند به اِرثرِلم (Earthrealm) یا همان زمین بروند و آن را فتح کنند. آنها تا به حال ۹ بار برنده شدهاند، بنابراین هیچ فشاری را احساس نمیکنند. این نقطه عطف داستانی در واقع در خط داستانی بازی اصلی نبود اما در همان اوایل دوباره تکرار شد. در واقع، من کاملاً مطمئنم که تمام این موارد در فیلم مورتال کامبت ۱۹۹۵ در کنار چند نکته دیگر مرتبط با داستان معرفی شد که احتمالاً تنها باری در تاریخ است که چیزی از یک اقتباس سینمایی که برای یک بازی ویدئویی ساخته شده، راه خود را به آن بازی پیدا کرده است.
مورتال کامبت در ابتدا در یک دستگاه آرکید کاملاً سفید با برچسب دستنویس “MORTAL KOMBAT” در شیکاگو عرضه شد و بلافاصله به محبوبیت رسید. اگرچه خود دستگاه آرکید در آن لحظه چندان به چشم نمیآمد اما نمایش واقعی بازی بسیار جالبتوجه بود. در حالی که استریت فایتر ۲ ظاهری کارتونی با شخصیتهای طراحی شده با طراحی دستی بود، مورتال کامبت از اسپرایتهای دیجیتالی استفاده میکرد که با فیلمبرداری از رزمیکاران محلی ساخته شده بودند.
این اولین باری نبود که اسپرایتهای دیجیتالی در بازیهای مبارزهای مورداستفاده قرار گرفته بودند. بازی Pit-Fighter آتاری چند سال زودتر از مورتال کامبت این کار را انجام داده بود. علاوه بر آن، بازی N.A.R.C استودیو میدوی اگرچه یک بازی مبارزهای نبود و در ژانر بدو و بکش (run-and-gun) قرار میگیرد، از اسپرایتهای دیجیتالی برای شخصیتهای خود استفاده کرده بود و اگر واقعاً بخواهید تاریخ استفاده از اسپرایتهای دیجیتالی را بهصورت عمیقتری حفاری کنید، میتوانید نمونههایی حتی قبل از آن را هم پیدا کنید.
در هر صورت، اسپرایتها در بازی مورتال کامبت نسبت به بازیهای قبلی اشارهشده پیشرفت قابلتوجهی داشتند و از سوی دیگر مورتال کامبت را در مقایسه با سبک گرافیکی انیمهمانند استریت فایتر ۲ واقعگرایانهتر جلوه دادند. البته، این روزها چنین ظاهر دیجیتالیشده به سبک اولین بازی مورتال کامبت بسیار عجیب به نظر میرسد و گرافیک استریت فایتر ۲ در گذر زمان بسیار بهتر عمل کرده است اما نحوه ارائه مورتال کامبت همچنان جذابیت خاص خود را دارد. بسیاری از بازیهای تقلیدی که از مورتال کامبت در دهه ۹۰ میلادی ساخته شدند، در مقایسه با این بازی واقعی بسیار سطحی و ضعیف به نظر میرسند، احتمالاً به این دلیل که سازندگان آنها مهارت کمتری در ایجاد این نوع ارائهی گرافیکی داشتند و همچنین احتمالاً از رزمیکاران واقعی برای فیلمبرداری استفاده نکردهاند، بنابراین آنها فقط از افراد تصادفی استفاده میکردند و همه چیز در آن بازیها مسخرهتر به نظر میرسد.
از آنجایی که شخصیتهای قابل بازی در اولین بازی مورتال کامبت با فیلمبرداری از رزمیکاران واقعی خلق شدهاند، شخصیتهای قابل بازی کاملاً – کموبیش – از انسانها تشکیل شدهاند و شخصیتهای عجیبوغریبی مانند شخصیت بلانکا در استریت فایتر ۲ یا حتی دالسیم در آن بازی که میتوانستید اندام خود را کش بیاورد، وجود ندارد. گورو، غولآخر عظیمالجثهای که در این بازی وجود دارد و دارای چهار دست است، با استفاده از استاپموشن ایجاد شده است.
البته، سبک گرافیکی تنها چیزی نبود که توجه مردم را به مورتال کامبت جلب کرد. بلکه میتوان گفت معروفترین ویژگی این سری که تا به امروز هم همراه آن باقی مانده است، به حجم زیاد خون و خشونت در آن ارتباط پیدا میکند که بخش زیادی از آن از طریق حرکتهای پایانی پس از پیروزی در نبرد انجام میشود که با نام «فیتالیتی» (Fatalities) شناخته میشوند. در پایان مبارزه، با وارد کردن یک ترکیب خاص پشتسرهم از دکمه مبارزی که نبرد را پیروز شده بود، حرکت خشونتآمیزی را روی حریف اعمال کرد و او را نابود میکرد. از آنجایی که اینترنت در آن روزها مطرح نبود، شما مجبور بودید که برای یادگیری ترکیبها این دکمهها، زمان زیادی را به بازی اختصاص دهید و طبیعتاً این بدان معنا بود که استودیو میدوِی پول بیشتری به دست میآورد. در ایران هم در گیمنتها معمولاً افراد خاص و حرفهای وجود داشتند که این حرکتها را بلد بودند و همه برای یادگیری یا اجرای فیتالیتی به آنها متوسل میشدند. البته گاهی اوقات دفترچهها یا مجلاتی وجود داشت که این کدها در آنها وجود داشت.
فیتالیتی دیگر به یک امر آشنا تبدیل شده و با استانداردهای امروزی احتمالاً خیلی آشناتر به نظر برسند اما اینکه در یک بازی ویدئویی در اوایل دههی ۹۰ بتوانید قلب فردی را از قفسهی سینهاش در بیاورید یا ستون فقرات او را جدا کنید، بسیار مرگبار و خشونتآمیز و مایه تعجب بسیاری بود. بهخصوص با توجه به این واقعیت که سبک گرافیکی بازی هم کارتونی نبود و همانطور که گفته شد برای مدلسازی شخصیتها از بازیگرهای واقعی استفاده شده بود.
از نظر صوتی، نمونههای گفتاری زیادی برای بهبود اتمسفر بازی وجود دارد. شنگ سونگ نام شخصیت انتخابی شما و شروع هر راند را اعلام میکند و در جریان مبارزات با نظرات تأییدکننده به جو مبارزه کمک میکند. همچنین زمانی که هنگام اجرای یک فیتالیتی فرامیرسد، آن جملهی کلاسیک و معروف “FINISH HIM” (یا “FINISH HER”) گفته میشود. مبارزان همچنین انواعی از غرغرها و فریادها را در جریان مبارزه بر زبان میآورند. از جمله این عبارتها میتوان به گفتههای نامفهوم ریدن و جملهی معروف و افسانهای “GET OVER HERE!” اسکورپیون اشاره کرد که تا به امروز هنوز در بازیهای مورتال کامبت از آن استفاده میشود.
کیفیت صدا به دلیل سختافزار ضعیف آن دستگاههای آرکید بسیار ضعیف است و این موضوع دربارهی موسیقی دن فوردن (Dan Forden) هم صدق میکند. آهنگسازی موسیقیها بد نیستند و شبیه به همان چیزهایی هستند که میتوانید در یک فیلم قدیمی با محوریت کونگفو بشنوید اما به خاطر کیفیت پایین صدا بهسختی صدای موسیقی شنیده میشود.
مورتال کامبت یک حالت آرکید نردبانی تکنفره اصلی را ارائه میدهد که در آن شخصیت انتخابی شما با شش مبارز دیگر یکی پس از دیگری مبارزه میکند و پس از آن یک مسابقه آینهای (مسابقهای که در آن هر دو مبارز یک شخصیت هستند) برگزار میشود. پس از اینکه همزاد خود را شکست دادید، باید دوباره در سه راند استقامتی با همه مبارزه کنید که هر کدام دارای دو حریف است و در هر راند شما فقط یک خط سلامتی برای شخصیت انتخابی خود دارید. وقتی کارتان تمام شد، با گورو (Goro) مواجه میشوید و در نهایت با شنگ سونگ نبرد تنبهتن خواهید داشت. وقتی او را شکست میدهید، چند اسلاید پایانی برای شخصیت خود دریافت میکنید و این تنها چیزی است که برای آن وجود دارد. طبیعتاً در هر زمانی بازیکن دومی میتواند شما را به چالش بکشد و شما را به یک نبرد تنبهتن در بخش Versus دعوت کند.
مبارزان بازی:
لیو کانگ (Liu Kang) –با بازی هو سونگ پاک (Ho Sung Pak):
لیو کانگ که یکی از آن شخصیتهای معروف بازیهای مبارزهای است که بهصورت واضح با الهام از بروسلی طراحی شده است، یکی از انجمن راهبان نیلوفر سپید است که در مبارزه از توپ آتشین (فایربال) و لگدهای هوایی استفاده میکند. لیو کانگ تنها شخصیتی است که در این بازی دارای یک فیتالیتی است که حریف را نمیکشد زیرا قرار است از نظر داستانی او شخصیت خوبی باشد. با این حال، این امر مانع نمیشود که او در فیتالیتی خود با ضربهای حریف خود را از پل پرت کرده و او را بهسوی مکانی پر از نیزه پرتاب کند.
جانی کیج (Jonny Cage) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
جان کارلتون با نام مستعار جانی کیج در داستان این بازی یک ستاره اکشن هالیوودی است که در فیلمهای کلاسیکی مانند نینجا میم، مشت اژدها و فیلم خشونت ناگهانی که برنده جایزههای مختلف بوده، بازی کرده است. جانی کیج وارد مسابقات میشود تا به دنیا ثابت کند که مهارتهای مبارزهاش (از جمله گلولههای آتشین سبز و shadow kick) جلوههای ویژه صرف نیست. ظاهر او بر اساس ژان – کلود ون دام در فیلم «رینگ خونین» (Bloodsport) طراحی شده است. او میگوید که از مردن نمیترسد که این بسیار برای او مفید است زیرا دقیقاً چندین بار در طول این سالها در داستان این کار را انجام داده است.
کِینو (Kano) – با بازی ریچارد دیویزیو (Richard Divizio):
او بهعنوان یک نیمه ژاپنی و نیمه آمریکایی (که البته بعدها بهعنوان یک استرالیایی شناخته شد) رهبر باند جنایتکاران اژدهای سیاه است و وارد مسابقات میشود تا گنجینهی شنگ سونگ را بدزدد. متمایزترین ویژگی کینو به غیر از فیتالیتی معروفش که قلب حریف را از بدن او جدا میکند، چشم سایبرنتیک اوست که جالبترین نکته دربارهی او در این بازی است. او همچنین میتواند در مبارزه چاقو پرتاب کند و با حمله گلوله توپ انسانی خود، جاذبه را به چالش بکشد. حرکتی که با نام Kanoball معروف است.
سونیا بلید (Sonya Blade) – با بازی الیزابت مالکی (Elizabeth Malecki):
سونیا بلید تنها مبارز زن در اولین بازی مورتال کامبت است و در واقع یکی از سربازان نیروهای ویژه به حساب میآید. او در حالی که در تعقیب کینو بود، در جزیره گیر میافتد و توسط شنگ سونگ مجبور به شرکت در مسابقات میشود. نقش سونیا در بازی در ابتدا برای مبارز دیگری به نام کِرتیس استرایکر (Kurtis Stryker) در نظر گرفته شده بود اما بازیکنان میخواستند یک شخصیت زن در بازی وجود داشته باشد؛ بنابراین سونیا موفق به قرار گرفتن در فهرست شخصیتهای اولین بازی مورتال کامبت شد. سونیا قرار است یک انسان معمولی باشد اما با این وجود قادر است با دمیدن یک بوسه مردم را بسوزاند!
ساب زیرو (Sub-Zero) – با بازی دنیل پِسینا (Daniel Pesina):
ساب زیرو یکی از شخصیتهای بسیار نمادین و مهم این سری است. او یک مبارز نینجای چینی است که قابلیتهای ویژهای یخی دارد. این جنگجوی آبیپوش در واقع یک نینجا نیست، اگرچه همیشه او را بهعنوان یک نینجا شناختهایم. او در اصل یک قاتل از قبیلهی لین کویی است که برای کشتن شنگ سونگ فرستاده شده است. حرکت ویژه اصلی او پرتاب توپ یخ زدهای است که حریف را برای یک لحظه منجمد میکند. او همچنین میتواند روی زمین و روی یخ سر بخورد. فیتالیتی ساب زیرو شاید نمادینترین فیتالیتی بازی مورتال کامبت ۱ باشد – او سر و ستون فقرات حریف را میشکافد و آنها را مانند یک جام بالا نگه میدارد. این فیتالیتی همواره در میان محبوبترین فیتالیتیهای سری قرار داشته است.
اسکورپیون (Scorpion) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
اسکورپیون یکی دیگر از نمادینترین شخصیتهای بازی است. نزاع همیشگی او و ساب زیرو یکی از معروفترین رقابتهای کل سری است. اسکورپیون واقعاً یک نینجا است. حرکت ویژه و نمادین اسکورپیون شامل پرتاب یک کونای است که به طنابی بسته شده و اسکورپیون از آن برای کشیدن حریف به سمت خود استفاده میکند تا بتواند بهراحتی ضربهای را به حریف وارد کند. در شروع همین حرکت است که او جمله معروف Get Over Here را میگوید. او همچنین میتواند با یک حرکت خاص از طریق تلپورت به حریف مشت بزند. ریشهی داستانی اسکورپیون در ابتدا نامعلوم است اما اگر بازی را در نقش او به پایان برسانید، متوجه میشوید که او توسط ساب زیرو به قتل رسیده و اکنون بهعنوان یک شبح جهنمی برای گرفتن انتقام بازگشته است. سر او در واقع فقط یک جمجمه است که میتوانید آن را در هنگام فیتالیتی او که آتش را از دهان و سر جمجمه مانندش شعلهور میکند، ببینید. نکتهی جالب این است که صدای اسکورپیون توسط خود اد بون انجام شده که این نشاندهندهی علاقهی زیاد اد بون به این شخصیت است.
رِیدِن (Raiden) – با بازی کارلوس پِسینا (Carlos Pesina):
او خدای رعد است که پس از دریافت دعوتنامه شخصی شنگ سونگ، به شکل یک انسان فانی برای مبارزه در مسابقات ظاهر شده است. بدیهی است که او میتواند از رعدوبرق بهعنوان حرکتهای پرتابی و دوربرد خود استفاده کند و همچنین تلپورت داشته باشد اما حرکت ویژه و مشهور او حمله اژدری (torpedo attack) او است که در آن خود را به سمت حریف پرتاب میکند و عبارتهای نامفهومی را هم بیان میکند. این عبارتهای نامفهوم هنگامی که او سر حریف را در زمان فیتالیتی خود منفجر میکند، دوباره شنیده میشود. ریدن یا همان رایدن (Rayden) که در پورتهای خانگی اولیهای اینگونه نامیده میشد، بهترین پایانبندی در حالت آرکید را دارد که در آن با برندهشدن در مسابقه سرنوشت بهگونهای رقم میخورد که در نهایت زمین (Earth) را نابود میکند. چه چیزی بهتر از این!
شخصیتهای غیرقابلبازی/غولآخرهای بازی:
گورو (Goro):
غولآخر فرعی (غولآخر ماقبل پایانی) اولین بازی سری مورتال کامبت گورو بود که یک هیولا از نژاد Shokan است که دارای چهار دست است و برای ۵۰۰ سال متوالی لقب قهرمان بزرگ مسابقات مورتال کامبت را در اختیار داشته است. او پس از شکستدادن کونگ لائو بزرگ که یک راهب مبارز شائولین و جد لیو کانگ بود، قهرمان این مسابقات شد. طبق سنت رایج برای غولآخرهای مورتال کامبت، هوش مصنوعی گورو بسیار سطحی است و او با حملات خود آسیبهای زیادی میزند. به نظر میرسد که حداقل ضربات پرشی نسبتاً روی او مؤثر هستند و بازیکردن با ساب زیرو یا اسکورپیون به شما کمک میکند تا کمی راحتتر او را شکست دهید چرا که میتوانید با کمک حرکت پرتابی یخی ساب زیرو یا نیزهی اسکورپیون ضربههای بیشتری را به گورو وارد کنید.
در نسخه آرکید، وقتی آخرین حریف را در راند آخر مبارزهی استقامتی شکست میدهید، گورو وارد میشود و مسابقه جدید بلافاصله آغاز میشود. این از آن دسته اتفاقات کوچک و بسیار جالبی است که متأسفانه عموماً به دلیل محدودیتهای موجود در آن زمان در پورت این بازی دیده نمیشد.
شنگ سونگ (Shang Tsung) – با بازی هو سونگ پاک (Ho Sung Pak):
اگر موفق شوید گورو را شکست دهید، شنگ سونگ خودش وارد عمل میشود و بهعنوان غولآخر نهایی بازی در مقابل شما میایستد. او از نظر ظاهری به اندازه گورو ترسناک نیست اما این بدان معنا نیست که به اندازه او خطرناک نیست. گلولههای آتشین شنگ سونگ در صورت برخورد با مبارز شما آسیب زیادی را وارد میکنند و اگر آن ضربه را هم دفاع (بلاک) کنید، فقط میزان آسیبی که به مبارز شما وارد میشود، کمتر میشود. او همچنین یک حقه دیگر در آستین خود دارد – او میتواند به هر مبارز دیگری تبدیل شود. در ضمن، این شامل گورو هم میشود. خوش بگذرانید! وقتی بالاخره شنگ سونگ را شکست میدهید، روح مبارزان کشته شده از او خارج میشود و او منفجر میشود.
رِپتایل (Reptile) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
رپتایل اولین شخصیت مخفی و پنهان در بازیهای مبارزهای است. این نینجا سبز گاهی اوقات قبل از شروع راندها ظاهر میشود تا راهنماییهایی دربارهی نحوه دسترسی بازیکن به او بدهد. اساساً کاری که باید انجام دهید این است که تا زمانی که به استیج Pit برسید بهصورت تکنفره بازی کنید و اگر یک سایه در جلوی ماه وجود دارد باید بدون بلاک کردن دو بار flawless victory (پیروزی بدون هرگونه دریافت آسیب) به دست آورید و حریف خود را با یک فیتالیتی تمام کنید ( حرکت تمامکنندهی Pit uppercut از نظر فنی کشنده نیست، بنابراین برای این کار حساب نمیشود).
اگر تمام شرایط مهیا شود، شما به ته استیج Pit منتقل میشوید و با رپتایل مبارزه میکنید که از حرکات خاص نینجاهای دیگر استفاده میکند و شکستدادن آنها بسیار سخت است. اگر او را شکست دهید، ۱۰ میلیون امتیاز به دست میآورید تا بتوانید دربارهی امتیاز بالای خود به همه دوستانتان فخر بفروشید. در نسخه آرکید، نوار سلامتی رپتایل او را با نام اسکورپیون معرفی میکند که در برخی از پورتهای بعدی این مشکل حل میشود.
نمیتوان دربارهی مورتال کامبت ۱ صحبت کرد اما حداقل بهصورت جزئی به حواشی و جنجالهای آن در دههی ۹۰ میلادی نپردازیم. مورتال کامبت در اصل جامعهی مخاطبان دستگاههای آرکید را هدف قرار داده بود، جمعیتی که عموماً در آن زمان مسنتر از مخاطبان کنسول بود؛ بنابراین تیم توسعهدهندهی مورتال کامبت حتی به هیچ بحث و جنجال احتمالی که این بازی ممکن بود ایجاد کند، فکر هم نمیکرد. سپس پورتهای خانگی (منتشر شده توسط Acclaim، با یک کمپین تبلیغاتی گسترده که به ما عنوان معروف “MORTAL KOMBAT!” را معرفی کرد) منتشر شد و طوفان متعاقب آن که منجر به ایجاد سیستم رتبهبندی ESRB شد، بهخوبی در تاریخ مستند شده است.
شرکت Acclaim توسعه نسخه SNES را به استودیوی Sculptured Software سپرد؛ استودیویی که بیشتر به خاطر بازی Super Star Wars و مجموعهای از بازیهای بد کشتی کج که در دهه ۹۰ میلادی برای LJN / Avengers توسعه دادند، معروف بود. همانطور که احتمالاً میدانید، پورت SNES مورتال کامبت به خاطر سیاستهای خانواده محور نینتندو مورد سانسور قرار گرفت و اکثر فیتالیتیهای آن تغییر کرد.
بعضی از حرکات تمامکننده (Finishing Moves) جدید – در این نسخه اینگونه صدا زده میشوند – در واقع بسیار خوب هستند؛ مانند حرکت تمامکنندهی ساب – زیرو که حریف را منجمد میکند و سپس او را در هم میشکند یا حرکت تمامکنندهی ریدن که آنقدر به حریف رعد میزند که فقط جمجمهی او باقی میماند. ظاهراً کشتن بیرحمانه حریف کاملاً در راستای سیاستهای نینتندو بوده، فقط تا جایی که هیچ خون قابل مشاهدهای به زمین ریخته نشود. در مورد آن، تمام جلوهی خون در بازی با عرق یا گردوغبار یا هر چیز دیگری که آن پیکسلهای خاکستری قرار بود باشند، جایگزین شد.
در هر صورت، کاهش سطح خشونت در نسخه SNES همیشه کمی مشکلساز بود. علیرغم اینکه در آن زمان برخی از طرفداران سرسخت نینتندو در حالی که دندانهایشان را به هم میساییدند و قسم میخوردند که خشونت و وجود خون در واقع مهم نیست و گیمپلی بخش اصلی بازی است اما این تجربه سانسورشده و سادهشده چیزی نبود که مردم برای پورت مورتال کامبت بخواهند.
از طرف دیگر، نسخهی سگا جنسیس/ مگا درایو که توسط استودیو انگلیسی Probe Software پورت شده بود، با یک رمز مخفی (ABACABB یا DULLARD) خون و خونریزی را فعال میکرد و همین باعث شد که نسخهی سگا بهراحتی از نسخهی SNES بیشتر فروش داشته باشد. پورت جنسیس با پالت رنگی محدود و پس زمینههای سادهشدهاش کمی زمخت به نظر میرسید و همچنین فاقد بسیاری از کلیپهای صوتی نسخهی دستگاههای آرکید بود اما هیچکدام از این موارد در آن زمان اهمیتی نداشتند.
با این حال، نسخهی جنسیس با اختلاف بهترین موسیقی متن را در میان نسخههای مختلف مورتال کامبت ۱ در اختیار داشت که موسیقیهای آن ترکیبی از قطعههای ریمیکسشده و قطعههای کاملاً جدید ساختهشده توسط مَت فرنیس (Matt Furniss) بود. این موسیقی متن از قدرت صوتی سختافزار سگا جنسیس استفادهی کامل را برده و در نتیجهی فوقالعادهای را در این زمینه تحویل داده است. از همه مهمتر، نسخه جنسیس نیز نسبت به پورت SNES که تأخیر ورودی (input lag) قابلتوجهی دارد، بسیار بهتر و نزدیکتر به نسخهی دستگاه آرکید عمل میکند. در حالی که ظاهر گرافیکی نسخهی SNES بهتر به نظر میرسد اما همه چیزهای دیگر کاملاً برعکس است و حس بازی اصلی را منتقل نمیکند. استودیو Probe Software ظاهراً از نسخه آرکید به سورس کد اصلی دسترسی داشت و سخت تلاش میکرد تا جای ممکن پورت بازی را به آن سورس کد اصلی نزدیک کند و آنها بهخوبی از پس این کار برآمدهاند.
بعدها، شرکت Acclaim یک پورت برای Sega CD/Mega-CD منتشر کرد که بدون نیاز به رمزهای مخفی برای غیرفعالکردن سانسور بود و موسیقی متن آرکید (که صادقانه بگویم، یک پسرفت بزرگ نسبت به موسیقی متن مت فرنیس محسوب میشود) را به همراه برخی بهبودهای خوب دیگر روی دیسک منتشر کرد اما آن نسخه از زمان بارگذاریهای متعدد رنج میبرد. شاید زمان بارگذاریهای متعدد آن خیلی هم طولانی نبودند اما به هر حال باعث حواسپرتی بازیکن میشدند. همچنین پورتهایی با کیفیتهای متفاوت – عمدتاً با کیفیت پایین – برای گیم بوی (Game Boy)، گیم گیر (Game Gear)، مستر سیستم (Master System)، آمیگا و کامپیوتر وجود داشت.
در آن زمان، بهترین پورت متعلق به نسخه PC DOS بود که تقریباً مشابه نسخهی دستگاههای آرکید بود و کاملاً بدون سانسور عرضه شده بود. پورت کامپیوتر اولین نسخه از این بازی است که در کودکی آن را بازی کردم؛ بنابراین با اینکه از سال ۱۹۹۴ تا به حال آن را بازی نکردهام، هنوز هم حس خوبی نسبت به آن دارم. نسخههای DOS سه بازی اول مورتال کامبت در حال حاضر بهصورت یک بسته در GOG.com در دسترس قرار گرفته است. به همین خاطر دسترسی به آن شاید آسانتر از همیشه شده باشد.
شاید متوجه شده باشید که من چیزی دربارهی گیمپلی بازی نگفتهام. این موضوع به این دلیل است که در مورتال کامبت ۱ چیز زیادی برای توضیح دربارهی گیمپلی وجود ندارد و چیزی که وجود دارد در مقایسه با استریت فایتر ۲ خیلی خوب نیست. تنها هفت شخصیت قابل بازی وجود دارند که همگی دارای خط سلامتی یکسان و حملات عادی یکسان هستند. دکمههای حمله دارای ضربات مشت و لگدهای سنگین و سبک و همچنین برخی از ضربهها با آرنج و زانوها است که این ضربهها از فاصلهی بسیار نزدیک انجام میشود.
آپرکات هم یکی از بیشترین آسیبها را در میان حملات عادی در بازی انجام میدهد و یکی از خاطرهانگیزترین جنبههای بازیهای اصلی مورتال کامبت است و در حالی که هنوز بخشی از حرکات بازی است، اما از زمانی که بازی وارد گرافیک سهبعدی شد، آن حس سابق را نداشت و البته به اندازهی گذشته هم آسیب بسیار زیادی را وارد نمیکرد.
این حرکات گفتهشده بین شخصیتهای مختلف ثابت است و تنها تمایز قابلتوجه میان شخصیتهای بازی، حرکات ویژه و فیتالیتیهای آنها است که در طول سالها به جنبههای نمادینتری از این شخصیتها تبدیل شدهاند. نحوهی اجرای حرکتهای ویژه در مورتال کامبت بسیار متفاوت از نحوهی اجرای آنها در استریت فایتر است و تأکید بسیار کمتری روی حرکات مورب دارند. در بیشتر مواقع فقط باید چند بار یک جهت را فشار بدهید و سپس دکمه حمله را بزنید. بهعنوان مثال لگد پرنده معروف لیو کانگ به این شکل است: جلو – جلو – ضربهی لگد سنگین. ضربهی معروف پرتاب نیزه اسکورپیون هم به این شرح است: عقب – عقب – ضربه مشت سبک.
تفاوت دیگر مورتال کامبت ۱ این است که این بازی یک دکمهی خاص برای دفاعکردن دارد. در حالی که بسیاری از بازیهای مبارزهای دیگر برای دفاعکردن در آنها باید جهت عقب را نگه بدارید و با دفاع همهی حملهها ضربهی بسیار کمی وارد میکنند و نه فقط حرکتهای ویژه.
بین مبارزات، باید در مینی گیم Test Your Might شرکت کنید که شامل زدن دکمههای حمله پایین و سپس فشردن دکمهی بلاک برای شکستن اشیا مختلف با یک ضربه است. این مینی گیم در برخی از بازیهای بعدی نیز حضور دارد.
اگر بعد از عادتکردن به بازیهای بعدی این مجموعه سعی کنید مورتال کامبت ۱ را بازی کنید، احتمالاً به خاطر نحوهی کنترلی نسبتاً سخت و زمخت آن و بهخصوص عدم حملات متقابل چندین بار ناسزا بگویید. بهویژه بعد از اینکه برای دهمین بار با زحمت از روی گورو پریدید. هوش مصنوعی نسخهی دستگاههای آرکید هم بهصورت بیرحمانهای دشوار است و هرکدام از شخصیتها هم فقط چند حرکت ویژه دارد که میتواند گیمپلی را بهسرعت قدیمی کند. اگر از طرفداران پروپاقرص مورتال کامبت هستید و میخواهید ببینید که همه چیز از کجا شروع شد یا بهعنوان یک سفر نوستالژی کوتاه میخواهید به سراغ اولین بازی آن بروید، مورتال کامبت ۱ هنوز هم ارزش بازیکردن را دارد اما صرفاً در همین حد. اولین بازی مورتال کامبت بهعنوان یک بازی مبارزهای چیزی نیست که بتوان دربارهی آن زیاد صحبت کرد و هیچوقت واقعاً در جایگاه اول قرار نداشته است.
اولین بازی مورتال کامبت در حال حاضر بیش از حد زمخت به نظر میرسد و قطعاً بیشتر از هر چیزی که شامل گیمپلی آن باشد، احتمالاً در زمینهی جلوههای خشونتآمیزش موردتوجه قرار گیرد اما بالاخره همه چیز باید از جایی شروع شود. مورتال کامبت در ابتدا قرار بود یک پروژهی غیر دنبالهدار باشد و تیم توسعهدهندهی قصد داشت به سراغ بازیهای دیگر برود، اما پس از تبدیلشدن بازی به یک موفقیت عظیم طبیعی بود که دنبالهی آن اجتنابناپذیر باشد و توسعهدهندگان مورتال کامبت را رها نکنند تا این سری برای سالها ادامه داشته باشد و اکنون به موقعیت فعلیاش برسد.
مورتال کامبت ۲ (Mortal Kombat II)
علیرغم حواشی و جنجالیهای بسیار زیاد پیرامون محتوای اولین بازی این سری، مورتال کامبت بسیار مشهور شد و میلیونها دلار برای استودیوهای Midway و Acclaim درآمد داشت. البته، بخواهیم منصفانهتر هم نگاه کنیم، بخشی از شهرت آن هم اتفاقاً از همین حواشی و جنجالها ناشی شد. به هر حال، با توجه به موفقیت بازی اول، محال بود که اد بون و تیمش به سراغ ساخت دنبالهای برای مورتال کامبت نروند. سال ۱۹۹۳ شاهد انتشار مورتال کامبت ۲ برای دستگاههای آرکید بودیم و این همان چیزی بود که طرفداران خواستارش بودند و حتی بیشتر از آن. گرافیک و صدای بهتر، گیمپلی سریعتر و با واکنشپذیری بهتر، شخصیتهای بیشتر، رازهای بیشتر، خون بیشتر، حرکات ویژه و فیتالیتیهای بیشتر و بهصورت کلی مورتال کامبت بیشتر.
داستان این بار مفصلتر و شفافتر است. لیو کانگ در آخرین مسابقه گورو و شنگ سونگ را شکست داد و زمین (ارثرلم) را از فتحشدن توسط امپراتور شائو کان و ارتش جهانی بیرونی (اوتورلد) نجات داد. شائو کان از این نتیجه ناخشنود بود و قصد دارد که شنگ سونگ را برای شکستش اعدام کند اما شنگ سونگ، شائو کان را متقاعد میکند که فرصت دیگری به او بدهد. برنامهی او چیست؟ او قصد دارد که مسابقات مرگبار دیگری این بار در اوتورلد برگزار کند، جایی که اهالی ارثرلم با مرگ قطعی توسط خود شائو کان مواجه خواهند شد.
شائو کان برای کمک بهمنظور به دام انداختن مبارزان زمین و آوردن آنها به دنیای اوتورلد، سونیا (و بهصورت تصادفی کینو) را دستگیر میکند و نیروهایش معبد انجمن لوتوس سفید لیو کانگ را نابود میکنند. راستش را بخواهید نمیدانم چرا به خودش زحمت چنین کاری را میدهد چراکه به معنای واقعی کلمه یکی از هستههای اصلی پیام شنگ سونگ این است که دعوت به مسابقات مورتال کامبت را نمیتوان رد کرد اما به هر حال فکر میکنم چنین اقداماتی هم شدت کار را بیشتر میکند.
فهرست شخصیتهای قابل بازی از ۷ شخصیت به ۱۲ شخصیت افزایش یافته است. همه به جز سونیا و کینو از بازی اصلی بازگشتهاند و چهرههای جدید و جالبی در اولین حضور خود حضور دارند. هر کدام از شخصیتها حرکتهای ویژه بیشتر و دو فیتالیتی دارند، به علاوه چند حرکت تمامکنندهی جدید که کمی دربارهی آنها صحبت خواهیم کرد و همچنین اسپرایتهای شخصیتها دارای انیمیشنهای روانتر بسیار دقیقتری هستند.
مبارزان بازی:
لیو کانگ (Lui Kang) – با بازی هو سونگ پاک (Ho Sung Pak):
قهرمان جدید مسابقات مورتال کامبت یا همان «مبارزات مرگبار» به خانه برمیگردد و میبیند که آنجا با خاک یکسان شده و برادرانش کشته شدهاند. این بار او از فرط عصبانیت تصمیم میگیرد که شیوهی مبارزهاش که در آن کسی را نمیکشت، نادیده بگیرد و به سراغ انتقام باشد. لیو کانگ در واقع هنوز هم فیتالیتی اصلی خود که در آن کسی را نمیکشد، در اختیار دارد اما فیتالیتی دیگر او این است که او به اژدهایی تبدیل میشود و حریف را نصف میکند. همچنین یک حرکت ویژه به نام bicycle kick به مجموعه حرکات ویژه او اضافه شده که این حرکت بعدها به یکی از حرکتهای معروف او در سری تبدیل شد.
کونگ لائو (Kung Lao) – با بازی آنتونی مارکز (Anthony Marquez):
او هم یکی از دیگر راهبان شائولین و همکاران لیو کانگ است. زمانی که لیو کانگ میخواهد به اوتورلد برود تا شائو کان را شکست دهد، کونگ لائو هم او را همراهی میکند. کونگ لائو یکی دیگر از نوادگان کونگ لائوی بزرگ است، اما به جنگجوی بزرگبودن اهمیت نمیدهد و ترجیح میدهد در صلح زندگی کند. در نبردها، لائو از کلاه لبه تیغی خود به بهترین شکل برای تأثیرگذاری بیشتر در نبرد استفاده میکند و برخی از جالبترین فیتالیتیها را در بازی دارد.
جانی کیج (Johnny Cage) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
جانی کیج از صحنه فیلمبرداری آخرین فیلمش ناپدید میشود تا به لیو کانگ در سفر به اوتورلد بپیوندد. او چند حرکت جدید از جمله یک آپرکات سایه و یک red shadow kick قویتر به دست آورده است اما به غیر از این، او بیشتر مانند قبل بازی میکند. اگر او را در نسخه اصلی دوست داشتید، با بازی در نقش او در اینجا احساس راحتی میکنید. فیتالیتی او در بازی اصلی دچار نقصی بود که به بازیکنان اجازه میداد بیش از یک سر حریف را با آپرکات جدا کنند و اگر دوست داشتید همچنان میتوانید این کار را در اینجا انجام دهید.
جکس بریگس (Jax Briggs) – با بازی جان پَریش (John Parrish):
جکس در ابتدا برای بازی اول (بهعنوان شخصیتی با نام کرتیس استرایکر) در نظر گرفته شده بود اما با یکی از اعضای نیروهای ویژه سونیا جایگزین شد. حالا که سونیا توسط شائو کان دستگیر شده، جکس آمده تا او را نجات دهد. جکس بهنوعی شخصیت دست و پا چلفتی مورتال کامبت ۲ است اما واقعاً مانند یک دست و پا چلفتی سنتی عمل نمیکند. یکی از فیتالیتیهای او این است که بازوان حریف را از جا درمیآورد که بسیار جالب است چرا که قربانی بعد از آن به جای افتادن، میگوید: «خب، حدس میزنم الان دست ندارم».
رِیدِن (Raiden) – با بازی کارلوس پسینا (Carlos Pesina):
خدای رعدوبرق بازگشته و این بار به جنگجویان ارثرلم یا همان زمین کمک میکند. نقش رِیدِن از این پس در سری بیشتر خواهد و بیشتر در همین راستا عمل میکند. از لحاظ گیمپلی، تغییر چندانی در او ایجاد نشده هر چند که او یک حمله جدید دارد که در آن حریف را میگیرد و به او برق وارد میکند
ساب زیرو (Sub-Zero) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
تصور میشد که این جنگجوی لین کویی پس از مسابقات قبلی مرده باشد اما در ظاهراً او در اوتورلد آسیبی ندیده و هنوز در مأموریت کشتن شنگ سونگ است. با این حال، اگر بازی را در نقش او به اتمام برسانید (یا کمیک آن که توسط جان توبیاس طراحی شده بخوانید، جایی که ساب زیرو کتوشلوار پوشیده و کارتهای بازرگانی را تحویل میدهد)، متوجه میشوید که ساب زیرو اصلی در واقع در مسابقات کشته شده و این برادر کوچکترش است.
ساب زیرو کوچکتر نسبت به ساب زیرو بازی اول کمتر عوضی است! و بهعنوان یک مرد خوب در این بازی شناخته میشود. او تمام حرکاتی را که برادرش انجام میدهد، در اختیار دارد (البته فیتالیتی معروف ساب زیرو در بازی اول را ندارد) و همچنین میتواند گودالهای یخی برای به دام افتادن حریفان در یخ ایجاد کند.
اسکورپیون (Scorpion) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
این شبح جهنمی از گودال بالا میآید و ساب زیرو را میبیند که با وجودی که در مسابقات قبلی او را کشته بود اما اکنون در حال راهرفتن است. با این حال، او ساب زیرو را میبیند که از جان یک رقیب شکستخورده میگذرد و به او رحم میکند و متوجه میشود که این ساب زیرو همان مردی نیست که سالها پیش او و خانوادهاش را به قتل رسانده است. اسکورپیون به جنگجوی کوچکتر لین کویی اجازه زندگی میدهد و محافظ او میشود تا کفارهی کشتن برادر او را بدهد. اسکورپیون در مورتال کامبت ۲ به غیر از چند حرکت جدید بسیار شبیه به قبل عمل میکند.
رپتایل (Reptile) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
او که در بازی قبلی یک شخصیت مخفی و غیرقابلبازی بود، در این بازی به فهرست شخصیتهای قابلبازی پیوسته است و فهرست حرکتهای خاص و البته خط داستانی خودش را به دست آورده است. او یک مرد مارمولک واقعی از نژاد Saurian است (من معتقدم Zaterran اصطلاح مناسبتری است) که در اولین مسابقات بهعنوان محافظ شنگ سونگ عمل میکرد و در این بازی برای شائو کان کار میکند. رپتایل میتواند اسید را از دهانش تف کند و به توپهای نیروی سبز شلیک کند. او همچنین این قابلیت را دارد که در طول مبارزات نامرئی شود (که طبیعتاً وقتی با هوش مصنوعی میجنگید هیچ فایدهای ندارد).
کیتانا (Kitana) – با بازی کاتالین زامیار (Katalin Zamiar):
کیتانا قاتل شخصی شائو کان است که با بادبزنهای تیز فلزی میجنگد و قادر به اجرای چند کمبو هوایی تأثیرگذار است. او همچنین دخترخوانده شائو کان است که پس از اینکه کان پدر او را برای فتح قلمرو ادنیا (Edenia) کشت و مادرش را بهعنوان عروس خود گرفت (که مادرش کمی بعد خودش را کشت)، در اوتورلد بزرگ شد. با این حال، کیتانا از گذشته خود آگاه است و بهسادگی تظاهر به وفاداری خود به شائو کان را نشان میدهد و در عوض با جنگجویان ارثرلم ارتباط برقرار میکند تا به آنها در شکستدادن کان کمک کند. این اقدامات از دید خواهر دوقلوی او پنهان نمیماند.
میلینا (Mileena) – با بازی کاتالین زامیار (Katalin Zamiar):
میلینا بهعنوان خواهر دوقلو کیتانا و البته یک قاتل دیگر معرفی میشود که مجهز به یک جفت سای و انواع حملات سریع و آکروباتیک از جمله ضربه لگد تلپورت شگفتانگیزی است. با این حال او به شائو کان وفادار میماند و از سوی کان این وظیفه به او سپرده شده که مطمئن شود که کیتانا نیز به همین شکل وفادار باقی میماند.
البته میلینا در واقع دوقلوی کیتانا نیست، بلکه یک کلون است که با ترکیب ذات کیتانا با یک هیولای تارکاتان (Tarkatan) خلق شده است. در نتیجه، ماسک او دهان ترسناک پر از دندانهای نیش تیزش را پنهان میکند که شاید فکر کنید پنهانکردن آن زمانی که قرار است خواهر دوقلوی کیتانا باشد، تأثیری نداشته باشد! شاید آنها زمان زیادی را با هم سپری نکنند چراکه گفته میشود میلینا خیلی کیتانا را دوست ندارد. ریبوت مورتال کامبت در سال ۲۰۱۱ باعث شد تا میلینا در جریان رویدادهای MKII به جای کیتانا (که در آن نسخه کیتانا از اصلونسب خود بیخبر است تا اینکه از وجود میلینا آگاه میشود) بهعنوان وارث و پیرو وفادار شائو کان ساخته شود.
در این بازی، میلینا شخصیتی بسیار مؤثر و کاربردی است و میتواند کمبوهای باورنکردنی را اجرا کند. هرچند باید بگویم که فیتالیتی او در اینجا بهخصوص در مقایسه با کارهای وحشتناکی که در بازیهای جدیدتر انجام میدهد، بهنوعی ضعیفتر و سطحی است. او همچنین شخصیت موردعلاقه من در مورتال کامبت ۲ و اساساً هر بازی مورتال کامبت است که در آن ظاهر میشود.
باراکا (Baraka) – با بازی ریچارد دیویزیو (Richard Divizio):
من به تارکاتانها در توضیحات میلینا اشاره کردم و باراکا یکی از آنها است. تارکاتان نژادی از جنگجویان سرگردان هستند که تیغههای تیز از بازوهایشان بیرون میآید و باراکا فردی بود که حمله به معبد شائولین را رهبری کرد. صورت او در واقع یک ماسک هالووین کنت اورلوک (Nosferatu) است که ناخنهای چسبانده شده روی آن برای ایجاد دندانهایی است که به گفته ریچارد دیویزیو پوشیدن آن بسیار ناراحتکننده بود.
این اولینباری است که مورتال کامبت یک شخصیت آشکارا غیرانسانی در جمع شخصیتهای قابل بازی دارد، بنابراین باراکا بسیار باحال است و من در کودکی نقش او را بازی میکردم. او تعدادی از خونینترین حرکات ویژه را در بازی دارد که به او در مبارزه کمک زیادی میکنند. با توجه به آن، پیشنهاد میکنم که به سمت او نپرید.
شنگ سونگ (Shang Tsung) – با بازی فیلیپ اهن ام. دی (Phillip Ahn M.D):
این جادوگر جوانی خود را توسط شائو کان پس گرفته است. او هنوز هم توانایی تبدیلشدن به دیگر شخصیتهای قابلبازی را دارد و میتواند گلولههای آتشین (فایربال) پرتاب کند که نسبت به بازی اول کمی ضعیفتر شدهاند تا تعادل را برقرار کنند. شنگ سونگ هم یک فیتالیتی مخفی بسیار جالب دارد که در آن به غولآخر فرعی این بازی تبدیل میشود و حریف را نصف میکند.
شخصیتهای مخفی:
اسموک (Smoke) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
در اولین حضورش اطلاعات زیادی دربارهی اسموک در دست نیست، به غیر از اینکه او هم یک قاتل دیگر از لین کویی است. برای مبارزه با اسموک، یک مسابقه در استیج Portal برگزار کنید و زمانی که دن فوردن (Dan Forden) ظاهر میشود و میگوید: «TOASTY!» دکمهی پایین + استارت را فشار دهید. او در این بازی مجموعه حرکات اسکورپیون و نحوهی ایستادن رپتایل را دارد و بسیار سریع است و همچنین به طور مداوم از بدنش دود خارج میکند.
جِید (Jade) – با بازی کاتالین زامیار (Katalin Zamiar):
جِید یکی دیگر از قاتلان زن شائو کان است. فرض بر این است که او در داستان این بازی از طرف شائو کان وظیفه دارد که از مسابقات جاسوسی کند. در مبارزه، او همچون کیتانای سریعتری است که در برابر پرتابهها مصون است. برای رسیدن به او، باید حریف را در مقابل علامت سؤال در نردبان آرکید تنها با استفاده از حملات مبتنی بر ضربه لگد سبک شکست دهید. گفتن این جمله سادهتر از انجامدادن آن در طول مبارزه است مگر اینکه از ضعف هوش مصنوعی بهره ببرید و از ٱن سؤاستفاده کنید.
نوب سایبات (Noob Saibot) – با بازی دنیل پسینا (Daniel Pesina):
این نینجای سایهوار، خودش را به بازیکنی نشان میدهد که ۵۰ مسابقهی متوالی را پیروز شده باشد. در این بازی او یک نینجای دیگر از است که در مبارزات خود از مجموعه حرکات اسکورپیون و طرز ایستادن ساب زیرو استفاده میکند و حرکاتش حتی از حرکات اسموک هم سریعتر است. نکتهی بامزه دربارهی نام نوب سایبات اینا است که برعکسشدهی نام خالقان بازی یعنی توبیاس و بون است.
غولآخرهای بازی:
کینتارو (Kintaro):
اگر فکر میکردید که مبارزه با گورو بد است، بگذارید شما را با کینتارو از نژاد Tigrar آشنا کنم. کینتارو در ابتدا بهعنوان یک ببر انساننما طراحی شده بود که قرار بود قابلبازی باشد اما این امر محقق نشد و او در عوض به یک غولآخر دیگر با چهار دست تبدیل شد. کینتارو یک غولآخر (غولآخر فرعی!) تیپیکال مورتال کامبت است و این یعنی یک عوضی تمامعیار است که میتواند تقریباً همهی حرکتهای شما را با حرکات پرتابی آتشین (همان فایربال) یا حرکات مشابه پاسخ دهد و با آنها مقابله کند. سپس او شما را به استراتوسفر میبرد و وقتی فرود میآیید روی جسدتان تلپورت میکند. در نبرد با او خود را برای چنین چیزهایی آماده کنید.
کینتارو گهگاهی از کتکزدن مبارز شما دست میکشد و برای جمعیت حاضر در کولوسئوم شائو کان خودنمایی میکند (که هر کاری که انجام میدهد با صدای بلند تشویق مواجه میشود که این موضوع به این مبارزه اتمسفر خوبی داده است) و این بهترین شانس شما برای آسیب رساندن با بزرگترین حرکت ویژهای است که مبارز شما در اختیار دارد.
شائو کان (Shao Khan) – با بازی برایان گلین (Brian Glynn) و صداپیشگی استیو ریچی (Steve Ritchie):
اگر فکر میکردید کینتارو بد و اعصابخردکن است اما به هر حال به هر زحمتی توانستید او را شکست دهید، این جا جایی است که با چالش اصلی مواجه خواهید شد. شائو کان فاتح، امپراتور اوتورلد، یکی از عوضیترین غولآخرهای تاریخ بازیهای مبارزهای است و از نشاندادن این قضیه کاملاً خوشحال است و وقتی شما در آسیبزدن به او ناکام هستید، با جملهی «این بهترین تلاشته؟» اعصاب شما را بیش از پیش خراب میکند. شائو کان همچنین جایگزین شنگ سونگ بهعنوان گوینده مبارزهها میشود و در حین مبارزه نظراتی مانند «بسیار خوب» و «عالی» یا گاهی فقط خنده شیطانی معروفش را ارائه میدهد.
شائو کان میتواند نیزههای سبز پرتاب کند و با شانهاش به شما ضربههای سهمگینی بزند که از هر چیزی عبور میکند، مگر اینکه بتوانید با یک نیزه یا توپ یخزده در چند فریم اول به او ضربه بزنید. درست مانند کینتارو، او در هنگام طعنهزدن به حریف آسیبپذیر است؛ بنابراین آن حرکات ویژه و کمبوهای خاص را برای این لحظات آماده کنید. یا فقط ضربه تلپورت میلینا را اسپم کنم و به این شکل نهچندان حرفهای به او آسیب بزنید. من این کار را یکبار انجام دادم، اگرچه احتمالاً روی درجههای سختی بالاتر کار نخواهد کرد. وقتی شائو کان را شکست میدهید، تبدیل به سنگ میشود و منفجر میشود.
رسیدن به شائو کان خودش یک مسیر بسیار دشوار و اعصابخردکن است زیرا هوش مصنوعی مورتال کامبت ۲ به صورتی باورنکردنی سطحی و بد است. به طرز عجیبی بد است، حتی با استانداردهای بازیهای مبارزهای اوایل دهه ۹۰ میلادی. دیگر نیازی نیست که در راندهای استقامتی با بیش از یک حریف مبارزه کنید اما این بازی بعد از چند حریف اول بهقدری سخت میشود که این موضوع اهمیتی هم ندارد. هوش مصنوعی با خواندن ورودی حرکتهای شما، مقابله با بسیاری از حرکتهای شما و اولویت داشتن برای تمام حرکاتش بهصراحت تقلب میکند.
گاهی اوقات زمانی که قصد زدن یک آپرکات را دارید، کامپیوتر با جاخالیدادن و زدن آپرکات خود از آن جلوگیری میکند و همچنین میتواند شما را از فاصله دور و در حالی که در وسط انیمیشن بالارفتن قرار دارید، پرتاب کند. این هوش مصنوعی همچنین مجبور نیست حرکات شارژی خود را شارژ کند؛ بنابراین میلینا میتواند سای خود را هر موقع که خواست پرتاب کند و لیو کانگ در صورت تمایل میتواند تمام روز حرکت معروف ضربهی دوچرخهوارش را انجام دهد و شما کاری برای جلوگیری آن نمیتوانید انجام دهید زیرا حملات شما با نرخ نزدیک به ۱۰۰ درصد جاخالی داده خواهند شد! وقتی هوش مصنوعی حرکات ناایمنی مثل اسپم ضربه تلپورت میلینا را که توسط بازیکنان ضعیفی مثل من انجام میشود، مجازات میکند، مشکلی با آن ندارم اما قطعاً دلیلی وجود دارد که مورتال کامبت به هوش مصنوعی نازل و سطحی شهرت دارد.
در نتیجهی تمام اینها، حتی سادهترین درجهی سختیها هم با درجهی سختی «خیلی آسان» بسیار متفاوت است و وقتی برنده میشوید، صرفاً احساس میکنید که کامپیوتر به شما آسان گرفته است. یکبار در نسخه جنسیس با شائو کان مبارزه میکردم و بازی را روی سگا نومد انجام میدادم چون این خوشایندترین راه برای بازیکردن مورتال کامبت بود و تنها دلیلی که باعث شد برنده شوم، این بود که هوش مصنوعی او ناگهان در راند آخر مثل آجر احمق و ساکن شد و از دفاعکردن حرکات خودداری کرد.
این طور که پیداست، همه اینها عمدی است. نحوهی کار درجهی سختی به این صورت است که بازی در نهایت با پیروزی در مسابقات، سختی را بالا میبرد و تنها کاری که تنظیمات درجهی سختی انجام میدهد، تنظیم تعداد مسابقات است تا سختی هوش مصنوعی نسبت به آن به سختترین سطح برسد. و البته از آنجا اگر به اندازهی کافی و زیاد شکست بخورید، سطح دشواری کاهش مییابد؛ بنابراین، مثال سگا نومد که در بالا اشاره کردم، به همین خاطر است. هوش مصنوعی او در واقع آسانتر شد تا زمانی که انگار من اساساً در حال مبارزه با یک سیبزمینی فقط کمی خشنتر مبارزه میکردم.
احتمالاً این کار انجام شده بود تا بازیکن بعد از چند ربع وقت و احتمالاً در آستانه تسلیمشدن، با خود بگوید: «اوه، نزدیک بود اون رو بکشم. اگر یه بار دیگه امتحانش کنم، شکستش میدم» و به همین ترتیب یک ربع دیگر را پای دستگاه آرکید سپری کند.
در کنار فیتالیتیها، دو نوع حرکت تمامکنندهی جدید وجود داشت که یکی از راههایی بود که Midway از آن برای تمسخر جنجالها و حواشی پیرامون خشونت بازی اول استفاده کرد. اولین آنها، حرکت تمامکنندهی «دوستی» یا «فرندشیپ» (Friendship) بود، جایی که در پایان مسابقه به جای سلاخی حریف، نوعی ژست دوستانه یا احمقانه انجام میدهید.
برای مثال، شنگ سونگ یک رنگینکمان درست میکند، لیو کانگ رقص دیسکو میکند (که با توپهای دیسکو که از ناکجاآباد آمدهاند، کاملتر هم میشود)، نینجاها سعی میکنند عروسکهایی را به شکل خود بفروشند، میلینا به حریف گل میدهد (او وقتی سعی نمیکند که شما را ببلعد و استخوانهای شما را تف کند چندان هم بد نیست!)، ریدن یک نسخه بچهگانه از خودش را احضار میکند و جانی کیج به حریف یک عکس از خودش میدهد. نکتهی بامزهی دیگر دربارهی فرندشیپها واکنش شائو کان است که وقتی فردی فرندشیپ انجام دهد، او میگوید: « (نام شخصیت) برنده شد، دوستی. دوستی؟!»
حرکت تمامکنندهی جدید دیگر «بچگی» یا «بیبیلیتی» (Babality) بود که شخصیت حریف را به حالت یک بچه در میآورد. با توجه به ویدئو تاریخچه فیتالیتیها (History of Fatalities) که در نسخه کلکسیونی مورتال کامبت آرماگدون (MK Armageddon) گنجانده شده بود، دن فوردن چند کلیپ صوتی از نوزادان را در کتابخانه SFX پیدا کرد و به اد بون گفت که باید آنها را در حرکت تمامکنندهی جدیدی قرار دهند که در آن بازنده را به نوزاد تبدیل میکند. واکنش بون اساساً این بود: «چرا ما باید این کار را انجام بدیم؟» و فوردن فقط گفت که ممکن است خندهدار باشد که بون پاسخ داد: «این برای من به اندازه کافی خوب است، پس بیا انجامش بدیم.» بیبیلیتیها واقعاً آنقدرها هم سرگرمکننده نیستند، به جز وقتی که روی ریدن اجرا میشود، چون اسپریت ساختهشده برای آن فوقالعاده است.
فیتالیتی استیج Pit در بازی اول بسیار جذاب بود، به همین خاطر این قضیه در بازی دوم گسترش پیدا کرد و سه فیتالیتی استیج برای این بازی در نظر گرفته شد. با این حال، این بار آنها به ورودیهای خاصی نیاز دارند، بنابراین دیگر با یک آپرکات ساده، افراد را به میخهای بزرگ نمیاندازیم. بازنده میتواند در استیج Dead Pool به اسید کوبیده شود، با مشت به میخهای تزیینی سقف استیج Kombat Tomb (عملکرد واقعی این میخها ناشناخته باقیمانده است) دوخته شود، و از پل استیج Pit II بر روی صخرههای دندانهدار روی زمین پایین بیفتد. بسیار خوب، این آخری آنقدرها هم دیدنی به نظر نمیرسد اما یک انیمیشن خاص جالب برای آن وجود دارد، بنابراین این چیز جالبی است. هنگامی که شخصی از روی پل سقوط میکند، بازی تا حدی به نمای پرنده تغییر میکند.
استیجها و جلوههای بصری در مجموع برای زمان خودش فوقالعاده به نظر میرسیدند و همچنان هم خوب به نظر میرسند، بهخصوص پسزمینههای با جزئیات پیچیده که با دست طراحی شدهاند. در حالی که مورتال کامبت اصلی همانند یک فیلم رزمی در رگههای فیلم «اژدها وارد میشود» (Enter the Dragon) به نظر میرسید، محیط سرزمین اوتورلد در بازی مورتال کامبت ۲ مکانهای مرموز و عجیب بیشتری را به تصویر میکشد که به ما نشان میدهند که دیگر در دنیای خود و در زمینی نیستیم. برخی از این لوکیشنها به بخشهای خارج از دنیای فیلم مورتال کامبت راه پیدا کردند که عمدتاً بدون تغییر بودند و بهوضوح میتوان به استیج Wasteland اشاره کرد که قرار است ویرانههای قلمرو خانگی کیتانا در اِدنیا (Edenia) باشد.
احتمالاً نمادینترین استیج در مورتال کامبت ۲، استیج Living Forest است که تعدادی درخت با چهره (ظاهراً صورت اد بون بر روی آنها قرار گرفته است) دارد که دائماً در پسزمینه میغرند و گاهوبیگاه بدن یک جنگجوی سقوط کرده توسط ریشهی درختان در کنار آنها گره خورده است. در آن روزها شایعهای وجود داشت که بهعنوان یک استیج فیتالیتی میتوانید حریف را خوراک درختان کنید اما این واقعیت نداشت. البته، در بازیهای بعدی چنین چیزی واقعیت پیدا میکند ولی در این بازی صرفاً یکی از شایعههایی بود که در آن دوران دستبهدست میشد. در این استیج گاهی اوقات حتی میتوانید اسموک یا جید را ببینید که از پشت درختان سرک میکشند.
نمونهی برجسته دیگر استیج Dead Pool است، جایی که مبارزان در مسیری باریکی بر فراز گودال اسیدی ایستادهاند که در بخش فیتالیتی استیجها ذکر کردم. قرار است این اتاق نوعی اتاق شکنجه/اعدام باشد که در آن زندانیان را در اسید پایین میآورند، بنابراین یک دسته زنجیر از سقف آویزان است. شایعههایی وجود داشت که این زنجیرها هم یکی از استیج فیتالیتیهای دیگر بازی است که البته این مورد هم اشتباه بود و فقط در بازیهای آینده شاهد آن بودیم. استیج Dead Pool اولین استیجی است که هنگام شروع بازی میبینید و به خاطر ظاهر جالب و فیتالیتی مخصوص این استیج به اندازه استیج Livig Forest نمادین شده است. استیج Dead Pool در بعضی از بازیهای بعدی هم حضور پیدا کرده است.
درست مانند بازی قبلی، مورتال کامبت ۲ برای هر سیستمی که در آن زمان اهمیت داشت (و همچنین آمیگا، مستر سیستم، گیم گیر و ۳۲X) پورت شد. نسخه SNES توسط Sculptured Software توسعه داده شد، همان استودیویی که مسئول پورت بازی قبلی بود و این بار نینتندو به آنها اجازه داد تا تمام خون و خونریزی و خشونت را در این پورت نگه دارند. کنترلها نیز بهبود یافتهاند تا جایی که در واقع نسبتاً خوب عمل میکنند و بهصورت کلی نسبت به پورت بازی قبلی بسیار به نسخهی آرکید نزدیکتر است. بدیهی است که باید بعضی اقدامات انجام میشد تا اسپرایتها کوچکتر از نسخه دستگاههای آرکید باشند و برخی از دیالوگها هم در این نسخه وجود ندارند اما در اکثر موارد نسخه SNES یک پورت فوقالعاده از یک بازی عالی است. حتی یک حالت مبارزه تیمی مخفیانه وجود دارد که با وارد کردن یک کد در صفحه انتخاب شخصیت قابلدسترسی است و بهراحتی یکی از بهترین بازیهای مبارزهای روی سیستمی است که کمبودی در بازیهای مبارزهای بزرگ ندارد.
استودیو Probe Software پورت نسخهی سگا (و نسخه آمیگا را که شنیدهام نسخهی خوبی اما به شخصه نمیتوانم تجربهی مورتال کامبت را با یک جوی استیک یک دکمه یا حتی دو دکمهای تصور کنم) را تولید کرد. برخلاف پورت بازی قبلی، این بار نسخه جنسیس/ مگا درایو از مزیت آشکاری نسبت به نسخه SNES برخوردار نیست و علیرغم تلاش خوب دیگری از مت فورنیس در موسیقی متن، در اکثر مناطق به راحتی توسط پورت SNES شکست خورده است. موسیقی متن نسخه جنسیس به جای تلاش برای تقلید از موسیقی آرکید، تا حد زیادی کار خودش را انجام میدهد و حتی نسخههای شرایط «خطر» BGM هرکدام از استیجها را برای زمانی که خط سلامتی شما پایین است، اضافه میکند. خود بازی از نظر گیمپلی همانند نسخه SNES اجرا میشود (اگر راستش را بخواهید در این زمینه شاید کمی بهتر هم باشد) اما گرافیک آن بسیار افتضاح است و بیشتر کلیپهای صوتی، همانند بسیاری از فریمهای انیمیشن به طور کامل از بین رفتهاند. پورت نسخهی سگا مورتال کامبت ۲ پورت بدی نیست، بهخصوص اگر یک کنترلر شش دکمهای داشته باشید اما در مجموع نسخه SNES را لذت بخشتر میبینم.
نسخهی ۳۲X نسبت به پورت جنسیس پیشرفت چشمگیری داشته و در واقع میتوان آن را بهترین پورت کنسولی مورتال کامبت ۲ در زمان خودش در نظر گرفت اما به دلیل اینکه برای ۳۲X بود، خیلیها آن را بازی نکردند. همچنین باید این را اشاره کنم که پورتی برای سگا سی دی / مگا سی دی از این بازی وجود ندارد.
نسخهی کامپیوتر همچنان بهترین پورت بازی است و بعد از گذر سالها هم این قضیه تغییر نکرده است و میتواند این پورت را هماکنون از طریق GOG.com در قالب بستهی سه بازی اول مورتال کامبت تجربه کنید. کیفیت موسیقی حتی در نسخههای بعدی که در قالب CD عرضه شدهاند، چندان مطلوب نیست اما جدا از آن احتمالاً بهترین پورت دوران خود است. ساترن و پلیاستیشن (در ژاپن) هم بالاخره پورتهای مورتال کامبت ۲ را دریافت کردند اما این نسخهها از زمان بارگذاری زیاد و متعدد رنج میبرند.
با این حال، احتمالاً Mortal Kombat Arcade Kollection که برای کامپیوتر، پلیاستیشن ۳ و ایکسباکس ۳۶۰ عرضه شده، راحتترین راه برای تجربهی مورتال کامبت ۲ باشد. حتی اگر صدا در این نسخه بینقص نباشد و مسائل دیگری مانند پارگی تصویر و فیلتر گرافیکی هموارکنندهای وجود داشته باشد که بازی را از آنچه باید ماتتر میکند. این نسخه شگفتانگیز یا حتی خوب نیست اما ارزان و به راحتی قابلدسترس است.
مورتال کامبت ۲ همچنین در بازی Midway Arcade Treasures 2 که برای پلیاستیشن ۲، ایکسباکس و گیمکیوب منتشر شده، قرار داده شده است و بهعنوان یک بازی بازشدنی در مورتال کامبت: شائولین مانکس (Mortal Kombat: Shaolin Monks) ظاهر میشود. اگرچه هر دوی این نسخهها مشکلاتی جزئی در رابطه با شبیهسازی و نحوهی کنترل دارند که مبارزه با اسموک را غیر ممکن میکند (هرچند قابلیت وقفه بازی در نسخه Arcade Treasures 2 یک ویژگی خوب است به دلیل اینکه هیچ کدام از پورتهای قبلی کنسولی چنین قابلیتی نداشتند). احتمالاً این همان نسخهای است که بیشترین بازی را در آن انجام دادهام و راستش را بخواهید اگر در سال ۲۰۰۴ این نسخه را برای ایکسباکس نمیخریدم، احتمالاً به اندازه امروز طرفدار مورتال کامبت نبودم.
مورتال کامبت ۲ در سال ۲۰۰۷ برای PSN منتشر شد. این نسخه کاملاً خوب بود (احتمالاً بهصورت کامل شبیه نسخهی آرکید نبود اما من هم به اندازه کافی بازی آرکید اصلی را بازی نکرده بودم که بتوانم متوجه تفاوت خاصی شوم). با این حال این نسخه از PSN حذف شده است و فقط اگر قبل از حذفش آن را خریداری کرده باشید، میتوانید آن را تجربه کنید وگرنه باید به همان نسخهی Arcade Kollection بسنده کنید.. البته همیشه میتوانید شبیهسازها را هم امتحان کنید. هیچکس شما را قضاوت نمیکند و احتمالاً بهترین و دقیقترین تجربه را نیز به دست خواهید آورد.
بازی مورتال کامبت ۲ حتی از نسخه قبلی خود هم محبوبتر بود، به طوری که برخی از دستگاههای آرکید با یک بند مخصوص قفل میشدند تا مردم از پاره کردن تخته آرکید و بردن آن به خانهها جلوگیری کنند. این بازی اغلب بهعنوان بهترین بازی این سری در نظر گرفته میشود و از نظر من چنین حرفی کاملاً قابل توجیه است. مورتال کامبت ۲ هر چیزی را که دربارهی نسخه اصلی خوب بود، حفظ کرده و در عین حال مشکلات اصلی را نیز برطرف میکند. با این حال مکانیکهای گیمپلی و نحوه کنترل آن همچنان یکسان است، بنابراین اگر در آن زمان طرفدار پروپاقرص کپکام بودید یا به دلایل دیگری از مورتال کامبت خوشتان نمیآمد، این بازی شما را متحول نمیکرد و نظرتان را جلب نمیکرد. با این حال، به شخصه مورتال کامبت ۲ را یکی از بازیهای موردعلاقهام در تاریخ میدانم و هنوز هم هر از گاهی به سراغ آن میروم تا بعضی از فیتالیتیها را انجام دهم یا دوباره با شائو کان و کینتارو مواجه شوم و توسط آنها نابود شوم! مورتال کامبت ۲ یک بازی کلاسیک واقعی است.
مورتال کامبت ۳ (Mortal Kombat 3)
۱۹۹۵ سال مورتال کامبت بود. بعد از اینکه بازی دوم با استقبال گستردهای مواجه شد و پورتها به پول نقد تبدیل شدند، مورتال کامبت به داغترین دارایی بازیهای ویدئویی در جهان تبدیل شد و کالاهایی با کیفیت متفاوت از جمله اسباببازیها و کتابهای کمیک از آن تولید کرد. یک فیلم با بودجه زیاد در تابستان آن سال اکران شد و حتی پول بیشتری به دست خواهد آورد. با این حال، موردانتظارترین محصول مورتال کامبت در آن سال، بازی جدید این مجموعه بود. مورتال کامبت ۳ (Mortal Kombat 3) در آوریل ۱۹۹۵ برای دستگاههای آرکید منتشر شد و یک موفقیت بزرگ دیگر برای استودیو میدوِی رقم زد.
مورتال کامبت ۳ توسط بعضی از طرفداران و منتقدان شروع افول مورتال کامبت خطاب شد که در نهایت بهگونهای شد که این مجموعه عملاً سالها مرده و عمدتاً بهعنوان یک یادگار سرگرمکننده از دهه ۹۰ دیده میشد. با این حال، قبل از اینکه به آن بپردازیم، بیایید نگاهی به خط داستانی و موارد جدید اضافه شده به گیمپلی بیندازیم.
لیو کانگ در مسابقات مورتال کامبت که در اوتورلد برگزار شد، شائو کان را شکست داد اما شائو کان نمرد و نقشه ۱۰ هزارساله خود را عملی کرد. هزاران سال پیش، شائو کان قلمرو ادنیا را فتح کرد، پادشاه جراد (King Jerrod) را کشت و ملکه سیندل را بهعنوان عروس خود گرفت و شاهدخت کیتانا را بهعنوان دختر خود پرورش داد. بدیهی است که سیندل از این توافق هیجان زده نشد و در نهایت جان خود را گرفت. حالا شائو کان کاری میکند تا شنگ سونگ و کاهنان سایهاش سیندل را در ارثرلم احیا کنند که بهنوعی یک راه گریز ایجاد میکند که به شائو کان اجازه میدهد تا مسابقات مورتال کامبت را دور بزند و بهسادگی وارد ارثرلم شود تا ملکهاش را بازپس بگیرد.
او همین کار را میکند. اوتورلد و ارثرلم ترکیب میشود و میلیونها آدم بلافاصله کشته میشوند، در حالی که دیگران توسط جوخههای نابودی اوتورلد شکار میشوند. رِیدن دیگر نمیتواند دخالت کند، چون زمین اکنون توسط خدایان دنیای خارج اداره میشود اما او موفق میشود از روح چند جنگجوی منتخب محافظت کند. این وظیفه این جنگجویان است که یکبار دیگر شائو کان را شکست دهند و آنچه از زمین باقی مانده را نجات دهند.
بازی کمی تغییر کرده است. مبارزات حالا به لطف دکمه دویدن که بهتازگی معرفی شده، سریعتر از قبل شده تا به شکایت هایی که طرفداران من باب اینکه مورتال کامبت به سبک بازی دفاعی اهمیت بیشتری میدهد، رسیدگی کند. حالا هر شخصیت هم دارای کمبوهای زنجیرهای است که با وارد کردن رشتهای از کمبوهای از پیش تعریف شده انجام میشود. فیتالیتیها، فرندشیپها و بیبیلیتیها برگشتهاند و حالا «بخشش» (خط سلامتی حریف شکستخورده را اندکی پر میکند) اضافه شده و البته حرکت تمامکنندهی جدید دیگری به نام «انیمالیتی» (Animality) اضافه شده که مدتها شایعه آن وجود داشت. در ادامه بیشتر با این موارد آشنا میشویم.
دوباره ۳ استیج فیتالیتی مختلف در بازی وجود داشت و بعضی از استیجها هم به شما اجازه میداد که با انجام یک آپرکات حریف را به استیج دیگری بفرستید تا ادامهی نبرد در مکان دیگری انجام شود. حالت آرکید نردبانی بازی مورتال کامبت ۳ دارای سطوح دشواری مختلفی است که در سطوح با درجهی سختی بالاتر شما باید با حریفهای بیشتری با هوش مصنوعی قویتر مبارزه کنید.
قابلیت «کدهای کامبت» (Kombat Kodes) بهعنوان یک قابلیت جدید بزرگ برای مورتال کامبت ۳ تبلیغ میشد. اساساً، بیشتر این کدها قابلیتهای اصلاحکننده و تغییردهنده برای گیمپلی ایجاد میکنند. برای مثال، با بعضی از آنها میتوانید قابلیت دفاعکردن را غیرفعال کنید یا مثلاً با کد دیگری میتوانید کاری کنید که یک بازیکن با ۳۰% خط سلامتی خود بازی را شروع کند یا اینکه مبارزان به شخصیتهای دیگر تبدیل شوند و قابلیتهای مشابه دیگر. این کدها با انجام ورودیهای خاصی روی دکمههای هر دو بازیکن در صفحه VS قبل از شروع مبارزه فعال میشود. اگرچه این قابلیت در برخی از بازیهای بعدی مورتال کامبت نیز ظاهر میشوند، در درازمدت زیاد اهمیتی ندارند.
با اینکه همه اینها در ظاهر خوب و عالی به نظر میرسند اما در پشت صحنه همه چیز در استودیو میدوی بهخوبی پیش نمیرفت. مدتی پس از مورتال کامبت ۲، تعدادی از بازیگرانی که نقش شخصیتهای اصلی مورتال کامبت را بازی میکردند، به خاطر اختلافات حقوقی، استودیو میدوی را ترک کردند و تعدادی از آنها حتی به دنبال اقدامات قانونی علیه این شرکت بودند.
بازیگرانی که از استودیو خارج شدند شامل هو سونگ پاک (لیو کانگ)، کاتالین زامیار (کیتانا، میلینا، جید)، الیزابت مالکی (سونیا)، فیلیپ اهن ام. ادی (شنگ سونگ) و دنیل پسینا (اسکورپیون، ساب زیرو، رپتایل، اسموک، نوب سایبات، جانی کیج) بودند که شامل اکثر شخصیتهای بازی میشود و این یعنی برای مورتال کامبت ۳ آنها باید بازیگران جدیدی را جایگزین یا بعضی از این شخصیتها را حذف میکردند. حذف شخصیتها برای همهی نینجاها به غیر از ساب زیرو که در این بازی بازیگر جدیدی نقش او را ایفا کرده و این بار این شخصیت بدون ماسک ظاهر میشود، اعمال شده است. از سوی دیگر جانی کیج توسط جوخههای نابودی شائو کان کشته میشود. خوب است که جانی کیج حداقل از مردن نمیترسید.
پس از ترک استودیو میدوی، دنیل پسینا در تبلیغی برای یک کلون مورتال کامبت به نام Bloodstorm ظاهر شد که در آن لباس جانی کیج را بر تن داشت و منجر به این تصور غلط شده بود که او به خاطر انجام این تبلیغ اخراج شده است. او و برادرش کارلوس که نقش ریدن را در مورتال کامبت بازی میکرد، ظاهراً روی بازی بدنام Tattoo Assassins استودیو Data East هم کارهایی را انجام دادهاند. Tattoo Assassins یک کلون منتشر نشده از مورتال کامبت است که دارای مضحکترین حرکات تمامکننده و پایانی بود که تا به حال در یک بازی مبارزهای دیدهاید. این موضوع در حذف رِیدن (به غیر از چند حضور کوتاه) از مورتال کامبت ۳ کمک کرده باشد.
برای جایگزینکردن شخصیتهای قدیمی که به این بازی راه پیدا نکردند، چندین مبارز جدید معرفی میشوند که تعداد شخصیتهای قابل بازی مورتال کامبت ۳ را به ۱۵ شخصیت میرسانند. برخی از تازهواردان مورتال کامبت بسیار محبوب بودند و برخی دیگر محبوبیت کمتری داشتند.
مبارزان بازی:
لیو کانگ (Liu Kang) – ادی وانگ (Eddie Wong):
لیو کانگ هنوز قهرمان برگزیده و برندهی بزرگ مسابقات مورتال کامبت است. شاید بازیگر او عوض شده باشد اما به غیر از آن و زنجیرهی کمبوهای جدیدش او همچنان همان لیو کانگی است که از بازی مورتال کامبت ۲ میشناختیم. همان حرکتهای ویژه، همان نمونههای صوتی مضحک. یکی از فیتالیتیهای او، انداختن یک دستگاه آرکید مورتال کامبت ۱ روی حریف است.
کونگ لائو (Kung Lao) – با بازی آنتونی مارکز (Anthony Marquez):
کونگ لائو سعی میکند پس از اتفاقات بازی قبلی، انجمن نیلوفر سفید را بازسازی کند اما این طرح وقتی که جهان اوتورلد با ارثرلم ادغام میشود، متوقف میشود و او باید بهعنوان یکی از جنگجویان منتخب زمین به مبارزه با شائو کان بپیوندد. در خط داستانی، او ظاهراً هنگام مبارزه با شائو کان میمیرد و این به اندازه کافی لیو کانگ را عصبانی میکند تا بتواند شائو کان را شکست دهد و به تهاجم او پایان دهد. مجموعه حرکتی او عمدتاً مانند حرکات او در مورتال کامبت ۲ باقی میماند، تنها کمبوهای زنجیرهای و تلپورت دوگانه جدید به آن اضافه شده است.
سونیا بلید (Sonya Blade) – با بازی کِری هاسکینز (Kerri Hoskins):
سونیا در بازی قبلی بهعنوان شخصیت قابلبازی حضور نداشت اما حالا بهعنوان یک شخصیت قابلبازی و با یک بازیگر جدید برمیگردد. از نظر گیمپلی، حرکت او بیشتر شبیه به حرکتهای او در مورتال کامبت ۱ است، با این تفاوت که حالا یک حرکت ضربه دوچرخهای دارد که به سمت بالا انجام میشود، به حرکات او اضافه شده است. بر اساس داستان این بازی، جکس او را از دنیای خارج نجات داد و آنها تلاش کردند تا به دولت ایالات متحده در مورد این حمله بزرگ هشدار دهند، اما اساساً از آنجایی که هیچ مدرکی نداشتند، مورد تمسخر قرار گرفتند.
جکس بریگس (Jax Briggs) – با بازی جان پَریش (John Parrish):
جکس با تجهیز هر دو بازوی خود به بازوهای مکانیکی (هرچند تا جایی که میدانیم، بازوهای او در خط داستانی اصلی سالم بودند) که قدرت او را افزایش میدهد و اساساً غیر قابل تخریب هستند، برای حمله به اوتورلد آماده میشود. او هنوز هم تمام حرکات گرفتنی از مورتال کامبت ۲ را دارد و موج انرژی جای خود را به موشکهای پرتابی داده است و همچنین یک ضربه سرعتی جدید به حرکتهای او اضافه شده است.
نایتولف (Nightwolf) – با بازی سال دیویتا (Sal Divita):
نایتولف که مورخ و حافظ فرهنگ مردمش است، از قدرتهای شمن خود برای محافظت از سرزمینهای قبیلهاش در برابر شائو کان استفاده میکند. طراحی او لزوماً جالبترین نیست اما حرکات خاص و جالبی دارد – او میتواند حرکتهای پرتابی را برعکس کند و از چیزی استفاده کند که در واقع حرکت حمله با شانه شائو کان از مورتال کامبت ۲ است و مقابله با آن تقریباً به همان اندازه آزاردهنده است زیرا سرعت بسیار بالایی دارد.
کابال (Kabal) – با بازی ریچارد دیویزیو (Richard Divizio):
کابال بازماندهای از حملهی جوخههای نابودی شائو کان است که او را به طرز وحشتناکی زخمی کردند و در اثر همین اتفاق کابال مجبور به استفاده از ماسک تنفسی برای زندهماندن شده است. هویت او تا پایان عمرش یک راز است، جایی که معلوم میشود او قبلاً عضو سازمان اژدهای سیاه بوده است. او تصمیم میگیرد که آن زندگی را رها کند و به یک مرد خوب تبدیل شود، اما این کار خیلی طول نخواهد کشید. کابال با شمشیرهای قلابدار میجنگد و برخی از مسخرهترین کمبوها را در مورتال کامبت ۳ دارد.
کِرتیس استرایکر (Kurtis Stryker) – با بازی مایکل اُبرایان (Michael O’brian):
کرتیس استرایکر یکی از شخصیتهای جدیدی است که محبوب کمتری دارد. استرایکر یک پلیس کنترل شورش با کلاه لبهدار است که آن را روبهعقب بر سر کرده است، ظاهری که دقیقاً برای طرفداران مورتال کامبت جالب نبود. در واقع استرایکر در گیمپلی بازی اصلاً بد نیست چراکه میتواند با استفاده از چوب شب خود، دشمنان را از فاصله دور و نارنجکهای اسپم را با سرعت بسیار بالایی پرتاب کند. او همچنین یک اسلحه دارد اما در واقع نمیتواند در مبارزات این بازی با آن شلیک کند. فارغ از همهی اینها، تقریباً هیچکس استرایکر را دوست ندارد.
ساب زیرو (Sub-Zero) – با بازی جان تورک (John Turk):
قبیلهی لین کویی به این نتیجه رسید که بهترین راه برای کارآمدتر کردن جنگجویانش، تبدیل کردن آنها به سایبورگهای بی روح است اما ساب زیرو در حالی که کاملاً مایل به پذیرش این فناوری جدید بود، چندان تحت تأثیر این ایده قرار نگرفت و تصمیم گرفت که قبیله را پشت سر بگذارد. البته این بدان معناست که او اکنون در حال مرگ و فرار از دست گروهی از قاتلان سایبرنتیک است. ساب زیرو چند حرکت ویژه جدید دارد؛ او میتواند یک کلون یخی از خودش بسازد که اگر حریف به آن برخورد کند، حریف را منجمد میکند و همچنین میتواند یک انفجار یخی از بالا بیندازد.
سِکتور (Sector) – با بازی سال دیویتا (Sal Divita):
Sektor که با نام Unit LK-9T9 هم شناخته میشود، یکی از قاتلان سایبورگ جدید لین کویی است که وظیفه شکار ساب زیرو را بر عهده دارد. من مطمئن نیستم که تبدیل قاتلان حرفهای به رباتهای بزرگ و قدیمی ایده خوبی از نظر مخفیکاری باشد (آنها تمایل به ایجاد انواع صداهای بلند و سایر صداهای روباتیکی دارند، و در حالی که این موضوع هیچ ارتباطی با مخفیکاری ندارد، آنها همچنین یک مایع آبی تیره یا سیاه را میبلعند!)، اما مطمئنم که لین کویی میداند که آنها دارند چه میکنند.
سکتور که بعدها بهعنوان پسر استاد بزرگ لین کویی شناخته شد، در واقع به دلیل وفاداری به قبیله و نداشتن احساسات و روحی که مزاحم کارش است، برای روند سایبورگشدن داوطلب شد. سکتور به موشکهایی از انواع مختلف مجهز است و ضربهی تلپورت او یک پرتابگر مؤثر برای اجرای کمبو است. فیتالیتی او هم یکی از فیتالیتیهای بسیار خوب مورتال کامبت ۳ است.
سایرکس (Cyrax) – با بازی سال دیویتا (Sal Divita):
او که با نام Unit LK-4D4 هم شناخته میشود، یکی دیگر از سایبورگهای قاتل لین کویی است که برنامهنویسی شده تا ساب زیرو را بکشد. با این وجود، او در این مأموریت شکست میخورد و این ساب زیرو است که دوباره او را برنامهنویسی میکند و به او دستورهای جدیدی میدهد: شائو کان را نابود کن. با این حال، شائو کان توسط دیگر جنگجویان ارثرلم نابود میشود، بنابراین او منتظر دستورهای جدیدی است که هرگز فرانمیرسند. سایرکس که کورکورانه به سمت پایگاه میرود، دچار نقص میشود و در بیابان گیر میافتد. در بازی، سایرکس میتواند بمب بیندازد، تلپورت کند و توری سبزرنگ پرتاب کند که مشابه نیزه اسکورپیون عمل میکند.
کِینو (Kano) – با بازی ریچارد دیویزیو (Richard Divizio):
هنگامی که جکس سونیا را از اوتورلد نجات میدهد، کینو هم فرار میکند و وقتی از نقشههای شائو کان برای حمله به ارثرلم باخبر میشود، پیشنهاد کمک به امپراتور شائو کان را میدهد. شائو کان او را نگه میدارد چون کسی باید به نیروهای اوتورلد یاد بدهد که چگونه از سلاحهای ارثرلم استفاده کنند (ما در مورتال کامبت ۲۰۱۱ تعدادی از تارکاتانها را میبینیم که شات گان در دست دارند و آنها به طرز عجیبی دوست داشتنی هستند!). کینو چند حرکت جدید در فهرست حرکتهای ویژه خود دارد: یک Kanoball مورب، یک حرکت خفهکردن و یک ضربه چاقوی رو به بالا. یکی از فیتالیتیهای او این است که بالاخره از آن چشم سایبرنتیک برای چیزی استفاده میکند. در این فیتالیتی از چشم او یک لیزر خارج میشود و با آن حریف را نابود میکند.
شنگ سونگ (Shang Tsung) – با بازی جان تِرک (John Turk):
جادوگر ارشد شائو کان در این بازی هم برگشته و قدرتمندتر از همیشه ظاهر میشود. او سیندل را در زمین زنده میکند تا عملیات حمله را آغاز کند. او هنوز هم توانایی تبدیل شدن به هر شخصیت قابلبازی دیگری را دارد و حالا میتواند گلولههای آتشین جمجمهاش را از روی زمین شلیک کند. تغییرات شنگ سونگ در نسخه پلیاستیشن مشکلاتی را به وجود میآورد چراکه هر بار که او به شخصیت دیگری تبدیل میشود، بازی برای بارگذاری اندکی متوقف خواهد شد. حتی گزینهای وجود دارد که باعث میشود او تنها به حریف فعلیاش تبدیل شود که به جلوگیری از مکثهای ناشیانه کمک میکند اما بهنوعی ذات اصلی این حرکت را هم تا حدی خنثی میکند.
شیوا (Seeva)
مورتال کامبت برای اولین بار یک شخصیت از نژاد Shokan را بهعنوان یک شخصیت قابلبازی معرفی میکند. شیوا بهعنوان محافظ سیندل توسط شائو کان انتخاب شد، اگرچه او کاملاً از وفاداری شائو کان به نژاد Shokan مطمئن نیست، بهخصوص زمانی که شائو کان موتارو را که یک سِنتور است، برای رهبری ارتش اوتورلد انتخاب میکند. ظاهراً نژاد شوکان و سِنتورها دشمنان ذاتی و قدیمی هم هستند. شیوا بهنوعی ملالآور است و یکی دیگر از شخصیتهایی است که محبوبیت کمتری در مورتال کامبت دارند. اگرچه مرگ او در جایی که پوست حریف را کنده یکی از بهترین لحظهها در مورتال کامبت است. علاوه بر اینکه او چهار دست دارد، بنا به دلایلی، خون او به جای قرمز، سبزرنگ است.
سیندل (Sindel) – با بازی لیا مونتهلونگو (Lia Montelongo):
سیندل مهمترین شخصیت در داستان این بازی است زیرا تمام حملهی شائو کان به ارثرلم پیرامون زندهکردن او واقع شده است. سیندل از موهای بلند عجیب و غریب خود برای حملات مختلف استفاده میکند. او همچنین میتواند با فریاد زدن به دشمنان، آنها را گیج کند یا از هوا گلولههای آتشین پرتاب کند. در پایان، سیندل به یاد میآورد که چه کسی است، با دخترش کیتانا متحد میشود و پس از شکست شائو کان به او کمک میکند تا قلمرو اصلی ادینیا را آزاد کند.
غولآخرهای بازی:
موتارو (Motaro):
در بازیهای قبلی ما دو غولآخر فرعی چهار دست داشتیم و اکنون یکی (شیوا) در فهرست معمولی شخصیتهای قابلبازی وجود دارد، بنابراین بدیهی است که قدم منطقی بعدی این باشد که یک غولآخر فرعی یا ماقبل پایانی چهار دست دیگر به بازی اضافه شود. همانطور که انتظار میرود، مبارزه با موتارو یک عذاب کامل است. او میتواند بهصورت مکرر تلپورت کند، حملههای عادی و فایربالهای او مقدار آسیب زیادی به شما وارد میکنند و بدتر از همه او تمام حرکات پرتابی را برعکس میکند. به نظر میرسد مؤثرترین استراتژی در مقابل او این است که تا جای ممکن از حملات پرشی استفاده کنید و امیدوار باشید که او قبل از شما بمیرد. رنگ خون موتارو هم مثل خون شیوا سبز است.
شائو کان (Shao Khan) – با بازی براین گلین (Brian Glyn) و با صداپیشگی استیو ریچی (Steve Ritchie):
دوباره همان آش و همان کاسه. شائو کان نیزهی سبز خود را از دست داده است اما حرکت معروف او که با شانهاش بهسوی شما حمله میکند، همچنان مثل گذشته مرگبار و خطرناک است. این بار او میتواند حملهای با زانوی خود انجام دهد، گلولههای آتشین سبز را از دهانش پرتاب کند و با پتک غولپیکری که خدا میداند از کجا بیرون میکشد، شما را هل بدهد. گاهی هم به شما یادآوری میکند که چقدر در بازیکردن و شکستدادن او افتضاح هستید. حداقل او هنوز هم برای تمسخر و خندیدن شما وقت میگذارد و این بهترین فرصت برای ضربهزدن راحت به او است. وقتی شائو کان را شکست دادید، یکبار دیگر منفجر میشود و پورتال اوتورلد ناپدید میشود و زمین را به حالت عادی برمیگرداند.
شخصیتهای مخفی:
اسموک (Smoke) – با بازی سال دیویتا (Sal Divita):
اسموک در این بازی بهعنوان یک غولآخر مخفی ظاهر میشود اما میتواند با استفاده از یک کد بهعنوان یک شخصیت قابلبازی باز شود. اسموک قبلاً دوست ساب زیرو بود و سعی میکرد با او از روند روبات شدن فرار کند اما او از شانس بدش دستگیر شد و به Unit LK-7T2 تبدیل شد که سومین نمونه از قاتل رباتیک لین کویی بود. با این حال، اسموک روح خود را حفظ میکند و برخلاف دستورهای برنامهریزیشده، به اراده خود عمل میکند و در کنار ساب – زیرو با سایرکس و سکتور مبارزه میکند. متأسفانه، او بعداً توسط نیروهای شائو کان دستگیر و غیرفعال میشود و به اوتورلد برده میشود، جایی که او برای یک دهه آینده در زیرزمین دژ شائو کان باقی میماند.
در گیمپلی، اسموک دارای تلپورت سکتور، حرکت نامرئی و نیزه اسکورپیون (در این مورد، زوبین سه شاخهای است که از شکم او خارج میشود) و پرتاب هوایی است. یکی از فیتالیتیهای او آنقدر احمقانه است که شگفتانگیز به نظر میرسد.
نوب سایبات (Noob Saibot) – با بازی ریچارد دیویزیو (Richard Divizio):
از آنجایی که هیچ نینجا در مورتال کامبت ۳ وجود ندارد، نوب سایبات یک تعویض پالت سیاه از کینو است که هیچ حرکت ویژه خاصی ندارد. در این ظاهر، نوب یک غولآخر است که میتوانید با یک کد با او مبارزه کنید و نمیتوانید آن را بهعنوان یک شخصیت قابلبازی باز کنید.
مورتال کامبت ۳ دارای یک موتور گرافیکی کاملاً جدید است که شخصیتهای با اسپرایتهای با جزئیات بیشتر و پسزمینههای سهبعدی از قبل اجراشده بهتر در بعضی از استیجها دارد. محیط بازی از محیطهای مرموز و جادویی اوتورلد به محیطهای کموبیش پسا آخرالزمانی زمینی (در ارثرلم) تغییر کرده است، بهویژه «یک شهر بزرگ آمریکای شمالی» که در آن همه به جز مبارزان کشته شدهاند و حتی یک نفر هم در اطراف آن وجود ندارد (البته به نظر میرسد قطارهای مترو هنوز بهموقع حرکت میکنند). این یعنی برای بار دیگر بازی از نظر فضا و اتمسفر محیط با بازیهای مورتال کامبت قبلی متفاوت است و یک هویت بصری منحصربهفرد دارد که امر بسیار خوبی است حتی اگر بعضی از طراحی شخصیتها بد باشد.
حتی اگر قلمروها با هم ادغام شده باشند، تنها مکانی که اتمسفر اوتورلد را منتقل میکند، استیج Soul Chamber است که یک سولنادوی سبز بزرگ را در دهان یک درخت غولپیکر هیولا دارد. در اکثر مواقع، شما فقط نشانوارههای تصادفی اژدهای مورتال کامبت و قصر شائو کان را در پسزمینه میبینید که نشاندهندهی این ادغام باشد.
مشکلات واقعی در زمینه جلوههای بصری زمانی نمایان میشوند که شما فیتالیتی را انجام میدهید. قطع عضو در مورتال کامبت ۳ بسیار مسخره و بد به نظر میرسد. بسیاری از فیتالیتیها با انفجار قربانی به انبوهی از جمجمهها، دندهها و تعداد زیادی اندام پایان مییابد.
انیمالیتی که در بالا به آن اشاره شد، شخصیت را به یک حیوان تبدیل و به حریف حمله میکند. شاید اگر خوششانس باشید به یکی از انفجارهای استخوانی ختم شود. حداقل فرندشیپ هنوز هم بسیار سرگرمکننده هستند (فرندشیپ موردعلاقه من شنگ سونگ است که به پرنده تبدیل میشود و روی صفحه حرکت میکند و رقص چارلستونِ سایرکس هم خیلی بد نیست).
بهصورت کلی، فیتالیتیها نسبت به بازیهای قبلی احمقانه و ضعیف است. اسموک آنقدر بمب پرتاب میکند که کل سیاره منفجر میشود و اینقدر مسخره است که خوب به نظر میرسد اما تبدیلشدن جکس به یک موجود عظیمالجثه و له کردن حریف بسیار احمقانه است. کابال چهره وحشتناک خود را نشان میدهد و به سمت دوربین جیغ میکشد، سپس بهطرف مقابل که بهقدری ترسیده فریاد میزند که روح حریف به معنای واقعی کلمه از بدنش جدا میشود. سایرکس خودش را به همراه حریف منفجر میکند که به نظر من چندان جالب نیست.
موسیقی در این بازی بسیار فراموششدنی است. جدا از برخی صداگذاریهای عجیبوغریب، موسیقی هنگام بازیکردن بهخودیخود بد نیست و چند آهنگ مانند The Subway واقعاً عالی هستند اما اگر از من بخواهید آهنگی از مورتال کامبت ۳ را زمزمه کنم، تنها موردی که ممکن است به یاد بیاورم، تم انتخابی شخصیتها خواهد بود (یا شاید ریمیکس قطعه MK1 Courtyard که برای استیج Street استفاده شده است). جلوههای صوتی وضعیت بهتری دارد، صدای زوزه باد در شهر و صدای مشتها و لگدها مثل همیشه راضیکننده است، اگرچه برخی از غرغرها و جیغها کمی بیش از حد احمقانه به نظر میرسند.
معرفی کمبوهای زنجیرهای یا همان کمبوهای شمارهای که اغلب اینگونه صدا میشوند، با استقبال زیادی از سوی بازیکنان مواجه شد. برخی دوست داشتند با به خاطر سپردن رشتههای کمبو آسیبهای زیادی به حریف وارد کنند، برخی دیگر از آن متنفر بودند یا بهسادگی کمبوهای قدیمی مورتال کامبت را ترجیح میدادند. من در گروه دوم هستم، چون هرگز واقعاً از به خاطر سپردن کمبوهای طولانی لذت نبردم (و بهخصوص در این کار خوب نبودم).
شما هنوز هم میتوانید ترکیبهای سفارشی را در MK3 انجام دهید، اما از آنجایی که مقیاسبندی آسیبپذیریها کاملاً عوض شده و کمتر شده، شما میتوانید با یک ترکیب کمبو کوتاه آسیب بیشتری نسبت به یک کمبو سفارشی طولانیتر وارد کنید. البته، میتوانید این دو را تا حدی ترکیب کنید اما نمیتوانید یک کمبو ترکیبی را به یک حرکت ویژه یا چیزی شبیه به آن متصل کنید. دکمه دویدن و تغییراتی که در گیمپلی به ارمغان آورده هم برای همه محبوب نبودند و من بشخصه سرعت مورتال کامبت ۲ را ترجیح میدهم.
مورتال کامبت ۳ برای چندین پلتفرم مختلف پورت شده است. هر دو نسخه ۱۶ بیتی توسط استودیو Sculptured Software توسعه داده شدند که مسئول پورتهای نسخهی SNES بازیهای مورتال کامبت و مورتال کامبت ۲ بود. در حالی که پورتهای ۱۶ بیتی بهخوبی نسخه آرکید به نظر نمیرسند و پورت جنسیس به دلیل پالت رنگی محدود خود بسیار زمخت به نظر میرسد اما از نظر گیمپلی عملکرد بسیار خوبی دارد و هیچکدام از این دو نسخه از این نظر برتری زیادی نسبت به دیگری ندارند. نسخه جنسیس این بار حتی از موسیقی متن ساختهشده توسط مت فرنیس هم برخوردار نیست چراکه استودیو Probe دیگر نقشی در این پورت ایفا نمیکند. هوش مصنوعی در هر دو نسخه نیز به طرز دیوانهواری بیرحم است و ورودیهای شما را مانند یک قهرمان میخواند.
نسخه کامپیوتر باز هم مناسب بود اما باوجود رزولوشن پایینتر و زمان بارگذاری معمولش، پورت پلیاستیشن احتمالاً کاملترین گزینه و نزدیکترین نسخه به نسخهی دستگاه آرکید است. برای مدتی، حتی شایعه شده بود که پلیاستیشن تنها پورت خانگی مورتال کامبت ۳ را دریافت خواهد کرد اما بدیهی است که این اتفاق رخ نداد. پیش از آن، برنامههایی برای انتشار بازی روی Jaguar CD وجود داشت اما این نسخه هرگز محقق نشد. سالها بعد، مورتال کامبت ۳ در کنار مورتال کامبت ۲ در مجموعه بازیهای آرکید ۲ برای کامپیوتر، ایکسباکس و گیمکیوب منتشر شد و اگر امروز میخواهید مورتال کامبت ۳ را بازی کنید، احتمالاً این همان نسخهای است که باید به سراغش بروید اما سؤال اصلی این است که واقعاً چرا بخواهید امروز مورتال کامبت ۳ را بازی کنید؟
فقط چند ماه بعد از عرضهی بازی مورتال کامبت ۳، هنگامی که پورت کنسولی آن منتشر شد، استودیو میدوِی نسخهی آلتیمیت مورتال کامبت ۳ (Ultimate Mortal Kombat 3) را برای دستگاههای آرکید منتشر کرد. این نسخهی بهروزرسانیشده و ارتقایافته بهبودهای زیادی را در زمینههای مختلف اعمال کرد. این نسخه گیمپلی بازی را اصلاح و بازتعریف کرد، حالتهای جدیدی را به آن افزود و بعضی از شخصیتهای قدیمی و معروف از جملهی شخصیت محبوب اسکورپیون را دوباره به بازی برگرداند. به همین خاطر، بلافاصله مورتال کامبت ۳ منسوخ شد و جای خود را به آلتیمیت مورتال کامبت ۳ داد که نسخهی بهمراتب بهتری بود.
در قسمتهای بعدی این مجموعه مقالات به نسخههای بعدی سری بازی مورتال کامبت خواهیم پرداخت.
منبع: ۳rdvoicegaming – ۱ / ۲ /۳