رزیدنت اویل ۶ نتیجه‌ی تکامل طبیعی این سری بود؛ اکشن محض

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
رزیدنت اویل 6

زمانی که ششمین نسخه‌ی رزیدنت اویل در سال ۲۰۱۲ عرضه شد، با واکنش‌های نه چندان مثبتی از سوی بازیکنان و منتقدان روبرو شد. این بازی به عقیده‌ی بسیاری یکی از بدترین نسخه‌های این مجموعه‌ی ترس و بقا محسوب می‌شود. از طرفی این بازی باعث شد تا کپ‌کام برای ساخت نسخه‌ی شماره‌دار جدید مجموعه یعنی رزیدنت اویل ۷، دست به ریبوت آن بزند. اما این بازی واقعا اینقدر بد بود؟

برخی از نقدها اشاره کرده‌اند که این بازی از ریشه‌های ترس و بقا دور شده است. با این حال می‌توان گفت که این مجموعه از زمان رزیدنت اویل ۲ به سمت اکشن بیشتر پیش رفته است. رزیدنت اویل ۱ یک بازی ترسناک واقعی بود که با توجه به الهام آن از بازی Sweet Home، میزان وحشت آن منطقی به نظر می‌رسد. از همان بازی با هر دنباله‌ی جدید، اکشن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان به عنوان مثال رزیدنت اویل ۴ به عنوان درخشان‌ترین بازی سری، بیشتر از ترس بر المان‌های اکشن متمرکز بود. بازسازی رزیدنت اویل ۲ نیز یک اثر ترسناک بود و سری Revelations نیز این مجموعه را حداقل در سکانس‌هایی به ریشه‌های خود بازگرداند، اما بخش‌هایی از رزیدنت اویل ۶ وجود دارد که بعضا ما را می‌ترساند و باعث می‌شود که احساس کنیم که این بازی نتیجه‌ی تکامل طبیعی این سری است.

رزیدنت اویل 6

بخش داستانی لیان

کمپین لیان و هلنا نیز در کنار هلیکوپتر سواری هیجان‌انگیز افتتاحیه‌ی بازی جذاب است. وقتی ماجراجویی این دو شروع می‌شود، شهر بازی بیشتر از آنچه در نسخه‌ی دوم سری دیده‌ایم، مملو از زامبی‌ها است. این دو خود را در محوطه‌ی مدرسه می‌یابند و هلنا اصرار دارد که باید خود را به کلیسای جامع برساند. در حالی که طراحی مراحل خطی بازی و مهمات سخاوتمندانه‌ی آن کمک زیادی به کاهش عامل ترس کرده است اما از این طرفی باعث شده تا تنش بازی بیشتر شود. برای مثال، در بخشی از بازی با پدر و دختری که نجات داده‌اید، در آسانسور گیر می‌کنید. با این حال دختر آلوده شده است و قبل از اینکه بفهمید، پدرش را گاز گرفته است. گیر افتادن در چنین فضای تنگی با افراد آلوده، کابوس‌ بسیاری است که در اینجا به نوعی به حقیقت می‌پیوندد.

در بخشی دیگر از بازی وارد یک مترو زیرزمینی می‌شوید. همانطور که در تونل طولانی و کم نور آن حرکت می‌کنید، سایه‌های زامبی‌ها را با حرکات غیرطبیعی جلوی خود می‌بینید که این استرس زیادی به شما وارد می‌کند. بدون داشتن چاره‌ای جز حرکت به سمت جلو، یک دسته‌ی کامل از آن‌ها به سمت شما حرکت می‌کند. زامبی‌هایی که مانند زامبی‌های فیلم ۲۸ روز بعد هستند و شباهت کمی به آن‌هایی دارند که در فیلم‌های کلاسیک جورج رومرو دیده‌ایم. در این میان سگ‌های زامبی نیز به سمت شما حمله‌ور می‌شوند.

گیم‌پلی رزیدنت اویل 6

برای ایجاد تنش بیشتر، قطارها همچنان در حال حرکت هستند و اگر شخصیت‌ها از سر راه کنار نروند، آن‌ها را در هم می‌کوبند. شما در این میان نیز در حال تماشای بلعیده شدن مردم توسط زامبی‌ها هستید. رزیدنت اویل ۶ در این بخش‌ها حس آشفتگی و وحشتی را ایجاد می‌کند که در تعداد معدودی از بازی‌های این سری مشاهده کرده‌ایم.

کاری که رزیدنت اویل ۶ در فصل آغازین خود به خوبی انجام می‌دهد این است که به شما این احساس را القا می‌کند که در یک فضای باز هستید و سپس شما را به یک راهروی تنگ هدایت می‌کند. این در حالی است که المان‌های بازگشت به عقب و کاوش که دیگر بازی‌های سری را بسیار نمادین کرده است، در اینجا وجود ندارد. این یک شوتر آخرالزمانی است که در آن مدام به جلو رانده می‌شوید.

گیم‌پلی رزیدنت اویل 6

فرار از دخمه‌ها‌ (Catacombs) در بخشی از بازی نیز مظهر تنش است. همه چیز در حال فروپاشی است و لیان و هلنا سعی می‌کنند که از این مناطق فرار کنند. در ادامه بازی آن‌ها در برابر یک کوسه‌ی عظیم قرار می‌دهد. کوسه در نزدیکی بلعیدن هینا است و این وظیفه‌ی لیان است که از دمش بالا برود و اساسا آن را با چاقو بزند تا هلنا را نجات دهد. کوسه در ادامه شروع به تعقیب لیان می‌کند و شما باید تا جایی که می‌توانید سریع شنا کنید. در نهایت بار دیگر با کوسه روبرو می‌شوید و این بار موفقیت به این بستگی دارد که لیان بشکه‌ای از مواد منفجره را به موقع منفجر کند. با این حال زمانی که فکر می‌کنید اوضاع نمی‌تواند از این سخت‌تر شود، خود را در هواپیما می‌یابید.

خلبان توسط ویروس شده و به یک هیولای ترسناک تبدیل می‌شود. از طرفی بخش‌هایی از هواپیما مشکل پیدا کرده است. در پایان این بخش، همه‌ی افرادی که سوار هواپیما شده‌اند، آلوده شده و اگر شرایط را با دقت مدیریت نکنید، در شعله‌های آتشین خواهید سوخت. این یکی از به یاد ماندنی‌ترین و ترسناک‌ترین لحظاتی است که در یک بازی می‌توان تجربه کرد.

رزیدنت اویل 6

اتاق‌های ذخیره

با این حال یکی از المان‌هایی که بازی باید از نسخه‌های قبلی حفظ می‎‌کرد، اتاق‌های ذخیره یا چیزی شبیه به آن بود.  اکشن بازی به نوعی بی‌وفقه است و اجازه‌ی نفس کشیدن به شما نمی‌دهد. این پس از مدتی باعث می‌شود که به هیولاهای بازی عادت کرده و برخلاف اوایل بازی دیگر ترسی از آن‌ها نداشته باشید. شاید بسیاری بگویند با توجه به اکشن بالای بازی دیگر نیازی به ذخیره به صورت دستی احساس نمی‌شود اما شاید وجود همین یک المان باعث می‌شد که بازی بهتر عمل کند و در لحظاتی از اکشن بیش از حد خود بکاهد.

اینگرید هانیگان 

از طرفی وجود اینگرید هانیگان به عنوان کسی به شخصیت‌های شما در جریان بازی کمک می‌کند، غیرضروری به نظر می‌رسد. نقش او در رزیدنت اویل ۴ یعنی جایی که او برای اولین بار معرفی شد نیز چندان مهم نیست. شاید بگویید که این یک عملیات نظامی است و کسی باید در مورد رویدادهایی که در جریان است، اطلاعاتی بدهد. از طرفی دسترسی نداشتن به آن فرد خارجی که فعالانه برای کمک به شخصیت‌های اصلی بازی تلاش می‌کند، به ایجاد فضایی مرموز نیز کمک می‌کند. با این حال اگر لیان و هلنا نمی‌دانستند که چه اتفاقی افتاده یا حتی به کجا حرکت می‌کنند، وضعیت اسفناک آن‌ها ترسناک‌تر از قبل نمی‌شد؟

رزیدنت اویل 6

هلنا

هلنا به عنوان همکار لیان از هوش مصنوعی خوبی برخوردار است و برخلاف شیوا در رزیدنت اویل ۵، در حین بازی روی مخ شما نخواهد رفت. با اینکه بخش‌هایی از بازی شما را به همراه او به کاوش وادار می‌کند اما در بیشتر موارد، شما باید از نقطه‌ی A به نقطه‌ی B بروید. دیالوگ‌های آن‌ها نیز مانند فیلم‌های درجه‌ ب بین طعنه‌آمیز و اغراق‌آمیز متغیر هستند. با اینکه ارتباط چندان نزدیکی بین لیان و هلنا احساس نمی‌شود اما ارتباط آن‌ها نسبت به کلر و لیان که در نسخه‌ی دوم به طور غیرقابل توضیحی راه خود را از یکدیگر جدا کردند، پرداخت بهتری دارد.

آنتاگونیست قابل قبول

بازی‌های رزیدنت اویل تقریبا همیشه حول محور داستان‌هایی مشابه می‌چرخند. یک آدم با قدرت بسیار زیاد تصمیم می‌گیرد تا ویروسی تولید کند. ویروسی که به شرکت او کمک می‌کند که پول زیادی در آورد یا با تبدیل کردن عده‌ای به هیولاهایی غیرقابل توضیف باعث نابودی‌ مردم می‌شود. در ادامه معمولا یکی از هیولاهای این شروران به شما حمله می‌کند یا آنتاگونیست اصلی داستان به هیولای نهایی تبدیل می‌شود. در رزیدنت اویل ۶، مشاور امنیت ملی، درک سیمونز، شرور اصلی داستان است. نمی‌توان گفت او یک شخصیت به یاد ماندنی است، با این حال بهانه‌ی خوبی به قهرمانان داستان می‌دهد تا با دنیایی پر از زامبی روبرو شوند.

نسخه‌ی ششم رزیدنت اویل

جمع‌بندی

رزیدنت اویل ۶ بدون شک آن چیزی نبود که طرفداران به دنبال آن بودند. بازی تبدیل به یک اکشن محص شده بود اما در عین حال از لحظه‌های سرگرم‌کننده‌ و همچنین ترسناکی بهره می‌برد و لیاقت توجه‌ی بیشتری داشت. از طرفی ساخت آن با توجه به حرکت سری به سمت اکشن بیشتر، چندان دور از انتظار نبود. در نهایت با رزیدنت اویل ۶ می‌توان به این نتیجه رسید که همه‌ی بازی‌ها نمی‌توانند ترسی روانشناختی را به ما القا کنند. گاهی اوقات، هجوم گله‌ای زامبی‌ها با نهایت سرعت به سمت شما در حالی که باید خشاب سلاح خود را پر کنید، می‌تواند بسیار وحشتناک باشد.

منبع: Kotaku

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۳ دیدگاه
  1. Omid

    تو کبچر لیان زامبی ها به مدل قبلیشون برگشته بودن که خیلی عالی بود
    و نکته خیلی جالبش این بود که میتونستی بازی رو ۲ نفره بری جلو که خیلی عالی بود
    و من خیلی لذت بردم
    پیشنهاد میکنگنبدم ۲ نفره بازی کنید

  2. علی

    منم امسال برای اولین بار این بازی رو انجام دادم(تنها نسخه آیی بود که بازی نکرده بودم) نمیتونم بگم تجربه آیی قابل قبول و خوبی بود

  3. Silent

    تنها نقطه قوت این بازی حضور لیان کندی بود ولی متاسفانه خط داستانی لیان خیلی کوتاه بود تقریبا کمتر از یک سوم بازی داستانش راجب لیان بود ولی مزخرفترین ویژگی این بازی حالت کواپش بود ولی بدترین ویژگیش هم بیش حد اکشن بودن بازی بود یعنی سازنده ها شورش رو تو این نسخه در آوردن اصلا بازی شبیه Gears Of War شده بود تا Resident Evil

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما