۱۳ فیلم دینی مهم سینمای ایران
سینمای دینی و مذهبی در ایران سابقهی زیادی ندارد. تازه پس از انقلاب فیلمهایی با مضامین دینی و مذهبی ساخته شدند و حوزهی جدیدی را در سینمای ایران شکل دادند. تا پیش از این انقلاب سینما به حوزهی مذهب ورود پیدا نمیکرد و بیشتر درگیر فیلمهای عاشقانه و ملودرامهای سرگرمکننده بود. پس از انقلاب، سینما همانند دیگر ساحتهای اجتماع دچار تغییر و تحول شد و مضامین جدیدی وارد سینما شد. شکل تازهی حکومت، نگاهی دوباره به سینما داشت و برخی موضوعات را کنار گذاشت و سوژههای جدیدی را وارد سینما کرد. سینمای دینی و مذهبی هم یکی از موضوعات تازهای بود که مورد حمایت مسؤولان فرهنگی کشور قرار گرفت. این سینما به مرور زمان پختهتر شد و حالتی معناگرا به خود پیدا کرد.
از اواخر دههی هفتاد به این سو، فیلمهای مذهبی ایران با رگههایی از عرفان و معناگرایی ساخته شدند که همین موضوع باعث غنا بخشیدن به این ژانر شد. ۱۳ فیلم مذهبی و دینی مهم سینمای ایران در طول این سالها را بررسی کردهایم که در ادامه میخوانید.
۱. سفیر
- کارگردان: فریبرز صالح
- بازیگران: فرامرز قریبیان، عزتالله مقبلی، جلال پیشواییان
- سال انتشار: ۱۳۶۱
سفیر از چند جهت فیلم مهمی در سینمای ایران است. سفیر را میتوان اولین فیلم جدی مذهبی سینمای ایران دانست که در ژانر تاریخی ساخته شد. از طرفی دیگر سفیر نخستین فیلمی است که با هزینهی زیادی تولید شد و لقب سوپر پروداکشن گرفت. بنیاد مستضعفان بهعنوان تهیه کننده، هزینهی فیلم را ۹ میلیون تومان اعلام کرد که در آن زمان رقم بسیار زیادی بود.
سفیر روایت مقطعی از واقعهی کربلا است که در زمان اکران توجه عموم مخاطبان را جلب کرد. قیس بن مسهر با بازی فرامرز قریبیان، داستان نمایندهی امام حسین(ع) است که با نامهای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه میرود و در راه به دست راهداران ابن زیاد، والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده میشود.
مجلهی فیلم در سومین شمارهاش درباره سفیر مینویسد: «سفیر بهعنوان نخستین تجربه یک فیلمساز ایرانی در زمینهی کارگردانی یک فیلم به اصطلاح عظیم، آنگونه که از پیش تصور میشد، ناموفق نیست. لباس سیاهی لشکرهای فیلم، مثل فیلمهای تاریخی پارس فیلم تازه از خیاطی نیامده و برقش چشم را نمیزند، کنترل کارگردان بر صحنههای شلوغ چشمگیر است و باز مثل فیلمهای تاریخی پارس فیلم، در صحنههای زد و خورد، افراد به جای گلاویز شدن با هم شوخی نمی کنند… سفیر، یک فیلم قصهگو است، قصهای را تخت و هموار میگوید. هیچگاه ملال آور نمیشود و به رغم طولانی بودن فیلم، تماشاگر را به دنبال خود می کشد…»
سفیر با وجود سختیهای زیاد در راه تولید در نهایت با کیفیت قابل قبولی ساخته شد. فریبرز صالح سختیهای زیادی را برای ساخت این فیلم متحمل شد و در گفتوگویی با مجله فیلم در سال ۱۳۶۲ چنین میگوید: «من آن همه سیاهی لشکر را با چنگ و دندان نگه داشتم و مدام دلهرهی این را داشتم که مبادا فردا نیایند. لباسهایشان را در میآوردند و به گوشهای میانداختند و روز بعد نمیدانستند که دیروز چه لباسی را برتن داشتهاند و ما باید حواسمان جمع میبود.» این تنها یکی از مشکلات ساخت فیلم سفیر بود. در شرایط جنگی و بحرانی کشور ساختن چنین فیلمی جسارت و هنر زیادی میخواست که فریبرز صالح هر دویش را داشت.
۲. روز واقعه
- کارگردان: شهرام اسدی
- بازیگران: علیرضا شجاعنوری، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، مهدی فتحی، محمدعلی کشاورز
- سال انتشار: ۱۳۷۳
پس از فیلم سفیر، چند تلاش دیگر برای ساختن فیلمهای مذهبی و دینی در سینمای ایران شکل گرفت ولی هیچکدام فیلمهای موفقی نشدند و نتوانستند در جذب مخاطب موفق عمل کنند. در رکودی ۱۲ ساله، شهرام اسدی با فیلمنامهای از بهرام بیضایی یکی از ماندگارترین فیلمهای مذهبی-تاریخی سینمای ایران را ساخت.
روز واقعه در سینمای ایران یک اتفاق مبارک است که نمونهاش کمتر تکرار شد. وقتی نام بهرام بیضایی بهعنوان نویسنده در فیلمی باشد، میتوان با قاطعیت از سناریو و متن دفاع کرد. روز واقعه خیلی زیبا و هوشمندانه واقعهی کربلا را روایت میکند و بدون اینکه به طور مستقیم صحنهی کربلا را نشان دهد به طور غیرمستقیم بینندهاش را متوجه اهمیت موضوع میکند. داستان فیلم دربارهی عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان حقیقت را بر سر نیزه میبیند.
همین تعریف چند خطی بهخوبی نشان میدهد بیضایی با هوشمندی و درکی درست از سینما و این واقعهی تاریخی، فیلمنامهی روز واقعه را نوشته است. احمد طالبینژاد از منتقدان سرشناس سینمای ایران دربارهی فیلمنامهی روز واقعه میگوید: «در دههی ۶۰ بهرام بیضایی فیلمنامهی روز واقعه را نوشت و از آن دوران تا امروز همچنان میتوان این فیلم را کاملترین، بهترین و گویاترین فیلمنامه و یا اثر هنری دانست که درباره عاشورا نوشته شده است. فیلمنامهی این فیلم یک اثر بسیار متفاوت در سینمای ایران است، فضاسازی و شخصیتپردازی در این فیلمنامه به درستی انجام شده است و بهخوبی شرایط را توضیح میدهد، این در حالی است که در سینما نمیتوان شخصیت ائمه را به تصویر کشید، به همین دلیل این فیلمنامه به گونهای نوشته شده است که داستان آن ساعاتی بعد از حضور امام حسین(ع) در مکانهای مختلف تا کربلا را به تصویر میکشد.»
۳. دیدار
- کارگردان: محمدرضا هنرمند
- بازیگران: مهران مدیری، مینا لاکانی، کیومرث ملکمطیعی، جمشید شاهمحمدی
- سال انتشار: ۱۳۷۳
با گذشت بیش از یک دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای مذهبی ایران جسارت بیشتری برای پرداختن به سوژههای مختلف پیدا کرد. در دورهای که هنوز فیلمهای مذهبی بیشتر به روایتهای تاریخی تکیه میکردند، محمدرضا هنرمند شجاعت به خرج داد و فیلمی با سوژهای متفاوت کار کرد.
دیدار داستان تقابل دو مذهب است. جوان گلفروشی به نام امیر با بازی مهران مدیری از دختری مسیحی به نام ژانت خوشش میآید و تصمیم دارد با او ازدواج کند. خانوادهی ژانت از مسیحیهای معتقد هستند و راضی به انجام چنین وصلتی نیستند. کشور هنوز درگیر جنگ است و دشمن شهرها را بمباران میکند. در جریان یکی از همین بمبارانها پدر و مادر ژانت از دنیا میروند و ژانت در روزهای سخت تنهایی و بیکسی با امیر ازدواج میکند. امیر پس از مدت کوتاهی راهی جبهه میشود و به اسارت دشمن در میآید. هشت سال بعد امیر به کشور برمیگردد و این در حالی است که پسرش نوجوان شده و همسرش به گلفروشیاش وسعت بخشیده و به صادرات گل مشغول است.
اگر فیلم را متر و معیارهای امروز بسنجیم، میتوانیم ایرادهای زیادی به فیلم بگیریم. اما باید هر اثری هنری را در ظرف زمان خودش بررسی کرد. دیدار در شرایط آن روزهای کشور فیلم بدی نبود. کشور تازه از جنگ رهایی پیدا کرده بود و داستانهای عاشقانهای که با جنگ گره میخوردند برای مردم جذابیت داشت. به ویژه آنکه این عشق میان یک پسر مسلمان و دختری مسیحی باشد.
۴. زیر نور ماه
- کارگردان: رضا میرکریمی
- بازیگران: حسین پرستار، علی بکائیان، مهران رجبی، شقایق دهقان
- سال انتشار: ۱۳۷۹
پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، سینمای ایران جهش بلندی در پرداختن به موضوعات مختلف برداشت. رشد محتوایی سینمای ایران سبب شد تا فیلمها از دادن شعارهای گلدرشت و ایدئولوژیک به سمت معناگرایی حرکت کنند. زیر نور ماه در همین مسیر گام برداشت و به یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران تبدیل شد. شخصیت اصلی این فیلم برای اولین بار پس از انقلاب یک روحانی است و نگاه اجتماعی فیلم به بعضی معضلات جالب توجه است.
داستان این فیلم دربارهی طلبهای به نام سیدحسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست نمیتواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانوادهاش چنین کاری میکند. روزی که لباس روحانیت را میخرد، پسری در مترو لباس را از او میدزدد. جستوجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بیخانمانهای زیر پل رسالت میشود. او سرانجام همه کتابهایش را میفروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک هم یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی میکند. سیدحسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که طلاب از دست استادشان ملبس میشوند سیدحسن لباس روحانیت را از زن خیابانی پس میگیرد.
فیلم مراحل سیر و سلوک یک طلبهی جوان و تبدیل شدن او به فردی روحانی را به نمایش میگذارد. روحانی شدن از نظر او فقط درس خواندن و لباس پوشیدن و حفظ ظاهر و رعایت آداب و رسوم و عبادات فردی نیست، بلکه تزکیه و تهذیب است. سیدحسن با دیدن زشتیهای شهر بیش از همیشه به فکر فرو میرود و با فروختن داراییهایش که همان کتابهایش باشد، به یاری نیازمندان میرود. او در مواجهه با جامعه تکانی اساسی میخورد و انسان بودن را میآموزد. فیلم، خوش ساخت، یکدست و در انتخاب مضمون و محتوا صبورانه عمل میکند و روی موضوعی دست میگذارد که کمتر سینماگری جرأت پرداختن به آن را داشت.
۵. اینجا چراغی روشن است
- کارگردان: رضا میرکریمی
- بازیگران: حبیب رضایی، سعید پورصمیمی، مریم بوبانی
- سال انتشار: ۱۳۸۱
رضا میرکریمی در فیلم بعدیاش دوباره سراغ سوژهای دینی رفت. او که با فیلم قبلیاش بازخوردهای خوبی از مردم و منتقدان گرفته بود، اینجا چراغی روشن است را تا حدودی نزدیک به فضای زیر نور ماه ساخت. اما این فیلم نتوانست موفقیت زیر نور ماه را تکرار کند و خیلی جلب توجه نکرد.
فیلم روایتگر داستان قدرت، جوان عقب مانده و سادهدلی است که همراه با متولی امامزادهای واقع در یک روستا زندگی میکند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بیاعتنا هستند ناراحت است و آن را به کم ایمانی مردم نسبت میدهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتا به شهر میرود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود میگذارد. قدرت با درک مشکلات آدمهای روستا اموال امامزاده را برای حل این مشکلات میفروشد. یک شب که دختر چوپان روستا، گلههایش پراکنده شدهاند، قدرت که به او علاقه دارد، تمام شب را چراغ به دست میایستد تا تمام گله به دور او و داخل امامزاده جمع شوند. صبح فردایش، قدرت با قطار عازم مقصدی میشود که از نظر او محل اقامت «آقا» است.
این بار میرکریمی سعی کرده تا وجه دیگری از مسائل دینی را در فیلمش بازگو کند. او در اینجا چراغی روشن است همان جسارت و شجاعت در داستانگویی را دارد و وارد حوزهای میشود که کمتر کارگردانی به سراغش میرود. با وجود انتقادات از اینجا چراغی روشن است نباید از ارزشهای این فیلم در رشد سینمای دینی ایران غافل شد.
۶. قدمگاه
- کارگردان: محمدمهدی عسگرپور
- بازیگران: رضا کیانیان، بابک حمیدیان، فرامرز صدیقی، محمدرضا داوودنژاد
- سال انتشار: ۱۳۸۲
سالهای دههی هشتاد اوج ساختن فیلمهای دینی در سینمای ایران است. پرداختن به سوژههای مذهبی توجه کارگردانان زیادی را جلب میکند و آنها را به سمت ساختن فیلمهایی با موضوعات دینی و مذهبی میکشاند. محمدمهدی عسگرپور پس از سالها وقفه در کارگردانی در سینما، با فیلم قدمگاه بازمیگردد.
رحمان پسری سرراهی است که از همان کودکی در روستا زندگی کرده و بزرگ شده است. هر سال در نیمه شعبان او برای ادای نذر ۱۰ سالهاش راهی قدمگاه میشود. اما با رسیدن به این زیارتگاه رحمان خوابی می بیند که زندگی او را متحول میکند. او برای یافتن پدر و مادرش دوباره به روستا برمیگردد. کمی بعدتر مشخص میشود رحمان درست روز نیمه شعبان متولد شده و مادرش زنی به نام گوهر بوده که مورد قهر و غضب زنان و مردان روستا قرار گرفته و با ضرب و شتم آنها کشته شده، زیرا اهالی روستا به زندگی و تولد بچه گوهر شک کرده بودند.
رحمان که از طریق ایوب پی به این راز برده، زندگیاش دگرگون میشود. در شب نیمه شعبان در حالی که همهی اهالی روستا برای نامزدی دختر دلخواهاش جمع شدهاند رحمان به جمع آنها میرود. او در حالی که شیرینی نامزدی حنانه را می خورد از این که برای اولین بار توانسته در جشن نیمه شعبان شرکت کند، رضایتش را نشان میدهد. صبح روز بعد اهالی روستا بر این گمان هستند که رحمان آنها را بخشیده و دوباره پیش آنها زندگی خواهد کرد، اما وقتی ایوب به محل زندگی رحمان میرود، از نقاشی هایی که بر دیوار کشیده شده پی می برد که او برای همیشه روستا را ترک کرده است.
قدمگاه در کارنامهی فیلمسازی عسگرپور فیلم مهمی محسوب میشود و جزء فیلمهای خاص سینمای ایران است. این فیلم مهدویت و انتظار را محور داستانش قرار داده و با روایتی بدون لکنت و سرراست یکی از بهترین فیلمها با این موضوع را ساخته است.
۷. یک تکه نان
- کارگردان: کمال تبریزی
- بازیگران: سماعیل خلج، احمد آقالو، گلاب آدینه، رضا کیانیان، هومن سیدی
- سال انتشار: ۱۳۸۳
سالهای دههی هشتاد برای کمال تبریزی اوج پرکاری و موفقیت بود. او پشت سر هم در حوزههای مختلف فیلم میساخت و معمولا فیلمهایش هم از اقبال مردمی برخوردار میشد. پس از اکران مارمولک در سال ۱۳۸۳ نام او بیشتر از هر زمان دیگری سر زبانها افتاد و فیلمش موج زیادی در جامعه ایجاد کرد.
تبریزی برای فیلم بعدیاش پس از مارمولک، سراغ سوژهی حساس دیگری رفت. فیلم داستان یک جوان ساده در لباس سربازی است که همراه یک پیر مرد مغرور و بد اخلاق به دیدن پیرزنی که به صورت معجزهآسایی توسط جوانی قرآن را حفظ شده به روستایی میروند. در طول مسیر ماجراهایی رخ میدهد و در نهایت نشانههایی که پیرزن از جوان میدهد نشانههای همان جوان سرباز است.
فیلم داستان جذابی برای ساخت یک فیلم با سوژه دینی دارد. تبریزی درباره سوژهی یک تکه نان چنین گفته بود:« در فیلم نامه «یک تکه نان» سعی براین بود که پدیدهی معجزه را در عصر حاضر به تصویر درآوریم، بنابراین موضوع حافظان قرآن مبنای حرکت قرار گرفت تا به موضوع اصلی که «معجزه» بود بپردازیم و سعی کردیم از پیچیدگیها کم کنیم و به سمت سادگی آن را پیش ببریم و نشان بدهیم این پدیده از فرط ساده بودن است که برای ذهن بشر قابل فهم نیست.»
یک تکه نان با وجود برخی انتقادات که زمان اکران برانگیخت فیلم متفاوتی در کارنامهی فیلمسازی تبریزی و سینمای ایران به شمار میرود. سینمای ایران به طرح داستانهای متفاوت نیاز دارد تا در همه موضوعات به رشد و بالندگی برسد.
۸. وقتی همه خواب بودند
- کارگردان: فریدون حسنپور
- بازیگران: گلاب آدینه، محمدرضا فروتن، غزل شاکری
- سال انتشار: ۱۳۸۴
پیرزنی که آرزوی رفتن به سفر حج را دارد و پس از سالها انتظار نوبتش جهت سفر فرا میرسد. پیرزن در حال خداحافظی و حلالیت طلبی از اهالی ده است که خبر میرسد اجازه سفر ندارد. این ایدهی یک خطی داستان فیلم وقتی همه خواب بودند است.
فیلم روایتی ساده و کم تعلیق دارد و خیلی از پیچیدگیهای داستانی در آن خبری نیست. وقتی همه خواب بودند فیلم سادهای است. فریدون حسنپور ایدهاش را آرزوی مادرش که هیچگاه نتوانست به حج برود و داستان پیرزنی بیمار که آرزوی دیدن فرزندش را داشت گرفته است. اگر کارگردان میتوانست عمق بیشتری به داستان و شخصیتهای فیلمش بدهد، نتیجهی نهایی کار جذابتر و قابل قبولتر میشد. اگر شخصیتها، پیرنگ و خردهپیرنگها عمق بیشتری داشتند و کارکرد بهتری برایشان در نظر گرفته میشد، وقتی همه خواب بودند را به اثری ماندگارتر تبدیل میکرد.
با این حال حسنپور سعی کرده ضعفها و حفرههای فیلمنامهاش را با گرفتن قابها و تصاویر زیبا پر کند. فیلم در یک روستای سرسبز در شمال کشور فیلمبرداری شده و تصاویر دلنشینی را مقابل دیدگان بینندهاش میگذارد.
۹. استشهادی برای خدا
- کارگردان: علیرضا امینی
- بازیگران: جمشید هاشم پور، محسن تنابنده، احمد مهرانفر
- سال انتشار: ۱۳۸۶
زمانی نه چندان دور کارگردانهای سینمای ایران به سوژههایی سخت و حساس فکر میکردند و فقط دنبال ساخت کمدیهای تاریخ مصرفدار نبودند. علیرضا امینی جزو فیلمسازان بااستعداد سینماست که فراز و نشیبهای زیادی را در کارنامهی کاریاش دارد. او سینماگری است که اگر قدر خودش را بداند میتواند آثار ماندگاری خلق کند.
استشهادی برای خدا به لحاظ کارگردانی فیلم دشواری است که امینی بهخوبی از عهدهی ساختش برآمده است. داستان فیلم چنین است:« فتحی با بازی جمشید هاشم پور پس از ۲۰ سال به روستای خود بازگشته تا از مردم و همسرش حلالیت بطلبد.۲۰ سال پیش نرگس همسر فتحی به دلیل ریزش بهمن، به اجبار چند روزی را در کوهستان همراه با دو سرباز سپری کرده و این موضوع باعث شده تا اهالی روستا تهمتهای ناروایی به او نسبت دهند. فتحی که تحمل تهمتها را نداشت، پس از به آتش کشیدن مزارع روستائیان همسر خود را ترک کرده و از روستا میرود. اکنون پس از این مدت طولانی و در حالی که نشانه های مرگ را لمس کرده به روستا باز میگردد تا از مردم و نرگس حلالیت بطلبد.»
جانمایهی فیلم بر پایه روایتی مشهور بنا نهاده شده که بر اساس آن اگر ۴۰ مومن بر خوبی فردی گواهی دهند، او پس از مرگ رستگار خواهد شد. این ایدهی ساده و روشن تنها با قرار گرفتن در فضای خاص فیلم است که به نتیجهای مطلوب می رسد. برف و سرما در این فیلم، حکم عنصری دراماتیک را پیدا کرده و نه تنها برخی خلاء های درام فیلمنامه را پوشش می دهند که با فضاسازی ویژه خود بار روایت را به پیش می برند. در واقع شخصیتهای فیلم به ویژه فتحی بهعنوان محور اصلی داستان با قرار گرفتن در شرایطی دشوار و جانکاه هم به اصل خود نزدیکتر می شوند و هم با ریاضتی که میکشند به سوی تطهیر و پالوده شدن از ناپاکیها رهسپار می شوند.
استشهادی برای خدا از نمونههای اعلا و موفق سینمای دینی است. این فیلم در کارگردانی و فیلمنامه به درستی حرکت میکند و با تصویر کردن فضایی واقعگرایانه سعی میکند در دام شعار دادن نیفتد. کاش در کارنامهی امینی باز هم فیلمهایی از این دست میدیدیم.
۱۰. کتاب قانون
- کارگردان: مازیار میری
- بازیگران: پرویز پرستویی، دارین حمزه، فریده سپاهمنصور
- سال انتشار: ۱۳۸۷
مازیار میری با کتاب قانون وجه تازهای به فیلمهای مذهبی بخشید. او در فیلمش با تأکید بر مضامین دینی با نگاه طنزآمیز، از نگاه خشک برخی فیلمها در این حوزه فاصله گرفت و فضای تازهای را خلق کرد. فیلم با توجه به آموزههای دینی، نگاهی انتقادی به زندگی روزمره مسلمانان دارد و به آنها فاصله گرفتن از اصول اخلاقی را یادآوری میکند.
داستان فیلم دربارهی یک کارمند دولت به نام مهندس رحمان توانا با بازی پرویز پرستویی است که در مأموریتش به کشور لبنان عاشق یک دختر مسیحی میشود. در نهایت دختر مسیحی به دین اسلام روی میآورد و به همراه رحمان به ایران میآید. او که دین اسلام را با اختیار خود و آگاهی از احکام آن پذیرفته با مسلمانان شناسنامهای که در رفتار و گفتارشان احکام را زیر پا میگذارند به مشکل برمیخورد.
تقابل یک مسیحی تازه مسلمان شده با رفتار تظاهرآمیز مسلمانان هستهی اصلی داستان را شکل میدهد. پس از ازدواج دختر مسیحی و تغییر نامش به آمنه، شاهد جدال و رودررویی او با خانوادهی شوهر و جامعهای که در آن زندگی میکند، هستیم. کتاب قانون با نگاهی انتقادآمیز به مخاطبش میگوید که مردم جامعه تا چه حد از واجبات دینی فاصله گرفتهاند و آن را نادیده میگیرند.
تجملگرایی، اسراف، غیبت و کمفروشی عناوین مهمی هستند که در جامعه به وفور دیده میشود و کسی به فکر اصلاح چنین رذیلتهای اخلاقیای نیست. کتاب قانون با لحنی کمدی دور شدن از این اصول را به مخاطبش گوشزد میکند و میگوید مسلمان واقعی بودن فقط در تظاهر به کارهای سطحی نیست و بلکه باید عمق و معنای دین را دریافت.
۱۱. سر به مهر
- کارگردان: هادی مقدمدوست
- بازیگران: لیلا حاتمی، آرش مجیدی، خاطره اسدی
- سال انتشار: ۱۳۹۱
فیلم سر به مهر جزء اولین فیلمهایی است که به طور مستقیم به نماز میپردازد. تا پیش از این در فیلم سینمایی ندیده بودیم سوژهی اصلی نماز خواندن یا نخواندن شخصیت اصلیاش باشد. هادی مقدمدوست در سر به مهر سوزهای را مدنظر قرار داده که شاید دغدغهی خیلی از افراد در جامعه باشد.
این فیلم داستان دختر تنها و خستهای است که زندگیاش را در وبلاگش مینویسد و توسط برادر دوستش از او خواستگاری میشود و صحبتهای اولیه ازدواج را انجام میدهند. او که نماز نمیخوانده بنا به شرایط زندگی شروع به خواندن نماز کرده و الان شهامت اینکه به خواستگارش نماز خواندن خود را بگوید ندارد و خجالت میکشد ولی در آخر فیلم بازگو میکند.
سر به مهر تا انتها سر نماز خواندن یا نخواندن شخصیت اصلی میگردد و ضعفهایی در پرداختن به خرده پیرنگهای فیلم جهت جذابیت بیشتر دارد. با این وجود حال و هوای شخصیت اصلی فیلم و چالشی که با آن مواجه است سبب میشود تا ببیننده تا پایان دنبال کنندهی فیلم باشد.
پس از ساخت چندین فیلم معناگرا در دههی ۸۰، سینمای دینی و مذهبی ایران کمی از آن موج معناگرایی فاصله گرفت و سعی کرد با زبان سادهتری فیلم بسازد. ظهور شبکههای اجتماعی و نسلهای جدید از مهمترین دلایلی است که کارگردانها به دنبال ساده حرف زدن در فیلمهایشان بودند.
فضای جامعه نسبت به دههی ۷۰ و ۸۰ عوض شده بود و شاید دیگر آن سینمای پر از نماد و نشانه برای مخاطب خستهکننده میشد. اما آنچه در دهه ۹۰ بسیار مشهود است این بود که آن جنس از سینمای دینی که در دههی ۸۰ اوج گرفته بود در این دهه فروکش کرد و کارگردانها به موضوعات دیگری برای فیلمسازی بیشتر علاقه نشان دادند.
۱۲. رستاخیز
- کارگردان: احمدرضا درویش
- بازیگران: پوریا پورسرخ، بابک حمیدیان، حسین پورشیرازی، فرهاد قائمیان
- سال انتشار: ۱۳۹۲
رستاخیر پرحاشیهترین و پربحتترین فیلم مذهبی تاریخ سینمای ایران است. رستاخیز برای اولین بار در سیو دومین جشنواره فیلم فجر اکران شد و توانست در هشت بخش که شامل بهترین فیلم و کارگردانی میشد، سیمرغ بگیرد. فیلم از همان زمان موافقان و مخالفان زیادی داشت و بحث بر سر اکرانش زیاد بود. فیلم دو سال بعد به اکران عمومی درآمد اما با انتقاد برخی علما نسبت به محتوای فیلم از جمله به تصویر کشیدن حضرت ابوالفضل از پرده سینماها به پایین کشیده شد.
رستاخیر همانند سفیر و روز واقعه به واقعهی کربلا میپردازد و میتوان فیلم را به دو پاره اصلی تقسیم کرد. پارهی اول از فوت معاویه تا شب عاشورا و پارهی دوم از شب عاشورا تا شهادت امام حسین(ع) و پایان فیلم. مجموع بازی بازیگران قابل قبول و متناسب با فضای فیلم و داستان است که در این بین بازی بابک حمیدیان بازیگر نقش یزید و عبیدالله زیاد چمشگیر است.
کارگردانی فیلم چه در میزانسن و چه دکوپاژ به ویژه در پارهی اول خوب است و تدوین فیلم در حفظ ضرباهنگ فیلم بسیار نمود پیدا میکند. صحنهی پایانی فیلم و شهادت امام حسین(ع) که به صورت غیرمستقیم نشان داده شده بسیار خوب است. موسیقی فیلم هم متناسب با ضربآهنگ فیلم بوده و بدون اینکه بر فیلم سوار شود پیش برندهی حس دراماتیک و تراژیک فیلم است.
به اذعان برخی از منتقدان رستاخیز فیلمی خوشساخت و تأثیرگذار است. برخی رستاخیز را ادامه دهندهی روز واقعه میدانند و برخی دیگر فیلم را به لحاظ محتوایی و ساخت از روز وقعه جلوتر ارزیابی میکنند. با وجود تمام هزینهها و سختیهایی که برای ساخت رستاخیز شده، هنوز این فیلم رنگ اکران به خود ندیده و مشخص نیست چه زمانی مردم یکی از مهمترین فیلمهای مذهبی سینمای ایران را میبینند.
۱۳. محمد رسولالله(ص)
- کارگردان: مجید مجیدی
- بازیگران: مینا ساداتی، مهدی پاکدل، علیرضا شجاع نوری، محسن تنابنده
- سال انتشار: ۱۳۹۴
دههی ۹۰ سال ساخت فیلمهای مذهبی با سرمایههای عظیم است. توجه مسؤولان فرهنگی به ساخت فیلمهای تاریخی و مذهبی موجب تولید دو فیلم مهم رستاخیز و محمد رسولالله (ص) میشود. محمد رسولالله (ص) پرهزینهترین و بزرگترین پروژه فیلمسازی تاریخ سینمای ایران به حساب میآید و بنا به اعلام رسانهها چیزی حدود ۶۲ میلیارد تومان برای این فیلم هزینه شده است.
این فیلم به زندگی دوران کودکی حضرت محمد (ص) و رویدادهای مختلف این دوران می پردازد و نشاندهندهی مهربانیهای پیامبر اسلام است. البته فیلم با وجود هزینههای بسیار برای ساخت در روایت و فیلمنامه با انتقاداتی مواجه شد.
فیلم محمد رسولالله (ص)، در همان ابتدا از یکی از بزرگترین مشکلات سینمای ایران، یعنی عدم قصهپردازی درست و کلاسیک در رنج است. در این فیلم مجیدی در مدت زمان محدود و تعریف شدهی سینما، باید به مقطعی از زندگی شخصیت پیامبر مبادرت ورزد که هم دارای پیرنگی منطقی و منظم است و هم واجد خردهپیرنگهایی که در خدمت پیرنگ اصلی هستند.
اگر مجیدی بخواهد بر واقعیت تکیه کند، انتخاب زمان کودکی پیامبر به دلیل محدودهی تجربه و حداقلِ مواجههی ایشان با دیگران، به نسبت سایر مقاطع زندگی، از کمترین قدرت داستانپردازی کلاسیک آن هم برای سینما برخوردار است. لذا خطر اولیه مجیدی در گزینش چنین مقطعی از تاریخ زندگی پیامبر است که بدون پیرنگ داستانی منسجم و برنامهریزی شده، تنها در حد خردهپیرنگهای پراکنده به تصویر کشیده میشود.
بسیاری ساختهی مجیدی را با فیلم مصطفی عقاد مقایسه میکنند و معتقدند فیلم آن کشش و گیرایی لازم برای جذب مخاطب را ندارد. محمد رسولالله (ص) میتوانست به دقت و وسواس بیشتر در ساخت به یکی از جذابترین فیلمهای تاریخی در میان کشورهای اسلامی تبدیل شود. اما متأسفانه سازندگانش از این فرصت تاریخی نهایت استفاده را نبردند و این فیلم با وجود ویژگیهای فنی قابل قبول، نتوانست آنگونه که باید مخاطب جذب کند و جریانساز باشد.
این لیست خیلی خوب بود
مخصوصن ترتیب سال تولید شده فیلم ها که پشت سر هم از دهه هفتاد تا دهه نود رو پوشش دادید.
خیلی ممنون. لیست خوبی تهیه کرده اید.من فقط سه فیلم از این لیست رو دیده ام قسمتهایی از چند فیلم دیگر رو هم گذرا از تلویزیون دیده بودم ولی اسمشان یادم نبود تا دانلود کنم.به لطف لیست شما همه رو دانلود کردم بجز فیلم رستاخیز که توقیف است.