۶ دلیل که نشان میدهد «جیران» حسن فتحی سریال موفقی نیست
حسن فتحی پس از سریال «شهرزاد» روزگار عجیبی را پشت سر گذاشت. او پس از موفقیت «شهرزاد»، تصمیم گرفت تا دوباره به همان سبک و سیاق سریالهای تاریخی کار کند؛ پس در اولین قدم به سراغ ساخت فیلم سینمایی «مست عشق» با موضوع زندگی مولانا رفت که در نهایت به خاطر اختلاف با تهیه کنندهی ترکیهای، فیلم حاشیههای زیادی پیدا کرد و مشخص نیست چه زمانی به اکران برسد.
فتحی پس از این ناکامی، باز هم سراغ سوژهای تاریخی رفت و تصمیم گرفت ماجرای عشقی ناصرالدین شاه را در قالب سریال بسازد. اما این سریال هم از حاشیه به دور نبود. سریال «جیران» قبل از اینکه به پخش برسد به کپی برداری از سریال «آهوی من مارال» متهم شد و پس از کش و قوسهای فراوان در نهایت به شبکهی نمایش خانگی رسید.
انتظار میرفت «جیران» با بازیگران مطرح و شناخته شدهاش، موجی در شبکهی نمایش خانگی به راه بیندازد و بینندگان زیادی برای خودش دست و پا کند، اما ضعفهای سریال در همان قسمتهای اول، دلِ خیلیها را زد و به مذاق بینندگانش خوش نیامد. «جیران» برخلاف انتظار سریالی با ضعفهای مفرط در فیلمنامه و کارگردانی است. از همین حالا این سریال را باید یک شکست در کارنامهی فتحی دانست که خیلی از سطح کارهای پیشین او پائینتر است. دلایل ضعف سریال «جیران» را زیر ذرهبین قرار دادهایم تا بهتر متوجه ایرادها و ضعفهای سریال شویم.
۱. مورد عجیب بهرام رادان در نقش ناصرالدین شاه!
مشخص نیست حسن فتحی با چه متر و معیاری بهرام رادان را برای بازی در نقش ناصرالدین شاه انتخاب کرده است. همهی ما سالهاست رادان را به خاطر فیزیک و چهرهاش در نقش جوانهای خوشتیپ امروزی دیدهایم و واقعا ظاهر این بازیگر خیلی خوب برای این نقشها جواب میدهد. صدا، لحن و میمیک صورت رادان به درد بازی در نقش شخصیتهایی مثل شاهان قاجاری نمیخورد و چنین انتخابهایی به کلیت یک اثر ضربه میزند.
باور کردن رادان در نقش ناصرالدین شاه بیشتر شبیه به شوخی است. باید از فتحی دلیل این انتخاب را پرسید. رادان با تمام گریمهایی که روی صورتش انجام شده باز هم شباهت زیادی به ناصرالدین شاه ندارد. حتی جنس بازیاش نیز نمیتواند چنین حسی را به بیننده منتقل کند که الان در حال دیدن ناصرالدین شاه است.
بیان و فیزیک رادان ارتباط خاصی با ابهت پادشاهان ندارد. برای اینکه بهتر متوجه این موضوع شوید، ناصرالدین شاه «جیران» را با «ناصرالدین شاه آکتور سینما» مقایسه کنید تا به خوبی متوجه معایب و نقصهای رادان در نقش شاه بشوید. با آنکه «ناصرالدین شاه آکتور سینما» فیلمی کمدی و فانتزی است، باز ترسیم شخصیت شاه و بازی گیرای عزتالله انتظامی، ما را جذب ناصرالدین شاه میکند.
احتمالا سازندگان سریال فکر کردهاند با انتخاب بازیگری در قد و قوارهی بهرام رادان میتوانند روی جذب مخاطب حساب کنند، اما این بار بر خلاف «شهرزاد» استفاده از ستارههای سینما جواب نداده است. انتخاب رادان برای چنین نقشی و شخصیتی از اساس اشتباه است و سازندگان سریال باید به گزینههای دیگر فکر میکردند. هر چند در منطق دو دو تا چهار تای سازندگان سریال، انتخاب یک بازیگر دیگر شاید سودآوری لازم را برایشان نداشت!
۲. سریالی که حال و هوای تاریخی ندارد
بسیاری از ما با خاطره سریالهای تاریخیای مانند «هزار دستان»، «روزی روزگاری» یا «شب دهم» فتحی خاطره داریم و با سریالهای تاریخی خوب و قوی آشنا هستیم. قطعا ساختن سریال تاریخی کار بسیار دشواری است و کسی که پی ساختن چنین سریالی را به تنش میمالد، باید کار درخوری بسازد تا زحمات خود و گروهش به هدر نرود.
یکی از اصلیترین ضعفهای «جیران» به این موضوع بر میگردد که نمیتواند فضا و حس و حال یک سریال تاریخی را برای بینندهاش تداعی کند. «جیران» بیشتر شبیه یک سریال روستایی است که در هر زمان و مکانی میتواند اتفاق بیفتد. متاسفانه کلیت سریال در مورد ساختن فضایی تاریخی و تلاش برای باورپذیر کردن آن بدون نتیجه مانده است.
برای ساختن سریال تاریخی باید المانهای زیادی را در داستان و شخصیتها وارد کرد و در طراحی جزئیات باید دقت زیادی به خرج داد تا فضای کلی داستان به دورهی تاریخی مربوطه شبیه شود. با صرف بازی کردن در کاخ و سوار شدن بر اسب نمیتوان انتظار ساخت یک سریال تاریخی باکیفیت را داشت.
همانطوری که علی حاتمی برای نوشتن فیلمنامهی «هزاردستان» سالها تحقیق و پژوهش کرد تا اثری درخور بسازد، باید فهمید که برای ساختن سریالهای تاریخی نمیتوان به نوشتن فیلمنامهای در عرض چند ماه اکتفا کرد. نمونهی بارز دیگر این سبک سریالسازی داود میرباقری است که برای آثارش دست به پژوهشهای زیادی میزند. اما تیم نویسندگان «جیران» تنها به نشان دادن کاخ و روستا و اسب اکتفا کردهاند و کل تاریخشان را در همین چیزها و چند دیالوگ دیگر خلاصه کردهاند. برای ساخت سریال تاریخی باید فراتر از این ظواهر رفت و زمان زیادی را برای پژوهش و تحقیق و نویسندگی گذاشت.
۳. نبودن نغمه ثمینی و داشتن فیلمنامهای تخت
یکی از دلایل موفقیت «شهرزاد» به حضور نویسندهای موفق به نام نغمه ثمینی در کنار فتحی برمیگشت. ثمینی از نمایشنامه نویسان مطرح کشور است که تواناییهای زیادی در نگارش موقعیتهای عاشقانه دارد. بخشی از داستان و دیالوگهای عاشقانهی «شهرزاد» محصول تواناییهای ثمینی بود و او با قلم جادوییاش بخش مهمی از بار سریال را به دوش میکشید.
در «جیران» دیگر ثمینی در کنار فتحی حضور ندارد و اینجا بهتر میتوان تاثیر یک نویسندهی زبردست و توانا را فهمید. هرچند فتحی سعی کرده خلا ثمینی را با حضور احسان جوانمرد پر کند اما باز سطح کاری ثمینی تفاوتهای زیادی با جوانمرد دارد. ثمینی با قلمش جادو میکرد و قدرت اثر کلام را در موقعیتهای مختلف میدانست و با کارش دیالوگهای و موقعیتهای جذاب ترسیم میکرد.
آنچه که «جیران» بیش از هر چیزی از آن رنج میبرد، نبود یک طرح داستانی قوی برای سریال است. «جیران» به لحاظ سیر اتفاقات و گره افکنی و گره گشایی در هر قسمت ضعف دارد و فیلمنامه ملات لازم برای بالا بردن جذابیت را ندارد. انگار سازندگان سریال با علم به چنین ضعفی، سعی کردهاند این کمبود را با نوشتن دیالوگهای زیبا پر کنند، ولی باز هم دیالوگها قدرت جذب زیادی ندارند. سازندگان «جیران» با تقلید از فضای عاشقانهی «شهرزاد» به دنبال طراحی همان فضای عاشقانه با خلق دیالوگ بودهاند، اما این بار قدرت دیالوگها بقدری ضعیف است که بیشتر به لوس بازی عاشقانه شبیه است تا چیز دیگری.
بیشتر صحنههای دو نفره دیالوگ گوییهای ضعیف و خسته کننده دارند. چه دیالوگهای عاشقانهی خدیجه و سیاوش یا دیالوگهای شاه و مادرش فاقد جذابیت و کشش لازم هستند. این صحنههای پرت و کشدار در هر قسمت که زمانش با حرافی میگذرد، از ضعفهای اصلی سریال است.
۴. بازیهای متوسط و ضعیف
اصرار فتحی به بازی دادن به پسرش و سپردن نقشهای اصلی به او در چنین مواقعی کار خودش را میکند و به سریال ضربه میزند. امیرحسین فتحی بازیگر سطح بالایی نیست و با آن نحوهی دیالوگگویی نباید هر نقشی را به او سپرد، ولی خب او پسر کارگردان است و باید نقشهای اصلی را تصاحب کند!
امیدواریم فتحی و پسرش پس از دیدن دوبارهی «جیران» متوجه این نکته شوند که هر نقشی را نباید به خاطر نسبتهای خانوادگی به همدیگر بدهند. بازی فتحیِ پسر در «شهرزاد» تا حدودی قابل قبول است و او این بار هم سعی کرده همان تیپ را بار دیگر اینجا پیاده کند.
امیرحسین فتحی راه زیادی برای پختگی در بازیگری دارد و این راه بازی در سریالهای پدر و استفاده را رانت کارگردانی پدر او را بازیگر حرفهای نمیکند. او برای پیشرفت بازیگریاش باید با کارگردانان دیگر کار کند و نقشهای دیگری را تست بزند، در غیر این صورت همچنان یک بازیگر آماتور و متوسط خواهد ماند.
اگر از بازی ضعیف امیرحسین فتحی و رادان بگذریم، بازی خوب دیگری از بقیه بازیگران شاهد نیستیم. پریناز ایزدیار به هیچ عنوان نتوانسته تواناییهای بازیگریاش را نشان دهد و مریلا زارعی که تجربهی درخشش در فیلمهای زیادی را دارد در این فیلم کاملا معمولی و متوسط است. بقیهی بازیگران هم در این رده هستند و بازی هیچ بازیگری ما را شگفتزده نمیکند.
برخلاف «شهرزاد» که قدرت بازی ترانه علیدوستی و شهاب حسینی و علی نصیریان یکی از برگ برندههای سریال بودند، در «جیران» بازی خاص و چشمنوازی از کسی نمیبینیم. اگر نگوییم ضعیف همه در سطح متوسط هستند و چیزی خاصی برای ارائه ندارند.
۵. دیالوگهای شعاری، فکتهای تاریخی سطحی
سازندگان سریال فکر کردهاند که نمیتوان تمام قسمتها را با ماجرای عشقی ناصرالدین شاه و خدیجه و سیاوش پر کرد پس سعی کردهاند با آوردن فکتهایی تاریخی و گفتن دیالوگهایی در رابطه با کشورداری و وضعیت مملکت، خرده پیرنگهایی را به داستان اضافه کنند.
اما ای کاش فتحی و جوانمرد با مطالعهی بهتر و دقیقتر تاریخ تنها به گفتن چند دیالوگ تاریخی و فکتهایی که همهی ما میدانیم بسنده نمیکردند. بخشهای تاریخی سریال را انگار از کتاب تاریخ مدارس نوشتهاند و بیشتر دیالوگها حالتی شعاری به خود گرفتهاند.
پرداختن بیش از حد به ماجرای امیر کبیر و گفتن آه و افسوس از کشتن امیر را که همه میدانیم، آنچه برای بیننده جذابیت دارد دیدن و شنیدن ناگفتههای تاریخی است. به عنوان مثال یکی از شخصیتهایی که جای کار زیادی داشت و قطعا مردم هم علاقهمند به دانستن دربارهاش بودند، میرزا آقاخان نوری است.
اما فیلمنامه نویسان «جیران» تنها به نشان دادن دعواهای بچگانه صدراعظم شاه و کل کلهایش با دیگر افراد مرتبط با دربار پرداختهاند. آن دورهی تاریخی پر از اتفاقات ریز و درشت برای پرداخت بوده و اگر کسی مسلط به تاریخ در کنار تیم نویسندگان قرار داشت، میتوانست بهرهی لازم را از این اتفاقات بگیرد.
غیر از آقاخان نوری در دورهی ناصری میتوان به شخصیتها و اتفاقات جذاب زیادی برای روایت رسید ولی سازندگان سریال به سادگی از کنار آنها رد شدهاند و فقط به ماجرای قتل امیر کبیر و لجاجتهای آقاخان نوری بسنده کردهاند.
۶. یک مثلث عاشقانهی ضعیف
فتحی برای بالا بردن جذابیت داستان از همان حربهی «شهرزاد» استفاده کرده است که اینجا خیلی جواب نداده است. ایجاد مثلثهای عشقی و طرح رقابتی عاشقانه میان عشاق یکی از تکنیکهای کلیشهای فیلم و سریالسازی در دنیاست. ترکیهایها استاد ساختن این مثلثهای عشقی هستند و بیشتر بار داستانشان را بر همین رقابتهای عشقی میاندازند.
کارگردان «جیران» نیز با درست کردن یک مثلث عشقی سعی در خلق موقعیتهای عاشقانه داشته ولی باید در نظر داشت که همیشه این مثلثهای عشقی نتیجه نمیدهد. اگر این تمهید فتحی در «شهرزاد» جواب داده قرار نیست حتما همین تکنیک در سریال دیگری جواب بدهد.
دلیل اصلی شکل نگرفتن چنین مثلث عاشقانهای به ضعف شخصیتپردازی در سریال برمیگردد. شخصیتهای سریال بقدری خام و سطحی پردازش شدهاند که سخت میتوان با آنها ارتباط گرفت. اگر در «شهرزاد» ما با شخصیتهای پخته و ملموس روبهرو بودیم در «جیران» با شخصیتهایی الکن مواجه هستیم که نمیگذارند بیننده به آنها نزدیک شود.
فیلمش تقریبا خوب بوده ولی بازیگراش گند زدن از پریناز ایزدیار انتظار نداشتم اینقد بد بازی کنه یارو داشت بهش ابراز علاقه میکرد عین ماست نگاش میکرد یا خودش هر هر میخنده یهو محو میشه کلا بازیشون خیلی بد بود شاید اگه بازیشون بهتر میشد فیلم جذاب تر میشد
والله سریال عالی و موفقیم شد
جوری که به ۱۱ کشور دنیا هم راه پیدا کرد
اتفاقا بابای من نقش سیاوشو دوس داره
بنظر سیاوش چ کار میتونس بکنه ک نکرده:/؟
تا این حد نباید عملکرد آنها را تضعیف کرد و نقاط قوت زیادی هم داشت که ما مجموعه را دنبال کردیم و بهره بردیم اما انتظار پایان بهتری داشتیم، کفایت مذاکرات
فقط کفایت مذاکرات 🤣🤣🤣🤣🤣
واقعا نشستم سریال رو با خلوص نیت از ابتدا تا انتها دیدم که ازش لذت ببرم ، فقط میتونم بگم حیف وقت و حیف اینترنت ، آخه دیگه چقد میتونه کش بده آدم یه فیلمو ، دیگه بعضی جاها از قربون صدقه رفتناشون حالم بد میشد ، بابا فهمیدیم جیرانو شاه همدیگه رو دوس داشتن اما دیگه چقد آخه با هم عشقولانه صحبت کننو قربون صدقه هم برن.
یهو تو بعضی از قسمت شتلق شتلق این به اون سیلی میزد اون به اونیکی سیلی میزد ….
آخرین قسمتشم که انگار یهو قراره شده شخصیتا بمیرن ، جیران سیاوش ناصر سلمان کفایت …
نوری معلوم نشد چی شد ، مهد اولیا معلوم نشد
اصلا حال نکردم
سلام تمامی اشکالاتی که مطرح شد واقعا درست و به جا بود، بازیگر نقش ناصرالدین شاه باید بازیگری مقتدر و جسور و سنگدل باشه که ابهت از ریش و سیبیلش بباره نه بهرام رادان که بیشتر در نقشهای سوسولی دیده شده همین طور بازیگر نقش جیران باید دختری انتخاب بشه که به طور ذاتی چشمان درشت و گیرایی داره نه جیران با هفت قلم ارایش!! همچنین دقت کنید در زمان قاجار دختران فربه جلب توجه میکردن پس باید بازیگری انتخاب بشه که در عین هیکلی بودن زیبا باشه.
یا مادر شاه باید زنی نترس و جسور باشه نه مهدعلیا که قصد خودکشی داشت😐
بنظرم تنها کسی که در نقش درست بازی کرده امیرجعفری بوده😂
و نکته آخر اینکه اقای فتحی قصد داشتن از سریال حریم سلطان تقلید کنن که اصلا هم موفق نبودن
خیلی عالیه که.اگه به نقاط ضعف باشه که هر سریال و فیلمی داره ولی کلیتش فیلم موفقیه چون مخاطب زیاد داره.ومن دور و برم کسی ندیدم بگه فیلم بیخودیه و خیلی ها دنبالش می کنن.ما که خیلی دوسش داریم
اینجانب پس از دیدن ۴۰ قسمت اعلام میکنم که چیز بیخود ، پوچ و بی مفهومیه و زیادی کشش دادن
سلام
سریال جیران بسیار عالی
باید به اقای فتحی وهمه عوامل سریال خسته نباشید گفت
باسلام
به نظر من نویسنده متن خیلی مغرضانه قضاوت کرده یا واقعا سطح نقادی ایشون در همین انداز است
نه به نظر من به نظر خلیا که من باهاشون صحبت کردم جیران شاهکار اقای فتحیه هر فیلم و سریالی خالی از نقص نیست ولی جیران اونقد نقاط قوت داره که نقاط ضعفش قابل گفتن نیست
یکی از نقاط قوتش انتخاب افراد در نقس های خودشون مثل اقا خان
زارعی رادان حتی پسر اقای فتحی از پس نقشش برومده
اقای حسن فتحی یکی از بهترین کارگردانان تاریخ ایرانه این دیگه جای بحث نداره
بیشتر برای پر کردن اوقات فراغته… کسایی که سریال طولانی دوست دارن، خوششون میاد… خیلی ها هم دنبال دیدن لباس های قشنگن نگاه میکنن(مثل مامان خودم😂)! ولی من هیچوقت از آثار تاریخی ایرانی خوشم نیومد، اینم مثل بقیه نظرمو جلب نکرد… ولی واقعا سری اول شهرزاد عالی بود…
عالیه واقعا منکه اصلا فکرنمیکنم فیلمه خیلی قشنگه وزیبا وسایلش دیالوگ ها واینکه بهرام رادن خیلی خیلی شبیه ناصرالدین شاه چه ایرادای بیخودی میگیرین مادیگه ذره بین نمیندازیم واین سریال خیلی ازشهرزاد بهتره تراته اگارکتاب داده بودن دستش ازروش میخوند چطوردلتون میاد ازفیلم جیران ایرادمیگیرین خداییش قشنگه ماکه هربار نگاه میکنیم کیف میکنیم
به عنوان کسی که از اول تا آخر این سریالو با دقت نگاه کرده واقعا مخالف همه این مقاله هستم سریال جیران واقعا سریال خوبی بود شاید ضعف داشت ولی نه واقعا اوتطور ک شما بزرگش میکنید روند داستان سریال واقعا جذاب بود و بهرام رادان شاید وقتی بهرام رادانه اصلا بهش نخوره که نقش ناصرالدین شاه بازی کنه اما اگه سریالو نگاه کرده باشی متوجه میشی که چقدر نقششو خوب بازی کرده و برای آدم باور پذیره که اون ناصرالدین شاهه دیالوگ های سنگین که داشت و.. نشون میداد واقعا کارش درسته اون موقع که شاه جیران داشت ۲۶سالش بود پس شخصی مثل بهرام رادان انتخاب خوبی بود و واقعا نقشش خوب بازی کرد درباره امیرحسین فتحی گفتید به عنوان کسی که شهرزاد و جیران و حتی تاتر کوزت بابازی امیر حسین فتحی دیدم واقعا بازگیر خوبیه هیچ ضعفی تو سریال ازش دیده نمیشد تققشو ب عنوان سیاوش خیلی خوب بازی کرد واقعا وقتی سکانسایی ک گریه میکرد یا میجنگید و… ببینی میفهمی که خارج لطف که بگی بازیگر خوبی نیست فقط به خاطر. اینکه پسر کارگردانه بازیش دادن حتی اگر پسزشم باشه نمیاد این نقشه سنگین به کسی بده ک تبحر نداره مریلا زارعی ک نقش مادر ناصر الذین شاه بود واقعااا بازیش خیلی خوب بود و همچین خود پریناز بازیگرا این سریال نقش شونو خوب بازی کردن سریال واقعا سریال خوبی بود و کامل بود من به عنوان کسی ک ۵۲قسمتو دیدم واقعا دوسش داشتم سریالو دوست داشتم تموم نشه حتی واقعا دست عوامل درد نکنه
بسیار فیلم جالبی است هم خود بازیگران بسیار توانمند هستند و هم کارگردان و نویسنده بسیار حرفه ای کار کرده اند
خب شاید نواقصی جزئی هم باشد…