رایا و آخرین اژدها شیوهی جدید (و بهتر) شاهزادههای دیزنی را ادامه میدهد
رایا و آخرین اژدها (Raya & The Last Dragon) بر اساس روایتی جدید از پرنسسهای نوظهور دیزنی یعنی فروزن و موانا ساخته شده است که این امکان را به رایا میدهد تا بدون داشتن ماجرایی عاشقانه تبدیل به قهرمان داستان شود.
رایا و آخرین اژدها سنتی جدید و جالب از پرنسسهای دیزنی را ادامه میدهد که در آن رایا بدون داشتن داستانی عاشقانه، قهرمان کوماندرا میشود. رایا و آخرین اژدها مانند فیلم فروزن ۲۰۱۳ و موانا ۲۰۱۶، یک قهرمان زن دارد که فقط به دلیل رابطهاش با یک مرد شناخته نمیشود. دیزنی با ساخت این فیلم، گامی دیگر در جهت ایجاد الگوهای قدرتمند از زن و به تصویر کشیدن دختران و زنان واقعبینتر برمیدارد.
- انیمیشن رایا و آخرین اژدها؛ فیلمی زیبا، تکاندهنده و پرماجرا از دیزنی
- گزیده نقدهای انیمیشن روح؛ یک اثر خوشساخت دیگر از دیزنی و پیکسار
- دیزنی پلاس تا سال ۲۰۲۶ رکورد تعداد مشترکان نتفلیکس را خواهد زد
دیزنی مدتهاست که با پرنسسهای افسانهای سروکار دارد. اولین فیلم بلند انیمیشن آن، سفید برفی و هفت کوتوله (Snow White and the Seven Dwarves)، ماجرای پرنسس بیچارهای را بازگو میکند که چگونه یک عشق واقعی را پیدا کرد. از آن پس، دیزنی بارها قصهی زنان جوانی را تعریف کرد که برای یافتن عشق واقعی تلاش میکنند و چنین تصوری از یک شاهزاده خانم ایجاد کرد. تا سالهای اخیر، یک پرنسس دیزنی زنی متواضع، مهربان و مطیع بود که اغلب الگویی رفتاری شبیه به دختر بچههای رنج کشیده داشت. فیلمهایی مانند پری دریایی کوچک (The Little Mermaid)، دیو و دلبر (Beauty and the Beast) و پوکوهانتس (Pocahontas) با محوریت جستجوی شخصیتها به دنبال عشق واقعی ساخته شدهاند و آریل، بل و پوکوهانتس تنها زمانی حس رضایت و خوشبختی میکنند که وارد رابطهای عاشقانه میشوند. حتی مولان که در آن زمان چند قانون از روال پرنسسهای دیزنی را نقض کرد، سرانجام عاشق لی شانگ شد.
با آغاز قرن بیستویکم، دیزنی شروع به فاصله گرفتن از این سنت کرد و داستانهایی چندبعدی از شخصیت زنان به نمایش گذاشت. وقتی در صحنهی پایانی به جای دیدن جشن عروسی، علاقهی السا به خواهرش آنا روز را نجات داد و فیلم اینگونه به پایان رسید، فروزن با براندازی داستان عشقی یک جهش بزرگ به جلو انجام داد. سه سال بعد، در فیلم موانا، او با تمرکز و تلاش برای یافتن خود و به دست آوردن قدرت بر دهکده خود، روال داستان رمانتیک را به طور کامل کنار گذاشت. به همین ترتیب، در فیلم رایا و آخرین اژدها رشد کردن، تبدیل شدن به یک فرمانروای مسؤول و صلح با دشمنان به داستانی عاشقانه ترجیح داده شده است. در کل، داستان حول مفهوم بخشش و عشق ناشی از آن میچرخد.
رایا از برخی جهات با تعریف دیزنی از یک شاهزاده خانم متناسب است و تمام معیارهای رسمی آن را برآورده میکند. او مانند موانا انسان است، قهرمان یک فیلم انیمیشن است، در هیچ دنبالهای حضور نداشته و خون سلطنتی دارد. همچنین رایا با اسم شاهزادهی قلب، یکی از پنج منطقهی کوماندرا، توصیف میشود. به علاوه، او با برخی دیگر از الگوهای شاهزاده خانم تناسب دارد، مثلا مادرش را از دست میدهد و دوست صمیمیاش حیوانی به نام توک توک است که میتواند با او صحبت کند و کمی او را آرام کند.
بر خلاف پرنسسهای قبلی دیزنی، رایا کاملا قادر است مسیر خود را در این دنیا پیدا کند. رایا در سن جوانی یتیم شد و باید یاد میگرفت که چگونه از پس زندگی برآید چرا که او خانواده یا دوست بزرگتری نداشت تا او را راهنمایی کند. وقتی رایا و دوستانش در معرض خطر قرار میگیرند، او کسی است که میتواند نقش رهبری، مسؤولیت محافظت از دیگران و حل بحران را بر عهده بگیرد.
علاوه بر این، رایا و آخرین اژدها با نمایش ویژگیهای مردانه در رایا مانند استقلال و پرخاشگری، مفاهیم سنتی زنانگی را از بین میبرد. قدرت جسمی رایا یکی از بارزترین ویژگیهای اوست، زیرا او در جنگ مقابل ناماری و دیگر دشمنان پیروز میشود. رایا چندین بار، با تکیه بر مهارت شمشیربازی و بدون جادو یا حیلهگری، خود را از خطر نجات میدهد.
مهمتر از همه اینکه قصهی رایا بخشهای رمانتیک ندارد و در عوض، تمرکز او روی به عهده گرفتن مسؤولیت پادشاهی خود، در سرزمین قلب (Heart) است. پس از اینکه پدر رایا توسط دروونها گرفتار شد، او تلاش میکند تا آنها را نابود کند و با جمعآوری مجدد سنگ اژدها کوماندرا را دوباره باهم متحد نماید.
رایا و آخرین اژدها مانند موآنا ترکیبی از مضامین را در خود جای داده است که در آن داستان جشن ورود به بزرگسالی با یک سفر قهرمانانه ترکیب میشود. براساس سنت جدیدی که با پرنسس موآنا آغاز شد، رایا بینقص و کامل نیست. او در طول فیلم با عصبانیت و سوظن نسبت به دیگران دست و پنجه نرم میکند و سالها کینهی ناماری را در دل دارد. رایا، داستان غلبه بر این معایب و یادگیری تبدیل شدن به یک فرمانروای واقعی با برداشتن گامهایی به سوی اتحاد و اعتماد است.
منبع: Screenrant
من که اصلا متنش رو نخوندم خیلی زیاده
با اینکه توی تبلغاتش دائما از اسم موانا استفاده می کرد، گرافیکش چنگی به دل نمی زنه.
موافقم دیزنی همش دوست داشت زنا رو پاکدامن و بیچاره بدون هیچ راهی برای مراقبت بسازه در حالی که کاملا تو دنیای واقعی فرق داره
اون طوری باحال تره