فیلمهای «رمبو» از بدترین تا بهترین
در کارنامهی هنری سیلوستر استالونه، فیلمهای «رمبو» در جایگاه ویژهای قرار میگیرند. این آثار علیرغم ماهیت اغراقآمیز و غیرمنطقی خود، خصوصیتهایی دارند که آنها را از دیگر عناوین اکشن متمایز میکند؛ ما با قهرمانی همراه میشویم که از اختلال اضطراب پس از سانحه رنج میبرد و اغلب نمیخواهد قهرمان باشد بلکه به دنبال آرامش و بازگشت به یک زندگی بیحاشیه است. رمبو شاید بهترین مجموعهی استالونه در نظر گرفته نشود («راکی» حرف اول و آخر را میزند) اما در فرهنگ عامه حضور پررنگی دارد و یک نمونهی تمامعیار از قهرمان اکشن دههی ۸۰ میلادی است.
دیوانگی پیدا و پنهانی که در جان رمبو به چشم میخورد، استقامت او و شکستناپذیریاش باعث شده است تا او به یکی از قهرمانان محبوب کلاسیک تبدیل شود. فیلمهای رمبو البته در طول سالها فرازونشیبهای فراوانی را تجربه کردهاند، در حالی که قسمت اول از عناصر روانشناختی بهره میبرد، قسمتهای بعدی به اکشن خالص تبدیل شدند و گرایش شدیدی به خشونت افراطی پیدا کردند. در ادامه بهترین فیلمهای رمبو را مرور کردهایم.
- ردهبندی فیلمهای راکی از بدترین تا بهترین
- ۱۲ قهرمان سختجان فیلمهای اکشن که هرگز نمیمیرند
- ۱۶ فیلم اکشن برتر دههی ۱۹۸۰ میلادی از بدترین تا بهترین
بهترین فیلمهای رمبو
۵- رمبو ۵: آخرین خون (Rambo: Last Blood)
- سال انتشار: 2019
- کارگردان: آدریان گرونبرگ
- بازیگران: سیلوستر استالونه، آدریانا بارازا، پاز وگا، یوت منیرال، سرجیو پریس منچتا، اسکار جانادا، خواکین کوسیو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 26 از ۱۰۰
«آخرین خون» جدیدترین نسخهی سینمایی مجموعه است که سال ۲۰۱۹ به اکران درآمد و سینمادوستان را راضی نکرد. برخی از طرفداران امیدوارند که قسمت ششم هم ساخته شود تا شاهد یک پایان شکوهمند و درخور برای این قهرمان اکشن باشند اما بعضیها اعتقاد دارند که بهترین فیلمهای رمبو پیش از این ساخته شدهاند و شاید بهتر باشد که سیلوستر استالونه را دیگر در فیلمهای رمبو مشاهده نکنیم.
بزرگترین ضعف رمبو ۵ این است که هیچچیز تازهای به مجموعه اضافه نمیکند و همهی ایدههای آن را پیش از این هم در مجموعه دیدهاید: شخصیتهای فرعی که اندکی به آنها علاقهمند شدهایم کشته و رامبو بهشدت مجروح میشود اما زنده میماند. سپس این قهرمان از یک نقطه به یک نقطهی دیگر حرکت میکند و در این مسیر، همهچیز را به آتش میکشد و نابود میکند. با وجود این، تفاوتهایی هم در اثر به چشم میخورد که لزوما به معنای پیشرفت نیست. رمبو حالا بازنشسته و به مزرعهی پدری بازگشته است و آنجا با دوست قدیمیاش ماریا (آدریانا بارازا) و نوهاش گابریلا (یوت منیرال) زندگی میکند. گابریلا که به دنبال پدر گمشدهاش است، به دردسر میافتد و ربوده میشود.
سپس جان رمبو به سبکوسیاق لیام نیسون و «ربودهشده» (۲۰۰۸)، برای نجات جان گابریلا وارد عمل میشود و با یک کارتل مواد مخدر بیرحم به رهبری دو برادر روبهرو میشود. رمبو در رویایی اول با کارتل، شدیدا مورد ضربوشتم قرار میگیرد و تا آستانهی مرگ پیش میرود اما یک زن مرموز که او هم به دنبال انتقام از این کارتل است، رمبو را پیدا و از او پرستاری میکند. رمبو پس از اینکه سلامتی خود را بهدست آورد، گابریلا را پیدا میکند اما دخترک به دلیل تزریق مواد مخدر جان خود را از دست میدهد تا خشم وجود رمبو را تسخیر کند و طبق سنت فیلمهای رمبو، بدون لحظهای درنگ، اعضای کارتل را یکی پس از دیگری به خونینترین شکل به قتل برساند.
در یکسوم پایانی فیلم، کارتل مذکور به مزرعهی رمبو حمله میکند. او که در حقیقت آنها را بهعمد به مزرعه کشانده است، محل زندگیاش را به یک کشتارگاه تبدیل میکند. احتمالا میتوانید حدس بزنید که هیچکس نمیتواند از این برزخ جان سالم به در ببرد. در لحظات پایانی، رمبو را مشاهده میکنیم که همانند فیلمهای وسترن کلاسیک، سوار بر اسب بهسوی غروب خورشید میرود و مزرعهی آغشته به خون خود را ترک میکند. سوالی که در پایان مطرح میشود این است: آیا رمبو هرگز آرامش یا خوشبختی را تجربه خواهد کرد؟
۴- رمبو ۳ (Rambo III)
- سال انتشار: 1988
- کارگردان: پیتر مکدونالد
- بازیگران: سیلوستر استالونه، ریچارد کرنا، کرتوود اسمیت، ساسون گابای، سپیروس فوکاس، آلاون آبوتبول
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 41 از ۱۰۰
«رمبو ۳» همهی انتظارات شما از یک فیلم اکشن مضحک، سطحی و پرسروصدای دههی ۸۰ میلادی را برآورده میکند و به همین دلیل در فهرست بهترین فیلمهای رمبو قرار گرفته است. مطابق معمول، رمبو یک ارتش تکنفره است و دشمنان را بدون لحظهای درنگ تارومار میکند (اینبار، سربازان شوروی در افغانستان). مشکل اصلی فیلم اما برداشتی است که از شخصیت جان رمبو در مقایسه با دو فیلم پیشین ارائه میدهد.
رمبو در تلاش است تا افسر فرمانده و دوست قدیمیاش، سرهنگ تراتمن (ریچارد کرنا) را نجات دهد و همهی نقشههای غیرمنطقیاش موفق از آب در میآید زیرا هیچکس در جهان نمیتواند او را به قتل برساند؛ رمبو حالا یک ماشین آدمکشی است که متوقف نمیشود. این مسئله تا حدودی قابل درک است، به هر حال رمبو قهرمان قصه به حساب میآید اما اینکه ارتش جماهیر شوروی با همهی تجهیزات، هلیکوپترها، تانکها و سربازان نمیتواند به یک مرد خدشهای وارد کند، مخاطب را آزار خواهد داد. شما در هیچ لحظهای از فیلم احساس نمیکنید که رمبو در خطر است یا شاید شکست بخورد.
افزون بر این، عناصر داستانی فیلم هم سوالبرانگیز است. رمبو در ابتدا علاقهای ندارد تا به مجاهدین در نبرد با شوروی کمک کند اما پس از اینکه آگاه میشود سرهنگ تراتمن توسط نیروهای شوروی دستگیر شده است، وارد عمل میشود. از یک سو میتوانید بگویید رمبو که حالا در تایلند زندگی میکند، دلیلی برای کمک به دولت ایالت متحده ندارد، همان دولتی که در گذشته از او سوءاستفاده کرده است.
اما از طرف دیگر، شما یک قهرمان جنگ را میبینید که حاضر نیست به یک گروه آزادیخواه کمک کند (گروهی که بیتردید به یک قهرمان نیاز دارد) و این نوع نگاه با آن رمبویی که میشناسیم همخوانی ندارد. در هر صورت، رمبو ۳ فیلم اکشن قابل قبولی است اما ماهیت این قهرمان محبوب را تغییر میدهد و او با آن شخصیتی که از دو قسمت پیشین میشناختیم، تفاوت دارد. ناگفته نماند که این ساختهی پیتر مکدونالد در آن دوران، پرخرجترین فیلم تاریخ سینما بود (بودجهی ۶۳ میلیون دلاری).
۳- رمبو: اولین خون قسمت دوم (Rambo: First Blood Part 2)
- سال انتشار: 1985
- کارگردان: جرج پی کوزماتوس
- بازیگران: سیلوستر استالونه، ریچارد کرنا، چارلز نپیر، استیون برکوف، جولیا نیکسون، اندی وود، استیو ویلیامز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 33 از ۱۰۰
با اینکه «رمبو: اولین خون قسمت دوم» را در رتبهی سوم فهرست بهترین فیلمهای رمبو قرار دادهایم اما به این معنا نیست که فیلم بدی است. در واقع عناصر جذابی در فیلم به چشم میخورد که آن را به اثر اکشن قابلدفاعی تبدیل میکند اما متاسفانه سازندگان کوچکترین اهمیتی به قصه ندادهاند. ما میبینیم که مقامات دولتی به رمبو خیانت کردهاند و فیلم ناگهان به یک اثر انتقادی تبدیل میشود که میخواهد از سیاستهای ایالات متحده در دورهی جنگ ویتنام انتقاد کند. روی کاغذ، این ایده میتوانست قسمت دوم را به یکی از بهترین فیلمهای رمبو تبدیل کند اما در عمل، عناصر سیاسی-انتقادی فیلم نصفهنیمه و سطحی از آب درآمدهاند.
پس از رویدادهای قسمت اول، به رمبو دستور داده میشود تا دربارهی سربازانی که در ویتنام زندانی شدهاند، اطلاعات بهدست بیاورد، مقامات اما بهطور خاص به او میگویند که با نیروهای دشمن روبهرو نشود یا برای نجات جان زندانیان تلاش نکند. بعد از جمعآوری شواهد مورد نیاز و نجات جان تنها یک زندانی، رمبو درخواست خروج میدهد اما کسی به کمک او نمیآید.
رمبو که آنجا رها شده است تا بمیرد، دستگیر و شکنجه میشود تا اینکه مامور کو بائو (جولیا نیکسون) از راه میرسد و وی را نجات میدهد. پس از درمان زخمهای رمبو، بائو کشته میشود تا طبق روال همیشگی، خشم وجود رمبو را فرا و تصمیم بگیرد تا از مقالات دولتی و مسئول این عملیات انتقام بگیرد. رمبو برای نجات زندانیان، ماموریت تازهای را آغاز میکند و اردوگاه دشمن را به خاکوخون میکشد.
پس از نجات سربازان و نابودی اردوگاه دشمن، رمبو به پایگاه عملیات ایالات متحده در تایلند بازمیگردد و از باعثوبانی این اتفاقات انتقام شیرینی میگیرد. در پایان، رمبو تجهیزات ایالات متحده را نابود میکند و برنامههای آنها را به هم میریزد. او که از کشورش بیزار شده است، تصمیم میگیرد تا در تایلند زندگی تازهای را آغاز کند.
۲- رمبو (Rambo)
- سال انتشار: 2008
- کارگردان: سیلوستر استالونه
- بازیگران: سیلوستر استالونه، جولی بنز، متیو مارزدن، گراهام مکتاویش، تیم کانگ، پال کلاوس، کن هاوارد
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7 از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 37 از ۱۰۰
چهارمین نسخهی مجموعه که ۲۰ سال پس از قسمت سوم به اکران در آمد و قرار بود تا خون تازهای به فیلمهای رمبو تزریق کند. اگرچه «رمبو» به فروش بالایی در گیشه نرسید اما یک برداشت راضیکننده از این قهرمان ارائه داد که حالا پیر شده است و همچنان در تایلند زندگی میکند؛ در نتیجه رتبه دوم فهرست بهترین فیلمهای رمبو برای این اثر جایگاه منصفانهای به نظر میآید. رمبوی سالخورده سالها پس از رویدادهای افغانستان، با شکار مار و ماهیگیری روزگار میگذارند. او سپس استخدام میشود تا گروهی که برای کمکهای بشردوستانه به آنجا آمدهاند را از طریق رودخانه به میانمار – که درگیر جنگ است – ببرد.
پس از رویارویی با دزدان دریایی، رمبو اعضای گروه را سالم به مقصد میرساند و به زندگی سابق بازمیگردد. مدتی بعد، یکی از اعضای گروه نزد رمبو میآید و میگوید که همراهانش گمشده و احتمالا توسط ارتش بیرحم میانمار دستگیر شدهاند. او از رمبو میخواد تا بهعنوان راهنما، گروهی از مزدوران را به میانمار ببرد تا آنها بتوانند افراد زندانی را نجات دهند. این مزدوران اما نمیدانند که رمبو هم یک سرباز کارکشتهی ارتش است و میتواند بهتنهایی در مقابل ارتش میانمار ایستادگی کند.
سیلوستر استالونه در مقام کارگردان، در ادامه تلاش میکند تا خلاقیت به خرج دهد و البته در کنار سکانسهای اکشن خونین و دیوانهوار، به مضامین سیاسی-اجتماعی نیز بپردازد. همهچیز در بخش اکشن پایانی به اوج میرسد و یکی از خشنترین اختتامیههای فیلمهای رمبو رقم میخورد. با تشکر از مهارتهای رمبو و دیگر مزدوران قصه، آنها موفق میشوند تا ارتش تمامیتخواه و ظالم میانمار را شکست دهند.
اگرچه اکثر شخصیتهای فرعی در بخش پایانی کشته میشوند اما استالونه ایدههایش را در پایانبندی با ظرافت ویژهای پیادهسازی کرده است و فیلم از نسخههای پیشین فاصله میگیرد. علاوه بر این، پیروزی او در این جنگ لذت بیشتری دارد زیرا ارتش میانمار بیرحمترین دشمن کل مجموعه ترسیم شده است، آنها شکنجهگر، متجاوز و قاتل هستند، بیگناهان را به بردگی میگیرند و نسلکشی میکنند. در لحظاتی پایانی، میبینیم که رمبو پس از سالها به مزرعهی پدریاش در آریزونا بازگشته است و بار دیگر میخواهد شروع تازهای داشته باشد (شروعی که چندان دوام نیاورد).
۱- اولین خون (First Blood)
- سال انتشار: 1982
- کارگردان: تد کاچف
- بازیگران: سیلوستر استالونه، ریچارد کرنا، برایان دنهی، جان مکلیام، بیل مککینی، جک استارت، مایکل تالبوت
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: 87 از ۱۰۰
«اولین خون» از این جهت تحسینبرانگیز است که برخلاف دیگر فیلمهای رمبو، تد کاچف در آن تلاش کرده تا ضدقهرمان فرومانده و آسیبدیدهاش را همزمان شخصیت مثبت و منفی فیلم معرفی کند و به همین دلیل هم در رتبه نخست فهرست بهترین فیلمهای رمبو قرار گرفته است. ما با جان رمبو همذاتپنداری میکنیم اما شاید با همهی کارهایی که انجام میدهد، موافق نباشیم. کاچف اما رمبو را برخلاف نسخههای بعدی، یک ماشین آدمکشی ترسیم نمیکند. رمبو به دلیل سالهای حضور در جنگ، از اختلال اضطراب پس از سانحه، اضطراب شدید و دیگر بیماریهای روانی رنج میبرد؛ ما کشمکشهای درونی این شخصیت را میبینیم و درک میکنیم چرا بهتنهایی میخواهد مقابل همهی جهان ایستادگی کند.
فیلم از تعلیق و اکشن بهره میبرد اما میخواهد چیزی فراتر از یک فیلم اکشن معمولی باشد و لایههای زیرین قصه است که اولین خون را از نمونههای مشابه متمایز میکند. بیدلیل نیست که بسیاری از منتقدان و فیلمسازان شاخص از آن بهعنوان یکی از فیلمهای محبوب خود نام بردهاند و حتی کوئنتین تارانتینو در یکی از مصاحبههایش گفته بود که علاقهمند است تا نسخهی بازسازی آن را جلوی دوربین ببرد. با اینکه یک نسخهی بازسازی میتواند جان تازهای به این مجموعه ببخشد و آن را به مسیر درستی ببرد اما سیلوستر استالونه برنامههای دیگری دارد و ترجیح میدهد که فیلمهای بعدی، جهان فعلی را گسترش دهند، برای مثال پیشدرآمد باشند و سرگذشت رمبو در دوران جنگ ویتنام را روایت کنند.
جان رمبو در فیلم یک کهنهسرباز جنگ ویتنام است که قصد ملاقات با یکی از همرزمهای قدیمیاش را دارد اما باخبر میشود که او یک سال قبل به دلیل ابتلا به سرطان از جهان رفته است. او در مسیر بازگشت، با یک مامور پلیس به نام ویل تیزل (برایان دنهی) روبهرو میشود که به او میگوید دوست ندارد آدمهای ولگرد به شهر هوپ قدم بگذارند. رمبو اهمیتی نمیدهد و به شهر هوپ میرود تا توسط تیزل دستگیر و به اداره منتقل شود. او آنجا تحتفشار قرار میگیرد و شکنجه میشود تا بیماریهای روانیاش تشدید و با نیروهای پلیس درگیر شود. او فرار میکند و نیروهای پلیس، ماموریتی را برای شکار وی آغاز میکنند. رمبو که در ارتش آموزشهای ویژهای داده است، از روشهای غیرکشنده برای مبارزه با پلیسها استفاده میکند اما پس از مرگ تصادفی یکی از ماموران، شرایط پیچیدهتر میشود و نیروهای ویژه نیز از راه میرسند. دوست قدیمی رمبو، سرهنگ تراتمن درخواست میکند که از تعقیب او دست بردارند تا آرام شود و خود را معرفی کند اما تیزل کوتاه نمیآید.
عدم لغو ماموریت شکار رمبو اگرچه تصمیم غلطی است اما مخاطبان را هیجانزده میکند و به چند سکانس اکشن هیجانانگیز ختم میشود. ما همچنین ارادهی قوی رمبو را میبینیم که آموزشها و مهارتهایش را به بهترین شکل به کار میگیرد تا فرار کند. با اینکه رمبو رویدادهای خونینی را رقم میزند اما آرزوی مرگ کسی را ندارد و نمیخواهد به پلیسها آسیب بزند، تیزل اما تنها با کشتار رمبو آرام میگیرد.
در پایان، رمبو از این آزمون سخت سربلند بیرون میآید و نیروهای ویژه و ماموران پلیس را شکست میدهد، اگرچه در آخرین لحظات، خود را تسلیم سرهنگ تراتمن میکند. فیلم ماهیت تروما، مشکلات روانی و تاثیرات بلندمدت جنگ بر روان انسانها را بررسی میکند و ایدههای آن بعدها به منبع الهام فیلمهای متعددی با مضمون جنگ تبدیل شد. رمبو میخواهد گذشته را فراموش کند و به زندگی عادی بازگردد اما دیگران نه تنها کمکی به او نمیکنند بلکه باعث میشوند تا ترومای او اوج بگیرد. جان رمبو اما هرگز تسلیم نمیشود و هر بار به امید یک زندگی آرام، از جهنم عبور میکند.
منبع: MovieWeb