بررسی بردگیم رَدلندز؛ سرزمین دیوانگان
هنگامی که تمام آن چیزی که باقی مانده، فقط یک زمین بایر است، نبرد برای بهدستآوردن آب جنگی را ایجاد خواهد کرد که در آن یا خواهید کشت یا کشته خواهید شد. این اصل داستانی است که شما در بازی «ردلندز» (Radlands) دنبال میکنید. یک بازی کارتی دو نفره که مضمون آن بهشدت از داستانهای آخرالزمانی مانند بازی ویدئویی بوردرلندز (Borderlands) یا فیلم «مکس دیوانه: جاده خشم» (Mad Max Fury Road) الهام گرفته شده است.
در یک دنیای پسا آخرالزمانی، منابع حرف اول و آخر را میزنند و این گزاره هیچ جایی بیش از بازی «ردلندز» (Radlands)، ساختهی جدید گروه روکسلی گیمز (Roxley Games)، صدق نمیکند. این بازی توسط دنیل پیچنیک (Daniel Piechnick) طراحی شده است. بازی ردلندز شما را در رهبری گروهی از بازماندگان قرار میدهد که تلاش میکنند مانع از این شوند که دیگران چیزهایی را که متعلق به آنان است، تصاحب کنند.
اگرچه شاید تعداد بازیهای رومیزی دونفره به اندازهی بازیهای چندنفره نباشد؛ اما با این حال در این سالها شاهد بازیهای رومیزی دونفرهی بسیار خوبی بودهایم که توانستهاند ساعتها بازیکنان را به خود مشغول کنند. آیا ردلندز میتوانند در زمرهی این بازیها قرار بگیرد؟ اکنون زمان آن است که پاسخ این پرسش را بدهیم.
بررسی اجمالی روند بازی
بگذارید در ابتدا نگاهی به گیمپلی این اثر بیندازیم. در ابتدای هر بازی، بازیکنان باید بین تعداد محدودی کارت، سه کارت را بهعنوان پایگاههای خود انتخاب کنند (که در اصطلاح به آن Drafting میگویند.). نکتهی قابلتوجه این است که ۳۴ کارت برای پایگاهها وجود دارد که تمامی آنها منحصربهفرد هستند. هر پایگاه جایگاهی برای قرار دادن دو فرد در ستون بالای آن قرار دارد. این یعنی، بدون احتساب کارتهای رویداد، یک بازیکن میتواند حداکثر بهصورت همزمان ۶ نفر را در بازی در اختیار داشته باشد (دو نفر برای دفاع از هر پایگاه).
نوبت یک بازیکن در ۳ مرحله انجام میشود. مرحله اول مرحلهی رویدادها است که در آن همهی رویدادهای شما یک موقعیت به سمت بالا حرکت میکنند. هر رویدادی که در شروع دور در موقعیت اول قرار دارد، انجام میشود. سپس یک کارت میکشید و سه توکن (بهامهر) آب برمیدارید. در نهایت، شما هر عملی را که بخواهید، انجام میدهید که این اعمال شامل قرار دادن کارتهای شخصیتها یا کارتهای رویداد در بازی (با پرداخت هزینهی یک توکن آب)، دور انداختن کارت از دست شما و انجام ویژگیهای آن و استفاده از تواناییهای کارتهای شخصیتها در بازی (با پرداخت هزینهی یک توکن آب) است. اکثر قابلیتها به شما اجازه میدهد که به کارتهای شخصیتها یا پایگاههای افراد دیگر لطمه بزنید یا آنها را نابود کنید. با این حال، کارهای جالب دیگری هم وجود دارد که میتواند آنها را انجام دهید. از این کارها میتوان به درمان شخصیتها و افراد خود، کشیدن کارت، یا استفاده از مهاجمان (Raiders) اشاره کرد.
هدف اصلی بازی این است که شما بتوانید هر سه پایگاه حریف خود را نابود کنید. همچون کارتهای شخصیتها، هرکدام از این کارتهای پایگاه، با دریافت دو ضربه نابود میشوند. با انجام این کار، شما پادشاه ردلندز و برندهی بازی خواهید شد.
بازی ردلندز از نظر کیفیت قطعات واقعاً شگفتانگیز است. در میان ناشران بازیهای رومیزی لوکس، روکسلی گیمز (Roxley Games) همچنان در ردههای برتر قرار داد. طراحیهای هنری بازی چشمنواز و هنرمندانه طراحی شدهاند و این در همان نگاه اول هم مشخص است و فضای منحصربهفرد پسا آخرالزمانی آن بهشدت با بازی همخوانی دارد و میتواند به بهبود تجربهی کلی بازیکن کمک کند. طراحیهای هنری بازی توسط «دیمین مامولیتی» (Damien Mammoliti)، مانی ترمبلی (Manny Trembley) و گروه «مستر کادینگتون» (Mr. Cuddington) انجام شده است که جمعی فوقالعاده را تشکیل میدهند. به طور خلاصه، بازی ردلندز همهی معیارها از نظر کیفیت و ارزش تولید را با سربلندی پشت سر میگذارد.
با این حال، در حالی که همهی این چیزها عالی است، چیزی که بیشترین اهمیت را دارد، گیمپلی بازی است و ردلندز در این زمینه واقعاً عالی است. بهعنوان یک بازی دونفره، برای بازیها بسیار دشوار است که فقط یک Magic: The Gathering دیگر اما با مضمونی متفاوت نباشند. با این وجود، این بازی احساسی کاملاً منحصربهفرد دارد. اول از همه، منابع موجود در بازی بسیار محدود هستند و شما سه توکن آب در اختیار دارید (گاهی اوقات ۴ تا) که میتوانید از آنها استفاده کنید اما همانند رهبر یک گروه در دنیایی پسا آخرالزمانی واقعی، همه خواستار مقداری از آن منابع خواهند بود. آیا میخواهید شخصی را وارد بازی کنید یا از توانایی تفنگ ریلی خود استفاده کنید؟ برای این کارها، مقداری از آن منابع گرانبهای خود را باید خرج کنید. این یکی از آن بازیهایی است که در آن نمیتوانید هر کاری را که میخواهید در یک نوبت انجام دهید، بنابراین باید کارآمدترین استفاده را از نوبت خود کنید.
این یعنی ردلندز سرشار از تصمیمهای دشوار است. به عنوان مثال نقش یک فرد را در مقابل یک پایگاه بازی کنید. برای مثال، یکی از کارتهای شخصیت را مقابل خود و پایگاه خود بازی کنید. شخصیتهایی که مقابل یک پایگاه قرار دارند، به آن یک لایه محافظتی میدهند (البته نه همیشه)، بنابراین جایی که شما افراد خود را قرار میدهید به اندازه اینکه چه کسی را انتخاب میکنید، اهمیت دارد. وقتی شما شخصیتی با قابلیتهای ویژه را در اختیار دارید، باید انتخاب کنید که آیا میخواهید آن را در خط جلوی پایگاه خود قرار دهید یا آن را در پشت کارت یک شخصیت دیگر مخفی کنید تا زمان بیشتری زنده بماند.
همسویی مکانیکها و مضمون بازی
همانطور که در بالا توضیح داده شد، حتی قبل از باز کردن جعبه ردلندز متوجه طراحیهای هنری جالبتوجه و القای حس پسا آخرالزمانی آن خواهید شد. استفاده از رنگ های فلوئورو در پس زمینه سفید کارتها و جعبهها، طراحی هنری را برجسته و شما را به دنیای جنونآمیز یک اثر پسا آخرالزمانی با آن فضا دعوت میکند.
به همین شکل، مکانیکهای بازی هم این دیوانگی را به تصویر میکشند که این موضوع بازی ردلندز را بهقدری هیجانانگیز میکند که هر کارت بهقدری جذاب و قدرتمند است که همان انرژی پرجنبوجوش و پرهرجومرج طراحیهای هنری را از خود به نمایش میگذارد.
با این حال، با وجود این روند پرهرجومرج و نوبتهایی که سریع انجام میشوند، این احساس وجود دارد که انگار ضربآهنگ ردلندز همیشه آهسته است. تنها با سه توکن آب و یک کارت، در هر نوبت شما در چیزهایی که میتوانید به آنها برسید، محدودیتهایی دارید.
به عنوان مثال، تمام حملات بزرگ درون بازی، چه کارت رویداد Bombardment باشد که به تمام پایگاههای حریف آسیب میرساند و چه کارت رویداد Molgur Stang باشد که میتواند یک پایگاه دشمن را بهازای یک توکن آب نابود کند، چندین نوبت برای راهاندازی و بازیکردن آنها صرف میشود. با این حال، این فلسفهی کلی حملههای کوچکتر را هم تحتتأثیر قرار میدهد. در حالی که این کار به شما بازخوردی فوری نمیدهد یا به شما اجازه نمیدهد تا کارتها را به طور مؤثر با هم ترکیب کنید و کمبویی را اجرا کنید اما این کار به شما این فرصت را میدهد تا به هر عملی که حریف در بازی خود انجام میدهد، بهصورت دقیق و فکر شده واکنش نشان دهید.
یکی از چیزهای بسیار جذابی که در بازی وجود دارد، این است که گاهی شما حرکتی را انجام میدهید که فکر میکنید کلید برندهشدن شما است و سپس قبل از آن که بتوانید آن را اجرا کنید، در آن ناکام میمانید و سپس حریفتان دقیقاً همان کار را بر سر شما میآورد.
این رفتوبرگشتهای هیجانانگیز پر از لحظههای خاص و شیرینی است که شما را درگیر بازی میکند تا زمانی که پایگاههای کسی منفجر شود.
سخن پایانی
در نهایت، کارت کمپها یا همان پایگاهها که مجموعهی زیادی از آنها وجود دارد، تکرارپذیری بازی را بالا میبرد و شما را مشتاق به بازگشت بهسوی ردلندز میکند. شما در ابتدای بازی سه تا از آنها را انتخاب میکنید و آنها میتوانند در هر لحظه که شما بخواهید، قابلیتهای خود را برای شما فراهم کنند.
این قابلیتها بهقدری متفاوت هستند که سبک بازی شما را تغییر میدهند و نحوه پیشروی و جریان بازی و افتوخیزهای آن را تعیین میکنند. ترکیب کردن این کارتها با یکدیگر و رسیدن به همافزایی و ترکیبهای متنوع و تجربهی بازی با آنها و یادگرفتن از این ترکیبهای متنوع، هم اعتیادآور و هم پاداشدهنده است.
با این وجود، زیبایی واقعی ردلندز در این است که چگونه قدرت هرجومرج و آشوب را در بازی به تصویر میکشد و حتی با توجه به تنوع زیاد دسته کارتهایی که میتوانید انتخاب کنید، همه چیز در بازی بیشوکم متعادل به نظر میرسد. این احساس بهدرستی به شما القا میشود که این انتخابهای شما در طول بازی هستند که برنده را تعیین میکنند نه صرفاً خود کارتها. ردلندز اثری است که دوست دارید بارها و بارها و بارها به سراغ آن بروید.
منابع: Roll to Review – Board Game Quest