۶ چیز در «یک مکان ساکت ۲» که از فیلم اول تکرار شده است

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه

«فیلم یک مکان ساکت ۲» که به کارگردانی جان کرازینسکی ساخته‌ و پرداخته شده، به روایت داستان زندگی خانواده ابوت می‌پردازد که پس از پایان فیلم اول و پشت سر گذاشتن مصائبی که با آن دست‌وپنجه نرم کرده بودند وارد دنیای پساآخرالزمانی پر چالشی شده‌اند. اما نکته جالب اینجاست که چندین سکانس از فیلم «یک مکان ساکت ۱» در این فیلم نیز تکرار شده‌ است.

مجموعه فیلم‌های ترسناک و علمی-تخیلی یک مکان ساکت، داستان زندگی خانواده ابوت یعنی لی، ایولین، ریگان و مارکوس را در دنیایی پساآخرالزمانی دنبال می‌کنند که در آن هیولاهایی مهیب و وحشتناکی که معلوم نیست از کجا و چگونه به وجود آمده‌اند جذب منابع صدا می‌شوند. ابوت‌ها به‌ سرعت خود را با این دنیای ساکت پساآخرالزمانی وفق می‌دهند، چراکه دخترشان ناشنواست و همین امر سبب گشته که آن‌ها اطلاعات زیادی درباره زبان اشاره آمریکایی داشته باشند. در فیلم «یک مکان ساکت ۲» خواهیم دید که پس از گذشت مدتی، آن‌ها توانسته‌اند نقطه‌ ضعف‌های هیولاها را کشف نمایند و خود را با دنیای خطرناک ایجاد شده وقف دهند.

«فیلم یک مکان ساکت ۲» به روایت داستانی می‌پردازد که بلافاصله پس از پایان یافتن اولین فیلم اتفاق می‌افتد یعنی درست همان زمانی که بینندگان در آخرین سکانس، شاهد کشته شدن یک هیولا با اسلحه ساچمه‌ای و سمعک اولین و ریگان بودند. پس‌ازاینکه لی ابوت در فیلم اول، خودش را قربانی کرد تا بتواند جان ریگان و مارکوس را نجات دهد، حال در دنباله این فیلم شاهد آن هستیم که این خانواده در تلاش است تا جان خود را نجات دهد و به سایر بازماندگان بپیوندد. در دنباله دوم، ابوت‌ها بلافاصله در همان سکانس‌های آغازین با امت که کیلین مورفی به ایفای نقشش می‌پردازد برخورد می‌کنند. او دوست قدیمی‌شان است که همسر و پسرش را ازدست‌داده و قرار است جایگزین شخصیت لی شود. بقیه داستان این دنباله ازاین‌قرار است که امت و ریگان در جست‌وجوی یک ایستگاه رادیویی در همان حوالی محل سکونتشان هستند، درحالی‌که مارکوس و اولین باید در یک کارخانه متروک از کودک تازه متولد شده مراقبت کنند و با هیولاها مبارزه نمایند.

فیلم «یک مکان ساکت ۲» برای یادآوری آنچه در فیلم اول اتفاق افتاده و ایجاد یک داستان منسجم، مدام از برخی سکانس‌های موجود در آن فیلم استفاده می‌کند و با فلش بک می‌خواهد به تماشاگر یادآوری نماید که در آن فیلم چه اتفاقاتی روی‌ داده بود. در دنباله دوم با ورود ابوت‌ها به این جهان پساآخرالزمانی، آن‌ها متوجه بسیاری از نقطه‌ ضعف‌های بیگانگانی می‌شود که در فیلم اول با آن‌ها دست‌ و پنجه نرم کرده بودند. آن‌ها درمی‌یابند که این هیولاها نمی‌توانند شنا کنند و ریگان نیز می‌تواند با پخش صدای سمعکش از رادیو به کشتن هیولاها کمک کند.

درحالی‌که فیلم «یک مکان ساکت ۲» با خلق جهانی جدید و تحول‌ یافته، سبب شناخته‌تر شدن کاراکترها و نمایش بهتر هدفشان می‌شود، اما بسیاری از آن، حاوی سکانس‌هایی شبیه به فیلم قبلی است که استفاده از آن‌ها می‌تواند دلایل بسیاری داشته باشد ازجمله بخشیدن جلوه‌ای نمادین و دراماتیک به فیلم و یا تکرار وقایع فیلم اول برای یادآوری آن به مخاطب.

۱. صحنه ابتدایی فیلم در فروشگاه

یک مکان ساکت

صحنه ابتدایی فیلم «یک مکان ساکت ۲» به سکانسی فلش بک می‌زند که در آن تمامی این اتفاقات عجیب‌ و غریب آغاز شدند. در یک روز معمولی، لی که به بازار رفته و پرتقال خریده در حال رفتن به زمین‌ بازی بیس‌بال است تا بازی مارکوس را تماشا کند. تنها چند دقیقه بعد، یک شهاب‌سنگ در آسمان ظاهر می‌شود و هیولاهای بیگانه را با خود به زمین می‌آورد. صحنه آغازین «یک مکان ساکت ۲» در فروشگاه محلی کوچک شهر کاملا برعکس صحنه آغازین فیلم اول است که خانواده ابوت را در حالی نشان می‌دهد که در دنیای پساآخرالزمانی در حال تهیه آذوقه از همان فروشگاه هستند. این دو صحنه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند، چرا که تغییر فاحش زندگی آن‌ها را در قبل و بعد از وقوع آخرالزمان نشان می‌دهند.

۲. کشتن هیولا با سمعک

یک مکان ساکت

یکی از بهترین سکانس‌های دنباله دوم، سکانس پایانی این فیلم است که درست همانند قسمت پایانی نسخه اصلی فیلم است. فیلم اول درحالی تمام می‌شود که ریگان و اولین در زیرزمین با یک هیولا روبرو می‌شوند. ریگان از سمعک خود برای بی‌هوش کردن هیولای بیگانه استفاده می‌کند و اولین هم با یک تفنگ ساچمه‌ای به سرش شلیک می‌کند. دنباله دوم نیز به همین ترتیب به پایان می‌رسد. در سکانس پایانی یک هیولا به ریگان و امت در جزیره حمله می‌کند و دیگری مارکوس و اولین را در زیرزمین غافلگیر می‌نماید. درست همانند نسخه اصلی فیلم، در این دنباله هم ریگان با انتشار صدای سمعک خود از طریق رادیو و ضربه زدن با چاقو به سر هیولا او را به هلاکت می‌رساند و مارکوس هم درحالی‌که صدای سمعک از رادیو در حال پخش شدن است به سر هیولا شلیک می‌کند. هر دو فیلم بلافاصله پس از کشتن هیولا به‌ طور مبهمی تمام می‌شوند که نشان می‌دهد هنوز این خانواده باید مصائب زیادی را تحمل کنند.

۳. میخی که در پای اولین فرو رفت و تله خرسی که مارکوس را به دام انداخت

یک مکان ساکت

شاید بهترین و به‌ یادماندنی‌ترین سکانس فیلم «یک مکان ساکت» به‌غیراز مرگ یکی از کاراکترهای اصلی با بازی جان کرازینسکی، قسمتی بود که در آن اولین تصادفا روی میخی که از پله‌ها بیرون زده بود پا گذاشت. او که پا به‌ ماه هم بود درد شدیدی را احساس می‌کرد و همین باعث شد که قاب عکسی که در دست داشت از دستش بیفتد و هیولا متوجه حضورش در زیرزمین شود. او دهان خودش را محکم گرفته بود تا جیغ نزند. این سکانس آن‌قدر مهیج بود که توانست حتی شجاع‌ترین تماشاگران را نیز در جای خود میخکوب کند. اما در دنباله این فیلم، همین شرایط برای مارکوس در ابتدای فیلم پیش آمد. در یکی از سکانس‌های آغازین فیلم، قبل از اینکه اولین، ریگان، مارکوس و نوزاد به انبار برسند و امت را پیدا کنند، مارکوس تصادفا پایش را بر روی یک تله خرس می‌گذارد و به‌ شدت آسیب می‌بیند. مارکوس از شدت درد فریاد می‌کشد و اولین دهانش را می‌گیرد تا هیولاها متوجه مکانشان نشوند. اولین خوب می‌داند که او چه دردی می‌کشد و به همین دلیل سعی می‌کند او را آرام نماید، اما همین فریادها سبب می‌شود که هیولاها پی به محل اختفای آن‌ها ببرند. ریگان و اولین موفق می‌شوند هیولا را بکشند و کمی بعدتر نیز امت را در کارخانه فولاد متروکه ملاقات می‌کنند.

۴. اولین در آب با هیولا می‌جنگد

یک مکان ساکت

آب نقش بسیار مهمی را هم در فیلم اول و هم در دنباله آن به همراه دارد، چراکه این عنصر حیات، شانس بقای بازماندگان را افزایش می‌دهد. در فیلم اول، لی به مارکوس می‌گوید که آب روان سروصدای زیادی دارد و می‌تواند به بازماندگان این فرصت را بدهد تا از دست هیولاها فرار کنند.

پس از زایمان اولین در فیلم اول، درحالی‌که او و نوزاد در زیرزمین در حال چرت زدن هستند، نوزاد شروع به گریه کردن می‌کند و صدای او سبب می‌شود که هیولا به محل اختفایشان پی ببرد. در این سکانس هیولای بیگانه نمی‌تواند منبع صدا را پیدا کند بنابراین به لوله آب برخورد می‌کند و آب به سمت طبقه پایین سرازیر می‌شود. اولین درحالی‌که زیرزمین را آب‌گرفته و هیولا نیز در آب است از خواب بیدار می‌شود. او با نوزاد به پشت منبع آب می‌رود و در آنجا می‌مانند تا زمانی که هیولا زیرزمین را ترک می‌کند. در «یک مکان ساکت ۲» نیز اولین با نقش‌آفرینی امیلی بلانت، درست قبل از اینکه بتواند به کمک بچه‌هایش که در زیرزمین کارخانه گرفتار شده‌اند بشتابد، دوباره در آب با یک هیولای بیگانه روبرو می‌شود. او که دو مخزن اکسیژن به همراه دارد، یکی را منفجر می‌کند و همین باعث می‌شود که سیستم آب‌پاش خودکار کارخانه به کار بیفتد. با جاری شدن آب، هیولا گیج می‌شود و اولین می‌تواند به کمک بچه‌هایش بشتابد، چراکه در مخفیگاه موجود در زیرزمین، سیل راه افتاده و چیزی نمانده تا بچه‌ها خفه شوند.

۵. سر زدن به قبر بیو

یک مکان ساکت

در اصل، داستان فیلم «یک مکان ساکت» پس از آغاز آخرالزمان اتفاق می‌افتد و اولین کسی که در فیلم می‌میرد پسر چهار ساله ابوت‌هاست که بیو نام دارد. او درست بعد از پلی که ابوت‌ها باید از آن رد می‌شدند تا به خانه برسند توسط یک هیولا کشته می‌شود. این اتفاق زمانی روی داد که او در حال بازی با اسباب‌بازی موشکی صدادارش بود. خانواده از مرگ او غمگین شدند و یاد گرفتند که چگونه در این دنیای پساآخرالزمانی زنده بمانند، اما ریگان مدام عذاب وجدان داشت و خودش را در قبال مرگ بیو مسئول می‌دانست چراکه لی یا همان پدر خانواده اسباب‌بازی را در فروشگاه از دست بیو گرفته بود اما ریگان دوباره او را به بیو داده بود تا با آن بازی کند. بااین‌حال، این بیو بود که با اینکه لی در مورد هیولاها به او هشدار داده بود باز هم باتری‌ها را داخل اسباب‌بازی گذاشت. در یکی از سکانس‌ها ریگان که از دست لی و مارکوس که او را با خود به ماهیگیری نبرده بودند ناراحت بود، به پلی که قبر بیو در آنجا قرار داشت رفت تا با دیدن قبر برادر کوچک‌ترش اندکی تسکین یابد. در «یک مکان ساکت ۲» نیز وقتی اولین به شهر برمی‌گردد تا مخازن اکسیژن را پر کند، بر سر قبر بیو می‌ایستد و برای پسرش عزاداری می‌کند.

۶. این مارکوس است که در هنگام حمله هیولاها باید از کودک مراقبت کند

یک مکان ساکت

در «یک مکان ساکت ۲» نیز همان سناریوی مرگ هیولا در صحنه پایانی فیلم اول تکرار شد و در یکی از سکانس‌ها درست همانند فیلم اول مارکوس باید از کودک تازه متولد شده در برابر هیولاهایی که به زیرزمین حمله کرده بودند مراقبت می‌کرد. در فیلم اول، مارکوس باید نوزاد را در زیرزمین نگه می‌داشت و از او مراقبت کند تا اولین و ریگان، سمعک را منفجر می‌کردند و با تفنگ ساچمه‌ای به هیولاها شلیک می‌نمودند. در سکانسی درست قبل از سکانس پایانی دنباله دوم نیز مارکوس باید به‌ تنهایی از کودک مراقبت کند درحالی‌که اولین در طبقه بالا با یک هیولا مبارزه می‌کند و ریگان همراه با امت در حال مبارزه با یک هیولای دیگر هستند.

منبع: screenrant



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

یک دیدگاه
  1. Pezhman-rt

    اقا فیلمش خیلی سلیقه ایه

    اگه قسمت ۱ رو دیدی از نوع فیلم خوشت اومد قسمت دومم ببین

    من که خیلی طرفدار سبک فیلمش هستم خیلی خوشم اومد

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X