۱۷ پروژهی ساختهنشدهی کوئنتین تارانتینو که میتوانند آخرین فیلم او باشند
«روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) سال ۲۰۱۹ اکران و با واکنش خوب مخاطبان و منتقدان مواجه شد اما این واقعیت تلخ را هم یادآوری کرد که دوران کوئنتین تارانتینو به عنوان یکی از فیلمسازان برجستهی هالیوود رو به پایان است. تارانتینو مدتها است که در رسانههای مختلف این ادعا را مطرح میکند که پس از ساخت ۱۰ فیلم بلند سینمایی به کار خودش پایان خواهد داد و بازنشسته میشود. روزی روزگاری در هالیوود نهمین فیلم او است (البته اگر بیل را بکش ۱ و ۲ را به عنوان یک اثر سینمایی واحد در نظر بگیریم)؛ با این اوصاف فقط یک فیلم دیگر تا پایان دنیای جادویی تارانتینو فاصله داریم.
او در بخشی از یک مصاحبه دربارهی برنامههای بازنشستگیاش صحبت کرد و نهایتا آب پاکی را روی دست مخاطبان ریخت و گفت که در تصمیمش مبنی بر بازنشستگی پس از دهمین فیلم بلند سینماییاش کاملا مصمم است: «فکر میکنم وقتی صحبت از فیلمهای سینمایی میشود، به پایان راه رسیدم. من خودم را در حال نوشتن یک کتاب سینمایی یا یک نمایشنامه میبینم؛ بنابراین همچنان خلاق خواهم بود. فقط فکر میکنم هر آنچه نیاز بوده را به فیلمهایم هدیه دادهام».
این مصاحبه سوال مهمی را در ذهن مخاطبان ایجاد میکند؛ آخرین فیلم کوئنتین تارانتینو چه خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال میتوان احتمالات زیادی را بررسی کرد. تارانتینو در طول سالها دربارهی پروژههای سینمایی زیادی صحبت کرده که یا هیچ وقت آغاز نشدند یا در مراحل اولیهی تولید رها شدند؛ بنابراین احتمال دارد برای ساخت آخرین فیلم بلند کارنامهی هنریاش به سراغ یکی از آنها برود. اگر این اتفاق بیافتد رقابت سختی میان یکی از ۱۷ پروژهی ساخته نشدهی او به وجود خواهد آمد.
۱- کلاغ قاتل (Killer Crow)
کلاغ قاتل یکی از پروژههایی بود که تارانتینو مراحل اولیهی ساخت آن را آغاز کرد اما و نصفه و نیمه ماند. این فیلم قرار بود اسپین آف فیلم موفق «حرامزادههای لعنتی» (Inglourious Basterds) باشد که هم نظر مخاطبان را جلب کرد و هم با واکنشهای انتقادی بسیار خوبی روبهرو شد.
کلاغ قاتل از بخشی از فیلمنامهی حرامزادهها الهام گرفته شده و قرار بود داستان مجزایی را روایت کند. در بخشی از حرامزادهها سروان آلدو رین (برد پیت) با دستهای از سربازان سیاهپوست مواجه میشود که به دنبال یک انتقام و تسویهحساب شخصی هستند، کلاغ قاتل قرار بود ماجرای این دسته را دنبال کند که میخواهند از افسران سفیدپوستی که آنها را در ارتش تحقیر کردند، انتقام بگیرند.
اما دلیل اصلی لغو این پروژهی سینمایی کامل نبودن فیلمنامهی آن بود. تارانتینو بعدها گفت برای این که کلاغ قاتل به مرحلهی ساخت برسد باید فیلمنامه را مجددا پرداخت کند.
۲- دوتا «و» وگا (Double V Vega)
کوئنتین تارانتینو برای سالهای متمادی ایدهی ساخت پیشدرآمد «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) را در سر میپروراند و هیچ وقت هم بیخیال خیالپردازی دربارهی آن نشد. همانطور که میدانید تقریبا تمام فیلمهای تارانتینو به نوعی به یکدیگر مربوط هستند و میتوانیم بگوییم در جهان سینمایی واحدی به وقوع میپیوندند. این ارتباط دربارهی پالپ فیکشن و «سگهای انباری» (Reservoir Dogs) هم کاملا صدق میکنند؛ ظاهرا وینسنت وگا (جان تراولتا) گانگستر عجیب پالپ فیکشن برادر ویک وگا (مایکل مدسن) یا همان آقای بلوند سگهای انباری بود. با این اوصاف تارانتینو همیشه به ساخت پیشدرآمدی درباره برادران وگا و رابطهی عجیب و غریبشان علاقه داشت. او در مصاحبهای با CinemaBlend به این موضوع اشاره کرد:
«تنها چیزی که از داستان میدانستم یک پیشفرض بود. بر اساس آن، ماجرا در آمستردام اتفاق میافتاد. وینسنت باشگاهی را برای مارسلوس والاس اداره و چند سال آن جا زندگی میکند. در مدت دو سالی که او در باشگاه است، ویک به دیدنش میآید و این دیدار میتواند در آخر هفتهی آنها اتفاق بیفتد».
ایدهی اصلی تارانتینو این بود که جان تراولتا و مایکل مدسن دوباره همان نقشهایشان در پالپ فیکشن و سگهای انباری را ایفا کنند اما از آن جایی که داستان برادران وگا در حقیقت پیشدرآمد فیلمهای قبلی است، پس آنها باید جوانتر باشند و حالا که بیش از دو دهه از زمان اکران فیلمها گذشته کمی بعید است تراولتا و مدسن که در میانسالی به سر میبرند، بتوانند به این پیشدرآمد بپیوندند.
با این حال از آن جایی که تارانتینو گفته فیلم دهم پایانبخش حرفهاش است، اگر داستان برادران وگا را جلوی دوربین ببرد به نوعی به اولین فیلم کارنامهی هنریاش بازمیگردد و چه چیزی از این جذابتر است؟
۳- قسمت سوم بیل را بکش (Kill Bill Vol. 3)
داستان عروس هنوز در ذهن تارانتینو تمام نشده اما این که آیا مخاطبان میتوانند قسمت سوم ماجراجوییهای خونبار بئاتریس کیدو را در سالنهای سینما ببینند یا نه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. تارانتینو مدتها است که به قسمت تازهی بیل را بکش، فکر میکند و قرار است در آن شاهد رویارویی بئاتریس و دختر انتقام جوی ونیتا گرین (ویویکا ای فاکس) که پیشتر توسط عروس به قتل رسیده، باشیم. مذاکراتی با آماندلا استنبرگ جوان برای این نقش شده بود اما سرنوشت فیلم تا این لحظه به نتیجهی روشنی نرسیده.
تارانتینو سال ۲۰۱۹ در مصاحبهای به این که هنوز هم با اوما تورمن برای ساخت قسمت سوم بیل را بکش در حال مذاکره است، اشاره کرد. او به MTV گفت: «صادقانه بگویم که من و اوما اخیرا دربارهی آن صحبت کردم. کمی بیشتر فکر کردم و هفتهی پیش به معنای واقعی کلمه در موردش صحبت کردیم. اگر قرار بود هر کدام از فیلمهای من از آثار قبلی سرچشمه بگیرد؛ آن فیلم قسمت سوم بیل را بکش بود».
با این حال اوما تورمن در مصاحبهای با پادکست Sirius XM گفت قسمت سوم بیل را بکش علیرغم علاقهی طرفداران به این زودیها در دست ساخت نیست. «واقعا نمیتوانم به شما چیزی دربارهی آن بگویم، منظورم این است که در این سالها بحث شده است و فکرهایی دربارهی وقوعش وجود داشته اما خیلی وقت پیش. من از ناامید کردن مردم متنفرم، همه دوست دارند این اتفاق بیفتد اما فکر میکنم به این زودیها ساخته نمیشود».
۴- یک فیلم ترسناک بینام
تارانتینو به کارگردانی سکانسهای خونبار علاقهی ویژهای دارد اما هنوز یک فیلم ترسناک تمامعیار را جلوی دوربین نبرده. بسیاری معتقدند سکانس معروف و خشونتبار روزی روزگاری در هالیوود تا حدی به فیلمهای ترسناک نزدیک است و علاقهی تارانتینو به این ژانر را نشان میدهد. به همین دلیل هم احتمال دارد که برای آخرین بار به سراغ کسب تجربه در ژانری تازه برود.
او در مصاحبهای که در تور بینالمللی روزی روزگاری در هالیوود انجام داد به Independent گفت: «اگر یک داستان ترسناک فوقالعاده در اختیار داشته باشم آن را برای دهمین فیلم بلند سینماییام انتخاب میکنم. من عاشق آثار ترسناک هستم و دوست دارم یک فیلم ترسناک بسازم».
۵- پیشتازان فضا با درجه سنی R
فیلمنامهای برای یکی از آثار بالقوهی تارانتینو که در حقیقت قسمت تازهای از پیشتازان فضا با درجهی سنی R است، وجود دارد که توسط نویسندهی «بازگشته» (The Revenant) مارک ال. اسمیت نوشته شده است. تارانتینو گفته که قصد دارد این فیلمنامه را مجددا بررسی کند تا بتواند آن را تقویت کند، سپس تصمیم خواهد گرفت که آیا این ماجراجویی فضایی پایانبخش کارنامهی سینمایی او خواهد بود یا نه.
در این فیلم بازیگران فعلی پیشتازان فضای پارامونت از کریس پاین و زکری کینتو تا زویی سالدانا و … حضور دارند. با این حال بعضی حدس میزنند که برنامهی بازنشستگی تارانتینو پس از ۱۰ فیلم فقط برای پروژههای اصلی در نظر گرفته شده و فیلم تازهی فرنچایز پیشتازان فضا میتواند به منزلهی راه گریزی برای این بازنشستگی باشد اما او در مصاحبهای با CinemaBlend تاکید کرد که این اتفاق نمیافتد:
«در واقع فکر میکنم اگر قرار باشد پیشتازان فضا را بسازم باید به آن متعهد باشم. این آخرین فیلم من است و نباید کم و کسری داشته باشد. نمیدانم قرار است این کار را انجام دهم یا نه اما ممکن است این اتفاق بیفتد».
در هر صورت فعلا پارامونت اعلام کرده، استودیو در حال ساخت قسمت تازهی پیشتازان فضا به کارگردانی مت شکمن سازندهی «واندا ویژن» (WandaVision) است؛ بنابراین احتمال ساخت قسمت تازه توسط تارانتینو فعلا خیلی خیلی ضعیف است مگر این که برای ساخت فیلم آخر چند سال دیگر هم صبر کند.
۶- یک فیلم گانگستری در دههی ۳۰ میلادی
تارانتینو به لطف فیلمهایی مثل «سگهای انباری» (Reservoir Dogs)، «پالپ فیکشن» (Pulp Fiction) و «جکی براون» (Jackie Brown) به عنوان یکی از بهترین کارگردانهای جنایی شناخته میشود اما تا به حال یک درام گانگستری تمامعیار را جلوی دوربین برده. آیا تارانتینو میتواند مارتین اسکورسیزی درونش را با ساخت آخرین فیلم سینماییاش آزاد کند و روایتگر ماجراهای گانگسترهای خشن باشد؟
تارانتینو در جریان تبلیغ فیلم «جنگوی زنجیر گسسته» (Django Unchained) سال ۲۰۱۲ در یکی از رویدادهای بفتا گفت که به کارگردانی یک فیلم گانگستری به سبک برادران وارنر که در دههی ۳۰ میلادی جریان دارد، علاقهمند است. این کارگردان اشاره کرد که دوست دارد روزی یک فیلم گانگستری بسازد و با توجه به این که تنها یک فیلم تا پایان کارنامهی سینماییاش فاصله دارد، به نظر میرسد روز موعود فرا رسیده است.
۷- بیوگرافی جان براون
تارانتینو قبل از کارگردانی و اکران «جنگوی زنجیر گسسته» (Django Unchained) دربارهی ساخت یک درام بردهداری دیگر با محوریت زندگی جان براون مدافع افسانهای لغو قانون بردهداری، صحبت میکرد. این فیلمساز گفت که اگر قرار باشد فیلمی دربارهی جان براون بسازد، قطعا پایانبخش کارش است.
تارانتینو سال ۲۰۰۹ با حضور در برنامهی چارلی رز گفت: «یک بیوگرافی وجود دارد که میتوانم به ساخت آن علاقهمند باشم اما احتمالا یکی از آخرین فیلمهایی باشد که بسازم. جان براون قهرمان موردعلاقهی من در تاریخ آمریکا است. او آمریکایی موردعلاقهی من است. او اساسا مسیری برای پایان دادن به نظام بردهداری را آغاز کرد و مردم را برای اجرای آن به قتل رساند. او معتقد بود اگر شروع به ریختن خون سفیدپوستان کند، آنها شروع به اندیشیدن میکنند».
جان براون یکی از آزادیخواهان آمریکایی بود که با نظام بردهداری به شدت مخالفت کرد و معتقد بود برای توقف این ظلم باید به مشی مسلحانه روی آورد و نهایتا به جرم قتل و شورش به اعدام محکوم شد. او یکی از چهرههای سیاسی تاثیرگذار در لغو قانون بردهداری بود.
۸- اقتباس از کتاب آیندهاش دربارهی جنگ جهانی دوم
تارانتینو در مصاحبهای با مارتین اسکورسیزی فاش کرد که در حال کار روی رمانی با موضوع جنگ جهانی دوم است؛ یک کهنه سرباز جنگ از فیلمهای هالیوودی که دربارهی جنگ جهانی دوم ساخته شده خسته و دلزده میشود. تارانتینو دربارهی این شخصیت گفت: «او فکر میکند که آثار هالیوودی فقط فیلم هستند تا این که دربارهی فیلمهای خارجی کوروساوا و فلینی میشنود؛ بنابراین با خودش فکر میکند شاید آنها چیز بیشتری از آثار ساختگی هالیوودی داشته باشند».
به نظر میرسد این پروژه هم مثل روزی روزگاری در هالیوود برای تارانتینو کاملا شخصی است اما آیا امکان دارد او از آثار ادبی اقتباس کند؟ این احتمال خیلی هم دور از ذهن نیست چون تارانتینو در طول همهی این سالها از آثار مختلف در پروژههای سینماییاش استفاده کرده است مثلا فیلم «هشت نفرتانگیز» (The Hateful Eight) از رمان دنبالهدار «جنگو» از آثار خود تارانتینو اقتباس شده است که زمان ساخت فیلم در دست نگارش بود. البته این رمان هم مثل خیلی از پروژههای تارانتینو نصفه و نیمه ماند و شاید پس از بازنشستگی او بتوانیم به انتشارش امیدوار باشیم.
۹- روانی (The Psychic)
تارانتینو پس از ساخت سگهای انباری، پالپ فیکشن و جکی براون نسبت به بازسازی یک فیلم ترسناک روانشناختی ابراز علاقه کرد. «هفت نت رنگ سیاه» (Seven notes in black) سال ۱۹۷۷ توسط فیلمساز ایتالیایی لوچو فولچی ساخته و در آمریکا با نام «روانی» (The Psychic) اکران شد. فیلم ماجرای زنی با قدرتهای ماورایی را دنبال میکند که اسکلتی را پشت دیوار خانهی همسرش پیدا میکند.
تارانتینو سال ۲۰۰۰ از علاقهاش به بازسازی این فیلم ترسناک ایتالیایی گفت و این که دوست دارد بریجیت فوندا ستارهی جکی براون او را در این فیلم سینمایی همراهی کند. البته تا آن زمان موفق نشده بود حقوق فیلم فولچی را بخرد: «این فیلم از آن مواردی است که اگر کسی حق ساختش را بخرد من دیگر آن را نخواهم ساخت. در هر صورت اگر قرار باشد اتفاق بیفتد، اتفاق خواهد افتاد».
تا امروز که هیچ کس حق ساخت فیلم ترسناک فولچی را نخریده؛ بنابراین روانی هنوز به عنوان یکی از گزینههای آخرین فیلم تارانتینو روی میز است و از آن جایی که این کارگردان کهنهکار بارها از علاقهاش به ساخت یک فیلم ترسناک گفته، میتوان به آن بسیار امیدوار بود.
۱۰- لوک کیج: قهرمان استخدامی(Luke Cage: Hero For Hire)
تارانتینو به عنوان یکی از طرفداران پر و پا قرص سینمای تجاری سیاهان (Blaxploitation) شناخته میشود و این علاقه یکی از دلایل اصلی ساخت جکی براون بود. فیلمهایی که در این دسته قرار میگیرند به منظور جذب مخاطبان سیاهپوست ساخته میشوند و معمولا قهرمان سیاهپوستی دارند که با کارهای محیرالعقول دل مخاطبان را میبرد. با این اوصاف عجیب نیست که تارانتینو به ساخت فیلمی با محوریت شخصیت لوک کیج علاقهمند باشد.
لوک کیج یکی از ابرقهرمانهای سیاهپوست کمیکهای مارول است که سر و کلهاش برای نخستین بار سال ۱۹۷۲ در شمارهی اول کمیک لوک کیج: قهرمان استخدامی پیدا شد. او در حقیقت انسان عادی است که در آزمایشی که موجب تکثیر سلولی در بدن میشود، قدرتهای فراطبیعی پیدا میکند که از جملهی آنها میتوان به قدرت و استقامت بالا، پوست و بافت عضلانی آسیبناپذیر و توانایی ترمیم زخمها اشاره کرد.
تارانتینو در این باره به MTV گفت: «پس از سگهای انباری به فکر ساخت لوک کیج: قهرمان استخدامی افتادم. تهیهکننده اد پرسمن در آن زمان صاحب حقوق بود و در این مورد با او صحبت کردم. من همچنین با لارنس فیشبرن دربارهی شخصیت لوک کیج گفتگو کردم و واقعا از این ایده استقبال کرد. سپس نوشتن پالپ فیکشن را به پایان رساندم».
پس از لغو مجموعهی لوک کیجِ نتفلیکس که مایکل کولتر در نقش لوک کیج حضور داشت، فرصت مناسبی برای تارانتینو فراهم شده تا با یک فیلم ابرقهرمانی هم به دنیای مارول وارد شود و هم به کارنامهی سینماییاش پایان دهد؛ بنابراین لوک کیج: قهرمان استخدامی یکی از جدیترین گزینههای این فهرست است.
۱۱- بازی برلین (The Berlin Game)
یکی از پروژههای ساخته نشدهی کوئنتین تارانتینو که در طول چند سال اخیر بارها و بارها به آن اشاره کرده اقتباسی از سهگانهی جاسوسی لن دیتون به نام های بازی برلین، مکزیک ست و مسابقهی لندن است. علاوه بر این که هر کدام از این کتابها میتوانند به صورت مستقل داستان آخرین فیلم تارانتینو باشند، احتمال دارد سرنوشتی شبیه بیل را بکش نصیب این سهگانه شود؛ چون تارانتینو قسمتهای اول و دوم بیل را بکش را به لحاظ فنی یک فیلم سینمایی حساب میکند. با این اوصاف اگر تارانتینو به سراغ رمانهای جاسوسی لن دیتون برود احتمالا با سه فیلم سینمایی به کار خودش پایان خواهد داد.
تارانتینو در جریان اکران «حرامزادههای لعنتی» (Inglourious Basterds) گفت: «من عاشق انگلیس هستم. داشتن بهانهای برای کار کردن در این جا به مدت شش یا نه ماه تجربهی فوقالعادهای خواهد بود. یکی از کارهایی که به آن فکر میکنم سهگانهی کتابهای لن دیتون است. داستان در جنگ سرد اتفاق میافتد و جاسوسی به نام برنارد سامسون را دنبال میکند. آن چیزی که دربارهی این اثر جذاب است شخصیتهای واقعا عالی و فرصتهای فوقالعاده بازیگران بریتانیایی و آلمانی است».
۱۲- جیمز باند (James Bond)
«زمانی برای مردن نیست» (No Time to Die) کری فوکوناگا آخرین حضور دنیل کریگ در نقش جیمز باند افسانهای بود. این فرنچایز با ۲۶ قسمتش شروع به کاوش در قلمروهای هیجانانگیز تازهای خواهد کرد و چه کسی بهتر از تارانتینو برای احیای مامور ۰۰۷؟
تارانتینو پس از اکران «بیل را بکش» (Kill Bill) صراحتا از علاقهاش به ساخت «کازینو رویال» (Casino Royale) گفت و تا جایی پیش رفت که اوا گرین را برای یکی از نقشها پیشنهاد کرد و به این نتیجه رسید که دوست دارد پیرس برازنان دوباره نقش مامور ۰۰۷ را بازی کند. در نهایت تارانتینو تهیهکنندگان جیمز باند در مورد دیدگاههای او با یکدیگر به توافق نرسیدند و خودش ادعا میکند ترسیدند جیمز باند او خارقالعاده از آب درآید و مخاطبان قسمتهای پیشین را لعنت کنند!
در نهایت دنیل کریگ برای نقش جیمز باند انتخاب شد و کارگردانی کازینو رویال هم به مارتین کمبل رسید و تارانتینو به حاشیه رانده شد اما به نظر میرسد باند بیست و ششم فرصت مناسبی برای عرضاندام این کارگردان است و بدون شک یک رویداد سینمایی بزرگ به وقوع خواهد پیوست (تصور کنید تارانتینویی که میتواند درامی بسازد که ۴۰۰ میلیون دلار بفروشد با مامور ۰۰۷ در گیشه چه خواهد کرد؟)
۱۳- ۴۰ ضربه شلاق، یکی کمتر (۴۰ Lashes Less One)
کوئنتین تارانتینو پیشتر «جکی براون» (Jackie Brown) را با اقتباس از رمان المور لئونارد ساخته بود که با استقبال خوبی هم مواجه شد. اواسط دههی ۲۰۰۰ اعلام کرد که قصد دارد اقتباس سینمایی دیگری از یکی دیگر از رمانهای لئونارد به نام ۴۰ ضربه شلاق، یکی کمتر را جلوی دوربین ببرد. داستان این کتاب وسترن دربارهی یک آپاچی و یک سرباز سیاهپوست است که از مجازات اعدام نجات پیدا میکنند اما باید با همکاری یکدیگر ۵ نفر از خطرناکترین قانونشکنان غرب را شکار کنند.
تارانتینو به اندازهای به این رمان علاقهمند شد که حقوق آن را خرید و سال ۲۰۰۷ در مصاحبهای اعلام کرد بخشی از فیلمنامه را هم نوشته است. در هر صورت از آن جایی که همیشه پروژههای اصلی را بر اقتباسهای سینمایی اولویت میدهد، ۴۰ ضربه شلاق، یکی کمتر به نفع «جنگوی زنجیر گسسته» (Django Unchained) و «حرامزادههای لعنتی» (Inglourious Basterds) کنار رفت اما شاید وقت آن رسیده که به عنوان آخرین اثر سینمایی این کارگردان به صورت جدی وارد مراحل تولید شود.
۱۴- جنگو/ زورو (Django/Zorro)
Collider سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که تارانتینو مشغول اقتباس از یکی از کمیکهای خودش با همکاری نویسنده و کمدین جرود کارمایکل است. این کمیک جنگو/ زورو نام داشت و پس از اکران موفق «جنگوی زنجیر گسسته» (Django Unchained) توسط تارانتینو مت واگنر نوشته شد. کتاب ماجراجوییهای جنگو را دنبال میکرد و از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ منتشر شد.
پس از ماجرا قتل در مزرعهی کلوین کندی (لئوناردو دی کاپریو) جنگو (جیمی فاکس) که در شرق تحت تعقیب است و برای سرش جایزه تعیین شده مجبور میشود به غرب فرار کند. او در این تبعید اجباری هنوز هم به عنوان جایزهبگیر فعالیت میکند تا این که با دون دیهگو دلا وگا یا همان زوروی معروف آشنا و به عنوان محافظ شخصیاش استخدام میشود. او تصمیم میگیرد به زورو در آزادسازی بردههای محلی کمک کند.
البته Collider به این موضوع اشاره کرد که تارانتینو فقط نگارش فیلمنامه را بر عهده خواهد داشت و قصد ندارد جنگو/ زورو را کارگردانی کند اما با توجه به این که جنگو یکی از محبوبترین شخصیتهای او است، کمی بعید است که ادامهی ماجراجوییهای هیجانانگیزش را به کارگردان دیگری واگذار کند.
۱۵- قانون جایزه (Bounty Law)
اگر «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) را تماشا کرده باشید حتما به خاطر دارید که ریک دالتون (لئوناردو دی کاپریو) پیش از ورود به دوران افول، در مینی سریال وسترنی به نام «قانون جایزه» بازی میکرد که ماجراهای یک جایزهبگیر به نام جیک کیهیل در غرب وحشی را دنبال میکرد. ریک به خاطر بازی در این فیلم به قلهی شهرت رسیده بود و به عنوان بازیگر محبوبی شناخته میشد تا این که کمکم از یادها رفت و مجبور شد در آثار دست چندم وسترنهای اسپاگتی ایفای نقش کند.
تارانتینو پس از اکران روزی روزگاری در هالیوود از علاقهاش به ساخت قانون جایزه به صورت مینی سریالی ۵ قسمتی گفت که تماما توسط خودش کارگرانی میشود. این مینی سریال داستان ریک دالتون در حال ایفای نقش جیک کیهیل نیست بلکه مستقیما درباره خود شخصیت جیک است. او به ددلاین گفت:
«بعد از تماشای برنامههای وسترن قدیمی، تصمیم گرفتم قانون جایزه را مقابل دوربین ببرم. در نهایت ایدهی جیک کیهیل را به عنوان یکی شخصیت سینمایی دوست داشتم. من واقعا به فیلمنامهی وسترنهای نیمساعتهی دههی پنجاه علاقهمند شدم؛ شما میتوانید یک فیلمنامهی ۲۴ دقیقهای بنویسید و در همین مدت داستانهای زیادی با یک شروع واقعی، یک میانه و پایان داشته باشید. همچنین به نوعی سرگرمکننده هم هست چون میتوانید به کاوش ادامه دهید و نهایتا باید در یک نقطه داستان را جمع کنید. من این ایده را خیلی دوست داشتم و پنج قسمت نیمساعته از این وسترن سیاه و سفید را هم نوشتهام».
تماشای دوبارهی لئوناردو دی کاپریو احتمالا برد پیت در یکی دیگر از آثار تارانتینو مسرتبخش است اما سوالی که ایجاد میشود این است که آیا یک مینی سریال میتواند آخرین اثر او باشد چون از نظر فنی یک فیلم سینمایی محسوب نمیشود!
۱۶- حسن ختام با یک فیلمنامهی اورجینال
شاید بهترین دیدگاه دربارهی آخرین فیلم سینمایی کارنامهی هنری تارانتینو در جریان تور مطبوعاتی «روزی روزگاری در هالیوود» (Once Upon a Time in Hollywood) اعلام شد. این کارگردان در کنفرانس مطبوعاتی که در مسکو برگزار شد دربارهی ایدههایی که برای ساخت آخرین فیلمش در سر دارد، صحبت کرد. او گفت:
«اگر فکر میکنید همهی فیلمهای من یک داستان را دنبال میکنند و مثل واگنهای یک قطار به یکدیگر متصل هستند، باید بگویم که فیلم آخر به نوعی نقطهی اوج همهی آنها خواهد بود».
با این اوصاف در آخرین فیلم به احتمال زیاد شاهد جمعبندی تارانتینو از جهان سینماییاش خواهیم بود که یک فیلمنامهی اورجینال هم دارد و اقتباسی نیست. در هر حال از آن جایی که او تا به حال برنامههای زیادی را نیم کاره رها کرده، هنوز هم مشخص نیست آیا فیلمنامهی تازهای را جلوی دوربین خواهد برد یا به یک فرنچایز محبوب مثل پیشتازان فضا میچسبد و طرحهای موردعلاقهاش را در آن پیاده میکند.
۱۷- یک کمدی در سبک وسترن اسپاگتی
تارانتینو سال ۲۰۲۱ در خلال جشنوارهی رم به طور مبهم به ایدههایش برای دهمین فیلم کارنامهی هنریاش اشاره کرد. او گفت که نمیداند فیلم بعدی چه خواهد بود اما در پاسخ به سوال «آیا ممکن است یک بیل را بکش دیگر باشد؟» گفت «چرا که نه اما قبلش میخواهم یک کمدی بسازم».
تارانتینو در این جشنواره جایزهی یک عمر دستاورد هنری را از فیلمساز محبوب داریو آرجنتو دریافت کرد و دربارهی این وسترن اسپاگتی گفت:
«این یک بخش از چیزی است که به انجامش فکر میکنم. نمیخواهم آن را توصیف کنم اما وسترن اسپاگتی در بخشی از موضوع وجود خواهد داشت. من مشتاقانه منتظر فیلمبرداری هستم چون واقعا سرگرمکننده است. میخواهم وسترن اسپاگتی بسازم که در آن هر کسی به زبان مختلف صحبت کند؛ باندیدوی مکزیکی ایتالیایی است، قهرمان فیلم آمریکایی، کلانتر بد آلمانی و دختری که در بار کار میکند اسرائیلی است و همه به زبانهای مختلف صحبت میکنند. بازیگران فقط این را میدانند که: خب وقتی دیالوگش تموم شد، میتونم صحبت کنم».
منبع: indiewire