بازیهای جنگ ستارگان همچنان در اوج به سر میبرند
من برای خودم یک فهرست از ۱۰ لحظهی برتر در بازیهای ویدیویی دارم که هر سال یک بار بهطور اساسی تغییر میکند، ولی دوتا از موارد آن پای ثابت فهرست هستند و امکان ندارد عوض شوند. هردوی این لحظهها به جنگ ستارگان مربوط می شوند. اولین بار که در کابینت دستگاه آرکیدی نشستم که میشد در آن جنگ ستارگان ۱۹۸۳» – ساختهی آتاری – را بازی کرد و در آن بازی تصویرسازی هیجانانگیز حمله به دثاستار را تجربه کردم، لحظهای بود که زندگیام را متحول کرد، آن هم وسط یک تعطیلات کسلکننده در شهر بلکپول. گرافیک خطمحور بازی با زوایای تند و تیزش، سمپلهای صدای نمادین («یاهووو»)، نسخهی الکترونیکی و مینیمالیستی موسیقی معروف بازی همه برای یک پسربچه که فیلمهای جنگ ستارگان را هر هفته یک بار روی ویاچاس تماشا میکرد، مثل تبدیل شدن رویا به واقعیت بود.
سالها بعد، در سال ۱۹۹۶، من نویسندهای جوان برای مجلهی اج (Edge) بودم و در حال بازدید از دفتر مرکزی مایکروسافت در ردموند، واشنگتن بودم تا یک مطلب اختصاصی دربارهی تکنولوژی نوظهور گرافیکی Direct X بنویسم. پس از انجام مصاحبه، آنها من را به یک مرکز بازیهای چندنفره در شهر بودند؛ آن مرکز، پر از اتاقکهایی بود که در هرکدام پیشرفتهترین کامپیوتر روز و کنترلر مخصوص پرواز قرار داده شده بود. در آنجا ما اکسوینگ علیه جنگندهی تای (X-Wing vs Tie Fighter) را بازی کردیم که شبیهساز نفسگیری از نبرد هوایی بود. در طی این تجربه ما بین ستارهنابودکنها (Star Destroyer = فضاپیمایی بزرگ در دنیای جنگ ستارگان) ویراژ دادیم، از راه هدست با هم گپ و گفتگو کردیم و ساعتها از نبردهای فضایی تیمی لذت بردیم. این تجربه به من ثابت کرد که آیندهی صنعت بازی با حالت چندنفرهی آنلاین گره خورده و این حالت صنعت بازی را برای همیشه تغییر خواهد داد. این دومین لحظهی برتر من بود.
جنگ ستارگان در طول تاریخ بازیهای ویدیویی حضور داشته است و هم از پیشرفتهای تکنولوژی بهره برده است، هم از گسترش روزافزون خورههای علمیتخیلی در سرتاسر دنیا. از بسیاری لحاظ، زبان بصری و رواییای که جورج لوکاس برای این فیلمها طراحی کرد، به زبان رسمی بازیهای ویدیویی تبدیل شده است، حتی بین بازیهایی که لوکاسفیلم در ساختشان نقشی نداشته است.
ریشهی ایدهی پرطرفدار و پراستفادهی جنگجویان شورشی که امپراتوریای فرازمینی را به چالش میکشند بیشتر به جنگ ستارگان برمیگردد تا قصههای باستانی. بهخاطر موفقیت اولین فیلم جنگ ستارگان بود که توموهیرو نیشیکادو (Tomohiro Nishikado)، طراح بازی مهاجمان فضا (Space Invaders)، تصمیم گرفت دشمنان بازی را موجودات فضایی تعیین کند. این بازی مهم که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد، بهنوعی به الگوی اولیهی تمام بازیهای سبک شوتر تبدیل شد. غیر از این بازیهای جنگ ستارگان بودند – خصوصاً TIE Fighter و Dark Forces – که ایدهی بازی کردن در نقش آدمبدهی داستان را در بازی اقتباسشده از فیلم رواج دادند. برای کسانی که همیشه بهطور مخفیانه فکر میکردند که سفینههای امپراتوری باحالترین وسایل نقلیه بودند و استورمتروپرها بسیار خوشاستیل بودند، این بازیها امکانی فراهم کردند تا این فانتزیهای آمیخته به بدجنسی را به واقعیت تبدیل کنند.
همچنین جنگ ستارگان همیشه دروازهای بسیار مهم به ژانرهای جدید بوده است. جنگ ستارگان: شوالیههای جمهوری قدیم (Star Wars: Knights of the Old Republic) ماجراجویی خیالانگیز بایوویر (Bioware) در سال ۲۰۰۳ مخاطبان بسیار زیادی را به ژانر نوظهور «بازی نقشآفرینی حماسی» جلب کرد و شرکت سازنده در ادامه دوتا از موفقترین مجموعههای این سبک نقشآفرینی را خلق کرد: عصر اژدها (Dragon Age) و اثر جرمی (Mass Effect). در ادامه، EA با مجموعهی بتلفرانت (Battlefront) نقطهی شروع مناسبی برای سبک تهدیدآمیز شوتر آنلاین فراهم کرد و با بهرهبرداری از لیسانس جنگ ستارگان، اسلحهها، مناظر و قهرمانهای عالی و وفادارانهای در بازی گنجاند.
برای بسیاری از پدر و مادرها (منجمله خودم)، بازیهای لگو استار وارز (Lego Star Wars) راهی استاندارد برای معرفی کودکان به بازیهای ویدیویی بوده است. بهلطف حالت کوآپ دونفره، پازلهای منطقی و حس طنز قوی، این بازیها فضایی فراهم کردهاند که در آن کودکان میتوانند در کنار پدر، مادر یا پرستارشان، با قواعد بازیهای ویدیویی و ریزهکاریهای شیوهی کنترلشان آشنا شوند.
دلیل علاقهی من به این بازیها مراودهی تدریجیای است که در ابتدا اتفاق میافتد: اول والدین پازلها را حل میکنند، در حالیکه کودکان مشغول داغان کردن چیزها روی صفحه هستند (یک افتتاحیهی عالی برای آشنایی با رابطهی علی و معلولی رسانهی تعاملی)، ولی همچنان که اعتماد به نفس فرزندتان بیشتر میشود، نقش بین والدین و کودک عوض میشود و کودکان هستند که کنترل بازی را بر عهده میگیرند. از این لحاظ، این بازی استعارهای بینظیر از شیوهی تربیت خوب است: شما نشان میدهید، کمک میکنید، مسئولیت قبول میکنید و بعد کودک را به حال خود میگذارید. اکنون پسران من نوجوان هستند، ولی در کنار هم لگو استار وارز: حماسهی اسکایواکر (Lego Star Wars: Skywalker Saga) را که سال پیش منتشر شد بازی کردیم و بسیار لذت بردیم. مهم نیست کودکان چقدر بزرگ و بالغ شوند، همیشه تشریفات کوچکی از جنس عشق و خاطرات خوب وجود دارند که آنها دوست دارند به اشتراک بگذارند. جنگ ستارگان برای ما یکی از بخشهای این تشریفات بوده است.
امسال قرار است جنگ ستارگان جدای: بازمانده (Star Wars Jedi: Survivor) منتشر شود. این یک دنباله برای جدای: محفل سقوطکرده (Jedi: Fallen Order)، بازی اکشن ماجرایی عالی ریسپاون (Respawn) است که موفق شد حالت زیباشناسانهی فیلمها را به نحو احسن پیاده کند: صداها، موسیقی، شهرهای آیندهنگرانه، تمدنهای کوچکی که از چنگ ماشین جنگی امپراتوری جان سالم به در بردهاند همه یادآور فیلمها بودند. برای من، محفل سقوطکرده یادآور دلیل جذابیت بازیهای جنگ ستارگان – و بهطور کلی بازیهای ویدیویی – بود. فکر کنم یکی از این دلایل شیوهای است که ما را به دنیای خود دعوت میکنند.
بازی پیشنهادی
حال به سبک ستونهای گاردین باید یک بازی توصیه کنم. بازی پیشنهادی من، باندل فوقالعادهی جنگ ستارگان: اکسوینگ (Star Wars X-Wing) است که در استیم موجود است. در این باندل هم نسخهی ویژهی «اکسوینگ»، هم «جنگندهی تای» و هم «اکسوینگ در برابر جنگندهی تای» و هم اتحاد اکسوینگ (X-Wing Alliance) موجود است. این بازیها با وجود قدیمی بودن، در سبک شبیهساز مبارزات فضایی از آزمون زمان سربلند بیرون آمدهاند و حس سرعت، پرواز و تاکتیک ریختن را بهخوبی منتقل میکنند.
پلتفرم: کامپیوتر
زمان موردنیاز برای تمام کردن: زمانی بسیار بسیار زیاد
منبع: Guardian