تحلیل رابطهی ۱۲ زوج کارتونی از دید روانشناسی؛ آیا واقعا خوشبخت خواهند شد؟
تقریبا تمام شخصیتهای کارتونها یا قصههای پریان در پایان فیلم به هم میرسند و از قرار تا ابد در خوشی و شادی با هم زندگی میکنند. اما اگر به عنوان یک بزرگسال برگردید و بعضی کارتونهای محبوب دورهی بچگیتان را ببینید، متوجه میشوید که شخصیتها دیگر از نگاهتان خوشحال به نظر نمیآیند. اگر نگاه واقعبینانهتری به آنها داشته باشید، متوجه میشوید که در واقعیت، تمام این رابطهها پایدار نخواهند ماند و بعضیها شاید بعد از چند سال به جدایی منجر شوند.
مثلاً آنا و کریستف «یخزده» که با هم فاصلهی طبقانی دارند، یا بلا «دیو و دلبر» آیا میتواند با مردی که عمری را با ظاهری همچو دیو در زندان خانهاش گذرانده است، تا ابد زندگی کند، یا سیندرلا که اگرچه در واقع از خانوادهای مهم است، زندگی سخت و متفاوتی را پشت سر گذاشته و همچون شاهزادهی سوار بر اسب سپیدش زندگی نکرده است؛ این حقیقت دربارهی آریل «پری دریایی» که زیر آب زندگی کرده است، هم صدق میکند.
البته ما با دنیای خیال مواجه هستیم که مخاطبش کودکی است که از واقعیتهای زندگی دور است. تشخیص کمپانیهای بزرگ کارتونسازی هم این بوده که بهتر است کودکان از این واقعیتها دور بمانند. اما در واقع، بسیاری از این کارتونها برگرفته از قصههای اساطیریاند که پایان واقعیشان با پایان کارتونی آنها زمین تا آسمان تفاوت دارد. حالا یک روانشناس آمده و روابط بعضی از این زوجها را مورد بررسی روانشناختی قرار داده و پیشبینی کرده است که آیا اینها بعد از فیلم، همچنان با هم ماندهاند یا نه. بنابراین باید کمی از دنیای خیال فاصله بگیریم و نگاهی تحلیلی به شخصیت و رابطهی دوازده زوج فیلمهای انیمیشن معروف و پیشبینی سرنوشت آنها در دنیای واقعی بیندازیم.
۱. آنا و کریستوف در یخزده (Frozen)
- محصول ۲۰۱۳، دیزنی
- کارگردان: کریس باک، جنیفر لی
- صداپیشگان: کریستن بل، ایدینا منزل، جاناتان گروف
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ %
- خلاصه داستان: پرنسسی شجاع و خوشبین به نام آنا، با جوانی به نام کریستوف راهی سفری افسانهای در کوهستان میشود تا خواهرش السا را که قدرت یخسازیاش کل قلمرو پادشاهی را در زمستان ابدی گیر انداخته است، پیدا کنند.
شخصیت زن: او پرنسسی از خانوادهی سلطنتی است. پر از شور زندگی، شوخطبع، مسئول و همیشه آمادهی کمک به دیگران. در قسمت اول فیلم، او بیتجربه است، بنابراین خودش و خانوادهاش را به دردسر میاندازد. اما به تدریج یاد میگیرد این دردسر را از سر راه بردارد و از اشتباهاتش درس بگیرد. و با اینکه خواهرش السا در قسمت دوم میمیرد، روح و روانش از هم نمیپاشد. او حاضر است برای کمک به دیگران هر کاری بکند.
شخصیت مرد: او ساده اما مهربان است و طبیعت را از صمیم قلب دوست دارد. به ظاهر کمی دست و پا چلفتی به نظر میآید، اما در واقع، قوی، راستگو و وفادار است. بیشتر زندگیاش را تنها بوده و در ارتباط یا تعامل با آدمها نبوده است و به همین خاطر، یاد گرفته کارهایش را خودش انجام دهد. گاهی میتواند کمی بدخلق، تنبل و حتی خودخواه باشد، اما پشت تمام این اشکالات قلبی رئوف پنهان است.
در کنار هم: کریستوف به آنا بسیار وابسته خواهد بود. نمیتواند در امور دولتی به او کمک کند، اما پشتیبانی عاطفی و باورش در زمان نیاز به آنا کمک خواهد کرد. و آنا هم میتواند کریستوف را مدیریت کند و به او انگیزه دهد.
پیشبینی سرنوشت: همیشه کنار هم میمانند.
۲. راپونزل و یوجین در عروسی گیسوکمند (Tangled Ever After)
- محصول ۲۰۱۲، دیزنی
- کارگردان: نیتان گرنو، بایرن هاوارد
- صداپیشگان: مندی مور، زکری لیوای، آلن داله
- خلاصه داستان: بعد از اتفاقات قسمت اول و فرار راپونزل از برج، حالا او قصد ازدواج با فلین را دارد، اما وقتی اسبشان مکسیموس در حال آوردن حلقههای ازدواج آنهاست، بر اثر حادثهای حلقهها گم میشود.
شخصیت زن: او پرنسسی با قدرتهای جادویی است که جادوگری شیطانصفت او را میرباید. با اینکه تمام زندگیاش ارتباطی با جهان بیرون نداشته و تنها کسی که با او ارتباط داشته مادرخواندهاش بوده، شاد و مهربان است. راپونزل یک شخصیتی افسانهای تمام عیار است. آدمی معمولی در این موقعیت او به احتمال زیاد به اختلال اضطراب اجتماعی یا سندرم استکهلم (پدیدهای روانی که در آن گروگان حس همدلی، همدردی و وفاداری نسبت به گروگانگیر پیدا میکند) دچار میشد.
شخصیت مرد: دزد است، دروغگوست و پسری جذاب است. یوجین برای اینکه چنین باشد دلیل دارد، او رؤیایی در سر دارد. و معصومیت راپونزل و سادگیاش باعث میشود که این دزد جذاب به رؤیایش برسد. اما در آخر، یوجین به صدای قلبش گوش میدهد و کار درست را انجام میدهد.
در کنار هم: این دو تا همینجا هم ثابت کردهاند که حاضرند فداکاریهای زیادی در حق هم بکنند. و حتی این حقیقت که رؤیاهایشان به حقیقت میپیوندد و یک زندگی شاد و ساده را در پیش خواهند گرفت، به این معنا نیست که ازدواجشان از بین برود. آنها رؤیا و هدفی تازه با هم پیدا میکنند و برای رسیدن به آن تلاش میکنند.
پیشبینی سرنوشت: همیشه کنار هم میمانند.
۳. تیانا و ناوین در پرنسس و قورباغه (The Princess and the Frog)
- محصول ۲۰۰۹، دیزنی
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- صداپیشگان: آنیکا نونی رز، برونو کپوس، اپرا وینفری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ %
- خلاصه داستان: شاهزادهای به نام ناوین که به دست جادوگری معروف به مرد سایهای به قورباغه تبدیل شده است، برای شکستن طلسم باید یک پرنسس را ببوسد. اما به اشتباه دختر پیشخدمتی به نام تیانا را به جای پرنسس میبوسد و طلسم کار نمیکند و تیانا هم به یک قورباغه تبدیل میشود.
شخصیت زن: او دختری است که با رؤیایی در سر زندگی میکند. هیچچیز نمیتواند شور و علاقهی او را از بین ببرد. تیانا چ خستگیناپذیر کار میکند، چرا که میداند همهی این کارها را برای پیشرفت زندگی و رسیدن به هدفش میکند.
شخصیت مرد: او شاهزاده است و مردی تنبل. قدر زندگی را نمیداند. و حتی با اینکه تیانا چشمهای او را به روی زندگی باز میکند، واقعاً نمیفهمد که در زندگی همهچیز را نمیتوان فقط با پول، قدرت یا جادو حل کرد.
در کنار هم: این دو به احتمال زیاد از هم جدا میشوند. ناوین خیلی زود از بودن کنار زنی پرکار خسته میشود. و تیانا هم زیادی هدفگراست و درگیر اینکه برای ماجراجویی بعدی با هم کجا باید بروند. این دو با هم فرق دارند و وقتی احساس بینشان کمرنگ شود، نمیتوانند روی هم حساب کنند.
پیشبینی سرنوشت: طلاق توافقی میگیرند.
۴. آسترید و هیکاپ در چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم (How to Train Your Dragon)
- محصول ۲۰۱۰، دریم ورکس
- کارگردان: کریس سندرز، دین دبلوا
- صداپیشگان: جی باروشل، جرارد باتلر، آمریکا فرارا، کریستن ویگ، جونا هیل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ %
- خلاصه داستان: در دنیای افسانهای واکینگها در سرزمینی به نام برک که مدام مورد حملهی اژدهایان قرار میگیرد، وایکینگی نوجوان به نام هیکاپ که جثهی ریزی دارد، آرزو دارد طبق سنت قبیلهاش به یک اژدهاکُش تبدیل شود.
شخصیت زن: او جنگجویی شجاع و باهوش، مسئول و بسیار متعهد به هدفش است. اما وقتی اژدهایان تبدیل به بخشی از زندگی روزانهشان میشود، همچنان قادر به تغییر است. آسترید وفادارترین حامی هیکاپ است. در واقع، مادر هیکاپ حتی فکر میکند تنها کسی که میتواند روی هیکاپ تأثیر بگذارد، آسترید است.
شخصیت مرد: او بچهای است که همیشه به دنبال تأیید پدرش بوده است. اما پدرش هرگز علاقهای به رؤیاها و اهداف پسرش نشان نداده است. در تمام طول داستان، هیکاپ در تلاش است مشکلاتش را به هر طریقی که در توانش است، حل کند. تفکر خارج از چارچوب او را نه کسی میفهمد، نه قدر میداند. اما او نه تنها با این موضوع مشکلی ندارد، بلکه در واقع همین ویژگی او را به سمت عملگرایی سوق میدهد. او به عنوان یک عضو قبیله موفق است.
در کنار هم: این دو با هم جهان اژدهایان و خطرات تازه را کشف میکنند. هیکاپ خیالپرداز است و میداند چطور به آرزوهایش برسد. آسترید دختری فروتن است و حمایت و ایمانش به همسرش به آنها کمک میکند بر تمام چالشها چیره شوند.
پیشبینی سرنوشت: همیشه کنار هم میمانند.
۵. سیندرلا و پسر حاکم در سیندرلا (Cinderella)
- محصول ۱۹۵۰، دیزنی
- کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک، ویلفرد جکسون
- صداپیشگان: لاین وودز، النور آدلی، ورنا فلتون، ویلیام ادوار فیپس، رودا ویلیامز، لوسیل بلیس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ %
- خلاصه داستان: دختری به نام سیندرلا بعد از مرگ والدینش، با نامادری و خواهرهای ناتنیاش، تحت رفتار ظالمانه و خبیثانهای آنها زندگی و در واقع برایشان کلفتی میکند، تا اینکه یک شب در یک جشن با شاهزادهای جوان که پسر حاکم شهر است، ملاقات میکند.
شخصیت زن: او سختکوش و صبور است. پیش خودش فکر میکند تمام بدبختیها و مشکلاتش یک روز خودشان ناپدید میشوند که احتمالاً فکر چندان هوشمندانهای نیست. اما این قصهای افسانهای است، بنابراین به لطف جادو و شانس، همهچیز طبق آرزوی سیندرلا پیش میرود.
شخصیت مرد: او لوس و گیج است. اگر سیندرلا کفشاش را در قصر جا نمیگذاشت، هیچ معلوم نیست چطور میتوانست او را پیدا کند. اما به هر حال تلاش زیادی برای پیدا کردنش میکند. الحق که یک شاهزاده است؛ همهچیز را در لحظه میخواهد.
در کنار هم: این دو بیشک جفت خوبی برای هم نیستند. شاهزاده زیادی بیفکر است و احتمالاً به جای حل مشکلاتشان، آنها را نادیده میگیرد. سیندرلا زیادی خجالتی است و نمیتواند حرفی از مسائل روزمره پیش بکشد، بنابراین همچنان امیدوار است همهچیز خودش یک روز درست شود.
پیشبینی سرنوشت: اینها حتماً مشکل خواهند داشت، اما این مشکلات بعدتر در رابطهشان به وجود میآید. سیندرلا خودش را در خانه حبس میکند و کسی به دادش نمیرسد. و شاهزاده به زودی معشوقهای پیدا میکند یا شاید حتی سیندرلا را طلاق دهد.
۶. آلوا و جسپر در کلاوس (Klaus)
- محصول ۲۰۱۹، نتفلیکس
- کارگردان: سرخیو پابلوس
- صداپیشگان: جیسون شوارتزمن، جی. کی. سیمونز، رشیدا جونز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ %
- خلاصه داستان: جسپر یوهانسون پسر بیمسئولیت و راحتطلب مالک شرکتی پستی است که به اجبار پدرش و تهدید محرومیت از ارث خانوادگی مجبور میشود به ادارهی پست جزیرهای به اسم اسمیرنزبرگ در نزدیکی قطب شمال برود و رکورد ارسال شش هزار نامه را در یک سال ثبت کند. آنجا با یک ماهی فروش سابقاً معلم آشنا میشود و میفهمد شرایط از چیزی که به نظر میرسد، سختتر است.
شخصیت زن: اولش، کمی نامهربان و تلخ است و تنها آرزویش این است که هرچه زودتر از جزیره برود. چرا که رؤیایش، یعنی آموزش به کودکان، با ذهنیت بومیهای جزیره نقش بر آب شده است. بعد از آشنایی با جسپر، دوباره به هدفش امیدوار میشود و یاد میگیرد دوباره از زندگی لذت ببرد.
شخصیت مرد: او لوس، بازاری و خودخواه است. اما هرچه قصه جلوتر میرود، میتوانیم ببینیم که توانایی همذاتپنداری هم دارد، حتی باهوش است و بسیار اهل ماجراجویی. از ابراز احساسات واقعیاش نمیترسد. البته در زندگی واقعی این شکل تحول تقریباً غیرممکن است.
در کنار هم: این دو همدیگر را تغییر میدهند و به بهترینِ خودشان تبدیل میشوند. البته در زندگی واقعی کم پیش میآید دو انسان ناامید به هم برسند و بدون هیچ دلیلی عاشق هم شوند.
پیشبینی سرنوشت: همیشه با هم میمانند.
۷. آریل و اریک در پری دریایی (The Little Mermaid)
- محصول ۱۹۸۹، دیزنی
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- صداپیشگان: جودی بنسون، کریستوفر دانیال بارنز، پت کارول، کنت مارس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ %
- خلاصه داستان: آریل، پری دریایی خوشصدایی است که مایل به دیدن زندگی خارج از آبهاست. او به رغم خواستهی پدرش که حاکم قلمرو زیر آّب است، به سطح آب میآید، شاهزادهی جوان کشتی شکستهای به نام اریک را از مرگ نجات میدهد و دلباختهاش میشود.
شخصیت زن: او صادق و ساده است و به عواقب کارهایش فکر نمیکند. کارهایش را از روی هوس انجام میدهد. به شاهزاده علاقهمند میشود، بنابراین باید او را به دست آورد و به اینکه بر سر پدرش، وسایلش و خودش روی خشکی که هیچ شناختی نسبت به آن ندارد چه میآید، اهمیتی نمیدهد. در زندگی واقعی، چنین شخصیتی زیاد عمر نمیکند.
شخصیت مرد: او عاشق ماجراجویی است. خیلی باهوش نیست و نسبت به سلطنتش هم مسئولیتپذیر نیست. صدای دختری ناشناس که او را نجات داده است، میشنود و حاضر است درجا با او ازدواج کند.
در کنار هم: این زوج، هر دو خیالپردازند و نمیتوانند از پس مشکلات خودشان برآیند. اریک به سفر میرود و آریل به دنبالش. اما نمیتوان مطمئن بود که رابطهشان تا ابد دوام خواهد آورد یا نه.
پیشبینی سرنوشت: دو حالت دارد. یا به خوشی تا ابد با هم زندگی میکنند، چون هیچکدام باهوش نیستند یا خیلی زود از هم جدا میشوند، چون خیلی هم را نمیشناسند. و اریک به احتمال زیاد از آریل خسته میشود.
۸. بل و شاهزاده در دیو و دلبر (Beauty and the Beast)
- محصول ۱۹۹۱، دیزنی
- کارگردان: گری تروزدیل، کرک ویس
- صداپیشگان: پیج اوهارا، رابی بنسون، ریچارد وایت
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ %
- خلاصه داستان: شاهزادهای مغرور با طلسم یک پیرزن به دیو تبدیل میشود. او باید عشقی دوطرفه را تجربه کند تا طلسم از بین برود. او و بل، که دختری مهربان و کتابخوان است و به دنبال پدرش سر از قصر شاهزاده درآورده است، به هم علاقهمند میشوند و طلسم از بین میرود.
شخصیت زن: پدر بل مخترعی نه چندان موفق است، اما دخترش را از صمیم قلب دوست دارد. بل، با اینکه باسواد و داناست، دوستان زیادی ندارد و کتاب را به ارتباط با دیگران ترجیح میدهد. او از توجه محبوبترین پسر شهر در عذاب است و حاضر است برای پدرش هر کاری بکند.
شخصیت مرد: او بدخلق است و بسیار صریح و بیفکر. هیچ بویی از مهر و محبت نبرده است و آدمها را از روی ظاهرشان قضاوت میکند و دقیقاً به همین خاطر، خودش تبدیل به یک هیولا شده است. برای اینکه طلسمش برداشته شود، باید دختری را پیدا کند که شخصیت او را دوست داشته باشد، نه ظاهرش را. هیچ تغییری در زندگی او رخ نمیدهد، تا زمانی که بل را میبیند.
در کنار هم: این طلسم است که این دو را به هم پیوند میزند. اینطور به نظر میرسد که بل بیشتر تحت تأثیر کتابخانهی شاهزاده قرار گرفته است تا تلاشی که او برای انسان شدن به خاطر او میکند. شاهزاده همچنان او را دوست خواهد داشت، اما بل احتمالاً خیلی زود از او خسته میشود و به دنبال ماجراجوییهایی میرود که همیشه آرزویش را داشت.
پیشبینی سرنوشت: دو حالت دارد. یا شاهزاده دنبال عشقش همهجا میرود و این دو تا ابد با هم زندگی میکنند. یا بل به این نتیجه میرسد که بیشتر از عشق، ماجراجویی میخواهد و شاهزاده را ترک میکند.
۹. فیونا و شرک در شرک (Shrek)
- محصول ۲۰۰۱، دریم ورکس
- کارگردان: اندرو آدامسون، ویکی جنسون
- صداپیشگان: مایک میرز، کامرون دیاز، ادی مورفی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ %
- خلاصه داستان: شرک غول تنهایی است که در یک مرداب زندگی میکند. یک روز متوجه میشود که تمام شخصیتهای کارتونی که حاکم بدجنس آنها را از خانهشان رانده است، به خانهی او هجوم آوردهاند. شرک برای به دست آوردن دوبارهی سکوت و خلوت خانهاش تصمیم میگیرد پرنسسی را که در برجی طلسم و زندانی شده است، نجات دهد و پیش حاکم بیاورد. شرک به همراه الاغی که به تازگی با هم دوست شدهاند، موفق میشود به برج برسد و پرنسس را نجات دهد. اما به جای تحویل دادنش به حاکم شهر، عاشق او میشود.
شخصیت زن: او پرنسسی است که در یک برج در خیال عشق، منتظر شاهزاده یا شوالیهی سوار بر اسب سپید است. چیزی دربارهی دنیای واقعی نمیداند. طلسمی دارد که باعث میشود شبها به غول تبدیل شود. او بسیار فعال و قوی است، اما به خاطر ظاهرش، عزت نفس پایینی دارد. تنها به لطف یک غول دیگر است که میفهمد ظاهر همهچیز نیست.
شخصیت مرد: او غولی تنها و خسته است. کمی حساس است و زیر نقاب «من به کسی نیاز ندارم» پنهان شده است و لجباز و خودخواه هم به نظر میرسد. او به غیر از خانهاش به هیچ چیز دیگری علاقه نداشت و قصد هم نداشت چیزی را در زندگیاش تغییر دهد. تنها به این دلیل به دنبال فیونا رفت، چون میخواست خانهاش را پس بگیرد، اما بعد عاشق او شد و فهمید که خانه مهمترین چیز زندگی نیست.
در کنار هم: این زوج جفت بسیار خوبی برای هم هستند. رابطهشان هر دو طرف را راضی نگه میدارد و هر دو یکدیگر را همانطور که هستند، میپذیرند. این دو به رغم تردیدهایی که دارند، تمام مشکلاتشان را با موفقیت حل میکنند.
پیشبینی سرنوشت: همیشه با هم میمانند.
۱۰. جاسمین و علاءالدین در علاءالدین (Aladdin)
- محصول ۱۹۹۲، دیزنی
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- صداپیشگان: اسکات وینگر، رابین ویلیامز، لیندا لارکین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ %
- خلاصه داستان: علاءالدین پسر فقیری است که عاشق پرنسس جاسمین شده است. او ابتدا با کمک چراغ جادو تظاهر میکند که شاهزاده است، اما به زودی متوجه میشود که گفتن حقیقت اهمیت بیشتری دارد. نهایتاً علاءالدین با صداقت و خوشقلبی خود میتواند با پرنسس ازدواج کند.
شخصیت زن: او پرنسسی است که همچون پرندهای در قفسی از جنس طلاست. ثروت دارد، اما آزادی ندارد و میخواهد روی پای خودش زندگی کند و تصمیماتش را خودش بگیرد. مغرور است و نمیخواهد به دستور کسی عمل کند. این تا حدی تقصیر پدرش است؛ زیادی از او حمایت کرده است که این هرگز برای بچه خوب نیست. او فقط زندگی در قصر را میشناسد و پدرش حتی متوجه مشکلاتی که طوطی قصر به وجود میآورد نیست. اما در نهایت کنترل زندگیاش را به دست میگیرد و زندگیاش را عوض میکند.
شخصیت مرد: او دزد است، چون چارهی دیگری ندارد. او در خیابان بزرگ شده است و باید برای زنده ماندن بجنگد. علاءالدین اما در این زندگی سخت مهربانیاش را از دست نداده که این در درازمدت به نفعش است. او زیاد اعتماد به نفس ندارد و به همین خاطر است که نمیتواند باور کند دختری مثل جاسمین از او خوشاش بیاید، چرا که چیزی ندارد به این دختر بدهد.
در کنار هم: این دو جفت بسیار خوبی برای هم هستند. علاءالدین چشم جاسمین را به زندگیای باز میکند که تا به حال ندیده است و جاسمین به او یادآوری میکند که در زندگی چیزهای بهتری از پول هم وجود دارد.
پیشبینی سرنوشت: همیشه با هم میمانند.
۱۱. هرکول و مگارا در هرکول (Hercules)
- محصول: ۱۹۹۷، دیزنی
- کارگردان: ران کلمنتس، جان ماسکر
- صداپیشگان: تیت داناوان، دنی دویتو، سوزان ایگن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ %
- خلاصه داستان: زئوس، شاه خدایان برای به دنیا آمدن پسرش هرکول، جشنی میان خدایان برگزار میکند. هادس، برادر زئوس که خدای جهان مردگان است، به زئوس حسودی میکند و طی نقشهای فرزندش را میدزدد و تقریباً قدرت خدایی او را از بین میبرد. پیرزن و پیرمردی او را پیدا کرده و بزرگ میکنند، تا اینکه او روزی با رفتن به معبد زئوس متوجه زادگاه اصلی خود میشود.
شخصیت زن: او از کسی که زمانی دوستش داشته، خیانت دیده است. محبوبش روح او را به هادس فروخت. به همین خاطر از مردها ناامید است و نسبت به دنیا بدبین. او باهوش است و تنها چیزی که میخواهد آزادی است. وقتی با هرکول آشنا میشود، میفهمد همهی مردها مثل هم نیستند.
شخصیت مرد: او بچهای است که میخواهد هر طور شده به کوه اُلمپوس برگردد. همچون تمام مردان، او هم به کارها و قدرتش میبالد. اما هرکول کمی مثل بچههاست. از سویی، وقتی محبوبش در خطر میافتد، بالغ میشود. او آماده است از جان خود و شانسش برای زندگی ابدی بگذرد.
در کنار هم: با توجه به اینکه، هر دو آنها میخواهند زندگیشان را فدای هم کنند، بدون شک عاشق یکدیگرند.
پیشبینی سرنوشت: همیشه با هم میمانند.
۱۲. هاول و سوفی در قلعه متحرک هاول (Howl’s Moving Castle)
- محصول ۲۰۰۴، استودیو جیبلی
- کارگردان: هایائو میازاکی
- صداپیشگان: چیکو بایشو، تاکویا کیمورا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ %
- خلاصه داستان: جنگ بزرگی اتفاق میافتد و پادشاه از تمامی جادوگران میخواهد در این جنگ او را همراهی کنند. اما جادوگری به نام هاول از این امر امتناع میکند و به مبارزه با بمبافکنهای جنگی برمیآید. در این میان دختری که او را دوست دارد سعی در باطل کردن طلسم هاول دارد که همان قلب هاول است.
شخصیت زن: او یک دختر معمولی ناشی و معتاد به کار است. اعتماد به نفس ندارد و فکر میکند جذاب نیست، اما عملگراست. مهربانی و نگاه واقعبینانهاش به او کمک میکند از پس تمام مشکلات زندگی برآید، حتی طلسم یک جادوگر.
شخصیت مرد: او جادوگری تنها و قدرتمند است که در بچگی روحش را به شیطان فروخته است. اما به رغم همهی اینها، از نگاه دیگران جذاب و دلرباست. او همچنین اهمیت زیادی به ظاهرش میدهد و یکدنده، خودرأی و مغرور است. او بزدل است و از مسئولیت میترسد.
در کنار هم: هاول به صوفی کمک میکند زیباییاش را ببیند. عشق و علاقه نثارش میکند. و صوفی به هاول جرئت میدهد که از مسئولیتپذیری نترسد و عملاً روحش را نجات میدهد.
پیشبینی سرنوشت: همیشه با هم میمانند.
منبع: brightside
فقد هاول وصوفییی رو عشق است
فکر کنید شاهزاده، سیندرلا رو از قصر بندازه بیرون😂چقد دل نامادریش اینا خنک بشه نه؟
این واقعا از نظر یه زن بالغ و دور از دنیای بچگانه صحیحه مخصوصا درباره ی سیندرلا که شاهزاده کلا بخاطر زیبایی اون مسخش میشد وگرنه اونها حتی اخلاق همدیگرو هم نمیشناختن و به قطع اگه همچین داستانی حقیقت داشت تاحالا صدبار جدا شده بودن😖
خب اینکه میان توی انیمیشن ها یکاری میکنن ادمای خیلی متفاوت یا با اختلاف طبقاتی زیاد بهم برسن از عمده چونکه میخوان به بچه ها یاد بدن و بگن که اختلاف طبقاتی تفاوت ها و… چیزای دیگه اصلا مهم نیستن و نباید روی روابط تاثیر بذارند و بنظر من پایان همشون هم خوشه
بنظرم که شماره ۳ و ۵ و ۷ و ۸ رو چرت گفته چون همه این شخصیتها وقتی به هم رسیدن همه خصوصیت های بدشون(تازه اگه داشتن) بحاطر همدیگه کنار گذاشتن تا خوشبخت شن
اصلاً این انیمیشن ها برای کودکان ساخته نشده است و به قصههای پریان ربطی نداره و مثلا پوکوهانتس برای ۱۵ بالا ساخته شده انیمیشن اصلاً ربطی به مخاطب کودکان فقط نداره کارتون توت فرنگی کوچولو و پوکویو و… رو بهش میگن برنامه کودک برای کودکان ساخته شده این کار تونها رو اما بیشتر بزرگسالان دیدن تو خارج و ایران و من داستان بچه گانه ای توشون نمی بینم
وا یعنی چی که از لحاظ روانشناسی بخوای تجزیه تحلیل کنی بگی رابطه ی اینا به جایی نمیرسه،، خوشیختی به اینا نیس،،اتفاقا اگه نگاه دوران کودکیمون ادامه داشت باهامون و از دیدگاه خوشبینانه و رویاهامون دست برنمیداشتیم حتما اون رویاها به حقیقت میپیوستن و زندگی رویایی ممکن میشد
تحلیلی که از رابطه های دیزنی داشتید واقعا عالی بود.🐳💕
مررسی جالب بود چه جالب که به این موضوع پرداختین مرسی تحلیل جالبی بود
تموم شد خیلی تاثیر گذار بود جمع کنین برید درساتونو بخونید به زندگیتون برسید😂
عالی بود و جالب!
خوب بود اما یه چیز خیلی ذهنمو درگیر کرد!
واقعا هیچکس نمی خواست داخل کامنتا بگه که قلعه متحرک هاول یه انیمه و برای استدیو جیبی است نه یک انیمیشن از کمپانی دیزنی؟
دوستان قلعه هاول یک انیمه سینمایی تولیده استدیو جیبلی ست و هایائو میازاکی سازنده محترم این انیمه بسیار زیبا و دوستداشتنی هستند.
😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁😁