«پریسیلا» یا «الویس»؛ کدام فیلم به واقعیت نزدیکتر است؟
«الویس» و «پریسیلا»، که به ترتیب در سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ میلادی اکران شدند، هر یک دیدگاه متفاوتی نسبت به زندگی خوانندهی مشهور به سلطان راک یعنی الویس پرسلی، و رابطهی او با پریسیلا بولیو پرسلی ارائه میدهند. مجققان و الویسشناسان با بررسی این دو فیلم دست به مقایسه زده و مشخص کردهاند کدام یک از آنها به واقعیت نزدیکتر است، «پریسیلا» یا «الویس».
تصورش سخت است که چگونه دو فیلم با موضوع تقریبا یکسان، تا این اندازه با هم تفاوت داشته باشند. فیلم «الویس» به کارگردانی باز لورمن که در سال ۲۰۲۲ میلادی روی پرده رفت، ظهور، اوج و سقوط خواننده را در مقیاسی بزرگ به تصویر میکشد و بیشتر تمرکز خود را بر رابطهی پیچیدهی الویس با کلنل تام پارکر، مأمور برنامهها و نزدیکترین فرد به الویس میگذارد که شخصیت او در این فیلم توسط تام هنکس به تصویر کشیده شده است.
فیلم «پریسیلا» که سال بعد آمد، به نویسندگی و کارگردانی سوفیا کاپولا و بر اساس خاطرات پریسیلا پرسلی، همسر الویس، ساخته شده است که مانند سایر فیلمهای این کارگردان، اقتباسی رویایی و صمیمی است که بر زندگی پریسیلا تمرکز میکند؛ دختری که برای ۱۴ سال یکی از نزدیکترین افراد به الویس و به قولی، شریک زندگی او محسوب میشد. اما پرسش اینجاست که کدام یک از این فیلمها به واقعیت نزدیکتر است؟
پیش از آن که به مقایسهی این دو بپردازیم، خوب است با هر یک از فیلمها آشنا شویم تا قضاوت بهتری نسبت به درستی یا نادرستی آنها داشته باشیم. باید در نظر داشت که «پریسیلا» و «الویس» تفاوتهای بسیاری دارند که هم به داستانپردازی و هم به شیوهی کارگردانی آنها بازمیگردد. همین اختلافات میتواند میانبری برای ما باشد که ما را به سمت پاسخ پرسش اصلیمان هدایت میکند.
تفاوتهای فیلم «الویس» و «پریسیلا»
فیلم «الویس» ویترینی است از تمام زندگی الویس پرسلی، شامل دستاوردهای موسیقایی، شهرت، آشفتگیهای پشت صحنه، تأثیر اجتماعی و فرهنگی او. این ساختهی باز لورمن سفری است به تاریخ موسیقی امریکا و ظهور یکی از هنرمندان کلاسیک و نمادین که امروزه مقامش دیگر به حد قداست رسیده است. درمقابل، «پریسیلا» مشخصا هدف خود را بر نشان دادن دورهای خاص از زندگی دختری جوان قرار داده که از شیفتگی کودکانهی او نسبت به یک خوانندهی افسانهای راک شروع کرده و در جریان این مسیر، همزمان داستانی شخصی از بلوغ و عاشقگی تعریف میکند.
کاراکترها در فیلم «الویس» ۲۰۲۲ اغلب با دقت و ظرافت زیادی به تصویر کشیده شدهاند و تیم لورمن مدت زیادی را صرف فرایند پیشتولید آن کردند تا از درستی بازنماییها اطمینان حاصل کنند. با این وجود، این فیلم کلنل تام پارکر را به عنوان یک شخصیت فریبکار نشان میدهد که از آسیبپذیری الویس سوءاستفاده کرده و مسیر حرفهای او را به سمت و سوهایی که خودش میخواهد سوق میدهد. لورمن با نشان دادن رابطهی پیچیدهی بالادست و پاییندست که بین الویس و کلنل پارکر وجود داشت، بر جنبهای از زندگی این ستاره دست میگذارد که او را در دوراهی بین هنر یا پول رها میکند. «الویس» با موضوعاتی چون جاهطلبی، فریب، جنبههای تاریک شهرت و تأثیر مهمی که موسیقی میتواند بر جامعه داشته باشد سروکار دارد و نشان میدهد برای ستاره شدن باید هزینههای گزافی پرداخت که همه توانایی آن را ندارند. رسیدن به چنین جایگاهی از قدرت و شهرت فرایندی دوسویه است؛ هم تغییرات فرهنگی به بار میآورد و هم شخصیت افراد را دگرگون میکند.
فیلم «پریسیلا» اما آن قدرها به جنبهی شغلی و حرفهای الویس کاری ندارد و آنطور که از نام این فیلم برمیآید، داستان را با محوریت پریسیلا، همسر پرسلی، روایت میکند. اما خلاف آنچه شاید توقعش را داشته باشید، قرار نیست در این فیلم با صحنههای عاشقانه و لحظات رمانتیک روبهرو شوید. فیلم کاپولا با رویکردی واقعگرایانه از نبود بالانس قدرت در رابطهی این دو نفر حرف میزند و پریسیلا را به صورت زنی نشان میدهد که در تنگنایی گیر افتاده که به تدریج هویت او به عنوان زنی مستقل را زیر سوال میبرد. چالشهای زندگی الویس و پریسیلا درنهایت به سرخوردگی پریسیلا در این رابطه منجر شده و ازدواج آنها را به پایان میرساند.
این دو فیلم از نظر بصری و کارگردانی هیچ شباهتی به هم ندارند. یکی فیلم لورمن است که الویسی پرانرژی و پرزرق و برق ساخته تا شکوه دنیای شهرت را به مخاطب نشان دهد. کاتهای کوتاه و سکانسهای سریع از ویژگیهای اصلی سبک کارگردانی باز لورمن هستند که لحظاتی هیجانانگیز، نفسگیر و پرهرج و مرج خلق میکنند. رنگهای تند، لباسهایی چشمگیر پر از تزئینات خیرهکننده و حرکات سریع دوربین به خوبی شخصیت الویس، به ویژه کاراکتر او بر روی صحنه را بازتاب میدهند.
کاپولا اما به خاطر فیلمهای ظریف و شخصی، و کارگردانی بیعجله و جریان کند فیلمهایش شناخته میشود. او ترجیح میدهد بیننده را در تفکرات قهرمان داستان غرق کند و او را به دنیای درونی نقش اصلی خود، در اینجا پریسیلا ببرد. سبک مینیمالیست، نورپردازی ملایم، نماهای نزدیک، همهی اینها توجه مخاطب را به کشمکشهای درونی پریسیلا و تجربههای ناگفتهی او جلب میکنند. در «پریسیلا» نگرانیها، دغدغهها، آرزوها و فداکاریهای زنی جوان نشان داده میشود که درنهایت درک میکند برای حفظ نام نیک همسرش، باید فداکاری کرده و بخشی از هویت خود را انکار کند. میدانیم که بهترین فیلمهای سوفیا کاپولا آنهایی هستند که به موضوعاتی چون بلوغ، زنانگی و چالشهای زنانه در جامعهی امروز و دیروز ما میپردازند. «پریسیلا» نیز به سبک اغلب آثار این کارگردان، زاویه نگاهی فمینیستی به داستان رابطهی الویس و پریسیلا در پیش میگیرد و عرفها و انتظارات اجتماعی از زنان در این دوره را زیر سوال میبرد.
کدام فیلم به واقعیت نزدیکتر است؟
«پریسیلا» محصول سال ۲۰۲۳ میلادی از کتاب خاطرات پریسیلا پرسلی به نام «الویس و من» که اولین بار در سال ۱۹۸۵ میلادی منتشر شده الهام گرفته است؛ اما کلیدواژهی اصلی همینجاست: «الهام» گرفته است! بنابراین، فیلم کاپولا یک اقتباس سینمایی کاملا وفادار به کتاب به حساب نمیآید. البته فیلم در داستان اصلی خود از روند کتاب پیروی میکند: «پریسیلا» از نظر خط زمانی و رویدادهای کلیدی به کتاب وفادار بوده و اتفاقاتی مثل ملاقات پریسیلای نوجوان با الویس، رابطهی عاشقانهی آنها، زندگی در ملک گریسلند و در پایان جدایی آنها را به تصویر کشیده است. مانند کتاب «الویس و من»، فیلم کاپولا هم بر عاملیت زنانه، سرکوب شدن در یک فضای مردسالارانه و فداکاریهایی که اغلب از زنان انتظار میرود برای حفظ رابطه انجام دهند تأکید کرده و پیچیدگیهایی که شهرت با خودش به زندگی فرد میرود، و درنهایت تأثیر آن بر رشد شخصی را بررسی میکند.
با این حال، فیلم به سرعت از بعضی رویدادها عبور کرده، شخصیتهایی جدید به داستان اضافه میکند و نقش برخی دیگر را برجستهتر از آنچه بودهاند جلوه میدهد تا خاصیت دراماتیک داستان را تشدید کند. در حالی که «پریسیلا» رفتار کنترل کننده و جنبههای تاریکی از شخصیت الویس نشان میدهد، خلاف کتاب «الویس و من» هیچ حرفی از اعتیاد او به مواد مخدر و مشکلات شخصی که الویس با آنها دست و پنجه نرم میکرد نمیزند. همچنین، فیلم در مقایسه با کتاب، که به شغل و شهرت الویس نیز پرداخته است، خط داستانی خود را به پریسیلا و دوران زندگی او با الویس پرسلی محدود میکند.
تاجایی که میدانیم دختر الویس و پریسیلا به نام لیزامری پرسلی اصلا از نحوهی بازنمایی زندگی والدینش در فیلم کاپولا راضی نبود. نکتهی مهم اینکه کتاب زندگینامهای لیزامری هم قرار بود همین روزها بیاید؛ اما مرگ ناگهانی او انتشار آن را به تأخیر انداخت. گفته شده این کتاب، که فعلا عنوان رسمی برای آن اعلام نشده است، بر رابطهی لیزامری با پدر و مادرش، ازدواج خودش با مایکل جکسون و نیکولاس کیج و غم از دست دادن پسرش تمرکز میکند. فعلا دختر لیزامری مسئولیت تکمیل این کتاب را بر عهده گرفته و به نظر میرسد در اکتبر سال ۲۰۲۴ میلادی منتشر خواهد شد.
در برابر فیلم «پریسیلا»، که اساسا یک فیلم زندگینامهای است و بخش اعظم داستان خود را از یک کتاب واحد اقتباس کرده، فیلم «الویس» را داریم که مستقیما بر اساس هیچ کتابی ساخته نشده، اما از منابع مختلفی بهره برده است؛ منابعی مثل کتابهای زندگینامهای، مستندها و گزارشهای تاریخی. از جمله مهمترین این منابع بیوگرافی کلنل و پرسلی است که در کتاب «الویس پرسلی: زندگی» نوشتهی پیتر گورالنیک به تفصیل توضیح داده شده است. لورمن برای بخشهای مربوط به رابطهی بین الویس و تام پارکر، مدیر برنامههایش، این کتاب را مد نظر خود قرار داده است.
کتاب «آخرین قطار به ممفیس: ظهور الویس پرسلی»، که به زندگی الویس از بدو تولد تا اوایل ۲۰ سالگی و اولین روزهای زندگی حرفهای او میپردازد، «عشق بیقید: الویسزدایی از پرسلی» که ادامهای بر کتاب قبلی به حساب میآید و نیمهی دوم زندگی الویس تا افول او در دههی هفتاد میلادی و مرگ زودهنگامش را پوشش میدهد، دو کتاب دیگر نوشتهی پیتر گورالنیک هستند که تصویر دقیقی از پرسلی ارائه میدهند. «الویس و زنانی که دوستش داشتند» نوشتهی آلانا نش نیز نگاهی به روابط عاشقانهی الویس در طول زندگیاش، از اولین دوستیها تا ازدواج با پریسیلا و جنجالهای بعدی، میاندازد که البته به نظر نمیرسد کتاب دقیقی باشد و بیشتر مثل بخش شایعات مجلات زرد میماند؛ اما برای بخشهای مربوط به رابطهی الویس با پریسیلا مورد استفاده قرار گرفته شده است.
به طور کلی میتوان گفت که بخشهای مربوط به اوایل شهرت الویس، رابطهی او با کلنل پارکر و اقامت در لاس وگاس در فیلم «الویس» به صورت دقیقی به تصویر کشیده شدهاند، اما صرفا از نشان دادن جزئیات آنها صرف نظر شده است. البته در ماجرای کنسرت ۱۹۷۰ میلادی در هیوستون کمی اغراق شده و قضیه بیش از اندازه دراماتیک جلوه داده شده است. همچنین در حق کلنل تام پارکر بیانصافی شده و داستان به گونهای رابطهاش با الویس را به تصویر میکشد، انگار که الویس کاملا تحت تأثیر خواستههای پارکر بوده است.
مقایسهی بازنمایی از پادشاه راک در هر دو فیلم
تقریبا تمام کارشناسانی که بر روی زندگی الویس پرسلی کار کردهاند معتقدند که به طور کلی، آستین باتلر که الویس را در فیلم لورمن به تصویر میکشد، بازنمایی بهتری از رفتارهای این خواننده به اجرا میگذارد؛ برای مثال، جف شرمبز (Jeff Schrembs)، که صاحب یکی از بزرگترین مجموعههای شخصی الویس پرسلی در دنیاست، دربارهی باتلر گفته است که «حرکات، جزییات تکان دادن دستها و رقصهای او [باتلر] با الویس مو نمیزند.» نویسندهی کتاب «کودکعروس: داستان ناگفتهی پریسیلا بولیو پرسلی» نیز اجرای باتلر را ستوده و آن را بازنمایی پیچیده، کاریزماتیک و در عین حال، مهربانی از شخصیت الویس واقعی میداند که کاراکتر پیچیده و اغلب رفتارهای متناقضی داشت. الویس در این فیلم به عنوان یک شخصیت اسطورهای، یک ستارهی جذاب که با چالشهای درونی خود دست و پنجه نرم میکند به تصویر کشیده شده است. با اینکه فیلم لورمن اشارهای هرچند کوتاه به لحظات تاریکتر زندگی الویس میکند، اما بیش از هر چیز به نبوغ هنری، موسیقی و تأثیرات پرسلی بر فرهنگ عامهی جامعهی زمان خود تأکید دارد.
در مقابل، الویسی که در فیلم «پریسیلا» به تصویر کشیده شده و نقش آن را جیکوب الوردی بازی میکند، بازنمایی بسیار ضعیفی است. در این فیلم الویس از دریچهی چشم پریسیلا روایت میشود که در ابتدا انسانی جذاب است و به تدریج به فردی ترسناک با پیچیدگیها و ایرادات بسیار مبدل میگردد. این شخصیت در لحظاتی از فیلم کاپولا، برای کسی که الویس را به خوبی میشناسد تقریبا خندهدار میشود؛ او در اغلب صحنهها به صورت متجاوزی در کمین جلوه کرده است و هیچ ردی از ظرافت، جادو و حساسیتی که در شخصیت الویس بود در «پریسیلا» دیده نمیشود. به نظر میرسد که کاپولا تا جای ممکن از قهرمانپرستی پرهیز کرده و بر رفتار کنترلگر پرسلی که زندگی پریسیلا را تحت تأثیر قرار داده بود تأکید میکند.
در مقابل انتقاداتی نیز نسبت به اجرای باتلر وجود دارد. میدانیم که آستین باتلر برای بازی در نقش الویس پرسلی برای مدت زیادی روی حرکات بدنی و شیوهی گفتار این خواننده کار کرد؛ به طوری که مدتها پس از پایان فیلبمرداری هنوز میشد صدا و نحوهی خاص صحبت کردن الویس را در بیان باتلر شنید. با این وجود، مهمترین نویسندهی کتابها دربارهی زندگی پادشاه راک معتقد است که الویسی که به دست باتلر به روی صحنه آمد هرگز آن زیبایی خاص او را نداشت و این بازیگر هرگز موفق نشد صدای الویس را بازسازی کند. در مقابل، با اینکه قد بلند جیکوب الوردی بیش از هر چیز دیگری توجهات را به خود جلب میکند، اما شیوهای که او در ادای کلمات به کار میگیرد دقیقا مثل خود پرسلی است که کلمات را جویدهجویده زمزمه میکرد. به نظر این نویسنده الوردی تنها بازیگری است که تاکنون موفق به بازسازی این جنبه از شخصیت این ستارهی موسیقی شده است.
مقایسهی بازنمایی از پریسیلا در هر دو فیلم
اولیویا دیجونگ بازیگری است که نقش پریسیلا را در فیلم ۲۰۲۲ به تصویر میکشد. به عقیدهی کارشناسان، این بازیگر با اینکه توانسته پریسیلای جذابی تحویل مخاطب دهد، اما در نهایت چندان اجرای قانعکنندهای نداشته است. در کنار او کیلی اسپینی را داریم که ستارهی فیلم کاپولا است که در انتقال احساسات ضدونقیض و گاه کودکانهی همسر پرسلی کاملا موفق شده است. او در اجرای خود زنی را به تصویر میکشد که همیشه در انتظار و به پای الویس نشسته و درعینحال، در قفسی گیر افتاده که شاید آرزوی بسیاری از دختران همسن خودش بوده است.
البته انتقاداتی نیز به کاپولا شد که چرا تغیر و تحولات ظاهری پریسیلا را به نحوی نشان میدهد که انگار این دختر تنها عروسک خیمهشببازی در دست الویس بوده و هیچ اختیاری از خود نداشته است؛ برای نمونه، با اینکه ظاهر پریسیلا پیش از آنکه به گریسلند وارد شود تا حدود زیادی به واقعیت نزدیک است، اما اینکه او یکشبه رنگ عوض کرده، آرایش غلیظ میکند و موهایش را به آن شکل خاص میبندد، اغراقشده است. درست است که پریسیلا میخواست خود را به شکلی آرایش کند که الویس میپسندد، اما پریسیلا خود در این تغییرات ظاهری نقش داشت و عامدانه چهرهی خود را مانند زنی بالغ آرایش میکرد؛ حال آنکه نسخهی کاپولا واقعیت را به گونهای تحریف میکند کهرابطهی الویس و پریسیلا ناهنجار نشان داده میشود.
اولین ملاقات الویس و پریسیلا
نکتهی مهمی که به نظر میرسد فیلم «الویس» میخواهد از بینندگان خود مخفی کند، این واقعیت است که پریسیلا زمانی که با الویس آشنا شد تنها چهارده سال داشت؛ از این رو، «الویس» لورمن به سرعت از ماجرای اولین ملاقات او با پریسیلا عبور میکند. در مقابل، همانطور که در نقد فیلم «پریسیلا» هم اشاره کردیم، کاپولا بر این بخش داستان تمرکز ویژهای کرده و نشان میدهد که یکی از دوستان الویس از پریسیلا میخواهد تا به یک مهمانی در خانهی او برود. البته این داستان به شدت از سوی والدین پریسیلا نفی شده است. طبق تحقیقات دربارهی زندگی این زن، مشخص شده است که مادر او طرفدار دوآتشهی الویس پرسلی بوده و هیچ مشکلی نداشته که دخترش با الویس قرار بگذارد و تا پاسی از شب را با هم بگذرانند. با این وجود خوب است بدانید مسئلهی سن پریسیلا حتی اطرافیان الویس را به وحشت انداخته بود. هیچیک از آنها تا مدتها حاضر نمیشدند دراینباره مصاحبه کنند و حتی یکی از مدیر برنامههای الویس به یاد میآورد که دربارهی پریسیلا به الویس هشدار داده بود: آخرش همهمان از زندان سردرمیآوریم!
یک بخش داستان پریسیلا که کاپولا از نشان دادن آن غفلت کرده است، علاقه و اشتیاق دخترک برای ملاقات پادشاه راک بوده است. پریسیلا به محض اینکه پایش را به آلمان گذاشت فقط و فقط میخواست الویس را ملاقات کند. در آن زمان او در این قضیه تنها نبود و موج طرفداران این خواننده سربهفلک میکشیدند. اما سوفیا کاپولا تصویری از پریسیلا نشان میدهد که انگار او هیچ ایدهای از اینکه الویس کیست ندارد و تنها به دست سرنوشت سر راه این ستاره سبز شده است.
رابطهی الویس و پریسیلا
هر دو فیلم «الویس» و «پریسیلا» رابطهی این زوج را به صورت یک رابطهی سمی و پرعیب و نقص به تصویر کشیدهاند. از آنجایی که فیلم کاپولا بر شخصیت پریسیلا متمرکز است، توانسته به خوبی بالا و پایینهای این رابطهی عمیق را نشان دهد. این فیلم هم لحظات ملایمتر و احساسیتر دارد، و هم نوسانات و جوشوخروشهایی که در طول مدت ازدواج این دو نفر وجود داشت را به تصویر میکشد؛ به ویژه زمانی که پریسیلا دخترشان لیزاماری را باردار بود. اما یکی از نکات دیگری که کاپولا سرسری از آن میگذرد مربوط به شدت علاقهی الویس به پریسیلا است. بااینکه او عاشق همسرش بود، اما باید این موضوع را نیز مد نظر گرفت که زندگی یک ستارهی راک اغلب هیچ قیدوبندی ندارد. پس جای تعجب نیست که الویس پس از تولد دخترشان دیگر گرایش خاصی به پریسیلا نداشت؛ حقیقت این است که او در طول عمرش اصولا به هیچ زنی وفادار نبود.
میدانیم که الویس به معنویات اعتقاد زیادی داشت. زندگی حرفهای و شهرت بیحدوحساب او حتی تا جایی او را تحت فشار قرار داد که خیلی جدی به فکر قدیس شدن افتاد. او میکوشید تا سبک زندگی بسیار متفاوت خود را با روحیاتش هماهنگ کند. اما این احساس معنوی در فیلم کاپولا تا حدود زیادی به سخره گرفته شده یا به حداقل رسیده است. کاپولا با کنار گذاشتن این وجه از زندگی پرسلی تنها نشان داد که پریسیلا هیچ علاقهای به گوش دادن به صحبتهای الویس دربارهی معنویات نداشته است. فیلم لورمن اما بهخوبی تأثیرپذیری الویس از موسیقی کلیسایی و سیاهپوستان را نشان میدهد. این سبک از ملودیها در خون او جریان داشتند؛ اما این ویژگیها در نسخهی کاپولا به صورت کاملا سطحی جلوه داده شدهاند.
راستش را بخواهید برای یک طرفدار واقعی این خواننده هیچ یک از فیلمهای «الویس» یا «پریسیلا» آنقدر که باید و شاید تصویر دقیق و درستی از او نشان نمیدهند. یکی کاراکتر سرهنگ پارکر و رابطهاش با الویس را به درستی به تصویر نکشیده و دیگری بیش از حد نسبت به پرسلی جبهه میگیرد و او را فردی سرد و تکبعدی جلوه میدهد. فیلم کاپولا پیچیدگیهای دنیای الویس را حذف کرده و نمیتواند تعادلی بین نشان دادن جنبههای مثبت و منفی او پیدا کند. همچنین نیمهی دوم فیلم تنها بر تجربههایی تلخ متمرکز شده که اینطور القا میکند که پریسیلا، با یا بدون الویس، هیچ وقت روی خوش زندگی را ندیده است. فقط میتوان گفت که این فیلم نامناسب بودن رابطهی یک مرد بالغ با دختری چهارده ساله را به تصویر میکشد که اقتباسهای قبلی از زندگی الویس به سرعت از آن عبور کرده بودند. اگر نظر شخصی ما را بخواهید باید گفت که حداقل بعد از دیدن فیلم «الویس» لورمن نزدیک به دو ساعت سرگرم شدهاید و فیلمی دیدهاید که احتمالا تا مدتها نزدیکترین اقتباس به زندگی این خواننده خواهد یود.
درنهایت میتوان گفت که برای کسی که میخواهد فیلمی پرانرژی از داستان زندگی ستارهی مشهور الویس پرسلی ببیند که بالا و پایینهای حرفهای و نقش او در فرهنگ عامهی امروز مردم امریکا را نشان میدهد باید به فیلم «الویس» باز لورمن رجوع کند؛ حتی اگر بخشهایی از داستان او دقت تاریخی بالایی ندارند، اما فیلم «الویس» بیشک به نسبت «پریسیلا» به واقعیت نزدیکتر است. درعینحال اگر به دنبال نگاهی صمیمیتر، احساسیتر و زنانهتر هستید، چراکهنه، میتوانید به سراغ پریسیلای کاپولا بروید که هرگز ادعا نکرده میخواهد مستند زندگی پرسلی را بسازد و تنها نگاهی جدید از زاویه دید زنی ارائه میدهد که در تاریخنگاری الویس پرسلی کمتر به او پرداخته شده است.
منبع: The Guardian