از شهرزاد تا خاتون؛ ۸ شخصیت زن قدرتمند سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه

زمان با سرعت عجیبی قابلیت تغییر هر چیزی را دارد و در این میان شخصیت‌های فیلم‌های سینمایی و سریال‌ها به فراخور زمان دچار تغییر و دگرگونی می‌شوند. اگر فیلم‌ها و سریال‌ها را بازتاب‌دهنده‌ی واقعیت‌های جامعه بدانیم، باید گفت فیلم‌سازان با تأثیر گرفتن از وقایع اجتماعی، داستان‌هایشان را می‌نویسند و فیلم‌هایشان را می‌سازند. فیلم‌ها و سریال‌ها فرزند زمانه‌‌ی خودشان هستند که از تحولات اجتماعی بهره می‌گیرند.

این بازنمایی واقعیت‌ها در ایران بسیار پررنگ‌تر از دیگر کشورها دیده می‌شود. چون فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی بسیار منطبق با واقعیت ساخته می‌شوند و کارگردانان از اتفاقات جامعه برای ساختن فیلمشان بهره می‌گیرند. درست به خاطر همین مسأله سینمای اجتماعی در ایران، همواره جالب توجه بوده و کارگردانان را به سمت ساخت فیلم‌هایی با سوژه‌ها و مضامین اجتماعی سوق داده است.

در چند سال اخیر، نگاه فیلم‌سازان به نقش زنان در جامعه و خانواده تغییر کرده است. در این سال‌ها هر چقدر زنان در جامعه فعال‌تر و نقش‌پذیرتر شده‌اند، به همان میزان هم کارگردانان در فیلم‌ها و سریال‌هایشان نقش‌های اساسی‌تری به آن‌ها داده‌اند. بهترین مثال در این زمینه به نقش زنان در سریال‌های تلویزیونی برمی‌گردد. در چند سال گذشته و در سریال‌های تلویزیونی، زنان معمولا نقش‌هایی ضعیف، منفعل و کم‌اثر داشتند و شخصیت‌هایشان خنثی و بدون کنش و واکنش خاصی بود؛ این مردها بودند که تصمیم‌های نهایی را می‌گرفتند و زنان چاره‌ای جز تبعیت نداشتند.

با گذشت زمان، سریال‌های نمایش خانگی در چند سال اخیر به‌خوبی توانسته‌اند تغییر رویکرد فیلم‌سازان و تغییر نقش‌های زنان را نشان دهند. اگر تا دو دهه‌ی پیش زنان در سریال‌های تلویزیونی شخصیت‌هایی ضعیف و منفعل داشتند، حالا در سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی زنان نقش‌هایی قوی، محکم و قدرتمند دارند. زنان در این سریال‌ها از سایه‌ی مردان خارج شده‌اند و برای خودشان هویت و شخصیت مستقل و محکمی پیدا کرده‌اند.

نکته‌ی قابل تأمل درباره‌ی این شخصیت‌پردازی‌ها این است که کارگردانان شخصیت‌های زن سریال‌هایشان را اغراق‌شده و غیرقابل باور طراحی نکرده‌اند و برعکس مخاطب به‌خوبی این شخصیت‌ها را باور می‌کند و با آن‌ها ارتباط می‌گیرد. در بعضی از فیلم‌های سینمایی قهرمانان زن بسیار اغراق‌شده و دور از ذهن تصویر می‌شوند و خیلی جاذبه‌ی خاصی برای مخاطب ایجاد نمی‌کنند ولی در سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی، این طراحی شخصیت درست و به قاعده شکل می‌گیرد.

حالا کارگردانان می‌دانند زنان بخش مهمی از جامعه هستند که اتفاقات مهمی را رقم می‌زنند و دیگر مثل گذشته ضعیف نیستند. این تغییر نگاه را به‌خوبی می‌توان در سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی مشاهده کرد. در ادامه به شخصیت‌های زنان قوی و قدرتمند سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی می‌پردازیم و شخصیت این زنان را بررسی می‌کنیم.

۱. شهرزاد

  • سریال: شهرزاد
  • بازیگر: ترانه علیدوستی

سریال «شهرزاد» جزء اولین سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی بود که اتفاقاتش حول محور یک زن قدرتمند می‌چرخید. اگرچه داستان شهرزاد مربوط به زمان حال نبود و اتفاقاتش به گذشته‌ای نه چندان دور مربوط می‌شد، با این حال شخصیت اصلی‌اش به نام شهرزاد، یک تنه مقابل تمام مردان ایستاد و تا جایی که توانست برای احقاق حقوقش جنگید.

شهرزاد در سریال حسن فتحی، زنی مستقل، تحصیل‌کرده و آگاه است که تسلیم تقدیر و سرنوشت نمی‌شود. شهرزاد در این سریال سرسختانه به‌دنبال ساختن دنیایش به دست خودش است و نمی‌خواهد شخص دیگری برای زندگی‌اش تصمیم بگیرد. شخصیت شهرزاد از یک جامعه‌ی سنتی و مردسالار آمده ولی خودش مرعوب این جامعه نیست و یک تنه به مبارزه با این جامعه می‌رود.

شخصیت شهرزاد با اینکه از مؤلفه‌های زنانه مثل احساسی بودن و عاشق بودن دور نیست، با این حال سعی کرده خود را از حوادث و اتفاقات جامعه دور نبیند و برای رسیدن به عشق زندگی‌اش بجنگد. او ترسی از حضور در اتفاقات اجتماعی و سیاسی ندارد. شهرزاد در این سریال دشمن‌های گردن‌کلفت و چغری سر راهش دارد که به دنبال ساکت کردنش هستند ولی او به‌راحتی تسلیم نمی‌شود و نمی‌خواهد اجازه‌ی عرض‌اندام به آن‌ها بدهد.

هرچند شهرزاد در مواقعی از سریال در نهایت پس از سرسختی بسیار، تسلیم تصمیم‌های مردان صاحب قدرت می‌شود ولی باز تا آخرین لحظه دست از تلاش و رسیدن به هدفش برنمی‌دارد. شهرزاد به خاطر تصمیم مردان چاره‌ای جز تسلیم ندارد اما همین تسلیم شدن را پس از مقاومت و سرسختی‌های زیاد می‌پذیرد.

 ۲. سمیرا

  • سریال: زخم کاری
  • بازیگر: رعنا آزادی‌ور

شخصیت سمیرا در «زخم ‌کاری» یکی از شخصیت‌های چندبعدی و قدرتمند سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی است. اگر بخواهیم از شخصیت‌های قوی صحبت کنیم، برای سمیرا باید صفت بی‌رحم و سنگدل را هم اضافه کرد. شخصیت سمیرا در زخم‌ کاری یکی از خاص‌ترین شخصیت‌هایی است که کارگردانان در سریال‌هایشان تصویر کرده‌اند. نقشه‌ها و تصمیم‌های سمیرا موتور محرکه‌ی زخم کاری بود و او در پشت پرده‌ی تمام اتفاقات حضوری پررنگ داشت.

رعنا آزادی‌ور با نقش‌آفرینی خوب خودش توانست به جنبه‌های مثبت و منفی شخصیت سمیرا عینیت ببخشد. سمیرا در زخم کاری شخصیتی منفی و بدجنس دارد اما باز نمی‌شود از مهر مادری و عشق به خانواده‌اش چشم‌پوشی کرد. سمیرا مثل شهرزاد شخصیتی مثبت و سازنده ندارد ولی بسیار محکم‌تر و مستقل‌تر از شهرزاد عمل می‌کند.

سمیرا منتظر نمی‌ماند تا دیگران برایش تصمیم بگیرند و این خودش است که در مرکز تصمیم‌ها قرار دارد. همین اراده‌ی آهنین شخصیت سمیرا را از دیگر زنان متمایز می‌کند. او آدم باختن نیست و می‌خواهد خودش مسیر زندگی‌اش را بسازد. با وجود تمام نقشه‌های زشت و پلید سمیرا، همین محکم بودن تصویر او را در ذهن مخاطب دلپذیر می‌کند.

سمیرا در طول سریال با نقشه‌هایش در مسیری افتاد که چاره‌ای جز رفتن به دل سیاهی‌ نداشت و دست آخر هم در همین سیاهی و تاریکی غرق شد. ولع و طمع سمیرا برای رسیدن به پول و ثروت تمامی نداشت و او برای رسیدن به این هدف دست به هر کاری می‌زد. هرچند این اهداف در آخر کار او را به جنون و دیوانگی کشاند.

۳. خاتون

  • بازیگر: نگار جواهریان
  • سریال: خاتون

همین‌ که نام سریال از روی نام شخصیت اصلی سریال برداشته شده، نشان می‌دهد داستان سریال حول محور شخصیت اصلی‌اش می‌چرخد. سریال «خاتون» در سال‌های اشغال ایران توسط متفقین روایت می‌شود و خاتون قهرمانی است که باید با خائنان داخلی و دشمنان خارجی بجنگد.

شاید تا حدودی شخصیت خاتون به شهرزاد نزدیک باشد و به لحاظ ویژگی‌های مثبت شخصیتی، بیننده را به یاد شخصیت شهرزاد بیندازد ولی دامنه‌ی فاعلیت و کنش‌های خاتون بیشتر از شهرزاد است. خاتون در این سریال یک تنه به جنگ با قوای داخلی و خارجی می‌رود و به هر طریقی که شده می‌خواهد خودش را از چنگ آن‌ها نجات دهد.

در اوایل سریال چنین شخصیت محکم و بااراده‌ای را از خاتون شاهد نیستیم و هر چه از داستان می‌گذرد و نفوذ و اشغال بیگانگان بیشتر می‌شود، خاتون هم عملگراتر می‌شود و خود را در وسط مهلکه می‌اندازد. خاتون پس از زخم‌هایی که در زندگی‌اش می‌خورد، پوست می‌اندازد و در میدان مبارزه به جنگ با دشمنانش می‌رود.

خاتون برای به فعلیت رسیدن، فرزند و دوستانش را از دست می‌دهد و رفتارهای دوگانه و ضد و نقیض شوهرش را می‌بیند. هضم تمام این اتفاقات برای شخصیت جنگجویی مثل خاتون سخت و ناگوار است. او نمی‌تواند بیکار بنشیند و دست روی دست بگذارد و ببیند چگونه دوستانش در راه وطن جانشان را از دست می‌دهند و او نمی‌تواند کاری انجام دهد. خاتون وارد معرکه می‌شود و خود را در مسیری بدون بازگشت می‌بیند. او از زندگی گذشته‌اش دست می‌کشد و خودش را آماده‌ی هر اتفاقی می‌کند. خاتون به جای انفعال و انزوا به وسط میدان می‌آید و تصمیم می‌گیرد خودش قهرمان زندگی‌اش باشد نه هیچ کس دیگری.

 ۴. زیبا

  • بازیگر: هدیه تهرانی
  • سریال: هم‌گناه

شخصیت زیبا در سریال «هم‌گناه» تفاوت‌های زیادی با شخصیت‌هایی مثل شهرزاد، خاتون و سمیرا دارد. شخصیت زیبا از جنس دیگری است و او به‌دنبال قهرمانی و خلق حماسه‌های بزرگ و کارهای شگرف نیست؛ او تنها می‌خواهد با چنگ و دندان دنیای خودش را بسازد و از آن حراست کند.

زیبا در هم‌گناه زنی خودساخته و سختی‌کشیده است که برای سرپا نگه داشتن زندگی‌اش به کارهای سخت و مردانه روی می‌آورد. زیبا همانند دیگر شخصیت‌های گفته شده، کنش‌های قهرمانانه ندارد یا برای به دست آوردن پول نقشه‌های شیطانی نمی‌کشد، بلکه او تنها به دنبال حفظ کردن حریم زندگی خودش با رانندگی وانت است.

با وجود سختی‌های زندگی زیبا، او برخلاف عرف‌های جامعه حرکت می‌کند و می‌خواهد زندگی‌اش با دست‌های خودش ساخته شود نه آدم‌های دیگر. شخصیت زیبا سختی کشیده و آسیب دیده است ولی ضعیف و منفعل نیست و همین ویژگی‌های شخصیتی برای جوانی مثل آرمان جذاب است تا بخواهد رابطه‌ای عاشقانه را با زیبا شروع کند.

بازی باورپذیر هدیه تهرانی هم کمک بسیار زیادی کرد تا مخاطبان به شخصیت زیبا نزدیک شوند و دغدغه‌های او را درک کنند. زیبا شخصیتی قابل احترام و مستقل دارد و با وجود نامهربانی‌هایی که زندگی پیش رویش قرار داده، تسلیم نمی‌شود و زندگی‌اش را با اتکا به خودش پیش می‌برد.

۵. زهره

  • بازیگر: آزاده صمدی
  • سریال: می‌خواهم زنده بمانم

شخصیت زهره در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» از آن شخصیت‌های قوی، مقتدر و مستقلی است که یک تنه می‌تواند برای زندگی خودش و دیگران تصمیم بگیرد و خودش بدون نیاز به کسی ترتیب همه‌ی کارها را بدهد. زهره برای رسیدن به اهدافش منتظر و چشم‌انتظار کسی نمی‌ماند و کارها را بر اساس تصمیم‌های خودش پیش می‌برد.

او آن‌قدر جسارت دارد که خودش به مرد دلخواه‌اش پیشنهاد ازدواج بدهد و از گفتن عشق و علاقه‌اش ابایی نداشته باشد. زهره با شخصیت قوی‌اش حتی قادر به تأثیرگذاری روی دیگران است. او زنی باسواد و بامطالعه است و می‌خواهد همسر آینده‌اش هم این ویژگی‌ها را داشته باشد، پس خیلی ظریف و زنانه او را به سمت کتاب و مطالعه سوق می‌دهد.

شخصیت سلطه‌گر زهره کاملا روی اطرافیانش تأثیر دارد و زهره با قدرت و جذبه‌‌ی ذاتی‌اش قادر به انجام هر کاری است. البته همین جاذبه و قدرت در نهایت منجر به این می‌شود که امیر شایگان با بازی حامد بهداد چاره‌ای جز حذف فیزیکی او نداشته باشد. شایگان از قدرت و نفوذ زهره می‌ترسید و در برابر او تسلیم محض بود.

در رابطه زهره و امیر شایگان، زهره دست برتر را داشت و امیر چاره‌ای جز تسلیم و اطاعت‌ نداشت. زهره بود که اول عاشق شد، بعد پیشنهاد ازدواج داد و رابطه‌اشان را وسعت بخشید و این امیر بود که نتوانست به شخصیتی مثل زهره دل ببندد و او را فقط برای رسیدن به منافع شخصی‌اش می‌خواست. امیر در برابر زهره ضعیف و زبون بود و در نهایت این ضعف و حقارت،‌ رابطه‌اشان را به نابودی کشاند.

۶. فرانک

  • بازیگر: سحر دولتشاهی
  • سریال: قورباغه

شخصیت فرانک در سریال «قورباغه» از میانه‌های داستان سر و کله‌اش پیدا شد و هرچه گذشت تأثیرگذاری‌اش بیشتر شد. شخصیت او هم در اوایل سریال هم چندان محکم و قوی نبود ولی هرچه گذشت او را تأثیرگذار و بااراده دیدیم. فرانک شخصیتی زخم‌خورده داشت و وقتی فهمید عشقش به رامین یک طرفه است، خودش را جمع و جور کرد و تصمیم گرفت خودش وارد بازی شود.

شخصیت فرانک را در قورباغه زمانی دیدیم که زندگی نابسامان داشت و از رابطه‌ای سمی و خراب بیرون آمده بود. فرانک از همان قسمت‌ها در حال جمع کردن تکه‌های خودش بود و وقتی متوجه ماده‌ی هیپنوتیزم‌کننده شد، تصمیم گرفت هر طوری شده سهمی از این ماده داشته باشد.

هرچند هنوز عشق به رامین در وجود فرانک زبانه می‌کشد، ولی او می‌خواهد با آن ماده‌ی هینوتیزم‌کننده به زندگی‌اش سروسامانی بدهد. او در قسمت‌های پایانی نقش مهمی در چیدن برنامه‌ها دارد و کمک زیادی به رامین می‌کند. رامین در قورباغه بدون کمک‌های فرانک راه به جایی نمی‌برد و این فرانک بود که نقش حامی و یاری‌دهنده را برای رامین بازی می‌کرد.

فرانک از میانه‌های سریال به بعد، به یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار تبدیل می‌شود و اگر کمک‌های او به رامین نبود، آن‌ها نمی‌توانستند خودشان را به تایلند برسانند. فرانک از دختر احساساتی و شکست‌خورده‌ی اول سریال به زنی محکم و سرسخت تبدیل می‌شود که خودش را در دل خطر می‌اندازد و از بودن در سخت‌ترین موقعیت‌ها نمی‌ترسد.

 ۷. شیوا

  • بازیگر: آناهیتا درگاهی
  • سریال: می‌خواهم زنده بمانم

شخصیت‌های زن عاشق‌پیشه و بامرام را کمتر در سریال‌های ایرانی دیده بودیم و شخصیت شیوا در می‌خواهم زنده بمانم به‌خوبی توانست چنین شخصیت جذابی را به تصویر بکشد. جذابیت‌های شخصیتی شیوا در این سریال بسیار به چشم آمد و برای مخاطبان هم جذاب بود.

شیوا در زندگی شخصی‌اش درگیر مشکلاتی بود ولی می‌خواست هر طور شده خودش از پس مشکلاتش بربیاید. او از پذیرفتن عشق کاوه ابایی نداشت و در رابطه‌اش آدمی منفعل و تأثیرپذیر نبود؛ بلکه رابطه‌اش بر اساس حرف‌ها و برنامه‌های او پیش می‌رفت. شیوا همان‌طور که عشق کاوه را در دلش داشت، در این رابطه بسیار بامعرفت رفتار می‌کرد و می‌خواست هر طوری شده همه چیز را سر و سامان بدهد.

شیوا در زندگی و رابطه‌اش نقش اصلی را ایفا می‌کرد و نقشه‌های او پیش‌برنده‌ی کارها بود. شخصیت شیوا هم جذابیت‌ها و ظرافت‌های زنانه داشت و هم از جاذبه‌های مردانه بهره می‌برد و دقیقا همین ترکیب عناصر مردانه و زنانه به شیوا بُعد و عمق می‌بخشید. او جسور بود، از ریسک کردن نمی‌ترسید و به دل خطر می‌زد. همان‌طور که خودش می‌گفت مثل یک اسب مسابقه بود که فقط به پیش‌رویش نگاه می‌کرد و برای رسیدن به هدف‌های زندگی‌اش هر کاری می‌کرد.

 ۸. منصوره

  • بازیگر: هانیه توسلی
  • سریال: زخم کاری

در سریال زخم کاری در ظاهر مردان همه کاره بودند اما در باطن این زنان بودند که نقشه‌ها را می‌چیدند و زندگی‌ها را ویران می‌کردند. منصوره هم یکی از زنانی بود که شخصیتی قوی و قدرتمندتر از برادرش داشت و پس از اتفاقات بدی که برای خانواده‌اش افتاد، توانست سرپا بایستد و نگذارد دشمنان خانوادگی‌اش به تمام نقشه‌هایشان برسند.

منصوره در این سریال از شخصیتی آسیب‌خورده و زخمی به شخصیتی جنگجو و مبارز تبدیل شد و برای گرفتن انتقام از مالک و خانواده‌اش از هر حربه‌ای استفاده ‌کرد. او پس از حقه‌ها و نقشه‌های مالک، بر خاکستر خودش نشست و منتظر فرصتی برای انتقام و ضربه زدن ماند.

شاید اگر چند سال پیش بود، کارگردان شخصیت منصوره را پس از آسیب‌هایی که خورده بود به شخصیتی منفعل و منزوی تبدیل می‌کرد؛ ولی حالا منصوره با وجود تمام زخم‌هایی که بر روح و روانش دارد، کنار نمی‌‌نشیند و خودش وارد گود می‌شود و نقشه‌ی بازی را تغییر می‌دهد.

قدرت نقش سمیرا در زخم‌ کاری سبب شد تا شخصیت منصوره کمتر دیده شود. اما شخصیت‌پردازی خوب این شخصیت به همراه بازی خوب هانیه توسلی، شخصیت منصوره را به یکی از جذابیت‌های سریال تبدیل کرد. شخصیتی که بخش مهمی از اتفاقات به دست او گرفته شد و او در سایه مشغول چیدن نقشه‌هایش بود.

راهنمای تماشای سریال


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۵ دیدگاه
  1. علیرضا

    بهترین‌فیلم فیلم شهرزاد بود خیلی جالب بود دست کارگردان و تمامی بازیگران دردنکنه خیلی زحمت کشیدن خیلی دوستتون دارم بهترین فیلم بود

  2. محسن

    خدا وکیلی خاتون خیلی خیلی لجبازه همه تقصیر های خودشو میندازه گردن دیگران بخاطره همین لجبازیش زندگیش رو خراب کرد و پسرشم بخاطر لجو لجبازی اون مرد

  3. امین

    قدرتمندی خاتون بخوره تو سرش وقتی این قدر خود شیفتس که تقصیرات خودشو نمی پذیره و همیشه دیگران رو در هر مسئله ای سرزنش می کنه!
    مقصر درجه اول مرگ امیرعلی پسرش، خود خودش بود که اول بچشو برد عیادت یه بچه مریض و بعد وقتی بچش تو تب می سوخت به جای موندن و پرستاری، بدون این که دلش بتپه و حس مادرانش خودشو نشون بده با بی خیالی تمام رفت تو پارک تا دوستش نقاشی شو بکشه! و بعد از مراجعت به منزل هم دید که بچش در غیابش مرده!!!

  4. جاوید

    تقریبا بیشتر این نقش آفرینی هارو ندیدم اما بازی ترانه علیدوستی در نقش شهرزاد رو دوست نداشتم،به هیچ وجه…چون زنی بود با روحیات و طرز تفکرات یک زن در سال ۱۴۰۰. در چه سالی؟ در حوالی سالهای ۱۳۳۲!!!هرچقدر هم که این خانم تحصیلکرده و متمدن و روشنفکر می بود نمی تونست اینجوری باشه، حرفهایی از حقوق زنان بزنه که الان هم خیلیها نمیتونن بزنن…اونهم تو خانواده ای که تقریبا سنتی و محتاطانه رفتار میکردن، و اصلا خیلی چیزهای دیگه که بطور دقیق یادم نیست. دیگه همه ما پدربزرگ مادربزرگ هامونو دیدیم و جامعه الان کشورمون هم دیدیم خوب میدونیم چه تفکراتی بوده و هنوزم هست.‌‌..بماند که ما عقب گرد هم داشتیم و خلاصه سالهاست داریم از قبل هم بدتر و عقب افتاده تر میشیم، اما کلا این بازی تو جای خودش نمی نشست و داستان سریال هم الکی کش داده شد…فقط کت دامن پوشیدنو کلاه به سر کردن و جولون دادن نمیتونه آدمو تو نقش بنشونه… به شخصه احساس میکنم شخصیت پردازیش عمق کافی نداشت و فقط واسه قوی بودن زور میزد، سریال کلا زور میزد پر از دیالوگ هایی باشه که بعدا توی اینستاگرام باهاش عکسنوشته درست کنن…تلاش کل فیلمنامه فقط واسه ایجاد دیالوگ ماندگار بود و به اجبار بخاطر خداحافظی یکی از بازیگرای اصلی به دلیل چپر چلاغ بودن داستان، مسیر کلی سریال چرخید و آخرش هم همه مردن، چون دیگه نمیشد سریالو ادامه بدن و سرنوشت اینهمه آدم مونده بود رو هوا.‌‌ عجب پایان بندی ای.

    1. علیرضا

      فیلم شهرزاد بخام‌نظر بده ۱بیشترین نمره میدم
      خیلی فیلم‌قشنگی‌بود ممنونم از تمامی بازیگرانش کارگران.دستتون درد نکنه خیلی قشنگ پر کرده بودید

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما