فیلمهای ۲۰۲۱ چگونه تصویری مثبت از ابرقهرمانان زن معلول ارائه کردند؟
ژانر ابرقهرمانی به بیان ساده، مخاطبان را جذب خود کرده و جایگاه خود را در فرهنگ جریان اصلی تثبیت کرده است. با وجود توسعه دنیای سینمایی مارول در این ۱۳ سال و سرمایهگذاریهای مختلف دیسی (البته در حد ضعیفتر) در سینما، سیدابلیو و اچبیاو مکس، آثار ابرقهرمانی و تب و تاب آنها به اوج خود رسیده است. اما همه چیز برای این ژانر، آرام و خوب پیش نرفت و دردسرهای زیادی در طول مسیر به وجود آمد. فرهنگ و رسانهها همیشه و همزمان در حال تحول هستند اما متاسفانه همیشه با سرعت یکسانی رشد نمیکنند. کمیکها در جامعه بیشتر رواج پیدا میکنند و در دسترس افراد بیشتری قرار میگیرند و گروههای مختلف مردم در بین شخصیتها به دنبال افرادی میگردند که از نظر جنسیت، نژاد و… شباهت بیشتری به خودشان داشته باشند.
- نیروی تندر؛ ابرقهرمانان نتفلیکس استعداد بیشتری داشتند
- ابرقهرمانان زن چگونه در دنیای سینمایی مارول متحول شدند؟
- ابرقهرمانان جدید مارول در فیلم «جاودانگان» چه تغییراتی کردهاند؟
ابرقهرمانان امروزه بیش از هر زمان دیگری محبوب هستند. مطمئنا آنها از قبل هم وجود داشتهاند اما امروزه در رسانههای اجتماعی و چشمانداز ابرقهرمانی با موانعی روبهرو هستند. تمرکز بیشتر افراد روی شخصیتهایی مانند اسکارلت ویچ، کاپیتان مارول، بیوه سیاه و زن شگفتانگیز بوده و هنوز فاصله خاصی بین ابرقهرمانان معلول و ابرقهرمانان زن وجود دارد. ما تا به حال با دردویل (چارلی کاکس) آشنا شدهایم. جیمز رود (دان چیدل) را هم پنج سال پیش در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» دیدیم. پروفسور ایکس با بازی پاتریک استوارت نیز به خودی خود یک نماد است.
در سریال «کماندار»، فلیسیتی اسموک در نقش اوراکل بازی کرد. در این سریال، معلولیت او برطرف و این قهرمان از روی صندلی چرخدار بلند شد و مشخص گردید که نمایش شخصیتهای معلول اهمیتی ندارد، بلکه به تصویر کشیدن آنها به صورت چندبعدی مهمتر است.
هنوز در زمینه نمایش معلولیت و زنان در ژانر ابرقهرمانی عدم تعادلی جدی وجود دارد. با این وجود، شاید همه چیز تغییر کند. در سال ۲۰۲۱ شاهد ابرقهرمانان معلول بیشتری بودیم.
آنها از روی ویلچر بلند نمیشوند و برای پیشبرد طرح داستان یا القای ارزشهای کلیشهای مورد استفاده قرار نمیگیرند. امیدواریم سینما و هالیوود به معرفی بیشتر شخصیتهایی مانند افرادی که در اینجا به آنها میپردازیم ادامه دهد.
۱. باربارا گوردون (تایتانها)
- خالق: آکیوا گلدسمن
- بازیگران: آنا دیوپ، تیگان کرفت، رایان پاتر
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
باربارا گوردون (ساوانا ولش) از فصل ۳ به سریال «تایتانها» پیوست، زیرا پیش از آن، سریال بیشتر به خانواده خفاشها میپرداخت تا تایتانهای نوجوان. این فصل شامل چندین فلشبک از او در دوران قبل از استفاده از ویلچر است اما در کل، باربارا آن دوران سرکشی را پشت سر گذاشته و حالا به عنوان کمیسر پلیس گاتهام راه پدرش را دنبال میکند.
سریال «تایتانها» از گذشته مشترک بین باربارا با شخصیت اصلی سریال، دیک گریسون (برنتون توایتز) استفاده میکند و او را به عنوان معشوقه سابق دیک معرفی مینماید و همین قضیه، دیک را بهتر با فضا و حال و هوای داستان انطباق میدهد. فصل ۳ «تایتانها»، گذشته و احساسات فعلی آنها نسبت به یکدیگر را بررسی میکند، چرا که این احساسات تاثیر قابل توجهی بر نحوه همکاری آنها برای نجات گاتهام دارد.
نقش او به عنوان معشوقه دیک، یک زن معلول را در مرکزیت روابط عاطفی فصل قرار میدهد و ثابت میکند که شخصیتهای معلول نیز دقیقا به اندازه هر شخصیت دیگری ارزش توجه دارند. این موضوع برخلاف شرایط آثار دیگر است که در آنها شخصیتهای معلول، بهویژه ابرقهرمانان، به سمت نقشهای درجه سوم و منفعل سوق داده میشوند و قهرمان اصلی بیشتر به چشم میآید. البته استثناهایی مانند «دردویل» نیز در این مورد وجود دارد اما متاسفانه در بسیاری از مواقع اینگونه نیست.
با این حال، باربارا گوردون به هیچ وجه یک شخصیت منفعل نیست. او در طول فصل، خود را فعال نشان میدهد، به عنوان کمیسر پلیس افراد را رهبری میکند و تمام تلاشش را برای محافظت از گاتهام انجام میدهد. او گاهی اوقات با تایتانها و گاهی با نیروهای فاسد گاتهام رودررو میشود. باربارا میتواند به قدرت اوراکل دسترسی پیدا نماید و تصمیم بگیرد که چه زمانی از آن استفاده کند.
سریال «تایتانها» او را فقط به اعمال قدرت محدود نمیکند. او در گذشته لباس بتگرل را به تن میکرد و به همین خاطر مبارزی ماهر و حرفهای است. وی در یک سکانس از خود در برابر حریفش دفاع میکند و با دست خالی و در مبارزهای چشمگیر او را شکست میدهد. باربارا این مهارتهای پیشرفته را از قبل از مجروحیت خود به همراه داشت. مخاطبان به داستانهای بیشتری درباره زنانی مانند باربارا نیاز دارند.
نقطه قوت باربارا این است که اساسا به هیچ چیز محدود نمیشود و اگر به خاطر پیوندهای مهم او با گاتهام (و ماهیت خطوط داستانی «تایتانها» در طول فصل) نبود، این سریال چیزهای بیشتری از او ارائه میکرد (با توجه افزایش تعداد شخصیتهای مرتبط با گاتهام در «تایتانها»).
۲. مکاری (جاودانگان)
- کارگردان: کلوئی ژائو
- بازیگران: هری استایلز، کیت هرینگتون، جما چان
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
مکاری (لورن ریدلوف) به سینماها آمد و با فیلم «جاودانگان» به دنیای سینمایی مارول پیوست. این فیلم نه تنها از نظر سبک، بلکه در لحن خود نیز، تفاوت چشمگیری با دیگر فیلمها و سریالهای مارول دارد. مکاری اولین تجسم صریح از یک ابرقهرمان معلول در یک فیلم مارول است (بعدا در سریال «هاوکآی» هم مشخص شد که جرمی رنر کمشنوا است) و فیلم در نمایش نیاز او به پویایی و فعالیت و ایجاد روابط مختلف، عالی عمل میکند.
فیلم «جاودانگان» مخاطبان خود را در داستان شخصیتهایش غوطهور میکند و در آخر حقیقتی را که در پشت پرده وجود آنها وجود دارد آشکار مینماید و هدف آخرالزمانی وجودیت آنها و خلقتشان توسط سلستیالها را مطرح میکند. آفرینش، مضمون اصلی و کلیدی این فیلم است و موجب میشود تا «جاودانگان» در بین بقیه آثار و به دلیل به تصویر کشیدن یک شخصیت معلول، متفاوت و برجسته باشد.
نمایش خلق شخصیتهای معلول و جهتدهی هدفمند آنها، روشی جالب و قدرتمند برای حمایت از این افراد در جوامع امروزی است. امروزه جامعه باید برای چیزهایی مانند امکان دسترسی و برابری بجنگد اما «جاودانگان» با نشان دادن یک شخصیت خداگونه که به طور هدفمند یک محافظ ناشنوا و قدرتمند و خانوادهای در کنار او میآفریند، تعلق خاطر افراد معلول به جامعه (و نه فقط پذیرش حداقلی آنها) را به تصویر میکشد.
نباید اهمیت این مفهوم را دست کم بگیریم. مکاری فقط یک شخصیت معمولی است اما «جاودانگان» کارهای زیادی انجام میدهد و یک گروه کاملا جدید را راهاندازی میکند. البته نمایش صریح نوع ارتباطات مکاری زمان میبرد. «جاودانگان» از رابطه عاشقانه او با درویگ برای شروع سکانس نبرد نهایی در فیلم استفاده میکند.
«جاودانگان» میان افسانهها و پویایی شخصیتها تعادل ایجاد میکند تا یک قهرمان معلول را بر روی پردههای سینما به تصویر بکشد. مارول شروع به معرفی شخصیتهای بیشتری از این دست کرده است اما به نظر میرسد این شخصیتها بیشتر برای سریالهای تلویزیونی طراحی شدهاند تا فیلمهای محبوبتر. با این حال، اگر آنها از مکاری الگوبرداری کنند و تعداد بیشتری از این شخصیتها را معرفی نمایند، مخاطبان آنها راضیتر خواهند بود.
۳. مایا لوپز (هاوکآی)
- خالق: جاناتان ایگلا
- بازیگران: جرمی رنر، هیلی استاینفلد، تونی دالتون
- سال انتشار: ۲۰۲۱
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۷.۷ از ۱۰
مایا لوپز (آلاکوا کاکس) به عنوان دشمن هاوکآی معرفی شد که پدرش قربانی دیگر نسخه قهرمان داستان، رونین شده بود. «هاوکآی» در واقع زمان زیادی را صرف بررسی تجربیات شخصیتهای معلول میکند. مایا ناشنوا است و یک عضو بدنش قطع شده و خط داستانی او در واقع نشان میدهد که دو فرد مشابه (کلینت و مایا) بسته به محیط و شرایط اطرافشان، میتوانند به شدت از هم جدا شوند و متفاوت باشند.
مایا دو وجهه جداگانه دارد که از دوران کودکی و از پدرش به ارث است. این دوگانگی درباره اخلاقش هم صدق میکند. او صرفا یک ضدقهرمان آسیبرسان نیست و میخواهد از زندگی سخت خود و از چنگ آنکل فرار کند. او تصمیم میگیرد به هر قیمتی که شده انتقام بگیرد، چرا که همان شخصی را که میخواست به خاطر او فرار کند، از دست میدهد. غم و اندوه از دست دادن پدرش کمی مبهم و دلیل اصلی گیر افتادن مایا در این روند فوقالعاده گیجکننده است.
جالبترین چیز درباره مایا این است که داستان فعلی او ارتباط چندانی با ناتوانیهایش ندارد و او در واقع فردی است که نسبت به کلینت، راحتتر با معلولیتش کنار آمده است. او در وهله اول بر التیام زخمهای ناشی از فقدان پدرش و تلاش برای فرار از چنگ ویلسون فیسک (وینسنت دونوفریو) تمرکز میکند. البته که معلولیت او چالشهایی برایش میآفریند که بر آنها غلبه میکند و همچنین دیدگاه او نسبت به جهان را شکل میدهد اما داستان مایا درباره غلبه بر مشکلات ناشی از ناشنوایی یا اندام مصنوعی نیست. این معلولیت بخشی از بنیان شخصیتی این کاراکتر است، نه درگیری و چالش فعلی او.
سریال اسپین آف مایا، «اکو»، در حال ساخت برای پخش در دیزنیپلاس است و او را به اولین زن معلولی تبدیل میکند که شخصیت اصلی سریال خودش در دنیای سینمایی مارول است. مایا بیشتر به عنوان یک ضدقهرمان عمل میکند تا یک قهرمان کلاسیک و در عین حال تنوع خاصی در بین گروه کوچک زنان ابرقهرمان که در حال حاضر در فیلمها و سریالهای تلویزیونی وجود دارند ایجاد میکند. نشان دادن شخصیتی مانند مایا و فراهم کردن شرایطی برای بیان داستان او به شکلی کامل، به متنوع کردن این نوع شخصیتها و این دسته خاص کمک میکند و موجب میشود تا این شخصیتها در هیچ کلیشه مضری درگیر نشوند.
منبع: collider