امیر آقایی؛ آهسته و پیوسته تا درخشش در میانسالی (پرتره بازیگر)
یکی از بازیگرانی که در چند سال اخیر، به چهره محبوب کارگردانها تبدیل شده، امیر آقایی است. او برای مشهور شدن عجله نداشت و آهسته و پیوسته، کار بازیگری را دنبال کرد تا در میانسالی به نقطهای برسد که بسیاری از بازیگران همنسلش، با بازی در دو یا سه اثر رسیده بودند. حالا او ۲۰ سال است که به صورت حرفهای در سینما و تلویزیون فعالیت میکند، اما در کارنامهاش تنها از اواسط دهه ۹۰ به بعد، نقشهای شاخص دیده میشود.
در نسل گذشته سینمای ایران، بازیگرانی مثل عزتالله انتظامی و خسرو شکیبایی بودهاند که پس از میانسالی با بازیهای متفاوت خود در قاب تصویر یا روی پرده سینما، تازه به درخشش رسیدند. امیر آقایی هم کارنامهای شبیه به این بازیگران دارد و تا اینجا هیچ اصراری برای دیده شدن به هرقیمتی نداشته. با وجود اینکه در هر مدیایی از جمله تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی ریسک حضور را پذیرفته، اما سعی کرده همیشه روی یک خط تعادل حرکت کند. بیحاشیه بودن و پرهیز از مصاحبههای جنجالی، هم یکی از عوامل در سایه بودن این بازیگر در تمام این سالها بوده. اما آقایی پس از سال ۹۸ با نقشهای بسیار متفاوتش در فیلم «شنای پروانه» و سریال «آقازاده»، وجه دیگری از بازیگری خود را پس از دو دهه، به نمایش گذاشت. بازیهایی که احتمالا تا سالها در ذهن مخاطب ماندگار است و حتی اگر نقش متفاوت دیگری هم به سراغ او نرود، همیشه با این دو نقش شناخته خواهد شد.
این هفته ۲۱امین سالگرد اکران فیلم « ارتفاع پست» است. برخلاف اطلاعات بسیاری از منابع، این فیلم اولین تجربه حضور او جلوی دوربین نیست، اما اولین نقشی است که به واسطه آن در سینما دیده شد. به همین بهانه سراغ کارنامه بازیگری امیر آقایی رفتیم، کسی که راه طولانی را آمده، اما هنوز در ابتدای مسیر شهرت است.
سالهای ابتدایی ورود به بازیگری
امیر آقایی تحصیلات مرتبط با بازیگری ندارد، اما از سالهای جوانی به دنبال راهی بوده تا کارگردانی را تجربه کند. تلاشهایش برای حضور در عرصه هنری، بلاخره پای او را در اواسط دهه هفتاد به تئاتر باز کرد. در همان روزها که به صورت پراکنده در تئاترهای مختلف مشغول کار بود، پرویز شیخطادی داشت فیلم سینمایی «دفتری از آسمان» میساخت. اولین نقش سینمایی امیرآقایی در واقع در این فیلم در سال ۱۳۷۸ رقم خورد. او نه دیالوگی داشت و نه حتی بازی خاصی. تنها در سکانس پایانی فیلم که مادران شهدا به واسطه یک نامه، در یک دشت بزرگ، منتظر فرزندان خود هستند، امیر آقایی به عنوان نمادی از یک جوان روشنفکر که او هم برای دیدن این صحنه آمده، در برخی سکانسها دیده میشد. اما این نقش او اصلا دیده نشد و حتی در کارنامه کاری او هم نوشته نشده.
بلاخره شانس به امیر آقایی رو کرد و در سال ۷۹ توسط تیم دستیاری ابراهیم حاتمیکیا برای بازی در سریال «خاک سرخ» انتخاب شد. نقش او در این مجموعه، مکمل بود و سکانسهای محدودی داشت، اما با هدایت حاتمیکیا و تجربهای که از تئاتر به دست آورده بود، توانست نقش یک جوان عاشقپیشهی بیکار که کمی هم گیج و منگ است را به خوبی بازی کند. ظاهر امیر آقایی هم در آن روزها با موهایی آشفته و هیکل ورزیدهای که داشت به کمکش آمد. البته «خاک سرخ» تا سال ۸۱ روی آنتن نرفت و به همین دلیل به عنوان اولین بازی حرفهای امیر آقایی جلوی دوربین شناخته نمیشود.
دقیقا یک سال بعد از «خاک سرخ»، ابراهیم حاتمیکیا با فیلمنامهای از اصغر فرهادی، فیلمی براساس یک هواپیماربایی واقعی، در جنوب ایران ساخت. فیلم «ارتفاع پست» بازیگران زیادی داشت که همه در یک پرواز با یک هدف مشترک، همسفر هستند و علاوه بر این، هرکدام داستان و مشکلات خود را دارند. امیر آقایی این شانس را داشت که بازهم از سوی گروه فیلمسازی حاتمیکیا برای یک نقش مکمل در این فیلم انتخاب شود. شخصیت حسن، برادر وسطی نرگس بود. شخصیتی که شباهت زیادی به کاراکترش در سریال «خاک سرخ» داشت؛ یک عاشقپیشه جنوبی. در میان حجم بازی بازیگران اصلی و اتفاقات هیجانانگیز فیلم، بازی آرام و کم دیالوگ امیر آقایی، چندان به چشم نیامد، اما همین دو اثر، پیشزمینهای قوی برای ورود او به سینما و تلویزیون بود.
سالهای دیده شدن در تلویزیون
تا اواخر دهه هشتاد، در سینما اتفاق ویژهای برای امیر آقایی نیافتاد، اما تلویزیون و حضور در جلوی دوربین دو سریال ساخته احمد امینی، وجه دیگری از بازی او را به مخاطب گستردهتری نشان داد. سال ۸۴، امینی نقش پیمان سهرابی در سریال «اولین شب آرامش» را به امیر آقایی پیشنهاد داد. نقشی پر فراز و نشیب که از یک کاراکتر حاشیهای، آرام آرام تبدیل به یکی از ارکان اصلی داستان میشد. این سریال یکی از پرمخاطبترین درامهای خانوادگی دهه هشتاد تلویزیون بود که هنوز در بازپخشهایش هم موفق است. گروه بازیگران، داستان و شیوه روایت به کمک امیر آقایی آمد تا وقتی هنوز به پختگی کامل در بازیگری نرسیده بود، نقش متفاوتی را ایفا کند.
پس از این نقش، آقایی در سریال «سالهای برف و بنفشه» سعید سلطانی هم حضور پیدا کرد، اما اصلا دیده نشد تا اینکه دوباره احمد امینی سال ۸۷، اینبار برای کاراکتری متفاوت از آنچه تا آن روز به امیر آقایی پیشنهاد شده بود، سراغش رفت. سرگرد ادارهی آگاهی که مامور حل یک پرونده پیچیده اقتصادی و قتل شده. آن پیشزمینه عاشق پیشگی دیگر از وجود آقایی خارج شده بود و کاراکتر سرگرد آگاهی با همه سردی و جدی بودنش، نتیجه درک درست امیر آقایی از این نقش بود.
تجربهی کاراکترهای متفاوت
سال ۸۹، با دو نقش متفاوت برای امیر آقایی همراه بود. تجربه نقشی خاکستری در فیلم «سعادت آباد» به کارگردانی مازیار میری و سردسته گروهک منافقین در سریال «ارمغان تاریکی». یک استاد دانشگاه شکاک که باعث شده زنش به او دروغ بگوید و در میهمانی حضور دارد که هیچ حس خوب و مشترکی نسبت به سایر میهمانها ندارد. با وجود اینکه ۹ سال از حضور حرفهای امیر آقایی در سینما میگذشت، در این فیلم بلاخره یک بازی برونگرای قابل تحسین از او دیده شد. در سکانسی که در اتاق، به همسرش از شدت عصبانیت حمله میکند. او برای این نقش اولین جایزه خود در سینمای ایران را هم دریافت کرد؛ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دورهی پنجم انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی.
اما نقش او در سریال «ارمغان تاریکی» انگار شرایطی را فراهم کرد تا آقایی خود را در نقشهای کاملا منفی هم محک بزند. او در طول سریال یک گروه تروریستی منافقین را برای عملیاتهای خرابکاری هدایت میکرد و میان سالی همین کاراکتر را هم برعهده داشت. پس از این نقش منفی، سال ۹۲ امیر آقایی یکبار دیگر کاراکتر رییس باند خلافکاری را در سریال «یادآوری» که تنها از شبکه آی فیلم پخش شد، پذیرفت. این مجموعه چندان دیده نشد، اما جرات بازی در نقش یک لات را تا حدودی به امیر آقایی داد. در همان سال، دو نقش کوتاه اما تعیین کننده در فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمیزنند» و سریال شبکه نمایش خانگی «قلب یخی ۳» را برعهده گرفت که نشان داد در نقشهای مکمل تخصص پیدا کرده و اگر حتی چند سکانس کوتاه هم در اختیار داشته باشد، میتواند نقش را دیدنی کند.
سریال «سرزمین کهن» میتوانست برای امیر آقایی به عنوان نقش اصلی این مجموعه تاریخی، اتفاق ویژهای باشد. اما این سریال هنوز پس از ۱۰ سال که از ساختش گذشته، در توقیف است و بازی او دیده نشد. اما پس از بازی در این مجموعه در چند سکانس کوتاه از فیلم «کوچه بینام» به کارگردانی هاتف علیمردانی بازی کرد که بازهم این نقش در جایگاه ویژهای در کارنامهاش قرار گرفت. آقایی پس از تجربه چندین نقش متفاوت، با پذیرش بازی در نقش یک پدر میانسال افغانستانی در یک اپیزود از سریال «چرخ فلک» در سال ۹۵، بیش از هرچیز ثابت کرد که به دنبال کاراکترهای متفاوتی است تا خودش را در هر شرایطی محک بزند. او نقشهای کوتاه را میپذیرفت، اما نقشهایی که مخاطب را با همان چند سکانس درگیر میکرد.
این را هم باید اضافه کرد که امیر آقایی علاوه بر تلاش برای تجربه نقشهای متفاوت، چند حرفه را هم به طور موازی با بازیگری تجربه کرده. از سرودن هایکو تا عکاسی و در سالهای اخیر حضور در پروژههای تبلیغاتی به عنوان مدل.
یک گریم و شخصیت تکراری
شاید یکی از بزرگترین ضربههایی که به کارنامه امیر آقایی زده شد، فرو رفتن در نقش و گریمی تکراری بود که در چند فیلم و سریال آن را پذیرفت. سال ۹۳ که برای اولین بار امیر آقایی نقش یک پلیس ورزیده، خوشپوش و کاریزماتیک را در فیلم «۳۶۰ درجه» به کارگردانی سام قریبیان بازی کرد، انگار نمیدانست که پیشنهادهای زیادی به سمت او خواهد آمد که با همان تیپ و گریم و حتی لحن و بیان در چند اثر دیگر هم حضور داشته باشد. فیلم «۳۶۰ درجه» که یک کپی ناشیانه از نمونههای آمریکاییاش بود، به دلیل ضعفهای فراوان، بازی آقایی هم چندان دیده نشد. اما پس از آن او با همان فیزیک و کاراکتر در دو فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» و «بدون تاریخ بدون امضاء» از وحید جلیلوند و سریال «نوار زرد» به کارگردانی پوریا آذربایجانی حضور پیدا کرد. او حتی چند سال پس از این آثار، در فیلمهای «دیدن این فیلم جرم است» و «بیمادر» (که هنوز اکران نشده) هم دقیقا با همان گریم و کاراکتر حضور داشت. او در تمام این آثار با کلاهگیسی جوگندمی، عینکی ظریف و ریشی متوسط، یک تصویر یکسان را به نمایش گذاشت.
البته این را نباید نادیده گرفت که جنس بازی که وحید جلیلوند در فیلمهایش از امیر آقایی گرفت با سایر این آثار متفاوت است. حتی آقایی برای هردو فیلم توانست به فستیوالهای بینالمللی راه پیدا کند و در جشنوارههای داخلی هم کاندید جوایز مهمی شود. اما روند انتخاب نقشهای متفاوت او که کارنامهاش را تا اواسط دهه ۹۰ شکل داده بود، با این انتخابها وارد یک تکرار شد.
حتی سومین همکاری با ابراهیم حاتمیکیا در فیلم «بادیگارد» در سال ۹۴، هم نتوانست اتفاق ویژهای برای امیر آقایی رقم بزند. او در این فیلم نماد یک شخصیت امینتی مهم حکومتی بود، اما شعارزدگی نقش و تقابلی که به عنوان بزرگتر و نصحیت کننده در برابر پرویز پرستویی داشت، این فیلم را برخلاف دو هکاری دیگرش با حاتمیکیا در پایین کارنامه کاری او قرار میدهد.
رسیدن به اوج
سال ۹۸ وقتی برای اولین بار، چند روز پیش از جشنواره فیلم فجر، بخشهای کوتاهی از فیلم «شنای پروانه» در فضای مجازی دست به دست شد، برای بسیاری اصلا قابل باور نبود که گنده لاتی که دارد جلوی دوربین حرف میزند، امیر آقایی است. او یکباره قالبش را شکست و با گریم و فن بیانی در این فیلم ظاهر شد که نتنها در کارنامه خودش بلکه در کارنامه هیچ بازیگری تا این حد نزدیک به واقعیت ارازل اوباش پایین شهر، تا آن سال دیده نشده بود. او بازهم بازیگر نقش اصلی نبود، اما مکملی بود که محور اصلی داستان فیلم براساس شخصیت او شکل گرفته بود. بازی امیر آقایی در نقش هاشم در «شنای پروانه» حتی باعث به وجود آمدن یک تیپ جدید در سینمای ایران و شبکه نمایش خانگی شد. آقایی بعد از سالها طی مسیر کردن در سینما و تلویزیون بلاخره برای بازی در این نقش سخت و متفاوت، برنده جایزه بهترین نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شد. جایزهای که بسیاری از بازیگران همسن و سال او خیلی زودتر به آن رسیدهاند و پس از آن دیگر نتوانستند به اوج برگردند. اما امیر آقایی آرام آرام به این نقطه رسید.
بلافاصله پس از فیلم «شنای پروانه»، سریال «آقازاده» به کارگردانی بهرنگ توفیقی، در شبکه نمایش خانگی منتشر شد. انتشار این سریال مصادف شده بود با ماههای ابتدایی شیوع کرونا و تعطیلی سینماها، بنابراین در شرایطی که هنوز نمایش خانگی جای خود را به طور کامل میان مردم باز نکرده بود، اما طیف گستردهای از جامعه این سریال را دیدند. «آقازاده» نقد رانتخواری و فساد اقتصادی گسترده بود و امیر آقایی در نقش آقازاده اصلی سریال حضور داشت. اگرچه او با وجود بیش از ۴۰ سال سن در نقش پسری جوان بازی میکرد، اما تجربههایش در بازیهای برونگرای گذشته به کمکش آمد و توانست به خوبی از پس نقش اصلی یک سریال طولانی بر بیاید.
سال ۱۴۰۰ برای امیر آقایی همراه با دو اتفاق ویژه هم بود. او با فیلم «خائن کشی» جلوی دوربین مسعود کیمیایی قرار گرفت. این فیلم که بسیاری آن را متفاوت از آثار سالهای اخیر کیمیایی میدانند، درباره یک پرونده جنایی در تاریخ معاصر است. نقش امیر آقایی در این فیلم مانند بیشتر قهرمانهای آثار کیمیایی است و نقطه برجستهای در کارنامه آقایی به لحاظ کاراکتر نیست. اما همکاری با مسعود کیمیایی خود اتفاق متفاوتی است که او در اوج کارنامه هنریاش تجربه کرده. اتفاق دوم همکاری با بهمن قبادی، فیلمساز مستقل در یک پروژه سینمایی بینالمللی به تهیهکنندگی راجرز واترز، آهنگساز مشهور انگلیسی بود. این فیلم هنوز به اکران عمومی نرسیده اما بازی او در جشنواره توکیو ژاپن مورد تحسین منتقدان قرار گرفته.
بهترین فیلمهای امیر آقایی
با مروری که بر کارنامه کاری آقایی داشتیم، به این نکته میشود رسید که او در تمام این دو دهه فعالیت مستمر، چهار اثر شاخص دارد که بازیهای دیدنی در آنها داشته. آثاری مثل سریال «اولین شب آرامش»، فیلمهای «سعادت آباد» و «هیس دخترها فریاد نمیزنند»، سریال «آقازاده» و فیلم «شنای پروانه». این تعداد کار شاخص در طول دو دهه نشاندهنده کارنامه متوسط این بازیگر است. اما به هرحال او تلاش کرده با پرهیز از تجاری کردن حرفهاش روی یک خط تعادل حرکت کند.
او این روزها منتظر اکران جدیدترین فیلمش « بیمادر» و انتشار آخرین سریالش «خون سرد» در شبکه نمایش خانگی است. «بی مادر» که در جشنوراه سال گذشته چندان مورد توجه قرار نگرفت و با نقدهای منفی زیادی روبرو بود، اما درباره جزییات مجموعه «خونسرد» هنوز اطلاعاتی رسانهای نشده و باید دید بازگشت آقایی به شبکه نمایش خانگی چگونه خواهد بود؟