۳۰ سال ۳۰ بازی؛ پلیاستیشن چگونه تعریف میشود؟
امروز سیامین سالگرد عرضهی پلیاستیشن و ورود رسمی سونی به صنعت بازی است؛ پلیاستیشن وان در روز ۳ دسامبر سال ۱۹۹۴ در ژاپن عرضه و با این کنسول، نسل جدیدی از بازیهای ویدیویی آغاز شد. پلیاستیشن وان گرافیک سهبعدی را در ابتداییترین شکل ممکن و حتی زودتر از نینتندو وارد بازیهای ویدیویی کرد. ما هم کنار سونی و جمعیت زیادی از گیمرها که سه دهه است با این کنسولها و بازیهایش بزرگ شدهاند، تصمیم گرفتهایم تا سالگرد سی سالگی پلیاستیشن را با صحبت از مهمترین چیز جشن بگیریم: بازیها.
همگی قصهی ورود سونی به صنعت بازی و ساخت دیسک درایو برای کنسول نینتندو که نهایتا تبدیل به پلیاستیشن میشود را میدانیم و قرار نیست دوباره آن را بازگو کنیم. سختافزار پلیاستیشن نیست که آن را تعریف میکند، بلکه بازیهایش هستند.
نکتهای که از ابتدای پیدایش پلیاستیشن تا همین امروز هویت آن را شکل داده و کاری کرده تا این برند در طول سی سال گذشته تصویری واحد پیدا کند و با مجموعهای از بازیها و کیفیتی ثابت شناخته شود، مجموعهای از مدیران و تهیهکنندگان بوده که تلاش کردهاند تا جریانی یکسان در بازههای نسلی مختلف حول این برند شکل بگیرد.
کنسولها، سختافزار و اکوسیستم پلیاستیشن به جای خود، پیشرفتی که سونی با پلیاستیشن به صنعت بازی آورد، به لطف بازیهایش بود. چه سی سال پیش و چه امروز، بیشتر بازیسازان ترجیح میدهند بازیهای خود را برای پلیاستیشن بسازند و روی پلیاستیشن عرضه کنند.
تمام بازیهای بزرگی که صنعت بازی را شکل دادند و جریان حرکت و پیشرفت آن را مشخص کردند، روی پلیاستیشن بودند. پرهزینهترین بازیهای تاریخ همیشه روی پلیاستیشن ساخته شدهاند. از نقشآفرینیهای بزرگ و دنیاهای عظیم گرفته تا بازیهای اکشن سینمایی و شبیهسازهای رانندگی با بالاترین سطح از گرافیک، همهی اینها به بهترین شکل ممکن روی پلیاستیشن ارایه شدند.
پلیاستیشن با بازیهایش تعریف میشود. ما هم تصمیم گرفتیم تا به مناسبت سالگرد سی سالگی پلیاستیشن، هر سال را در این تاریخ سی ساله ورق بزنیم و مهمترین بازی را بهعنوان نمایندهی پیشرفت و همه چیز آن سال، انتخاب کنیم.
۱۹۹۴ – پلیاستیشن با Ridge Racer بازیهای باکیفیت آرکیدی را به خانه آورد
اوایل دههی نود میلادی، همراستا با یکی از بهترین دورههای اقتصادی در ژاپن، دورهی اوج صنعت بازی و پیشرفت روزبهروز بازیهای ویدیویی بود. ورود سونی به صنعت کنسولهای بازی خانگی، در حالی که سگا و نینتندو در آن حکمرانی میکردند، ریسک بسیار بزرگی محسوب میشد. کنسولهای آن زمان مثل سوپر نینتندو یا سگا مگا درایو، در بهترین حالت گرافیکی دوبعدی ۱۶ بیتی داشتند، اما کمی آن طرفتر دستگاههای آرکید گرافیکی خیرهکننده و عجیب و غریب را به بازیهای ویدیویی معرفی کرده بودند. بازیهای مسابقهای آرکید مثل Ridge Racer شرکت نامکو و Daytona USA شرکت سگا از نظر کیفیتی چند سر و گردن بالاتر از بازیهای کنسولی بودند. همزمان با عرضهی پلیاستیشن وان در ژاپن، بازی Ridge Racer هم یک نسخهی خانگی روی پلیاستیشن عرضه کرد تا نشان دهد این کنسول میتواند آن گرافیک خیرهکنندهی دستگاههای آرکید را به خانه بیاورد.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۴:
- King’s Field: اولین بازی استودیویی که با سری سولز دنیا را تکان داد، پایه و اساس دارک سولزهای امروزی است و همزمان با پلیاستیشن وان در ژاپن عرضه شد.
۱۹۹۵ – بازی Suikoden آرشیو نقشآفرینیهای پلیاستیشن را در مقابل نینتندو کامل کرد
چند ماهی از عرضهی پلیاستیشن میگذشت، اما هنوز جمعیت زیادی از گیمرهای کنسولی روی سوپر نینتندو پای بازیهای داستان-محور و نقشآفرینیهای بزرگ نشسته بودند؛ سبکی که سونی و پلیاستیشن هنوز به آن ورود نکرده بودند. شرکت کونامی سری بازی «سوئیکودن» خود را روی پلیاستیشن وان آغاز کرد و ضمن حفظ ساختار همیشگی نقشآفرینیهای ژاپنی دوبعدی مثل فاینال فانتزیهای کلاسیک، همه چیز بازی را گسترش داد؛ طوری که انیمیشن شخصیتها و افکتها از آنچه بازیهای مشابه روی سوپر نینتندو ارایه میدادند، چند سطح باکیفیتتر بودند. صد البته که سوئیکودن ۱ بهخودی خود هم یک بازی شگفتانگیز چه از نظر داستان و چه از نظر گیمپلی بود و تا پایان پلیاستیشن ۲ هم با تعداد زیادی بازی در قسمتهای مختلف ادامه پیدا کرد.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۵:
- Tekken: شمارهی اول تکن در این سال عرضه شد ولی در مقابل رقیب اصلیاش یعنی ویرچوا فایتر ۲ حرفی برای گفتن نداشت.
- Wipeout: بازی مسابقهای وایپآوت سونی با سرعت بالا و کیفیتی عالی تجربهای ارایه داد که تا به حال مثل آن را ندیده بودیم.
۱۹۹۶ – پلیاستیشن با Tekken 2 یک بازی مبارزهای درخور رقابت با سگا پیدا کرد
در حالی که سگا با سری مبارزهای خود یعنی ویرچوا فایتر چه روی دستگاههای آرکید و چه روی کنسول سگا ساترن خود جولان میداد، روی پلیاستیشن هنوز بازی مبارزهای در حد و اندازهی ویرچوا فایتر پیدا نمیشد که بالاخره این موضوع با تکن ۲ تغییر کرد. تکن ۲ آنچه امروزه از تکن میشناسیم را از همان زمان پایهریزی کرد، از شخصیتها گرفته تا سیستم مبارزهای سهبعدی که بارها از ویرچوا فایتر عمیقتر بود. تکن ۲ همچنین از نظر گرافیکی و موسیقی هم تجربهای روی پلیاستیشن ارایه میداد که مثلش را در بازیهای مبارزهای دیگر ندیده بودیم.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۶:
- Tomb Raider: اولین قسمت سری توم ریدر ماجراجویی و گشت و گذار و حل معما را در محیطی سهبعدی ممکن کرد.
- Resident Evil: قسمت اول رزیدنت اویل همه چیز داشت؛ از گرافیک و بکگراندهای دوبعدی که قدیمی نمیشوند گرفته تا داستان، ترس و طراحی مراحل عالی.
- Crash Bandicoot: سونی ناتی داگ را استخدام کرد تا یک سکوبازی برای رقابت با سونیک و ماریو بسازد و نتیجه یکی از بهترین ساختههای تاریخ پلیاستیشن شد.
۱۹۹۷ – بازی Final Fantasy 7 نشان داد که بازیها میتوانند بهزیبایی داستان تعریف کنند
اسکوئر با سری فاینال فانتزی خود در ژاپن حسابی معروف و بزرگ شده بود؛ یک مجموعهی نقشآفرینی بزرگ که از ابتدا روی کنسولهای نینتندو شکل گرفته و ادامه پیدا کرده بود. تصمیم اسکوئر برای خداحافظی با نینتندو و ساخت فاینال فانتزی ۷ روی پلیاستیشن وان از بزرگترین اتفاقات صنعت بازی آن زمان بود. فاینال فانتزی ۷ با گرافیک سهبعدی خیرهکننده و انیمیشنهای طولانی، پرهزینهترین بازی زمان خود بود. زمانی که فاینال فانتزی ۷ عرضه شد، پلیاستیشن وان پرفروشترین کنسول بازی دنیا بود و در حالی که بازیهای داستانمحور چیز جدیدی نبودند، اما هیچکدام کیفیت فاینال فانتزی ۷ را نداشتند. گیمرها با فاینال فانتزی ۷ شکل جدیدی از داستانگویی را تجربه کردند که فقط در بازیهای ویدیویی ممکن بودند.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۷:
- Castlevania Symphony of the Night: سمفونی شب هم مثل فاینال فانتزی این سری را برای اولین بار به پلیاستیشن آورد و سبک مترویدوانیا را روی پلیاستیشن به کمال رساند.
- Gran Turismo: اولین شمارهی سری گرن توریسمو با اختلاف باکیفیتترین بازی مسابقهای زمان خود بود؛ طوری که بازی مسابقهای شبیهسازی در حد و اندازهی آن هیچ جای دیگری پیدا نمیشد.
۱۹۹۸ – بازی Metal Gear Solid کارگردانی سینمایی و صداگذاری کامل را به بازیهای ویدیویی آورد
قدرت سختافزاری پلیاستیشن وان بود که کارگردان متال گیر سالید یعنی هیدئو کوجیما را برانگیخت تا دست به ساخت دنبالهای برای یکی از بازیهای قدیمی خود بزند و آنچه یک دهه قبل در ذهن داشت را به بهترین شکل روی سختافزاری تازه پیاده کند. متال گیر سالید بدون تکیه بر انیمیشنهای از پیش رندر شده، سینماییترین تجربهی ممکن را در قالب بازیهای ویدیویی ارایه کرد؛ طوری که نه فقط میانپردهها، بلکه خود گیمپلی از تمام جهات تجربهای سینمایی دارد. متال گیر سالید همچنین از اولین بازیهایی است که تمام دیالوگهای آن از ابتدا تا انتها صداگذاری شده که به لطف سیدیهای پلیاستیشن و ظرفیت بیشتر آنها ممکن شده بود.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۸:
- Resident Evil 2: دنبالهی رزیدنت اویل همه چیز قسمت نخست را گسترش داد؛ اکشن دقیقتر، طراحی مراحل درگیرکننده، ادغام عالی اکشن و ماجراجویی و گرافیک شگفتانگیز روی پلیاستیشن وان هنوز هم آن را عالی نگه داشته است.
- Tekken 3: شمارهی سوم تکن بزرگترین بازی مسابقهای زمان خود بود و این موضوع به لطف پلیاستیشن محقق شد؛ طوری که همه در خانه یک پلیاستیشن و یک تکن ۳ داشتند. بازی بستهای کامل از همه چیز بود و حجم محتوایش در بازیهای مبارزهای امروزی هم پیدا نمیشود.
۱۹۹۹ – تجربهی بازیهای مسابقهای با Gran Turismo 2 به سطوح تازهای رسید
شمارهی اول گرن توریسمو با همهی آنچه ارایه میداد، در مقابل گرن توریسمو ۲ یک دست گرمی به نظر میرسد. گرن توریسمو ۲ روی پلیاستیشن وان، کاملترین و زیباترین شبیهساز رانندگی بود. اهمیت و اعتبار گرن توریسمو ۲ (با پشتوانهی سونی) بهقدری زیاد بود که دهها برند بزرگ با صدها خودروی خود در گرن توریسمو ۲ حضور داشتند، بازی بخشهایی اعم از کمپین بزرگ و حالتهای مسابقهای مختلف داشت و از نظر کیفیت گرافیکی بهقدری عجیب و غریب بود، آن هم با تکیه بر کارگردانی هنری و نه قدرت یک کامپیوتر قدرتمند، که نمیدانیم سازندگانش چگونه از پس آن برآمده بودند.
دیگر بازیهای مهم ۱۹۹۹:
- Medal of Honor: بازیهای اکشن اول شخص چند سالی بود که روی کامپیوتر گل کرده بودند و نینتندو هم گلدنآی را داشت. مدال افتخار روی پلیاستیشن تجربهای بسیار خوب از یک اکشن اول شخص ارایه داد.
- Crash Team Racing: بازی کارتینگ کرش پاسخ عینی سونی به ماریو کارت بود و از همه نظر بازی خوش ساختی از آب در آمده بود.
۲۰۰۰ – بچههای دههی نود با Tony Hawk’s Pro Skater 2 نسل خود را از بقیه جدا کردند
چندان بیراه نگفتهایم اگر دههی نود میلادی را نسل اسکیتبرد، موسیقی پانک، نو-متال و کتانیهای کانورس بنامیم. همهی اینها پایه و اساس Tony Hawk’s Pro Skater 2 بود که پس از یک تجربهی موفق در شمارهی نخست، گیمپلی امتیازی خود را در شمارهی دوم به کمال رساند. تونی هاوک ۲ یکی از سرگرمکنندهترین تجربههای تاریخ پلیاستیشن است و میتوان نه دهها و بلکه صدها ساعت به راحتی آن را را پشت سر هم تجربه و تمام مدت به موسیقیهای انتخابی عالی آن گوش کرد. زمانی که Pro Skater 2 عرضه شد، پلیاستیشن ۲ چند ماهی بود که در بازار بود، اما با وجود تونی هاوک ۲ نیازی به نسل جدید نبود.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۰:
- Dead or Alive 2: همزمان با عرضهی پلیاستیشن ۲ دو بازی مبارزهای هم توانایی سختافزاری این کنسول را به نمایش گذاشتند که گزینهی بهتر Dead or Alive 2 بود. فیزیک و انیمیشنهای Dead or Alive 2 از دیگر بازیهای همسبک خود در آن زمان چند سطح بالاتر بود.
- Tekken Tag Tournament: تکن تگ تورنمنت همان گیمپلی تکن ۳ را با گرافیکی بهتر و کاراکترهایی چند برابر پرجزییاتتر همزمان با عرضهی پلیاستیشن ۲ در اختیار طرفداران گذاشت.
۲۰۰۱ – آنچه Metal Gear Solid 2 روی پلیاستیشن ۲ ارایه داد در تاریخ بازیهای ویدیویی بیسابقه بود
زمانی که متال گیر سالید ۲ عرضه شد، هرگز تصور نمیکردیم یک بازی بتواند پایش را در قصهگویی سینمایی فراتر از متال گیر سالید بگذارد، اما شخص هیدئو کوجیما همان سال نخست عرضهی پلیاستیشن ۲ حجت را تمام کرد. متال گیر سالید ۲ از نظر طراحی، داستان، کارگردانی، گیمپلی، هوش مصنوعی و گرافیک همتا ندارد و حتی میتوان همین حالا آن را روی یک پلیاستیشن ۲ بازی کرد و تجربهای شگفتانگیز از آن گرفت. موضوعاتی که متال گیر سالید ۲ مطرح میکند، با گذشت بیش از دو دهه روز به روز بیشتر معنی پیدا میکنند.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۱:
- Grand Theft Auto III: تجربهی جهان باز جیتیای با شمارهی سوم آن و بهصورت انحصاری روی پلیاستیشن ۲ برای اولین بار سهبعدی شد.
- Final Fantasy X: فاینال فانتزی ۱۰ اولین شمارهی این سری بود که صداگذاری شده بود. بازی همچنین از نظر گرافیکی بسیار پیشرفت کرده بود و بهخوبی از سختافزار پلیاستیشن ۲ استفاده میکرد.
- Silent Hill 2: قسمت دوم سایلنت هیل با گذر از محدودیتهای سختافزاری پلیاستیشن وان، یکی از واقعگرایانهترین بازیهای پلیاستیشن ۲ از نظر بصری بود؛ آن هم همان ابتدای نسل جدید.
۲۰۰۲ – بازیهای جهانباز و سندباکس با Grand Theft Auto: Vice City از نو تعریف شدند
در حالی که جیتیای ۳ یک سال قبل دید تازهای به بازیهای جهانباز داده بود، شمارهی بعدی این سری بازیها یعنی وایس سیتی بود که محبوبیت جهانی این سری را تثبیت کرد. وایس سیتی که در ابتدا هم به شکل انحصاری روی پلیاستیشن ۲ عرضه شده بود، با نورپردازی و رنگپردازی خاص و زیبای خود دنیای میامی دههی هشتاد را به زیباترین شکل ممکن به تصویر میکشید. داستانگویی و شخصیتپردازی در وایس سیتی چند برابر نسبت به قسمت قبل بهتر بود و راکاستار گیمز هم در این بازی سبک نویسندگی خاص خود را پیدا کرد.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۲:
- Kingdom Hearts: اسکوئر انیکس با ادغام دیزنی و فاینال فانتزی در قالب کینگدام هارتس یک نقشآفرینی اکشن خاص، با داستانی فراموش نشدنی و گیمپلی سرگرمکننده ارایه داد.
۲۰۰۳ – سرعت بازیهای ویدیویی و لذت آنها با SSX دو چندان شد
اوایل سال ۲۰۰۰ الکترونیک آرتز یک برند جداگانه بهنام EA Sports BIG راه انداخته بود و تحت نظر آن، باحالترین و سرگرمکنندهترین بازیهای خود را تولید میکرد. بهترین خروجی این استودیو هم بدون شک SSX 3 بود. در مقایسه با سری اسکیتبرد تونی هاوک، گیمپلی SSX سرعتی چند برابر داشت، اما در عین حال باید با همان دقت حرکات خارقالعادهی مختلفی را اجرا میکردید. بین تمام بازیهای سری SSX شمارهی سوم آن هنوز هم بهترین بین آنهاست.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۳:
- Max Payne 2 The Fall of Max Payne: قسمت دوم مکس پین، قصهگویی نوآر خاص و گیمپلی خلاقانهاش را باکیفیتی بالاتر از قسمت نخست ارایه داد.
- Prince of Persia Sands of Time: بازنگری سری شاهزادهی پارسی به نام شنهای زمان، گیمپلی این مجموعه را برای اولین بار در قالب یک اکشن سکوبازی سهبعدی پیادهسازی کرد و نتیجهای عالی از آن گرفت.
۲۰۰۴ – پلیاستیشن ۲ با Metal Gear Solid 3 کیفیتی را اجرا کرد که تصورش ممکن نبود
هیدئو کوجیما، کارگردان سری بازیهای متال گیر، در ابتدا تصمیم داشت تا سهگانهی متال گیر سالید را به ترتیب روی پلیاستیشن ۱، پلیاستیشن ۲ و پلیاستیشن ۳ بسازد. با این حال، سونی به آنها گفت که قرار نیست به این زودیها خبر از کنسول نسل جدید باشد. نکتهی غریب این جاست که تیم کوجیما از اساس بازی بعدیشان را برای پلیاستیشن نسل بعدی در ذهن داشتند؛ پایه و اساسی که شامل یک جنگل بزرگ بود. تا به حال کسی جنگلی در آن حد و اندازه و کیفیت را روی پلیاستیشن ۲ اجرا نکرده بود. کوجیما تیم خود را مجبور کرد تا همان بازی نسل بعد را روی سختافزار پلیاستیشن ۲ اجرا کنند و نتیجه متال گیر سالید ۳ است. بازی هنوز هم یکی از عمیقترین و پرجزییاتترین تجربههای تاریخ ویدیوگیم را در خود جای داده است.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۴:
- Grand Theft Auto San Andreas: سن آندریاس وسعتی بسیار بزرگتر را به این سری آورد و تنوع گیمپلی بیشتری به تمام بخشهای جیتیای معرفی شد، اما حس و حال وایس سیتی را تکرار نکرد.
- Gran Turismo 4: شمارهی چهارم گرن توریسمو یکی از تنها دو بازی پلیاستیشن ۲ است که میتواند با وضوح تصویر فول اچدی روی این کنسول اجرا شود. حتی بازیهای ایکسباکس ۳۶۰ با این وضوح تصویر رندر نمیشدند.
- Burnout 3 Takedown: در حالی که سری گرن توریسمو بهعنوان بهترین بازی مسابقهای پلیاستیشن پابرجاست، این سری بازیها لزوما سرگرمکننده نیستند. لذتبخشترین بازی مسابقهای دنیا بدون شک برنآوت است که اوج آن را در برنآوت ۳ دیدیم.
۲۰۰۵ – ادغام هنر، ادبیات و بازیهای ویدیویی در Shadow of the Colossus نمود کرد
بازیهای ویدیویی بهعنوان یک رسانهی روایی، قدرتی دارند که در هیچ رسانهی دیگری پیدا نمیشود. خاصیت تعاملی بازیها ظرفیتهای بیشمار جدیدی را به آنها آورده است و معدود بازیهایی هستند که از این ظرفیتها برای روایت قصه و ارایهی هنر خود استفاده میکنند. بازی سایهی کلوسوس که پایه و اساس آن در ساختهی قبلی سازندهاش یعنی «ایکو» (ICO) شکل گرفت، مصداق واقعی هنر در بازیهای ویدیویی و استفادهی درست از ظرفیتهای آن است. آنچه این بازی ارایه میدهد، در هیچ رسانهی دیگری پیدا نمیشود و بازی هم بهخودی خود شگفتانگیز و سرگرمکننده است.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۵:
- God of War: تا قبل از نسل هفتم، میتوان به راحتی گفت که جریان حرکت پلیاستیشن از سمت بازیسازان ژاپنی هدایت میشد. جملهای از سمت یک بازیساز ژاپنی با این مضمون که «آمریکاییها در خواب هم نمیتوانند یک بازی در حد و اندازهی دویل میکرای بسازند»، یک کارگردان که در استودیوی سانتا مونیکا سونی مشغول به کار بود را برانگیخت تا یک بازی اکشن سوم شخص شبیه به آن بسازد و نتیجهی آن خلق گاد آو وار بود.
- Tekken 5: تکن ۵ حتی پایش را از تکن ۳ هم فراتر میگذارد و بستهای بزرگتر و کاملتر از یک بازی مبارزهای ارایه میدهد. گرافیک تکن ۵ و گیمپلی آن روی پلیاستیشن ۲ مثال ندارد.
- Devil May Cry 3: در حالی که قسمت اول دویل می کرای ساختاری رزیدنت اویل گونه دارد، شبیه به یک رزیدنت اویل که مبارزاتش تن به تن و با شیاطین در دنیایی گوتیک انجام میشود، دویل می کرای ۳ این مجموعه را چند قدم جلوتر میبرد و هویتش را بهعنوان یک اکشن سوم شخص تثبیت میکند.
۲۰۰۶ – گیمرها با گیتارهای پلاستیکی در Guitar Hero II ستارهی راک شدند
در پایان سال ۲۰۰۶ شاهد عرضهی نسل بعدی پلیاستیشن بودیم، اما جمعیت بزرگی از گیمرها مشغول سر و کله زدن با گیتارهای پلاستیکیشان بودند. ما هم حتی با اینکه در مملکت خودمان دستمان به گیتار پلاستیکی Guitar Hero II نمیرسید، با همین دستههای پلیاستیشن ۲ کلیدهای L2 و R2 دستهمان را یکی پس از دیگری از دست دادیم. گیتار هیرو ۲ نسل جدیدی از بازیهای موسیقی-محور و ریتمیک و مهمتر از آن، نسل جدیدی از طرفداران راک و متال جوان و نوجوان را در دورهای که موسیقی به قهقرا میرفت، شکل داد. تاثیر فرهنگی گیتار هیرو ۲ آنقدر مهم و بزرگ است که تمام سریالها و برنامههای تلویزیونی فرنگی مشغول صحبت از آن بودند. طولی نکشید هر کسی که (مشخصا بیرون از مملکت ما) یک پلیاستیشن ۲ داشت، یک نسخه از گیتار هیرو ۲ و گیتار پلاستیکیاش را تهیه کرد و به مهمانیهایش جو تازهای بخشید.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۶:
- Kingdom Hearts II: دنبالهی قسمت اول کینگدام هارتس حتی از قبل هم عجیب و غریبتر و صد البته زیباتر بود. انیمیشن شخصیتها روی پلیاستیشن ۲ خیلی از اوقات از نظر جزییات تفاوتی با فیلمهای انیمیشنی دیزنی نداشت.
- Grand Theft Auto Vice City Stories: کنسول دستی سونی یعنی PSP عرضه شده بود و دیدن اینکه یک جیتیای، آن هم وایس سیتی، تمام و کمال روی این کنسول دستی به زیبایی اجرا میشود، برایمان واقعا عجیب بود.
- Final Fantasy XII: دوازدهمین شماره از سری بازیهای فاینال فانتزی حسابی با قسمتهای قبلی آن فرق داشت، اما مثل همیشه بالاترین از سطح کیفیت را ارایه میداد، طوری که بازسازی آن که چند سال پیش عرضه شد فرقی با نسخهی پلیاستیشن ۲ نداشت و هنوز هم زیبا به نظر میرسید.
۲۰۰۷ – پلیاستیشن ۳ عرضه شده بود، اما با وجود God of War II کسی به آن نگاه هم نمیکرد
دنبالهی بازی «گاد آو وار» (خدای جنگ) روی همان کنسول پلیاستیشن ۲ عرضه شد و روی این سختافزار یکسان، صحنههای حماسی و عظیمی را نشانمان داد که حتی روی پلیاستیشن ۳ هم پیدا نمیشدند. از نظر روند، گیمپلی، گرافیک و داستان میتوان God of War II را یکی از بهترین دنبالههای تاریخ صنعت بازی نامید. تعادل بسیار بهتری از ماجراجویی و اکشن در God of War II طراحی شد، سکوبازی و حل معما در بازی بسیار بهتر بود و در عین حال هم مبارزه با غولآخرها بارها و بارها حماسیتر و بزرگتر شده بود. گاد آو وار ۲ به بهترین شکل ممکن قصهی پلیاستیشن ۲ را به پایان رساند.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۷:
- Persona 3: محبوبیت سری بازیهای پرسونا که امروزه این قدر بزرگ شدهاند، به پرسونا ۳ پلیاستیشن ۲ بازمیگردد که یک بازنگری بزرگ بر این سری بود.
- Uncharted Drake’s Fortune: قسمت اول آنچارتد در سال ۲۰۰۷ عرضه شد و تا دلتان بخواهد مشکل گیمپلی و داستان داشت، اما آغاز جریان ساخت بازیهای سینمایی ناتی داگ بود.
۲۰۰۸ – بازی Metal Gear Solid 4 بالاخره از سختافزار کنسول نسل جدید سونی استفاده کرد و ادای احترامی به پلیاستیشن ۳ بود
بازیهای سری متال گیر سالید همگی مشخصا مخصوص کنسولهای پلیاستیشن ساخته شدهاند؛ به این شکل در تمام آنها ارجاعات مستقیمی به خود کنسولی که بازی روی آن اجرا میشود و قابلیتهایش وجود دارد. این ارجاعات در متال گیر سالید ۴ به اوج خود رسید و شخصیتها از دیسک بلوری پلیاستیشن ۳ و دستهی SixAxis و حتی پردازندهی این کنسول، داخل خود بازی صحبت میکردند. صد البته فراموش نکنیم که متال گیر سالید ۴ بهخودی خود هم بازی بسیار خوبی است و از اولین ساختههای انحصاری پلیاستیشن ۳ که قدرت نسل جدید این سختافزار جدید را به رخ کشید.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۸:
- God of War Chains of Olympus: شمشیرهای المپ یک بازی گاد آو وار کامل روی کنسول دستی سونی بود و چیزی کم از نخستین گاد آو وار نداشت و شاید بتوان گفت حتی از آن بهتر بود.
- Crisis Core Final Fantasy 7: در سالگرد ده سالگی عرضهی فاینال فانتزی ۷، اسکوئر یک بازی بسیار بزرگ در دنیای فاینال فانتزی ۷ بهصورت انحصاری برای کنسول دستی سونی ساخت؛ یک بازی که کاملا برای طرفداران مهمترین نقشآفرینی ژاپنی تاریخ ساخته شده بود.
۲۰۰۹ – بازی Uncharted 2 یک فیلم سینمایی اکشن قابل بازی بود
پس از تلاش نهچندان موفق استودیوی ناتی داگ سونی برای ساخت یک تجربهی سینمایی با قسمت اول آنچارتد، آنها در تلاش دومشان یک تنه استانداردهای جدیدی برای بازیهای ویدیویی تعریف کردند. پس از عرضهی آنچارتد ۲ حالا همه برای خود یک پلیاستیشن ۳ میخواستند. آنچارتد ۲ بستهای کامل از یک بازی ماجراجویی اکشن سینمایی، داستانی درگیرکننده، صحنههای اکشن کارگردانی شده و قابل بازی و کیفیتی غیرقابل مقایسه با دیگر بازیهای روز بود. آنچارتد ۲ شاید بهعنوان یک بازی ویدیویی چیز زیادی برای ارایه نداشته و یک تجربهی خطی تکراری باشد، اما توانست با کیفیت بالایش از همه نظر، بازیهای ویدیویی را بسیار گستردهتر و آن را بهعنوان رسانهای جدی برای غیرگیمرها معرفی کند.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۰۹:
- Demon’s Souls: آغاز سری بازیهای سولز فرام سافتور روی پلیاستیشن ۳ و با دیمنز سولز شکل گرفت. بازی هنوز هم خوب است و روند اصلی آن را در بازسازی اخیرش با گرافیکی بالاتر تجربه کردیم، اما جریان خوب دارک سولز را ندارد.
- Flower: فلاور بهعنوان یک بازی مستقل هنری و تجربی، نقش مهمی در شکلگیری جنبش بازیهای هنری کوچک و دانلودی داشت و با تهیهکنندگی سونی ساخته و عرضه شد.
- Yakuza 3: قسمت سوم سری بازیهای یاکوزا این مجموعه را به پلیاستیشن ۳ آورد و همه چیزش را تغییر داد. حالا به جای دوربین ایزومتریک با یک دوربین سوم شخص طرف بودیم و پایه و اساس بازیهای یاکوزای امروزی با قسمت سوم روی پلیاستیشن ۳ شکل گرفت.
۲۰۱۰ – بازیهای سینمایی داستان-محور پلیاستیشن با Heavy Rain ادامه پیدا کرد
مطمئنا متوجه شدهاید که سونی حاضر است روی تجربههای خاص و جدید و بازیسازانی که ایدههایی تازه دارند، سرمایهگذاری کند و به آنها بودجههای بزرگی برای تحقق رویاهایشان بدهد. یکی از این بازیسازان مولف «دیوید کیج» بود که پس از بازی فارنهایت توانست سونی را راضی کند و برای ساخت یک بازی یا طبق گفتهی خودش یک «درام تعاملی» از آنها بودجهی هنگفتی بگیرد. نتیجهی نهایی «باران شدید» یا همان Heavy Rain بود که با کیفیتی بسیار بالا و داستانی درگیرکننده، تجربهای خاص و جدید را روی پلیاستیشن ۳ ارایه میداد. زمانی که Heavy Rain عرضه شد هیچ بازی دیگری تا به حال شبیه به آن ندیده بودیم و این بازی یک دلیل مهم دیگر برای خرید پلیاستیشن ۳ از سمت مردم بود.
دیگر بازیهای مهم ۲۰۱۰:
- God of War III: قسمت سوم سری بازیهای گاد آو وار مبارزات با غولآخرها را حتی از قسمت دوم هم بزرگتر و حماسیتر کرد، ضمن اینکه از نظر بصری بسیار عالی بود. با این حال بازی تنوع گیمپلی، جریان و داستان خوب قسمت دوم را نداشت.
- Final Fantasy XIII: سیزدهمین شماره از سری بازیهای فاینال فانتزی از باکیفیتترین بازیهای تاریخ پلیاستیشن ۳ است و این نسخهی بازی، نزدیک به پانزده سال پس از عرضهی آن، هنوز هم بهترین نسخهی فاینال فانتزی ۱۳ محسوب میشود.
- Metal Gear Solid Peace Walker: کنسول دستی سونی آنقدر محبوب و بزرگ شده بود که شخص هیدئو کوجیما تصمیم گرفت خودش یک متال گیر برای PSP کارگردانی کند. «سفیر صلح» یک متال گیر تمام عیار برای کنسول دستی سونی است.
۲۰۱۱ – قسمت سوم Patapon کاری که باتری پیاسپی هیچ کس پر نماند
بازیهای ریتمیک «پاتاپون» سونی با قسمت سوم خود بهترین و اعتیادآورترین گیمپلی ممکن را به نمایش گذاشت. در این سری بازیها باید با استفاده از کلیدهای اصلی به نیروهای خود فرمان بدهید و این فرمانها در قالب پیغامهای ریتمیک مشخص ارسال میشوند. حضور شخصیتهای جدیدتر که هر کدام گیمپلی خاص خود را دارند، روند Patapon 3 را از گذشته هم عمیقتر و درگیرکنندهتر کرده بود. ضربآهنگهای پاتاپون ۳ هنوز هم از یادمان نرفته است.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۱:
- Uncharted 3 Drake’s Deception: آنچارتد ۳ نه از قسمت دوم بهتر و نه از آن بدتر بود؛ طوری که میتوان گفت با ادامهی کامل جریان آنچارتد ۲ طرف بودیم و قصهای دیگر را با همان روند دنبال کردیم.
- Killzone 3: گرافیک کیلزون ۳ روی پلیاستیشن ۳ عجیب و غریب خوب بود و اغراق نکردهایم اگر آن را بهترین گرافیک این کنسول بدانیم. نورپردازی بازی و حجم جزییات محیط بالاخره شبیه آن انیمیشن تخیلی و نمایشی سونی برای کیلزون شده بود. (محض اطلاع تمام میانپردههای لست آو آس و آنچارتد فایل ویدیوی از پیش ضبط شده بودند و خود گیمپلی آنها نصف کیفیت میانپردهها را هم ندارد).
۲۰۱۲ – بازیهای مستقل با Journey مسیر جدیدی را آغاز کردند
سونی که پیش از این با تعدادی بازیساز مستقل خوش ذوق برای ساخت بازیهای Flower و Flow همکاری کرده بود، در همکاری سوم و نهایی خود همه چیز را برایشان فراهم کرد تا دیدگاه هنری خاصشان را در قالب یک گیمپلی شگفتانگیز به مخاطب تحویل دهند و نتیجهی نهایی کاری کرد تا در سال ۲۰۱۲ کسی به غیر از Journey از بازی دیگری صحبت نکند. اهمیت بازی Journey در شکلگیری صنعت بازیسازی مستقل و هنری و صد البته نقش سونی در حمایت از آنها آنقدر مهم است که اگر این بازی وجود نداشت، بازیهای مستقل حال حاضر که تنها روزنهی امید زنده نگه داشتن خلاقیت در بازیهای ویدیویی هستند، هرگز شکل نمیگرفتند.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۲:
- Persona 4 Golden: نسخهی بهروزرسانی شدهی پرسونا ۴ برای پلیاستیشن ویتا یک بازی بزرگتر، کاملتر و زیباتر بود که تجربهاش روی یک کنسول همراه حتی تجربهی عالی و اصلی آن را چند برابر بهتر کرده بود.
۲۰۱۳ – ادغام سینما و بازیهای ویدیویی در The Last of Us گسترهی مخاطبان پلیاستیشن را چند برابر کرد
تلاشهای چند سالهی ناتی داگ برای ساخت یک فیلم سینمایی قابل بازی با «آخرین ما» (The Last of Us) به اوج خود میرسد. بازی لست آو آس از لحظه به لحظهی گیمپلی و سینماتیکهای خود استفاده میکند تا یک داستان زیبا و انسانی تعریف کند. در عین حال، بازی از نظر هنری، بصری و موسیقایی هم مثال ندارد. سونی و پلیاستیشن امروزی و آوازهی ناتی داگ، بر پایهی موفقیت لست آو آس بنا شده است.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۳:
- Beyond Two Souls: دیوید کیج با اینکه نتوانست موفقیت Heavy Rain را با Beyond Two Souls تکرار کند، اما حضور «ویلم دفو» و «الیوت پیج» در این بازی هم مهر دیگری بر جریان سینمایی شدن بازیهای پلیاستیشن بود و کمی سر و صدا کرد.
- Grand Theft Auto V: فرقی نمیکند سالگرد پلیاستیشن باشد یا نه، جیتیای ۵ مهمترین بازی صنعت ویدیوگیم است و باید اسمش در همه حال بهعنوان اتفاق مهم بیاید.
۲۰۱۴ – بازی PT یک دموی مرموز پلیاستیشن ۴ بود که روی همان کنسول پیدا و بهسرعت ناپدید شد
پایان سال ۲۰۱۳ شاهد عرضهی کنسول نسل جدید سونی بودیم؛ کنسولی که قرار بود پس از یک نسل چالشبرانگیز برای بازیسازان، با یک معماری سختافزاری آشناتر ساخت و اجرای بازی را بسیار سادهتر کند. چند سالی طول کشیده بود تا بازیسازان بتوانند از قدرت پلیاستیشن ۳ به نحو احسن استفاده کنند، اما همان چند ماهه نخست عرضهی پلیاستیشن ۴ شاهد تجربههایی مثل PT آن هم از سوی استودیوهای خارجی و نه از سمت خود سونی بودیم. از نظر بصری بازی PT محیطی کاملا واقعگرایانه و آشنا را مقابل بازیکننده قرار میداد و سپس او را تا سر حد مرگ میترساند. بازی PT روی پلیاستیشن ۴ عرضه شد، روی همان کنسول ماند و نهایتا هم در تاریخ محو شد. بهراحتی میگوییم که PT مهمترین بازی ترسناک دو دههی اخیر و بهترین بازی ترسناک تاریخ است و همهی آنچه امروز در بازیهای ترسناک داریم، ریشه در PT دارند. تعداد نسخههای PT در دنیا محدود است و هر شخصی که از روی پلیاستیشن ۴ خود بازی PT را پاک میکند، یک PT از تمام نسخههای موجود دنیا کم میشود.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۴:
- Infamous Second Son: آخرین شمارهی سری بازیهای Infamous ضمن حفظ گیمپلی همیشگی سری، افکتهای بصری تازه و حجم زیادی پارتیکل (اجزای رندر شده) را به داخل صحنههای بازی آورد و از زیباترین بازیهای ابتدای نسل جدید بود.
- Driveclub: آنچه بیش از هر چیز از بازی درایوکلاب در خاطر میماند، کیفیت گرافیکی آن است. بهعنوان یک بازی که در ابتدای نسل پلیاستیشن ۴ عرضه شد، ده سال پس از عرضه هنوز هم درایوکلاب زیباست.
۲۰۱۵ – فرامسافتور و سونی با همکاری یکدیگر Bloodborne را به بهترین بازی سری سولز تبدیل کردند
بحثی در این باره نیست: بهترین بازی سری سولز نه دیمنز سولز است و نه دارک سولز و نه الدن رینگ. حتی همین حالا هم «بلادبورن» (Bloodborne) در صدر لیست بهترین بازیهای سولزبورن قرار میگیرد. از نظر اکشن، بلادبورن سیستم مبارزهای بهتر از تمام بازیهای سری سولز دارد؛ سیستمی که در آن به جای دفاع، باید حمله کنید. از نظر داستان، دنیای کوچکتر بلادبورن در مقایسه با دیگر ساختههای فرام سافتور عمیقتر و چندلایهتر است. از نظر بصری، محیط ویکتوریایی و طراحیهای هنری گوتیک بازی آن را کاملا از سری سولز جدا میکند. بلادبورن هنوز هم بهترین بازی فرام سافتور است و کسی باید این موضوع را به سونی یادآوری کند.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۵:
- Until Dawn: اگر سری بازیهای سریالی واکینگ دد یا Heavy Rain یک بازی ترسناک میبودند، نتیجه Until Dawn میشد؛ یک بازی که به لطف تهیهکنندگی سونی پس از این همه سال هنوز هم باکیفیت ساختهی استودیوی سازندهاش است.
۲۰۱۶ – ناتی داگ با Uncharted 4 ثابت کرد که در کنار کارگردانی سینمایی، طراحی بازی هم بلد است
در حالی که سهگانهی آنچارتد و لست آو آس روی پلیاستیشن ۳ از نظر سینمایی بازیهای شگفتانگیزی محسوب میشوند، از دیدگاه طراحی گیمپلی و مرحله حرفی برای گفتن ندارند. سازندگان این سری بازیها که از این موضوع خبر داشتند، تمام تلاش خود را کردند تا با آنچارتد ۴ به این انتقادات پایان دهند و مراحلی بزرگتر با سطح بیشتری از آزادی عمل را در انجام مبارزات یا حتی پیشرفت، جلوی مخاطب بگذارند. نتیجهی نهایی هم شگفتانگیز از آب درآمد. آنچارتد ۴ از نظر نویسندگی و کارگردانی بهترین بازی ناتی داگ بود، در حالی که گیمپلی آن بارها انتخابهای بیشتری مقابل بازیکننده قرار میداد. به هیچ وجه نباید این موضوع را هم فراموش کنیم که آنچارتد ۴ از نظر بصری هم از بهترین بازیهای تاریخ پلیاستیشن است که به لطف کارگردانی هنری خوب، هیچ وقت قدیمی نمیشود.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۶:
- The Last Guardian: داستان ساخت «آخرین محافظ» از خود بازی پرفراز و نشیبتر است، اما بالاخره این بازی هم که توسعهاش از پلیاستیشن ۳ به پلیاستیشن ۴ رسیده بود، عرضه شد.
- Persona 5: پنجمین قسمت از سری بازیهای پرسونا، بهعنوان بهترین شمارهاش، تا سالها فقط روی پلیاستیشن قابل بازی بود.
- Yakuza 6: یاکوزا ۶ پایان قصهی ده سالهی کیریو کازوما روی پلیاستیشن بود و برای این موضوع، سازندگان بازی روی پلیاستیشن ۴ یک موتورپایهی جدید ساختند. کیفیت بازی بهقدری بالا بود که برخی از صحنهها شبیه به فیلم سینمایی واقعی هستند. صد البته که اهمیت یاکوزا ۶ فقط در ژاپن معنا پیدا میکند؛ بازی تا دو سال بعد حتی هنوز ترجمه و بیرون از ژاپن عرضه نشده بود.
۲۰۱۷ – بازی Horizon با عرضهی موفق خود به یکی از مجموعههای اصلی سونی تبدیل شد
استودیوی گوریلا گیمز که نزدیک به دو دهه برای سونی اکشن اول شخص ساخته بود، تواناییهای شگفتانگیز فنی خود را کنار یک کارگردانی هنری تمیز و داستانی عالی گذاشت و نتیجهی نهایی، یک بازی خاطرهانگیز در تاریخ پلیاستیشن بود. بازی «هورایزن زیرو داون» (Horizon Zero Dawn) از نظر فنی شاید هنوز هم بهترین ساختهی پلیاستیشن ۴ باشد؛ طوری که گرافیک این بازی هفت سال پیش، از اکثر بازیهای امروز بهتر است. با این حال، به هیچ وجه فکر نمیکردیم دنیای هورایزن اینقدر عمیق و پرجزییات باشد و بتوان در آن قصههای مختلف و متنوعی تعریف کرد.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۷:
- Gravity Rush 2: قسمت اول Gravity Rush بازی بسیار خوبی بود، اما روی کنسول شکست خوردهی ویتا نتیجه نگرفته بود. سونی هم تصمیم گرفت تا دنبالهی آن را روی پلیاستیشن ۴ بسازد. متاسفانه همان سرنوشت در انتظار Gravity Rush 2 هم بود و با اینکه بازی شگفتانگیز است، اما نتوانست مخاطب خود را پیدا کند.
- Nioh: سازندگان نینجا گایدن سالها فقط برای ایکسباکس بازی میساختند، اما تهیهکنندگی مجموعهی جدیدشان بهدست سونی افتاد. بازی Nioh نه یک سولزلایک، بلکه یک بازی دیابلو-طور سومشخص در دنیای ساموراییها بود که هیچ چیز بهخوبی و شبیه آن پیدا نخواهید کرد.
- Knack II: پلیاستیشن بالاخره به خواستههای طرفداران پاسخ داد و دنبالهی بهترین بازی تاریخ خود را ساخت.
۲۰۱۸ – بازنگری سونی بر God of War همه را غافلگیر کرد
اگر اتفاقات صنعت بازی را دنبال میکنید، امکان ندارد رونمایی بزرگ از گاد آو وار جدید را از خاطر برده باشید. دوربین آزاد سوم شخص؟ کریتوس پیر؟ دنیای اساطیر نورس؟ بازی ثانیه به ثانیه همه را غافلگیر کرد. گاد آو وار ۲۰۱۸ یکی از بهترین ساختههای تاریخ پلیاستیشن است و بد نیست به این نکته اشاره کنیم که همان ذهن خلاق پشت گاد آو وار ۲ پلیاستیشن ۲ این بازی را نوشته و کارگردانی کرده. سونی با گاد آو وار ۲۰۱۸ نشان داد که هنوز حاضر است برای جان بخشیدن به مجموعههای قدیمی خود، ریسک و همه چیز آنها را از ابتدا پایهریزی کند.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۷:
- Marvel’s Spider-Man: اسپایدرمن از نظر تاثیر و فروش شاید حتی از گاد آو وار هم مهمتر باشد، اما داستان و گیمپلی نوآورانهی گاد آو وار را ندارد، در نتیجه یک سطح پایینتر قرارش میدهیم.
- Detroit Become Human: آخرین همکاری دیوید کیج و سونی از باکیفیتترین بازیهای پلیاستیشن ۴ بود.
- Astro Bot Rescue Mission: چهرهی امروز پلیاستیشن از این جا و بهعنوان یک بازی واقعیت مجازی در بازیهای ویدیویی هم استفاده شد.
۲۰۱۹ – هیدئو کوجیما با Death Stranding به آغوش سونی بازگشت
فکر کردن به قضایای اخراج هیدئو کوجیما از شرکتی که سی سال در آن فعالیت کرده بود و گرفتن مجموعهی متال گیر از او، هنوز هم دردناک است. با این حال، اتفاق خوشحالکننده، خبر همکاری سونی و کوجیما برای ساخت بازی بعدیاش پس از جدایی او از کونامی و تاسیس یک استودیوی مستقل بود. سونی حاضر شد روی کارگردانی که حتی استودیو نداشت سرمایهگذاری کند. همهی استودیوهای سونی هم گردهم آمدند تا ابزار فنی لازم را به تیم ستارگان منتخب کوجیما بدهند تا در استودیوی جدیدش، دنیای تازهای خلق کند. بازی دث استرندینگ (Death Stranding) یک تجربهی خاص و تازه است که با بالاترین سطح از کیفیت و به لطف پول سونی ساخته شده.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۱۹:
- Concrete Genie: شاید آخرین بازی مستقل و هنری که با تهیهکنندگی سونی ساخته شد، همین Concrete Genie باشد؛ یک بازی که همه چیزش دربارهی لذت نقاشی کردن بود.
۲۰۲۰ – دنبالهی The Last of Us نشان داد که سونی مدرن هم به استودیوهای خود آزادی عمل بالایی میدهد
پشت بیشتر بازیهای درست و درمان، یک ایدهی هنری، یک پیغام یا در کمترین حالت، حجم زیادی از اشتیاق نهفته است. دنبالهی پراهمیتترین بازی سونی در یک دههی اخیر بدون شک نیاز به یک دیدگاه هنری خاص داشت و سونی تصمیم گرفت تا به نویسنده و کارگردان The Last of Us این فرصت را بدهد تا آنچه در ذهن دارد را در احتمالا گرانترین پروژهی تاریخ پلیاستیشن، اجرا کند. بازی The Last of Us Part II دنبالهروی جریان گیمپلی آنچارتد ۴ بود؛ یعنی همان آزادی عمل بیشتر در انجام مراحل و مبارزات. حتی تشویق به گشت و گذار در محیطهای بزرگ بازی هم به بخشی از اساس طراحی استودیویی تبدیل شده که تا همین چند سال پیش، ثانیه به ثانیه بازیهایش را کارگردانی میکرد و اجازه نمیداد بازیکن پایش را یک قدم آنطرفتر بگذارد. ریسکهای The Last of Us Part II جواب دادند و بازی چه از نظر بازخورد و چه از نظر فروش، به یکی از پرفروشترین ساختههای سونی تبدیل شد.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۲۰:
- Ghost of Tsushima: گوست آو سوشیما ثابت کرد که یک کارگردانی هنری دقیق و زیبایی بصری میتواند بهتنهایی بازی ساده و سطحیتان را نجات دهد.
- Final Fantasy VII Remake: فاینال فانتزی ۷ از مهمترین و پرتاثیرترین بازیهای تاریخ پلیاستیشن و تاریخ صنعت بازی است. بازسازی آن، یک بازسازی نیست؛ بلکه اقتباسی بزرگ و گسترده از آن است که در قالب یک بازی جدید درآمده و کاملا هم به نسخهی اصلی احترام میگذارد.
۲۰۲۱ – رچت و کلنک در قالب بازی Ratchet and Clank: Rift Apart نسل جدید را آغاز کردند
پیش از آغاز نسل جدید، سونی از جنبههای مختلف پلیاستیشن ۵ و قابلیتهای تازهی سختافزاری آن میگفت؛ قابلیتهایی که قرار بود طراحی بازی را تحتالشعاع قرار دهند. همهی آنچه سونی صحبتش را کرده بود در Ratchet and Clank: Rift Apart نمود کردند؛ از تغییر محیط بازی در چند لحظه و بازتاب نور و صدا به شکلی واقعی و سرعت اجرای بیشتر و وضوح تصویر بالاتر، همگی در این بازی تعبیه شده بودند. البته که خود بازی هم عالی و سرگرمکننده بود.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۲۱:
- Returnal: روند جذاب بازی ریترنال به جای خود، این بازی همچنین از بهترین مثالها برای چگونگی استفادهی صحیح و جذاب از دستهی پلیاستیشن ۵ است.
۲۰۲۲ – پس از سالها وقفه شکوه گرن توریسمو با Gran Turismo 7 به این سری بازگشت
چه نسل پلیاستیشن ۳ و چه نسل پلیاستیشن ۴ نتوانستند عظمت و شکوه سری بازیهای گرن توریسمو که پای ثابت دو نسل ابتدایی پلیاستیشن بودند را تکرار کنند. با این حال، شمارهی جدید این سری بازیها ثبات کیفیت و حجم محتوا را به این مجموعه بازگرداند. گرن توریسمو ۷ صدها خودرو دارد که همگی در بالاترین سطح از کیفیت ارایه میشوند، بخشهای مختلف و قدیمی مثل گرفتن گواهینامهها و کمپینهای متنوع را بازگردانده است، در حالی که حالتهای آنلاین جدید هم در کنار اینها اضافه شده. گرن توریسمو ۷ کاملترین بستهی این سری است، که متاسفانه اکثر بخشهایش نیاز به اینترنت دارد.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۲۲:
- Forbidden West: هورایزن فوربیدن وست دو سال پس از عرضه، هنوز هم باکیفیتترین بازی پلیاستیشن ۵ است. احتمالا جهش گرافیکی بعدی روی این کنسول را با هورایزن بعدی خواهیم دید.
- God of War Ragnarok: دنبالهی گاد آو وار ۲۰۱۸ جریان بازی اصلی را ادامه داد و داستان آن را به پایان برد، در حالی که همهی آنچه در قسمت قبل انتظار داشتیم و تحویل نگرفته بودیم را هم در خود جای داده بود.
۲۰۲۳ – دنبالهی اسپایدرمن برای نسل جدید ساخته شد و Marvel’s Spider-Man 2 ایدههای تازهای را رو کرد
اگر میخواهید با یک حرکت قدرت سختافزاری پلیاستیشن ۵ را به کسی نشان دهید، اسپایدرمن ۲ را باز و یک بار داخل نقشهی آن «فست تراول» (سفر سریع) کنید. آن حجم از جزییات و شهری زنده ناگهان در یک لحظه مقابلتان ناپدید و در لحظهای دیگر، نقطهای متفاوت از نقشه جلویتان پدیدار میشود. اسپایدرمن و اسپایدرمن ۲ از موفقترین پروژههای بازی سونی در چند سال اخیر بودهاند و این موفقیت را نه فقط به ارزش بالای فنی آن، بلکه باید به گیمپلی جذاب و سریعش نسبت دهیم.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۲۳:
- Final Fantasy XVI: فاینال فانتزی ۱۶ بهعنوان یک انحصاری پلیاستیشن ۵ که از ابتدا روی این کنسول ساخته شده شبیه یک انیمیشن سینمایی از پیش رندر شده اجرا میشود.
- Baldur’s Gate 3: نسخهی کنسولی بزرگترین نقشآفرینی سال فقط روی پلیاستیشن ۵ اجرا میشد و این موضوع صدای عدهی زیادی را در آورد.
۲۰۲۴ – پلیاستیشن با Astro Bot به تاریخ سی سالهی خود ادای احترام کرد
تمام کنسولهای پلیاستیشن ۵ همراه با یک بازی به نام Astro’s Playroom عرضه میشوند؛ یک بازی که به تاریخچهی کنسولهای بازی سونی میپردازد و از نسل نخست پلیاستیشن قدم به قدم تا امروز جلو میآید و کاری میکند تا هر نسل کنسولی را به معنای واقعی کلمه لمس کنید. بازی استرو بات (Astro Bot) که امسال از سمت سونی برای کنسول پلیاستیشن ۵ عرضه شده، حتی پایش را فراتر میگذارد. با استرو بات به دنیای کنسولهای پلیاستیشن و بازیهایش وارد میشویم و ثانیه به ثانیه و گوشه به گوشهی آن، تاریخچهی پلیاستیشن و تمام عناصر و بازیهایی که آن را تشکیل دادهاند را میبینیم. شاید استرو بات مهمترین بازی پلیاستیشن برای این سالگرد سی سالگی باشد؛ یک بازی که با گیمپلی دقیق و نینتندو-وار خود، هم سرگرمکننده و جذاب است، و هم ادای احترامی به تاریخ پلیاستیشن.
دیگر بازیهای مهم سال ۲۰۲۴:
- Final Fantasy VII Rebirth: دنبالهی بازسازی فاینال فانتزی ۷ از قدرت پلیاستیشن ۵ استفاده کرد تا ضمن ارایهی سطح بالاتری از کیفیت (چیزی که پس از دیدن قسمت قبل تصورش هم ممکن نبود)، این بازی را حتی در یک جهان باز و نقشهای بزرگ قرار دهد.
- Helldivers II: برای اولین بار یک بازی آنلاین سونی بهقدری گل میکند که در بازهای کوتاه چند ده میلیون نسخه از آن میفروشند، و بعد هم از سر نادانی و ناتوانی در مدیریت یک بازی آنلاین، آن را به زمین میزنند.
نهایتا، شما را به دیدن این مونتاژ عالی که سونی به مناسبت سالگرد سی سالگی پلیاستیشن تهیه کرده است دعوت میکنیم. بازیها و دنیای آنها و داستانها و شخصیتهایشان، همه چیز پلیاستیشن هستند.
بعضی از مجموعه ها را اشاره نکردین نمیدونم چرا مخصوصا مجموعه کراش که دنبال دار بزرگی محصوب میشد و نوتیداگ با سی تی ار ۴ به شهرت زیادی رسید یا سری اسلای کوپر بازی های دیگهه هم هستن مثل هیتمن … ولی اینا توی خود ویدئو سونی هم نبودن ولی دو موردی که اشاره کرد وجود داشتن
با تشکر از گردآوری این مطلب؛ فکر کنم برای فردی که از ۳۰ سال پیش این دوران را تجربه کرده خاطرهبازی خوبی است. هر چند قاعدتاً نشان از تمام شدن جوانی هم دارد!
*ویدئوی انتهایی سونی هم به نظرم خیلی خوب ساخته شده.