پژمان جشمیدی؛ آقای همه فن حریف (پرتره یک بازیگر)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه
پژمان جمشیدی

در چندسال اخیر، حتی اگر اهل سینما و تلویزیون هم نبوده باشید، تنها با عبور از خیابان‌های شهر، مدام تصویر آشنایی بر بیلبوردهای مختلف جلوی چشمانتان ‌آمده. تصویر پژمان جمشیدی که شهرت اولیه‌اش را در فضای کاری دیگری مثل فوتبال به دست آورد و به دلیل علاقه، پایش به تلویزیون و سینما باز شد. او فراز و نشیب زیادی را پشت سرگذاشت تا امروز به جایگاهی برسد که به یکی از پرکارترین بازیگران یک دهه اخیر ایران تبدیل شود. راه او از ژانر کمدی شروع شد و آرام آرام در سبک‌های دیگر هم شانسش را امتحان کرد. حالا پس از قریب به یک دهه وقتی به کارنامه کاری او نگاه می‌اندازیم، علاوه بر حجم زیاد آثاری که بازی کرده، با افت و خیزهای فراوانی روبرو می‌شویم که نشان از تجربه‌گرایی و یا حتی در برخی موارد شانس و اقبال او دارد. علاوه بر این، جمشیدی از همان قدم‌های اولیه‌اش در دنیای هنرهای نمایشی، با صفی از مخالفان همیشگی روبرو بود که هنوز هم بسیاری از آنها او را بازیگر نمی‌دانند. اما واقعیت این است که پژمان جمشیدی از میان همه نظرات مثبت و منفی عبور کرده و با وجود نقاط ضعفی که در کارنامه‌اش دارد، در بسیاری از آثارش، هنر بازیگری‌ خودش را نشان داده و این حتی از دید سرسخت‌ترین مخالفانش هم دور نمانده. او حالا یک دهه است که بازیگری پرکار و شناخته‌شده محسوب می‌شود. پیشتر درباره او نوشتیم و این یک متن به روز شده درباره پژمان جمشیدی است.

فوتبالیستی که بازیگر شد

پژمان جمشیدی سال ۱۳۸۸ وقتی ۳۳ سال داشت، پس از ۱۵ سال بازی در سطح اول فوتبال ایران، از ورزش حرفه‌ای کناره‌گیری کرد. او سال‌ها در تیم‌ ملی و باشگاه‌های مشهور داخلی به فوتبال حرفه‌ای پرداخته بود. در دهه ۸۰ بسیاری از بازیکن‌های مشهور فوتبال، دعوت می‌شدند تا در سریال‌های طنز و فیلم‌های سینمایی نقش کوتاهی داشته باشند. این جریان به پزمان جمشیدی هم رسید و سال ۱۳۹۰ با ایفای نقش کوتاهی در سریال «ساختمان پزشکان» اولین تجربه بازیگری را از سر گذراند. حضور در این مجموعه و آشنایی‌اش با پیمان قاسم‌خانی و سروش صحت، باعث شد که ایده ساخت یک سریال طنز درباره یک فوتبالیست در ذهن او شکل بگیرد. ایده‌ای که در نهایت منجر به ساخت سریال «پژمان» شد.

سریال پژمان

سال ۱۳۹۲ برای اولین بار، جمشیدی به عنوان بازیگر نقش اصلی سریال «پژمان»  انتخاب شد. سروش صحت براساس فیلمنامه پیمان قاسم‌خانی این سریال را ساخت. داستان درباره فوتبالیستی بود که بعد از سرآمدن عمر فوتبالی‌اش به نقطه‌ای می‌رسید که نه او را به عنوان مربی می‌پذیرفتند ونه بین مردم محبوبیتی داشت. انتخاب پژمان جمشیدی، ریسک بزرگی برای صحت و قاسم‌خانی بود، اما جمشیدی استعداد بازیگری‌اش را نشان داد و از همان اولین تجربه نقش بلندش به محبوبیت زیادی رسید. با این وجود، بسیاری او را به عنوان یک بازیگر قبول نداشتند و تصور می‌شد که شاید مثل سایر بازیکن‌های فوتبال عمر کار هنری‌اش در قاب تصویر کوتاه باشد.

سال آزمون و خطا برای پژمان جشمیدی

پس از بازی در سریال «پژمان»، سال ۱۳۹۳ برای پژمان جشمیدی سال آزمون و خطا و پرکاری بود. او در ۵ تئاتر، یک سریال و یک فیلم سینمایی حضور پیدا کرد. تئاترها کارهای شاخصی نبودند، اما برای جمشیدی بیشتر شبیه کلاس درسی بود که داشت پس از شهرت زود هنگارمش، الفبای بازیگری را بهتر یاد می‌گرفت. سال ۱۳۹۳ دو تجربه متفاوت هم به همراه داشت بازی در نقش یک جوان آرام و مرموز در سریال درام «سال‌های ابری» و پیشنهاد بازی در نقش کوتاهی در فیلم سینمایی «آتش بس ۲». با وجود اینکه هر دوی این آثار ناموفق بودند، اما سریال «سال‌های ابری» شرایطی را فراهم کرد تا جمشیدی در تلویزیون در نقش جدی هم حاضر شود. از طرفی «آتش بس ۲» اولین حضور جمشیدی در سینما بود.

فیلم‌های برتر پژمان جمشیدی

از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰، جمشیدی تجربه‌های مهم و متفاوتی را در سینما پشت سر گذاشت. او دوباره در فیلم «خوب، بد جلف» در کنار سام درخشانی قرار گرفت. زوجی که در «پژمان» همبازی شدن آنها، بسیار مورد استقبال مخاطب قرار گرفته بود. این فیلم، اولین اثر سینمایی پیمان قاسم‌خانی بود و برای اولین‌بار به واسطه آن پژمان جشمیدی به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کرد. تجربه مهم دیگر جمشیدی در سال ۱۳۹۴، حضور در «۵۰کیلو آلبالو» به کارگردانی مانی حقیقی بود، فیلمی که با آن کمدی جدید و فروش بسیار زیاد در گیشه را تجربه کرد. پس از این دو فیلم، او همچنان در کنار حضور در آثار کمدی در سینما، در تئاتر هم فعال بود. اما مدتی از روزهای اوجش فاصله گرفت.  دو فیلم درام «آذر» و «من دیوانه نیستم» و نقش‌های کوتاهی که در آنها برعهده داشت، پس از یک دوره پرکاری، یک سکون در کارنامه سینمایی او ایجاد کرد. شاید همین شرایط را هم بتوان تجربه روزهای کم‌کاری او در سینما دانست.

50 کیلو آلبالو

سال ۱۳۹۶ با یک سریال کمدی دیگر در تلویزیون برای پژمان جشمیدی شروع شد. «دیاور به دیوار» ساخته سامان مقدم، از آن مجموعه‌های ماندگار تلویزیون بود که جمشیدی هم نقش محبوبی در آن داشت. اما همین پذیرش نقش مکمل و حضور در نقش‌های کوتاه در فیلم‌های سینمایی نشان می‌دهد که در این دوره ترجیح می‌داده به جای نقش یک نقش‌های کوتاهی که جای کار دارند را بپذیرد. اما این سال برای پژمان جمشیدی یک اتفاق ویژه هم به همراه داشت. او با حضور در فیلم «سوءتفاهم» ساخته احمدرضا معتمدی، کاندید دریافت سیمرغ از جشنواره فیلم فجر شد. این اتفاق پس از دوره‌ای کوتاه حضور او در سینما، به مذاق مخالفان جمشیدی خوش نیامد. اما او به حاشیه‌ها توجه نکرد و به راهش ادامه داد. او تا پایان این سال به سیاق تمام سال‌های کاری‌اش نقش‌های کمدی را هم در سینما دنبال می‌کرد. حضور در «لونه زنبور» و «تگزاس۱» در ادامه همین روند بود که البته در حد و اندازه کمدی‌های سینمایی قبلی او موفق نبود.

پس از این دو فیلم، چمشیدی یکبار دیگر هم زوح سینمایی بودن را با احمد مهرانفر در «دینامیت» تحربه کرد. فیلمی پرفروش که نشان داد پژمان جمشیدی می­تواند فاتح گیشه باشد. اما پس از این نقش دوباره ترجیح داد، سراغ نقش­های مکمل برود. نتیجه این تصمیم حضور در «هزارتو» به کارگردانی امیرحسین ترابی ، «ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی، «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت و «ما همه باهم هستیم» به کارگردانی کمال تبریزی بود. حضور در فصل دو سریال «دیوار به دیوار» و پس از آن شیوع ویروس کرونا و اکران محدود  «خوب، بد، جلف :۲ارتش سری» باعث یک رکود در کارنامه هنری پژمان جمشیدی تا سال ۱۳۹۹ شد.

در این سال با یک سریال مهم به تلویزیون بازگشت که در ادامه مفصل به آن خواهیم پرداخت. اما در ادامه اتفاقات متفاوت برای جمشیدی در سینما، در سال ۱۳۹۹ او در فیلم «شیشلیک» محمدحسین مهدویان بازی داشت و در کنار رضا عطاران، زوج جذابی را تشکیل داد؛ فیلمی که هنوز در توقیف است و بسیاری از مخاطبان بازی جمشیدی را در این فیلم ندیده‌اند. جمشیدی در جشنواره سی‌ونهم برای بازی در این فیلم نامزد سیمرغ بهترین باازیگر نقش مکمل مرد شد.

سال ۱۴۰۰ با سه اتفاق ویژه در کارنامه او همراه بود. او در این سال  با بازی در فیلم «علفزار» یکی از متفاوت‌ترین آثار کارنامه‌اش در ژانر درام و جنایی را رقم زد. در نقش یک بازپرس پرونده ظاهر شده بود که در میان عمل به وظیفه و در نظر گرفتن وجدان، دچار تردید بود. برای بازی در این نقش جدی، نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره چهلم فیلم فجر شد. در کنار این جمشیدی فیلم «بی‌مادر» را هم به کارگردانی مرتضی فاطمی در جشنواره چهلم داشت. در این فیلم با گریمی متفاوت در نقش برادری متعصب و غیرتی پایین شهری ظاهر شده بود که به کار پرورش سگ اشتغال داشت. نقشش در این فیلم چندان پررنگ نبود اما گریم متفاوتش باعث شده در شبکه‌های اجتماعی جلب توجه کند. جمشیدی در این سال به صورت حرفه­ای و بدون همراه، وارد عرصه اجرا شد و تجربه جدیدی را از سر گذراند. اجرای برنامه «پیشگو» به نظر خیلی‌ها اتفاق مهمی در کارنامه‌اش بود.

فیلم علفزار

آخرین اتفاق مهم کارنامه سینمایی پژمان جمشیدی حضور در فیلم «یادگار جنوب» به کارگردانی حسین دوماری در سال ۱۴۰۱ بود. این فیلم اتفاق ویژه ­ای برای او بود و بالاخره باعث رسیدن او به جایزه­ای در جشنوراه فیلم فجر شد. نقش جمشیدی در «یادگار جنوب» برایش دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد را از چهل و یکمین جشنواره فجر به همراه داشت، اما او به دلایل شرایط حاکم بر جامعه از حضور در این جشنواره خودداری کرد و جایزه­اش را نپذیرفت.

 مهم‌ترین سریال کارنامه پژمان جمشیدی

زیرخاکی

در بهار سال ۱۳۹۹ با وجود شیوع کرونا و خوابیدن بسیاری از پروژه­های سینمایی و تلویزیونی، سریالی به مناسب ماه رمضان از شبکه سه روی آنتن رفت که وجه دیگری از بازیگری پژمان جمشیدی را به نمایش گذاشت. «زیر خاکی» سریالی به کارگردانی جلیل سامان که در فضای دهه پنجاه و شصت روایت می­شد فضایی را برای جمشیدی ایجاد کرد تا از کمدی­های همیشگی که بازی می­کرد فاصله بگیرد و نقش متفاوت و ماندگاری را ایفا کند. او البته در این مجموعه شانس این را داشت که از حضور ژاله صامتی به عنوان زوج هنری بهره ببرد و نقش زن و شوهری خنده­دار را به مخاطب نشان دهند. این سریال آنقدر مورد استقبال مخاطبان قرار کرفت که ساخت آن به فصل چهارم هم رسید.

در این سال سریال «خوب، بد، جلف: رادیواکتیو» به عنوان سومین قسمت از سه‌گانه «خوب، بد، جلف» هم در  در شبکه نمایش خانگی منتشر شد. این سریال البته از نقاط ضعف کارنامه جمشیدی محسوب می­شود، چون اندازه دو قسمت سینمایی مورد توجه قرار نگرفت و زوج جمشیدی و درخشانی هم به ورطه تکرار و لودگی رسیده بود.

این روزها، پژمان جشمیدی در اکران نوروزی سینما و تلویزیون

سال­های ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ برای پژمان جمشیدی، سال­های بازگشت به فضای کمدی بود. او در «بخارست» و «شهر هرت»، «هتل» سه کمدی پرفروش سینمایی و دو سریال «آفتاب پرست» و «آنتن» در شبکه نمایش خانگی حضور داشت. آثاری که اتفاق ویژه­ای در کارنامه هنری او نبودند و به سیاق نقش­های کمدی همیشگی او شکل گرفتند. اما نشان می­دادند که او همچنان پرکار است و به گیشه کمک می­کند. «ویلای ساحلی» هم کمدی دیگری بود با حضور او که البته تنها نکته مثبت این فیلم برای جمشیدی قرار گرفتن در پروژه سینمایی با کارگردانی و هدایت کیانوش عیاری بود.

ویلای ساحلی

حالا که روزهای ابتدایی سال ۱۴۰۳ را پشت سر می­گذاریم، پژمان جمشیدی در دو ژانر متفاوت دیده می  شود؛ در سینما با فیلم «بی­بدن» و در سریال نوروزی «زیر خاکی ۴». «بی­بدن» یک فیلم جنایی است و نقش جمشیدی منفی و مرموز اما «زیرخاکی» ادامه همان سریال کمدی پرمخاطب است و جمشیدی مرد ساده­ای است که همچنان دنبال گنج می­گردد.

در نهایت باید گفت، پژمان جمشیدی با اینکه در میانه دهه سوم زندگی­اش تصمیم گرفت راه خودش را در بازیگری ادامه بدهد و با مخالفان سرسختی هم روبرو بود، اما در بیشتر آثارش نشان داده بازیگری را خیلی بهتر از حرفه قبلی­اش بلد است. او با وجود پرکار بودن، در تئاتر و نقش­های کوتاه خودش را مورد سنجش قرار داد و افت و خیزهایی که یک بازیگر ممکن است در طی چند دهه از سر بگذارند، در یک دهه پشت سر گذاشت تا الان به یک بازیگر شناخته شده، پولساز و حتی قابل اعتماد برای ژانر درام تبدیل شود. او بخش زیادی از شهرتش را هم مدیون حضور در تبلیغات است. تبلیغاتی که گاهی خیلی بیشتر از آثارش در سینما، در سطح شهر و توسط طیف گسترده­تری از مردم دیده می شود.

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما