پل سزان؛ پدر هنر مدرن کیست؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
پل سزان

پل سزان از نقاشان خلاقی بود که هرگز خود را محدود به نقل، تکرار و یا تقلید نکرد. او مفاهیم ناقص و بی‌شکلی که از جهان دریافت می‌کرد را با اندیشه و نگرشی نوآورانه‌ به کمال ‌می‌رساند تا تصاویر واحد و انسجام یافته‌ای از دریچه‌ نگاه‌اش بر سطح بوم انتقال دهد. سزان از نقاشان قرن نوزدهم بود که تاثیر بسیاری بر جنبش‌های هنری مدرن قرن بیستم گذاشت و به عنوان پدر هنر مدرن نیز از او یاد می‌شود.

آثار این هنرمند دارای ویژگی‌هایی مشخص از مناظری پیچیده، رنگ‌هایی جسورانه و ضربه‌های قلم‌موی منحصربه‌فرد است. نگاه و برخورد خلاقانه‌ی سزان، پلی میان امپرسیونیسم و کوبیسم ایجاد کرد و شیوه‌ی کاری‌اش، الهام‌بخش هنرمندان بسیاری شد. در این مقاله قصد داریم کمک‌های سزان به دنیای هنر و تأثیرش بر جنبش‌ها و هنرمندان بعدی را برسی کنیم و بگوییم که چرا او همچنان یک چهره کلیدی و برجسته در هنر مدرن، باقی مانده است.

پل سزان

زندگی اولیه و رشد در هنر

پل سزان ۱۹ ژانویه ۱۸۳۹ در اکس-آن-پروانس فرانسه، درون خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد. او که از حمایت مالی خوبی برخوردار بود، برخلاف مخالفت‌های پدر خود، توانست با حمایت‌های مادرش هنر را دنبال کند.

سزان در سال ۱۸۶۱ به شهر پاریس رفت و آنجا پس از شناخت جنبش امپرسیونیسم، دوستی‌ای میان خود و هنرمندان تأثیرگذار فرانسوی آن زمان، مانند ادوار مانه و کامی پیسارو را رقم زد. جهان فکری او در ابتدا با امپرسیونیسم‌ها همسو بود، اما بعدتر رویکرد کاملا متفاوتی را پیش گرفت. این نقاش قصد داشت ساختار و حسی مستحکم در کیفیت زودگذر امپرسیونیسم ایجاد کند که درنهایت همین امر باعث شد تا راه‌ خود از گروه را جدا کند.

تکنیک‌های نوآورانه و بینش هنری

پل سزان در جست‌وجو و کشف زبان بصری جدیدی بود، بنابراین نه تنها سعی کرد از نیروی درونی ناپایدار امپرسیونیست‌ها فراتر رود، بلکه توانست چیزی آرمانی‌تر یعنی ساختار و ماندگاری را در آثارش ایجاد کند. او در این‌باره جمله‌ی معروفی دارد که می‌گویید: «من می‌خواهم از امپرسیونیسم چیزی محکم و ماندگار، مانند هنر موزه‌ها بسازم».

این هنرمند نوگرا با ملاحظاتی دقیق و مهم یک رویکرد نوین در به کارگیری فرم و رنگ بنا کرد. او در استدلالی بسیار متفکرانه و شگفت‌انگیز معتقد بود که همه اشکال موجود در طبیعت را می‌توان به اشکال هندسی اصلی همچون استوانه‌ها، کره‌ها و مخروط‌ها تبدیل کرد. این چارچوب فکری سبب شد که عمدتاً طبیعت‌های بی‌جان، مناظر و پرتره‌ها را به صورت کاملا ساختارشکن و با ایجاد حسی از عمق و بُعد ترسیم کند که چنین چیزی در آن زمان یک انقلاب بود. همچنین این روش، زمینه‌ای برای توسعه کوبیسم از سوی هنرمندانی مانند پیکاسو و براک را فراهم نمود.

او رنگ را به طور کامل در خدمت فرم قرار داد و ضربات قلم‌موی منحصربه‌فردش اغلب به عنوان سازنده یا معماری توصیف می‌شوند. این تکنیک رنگ‌گذاری پل سزان را می‌توان در مجموعه‌ای از آثار‌ش تماشا کرد، مانند «مونت سنت ویکتوریا» (Mont Sainte-Victoire) جایی که کوه با یک پالت پر جنب و جوش و همچنین تعاملی پویا از نور و سایه دیده می‌شود.

تأثیر بر جنبش‌های هنری و هنرمندان

ویژگی اصلی سزان، خلاقیت او در برخورد با فرم و رنگ است. بدین منظور اگر توانایی او در تهییج و کامل کردن فرم‌ و رنگ نبود، هرگز بنای جنبش‌های تاریخی انتزاع در قرن بیستم گذاشته نمی‌شد. پیکاسو درباره نقش اساسی و کلیدی این نقاش بزرگ در بسط، تکنیک‌های مدرنیستی گفته بود: «سزان پدر همه‌ی ما است».

استفاده جسورانه این نقاش فرانسوی از رنگ و ترکیب‌بندی ساختارمند، علاوه بر اینکه بر کوبیسم تاثیر داشت، الهام‌بخش شکل‌گیری جهان فوویسم‌ها و هنرمندی همچون آنری ماتیس بود. ماتیس انرژی ذهنی و توانایی سزان در انتقال عمق و پیچیدگی احساسی به واسطه رنگ را بسیار تحسین می‌کرد.

تمرکز سزان بر ماهیت ذهنی هنرمند در محرکه‌هایی که از جهان دریافت می‌کند، بستری را برای اکسپرسیونیسم انتزاعی فراهم کرد. اعتقاد او به اینکه، هنرمند باید دیدگاه و تجربیات درونی مختص به خود را در ایده‌هایش انتقال دهد بر هنرمندانی چون جکسون پولاک و مارک روتکو تأثیر گذاشت.

آثار شاخص

آثار سزان مجموعه‌ای از شاهکارهای متعدد است که تکنیک و روش‌های نوآورانه‌اش را بازتاب می‌دهد. مجموعه ورق‌بازان که در دهه ۱۸۹۰ خلق شدند، نمونه‌ای بارز از سبک متمایز او به حساب می‌آیند. این نقاشی‌ها، مردانی دهقان را حین ورق بازی به تصویر می‌کشند که مشخصا بیانگر توانایی‌های این هنرمند با بهره‌گیری از راه‌های نوین در تبدیل یک صحنه ساده و روزمره به اثری تکنیکال و فرم‌پردازانه در یک نقاشی است. علاوه بر این به خوبی می‌توان دید که مجموعه‌ای خیره‌کننده و چشم‌گیر از رنگ‌ها برای نمایش شکل و فضا در آن‌ها استفاده شده است.

در دوران گذشته این تعریف وجود داشت که هنر از واقعیت تقلید می‌کند. اما برای سزان، هنر صرفا آشکار ساختن ساختار و زیربنای جهان محسوب می‌شد و به جای بازنمایی مستقیم از طبیعت با فرمِ محض همسو بود؛ فرمی که همواره قائم‌به‌ذات بوده است. این نقاش در جایی گفته بود: «هنر هماهنگی موازی با طبیعت است».

پل سزان

کوهستان همیشه از موضوعات مورد علاقه‌ی این نقاش بود، اما طبیعت بی‌جان هم مکرراً در آثارش یافت می‌شود. او سیب‌ها را در زاویه‌ و کادربندی‌های مختلف از طریق چیدمان‌هایی بی‌نظیر ترسیم می‌کرد. درواقع این نقاشی‌ها سندیتی بر وسواس سزان در رسیدن به درکی فراتر از نگاه معمولی و بی‌آلایش جهان طبیعی است و به طور کل، مطالعات بسیاری در ترسیم اشیا و طبیعت‌های بی‌جان داشت.

دیدگاه و میراث تاریخی هنر

مورخان پل سزان، نقاش خلاق فرانسوی را یک شخصیت بنیادی در توسعه و رشد هنر مدرن می‌دانند. مورخ هنر، ارنست گامبریچ آثار سزان را پل مهمی میان طبیعت‌گرایی قرن نوزدهم و جنبش‌های انتزاعی قرن بیستم وصف کرد. نقاشی‌های سزان تقریباً در تمام موزه‌های بزرگ سراسر جهان از جمله موزه اورسی در پاریس، موزه متروپولیتن هنر نیویورک و گالری ملی لندن حضور دارد.

فرم، رنگ و مناظر در آثار سزان بر جنبش‌های هنری بعد خود تاثیر بسیاری نهاد و این موضوع آنقدرها هم تعجب‌آور نیست؛ زیرا تلاش‌ و کندوکاوهای او برای هنرمندان آینده راهی را هموار کرد تا بتوانند ورای محدودیت‌های سنتی در قلمروی تجربه‌گرایی با نگاه زیبایی‌شناسانه خود، آثاری تکان‌دهنده و ناب بیافرینند. این نقاش موفق شد با ساختارشکنی و بازسازی واقعیت به واسطه جهان‌بینی شخصی، اشکال هندسی و یک پالت رنگی پر هیجان به عنوان پدر بنیانگذار هنر مدرن شناخته شود.

منبع: Rauantiques



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X