احتمال ناکامی «منک» در اسکار؛ آیا نتفلیکس شانس دیگری دارد؟
طی چند سال گذشته، نتفلیکس بارها و بارها از یک استراتژی تکراری برای به دست آوردن اسکار بهترین فیلم استفاده کرده است؛ یک نویسندهی با تجربه و قابل احترام استخدام کند، پول و آزادی کامل برای خلاقیتی که نمیتوانست در جای دیگر خودی نشان دهد را در اختیارش بگذارد، سپس به سختی به کارزار اسکار برود.
نتفلیکس جایگاه «منک» ساختهی دیوید فینچر را برای برنده شدن اسکار بهترین فیلم ۲۰۲۱ پیشبینی کرده، اما احتمالا باید روی فیلم دیگری سرمایهگذاری کند.
دو تا از این فیلمها، «رما» ساختهی آلفونسو کوارون و فیلم «مرد ایرلندی» ساختهی مارتین اسکورسیزی، جلب توجه کردند و هرکدام ۱۰ نامزدی چشمگیر در اسکار داشتند (رما سه اسکار برد در حالی که مرد ایرلندی هیچ جایزهای دریافت نکرد)، اما هیچ کدام نتوانستند جایزهی اصلی را به خانه ببرند. نتفلیکس، شرکتی که مرز بین فضاهای تلویزیون و سینما را از بین برد و اکنون بر هر دو مسلط است، به وضوح رسیدن به اسکار بهترین فیلم را بزرگترین مانع هنری سد راه خود میبیند. این بار هم شانس خود را با فیلم «منک» دیوید فینچر، فیلمی که حتی برای جلب رضایت آکادمی ساخته شده است، دوباره امتحان میکند اما نتایج احتمالا یکسان خواهد بود.
منک مانند رما و مرد ایرلندی، یک فیلم کاملا شخصی است. پدر فقید فینچر، جک، فیلمنامه را نوشت. شخصیت اصلی، هرمان منکیویچ، به نظر میرسد که هم برای کارگردان یک شخصیت جذابیت است و هم وسیلهای برای تفکرات متناقضش دربارهی سیستم استودیویی هالیوود و جایگاهش در آن محسوب میشود. به همین دلیل است که میگویند، بخش بزرگی از خود فینچر در منک دیده میشود یعنی میتوان گفت که هم فیلم و هم خود کاراکتر تعریفی از شخصیت اوست.
برای کسانی که منک را دوست دارند، این یک نقطهی قوت است. این فیلم لایههای عمیق و سایههای پر معنایی را نشان میدهد که همیشه نمیتوان در پروندههای تجاری نتفلیکس پیدا کرد. اما این یک ضعف هم هست. اگرچه به نظر میرسد که باز گذاشتن دست برخی از با استعدادترین کارگردانان جهان برای انجام آنچه که در سر دارند، کار مطمئنی است، اما وقتی در نهایت میخواهند چالش برانگیزتر باشند، اغلب دورتر از کارهای دیگرشان میشود. منتقدان تا حدود زیادی از این فیلمها استقبال کردهاند اما نمیتوان گفت که کاملا آنها را دوست داشتند و این موضوع فروش فیلم را از دید مخاطبان عام سخت میکند.
موضوع فیلم منک
داستان منک نقش هرمان منکیویچ در نگارش فیلمنامهی «همشهری کین» و تأثیری که روابط وی با بزرگان رسانه در روند این کار داشت را روایت میکند. اینکه هالیوود فیلمی دربارهی خودش را دوست دارد واقعیت محض است. آثار بیشتری دربارهی ساخت فیلم وجود دارد که در اینجا تعدادی از آنها را میتوان نام برد که بسیاری از آنها اسکار گرفتهاند یا حداقل به آن نزدیک شدهاند مانند «آرتیست» (The Artist)، «آرگو» (Argo) و «لا لا لند» (La La Land). با این حال، این اولین مانع در راه منک برای رسیدن به اسکار است.
اینکه دقیقا چرا ایدهی «همشهری کین» شکست خورده کمی مبهم است. منکیویچ و اورسون ولز اعتبار و اسکار بهترین فیلمنامه را با یکدیگر شریک شدند. اما ولز عملا به وسیلهی این جایزه اعتبار یافته و فقط با این واکنش روبهرو شد که منکیویچ لیاقت اعتبار بیشتری را برای فیلمنامهی همشهری کین دارد. متن اصلی جک فینچر که از فیلمنامهی پالین کیل با عنوان «فتنه انگیزی» (Raising Kane) برداشته شد، در آن استدلال میکند منکیویچ خالق اصلی فیلمنامه بوده است. فینچر با تصویرسازی و برداشت خود از منکیویچ، در اینکه چقدر با افرادی مانند ویلیام راندولف هرست و ماریون دیویس آشنایی داشت و همچنین در چگونگی تأثیر سیاست شخصی وی بر مضامین همشهری کین، آزادیهای خلاقانهی قابل توجهی را به دست آورد. منک نسبت به هالیوود هم بسیار سختگیر است و تا آنجا پیش میرود که نشان میدهد چگونه استودیوها از کارگران کلاهبرداری میکنند و به جنبشهای سوسیالیستی در دوران رکود اقتصادی کمک میکنند. دیگر آثاری که دربارهی فیلمها ساخته میشوند متواضعتر هستند یا در بدترین حالت تنها خود را تحت شعاع قرار میدهند.
برای هر کسی که از تاریخ سینما چیزی نمیداند، منک میتواند بیگانه باشد.
حتی اگر از نظر محتوا، منک در آنچه که دیده میشود قابل تحسین و تأمل بیشتری باشد، از نظر زیبایی شناختی به شاخصهای مستعمل بیش از ایدههای جدید هنر متکی است. علاوه بر این که سیاه و سفید فیلمبرداری شده است، استفاده از فلشبک، عناوین هوشمندانه، زاویهی دوربین به تقلید از سینمای کلاسیک، سوختن بیدلیل سیگار در گوشهی فیلم که هم اشاره به فیلمهای قدیمی و هم «باشگاه مبارزه» فینچر دارد هم در آن بسیار دیده میشود. مطمئنا برخی از مخاطبان از این ویژگیها لذت خواهند برد، اما ادای احترامات پیچیده نمیتواند از آن یک شاهکار بسازد.
البته این بدان معنا نیست که نتفلیکس دیگر در فصل جوایز شانسی ندارد. شاید آنها بر روی پیروزی منک حساب ویژهای باز کرده باشند، اما خیلی دیر نیست که روی یک مدعی دیگر شرط میبندند. مانند سالهای گذشته، نتفلیکس همان اعتبار هنری را که به فینچر داده به فیلمسازانی مانند اسپایک لی، رون هوارد، آرون سورکین و دنزل واشنگتن داده بود.
شانسهای دیگر نتفلیکس
مطمئنا نتفلیکس تمام سرمایهی خود را برای یک فیلم خرج نمیکند و از آنجا که یک کمپانی است، شانس خود را حتما بر روی دیگر آثار و کارگردانها و بازیگران و فیلمنامهها امتحان میکند. برای مثال «حماسهی هیبیلی» (Hillbilly Elegy) ساختهی ران هاوارد که در نقدها بسیار ضعیف تشریح شده، عقب افتاده است، اگرچه هنوز هم میتواند برخی از نامزدهای بازیگری را از آن خود کند. «دادگاه شیکاگو هفت» (The Trial of the Chicago 7) ساختهی سورکین برای دریافت جوایز بسیار مصمم است اما احتمالا به دلیل بیش از اندازه سنتی بودنش این شانس را از دست خواهد داد. «۵ همخون» (Da 5 Bloods) ساختهی اسپایک لی مانند منک بسیار بلند پروازانه است و مانند فینچر، لی هرگز برندهی بهترین فیلم نشده است. علاوه بر تمام اینها با مرور فیلمهای نتفلیکس، به نظر میرسد همگی قریب به اتفاق این نظریه را در سر داریم که «بلک باتم ما رینی» ساختهی جورج سی ولف بهترین شانس نتفلیکس خواهد بود.
هیاهوی اطراف ویولا دیویس و اجرای برجستهی مرحوم چادویک بوزمن بسیار پر زرق و برق و هیجانانگیز است، به همین دلیل ممکن است شانسهای دیگر این رقابت را در خود غرق کند. آکادمی کارهای موزیکال را دوست دارد، حتی بیش از آثاری که دربارهی فیلم ها ساخته شدند. «بلک باتم ما رینی» با اقتباس از قسمتهای برجستهی نمایشنامهی آگوست ویلسون، نقدهای درخشان دریافت کرده و مسائل اجتماعی آن روز مانند تبعیض جنسیت، تبعیض نژاد و فاصلهی طبقاتی را به صورت مستند روایت کرده است. همهی اینها میتواند فیلم را به یک گزینهی برتر تبدیل کند، و از آن رقیبی احتمالی بسازد که بتواند جایزهی دلخواه نتفلیکس را تحویلش دهد.
منبع: CBR
باید بپذیریم اسکار بیش از یک دهه هست که دیگه کاملا محتوایی و مضمونی جایزه میده و نه به لحاظ فنی .
محتواهای مورد علاقه اش هم اینا هستند : همنجنسگرایی، تبعیض نژادی ، تبعیض جنسیتی و برابری (فمنیسم)
، ضد دین و مذهب مثل اسپاتلایت و موضوعات سیاسی در جهت منافع امریکا مثل ارگو ، پس با این اوصاف
نباید تعجب کرد اگر اسکار به شاهکار هنری دیوید فینچر یعنی “منک” که انگار یک فیلم کلاسیک ساخته در سال
۲۰۲۰ نه فقط یک فیلم سیاه و سفید جایزه بده چه بسا که اگر جایزه بدن باید تعجب کرد !!