۱۰ فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب اورسن ولز؛ از دلیجان تا روشناییهای شهر
نمیشود یک عاشق سینما باشید و نام اورسن ولز را نشنیده باشید. مردی که اولین تجربهی کارگردانیاش تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما و به عقیدهی بسیاری از منتقدان بهترین فیلم تاریخ سینما شد.
اورسن ولز ۶ می ۱۹۱۵ در ایالت ویسکانسن چشم به جهان گشود. وقتی که ولز به پانزده سالگی رسیده بود، مادر و پدر خود را از دست داده بود. اورسن جوان ابتدا به موسیقی علاقهمند شد، اما در ادامه بعد از این که با ارثیهی اندکی که از پدرش برایش باقی ماندهبود به اروپا سفر کرد و در آنجا نخستین تجربهی بازیگری بر روی صحنهی تیاتر را از سر گذراند، به هنرهای نمایشی روی آورد.
پس از این که در تیاتر، ولز توانست خودش را به اثبات برساند، به رادیو معرفی شد و ابتدا به عنوان گوینده و سپس به عنوان کارگردان نمایشهای رادیویی مسیر موفقیت را ادامه داد و یکی از همین اجراهای رادیویی بود که ولز را به عنوان هنرمندی خلاق به دنیای هالیوود معرفی کرد.
اجرای رادیویی جنگ دنیاها (The War of the Worlds) در سال ۱۸۹۸ به روی آنتن شبکهی رادیویی سیبیاس (CBS) رفت و توانست ولز را بیش از پیش به شهرت برساند. همین شهرت بود که باعث شد پیشنهادهای تجاری از هالیوود به سمت ولز سرازیر شود.
ولز که مردی با ذهن مستقل بود، در ابتدا مقابل این پیشنهادها مقاومت کرد، اما جورج شافر مدیر شرکت تولید و پخش فیلم آر. کی. ئو (RKO) به ولز پیشنهادی داد که او نتواند رد کند. پیشنهادی که به عقیدهی بسیاری بهترین قراردادی است که طی تاریخ سینما توسط یک کمپانی به یک هنرمند داده شدهاست. پیشنهادی که تمام اختیارات مربوط به فیلم را به کارگردان آن میداد.
ولز پیشنهاد را قبول کرد و بهترین فیلم تاریخ سینما، همشهری کین (Citizen Kane) را روی پرده برد. با این که اورسن راه صدساله را یک شبه طی نمود بود، اما هنوز برنامههای بزرگی در سر داشت.
پس از همشهری کین، ولز به سراغ ساخت فیلم امبرسونهای باشکوه (The Magnificent Ambersons) رفت و یکبار دیگر با ساختن فیلمی باشکوه، تصادفی نبودن تولد شاهکاری به نام همشهری کین را به تاریخ اثبات کرد.
پس از آن هم شاهکارهای ولز یکی پس از دیگری ادامه یافت و فیلمهایی همچون محاکمه (The Trial)، اتللو (Othello)، مکبث (Macbeth) و … از او در تاریخ سینما به ثبت رسید.
فیلمبرداری آخرین اثری که ولز مقابل دوربین برد در سال ۱۹۷۰ آغاز شد، اما بهدنبال مشکلات اقتصادی، سیاسی و … ناتمام باقی ماند، تا این که در سال ۲۰۱۸ نتفلیکس (Netflix) پس از چهل سال آن را منتشر کرد.
ولز در نهایت به تاریخ ۱۰ اکتبر ۱۹۸۵ در سن هفتاد سالگی چشم از جهان فرو بست.
بیشک برای این که بفهمیم چگونه مردی در بیست و شش سالگی توانسته است بهترین فیلم تاریخ سینما را متولد کند، باید نگاهی به فیلمهایی بیاندازیم که بیشترین تاثیر را بر او گذاشتهاند و چه کسی بهتر از خودش میتواند این افراد را تعیین کند؟
- ۳۹ فیلم غیر انگلیسی زبان که مارتین اسکورسیزی دوست دارد
- ۲۰ فیلم دلخواه دنی ویلنوو؛ سرک کشیدن به جهان هیچکاک، کوئنها و…
اگرچه ولز در جایی گفته است: «من سینما را دوست ندارم، من ساختن سینما را دوست دارم.»، عبارتی که در بعضی منابع با کلماتی دیگر چاپ شدهاند، مانند: «من سینما را دوست ندارم، مگر این که خودم بسازمش.»، اما بههرحال توانسته است لیستی از فیلمهای مورد علاقهاش را برای آیندگان به یادگار بگذارد.
در ادامه نگاهی میاندازیم به ده فیلم مورد علاقهی اورسن ولز به گفتهی خودش:
۱. روشناییهای شهر (City Lights)
- محصول: ۱۹۳۱
- کارگردان: چارلی چاپلین
- بازیگران: چارلی چاپلین، ویرجینیا چریل
- نمرهی متاکریتیک: ۹۹ از ۱۰۰
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
چارلی دلباختهی دختر گلفروش نابینایی میشود و بهدنبال به دست آوردن هزینهی بهبود چشمان دختر به دنبال کارهای مختلف میرود.
چارلی چاپلین یکی از پدران بیبدیل سینما است و بیشک حضور نام او و یکی از بهترین فیلمهایش در لیست منتخب اورسن ولز جای تعجب ندارد. اگر بین این دو شخصیت تاریخی بهدنبال شباهت بگردیم به تعداد زیادی از آنها میرسیم.
ولز هم درست مانند چاپلین علاقهی شدیدی به کنترل کردن همهچیز داشت. همانطور که چاپلین نویسنده، کارگردان، نهیهکننده، سازندهی موسیقی، تدوینگر و بازیگر اکثر فیلمهای خود است، ولز هم در بسیاری از کارهای کارنامهی خود همین مسیر را پیش گرفته است و به طور همزمان بر چندین صندلی تکیه زده است.
استنلی کوبریک، کارگردان نام آشنای آمریکایی، در مصاحبهای با مجلهی سینمای آمریکایی روشناییهای شهر را در جایگاه پنجم بین ده فیلم مورد علاقهی خود قرار داده است. همچنین آندری تارگوفسکی، فیلمساز مشهور روسی، هم روشناییهای شهر را پنجمین فیلم مورد علاقهی خود معرفی کرده است. آندری دربارهی چاپلین گفته است: «او تنها کسی است که بدون ذرهای شک در تاریخ سینما ماندگار شده است. فیلمهایی که او به جا گذاشته است، هرگز قدیمی نمیشوند.»
۲. طمع (Greed)
- محصول: ۱۹۲۴
- کارگردان: اریش فن اشتروهم
- بازیگران: گیبسن گالند، زیسو پیتس
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
وقتی زن خانهدار، ترینا مکتیگ، برندهی لاتاری میشود، زندگی آرامی که تاکنون با همسر دندانپزشک خود داشتهاست، بههم میریزد.
نوبت به فیلمی از فن اشتروهم، یکی دیگر از بزرگان تاریخ سینما، میرسد. فیلمی که خود او کارگردانی، تدوین، تهیهکنندگی و البته نویسندگی آن بر اساس رمانی از فرانک نوریس را برعهده داشته است.
طمع فیلمی است که گویا هیچ لیستی با عنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان بدون وجود آن کامل نمیشود.
اگرچه فن اشتروهم پس از مدتی بهدنبال درگیریهای شدید با هالیوود و استودیوهای فیلمسازی، دیگر نتوانست فیلمی را کارگردانی کند، اما به عنوان بازیگری قابل احترام به فعالیتهای سینمایی خود ادامه داد.
در بین ستایشکنندگان فیلم طمع نامهای بزرگی به چشم میخورد، از جمله؛ سرگئی ایزنشتاین، گییرمو دلتورو، جوزف فون اشترنبرگ که دربارهی فیلم گفته است: «همهی ما تحت تاثیر طمع بودیم.» و ژان رنوآر که طمع را فیلم فیلمها خوانده است.
۳. تعصب (Intolerance)
- محصول: ۱۹۱۶
- کارگردان: دیوید وارک گریفیث
- بازیگران: ورا لوئیس، یوجین پلت
- نمرهی متاکریتیک: ۹۹ از ۱۰۰
- نمره ی راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
نگاهی به چهار دورهی زمانی مختلف و چگونگی تولد خشم از روی تعصب در بین مردم.
گریفیث را پدر فن سینما میدانند، او همچنین به عنوان کسی شناخته میشود که به سینما زبان و بیان داد. اگرچه امروزه به دنبال ساختن فیلم نژادپرستانهی تولد یک ملت (The Birth of A Nation) سال ۱۹۱۵، گریفیث یک محکوم از نگاه حقوق بشر است، اما همچنان به جرئت میتوان گفت که سینما بدون خلاقیتهای گریفیث چندین سال عقب میافتاد.
تعصب از آن دست فیلمهایی است که شاید در لیست ده فیلم برتر تاریخ سینما به انتخاب کارگردانهای بزرگ غایب باشد، اما همهی آنها قطعا در لیست بیست فیلم برتر خود از آن یاد خواهند کرد.
شگفتیهای تعصب به همینجا ختم نمیشوند. تعصب با بودجهی سیصد و هشتاد و پنج هزار دلاری ساخته شد و در گیشه به فروش یک میلیون دلاری دست یافت و از آن جایی که گریفیث از تهیهکنندگان اصلی فیلم بود، سودی که از فروش تعصب به دست آورد تا انتهای عمر هنریاش او را به استقلال مالی رساند.
۴. نانوک شمالی (Nanook of the North)
- محصول: ۱۹۲۲
- کارگردان: رابرت فلاهرتی
- بازیگران: آلاکاریالاک، نیلا
- نمرهی راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
نگاهی به زندگی یک اسکیمو در قطب شمال.
فلاهرتی از پیشگامان سینمای مستند و تجربی به حساب میآید و از آن جایی که علاقهی ولز در رابطه با تجربههای جدید و خلاقیتهای نو بر کسی پوشیده نیست، حضور این فیلم در این لیست کسی را شگفتزده نخواهد کرد.
نانوک شمالی از آن دست فیلمهایی است که هر چه زمان بیشتری از عمر سینما میگذرد، بیشتر و بیشتر باعث شگفتی مخاطبان میشود و بیشتر و بیشتر در دل آنها جا باز میکند.
پیش از نانوک شمالی چندین فیلم مستند ساخته شده بود، اما فیلمی که دنیای مستند را وارد مرحلهی جدیدی از تحول کرد نانوک شمالی بود. فیلمی که تصویربردار، کارگردان، تدوینگر، نویسنده و تهیهکنندهی آن یک نفر بود.
۵. واکسی (Shoeshine)
- محصول: ۱۹۴۶
- کارگردان: ویتوریو دسیکا
- بازیگران: فرانکو اینترلنگی، رینالدو سموردونی
- نمرهی راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
تلاشهای دو کودک یتیم که واکسی هستند، بهدنبال تحقق بخشیدن به رویای خریدن اسبی سفید، آنها را به زندان میرساند و در آن جا آنها را به دشمنان یکدیگر تبدیل میکند.
ویتوریو دسیکا که با فیلم مشهور دزد دوچرخه (Bicycle Thieves) به شهرت جهانی رسید و نام خود را در تاریخ سینما به عنوان یکی از بنیانگذاران اصلی نئورالیسم ایتالیا به ثبت رساند، دیگر نیازی به معرفی ندارد.
واکسی فیلمی است مهجور در کارنامهی دسیکا. فیلمی که موسیقی آن را آلساندرو چیکونینی ساخته است و فیلمنامهی درخشان آن را تیمی چهار نفره متشکل از سرجیو آمیدی، آدولفو فرانکی، چزاره جولیو ویولا و یکی دیگر از بنیانگذاران نئورالیسم ایتالیا چزاره زاواتینی نوشتهاند.
واکسی از آن دست فیلمهایی است که به طول بشریت حرف برای گفتن دارد. فیلمی سرشار از عشق، دوستی، نفرت، جنگ، دروغ، خیانت، سوتفاهم و سایر احساسهای انسانی دیگر که میشود آنها را بر پردهی نقرهای بازتاب داد.
ولز که فعالیت هنری خود را از اروپا آغاز کرده بود، همواره هنر اروپا را دنبال میکرد و هرگز به مردی هالیوودی تبدیل نشد و توسط صنعت عظیم هالیوود مسخ نگردید. او همواره از حامیان و علاقهمندان مکتبهای مدرنی بود که در اروپا شکل میگرفت.
۶. رزمناو پوتمکین (Battleship Potemkin)
- محصول: ۱۹۲۶
- کارگردان: سرگئی آیزنشتاین
- بازیگران: الکساندر آنتونف، ولادمیر بارسکی
- نمرهی متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- نمرهی راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
ولز که یکی از بامهارتترین فیلمسازان تاریخ در زمینهی استفاده از مونتاژ است، بیشک میبایست از بهترین فیلم پدر مونتاژ تاریخ سینما در لیست بهترینهای خود نام میبرد، اما او تنها نیست. چارلی چاپلین و بیلی وایلدر هم رزمناو پوتمکین را به عنوان بهترین فیلم موردعلاقهی خود در تاریخ سینما انتخاب کردهاند.
آیزنشتاین از نظریهپردازان و سینماگران برتر تاریخ سینمای بینالملل است و هرکس که تنها مطالعات مقدماتیای از سینما داشته باشد بیشک نام او را شنیده است. سرگئی ۲۲ ژانویه ۱۸۹۸ به دنیا آمد و در تاریخ ۱۱ فوریه ۱۹۴۸ چشم از جهان فروبست.
تاریخ سینما سرشار است از ارجاعات سینمایی به صحنههای مشهور و ماندگار از فیلم رزمناو پوتمکین؛ فیلمی که برای نخستین بار از مونتاژ به مثابهی آرایهای ادبی استفاده کرد و تاثیری جاودانه بر سینمای تمام دنیا گذاشت.
از مشهورترین صحنههای فیلم میتوان به صحنهی پلکان اودسا اشاره کرد.
۷. همسر نانوا (The Baker’s Wife)
- محصول: ۱۹۳۸
- کارگردان: مارسل پانیول
- بازیگران: رمو، ژینت لکلرک
اندکی پس از این که نانوایی میانسال به شهرستانی کوچک کوچ میکند و در آن جا منزل میگزیند، همسر جوان و زیباروی او با چوپانی جوان میگریزد. نانوا به دنبال دوری از زخمزبانهای مردم، نانوایی را میبندد و مردم شهر به دنبال بینانی به دنبال زن نانوا میروند تا آن را بازگردانند.
فیلم اقتباسی است بر اساس رمان پسر آبی از ژان ژیونو، نویسندهی فرانسوی، که مارسل پانیول فیلمنامهی آن را نوشته است. فیلمی که توانست در سال ۱۹۴۰ در بسیاری از جشنوارههای آمریکایی جایزهی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را به خود اختصاص دهد.
انتخاب این فیلم فرانسوی در لیست بهترینهای ولز، یکبار دیگر ثابت میکند که او مردی است با دید گسترده و نگاهی بینالمللی. ویژگیای که بسیاری از فیلمسازان همعصر او فاقد آن بودند.
مارسل پانیول هنوز هم به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم فرانسه شناخته میشود و یکی از دلایل اصلی شهرت و محبوبیتش تسلط فراوان او بر چهارچوبهای هنری گوناگون از رمان و داستان کوتاه گرفته تا فیلم و سینما است.
پانیول ۲۸ فوریه ۱۸۹۵ چشم به جهان گشود و در ۷۹ سالگی چشم از جهان فرو بست.
۸. توهم بزرگ (Grand Illusion)
- محصول: ۱۹۳۷
- کارگردان: ژان رنوآر
- بازیگران: ژان گابن، اریش فن اشتروهم
- نمرهی راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
توهم بزرگ داستان گروهی از زندانیان فرانسوی در زندان آلمانها در طی جنگ جهانی اول را روایت میکند، که هرطور شده است میخواهند بگریزند.
یکبار دیگر اروپا و یکبار دیگر فرانسه. اصلا مگر میشود یک هنرمند مسلط به سینما لیستی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما منتشر کند و فیلمی از ژان رنوآر در آن به چشم نخورد؟
توهم بزرگ نخستین فیلم خارجی زبان است که توانست نامزد دریافت بهترین فیلم از جشنوارهی جوایز اسکار شود. فیلم تاثیرات فراوانی بر فیلمسازان معاصر و البته مردان سیاسی معاصر خود گذاشت. تاثیر فیلم بر حزب نازی آنقدر زباد بود که جوزف گوبلز فیلم توهم بزرگ را دشمن سینمایی شمارهی یک مردم خواند و دستور داد تمام نسخههای فیلم نابود شوند.
یکی از نکات برجستهی فیلم توهم بزرگ نقشآفرینی کارگردان بزرگ، اریش فن اشتروهم که پیشتر فیلم طمع به کارگردانی او را در این لیست دیدیم، در نقش یک افسر آلمانی است. فیلمبرداری کار را کریستین ماتراس انجام داده است و موسیقی آن را جوزف کاسما ساخته است.
توهم بزرگ یکی از شاخصترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما محسوب میشود و خبر از شکلگیری تدریجی سبک سینمایی رنوآر میدهد.
مگر میشود از سبک سینمایی رنوآر سخن گفت و به اورسن ولز اشاره نکرد، یا بالعکس؟ هر دوی آنها با نقاط مشترک زیادی از جمله توجه فراوان به طراحی صحنه، میزانسن، عمق میدان زیاد، برداشتهای بلند و … تا ابد به یکدیگر متصل شدهاند.
منتقدان بزرگی همچون آندره بازن ولز و رنوآر را در کنار یکدیگر پدران سبکهای سینمایی نوین و انتقلابهای بصری سینما میدانند.
۹. دلیجان (Stagecoach)
- محصول: ۱۹۳۹
- کارگردان: جان فورد
- بازیگران: جان وین، اندی دواین
- نمرهی متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
- نمرهی راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
گروهی از مسافران غریبه با یکدیگر همسفر میشوند و در حین این که درون خود درگیری دارند باید با دشمنهای خارجی، سرخپوستان، هم مقابله کنند.
اگر تنها ذرهای ولز را بشناسید میدانید که محبوبترین فیلمساز زندگیاش چه کسی است. بله، جان فورد.
ولز در مصاحبهای گفته است: «من عاشق استادان قدیمی هستم که منظورم از آنها جان فورد، جان فورد و جان فورد است.»
البته همهچیز در اینجا به پایان نمیرسد. در منابع مختلف از ولز نقل شده که او گفته است هنگام ساختن همشهری کین سالنی را به همراه پروژکتوری کرایه کرده و بیش از چهل بار فیلم دلیجان را دیده است. او این کار را مدرسهی فیلمسازی خود نامیده است.
فورد ۱ فوریه ۱۸۹۴ به دنیا آمد و در هفتاد و نه سالگی به تاریخ ۳۱ آگوست ۱۹۷۳ از دنیا رفت. فورد نه تنها در کارنامهی اورسن ولز بلکه در کارنامهی بسیاری دیگر از کارگردانهای بزرگ دنیا تاثیر بسزایی داشته و فیلمساز محبوب بسیاری از کارگردانهای بزرگ دنیا است. یکی از شاخصترین آنها آکیرا کوروساوا، فیلمساز نامآشنای ژاپنی، است.
۱۰. نان روزانهی ما (Our Daily Bread)
- محصول: ۱۹۳۴
- کارگردان: کینگ ویدور
- بازیگران: کارن مورلی، تام کین
- نمرهی راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
روایت داستان یک خانواده در خلال بحران اقتصادی آمریکا.
فیلم قسمت دومی برای فیلم صامت مردم عادی (The Crowd) از ویدور است. فیلم از همان شخصیتهای مردم عادی استفاده میکند، اما با بازیگرانی جدید. فیلم همچنین با نام دیگر تقاطعهای جهنم (Hell’s Crossroads) هم شناخته میشود.
ویدور از پیشتازان سینمای هالیوود بوده است و قطعا پسر پرهیاهو و شگفتیآفرین هالیوود نمیتواند یکی از بزرگترین پدران خود را دوست نداشته باشد.
ویدور پنج مرتبه نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی شد، اما هیچوقت موفق به کسب آن نگردید.
اگر میخواهید شروع به فیلم دیدن به صورت حرفهای کنید هیچ لیستی بهتر از ده فیلم موردعلاقهی اورسون ولز، بهترین کارگردان تاریخ سینما، پیدا نمیکنید. پس از دیدن این ده فیلم هم قطعا باید به سراغ فیلمهای خود ولز بروید.