فیلم یک شب در میامی؛ جنبش سیاهان در شبی تاریخی
فیلم سینمایی «یک شب در میامی» (One Night in Miami) درامی درباره ملاقاتی میان چند چهره مشهور آفریقاییآمریکایی است که اولین اثر کارنامه کاری رجینا کینگ به حساب میآید.
فیلم روایت ملاقاتی است که در واقعیت رخ داده؛ ملاقات میان مالکوم ایکس (فعال سیاهپوست حقوق آفریقاییآمریکاییها)، محمد علی کلی (بوکسور حرفهای سنگینوزن)، جیم براون (پیشکسوت فوتبال و هنرپیشه آمریکایی) و سم کوک (موسیقیدان مشهور) سال ۱۹۶۴ در یکی از اتاقهای هتلی در میامی تا برد غافلگیرکننده محمد علی در برابر سانی لیستون را جشن بگیرند.
فیلمنامه یک شب در میامی بر اساس یک نمایش که سال ۲۰۱۳ روی صحنه رفت توسط کمپ پاورز نوشته شده؛ از سایر آثار مطرحی که پاورز بهعنوان نویسنده در آنها حضور داشته میتوان به انیمیشن «روح» (Soul) اشاره کرد که بهتازگی به نمایش درآمده.
این چهرههای مشهور آفریقاییآمریکایی در واقعیت با یکدیگر دوستان نزدیک بودهاند و دیدار آنها در میامی واقعا رخ داده است اما آنچه دقیقا در این شب گذشته روایتی داستانی است که لزوما نه بر مبنای جزئیات واقعی که بر اساس تخیل نویسنده به رشته تحریر درآمده است.
کینگزلی بن عدیر در نقش مالکوم ایکس، الی گوری در نقش محمد علی، آلدیس هاج در نقش جیم براون و لزلی اودوم جونیور در نقش سم کوک بازیگران اصلی این اثر سینماییاند. رجینا کینگ کارگردان یک شب در میامی پیش از این بهعنوان بازیگر شناخته میشد و برای فیلم «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند» (If Beale Street Could Talk) برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شده است؛ کینگ تصاحب چندین جایزه امی را هم در کارنامه دارد از جمله برای حضور در مجموعه تلویزیونی ابرقهرمانی «نگهبانان» (Watchmen).
فیلم رجینا کینگ در سال میلادی ۲۰۲۰ برای اولینبار در جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در بخش خارج از مسابقه به نمایش درآمد و لقب اولین فیلمی را به خود اختصاص داد که توسط یک کارگردان زن آفریقاییآمریکایی ساخته شده و در جشنواره ونیز نمایش داده میشود. فیلم در نهایت جمعه هفته گذشته در برخی سالنهای سینمای ایالات متحده اکران خود را آغاز کرد و قرار است اواخر دیماه از طریق سرویس ویدیویی آمازون به نام پرایم ویدیو پخش شود.
گرچه فیلم یک شب در میامی اولین ساخته کارگردانش بود اما با تحسین نسبتا گسترده منتقدان روبهرو شد. از میان ۲۲ نقدی که وبسایت متاکریتیک درباره فیلم جمعآوری کرده ۱۹ نقد مثبت و ۳ نقد میانه بوده است که نمره متای ۸۰ را برای فیلم به ثبت رسانده.
وبسایت راتنتومیتوز هم ۱۴۱ نقد که درباره این اثر سینمایی نوشته شده را جمعآوری کرده که از میانشان ۱۳۷ نقد با رضایت از فیلم و تنها ۴ نقد با نارضایتی همراه بوده؛ این نقدها در مجموع رضایت ۹۷ درصدی منتقدان انگلیسیزبان را از این فیلم بازتاب میدهند.
در ادامه به بررسی بیشتر تعدادی از نقدهایی میپردازیم که درباره فیلم یک شب در میامی نوشته شدهاند.
گزیدهی نقدهای فیلم یک شب در میامی
ایندیوایر / کیت اربلند
امتیاز: ۹۱
فیلم یک شب در میامی که توسط رجینا کینگ (برنده جوایز امی و اسکار به عنوان بازیگر) کارگردانی و توسط کمپ پاورز (اولینبار همین پروژه را بهعنوان تیاتر اجرا کرد) اقتباس شده یک شروع قدرتمند در زمینه کارگردانی برای کینگ (پیش از این تعدادی از قسمتهای مجموعههای مطرح تلویزیونی را کارگردانی کرده) و یک شاهد قدرتمند برای پاورز به حساب میآید و نشان میدهد پاورز در زمینه فعالیت میان مدیومهای مختلف توانمندیهای قابل توجهی دارد.
فیلم در عین حال یکی از بهترین نمونههای سال میلادی ۲۰۲۰ در حوزه بازیگری است. یک شب در میامی از آن دست آثاری است که نیازمند تغییر لحنهای بسیار تند و شدید است؛ کارگردان در انجام چنین وظیفهای بسیار موفق ظاهر شده و فیلم و بازیگرانش تغییرات مختلف را در احساسات و لحنها بدون دشواری نمایش میدهند.
کینگ علاوه بر اینکه باید با حجم زیادی از محتوا و تعداد زیادی شخصیت سر و کله بزند، مجبور است بافت عاطفی آن شب را هم به مخاطب انتقال دهد؛ مسألهای که از طریق ایجاد نوعی واقعگرایی عاطفی میسر میشود، آن هم در فیلمی که به خودی خود تا حد زیادی از این نوع واقعگرایی برخوردار است.
کینگ قادر نیست کاملا تمام جنبههای سینمایی اثری که از آن در حال اقتباس است را پیش چشم تماشاگرانش بیاورد؛ بخش دوم فیلم از نظر جنبههای بصری سینمایی ضعیفتر شده و بیشتر به حال و هوای احساسی نزدیک میشود اما کینگ در همین حال راههای هوشمندانهای مییابد تا با وجود محدودیتهای تحمیل شده از یک اتاق کوچک (لوکیشن فیلم) تأثیرات بزرگی برجا بگذارد.
بله فیلم یک شب در میامی در اغلب صحنهها به تئاتری شباهت دارد که از آن اقتباس شده اما کینگ و سایر عوامل فیلم از همه محدودیتهای صحنه به بهترین شکل بهره برده و فیلمساز به شکل متناوب با بهرهگیری از حرکات دوربین و استفاده از آینهها تلاش میکند شخصیتهای متعدد خود را در یک قاب به نمایش بگذارد.
فیلم رجینا کینگ تلاشی برای ارایه نسخه دقیقی از وقایع تاریخی آن شب نیست بلکه اثری است که جنبه ذهنی بیشتری دارد و از این نظر عمیقتر است. در واقع آنچه فیلم ارائه میکند نه یک نسخه با دقت تاریخی بلکه نسخهای است که میخواهد از نظر عاطفی دقیق و صحیح باشد و ما رو به روح آن شب نزدیک کند.
ورایتی / اوون گلیبرمن
امتیاز: ۹۰
هر چهار هنرپیشه راه خود را به روح این چهار شخصیت برجسته باز میکنند؛ راه به سوی رفتارها، تناقضها و آسیبپذیریهای این چهار چهره. مردانی که روبهروی ما قرار میگیرند از تقدیر زندگیشان رنج کشیدهاند و همزمان بامزه، ملموس و قابل درکاند به شکلی که میتوان گفت خود را در مقابل مخاطب برهنه میکنند.
فیلم در محوریت یک مفهوم شکل میگیرد؛ مفهومی که به آن از زاویه یک درام انسجام میبخشد. این مفهوم در طول فیلم حضور دارد اما با نام آن در پایان فیلم مواجه میشویم؛ قدرت سیاه (Black Power).
در سال ۱۹۶۴ (که وقایع فیلم در آن جریان دارد) این عبارت بهتازگی در حال ظهور بود و یک شب در میامی در زمانی جریان دارد که یک تغییر پارادایم و ظهور شعار قدرت سیاه بهعنوان یک آگاهی جدید را تجربه میکنیم.
این آگاهی از یک زاویه با حضور همین چهرههای برجسته در حوزه فرهنگ همراه است؛ تبدیلشدن امثال این چهرهها به ستارههای این فرهنگ، به چالش کشیدن و تغییر آن و شاید در طی این فرایند به نوعی ایجاد یک انقلاب در آن.
گاردین / جاناتان رامنی
امتیاز: ۸۰
رجینا کینگ فیلمنامه نوشته شده توسط پاورز را به شیوه خود گسترش میدهد؛ این گسترش به شکل قابل توجهی در مقدمه طولانیتر اثر به چشم میآید اما فیلم در عموم صحنههای خود به یک اتاق هتل محدود است.
فیلمبردار اثر تامی ریکر و طراح آن بری رابیسون تصویری دقیق و زنده را از آن دوره پیش چشم مخاطب زنده کردهاند. فیلم به شکل غیرقابل انکاری اثری است تیاتری اما اساسا هرگز به دنبال انکار این موضوع نیست.
در واقع یک شب در میامی از تنگی فضایی که در آن جریان دارد به بهترین شکل ممکن استفاده میکند. این اثر سینمایی احضار تماشایی لحظهای است که جامعه سیاهپوستان آمریکا درست در آستانه یک آشفتگی قرار گرفته بود؛ فضایی که طنین آن بویژه در سال ۲۰۲۰ با شدت بیشتری هم حس شد.
اسکریندیلی / فیوننوالا هالیگان
امتیاز: ۷۰
نمایشنامه نافذ کمپ پاورز (که فیلم از روی آن اقتباس شده) دری به سوی این مفهوم باز میکند که جوان، سیاه، درستکار، مشهور و استوار و بیلکنتبودن در اوج جنبش حقوق مدنی به چه معنا بوده است.
فیلم اول کارنامه کاری رجینا کینگ تلاش میکند نمایشنامه را گستردهتر کند اما تلاش نمیکند بر این نکته سرپوش بگذارد که با تقابل ایدهها مواجهیم نه بیان یک روایت و با دیالوگهایی مواجهیم که در قالب مونولوگ عرضه میشوند.
واضح است که فیلم کینگ برای آمریکا و جهان درست به موقع از راه رسیده، در روزهایی که نسل دیگری دقیقا علیه همان بیعدالتی که در گذشته حاکم بود به پا خاسته است.
بیبیسی / نیکولاس باربر
امتیاز: ۶۰
نمایشنامه کمپ پاوز تحت عنوان یک شب در میامی چنان ایدهی جذابی دارد که میشود مطمئن بود وقتی ایده به ذهن نویسنده رسیده با شتاب خود را به سوی دفترچه یا لپتاپش رسانده تا آن را پیش از هر کس دیگری به ثبت برساند.
ایدهی بزرگ این بود که تصور کنیم در دیدار شب ۲۵ فوریه سال ۱۹۶۴ چه رخ داده؛ زمانی که کاسیوس مارسلوس کلی (پیش از تغییر نام به محمد علی) سانی لیستون را در فلوریدا شکست داد تا قهرمان سنگین وزن جهان شود. او سپس با سه دوست نزدیکش دیدار کرد؛ مالکوم ایکس، سم کوک و جیم براون.
هر چهار مرد از مشهورترین سیاهپوستهای آمریکا بودند؛ هر چهار نفر در نقاط عطف زندگیشان قرار داشتند و دونفرشان ظرف یک سال بعد از این ملاقات به قتل رسیدند.
سوای تک لوکیشن بودن عمده فیلم، یک شب در میامی به شکل غیرقابلانکاری تیاتری است؛ از لباسها بگیر تا حرکات آهسته دوربین. فیلمنامه (که توسط خود پاورز اقتباس شده) از تعدادی بحثهای بسیار شفاف و نهچندان ظریف تشکیل شده که به نوبت مسائل مختلف را مطرح میکند و جریان یک گفتوگوی طبیعی را ندارد.
یک مشکل دیگر که به فیلم صدمه زده فقدان خوشمزگی و حتی کمی بیادبی در آن است؛ همه ما میدانیم که محمد علی چقدر در کنفرانسهای خبری بامزه بود. قطعا او در جمع خصوصی دوستانش آن هم در بهترین شب زندگی خود باید در قیاس با آنچه میبینیم از خود جنبههای سرگرمکنندهتری نشان میداد.
خوشبختانه موضوعات بحث شده در فیلم و مردانی که در حال بحثاند همه ارزش شنیدن دارند. از طرفی در ادامه فیلم هم مقداری شدت بیشتر احساسی به گرایش آکادمیک اولیه فیلم افزوده میشود. در مجموع میشود گفت یک شب در میامی یک درس تاریخ نامتوازن با بازیهای خوب است و البته نوعی ادای احترام صادقانه به این مردان، دوستیشان و اهمیت فرهنگی الهامبخششان. فقط مشکل اینجاست که چارهاندیشی کینگ و پاورز برای اقتباس از یک اثر تئاتری و آوردن آن به پرده بزرگ سینما آنطور که باید کار نکرده و در نهایت میشود گفت این اثر در قد و قامت یک فیلم تلویزیونی ظاهر میشود.