۶ فیلم که مشکل وسواس هنری را به بهترین شکل نشان دادند
در حالی که هنرمندان وسواسی میتوانند الهامبخش علاقهمندان باشند تا در مسیر هنر به سمت موفقیت پیش بروند، فیلمهایی با این مضمون اغلب اوقات به عنوان یک داستان هشداردهنده عمل میکنند و پیامدهای خطرناک این بیماری مانند از دستدادن کنترل شخصیت، گمکردن مرز واقعیت و خیال یا حتی از دستدادن زندگی شخصی را نشان میدهند.
فیلمهایی با مضمون وسواس هنری از دوران کلاسیک هالیوود روی پرده رفته است و هنوز هم تا به امروز به عنوان یک گونه محبوب باقی مانده. از نورما دزموند در «سانست بلوار» گرفته تا نینای «قوی سیاه»، شش مورد از بهترین نمونههای وسواس هنری در سینما و تلویزیون را بررسی میکنیم.
۱. سانست بلوار (Sunset Boulevard)
- سال ساخت: ۱۹۵۰
- کارگردان: بیلی وایلدر
- بازیگران: ویلیام هولدن، گلوریا سوانسون، اریش فن اشتروهم، آنا کیو. نیلسن، رابرت اِمِـت اوکانر، گرترود مسینگر
- امتیاز روتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
تقریباً غیرممکن است که بتوان یک فیلم نوآر از هالیوود کلاسیک پیدا کرد که حتی نصف «سانست بلوار» محبوب باشد. گلوریا سوانسون در این فیلم در نقش نورما دزموند، ستاره فیلمهای صامت هالیوود که نگران از دست دادن شهرتش در دنیای جدید هالیوود است، به یکی از مرگبارترین زنان تاریخ سینما تبدیل شد. این فیلم به دلیل بررسی فرهنگ سلبریتیها و کل هالیوود در آن زمان بسیار شناخته شد. این فیلم نشان میدهد که ترس از دست دادن شهرت چگونه باعث میشود نورما برای بازگشت به کانون توجه، مرتکب هر عمل وحشتناکی شود.
در طول فیلم، به تماشاگران نشان داده میشود که نورما در تلاش برای احیای خود در حرفهای که زمانی در آن میدرخشید حس واقعیت را از دست داده است و برای رسیدن به هدفش دست به اقدامات افراطی و وسواسآمیز میزند. نورما یکی از اولین نمونههای تروپ وسواس هنری در سینما است و با هنرمندی گلوریا سوانسون فقید به یکی از ماندگارترین شخصیتها تاریخ سینما تبدیل شد.
۲. من، تونیا (I, Tonya)
- سال ساخت: ۲۰۱۷
- کارگردان: کریگ گیلسپی
- بازیگران: مارگو رابی، سباستین استن، جولیان نیکلسون، بابی کاناوله، آلیسون جانی
- امتیاز روتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
داستان واقعی زندگی اسکیتباز نه چندان خوشنام، تونیا هاردینگ، در فیلم مستندنمای « من، تونیا» در سال ۲۰۱۷ به تصویر کشیده شد. مارگوت رابی نقش اصلی فیلم را ایفا کرد که اسکیتبازی المپیکی و اولین ورزشکار تاریخ بود که توانست پرش سهگانه (triple-axel) را اجرا کند. از این فیلم همواره به عنوان یکی از بهترین هنرنماییهای مارگوت یاد میشود که توانست با توانایی بالای خود علاوه بر طعنههای کوبنده به فرهنگ و رسانهی آمریکایی، همدردی عمیق مخاطب با زندگی ترسناک تونیا را برانگیزد.
در این فیلم شاهد این هستیم که تمایل تونیا برای دستیابی به کمال در رشتهی اسکیت نمایشی در کل فیلم چگونه بر روابط و احساساتش تأثیر گذاشته است. رابی برای بازی در این نقش مدتها به دقت زندگی تونیا را مطالعه کرد تا بتواند حتی حالت، صدا و حالات صورتش را هم تقلید کند. فیلم «من، تونیا» علاوه بر اینکه یک کلاس بازیگری تمام و کمال است، تصویری عالی از این که چگونه یک نفر میتواند زندگی خود را وقف رسیدن به کمال کند، ارائه میکند.
۳. ویپلش (Whiplash)
- سال ساخت: ۲۰۱۴
- کارگردان: دیمین شزل
- بازیگران: مایلز تلر، جی. کی. سیمونز، جیسون بلر، ملیسا بنویست، آستین استول
- امتیاز روتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
درست است که بازی جی کی سیمونز به عنوان مربی موسیقی سختگیر و فحاش در این درام روانشناختی بیتردید نقطهی قوت فیلم است، اما بازی مایلز تلر به عنوان دانشجوی جاهطلب موسیقی که با حداکثر توانش درحال تمرین است هم به همان اندازه هیجانانگیز و جذاب است. مایلز در نقش اندرو نیمن، درام نواز جاز با استعداد فوقالعاده است که مجبور میشود دردهای جسمی و روانی زیادی را برای رسیدن به استانداردهای بالای مربی بیرحمش تحمل کند. برای مثال او ناچار است تمرین را به طور مداوم ادامه دهد حتی وقتی انگشتانش به خونریزی میافتد و اجازه میدهد روابطش، چه با خانواده و چه با دوست دخترش، بدلیل تلاش بی وقفه برای رسیدن به کمال نابود شود.
«ویپلش» با دیگر فیلمهای این فهرست بینظیر کمی متفاوت است چرا که وسواس این هنرمند تنها متعلق به خودش نیست، بلکه جاهطلبی و میلش به رسیدن به کمال با سوءاستفاده استادش، ترنس فلچر، که اندرو را با آموزشهایش مجبور به خود تخریبی میکند، تشدید میشود. داستان این فیلم ماجراجویی هیجانانگیز و پر از آدرنالین است که نشان میدهد وسواس یک فرد برای دستیابی به برتری موسیقایی تا کجا میتواند پیش رود.
۴. قوی سیاه (Black Swan)
- سال ساخت: ۲۰۱۰
- کارگردان: دارن آرونوفسکی
- بازیگران: ناتالی پورتمن، ونسان کسل، میلا کونیس، باربارا هرشی، وینونا رایدر
- امتیاز روتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
«قوی سیاه» فیلمی در ژانر ترسناک روانشناختی که ناتالی پورتمن در نقش نینا یکی از بهترین و تعیینکنندهترین هنرنماییهای خود در دوران بازیگریاش اجرا کرده است. این فیلم به بررسی روان یک هنرمند بالرین وسواسی میپردازد که با تحمل فشارهایی که توسط مادر سختگیرش، که او هم مدیر تئاتر و مانند خودش یک بالرین است، به او وارد میشود، مصمم است هنر خود را به کمال برساند.
عزم نینا در این فیلم برای بازی در نقشهای اصلی نمایش «دریاچهی قو» به عنوان قو سفید و قو سیاه و فشارهای بیش از حدی که به بدن و ذهنش وارد میکند، او را به تجربه توهمات، از دست دادن توانایی تمایز واقعیت و گم کردن هویت خود سوق میدهد. «قوی سیاه» داستانی دلخراش و هشداردهنده در مورد هزینه واقعی موفقیت است و نشان میدهد که چگونه مارپیچ رو به زوال نینا با وسواس او برای اجرای یک اجرای عالی تحریک شد.
۵. شیطان نئونی (Neon Demon)
- سال ساخت: ۲۰۱۶
- کارگردان: نیکولاس ویندینگ رفن
- بازیگران: ال فانینگ، آلساندرو نیوولا، کیانو ریوز، کریستینا هندریکس، ابی لی کرشاو، جنا مالون
- امتیاز روتن تومیتوز: ۵۸ از ۱۰۰
«شیطان نئونی» با رنگهای خیرهکننده و فریبنده آبی و همه رنگهای دیگر رنگین کمان سوررئالیستی، فیلمی فوق العاده شیک و از نظر بصری خیرهکننده در ژانر ترسناک روانشناختی است. این فیلم داستان ظهور و سقوط ستارهای شیفتهی مدلینگ و همچنین عواقبی است که در پس جذابیت و زیبایی صنعت مد، در انتظار جوانان مجذوب این صنعت است. ال فانینگ در ایفای نقش قهرمان فیلم، جسی، که سفری کلاسیک برای تبدیل شدن از انسانی زیبا و ساده به یک خودشیفته وسواسی که تسلیم غرور خود میشود را طی میکند، عالی عمل کرده است.
این فیلم تمثال وسواس هنری را نه تنها درمورد جسی بلکه در مورد مدلهای همکار او، جیجی و سارا که تحت عملهای جراحی زیبایی بیش از حد و فشارهای ذهنی قرار میگیرند تا به استانداردهای روزافزون زیبایی دست یابند، نشان میدهد. «شیطان نئونی» در عین حال که به شدت از ارزش و صنعتی شدن زیبایی و جوانی انتقاد میکند، رفتارهای بیمارگونهای که مردم برای ماندن در اوج نشان میدهند را بررسی میکند.
۶. بردمن (Birdman)
- سال ساخت: ۲۰۱۴
- کارگردان: الخاندرو گونسالس اینیاریتو
- بازیگران: مایکل کیتون، زک گالیفیاناکیس، ادوارد نورتون، آندرهآ ریسبرو، ایمی رایان، اما استون، نائومی واتس
- امتیاز روتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
ترس از دست دادن هویت شخصی در سایه هنر، مبارزه اصلی قهرمان فیلم «بردمن»، ریگان تامسون است، ستارهی محو شدهی هالیوود که عمدتاً به خاطر ایفای نقش ابرقهرمان خیالی، بردمن، شهرت دارد. ریگان، مشابه سایر شخصیتهای این فهرست، واقعیتش را با دنیای خیالی بردمن ادغام میکند که منجر به ایجاد سکانسهای فانتزی و اکشن باورنکردنی میشود که با فیلمبرداری تکشات یکپارچه فیلم در هم آمیخته شدهاند.
ریگان به معنای واقعی کلمه نمیتواند خود را از هنر خود متمایز کند و با به یاد آوردن خود و زندگیاش و در ارتباط بودن با جامعه مبارزه میکند. در عین حال، او میخواهد کاری برای خود انجام دهد، زیرا هم از شخصیت بردمن خود رنجیده است و هم زندگی او را به کلی تحت تاثیر قرار داده است. «بردمن» فیلمی است که میتوان بارها و بارها آن را تماشا کرد و هر بار چیز جدید در آن یافت. همین مساله این فیلم را تبدیل به کاوشی فوقالعاده سرگرمکننده از سفر یک هنرمند میکند.
منبع: COLLIDER