نوسفراتو ۱۰۰ سال بعد؛ همچنان یکی از ترسناکترین فیلمهای خونآشامی
وقتی مخاطبان مدرن به شخصیت دراکولا در فیلمهای سینمایی فکر میکنند احتمالا اولین تصاویری که به ذهنشان میرسد بلا لوگوسی در فیلم «دراکولا» (Dracula) محصول سال ۱۹۳۱ یا برداشت گری اولدمن از این خونآشام در «دراکولای برام استوکر» (Bram Stoker’s Dracula) ساختهی فرانسیس فورد کوپولا محصول سال ۱۹۹۲ است. این شخصیت حتی در آثار آینده شکل و شمایل کوسه به خودش میگیرد یا موجود رنگپریدهای خواهد شد که توسط نیکلاس کیج در فیلم «رنفیلد» (Renfield) ایفا میشود.
تفاسیر مختلفی دربارهی دراکولا وجود دارد اما بدون شک یکی از مهمترین و قدیمیترینها، فیلم صامت آلمانی محصول سال ۱۹۲۲ به کارگردانی فریدریش ویلهلم مورنائو است. «نوسفراتو» (Nosferatu) در آن دوره بسیار ترسناک و هیجانانگیز بود و مخاطبان احساس میکردند ستارهی اصلی یک خونآشام واقعی است!
نوسفراتو فیلمی است که سفر پرپیچ و خمی را طی کرد و محکوم به فنا شد با این وجود حالا نسخهای از آن وجود دارد و اساس ژانر ترسناک را ایجاد کرده است. حتی افرادی که تا به حال اسم آن را نشنیدند، تاثیر نوسفراتو را به گونهای احساس کردند؛ از ویترین تاثیرگذارش از اکسپرسیونیسم آلمانی گرفته تا یک قسمت ساده از باب اسفنجی شلوار مکعبی که در واقع ادای احترامی به این فیلم بود.
نوسفراتو به تازگی صدمین سال اکرانش را جشن گرفته و با وجود گذشت این همه سال هنوز هم به اندازهی روز اول تماشایی و تاثیرگذار است. جالب است بدانید تاریخچهی ساختش به اندازهی خود فیلم جذاب است. این مطلب ادای احترامی است به نوسفراتو و تمام تاثیری که بر تاریخ سینما داشته است.
جنجال اولیه
تا آن جا که میدانیم نوسفراتو قدیمیترین اقتباس سینمایی به جا مانده از کتاب دراکولای برام استوکر است. ظاهرا چند فیلم دیگر هم بودند که پیش از نوسفراتو اکران شدند اما از سرنوشت آنها اطلاعات زیادی وجود ندارد و در پیچ و خمهای تاریخ به دست فراموشی سپرده شدند. مستندی که سال ۱۹۹۸ منتشر شد، نوسفراتو را قدیمیترین فیلم خونآشامی نامید.
در حال حاضر دراکولا در مالکیت عمومی است؛ به این معنا که هر کسی میتواند بدون ترس از عواقب قانونی با خیال راحت دربارهی این خونآشام معروف فیلم بسازد و از آن در آثارش استفاده کند اما در دههی ۲۰ میلادی داستان متفاوت بود. کتاب دراکولا تحت مالکیت وراث برام استوکر فقید بود و بیوهی او نسبت به حقوق قانونی اثر همسرش بسیار حساس بود و خساست زیادی در رابطه با واگذاری آن به خرج میداد. آلبین گراو تهیهکنندهی نوسفراتو تمام تلاشش را کرد که حق اقتباس از کتاب دراکولا را به دست آورد اما نتوانست رضایت خانم استوکر سرسخت را جلب کند.
در نهایت گراو تصمیم گرفت هر طور که شده فیلم را بسازد؛ بنابراین در تلاشی مذبوحانه برای فرار از قوانین کپیرایت تصمیم گرفت تغییرات جزئی در اسامی و مکانها به وجود آورد، پس کنت دراکولا به کنت اورلوک و جاناتان هارکر به توماس هارتر تبدیل شد. البته این تغییرات اصلا کافی نبودند زیرا طرح اصلی به وضوح همان دراکولای معروف بود. تغییر نام فیلم از دراکولا به نوسفراتو به اندازهای ناشیانه بود که خانم استوکر همان اول متوجه آن شد و تصمیم گرفت از راههای حقوقی وارد شود و میراث شوهرش را پس بگیرد.
پیش از این که کار به دادگاه بکشد، نوسفراتو موفقیتهای جزئی به دست آورده بود اما میتوانیم ادعا کنیم این ماجرای حقوقی در محبوبیت آن تاثیر صد در صدی داشت. در نهایت دادگاه به نفع خانم استوکر رای داد و حکم کرد تمام نسخههای این فیلم نابود شود. با این اوصاف نوسفراتو هم به جمع فیلمهایی پیوست که در تاریخ گم شدند و هیچ نسخهای از آن به جای نماند اما این همهی ماجرا نبود و معجزهای اتفاق افتاد.
بازگشت نوسفراتو
بنا بر حکم دادگاه تقریبا همهی نسخههای نوسفراتو از بین رفت. توجه کنید که این ماجرا مربوط به دورانی است که ویدیوهای خانگی حتی به ایده هم تبدیل نشده بودند؛ بنابراین از بین رفتن حلقههای فیلم به این معنی بود که هیچ کس نمیتوانست به فیلم دسترسی داشته باشد و آن را تماشا کند. شرکت سازندهی آلمانی به خاطر این شکایت ورشکست شد پس نوسفراتو برای سالها به خاطرهای دور در حافظهی جمعی طرفداران ژانر ترسناک تبدیل شد.
اما این همهی ماجرا نبود و در کمال ناباوری یک نسخهی فیلم سالم باقی ماند. طبق گزارشها این نسخه سال ۱۹۹۲ از آلمان خارج و به آمریکا رفته بود و به همین دلیل هم صحیح و سالم ماند. البته مالک تازهی نوسفراتو به اندازهای از آن صیانت میکرد که این احتمال تا سالها بیشتر شبیه یک شایعه به نظر میرسید.
با گذشت زمان و ظهور ویدیوهای خانگی، بازسازی فیلمهای قدیمی محبوبیت بیشتری پیدا کرد. این ماجرا با مالکیت عمومی دراکولا درهمآمیخته شد و نوسفراتو فرصت اکران گستردهای پیدا کرد؛ بنابراین شایعهی سالم ماندن یک نسخه از این فیلم خونآشامی خیلی زود رنگ واقعیت گرفت و طرفداران پروپاقرص فیلمهای ترسناک توانستند به تماشای آن بنشینند. اگر یک نسخه باقی نمیماند این فیلم نمادین هرگز دوباره دیده نمیشد و در نتیجه احتمالا بسیاری از آثار امروزی که مبتنی بر ماجراهای خونآشامی هستند، هیچ وقت ساخته نمیشدند و ژانر وحشت یکی از مهمترین المانهایش را از دست میداد.
اما جدای از جنجال و پیشینه، چه چیزی باعث شد این فیلم ۱۰۰ سال دوام بیاورد و در تاریخ سینما ماندگار شود؟ این در حالی است که فیلمهای زیادی در آن دوره ساخته شدند که حالا شبیه خاطرهای دور به نظر میرسند. چرا این اقتباس خاص از داستان برام استوکر به یکی از فیلمها تاثیرگذار و افسانهای دوران ثابت تبدیل شود؟ برای پاسخ به این سوال فقط کافی است به شروع شگفتانگیز فیلم نگاهی بیندازید.
یک کنت با هر اسم دیگری
همانطور که پیشتر هم گفتیم نام کنت دراکولا در تلاشی مذبوحانه برای فرار از کپیرایت به اورلوک تغییر پیدا کرد. ماکس شرک بازیگر آلمانی ایفاگر این نقش بود و اورلوک به اندازهای بر او تاثیر گذاشت که کمکم خودش را هم به یک افسانه تبدیل کرد. جالب است بدانید نام ماکس شرک در فیلم «بازگشت بتمن» (Batman Returns) برای شخصیت کریستوفر واکن استفاده شد که در حقیقت یکی از جزئیات پنهان فیلمهای برتون/ شوماخر است.
هنگامی که مخاطبان مدرن به دراکولا فکر میکنند به یاد شخصیت شیک و شهوانی میافتند که عملا طعمههایش را اغوا میکند. اورلوک دقیقا برعکس این تصور بود؛ با دندانهای نیش تیزی که پنهان نبودند، چهرهای کشیده و گوشهایی نوک تیز بیشتر شبیه خفاش بود تا آدم. اگر خونآشامها واقعی بودند منطقیتر است که ظاهری شبیه اورلوک داشته باشند. ماکس شرک در نوسفراتو به اندازهای متقاعدکننده ظاهر شد که بسیاری از مخاطبان کمکم باور کردن که او یک خونآشام واقعی است!
ماکس شرک یک ستارهی بزرگ نبود به ویژه در ایالاتمتحدهی آمریکا و بسیاری از آمریکاییها اصلا نمیدانستند او کیست. در دنیایی که جستجو دربارهی اسامی تیتراژ یک فیلم سینمایی چندان باب نبود و اصلا کسی به این نوشتهها توجه نمیکرد، مخاطبان اصلا نمیدانستند نقش اورلوک را چه کسی بازی میکند. با این حال عملکرد شرک در دههی ۲۰ میلادی اصلا معمول نبود و به اندازهای سرد و واقعی به نظر میرسید که مخاطبانی که شناخت چندانی از سینما نداشتند، این طور استنباط کردند که با یک خونآشام واقعی سروکار دارند.
حتی زمانی که نام ماکس شرک به عنوان بازیگر نقش اورلوک در معرض دید عموم قرار گرفت بازهم کمکی به برطرف کردن این شایعه نکرد. شرک مرد بسیار گوشهگیری بود و هیچ وقت خارج از فیلمهایش دیده نشد؛ به همین دلیل هم اطلاعات زیادی از او و زندگی شخصیاش در دست نیست. جالب است بدانید نام خانوادگیاش «Schreck» در زبان آلمانی مترادف با «ترس» است و بسیاری از مخاطبان باز هم نتیجه گرفتند نام خانوادگی برازندهای برای خونآشامی است که خودش را به جای یک آدم جا زده!
این شایعه که ماکس شرک یک خونآشام بود در گذشته محبوبیت زیادی داشت به طوری که سال ۲۰۰۰ فیلمی به نام «سایهی خونآشام» (Shadow of the Vampire) دربارهی همین شایعه ساخته شد. فیلم ماجرای ساخت نوسفراتو را دنبال میکرد و جان مالکوویچ در نقش کارگردان فریدریش ویلهلم مورنائو و ویلم دفو در نقش ماکس شرک حضور داشتند. این فیلم روایت کاملا تخیلی از روند ساخت نوسفراتو بود و شرک به وضوح خونآشام معرفی شد. البته سایهی خونآشام تنها یکی از تئوریهای پرطرفدار را بررسی کرد ولی در حال حاضر بسیاری با استناد به آن حاضرند قسم بخورند که در نوسفراتوی سال ۱۹۲۲ یک خونآشام واقعی نقش اورلوک را بازی میکرد.
- ۲۰ فیلم برتر ویلم دفو؛ بازیگری با نگاهی نافذ و چهرهی استخوانی (پرترهی یک بازیگر)
- ۳۰ فیلم آلمانی برتر از دوران اکسپرسیونیسم تا عصر مدرن
اکسپرسیونیسم آلمانی
اکسپرسیونیسم آلمانی به یک جنبش هنری اشاره دارد که در آلمان زاده شده است. این سبک به هنرمند اجازه میدهد کاملا آزادانه و بدون محدودیتهای حقیقت، خودش و هنرش را ابراز کند. اکسپرسیونیسم آلمانی معماری واقعگرایانه را با چیزی که مستقیما از تخیل سرچشمه میگیرد، جایگزین میکند؛ ساختمانها به صورت غیرطبیعی در هم پیچ و تاب میخورند و میچرخند و سایهها از قوانین فیزیک پیروی نمیکنند و زاویهدار هستند.
وقتی صنعت سینما شروع به رشد کرد، این جنبش راه خودش را به سالنهای سینما هم باز کرد. یکی از نمونههای اولیهی اکسپرسیونیسم آلمانی را میتوان در شاهکاری به نام «مطب دکتر کالیگاری» (The Cabinet of Dr. Caligari) محصول سال ۱۹۲۰ دید که به این جنبش هنری جان تازهای بخشید. اکسپرسیونیسم آلمانی مخاطبان را وارد ذهن فیلمسازان میکرد، آنها را در دنیای متفاوتی قرار میداد و نه تنها طراحی فیلم بلکه اجراها را هم تحت تاثیر قرار میداد؛ حالت پیچخورده و دفرمهی چهرهها و حرکت دوربین، فیلمهای این سبک را از آثار معمولی کاملا متمایز میکند.
نوسفراتو یکی از نمونههای درخشان اکسپرسیونیسم آلمانی است؛ دنیای تاریک و پرپیچ و خمی که سال ۱۹۲۲ لرزه به اندام مخاطبان انداخت. سایههای خزنده و مکانهای تغییر شکل یافته این باور را به آنها القا کرد که از دریچهی تازه و غیرمعمولی به دنیا نگاه میکنند. تاثیر جنبش هنری اکسپرسیونیسم آلمانی تا امروز محسوس است و هنوز هم فیلمسازانی مثل تیم برتون از مکانهای نامعمول برای زنده کردن دنیای تخیلیشان استفاده میکنند.
نوسفراتو ۱۰۰ سال بعد
نوسفراتو به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و البته ترسناکترین فیلمهای خونآشامی تمام دوران ستایش میشود. نوسفراتو به تبدیل ژانر وحشت به یک ژانر جدی و پرطرفدار کمک زیادی کرد و میتوانیم ادعا کنیم سردمدار همهی فیلمهای هیولایی است که دهها سال بعد تولید شدند. طرفداران ژانر ترسناک هنوز هم نوسفراتو را تماشا و از آن با احترام یاد میکنند. این فیلم حالا در مالکیت عمومی است، به راحتی میتوانید به آن دسترسی داشته باشید و با یک جستجوی ساده در گوگل نسخهی باکیفیت را پیدا کنید و به تماشای ماجراهای شگفتانگیز اورلوک بنشینید.
بسیاری از مردم ممکن است برای نخستین بار در اپیزود «شیفت قبرستان» (Graveyard Shift) باب اسفنجی شلوار مکعبی، کنت اورلوک را ملاقات کرده باشند. این اپیزود بانمک مخاطبان عمدتا کم سن و سال را دربارهی خاستگاه شخصیت عجیب و غریب نوسفراتو کنجکاو کرد و باعث شد با یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما آشنا شوند. تاثیر نوسفراتو بر فیلمهای اخیر را میتوان در «بابادوک» (The Babadook) و «فانوس دریایی» (The Lighthouse) به وضوح مشاهده کرد (ظاهرا رابرت اگرز کارگردان فانوس دریایی در حال بازسازی نوسفراتو یک قرن پس از اکران اولیهی آن است).
در نهایت نوسفراتو فیلمی است که نه تنها طرفداران پروپاقرص ژانر ترسناک بلکه همهی عشاق سینما باید آن را بارها و بارها تماشا کنند. باور کردنی نیست که یک فیلم صامت سیاه و سفید با گذشت ۱۰۰ سال هنوز وجود دارد، سرگرمکننده است و الهامبخش تخیل میلیونها بیننده در سراسر دنیا است.
منبع: movieweb
ون هلسینگ هم از نظر من عالیه
کنت آلود بود این بشر🤣
من دراکولا رو بیشتر به اسم گری اولدمن در نقش کنت میشناسم اگرچه اونیکه من دیدم آقای کاپولا اشک آدم در آورد! 🤣