بدون قرار قبلی؛ عقب‌ماندگی در اوج! (جشنواره فیلم فجر)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
بدون قرار قبلی

فیلم سفارشی لزوما قرار نیست اثر بدی باشد که به شعور مخاطب توهین کند. البته «بدون قرار قبلی» از این جمله تبعیت نمی‌کند. از آن فیلم‌های سفارشی‌ساز است که حتی فکر نکرده چطور بتواند مخاطب را به سوژه‌ی سفارشی‌اش جلب کند چه برسد به اینکه سفارشی بودنش را لااقل در لایه‌ای از زرورق بپیچاند که توی ذوق نزند.

فیلم بهروز شعیبی انگار در قرن هجدهم ساخته شده باشد. البته که در آن سال‌ها سینمایی نبود ولی اگر تصویر متحرکی وجود داشت قصه‌ی ساده‌انگارانه‌اش چیزی در مایه‌های فیلم «بدون قرار قبلی» می‌شد. فیلم قرار است درباره‌ی امام رضا و حرم مطهر و مشهد باشد و اینکه چطور معنویت زندگی مدرن را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. اما به هیچ‌کدام از اهدافش نمی‌رسد بس که درامش ساده‌انگارانه پیش می‌رود و بازی‌ها بد هستند و فیلم باری به هر جهت از کار درآمده است.

کلی پول هزینه شده تا دو سه سکانس اول در آلمان فیلم‌برداری شود. یاسمین دکتری است که در بیمارستانی در آلمان کار می‌کند. اینکه چرا برای بازی در نقش یاسمین پگاه آهنگرانی انتخاب شده که فارسی را با لهجه حرف بزند از عجایب روزگار است و البته از چیزهایی که تا آخر فیلم روی اعصاب تماشاگر می‌رود. آهنگرانی در کل که بازیگر خوبی نیست چه برسد به اینکه در یک فیلم بد قرار باشد یک نقش باسمه‌ای بیمزه را بازی کند و تازه فارسی را با لهجه حرف بزند!

خلاصه اینکه خبر می‌رسد پدر یاسمین که از کودکی از او خبر نداشته در ایران مرده و وصیت کرده یاسمین برای تشییع به ایران برود. یاسمین که کودکی مبتلا به اوتیسم دارد با الکس پسرش به ایران می‌آید و متوجه می‌شود پدر قبری در حرم امام رضا برای او ارث گذاشته است.

آن چیزی که مثلا به‌عنوان چالش‌های روحی سر راه یاسمین قرار می‌گیرد آن‌قدر سا‌ده‌انگارانه در متن و در اجرا بد است که مطلقا حس همدردی برنمی‌انگیزد. حقیقتا بعضی از فیلم‌ها ماقبل نقد هستند و «بدون قرار قبلی» هم از آن فیلم‌هایی است که به حدی در همه‌ی جزییاتش گنگ از کار درآمده چیز زیادی درباره‌اش نمی‌توان گفت. نه در کارگردانی و نه در داستان فیلم مطلقا جایی برای تامل و تاویل ندارد. حتی در سطح هم قصه‌ای اتفاق نمی‌افتد. جالب اینکه همه به خودشان اجازه می‌دهند که در کار یاسمین دخالت کنند. وکیل پدرش که صابر ابر نقشش را بازی می‌کند با لحنی حق به جانب به خودش اجازه می‌دهد درباره‌ی طول سفر یاسمین و واکنش او نسبت به میراث پدرش اظهارنظر کند.

از همه بدتر وقتی است که پای یاسمین به مشهد می‌رسد. تقابل سنت و مدرنیته. دختری که از آلمان آمده و فرزندش مشکل دارد پایشان را در فضای گرم خانه‌ای سنتی می‌گذارند که شوهر دختر خاله دوتار می‌زند و حیاط خانه حوض دارد و در اتاقی انارهای چیده شده را گذاشته‌اند. یاسمین و الکس در مواجهه با آرامش این زندگی حالشان کم‌کم بهتر می‌شود! این تلقی از جذابیت‌های زندگی سنتی که معنویت در آن جریان دارد آن‌قدر ریاکارانه به نظر می‌رسد که حال مخاطب را بد می‌کند.

واقعا جزء هنرهای بهروز شعیبی است که توانسته از بازیگر توانایی مثل الهام کردا چنین بازی اعصاب خردکنی بگیرد. تحمل فیلم «بدون قرار قبلی» تا انتها توان زیادی می‌خواهد چون کارگردان هیچ دستاویزی در اختیار شما قرار نمی‌دهد که به آن دل خوش کنید. نه تصویر نه قصه نه دیالوگ نه پیچیدگی.

بیش از یک دهه پیش رسول صدرعاملی سه گانه‌ای درباره‌ی مشهد و امام رضا ساخت. قسمت اول آن با بازی خسرو شکیبایی و عزت‌الله انتظامی که اصلا تله‌فیلم بود. با وجود تصاویر ضعیفش اما حداقلی از روابط میان کاراکترها درآمده بود که تماشاگر را پای فیلم نگه می‌داشت و گرمای بازی شکیبایی و انتظامی جبران میزانسن‌های تلویزیونی را می‌کرد. فیلم دوم «هر شب تنهایی» با بازی حاتمی و بهداد که به لحاظ دراماتیک اثر جذابی بود و نمونه‌ی موفق فیلمی که سفارشی ساخته شده اما تاثیر خودش را به درستی روی تماشاگر می‌گذارد. «بدون قرار قبلی» حتی به نیمی از جذابیت‌های آن فیلم‌ها نمی‌رسد. اگر صدرعاملی بلد بود فیلم سفارشی‌اش را جوری بسازد که در نهایت شخصیت‌ها و قصه یا حتی شده تک سکانسی یاد تماشاگر بماند، شعیبی «بدون قرار قبلی» را جوری ساخته که دائم سفارشی بودنش توی صورتتان بخورد.

امتیاز نویسنده: بی‌ارزش

آخرین اخبار و مطالب چهلمین جشنواره‌ی فیلم فجر را در صفحه‌ی ویژه‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر ۱۴۰۰ دنبال کنید.
نقد فیلم «بدون قرار قبلی» بازتاب دیدگا‌ه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.


برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۱۱ دیدگاه
  1. انقلابی

    با سلام و احترام
    به نظر بنده، اصلا نقد درستی نبود.
    جناب شعیبی یکی از برگزیدگان جشنواره هستند و قطعا کارشان خوب بوده که تقدیر شده اند.
    اولین گام منتقد بودن، منصف بودن و بی طرف بودن است. چیزی که در متن شما ندیدم. فقط تاکید کرده اید که این کار سفارشی است. کاش لااقل مصادیق و مدارک آن را هم ارائه می کردید.
    در دشمنی ها هم منصف باشید.

  2. Mehrdad254

    من این فیلم رو ندیدم ولی با این مطلب خانم که نمیشه گفت نقد بلکه باید گفت نفرت، ترغیب شدم برم فیلم رو ببینم و فکر میکنم خیلی خیلی بهتر از این مطلب خانم باشه. از نوع لحن نوشته کاملا میشه فهمید که ایشون فقط اومده تخریب کنه و همه المان های فیلم رو با بدترین عینک بدبینی نگاه کنه( البته فکر هم نکنم کامل و درست فیلم رو دیده باشه از بس عجله داشته بره فحش بده بهش) . در هر صورت نقد بشدت ضعیفی بود و بی سوادی و نفهمی نویسنده رو نشون میده

  3. Akbar

    چون با مواضع و سلایق شما یکی نیست شد

    سفارشی.

    شماها که اصلا اهل قضاوت نیستید فقط گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک رو سر لوحه کارتون قرار دادید به لطف خدا.

  4. محمد طاها مبهوتی

    شما که داستان فیلم را لو دادید، ای کاش سفارشی بودن را هم مشخص میکردید، من به قصد دیدن یک فیلم درباره امام رضا (ع) به سینما رفتم، ولی حتی ۵ درصد داستان هم درباره امام رضا(ع) نبود.
    نمی فهمم که چطور ۲ تار زدن مرد ایرانی در خانه را نشانه معنویت در فیلم میدانید؟
    بنظرتان این هم سفارشی بوده؟

  5. ابوالفضل

    نقد فیلم هم هر کی هر کی شده. خانم نصرالهی شما از فیلم خوشتان نیامده باید هر چیز بی‌ربطی که به نظرتان برسد به عنوان نقد به مخاطب قالب کنید؟ من بعید می‌دانم فیلم را حتی درست دیده باشید. اصلاً محوریت این فیلم امام رضا نیست. محوریت فیلم همان بحث «خاک» است که آشکار و پنهان بیانش کرده.
    این چه طریقی است که به هر چیزی که ربطی به ملیت و یا مذهب داشته باشد برچسب سفارشی می‌زنید؟ بنده کاملا در جریان هستم که این طرح را آقای شعیبی خودش فعالانه برای جذب سرمایه به نهادهای مختلف عرضه کرد، نه این که از نهادها به او سفارش داده شود!
    کاش کمی حرکت قلم نگه می‌داشتید. کاش دیجی‌کالامگ هم کمی حرفه‌ای‌تر منتقد و متن انتخاب می‌کرد.

  6. میم

    سفارشی بودن یعنی جایی سفارش بدهد و فیلمساز بسازد. شعیبی نیاز به سفارش ندارد و خودش به این مضامین معتقد است. بنابراین جایی برای نقد فیلم تحت عنوان سفارشی بودن وجود ندارد.
    با تشکر از نقدهای خوب خانم نصرالهی

  7. علی خیراندیش

    حس میکنم این نقد با پیش فرض بد نوشته شده.
    حتی اگه نویسنده فیلم رو دیده (که بعید میدونم، شاید فقط صرفا داخل سالن سینما بوده، چون واقعا فضای فیلم و حداقل بازی‌ها اینطوری که تعریف میشه، نیست) با عینک اینکه، بدون قرار قبلی یه فیلم بدی‌هست، نگاه کرده.
    تا الان حتی از بقیه منتقدین مشهورتر و سینما فهم‌تر واکنش‌ّ‌ّهای مثبتی گرفته.
    اگر نویسنده بدون این پیش فرض فیلم رو می‌دید بیشتر ازش لذت می‌برد.

  8. Komeil

    صوفیا خانوم بوی سوختگیت تا اینجا هم اومد…

  9. رحمانی

    گویا در مطلب همه فیلم هایی که با موضوع امام رضا علیه السلام ساخته شود سفارشی است… شاید اطلاع داشتن از هدف و غرض همه آثار توانایی است که باید همه نقد نویسان داشته باشند 🙂
    اما درباره خود اثر؛ به شخصه تلاش کردم نقش امام رضا و “ارزش ها” را در فیلم بیابم اما به روشنی معلوم نبود

  10. آرمین رنجبر

    یعنی چی؟ یه رسانه، یه بخش رو داده به یه نفر که نظر شخصی بنویسه؟ البته که با نظر ایشون موافقم ولی این که دیجی کالا مگ می گه این لزوما موضع ما نیست خیلی خنده داره.

  11. ارش

    به چه اجازه ای این خانوم با شعور به خودش اجازه اسپویل داستان رو داده؟ اگر قانونی تو این مملکت وجود میداشت که هررر کسی قلم دست نمیگرفت و هررر چیزی نمینویشت

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما