جمعیت بزرگی از گیمرهای امروزی ترسی از بازیهای سخت ندارند و حتی به جرأت میتوانیم بگوییم که در همه حال به دنبال بازیهایی هستند که آنها را به چالش میکشد. کار به جایی رسیده است که حتی بازیهای بزرگ و پرهزینه هم حاضرند تجربهای سخت مقابل مخاطب خود بگذارند. با این حال، این جریان یکی دو دهه در صنعت بازی غایب بود و اگر به دنبال تجربهای سخت و چالشبرانگیز بودیم، در معدود بازیها باید سراغ آن را میگرفتیم. یکی از این بازیها سری نینجا گایدن بود.
ریشهی سری بازیهای نینجا گایدن به بازیهای اکشن سخت دورهی نینتندو بازمیگردد. کار نینجا گایدن با بازیهای دو بعدی اکشن روی فامیکام یا همان میکرو خودمان آغاز شده است. بازیهای نینجا گایدن به قدری سخت بودند که به جرأت میگوییم، اگر کسی میگوید آنها را روی کنسولهای قدیمی و اصلی تمام کرده، عینا دروغ میگوید. در مقابل این سختی بزرگ هم حس خوب پیروزی قرار داشت؛ حس خوب عبور از چالش و مانعی بزرگ که معمولا محقق نمیشد، اما کسی که به آن پیروزی میرسید، کاملا خود را بالاتر از بقیه میدید.
استودیوی بازیسازی «تیم نینجا» که چند سالی مشغول ساخت سری بازیهای مبارزهای «زنده یا مرده» بود، با عرضهی اولین ایکسباکس تصمیم به ساخت یک بازنگری بر سری قدیمی نینجا گایدن برای این پلتفرم گرفت و در پی این تصمیم بازیهای مدرن نینجا گایدن خلق شدند. اولین قسمت این مجموعه بازیها با روندی شگفتانگیز که مهارت و اعصاب گیمر را به چالش میکشید، جان تازهای به بازیهای اکشن سوم شخص بخشید و به دلیلی دیگر برای ساخت بازیهای این سبک تبدیل شد.
نینجا گایدن جدید، نه تنها چیزی از بازیهای اصلی و قدیمی این مجموعه کم نداشت، بلکه تجربهای فراموش نشدنی و دقیق از کنترل یک نینجا را در اختیار مخاطب خود میگذاشت. بازی کردن نینجا گایدن این حس را به مخاطب خود القا میکرد که انگار به معنای واقعی کلمه جا پای یک نینجا گذاشته است.
نینجا گایدن بهعنوان یک بازی بسیار سخت که به مذاق همه خوش نمیآید، موفقیت خوبی کسب و در همین راستا هم مجموعهی جدید نینجا گایدن با عرضهی نسخههای مختلف و دنبالههای متعدد ادامه پیدا کرد. در ادامه با یک بازی نینجایی اکشن بزرگتر و گستردهتر و صد البته بسیار سختتر در قالب نینجا گایدن ۲ روبهرو شدیم. نهایتا هم سازندگان این مجموعه با تصمیمهای نه چندان صحیح خود تلاش کردند تا تجربهی خاص نینجا گایدن را به شکلی متفاوت در نینجا گایدن ۳ برای مخاطبی جدید دوباره تکرار کنند؛ تلاشی که در ابتدا با موفقیت فاصلهای بسیار داشت، اما پس از آپدیتها و تغییرات پشت سر هم به سطح قابل قبولی در این مجموعه رسید.
تجربهی دوباره تمام این جریانها به لطف عرضهی بستهی بازیهای نینجا گایدن ممکن شده است. تمام قسمتهای مجموعهی نینجا گایدن به صورت بازسازی شده در بستهای به نام Ninja Gaiden Master Collection برای کنسولهای امروزی و کامپیوتر عرضه شده است.
بازیها به بهترین شکل ممکن و به صورت بازسازی شده اجرا میشوند، اما نسخههای اصلی نیستند. در واقع با نسخههای «سیگما» طرف هستیم. در حالی که این موضوع شاید برای طرفداران اصلی نینجا گایدن که به دنبال همان بازیهای اصلی بودند، خوشایند نباشد، اما با تغییراتی طرف هستیم که از سوی خود سازندگان اصلی مجموعه اعمال شدهاند و نهایتا تجربهی کلی بازی را متعادلتر و بهتر کردهاند؛ حتی اگر در نهایت با روندی کمی متفاوت روبهرو شده باشیم.
هر کدام از قسمتهای سهگانهی نینجا گایدن روند خاص خود را به مخاطب ارائه میدهند. مکانیکهایی که قسمت اول بهعنوان پایه و اساس مجموعه ثبت میکند، در قسمتهای بعدی به شکلی بزرگتر اما متفاوت دنبال میشود. تجربهی هر کدام از قسمتهای نینجا گایدن هم بهعنوان یک بازی اکشن سوم شخص عالی، حسابی سرگرمکننده و لذت بخش است و به لطف تعداد زیادی بستهی الحاقی مختلف و مراحل جدیدی که در نسخههای کاملتر بازیها افزوده شده بودند، میتوانیم بگوییم که Ninja Gaiden Master Collection بستهای کامل و بزرگ است که میتوند حتی صد ساعتی ضمن خرد کردن اعصابتان، بسیار هم سرگرمتان کند.
در ادامه، قسمت به قسمت به بررسی بازیهای این بسته میپردازیم و پس از آن سراغ تغییرات نسخههای سیگما و این بستهی بازسازی شده خواهیم رفت.
نینجا گایدن ۱؛ اساس یک نینجا
شاید صحبت از نینجا گایدن ۱ بدون مقایسهی آن با دویل می کرای ممکن نباشد. هر چه باشد، سریعترین راه برای معرفی نینجا گایدن به مخاطبی که چیزی از آن نمیداند، تشبیه و مقایسهی آن با گیمپلی دویل می کرای است. با یک اکشن سوم شخص یا اگر بخواهیم کمی دقیقتر بگوییم با یک بازی «کاراکتر اکشن» طرف هستیم. بازیهای این سبک که چندان هم زیاد نیستند و همان ساختههای کپکام و پلاتینیوم گیمز مثل دویل می کرای، بایونتا، متال گیر رایزینگ و همچنین نینجا گایدن را شامل میشوند، حول مبارزات تن به تن یک شخصیت با مجموعهای از چند ضربها (کمبوها) و حرکات ویژه میگردند.
برخلاف گاد آو وار که یک بازی ماجراجویی اکشن است و به راحتی اجازه میدهد حرکت خود را میان اجرای چند ضرب عوض کنید و اجرای فرمانهای بسیار سادهتری را از گیمر میطلبد، مبارزه با هر دشمن در بازیهای کاراکتر اکشن کم و بیش شبیه در حد و اندازهی یک بازی مبارزهای عمق دارد. کاراکترها معمولا فهرستی بلند و بالا از حرکات مختلف دارند که حتی بعضا سلاح به سلاح فرق میکنند. این چند ضربها را یاد میگیرید و با زمانبندی دقیق، حین مبارزه آنها را اجرا میکنید؛ دقیقا مثل بازیهای مبارزهای.
نینجا گایدن سختترین نوع این سبک بازیهاست؛ از این نظر که به طور کلی امکان لغو فرمانی که دادهاید وجود ندارد و اگر کلیدی را بزنید، تا فریم آخر انیمیشن آن حرکت را باید ببینید. یادگیری حرکات ریو هایابوسا در نینجا گایدن به همین دلیل حسابی سخت میشود و مهارت زیادی را از گیمر میطلبد. با این حال، زمانی که این حرکات را یاد بگیرید و با زمانبندی صحیح آنها را روی دشمن اجرا کنید، هر ضربه حس خوبی به شما میدهد و از مهارتی که کسب کردهاید نسبتا به خود افتخار میکنید.
در صحبت از نینجا گایدن ۱ حتما باید به یک نکته اشاره کنیم؛ اینکه نینجا گایدن ۱ پیش از دویل می کرای ۳ ساخته و عرضه شده است. نزدیک به بیست سال از عرضهی دویل می کرای ۳ میگذرد و به جرأت میتوانیم بگوییم که بازیهای زیادی روی دست آن بلند نشدهاند؛ در نتیجه اگر دویل می کرای ۳ را تجربه کرده باشید، مطمئنا منظور ما را گرفتهاید. انتظار نداشته باشید نینجا گایدن ۱ از دویل می کرای ۳ بهتر باشد، اما از طرف دیگر، نینجا گایدن ۱ از دویل می کرای ۱ بارها بهتر است.
شاید اولین چیزی که در نینجا گایدن توجه را جلب میکند، سیستم حرکتی عالی بازی باشد. حرکت در بازی و کنترل ریو هایابوسا بسیار نرم و سریع است. بهعنوان یک نینجا، ریو میتواند به راحتی روی دیوارها حرکت کند و نهتنها از این مکانیک برای سکوبازی و حرکت در محیط استفاده شده، بلکه حرکات نرم و سریع ریو بخشی از مبارزات بازی است. میتوانید حین مبارزات روی دیوار حرکت و از جهات مختلفی به دشمن حمله کنید. بازی مشخصا تعدادی حرکت و ضربهی مختلف برای اجرا از روی دیوار در اختیارتان میگذارد و به خوبی میتوانید از آنها برای حملات سریع و قدرتمند استفاده کنید. با این حال، همانطور که گفتیم یاد گرفتن حرکات و اجرای آنها زمانبندی دقیقی نیاز دارد و چندان هم ساده نیست.
مبارزات نینجا گایدن چرخهی شگفتانگیزی را دنبال میکنند. با شکست دادن دشمنان، از آنها دایرههای رنگی به اسم «گوهر» یا «اسنس» خارج میشود. بازی به شما اجازه میدهد تا دقیقا همان حین مبارزه با جذب این آیتمها شمشیر خود را شارژ و حرکتی بسیار قدرتمند اجرا کنید. به جای شارژ کردن، همچنین میتوانید این آیتمها را جمع کنید. دایرههای آبی رنگ خط سلامتیاتان را پر میکنند و دایرههای زرد رنگ بهعنوان پول برای خرید آیتمها و ارتقای سلاحها استفاده میشوند. با این حال، اگر حین مبارزه آنها را صرف شارژ شمشیر خود کنید، کاملا از بین میبرند.
و این جاست که جادوی نینجا گایدن رو میشود. لحظهای را تصور کنید که پایان مبارزه هستید، چیز زیادی از خط سلامتی غولآخر مقابل و همچنین خودتان باقی نمانده و تعدادی آیتم رنگی دور و برتان است. آیا آیتمها را مصرف میکنید تا خط سلامتیاتان پر شود، یا در لحظه آنها را جذب شمشیر میکنید تا با یک ضربهی قدرتمند کار او را بسازید؟ ممکن است ضربهاتان کارساز نباشد و از طرف دیگر ممکن است حتی خطا برود، اما این احتمال هم وجود دارد که این تصمیم مبارزه را به نفع شما تمام کند. بد نیست بگوییم که پروسهی شارژ کردن شمشیر و اجرای ضربهی ویژه با جذب اسنسهای رنگی فقط یکی دو ثانیه طول میکشد و مثل همه چیز بازی بسیار سریع است. میتوان شارژ شمشیر را بدون جذب اسنس هم اجرا کرد، ولی در چنین حالتی شارژ کردن به جای یکی دو ثانیه چند برابر بیشتر طول میکشد.
البته که به هیچ وجه همه چیز نینجا گایدن ۱ خوب نیست. بهعنوان یک بازی که بر پایهی فرمانهای دقیق و زمانبندی آنها کار میکند، برخی اوقات فرمانها و جهتهایی که برای اجرای حرکات ارسال میکنیم درست از آب در نمیآیند. ریو خودش به صورت خودکار به سمت دشمنان مایل نمیشود؛ حتی اگر آن دشمن یک غولآخر بزرگ روی صفحه باشد. در همه حال باید به حرکات ریو جهت بدهیم؛ یعنی نه تنها باید حواسمان به اجرای چند ضربها و زمانبندی آنها باشد، بلکه جهت هر ضربه را هم باید به خورد بازی بدهیم. اجرای حرکات در بازیهای این سبک نباید وابسته به مکانیک قفل کردن کردن باشند، ولی شاید بد نباشد بگوییم که هیچ خبری هم از مکانیک قفل کردن روی دشمن نیست. احتمالا ابتدای کار که بازی کردن نینجا گایدن ۱ را شروع میکنید، آن هم پس از این همه سال، زمان زیادی طول میکشد تا یاد بگیرید به در و دیوار حمله نکنید و دشمن را هدف بگیرید.
به غیر از شمشیرهای اصلی ریو، او همچنین یک تیر و کمان دارد که استفاده از آن از زجرآورترین بخشهای بازی است. بهطور کلی استفاده از اکثر سلاحهای بازی به غیر از یکی دو شمشیر، چندان خوب از آب در نیامده است. برخی اوقات نیاز دارید تا سلاح خود را تغییر دهید و حتی تغییر سلاح هم به راحتی آنچه در ذهن دارید نیست. با تمام این اوصاف، گیمپلی اصلی نینجا گایدن ۱ بهعنوان اولین تلاش تیم نینجا در ساخت یک اکشن سوم شخص عالی است و بهعنوان پایه و اساسی برای این مجموعه بازیها کار خود را به خوبی انجام میدهد. تکرار میکنیم، بازی عمرش از دویل می کرای ۳ هم بیشتر است.
از عمر زیاد بازی گفتیم، این را هم اضافه میکنیم که بهعنوان یک بازی حدود بیست ساله، گرافیک بازی عالی است و این موضوع مشخصا از طراحیهای هنری آن ریشه میگیرد. تمام تصاویر بازی زیبا هستند، حتی اگر از نظر فنی با اتفاق عجیب و غریبی روبهرو نشده باشیم. برای هر محیط تعدادی زاویهی دوربین خاص طراحی شدهاند که به بهترین شکل ممکن هم مبارزه و هم محیط را به تصویر میکشند. البته که دوربین بازی را آزادانه هم میتوان حرکت داد؛ قابلیتی که در نسخههای بعدی نینجا گایدن ۱ به آن اضافه شد.
به غیر از گیمپلی، کمی از شخصیت ریو هایابوسا و بازنگری او بگوییم بد نیست. به نظر میرسد تلاش نویسندگان بازی این بوده که گیمر شخصیت خودش را روی این نینجا منعکس کند؛ چون اساسا میتوانیم بگوییم که ریو هایابوسا در نینجا گایدن ۱ چندان پرداخت نشده است. او یک هدف دارد و تمام تلاشش هم محقق کردن آن است. خبری از شوخی، دیالوگ اضافه یا چیزی که به این شخصیت اضافه کند نیست. شخصیتهای فرعی هم چندان وضعیت بهتری از ریو ندارند. بازی یک روایت کلی دارد، این داستان به درد روند اکشن بازی میخورد و حتی میگوییم از بازیهای زمان خود هم بهتر است. در نتیجه ما هم چندان به داستان و طراحی شخصیتها خرده نمیگیریم.
همانطور که بالاتر گفتیم، نینجا گایدن ساخته شده تا به گیمر این فرصت را بدهد که پس از تمرینهای بسیار و شکستهای متعدد، حس و حال نینجا بودن را تجربه کند و بازی هم در این هدف خود کاملا موفق عمل میکند. با نینجا گایدن ۲ است که پایهریزیهای قسمت اول به ثمر مینشینند و با یک بازی اکشن و خاص طرف میشویم.
نینجا گایدن ۲؛ اوج یک نینجا
آنچه از نینجا گایدن میشناسیم و در ذهن داریم، معمولا در نینجا گایدن ۲ ریشه میگیرد. گیمرهای زیادی را در ممکلت خودمان نمیتوانید پیدا کنید که روی ایکسباکس اصلی نینجا گایدن ۱ بازی کرده باشند، اما در عوض همهی مان ایکسباکس ۳۶۰ داشتیم و نینجا گایدن ۲ را تجربه کردیم. با این حال، این موضوع فقط هم به مملکت ما محدود نمیشود و نینجا گایدن ۲ در تمام دنیا هم معروفترین و محبوبترین قسمت مجموعه است. این موضوع هم دلیل واضحی دارد؛ نینجا گایدن ۲ از همه نظر تجربهای مختص به خود ارائه میدهد و هیچ چیز شبیه به آن پیدا نمیشود.
اگر به نقاط قوت نینجا گایدن ۱ نگاه کنیم، آنها را تا جای ممکن پیشرفت دهیم و هر عنصر دیگری که به نظرمان اضافه میآید را به دور بریزیم، نتیجهی نهایی نینجا گایدن ۲ میشود. مبارزات خوب نینجا گایدن ۱ بهترین بخشهای آن بودند، در نتیجه نینجا گایدن ۲ کاملا حول این مبارزات طراحی شده است. در نینجا گایدن ۲ برخلاف قسمت قبل دیگر خبری از گشت و گذار در نقشهی بازی، پیدا کردن کلید و حل معما نیست. پشت سر هم تعدادی مرحلهی کاملا خطی را طی میکنید و تمام حواستان فقط به یک چیز است؛ اینکه کشته نشوید.
تصور میکردیم نینجا گایدن ۱ سختترین بازی در سبک خود باشد، اما به راحتی میگوییم که نینجا گایدن ۲ از قسمت قبل هم سختتر است. با این حال، این سختی مضاعف بیدلیل نبوده است. نینجا گایدن ۲ چند برابر حرکت و سلاح بیشتر در مقایسه با قسمت اول در مقابل بازیکننده میگذارد و منطقی است که سازندگان بازی بخواهند بازی را به نسبت سختتر کنند. در واقع، حرکاتی که میتوانید در نینجا گایدن ۲ انجام دهید بسیار بیشتر است و اگر قرار بود این تعداد حرکت جدید و روانتر را روی همان درجهی سختی بازی قبلی اجرا کنید، بازی برای کسانی که در نینجا گایدن ۱ مهارت پیدا کرده بودند، بسیار خستهکننده و آسان میشد.
روندی که در نینجا گایدن ۲ طی میکنید بسیار متفاوت از قسمت قبل است. از همان ثانیهی نخست که بازی شروع میشود، دهها هیولا اطراف ریو هایابوسا منتظر حمله نشستهاند. تعداد دشمنانی که بازی در هر صحنه مقابلتان قرار میدهد، بارها از قسمت قبلی بیشتر است. با این حال، قدرت این دشمنان تفاوتی با بازی قبلی نکرده است و چه بسا حتی قویتر هم شدهاند؛ یعنی اساسا در هر صحنهی بازی دهها دشمن وجود دارد که وحشیانه به سمت ریو حمله میکنند و تک تک آنها هم این قدرت را دارند که یک تنه نابودتان کنند.
این موضوع به لطف تغییر نسل کنسولی محقق شده است. نینجا گایدن ۲ روی ایکسباکس ۳۶۰ ساخته شده بود و سختافزار قویتر این کنسول به سازندگان بازی اجازه داد تا تعداد بسیار زیادی هیولا را در یک صحنهی بازی جای دهند. البته که همیشه هم بازی سرعت ۶۰ فریم خود را حفظ نمیکرد، اما خوشبختانه این مشکل در نسخهی بازسازی شدهی فعلی رفع شده است و بازی هم وضوح تصویر و هم سرعت اجرای بسیار بالایی دارد. آن همه دشمن کاری کرده بود تا نینجا گایدن ۲ روی ایکسباکس ۳۶۰ حتی با وضوح تصویر کمتر از اچدی اجرا شود.
بحث گرافیک شد، بد نیست کمی هم پیشرفتهای بصری نینجا گایدن ۱ و ۲ را مقایسه کنیم. واضح است که تمرکز روی اجرا بازی با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه و رندر کردن آن همه هیولا بوده است، چون کیفیت محیط و مدل شخصیتها در مقایسه با قسمت اول، آنقدر که از یک جهش نسلی و کنسول جدید انتظار میرود بهتر نشده است. البته نورپردازی بسیار پیشرفت کرده و در عین حال هم سبک هنری بازی آنقدر عالی بوده که پانزده سال پس از عرضهی آن، به راحتی میگوییم که نینجا گایدن ۲ هنوز هم بازی بسیار زیبایی است.
طراحیهای هنری نینجا گایدن ۲ هم در مقایسه با قسمت نخست تفاوت میکنند. مجموعه ی نینجا گایدن، چه بازیهای کلاسیک و چه سری مدرن، یک نینجا را در دنیایی امروزی قرار میدهند. با این حال، دنیای نینجایی و محیطهای ژاپنی در قسمت نخست بسیار بیشتر بودند. در مقایسه، اتفاقات نینجا گایدن ۲ بیشتر در محیطهای شهری رخ میدهند. سبک هنری بازی بسیار خوب است، ولی چندان انسجام ندارد. طراحی برخی هیولاها خوب است و برخی از آنها واقعا زشت هستند. این موضوع برای محیطهای بازی هم صدق میکند و در همه حال از طراحیهای هنری بازی راضی نیستید. البته بد نیست اضافه کنیم که برخی مراحل بازی به شکلی شگفتانگیز شهرهای مدرن را با طراحیهای ژاپنی ادغام کردهاند و نتیجهی خوبی گرفتهاند، ولی این انتظار نداشته باشید این جریان خوب همه جا رعایت شود.
با تمام این اوصاف، نینجا گایدن را به خاطر ارائهی یک دنیای بینقص و کامل تجربه نمیکنیم و به خاطر گیمپلی سراغ آن آمدهایم؛ چیزی که نینجا گایدن ۲ یکی از بهترین و سرگرمکنندهترین آن را در سبک خود ارائه میدهد. مبارزات نینجا گایدن ۲ حتی از قسمت نخست هم سریعتر شدهاند. ریو یک حرکت جاخالی دادن بسیار سریع دارد که بیشتر برای حرکت در محیط از آن استفاده میشود و برای اینکه به دشمن نزدیک شویم. با این حرکت ریو در یک لحظه از سمت یک اتاق به سمت دیگر جهش میکند. فکر میکردیم تصمیمگیری برای شارژ شمشیر و استفاده از آن در یکی دو ثانیه زمانی بسیار کوتاه بود، اما نینجا گایدن ۲ حتی آن را سریعتر هم میکند.
سلاحهای بازی در مقایسه با قسمت قبل بسیار بیشتر و بهتر شدهاند. هر سلاح در نینجا گایدن ۲ مجموعه حرکات و چند ضربهای بیشتری دارد. یادگیری این چند ضربها و استفاده از آنها هم بسیار لذتبخشتر از قسمت قبل است. البته که هنوز هم فقط کافی است روی حرکت پشتک وارو ریو تکیه کنید؛ حرکتی که ریو در آن دشمن را به هوا پرتاب، او را پشت و رو کرده و برعکس به زمین میزند. این حرکت در نینجا گایدن ۲ پایهی مبارزات است و اجرای آنها حتی به شکلهای بیشتری هم ممکن شده و بسیاری از چند ضربها را میتوانید به این حرکت ختم کنید.
نامردی کردهایم اگر از نینجا گایدن ۲ صحبت کنیم و حرفی از باحال بودن بازی نزنیم. همه چیز بازی، از میانپردهها گرفته تا غولآخرها و حرکات ویژه و طراحی شخصیتها، باحال از آب درآمده است. بازی هیچ منطقی در طراحی شخصیتها و مراحل و کارگردانی صحنهها ندارد، اما همه چیز لذتبخش و باحال است. ریو هایابوسا در نینجا گایدن ۲ دیگر به هیچ وجه شبیه به یک نینجای واقعی نیست. کاری به این نداریم که نینجای واقعی وجود ندارد و منظورمان این است که تلاش شده بود تا حرکات ریو در بازی نخست باورپذیر به نظر برسند؛ طوری که تصور میکردید یک نینجای واقعی میتواند به چنینی سطحی از مهارت برسد و حرکاتی به این شکل را اجرا کند. با این حال، نینجا گایدن ۲ رویهای کاملا متفاوت دارد. سازندگان بازی این بار در طراحی حرکات و صحنهها تخیل خود را ذرهای محدود نکردهاند، اما در عوض مطمئن شدهاند که همه چیز جذاب و باحال به نظر برسد.
مهمترین نکته دربارهی نینجا گایدن ۲ چرخهی عالی و لذتبخشی است که در مبارزات خود به مخاطب ارائه میدهد؛ چرخهای که مهارت پیدا کردن در آن کار سادهای نیست. البته که بازی با همین هدف طراحی شده است؛ اینکه تمام بازیکنندهها قرار نیست همان لحظهی اول که کنترلر را به دست گرفتند، احساس قدرت کنند. پس از ساعتها تلاش برای یادگیری و کلنجار رفتن با بازی است که بالاخره به سطحی از مهارت میرسید که از خود راضی هستید و آن وقت است که بازی تجربهی شگفتانگیز خود را رو میکند.
یک بازی دیگر در مجموعه باقی مانده است. نینجا گایدن ۳ که با تیمی متفاوت ساخته میشود، تمام اینها را از مجموعه میگیرد و برای درست کردن بازی، سازندگان آن مجبور میشوند تا به همان نینجا گایدن ۲ رجوع کنند.
نینجا گایدن ۳؛ افول یک نینجا
سازندگان نینجا گایدن ۳ نکتهی بسیار مهمی را فراموش کرده بودند و همین یک موضوع منجر به نابودی بازیاشان شد؛ اینکه نینجا گایدن مخاطب خاص خود را دارد. نینجا گایدن ۳ بازی بدی نبود، اما تلاش سازندگان آن برای ساخت یک بازی که به مذاق همه خوش بیاید و مخاطب وسیعتری را در نظر بگیرد، کاری کرد که حتی دیگر بخشهای خوب بازی هم دیده نشوند. تا به اینجای کار از دو بازی گفتهایم که یکی از دیگری سختتر بودهاند و مشخصا جمعیتی خاص سراغ آن رفتهاند. طرفداران نینجا گایدن به دنبال یک بازی اکشن خوب و معمولی نبودند و از طرف دیگر، مابقی گیمرها هم پس از تعدادی بازی در این مجموعه که موضعشان را به وضوح مشخص کرده بودند، علاقهای نسبت به نینجا گایدن نداشتند؛ در نتیجه نینجا گایدن ۳ را نه طرفداران بازی کردند و نه دیگر گیمرها.
البته که نینجا گایدن ۳ نهایتا با اعمال حجم زیادی از تغییرات بهتر میشود و آنچه که در بستهی جدید نینجا گایدن ارائه شده هم این نسخهی مثلا درست شده است، اما بگذارید در ابتدا کمی از بازی اصلی و قضایای ساخت آن بگوییم.
نینجا گایدن ۳ تمام پایه و اساسی که دو قسمت قبلی مجموعه تثبیت کرده بودند را دور میریزد؛ حرکتی که برای یک دنباله هرگز صحیح نیست. مخصوصا که سیستمها و مکانیکهای مبارزهی نینجا گایدن در قسمت دوم به نقطهی بسیار خوبی رسیده بودند و قدم بعدی برای مجموعه، گسترش آنها و بهتر کردن دیگر بخشهای بازی مثل گرافیک و داستان و روند مراحل بود. نینجا گایدن ۳ هیچ کدام از این کارها را انجام نمیدهد و یک بازی کاملا متفاوت را مقابل مخاطب خود میگذارد. البته مشکل آنچه به جای نینجا گایدن به مخاطب این مجموعه قالب میشود، تفاوت نیست، ضعف طراحی در تمام بخشهای بازی است.
بازی محصول دورهی نه چندان خوبی در صنعت بازی است؛ دورهای که گیمپلی فدای ساخت تجربهای سینمایی میشد. سازندگان نینجا گایدن ۳ هم به جای آنکه تمرکز خود را روی مهمترین بخش این مجموعه یعنی گیمپلی بگذارند، پیش از هر چیز یک بازی سینمایی ساختهاند. در نتیجهی این تصمیم، نینجا گایدن ۳ عمق بازیهای پیشین را از دست میدهد. با کمترین تعداد چند ضربها و حرکات مختلف در مجموعه روبهرو میشویم و از طرف دیگر، بازی اساسا سلاحی به غیر از شمشیر اصلی ریو ندارد. کنترل ریو در نینجا گایدن ۳ به نرمی دو قسمت قبل نیست و کمی هم از سرعت بالای بازی گرفته شده است.
به هنگام صحبت از نینجا گایدن ۱ و ۲ بارها روی این نکته تأکید کردهایم که بازی از مخاطب خود کنترل دقیق و فرمانهای حساب شده میخواهد. در دو قسمت نخست مجموعه اگر بیهوده کلید بزنید، بازی مجازاتتان میکند و نمیگذارد پیشرفت کنید. باید فرمانها و زمانبندیهای صحیح اجرای هر چند ضرب را یاد بگیرید و آنها را به درستی و در حالی که مشغول کنترل شخصیت و جهت دادن به او هستید، اجرا کنید. نینجا گایدن ۳ حتی اجازه نمیدهد چند ضرب اجرا کنید و به صورت رندوم انیمیشن تمامکننده اجرا میکند.
سیستم جدیدی در نینجا گایدن ۳ تعبیه شده است تا مبارزات را تا جای ممکن سینمایی کند. به صورت اتفاقی و حین اجرای ضربات مختلف، بازی یک تمامکنندهی سینمایی اجرا میکند که به هنگام پخش آن هر چه بیشتر کلید بزنید، دشمنان بیشتری دور و اطرافتان کشته میشوند. در واقع نینجا گایدن ۳ خودش تمام مدت جلوی بازی کردن شما را میگیرد. جای مبارزات دقیق و سخت بازیهای قبلی، این بار با کلیدزنی غولآخرها را نابود میکنیم. امکان ندارد هر چند دقیقه یک بار بازی یک سکانس کلیدزنی طولانی مقابلتان نگذارد.
حتی یکی از بهترین مکانیکهای گیمپلی مجموعه که همان چرخهی شارژ کردن شمشیر و اجرای حرکات ویژه بود، بهطور کلی در نینجا گایدن ۳ حذف شده است؛ مکانیکی که در نینجا گایدن ۱ به خوبی معرفی و در قسمت دوم به شکل پرداخت شده دوباره حضور پیدا کرد. به جای این سیستم، در نینجا گایدن ۳ با خط کاملا جدیدی پایین خط سلامتی خود روبهرو میشویم. با کشتن دشمنان، این خط پر میشود و با استفاده از آن میتوانیم حرکت ویژهی قدیمی یعنی شارژ شمشیر را اجرا کنیم. چرخهی عالی کشتن دشمنان و سپس تصمیمگیری به استفاده از دایرههای رنگی برای شارژ شمشیر یا پر کردن خط سلامتی پایهی گیمپلی مجموعه بود و در نینجا گایدن ۳ دیگر وجود ندارد.
زمانی کاملا از نابودی کامل نینجا گایدن در قسمت سوم مطمئن میشوید که ریو هایابوسا برای اولین بار مثل مارکوس فینیکس سری گیرز آو وار دستش را روی گوشش میگذارد و چند دقیقهای راه میرود و پشت بیسیم صحبت میکند. این حرکت که بارها و بارها در مراحل تکرار میشود، ذرهای با هیچ چیز نینجا گایدن سنخیت ندارد و فقط از یک نکته میگوید؛ اینکه سازندگان نینجا گایدن ۳ به جای اینکه یک بازی اکشن سخت ژاپنی بسازند، بزرگترین بازیهای آن زمان را دیده و تلاش کردهاند تا یک بازی محبوب و سینمایی برای مخاطبی وسیع بسازند. اینکه چرا جماعت گیمر در آن بازهی زمانی خاص به جای بازی ویدیویی به دنبال تماشای فیلم سینمایی در بازیها بودند، خود مقاله و مطلبی دیگر میطلبد.
در هر حال، مهمترین عنصر گیمپلی سری نینجا گایدن این است که تمام و کمال کنترل یک نینجا را برعهده داریم و حرکت به حرکت او را به سختی و پس از یادگیری بسیار، خودمان اجرا میکنیم. این عنصر کاملا در نینجا گایدن ۳ از بین میرود.
چند نکتهی دیگر هم به تجربهی کلی نینجا گایدن ۳ ضربه میزنند. یکی از آنها حذف کلی امکان آنلاک کردن حرکات جدید است. از همان ابتدای کار که نینجا گایدن ۳ را شروع میکنید، تمام حرکات باز هستند. این موضوع نهتنها یادگیری آنها را سخت میکند، بلکه بهطور کلی پیشرفت کاراکتر را هم در طول بازی از بین میبرد. نهتنها خبری از خرید و آنلاک کردن حرکات جدید نیست، بلکه حتی آیتم هم نمیتوان خرید. استفاده از آیتمها در بازیهای قبلی یکی از راههای اصلیاتان برای زنده ماندن و پیروزی در مبارزات سخت بازی بودند، اما بهطور کلی خرید و استفاده از آیتمها در نینجا گایدن ۳ حذف میشود.
کمی بیشتر که فکر میکنیم، متوجه میشویم که شاید امکان آنلاک کردن حرکات جدید در بازی به خاطر دلیلی واضح حذف شده است. همانطور که بالاتر گفتیم تعداد حرکات و چند ضربههایی که در نینجا گایدن ۳ میتوانید اجرا کنید بسیار کمتر از قسمتهای قبلی است. احتمالا بیرون کشیدن آنها از لیست اصلی حرکات و قرار دادنشان در یک فروشگاه، حتی تجربهی اصلی بازی را هم نابود میکرد. از طرف دیگر، بازی آنقدر سادهتر شده که نیازی به مصرف آیتم برای پر کردن جانتان نداشته باشید، در نتیجه آن هم حذف شده است.
تعدادی نکتهی مثبت هم در نینجا گایدن ۳ وجود دارد. برای اولین بار در مجموعه، نینجا گایدن ۳ تلاش میکند قصهای تعریف کند و با اینکه در تلاش خود موفق نمیشود، اما از لحاظ قصهگویی، همین تلاش نینجا گایدن ۳ آن را بالاتر از دو قسمت دیگر قرار میدهد. البته اگر بگوییم کاراکترهای فرعی قسمتهای قبلی حداقل زیباتر طراحی شده بودند، چندان بد نگفتهایم. نینجا گایدن ۳ همچنین از نظر گرافیکی بازی خوبی است. با توجه به فریم ریت بالای بازی در همه حال، با کیفیت گرافیکی بسیار خوبی طرف هستیم؛ مخصوصا اگر کیفیت شخصیتها و افکتهای بصری را با قسمت قبلی که روی سختافزار یکسان ساخته شده بود مقایسه کنیم. با این حال، طراحیهای هنری اصلا خوب از آب درنیامدهاند.
در نهایت، سری نینجا گایدن آنقدر بیاهمیت نیست که سازندگانش به سادگی از انتقادهای سفت و سخت طرفداران بگذرند. استودیوی تیم نینجا با تغییراتی بزرگ و مهم، تلاش کرد تا نینجا گایدن ۳ را نجات دهد. نسخهای هم که از بازی در بستهی Ninja Gaiden Master Collection قرار داده شده، نسخهی بهبود یافتهی نینجا گایدن ۳ است که بسیاری از مشکلات را حل کرده و تجربهی بهتری از نسخهی اصلی ارائه میدهد.
سیگما؛ مجموع ایدهها
تمام قسمتهای سری نینجا گایدن یک یا حتی بیشتر از یک نسخهی ارتقا یافته داشتهاند. اولین قسمت نینجا گایدن در قالب نسخهای به نام «نینجا گایدن بلک» با محتوای بیشتر روی ایکسباکس عرضه شد و پس از آن هم با نسخهی دیگری به نام «نینجا گایدن سیگما» روی پلیاستیشن ۳ روبهرو شدیم. نینجا گایدن ۲ هم یک نسخهی سیگما داشت و نهایتا نینجا گایدن ۳ نسخهای بسیار متفاوتتر به نام «نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ» که بخشهای بسیاری از بازی را تغییر داده بود.
تمام بازیهای نینجا گایدن که در بستهی Ninja Gaiden Master Collection قرار داده شدهاند، همین نسخههای سیگما و ارتقا یافته هستند.
میتوان گفت نینجا گایدن ۱ سیگما کم و بیش یک بازسازی از قسمت اول این مجموعه برای پلیاستیشن ۳ است. بازی اصلی روی اولین کنسول ایکسباکس عرضه شده بود و سختافزار قویتر پلیاستیشن ۳ اجازه داد تا کیفیت گرافیکی بسیار بالاتری را در نینجا گایدن ۱ سیگما به نمایش بگذارند. کیفیت بافتهای محیط بسیار بهتر شده است و نورپردازی بازی را هم بهطور کلی تغییر دادهاند. جزییات کلی تمام صحنههای بازی هم بسیار بیشتر شده و نینجا گایدن ۱ سیگما اساسا بازی رنگارنگتری نسبت به نسخهی اصلی است و ظاهری متفاوت دارد.
دوربین ثابت نینجا گایدن ۱ هم در نسخهی سیگما (یا بهتر است بگوییم کمی زودتر و در نسخهی بلک) آنلاک میشود و میتوان با آنالوگ راست دوربین را تکان داد. این تغییر به اضافهی یک کلید مختص استفاده از آیتمها کمی تجربهی بازی را راحتتر میکند.
با این حال، بزرگترین تغییرات نینجا گایدن ۱ سیگما افزودن تعداد زیادی سلاح و تغییر کلی ساختار برخی از مراحل است. معماهای بازی و سکوبازی در آن کمتر شدهاند و بازی روندی اکشنتر پیدا کرده است. حتی یکی از میانپردههای بسیار جذاب نینجا گایدن ۱ در نسخهی سیگما به مرحلهای قابل بازی تبدیل میشود. امکان بازی کردن با یکی از شخصیتهای فرعی هم در سیگما ۱ فراهم میشود.
پس از قسمت اول، به نسخهی بهبود یافتهی بازی دوم یعنی «نینجا گایدن ۲ سیگما» میرسیم. تغییراتی شبیه به سیگما ۱ در این قسمت هم اعمال شدهاند؛ تغییراتی مثل افزودن غولآخرهای جدید، مراحل اضافه، چکپوینتهای بیشتر و سلاحهای جدیدتر.
سیگما ۲ همچنین تعدادی مرحلهی کاملا جدید برای شخصیتهای فرعی بازی دارد و میتوانید در نقش تعدادی از کاراکترهای دیگر مجموعه این مراحل را به پایان برسانید. هر کدام از این شخصیتهای فرعی (که البته همان آیانه و ریچل از بازی قبل هستند) حرکت خاص خود را دارند، اما انتظار فهرستی به بزرگی حرکات ریو را نداشته باشید.
تغییر دیگری هم در سیگما ۲ اعمال شده که چندان به مذاق طرفداران بازی اصلی خوش نیامده است. اگر به خاطر داشته باشید، بالاتر گفتیم که دشمنان در نینجا گایدن ۲ مثل مور و ملخ از هر طرف به سمتتان سرازیر میشوند. در سیگما ۲ به جای دشمنان زیاد، با دشمنان کمتر اما قویتر روبهرو میشویم؛ تغییری که چندان روی روند کلی بازی تأثیر نمیگذارد، اما فرق دارد.
و نهایتا به نسخهی ارتقا یافتهی نینجا گایدن ۳ میرسیم. مشخصا تغییرات نسخههای سیگما برای نینجا گایدن ۳ کافی نبودند و این بار در اساس و سیستمهای بازی دست برده شده است. اولین تغییر مهم در نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ، افزودن حرکات جدید و امکان آنلاک کردن آنهاست. یک سیستم کاملا جدید برای امتیازدهی به بازی کردن و اجرای چند ضربها در لبهی تیغ اضافه شده است. هر چه بهتر بازی کنید، امتیاز بیشتری میگیرید و نهایتا این امتیازها (که در مجموعه کارما نام دارند) را خرج خرید حرکات بیشتر میکنید. همین تغییر از همان ابتدای کار روند نینجا گایدن ۳ را بهتر میکند و به بازیکننده انگیزه میدهد تا بهتر بازی کند و روند پیشرفت خود را در بازی ببیند.
تعداد بسیار زیادی سلاح جدید هم در نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ به بازی اضافه میشوند. ارتقا و آزاد کردن حرکات جدید برای این سلاحها هم نیاز به استفاده از همان سیستم کارما است. واضح است که برای درست کردن بازی، به نینجا گایدن ۲ نگاه کردهاند، چون تمام سلاحهای جدید اضافه شده از مستقیما از نینجا گایدن ۲ به این نسخهی ارتقا یافته از نینجا گایدن ۳ آمدهاند.
تغییر اساسی دیگر نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ در چگونگی استفاده از همان حرکات ویژه و سینمایی است. دیگر خبری از فعال شدن اتفاقی این حرکات نیست و نحوهی فعال شدن آنها کاملا فرق کرده است. در نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ برخی از دشمنان ضرباتی قوی به سمتتان راهی میکنند که با نور قرمزی مشخص میشود، اگر در مقابل آنها دفاع کنید، تمامکنندههای بازی فعال میشوند و این بار حتی بیشتر از نسخهی اصلی بازی صدمه وارد میکنند.
صحبت از حملات قویتر و حرکات بیشتر دشمنان شد، بد نیست اضافه کنیم که نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ بازی بسیار سختتری از نسخهی اصلی است. دشمنان حرکات بسیار بیشتری دارند و رفتارشان کمی شبیه به نینجا گایدن ۲ شده است؛ طوری که وحشیانهتر حمله میکنند و حتی پس از تکه تکه شدن هم بیخیال نمیشوند و در لحظهی آخر خود را منفجر میکنند.
نهایتا هم بد نیست اضافه کنیم که تعداد زیادی از کلیدزنیهای نسخهی اصلی در لبهی تیغ حذف شده است و برخی از صحنههای راه رفتن بازی هم با چند مبارزه جایگزین شدهاند. مثل همیشه، مراحل جدید با حضور شخصیتهای فرعی بخشی از نینجا گایدن ۳: لبهی تیغ است که تجربهاشان خالی از لطف نیست، اما این شخصیتهای اضافه هرگز به خوبی ریو نبودهاند و تجربهی بازی کردن بهتر او را ارائه نمیدهند. قضیه برای نسخهی ارتقا یافتهی نینجا گایدن ۳ هم فرق نمیکند.
بستهی استاد
با بازیهایی بسیار قدیمی طرف هستیم و اینکه سه قسمت مختلف نینجا گایدن با وضوح تصویر ۴K و سرعت ۶۰ فریم اجرا میشوند و مشکلاتی هم اعم از افت فریم ندارند، نباید غافلگیرمان کند. در واقع تغییر دیگری که در بازیها اعمال نشده، در نتیجه به سازندگان هم به خاطر اجرای بازی با بالاترین وضوح تصویر و فریم ریت ممکن، آفرین نمیگوییم. هر سه بازی بسته به بهترین شکل ممکن اجرا میشوند و از این نظر Ninja Gaiden Master Collection عالی است.
اگر یک نکته نبود، میتوانستیم به سادگی این بستهی جدید را بهترین نسخههای بازی بنامیم؛ نکتهای که البته کاملا سلیقهای است، وگرنه Ninja Gaiden Master Collection بهترین و کاملترین نسخههای سری نینجا گایدن را در خود جای داده. نکتهای که کمی روی اعصاب طرفداران اصلی نینجا گایدن میرود، حذف افکت خون از نینجا گایدن ۲ است. نسخهی اصلی بازی یک افکت اغراق شده در تکه و پاره شدن دشمنان و فوران خون از تمام نقاط بدن آنها داشت. این افکت کاملا از نینجا گایدن ۲ سیگما حذف شده و تنها مشکل مجموعه است. افکت خون و قابلیت قطع عضو نسخهی اصلی نینجا گایدن ۲ منزجر کننده، ولی حسابی جذاب بود. همین حالا هم بستهی Ninja Gaiden Collection کامل و عالی است، اما امیدواریم که در قالب یک آپدیت یک تغییر کوچک در نینجا گایدن ۲ سیگما اعمال کنند تا همه چیز این مجموعه بینقص شود.
در آخر، به جای اینکه مثل همیشه پایان مقاله را با جملاتی مثل «اگر اهل فلان سبک هستید» یا «اگر از بازیهای نینجایی خوشتان میآید» تمام کنیم، مستقیما شما را خطاب قرار میدهیم و میگوییم که بروید نینجا گایدن ۱ و ۲ بازی کنید. دلیلش را هم به مفصلترین شکل ممکن و از صفر تا صد توضیح دادیم و خبری هم از خلاصه نیست؛ اگر حوصله به خرج داده و این مطلب را خوانده باشید، نینجا گایدن خوراک خودتان است و از اعصاب خردیهایش سربلند بیرون خواهید آمد.
- گیمپلی اکشن نینجا گایدن ۱ و نینجا گایدن ۲ ذرهای قدیمی نشده است و هنوز هم شگفتانگیز است
- کارگردانی هنری عالی بازی کاری کرده است تا هنوز هم از نظر گرافیکی و بصری زیبا باشد
- بستهای کامل شامل سه بازی که با وضوح تصویر بالا و نرخ فریم ۶۰ عالی اجرا میشوند
- هیچ تغییری در مقایسه با بازی اصلی اعمال نشده است و با همان نسخههای اصلی طرف هستیم
- نسخهی سیگما نینجا گایدن ۲ کاملترین نسخهی این بازی است، اما در عین حال محتوایش کمی سانسور شده
نام بازی: Ninja Gaiden Master Collection
تهیهکننده: Koei Tecmo
سازنده: Team Ninja
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: PS4، Xbox One، PC، Nintendo Switch