سازنده‌ی بازی Night in the Woods که خودکشی کرد که بود؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
بازی Night in the Woods

«الک هولوکا» (Alec Holowka) هفته‌ی پیش درگذشت. مرگ او توسط خواهرش «آیلین مری هولوکا» (Eileen Mary Holowka) و از طریق توییتر اعلام شد. او اطلاعات بیشتری را هم در مورد گذشته و چالش‌های شخصیتی الک در میان گذاشت.

الک هولوکا یکی از سه نفری بود که پشت بازی مستقل و تحسین شده‌ی Night in the Woods قرار داشت. او بخشی از طراحی، برنامه نویسی، و آهنگ سازی بازی را بر عهده داشت. الک در ابتدای این هفته به سوء استفاده عاطفی و آزار جنسی متهم شده بود. گروه بازی Night in the Woods هم به دنبال این اتهامات هرگونه رابطه‌ای با او را قطع کردند. آیلین مری، خواهر الک، در پست خود چنین می‌نویسد: «کسانیکه مرا می‌شناسند می‌دانند که من به انسان‌های سخت جان باور دارم، و همیشه همه کار کرده‌ام تا به این افراد کمک کنم، کسانیکه از بیماری‌های روانی رنج می‌برند، و کسانیکه دچار بیماری‌های وخیم هستند. الک قربانی بدرفتاری بود و او عمری را در مبارزه با مشکلات خلقی و رفتاری سپری کرد. من وانمود نمی‌کنم که او مسئول آزار دیگران نبوده است، ولی در اعماق وجودش شخصی بود که تنها می‌خواست دوستی و مهربانی را برای دیگران فراهم آورد. مدتی برای او طول کشید تا راه درست را بیابد.»

او ادامه داده است: «در طول چند سال گذشته، بواسطه‌ی دارو و درمان، الک آدم دیگری شده بود – همان کسی که همیشه بود ولی بدون بخش تاریکش. او آرام و شاد بود، مثبت و دوست داشتنی. بدیهی است که تغییر، روند وقت گیری است، و او همیشه هم کامل نبود، ولی او به سوی ترمیم و زندگی بهتر حرکت می‌کرد.»

در اینجا او از اشخاص و سازمان‌های خدماتی گوناگونی تشکر می‌کند که در طول هفته‌ی گذشته از الک پشتیبانی کرده بودند و تقاضا می‌کند که به خانواده او فرصت داده شود تا از این غم بهبود یابد. او اضافه می‌کند که الک بطور خاص بهترین‌ها را برای اتهام زننده‌اش و دیگران آرزو کرده است، او مشخصا تاکید کرده است که «بنابراین رنج ما را بهانه آزار دیگران قرار ندهید. ما بیشترین تلاش خود را نمودیم تا از الک پشتیبانی کنیم، ولی در پایان او احساس می‌کرد که همه چیز را از دست داده است.»

***

در اینجا گزارش نشریه gamesindustry.biz به پایان می‌رسد. اما قضیه چیست؟

در سال ۲۰۱۴ اخباری دست به دست می‌شد از «گاوبندی» یک بازی‌ساز مستقل با تعدادی از فعالین صنعت گیم، و از آن مهمتر تعدادی از روزنامه‌نگاران نشریات معتبری چون «کوتاکو» (Kotaku) و «پلیگان» (Polygon) جهت تبلیغ و بالا کشیدن امتیازات یک بازی خاص؛ یک بازی متن‌محور که از لحاظ کیفی چنان نازل بود که استیم از انتشار آن خودداری می‌کرد. این رسوایی به درگرفتن بحث دامنه‌داری در جامعه گیمرها منجر شد در باب مسائل و مشکلات اخلاقی صنعت بازی و خصوصا نشریات این حوزه، و سوگیری واضح این نشریات به نفع نحله‌های فمنیستی و پراگرسیو. مسائلی که با هشتگ «گیمرگیت» (#GamerGate) مشخصا به تلاش نشریات صنعت در ایجاد یک جو سانسور و خفقان می‌پرداخت. طبیعتا سازنده‌ی بازی کذایی در مرکز این مباحثات قرار داشت: «زویی کویین» (Zoe Quinn).

زویی کویین – که شدیدا تحت فشار قرار گرفته بود – در واکنش به این اتهامات، از راهکاری باستانی استفاده کرد: تبدیل شدن به یک «قربانی». او با انتشار گسترده توهین‌هایی که به او شده بود و انکار اتهامات، خود را قربانی «جو سمی و آلوده» جامعه‌ی گیمرهایی معرفی کرد که تنها انگیزه‌شان در اتهام‌زنی به او «زن‌ستیزی» و جلوگیری از پیشرفت یک «زن بازیساز» بوده است. این اظهارات استقبال گسترده روزنامه‌ها و نشریات صنعت را – که به دنبال بهانه‌ای می‌گشتند تا اتهامات و مسائل مطروحه گیمرگیت را به حاشیه برانند – به دنبال داشت.

با مطرح شدن بیش از پیش نام زویی کویین در صف اول مبارزه با «آزار و اذیت آنلاین» (Online Harassment) در رسانه‌ها، ستاره اقبال او بالا گرفت. سیل پیشنهادات از سوی استودیوهای بازی سازی، نشریات، و حتی انتشارات «مارول» (Marvel Comics) و «ورتیگو» (DC Vertigo Comics) برای بر عهده گرفتن پروژه‌هایی مستقل به سوی او – که تنها رزومه‌اش در صنعت سرگرمی حضور در یک کلاس شش هفته‌ای پاره وقت و عمومی بازی سازی، و یک بازی متنی نازل بود – سرازیر شد. پیشنهاداتی که تک به تک با خوشحالی از سوی او پذیرفته شد؛ و طبیعتا هیچکدام به سرانجامی نرسید.

Alec Holowka

موفقیت ناگهانی کویین، شامه حساس دیگرانی را برانگیخت که کسب و کار نان‌وآب‌داری را در سرزمینی بکر – صنعت بازی – یافتند. از بین جمعیتی بزرگ، دو نفر با موفقیت خود را به این جنبش تازه تاسیس چسباندند: «بریانا وو» (Brianna Wu)، روزنامه‌نگار و بازیساز مستقل، و «آنیتا سرکیسیان» (Anita Sarkeesian)، منتقد فمنیست حوزه فرهنگ که خود از کهنه‌کاران بود.

دوستان جدید در قامت «قربانیان حرفه‌ای» (Professional Victims) کسب و کار جدیدی را آغاز کردند که بعدها به «تجارت تهمت و افترا» مشهور شد. البته که در عصر #MeToo – جنبشی که از سال ۲۰۰۶ آغاز شده بود – موفقیت این تجارت تضمین شده بود. روزی نبود که فردی یا گروهی در صنعت گیم، مورد انواع اتهامات قرار نگیرد؛ که شاید مشهورترین آنها «نولان بوشنل» (Nolan Bushnell) – پایه‌گذار شرکت «آتاری» (Atari) – بود که پس از نامزد شدن برای جایزه Pioneer Award در مراسم GDC سال ۲۰۱۸، مشخصا از سوی بریانا وو به آزار و اذیت جنسی همکاران زن خود در دهه‌های هفتاد و هشتاد میلادی متهم شد. همکارانی که به محض رسانه‌ای شدن این اتهامات، به صحنه وارد شدند و نادرست بودن تک‌تک اتهامات را اعلام داشتند. گرچه ابطال تهمت‌های وارده، برگزار کنندگان مراسم را به اعطای جایزه به بوشنل مجاب نکرد، و ایشان از ترس «مناقشات بیشتر» از خیر اعطای جایزه گذشتند.

سه تفنگدار ما که حالا در اوج شهرت و قدرت بودند، از روی جلد این مجله مد و فشن، به فلان برنامه آخر شب با «جیمی کیمل» (Jimmy Kimmel) در حرکت بودند و کارشان چنان بالا گرفت که در صحن علنی سازمان ملل به سخنرانی پرداختند.

بازی Night in the Woods

پس از چندی البته، و با افتادن آبها از آسیاب، هر یک راه خویش را در پیش گرفت. بریانا وو خود را نامزد کنگره آمریکا کرد، آنیتا سرکیسیان به کانال یوتیوبی خود تحت عنوان Feminist Frequency برگشت – کانالی که پیش از آن با قول تولید مجموعه‌ای در باب زن‌ستیزی در بازیهای ویدیوی نزدیک به دویست هزار دلار جمع آوری کرده بود. زویی کویین هم برای تولید یک بازی ویدیویی بر مبنای تجربیات شخصی‌اش نزدیک به نود هزار دلار پول به جیب زد – بازی‌ای که البته هرگز ساخته نشد.

در طول چند هفته‌ی اخیر اما زویی کویین در توییتر خود از به پایان رسیدن بودجه «بازی»‌اش خبر می‌داد و از بی‌پولی مفرطش. در این مدت بسیاری پیش‌بینی کردند که با خوردن کفگیر کویین به ته دیگ، باید در انتظار موج جدیدی از اتهامات باشیم. پیش‌بینی‌ای که به حقیقت پیوست، و اینبار قرعه به نام «الک هولوکا» افتاد؛ بازیسازی مستقل که گویا حدود ده سال پیش رابطه‌ی کوتاه مدتی با کویین داشته است.

هفته پیش بود که کویین طی رشته توییت‌هایی مفصل، از داستان پر آب چشمی در باب سوء استفاده‌های عاطفی و آزار جنسی الک هولوکا پرده برداشت. داستانی که به قول او «پس از ده سال دیگر توان به دوش کشیدنش را نداشت». طبیعتا آنیتا سرکسیان اولین کسی بود که پشت او درآمد. پس از مدتی هم چندی از همپالکی‌های کویین به تایید نظرات او پرداختند. زامبی‌های توییتری طبق معمول، حمله‌ی همه جانبه خود را به هولوکا آغاز کردند، نشریات صنعت در اسرع وقت ضمن محکوم کردن هولوکا به دلجویی از کویین پرداختند، و در نهایت، همکاران هولوکا طی بیانیه‌ای از قطع همکاری خود با او خبر دادند. الک هولوکا طی تنها چند روز از هستی ساقط شده بود.

در این هفته، الک هولوکا – که گویا از مشکلات روانی هم رنج می‌برد – دیگر توان ادامه نداشت. او که مطمئن بود دیگر در صنعت بازی آینده‌ای ندارد – و اگر راستش را بخواهید، حق هم با او بود – به زندگی خود پایان داد.

Zoe Quinn

و همه اینها بر سر چند توییت از سوی کسی که شغل «قربانی بودن» را برگزیده است، و روزی‌اش را از «اتهام زنی» کسب می‌کند. اتهاماتی از یک دهه پیش، و پایان ماجرا. نه مدرکی، نه سندی، نه شاهدی، نه وارسی و دادگاهی. اتهام، رسوایی، مرگ؛ به همین سادگی.

در ماده یازدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین آمده است: «هر شخصی که متهم به ارتکاب جرمی کیفری می‌شود حق دارد که بیگناه فرض شود، مگر اینکه تقصیرش مطابق قانون در یک دادگاه علنی که در آن تمامی تضمینات لازم برای دفاع پیش‌بینی شده باشد، ثابت شود.» قاعده‌ای که به «اصل برائت» یا «اصل بیگناهی» معروف است.

«اصل برائت» تنها زائیده اذهان روشنفکران سکولار نیست. «اصل برائت» تنها یکی از اصول الاهیات یهودی-مسیحی نیست. «اصل برائت» تنها یکی از اصول مسلم فقه اسلامی نیست. «اصل برائت» یکی از بنیان‌های تمدن بشری است. در زمانه MeToo اما به نظر این اصل از مد افتاده، و شعار «بشنو و باور کن» (Listen and Believe) جای آنرا گرفته است. در قرن بیست و یکم همه چیز در محکمه افکار عمومی – که نه، دادگاه توییتر – حل و فصل می‌شود.

آنچه بر سر الک هولوکا رفت نه اولین مورد از نوع خودش بود، و نه آخرین آنها خواهد بود. اما یک چیز واضح است؛ تمدن غرب چارنعله رهسپار دیستوپیایی ارولی است.

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۴ دیدگاه
  1. sajjadbsh

    وای. این یادداشت خیلی دردناک بود. خیلی.

  2. پدرام

    با اینکه نمیدانم الک هولوکا تو این داستان چقدر حق داشته ولی در مورد مسائلی مثل MeeToo با نویسنده هم عقیده هستم. دیگه گندشو درآوردن!

  3. علی

    آقای باقری تحلیلی که داشتید همانند تحلیلتون در مورد بازی سایرپانک، عالی بود. بدترین چیز برای یه جامعه اینه که افراد توسط افکار عمومی (به غلط هدایت شده توسط رسانه های متوهم و مغرض) و نه توسط دادگاه های صالح مورد محاکمه قرار بگیرن. البته افراد هر جامعه ای حق دارن که در مورد مسائل مختلف نظر بدن ولی تشخیص جرم، محاکمه و اعلام حکم فقط باید توسط مراجع قضایی انجام بگیره و مردم نباید صرفا بر اساس شنیده ها حکم صادر کنن. چنین مسائلی عواقب ناخوشایند اینچنینی به همراه داره. البته باید دوستان بازی ساز الک هولوکا رو هم مورد سرزنش قرار داد که با یه اتهام (شاید پوشالی) به سادگی از همکاری با الک صرف نظر کردن. در چنین مواقعی دوستان و همکاران شخص باید از فرد مورد نظر (تا برگزاری دادگاه احتمالی و صدور حکم) حمایت کنن و اسیر فضاسازی های رسانه ای نشن. نمونه بارزش اسکارلت جوهانسون که از وودی آلن که متهم به آزار جنسی شده بود، تمام قد حمایت کرد. (علیرغم تمام بازخورد های منفی رسانه ها علیه خودش). واقعا چنین برخوردهایی از جانب دوستان و همکاران حتی اشخاص از نظر روانی سالم رو هم نابود میکنه چه برسه به اشخاصی که مشکلات روانی هم دارن و در نتیجه ثبات روحی روانی کمتری دارن. الان باید به سراغ زویی کویین و طرفداران بی اخلاقش رفت و از اونا پرسید که آیا عقده های شخصی و فرصت طلبی شماها ارزش جان یه انسان رو داشت؟ یقین دارم که ذره ای از رفتارشون پشیمون نیستن و با پررویی از مسیر ریاکارانه و غیر انسانی که در پیش گرفتن دفاع می کنن.

  4. علی

    قسمت ششم ، فصل سوم سریال black mirror همچین داستانی داره البته با این تفاوت که قربانی از زامبی های توییتر انتقام سختی میگیره در عین حال داستان غم انگیزی بوده ، شاید برای ما درسی باشه تا متوجه بشیم گذاشتن یک کامنت چگونه میتونه زندگی یک انسان رو تغییر بده

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X