بررسی رمان «دوست نابغه من»؛ از پرفروشهای نیویورکتایمز و منبع اقتباس سریال محبوب
«دوست نابغه من» یک رمان واقع گرایانهی معاصر دربارهی دو دختر است که در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ در یک محلهی فقیرنشین در ناپل با هم بزرگ میشوند. جلد اول رمانهای ناپلی النا فرانته پرترهای از تجربه، رقابت و دوستی زنانه ایجاد میکند که نظیرش را کمتر دیدهایم. این کتاب خواندنی در لیست پرفروشترینهای نیویورکتایمز قرار دارد. با این حال، این شبکهی HBO بود که در سال ۲۰۱۸ با پخش یک سریال اقتباسشده از این رمان، به شمار طرفداران آن افزود.
دربارهی نویسنده
النا فرانته یک رماننویس ایتالیایی مرموز است. به گزارش گاردین او در ناپل یا نزدیک آن به دنیا آمده است. به نظر میرسد او یک بار ازدواج کرده است. ممکن است در یونان زندگی کرده باشد و به نظر میرسد یک مادر است. یا اینطور فکر میکنیم چون چیزی در موردش نمیدانیم. فرانته در عصری که همه به دنبال نمایش خود هستند، نویسندهای است که میخواهد کاملاً خصوصی و ناشناخته باقی بماند. او از مصاحبههای حضوری امتناع میکند، تنها تعداد انگشتشماری از نامههایش را ارائه کرده است (تعدادی از نامههای او منتشر شده است). هیچ عکسی از خودش منتشر نکرده. فرانته در سال ۱۹۹۱، اندکی قبل از انتشار اولین کتابش نامهای به ویراستارش فرستاد و توضیح داد که آن را تبلیغ نمیکند: «من معتقدم که کتابها، وقتی نوشته میشوند، نیازی به تبلیغ ندارند. نویسندگان آنها اگر حرفی برای گفتن داشته باشند، دیر یا زود خواننده پیدا میکنند. اگر هم نداشته باشند که هیچ. » او فکر میکرد که گمنامی «فضایی از آزادی خلاق مطلق» را برایش حفظ میکند، آزادی که بیش از پیش ضروری است.
پروژههای فرانته جسورانه است: کتابهای او درگیریهای درونی زنان باهوش (استادان، رماننویسان) را روایت میکنند که به فلورانس یا رم و مشاغل خوب راه یافتهاند و خود را در برابر خاطرات خشونت خام و زنستیزی دوران جوانی خود میبینند. آنها تحت تأثیر یک رویداد غافلگیرکننده، تسلط خود را بر واقعیت از دست میدهند و برای التیام آسیبهای عاطفی قدیمی به تلاشهای توهمآمیز کشیده میشوند. در دنیای فرانته، هیچ شخصیتی نمیتواند از گذشتهاش فرار کند.
شهرت فرانته به ویژه در میان زنان در حال افزایش است (زیدی اسمیت و جومپا لاهیری از طرفداران او هستند). نوشتههای او صمیمیت قدرتمندی دارد – گویی شخصیتهای او، به تعبیر رالف والدو امرسون، لنزهایی هستند که از طریق آنها ذهن خود را میخوانیم .طعنهآمیز این است که فرانته فکر میکرد ناشناس ماندن به مردم کمک میکند فقط روی کتابهای او تمرکز کنند اما به نظر میرسد برعکس است. در حال حاضر هویت او ممکن است یکی از فریبندهترین معماهای ادبیات امروز باشد – منبع حدس و گمانهای زیاد و شایعات فراوان.
مسألهی فرانته نحوهی شکلگیری شخصیت زنان، تحریف و گاه تخریب آنها توسط محیط اجتماعی (و توسط مردان اطراف آنها) است. او با بیان چیزی که هنوز هم غیرقابل بیان به نظر میرسد، به تنشهای جدیتر بین دختران و مادران میپردازد، کشمکش درونی برای همسر یا مادر بودن در عین تمایل به حفظ بخشی از استقلال خود. در واقع، فرانته فقط به رها شدن زن علاقهمند نیست. او به این علاقهمند است که چگونه رها شدن ممکن است زنی که خود را قوی میداند و آسیبپذیری را تحقیر میکند، نگران کند. این البته قلمروی جدید و بکری در ادبیات نیست پس چرا مردم کار فرانته را بهطور تکاندهندهای جدید میدانند؟ تا حدی به این دلیل است که به نظر میرسد او دربارهی تجربه زنان مینویسد بدون اینکه سعی کند از آن تجربیات رستگاری بیرون بکشد.
خلاصه کتاب «دوست نابغه من»
النا گرکو – زنی حدوداً شصت ساله است که در تورین ایتالیا زندگی میکند – یک روز از پسر دوستش لیلا تماسی دریافت میکند با این مضمون که لیلا ناپدید شده است. النا به او میگوید که لیلا نمیخواهد پیدا شود و دیگر به دنبال او نگردد. النا که از لیلا عصبانی است، پشت کامپیوترش مینشیند تا علیرغم قولی که به او داده داستانش را بنویسد. با نگاهی به دوران کودکی خود در دهه ۱۹۵۰ ناپل، الینا – که در آن زمان با نام لنو شناخته میشد – زندگی در محلهای را به یاد میآورد که توسط گانگسترها اداره میشد و خشونت گستردهای که توسط مردان و زنان انجام میشد بر آن حاکم بود.
النا داستان خود را زمانی آغاز میکند که او و لیلا در مدرسهی ابتدایی هستند. لنو (النا) و لیلا در طول سالها در مدرسه با یکدیگر رقابت میکنند – لیلا استعدادی مادرزادی دارد و تا هفت سالگی خواندن و نوشتن را به خودش یاد داده است. لنو که ناامیدانه به لیلا حسادت میکند، به خودش قول میدهد که هر کاری که لیلا در تمام جنبههای زندگیاش انجام میدهد، تقلید کند بدون توجه به خطر یا هزینهای که ممکن است داشته باشد. دختران با هم با خشونت همکلاسیهای خود مقابله میکنند، زنان همسایهشان را تماشا میکنند که به خاطر خیانتهای شوهر و معشوقشان با هم دعوا میکنند. آنها به سختی مطالعه میکنند تا خودشان را از جبر فقری که دچارش هستند نجات دهند. اما علیرغم عشق مشترکشان به کتاب و تمایلشان به نوشتن یک رمان و ثروتمندشدن، لیلا و لنو در مسیرهای بسیار متفاوتی قرار دارند.
معلمان وقتی متوجه میشوند که لیلا به خود خواندن آموخته است شروع به حمایت میکنند. اما راه به جایی نمیبرند. النا – که وضعیت والدینش کمی بهتر از لیلا است – به مدرسه راهنمایی فرستاده میشود در حالی که لیلا محکوم به کار در کارگاه کفش پدرش است. به این ترتیب زندگی آنها از هم جدا میشود: لیلا تبدیل به زنی زیبا و فریبنده میشود، در حالی که النا یک دختر درسخوان ساده میماند. لیلا ازدواج میکند و النا تحصیل میکند. و با این حال زندگی آنها به طرز عجیبی به هم گره خورده است.
بررسی رمان «دوست نابغه من»
«دوست نابغه من» اثر النا فرانته اولین قسمت از مجموعه رمانهای جذاب ناپلی است. روایت زندگی دو دختر خارق العاده که در پیچیدگیهای دوستی، هویت و واقعیتهای خشن زندگی در ناپل پس از جنگ جهانی دوم غرق هستند. رمان فرانته با شخصیتهای جذاب، توصیفهای زنده و کاوش زیرکانهی مضامینی مانند طبقه اجتماعی، پویایی جنسیتی و آموزش نمونهی درخشانی از داستانسرایی زنان است.
النا فرانته در به تصویر کشیدن شخصیتهای پیچیده و چند بعدی عالی است. توسعهی دقیق شخصیتها به خوانندگان اجازه میدهد تا باامیدها، رویاها و مبارزات آنها ارتباط نزدیک برقرار کنند. النا، راوی کتاب، شخصیتی آرام و دروننگر است با ناامنیها و آرزوهای مخصوص به خودش. لیلا، از سوی دیگر، معماگونه و به شدت مستقل است و خوانندگان را با هوش و انعطافپذیری خود مجذوب خود میکند. فرانته به طرز ماهرانهای تفاوتهای ظریف دوستی آنها میپردازد و حسادت، رقابت و خواهری بین آن دو را آشکار میکند. فرانته عمیقاً به پیچیدگیهای موجود در روابط زنانه وارد است و نسبت به قدرت دگرگونکنندهی دوستی و در عین حال نابرابریها و فشارهای اجتماعی که میتواند چنین پیوندهایی را متلاشی کند آگاه است.
رمان، محیط ناپل را به وضوح زنده میکند. محلههای فقرزده، جامعهی درهمتنیده و موقعیتهای دشواری را که شخصیتها در میان پس زمینهای از تغییرات اجتماعی با آن مواجه هستند، به خوبی توصیف میشود. فرانته با درهم آمیختن داستانهای شخصی با وقایع تاریخی آن زمان، مانند پیامدهای جنگ جهانی دوم و آشفتگیهای سیاسی، تصویری ظریف از فضای اجتماعی و سیاسی ایتالیا ایجاد میکند. یکی از جنبههای جذاب «دوست نابغه من» نحوه مواجههی آن با مسائل طبقه اجتماعی و نابرابری جنسیتی است. مبارزهی دائمی النا و لیلا در برابر محدودیتهای تحمیل شده توسط پسزمینههای اجتماعی-اقتصادیشان، همان مصائب همیشگی پیش روی زنان در جامعه است با این تفاوت که تفسیری قابل تامل در مورد نقش آموزش به عنوان وسیلهای برای رهایی ارائه میدهد.