۷ فیلم تماشایی به نویسندگی فیلمسازان مشهور که کارگردان خودشان نبودند
بعضی از بزرگترین کارگردانان سینما در عین حال جزو بزرگترین فیلمنامهنویسان هم هستند، این حقیقتی روشن برای همگان است. با این حال هر فیلمنامهای که این کارگردان-نویسندهها بنویسند همیشه قرار نیست توسط خودشان کارگردانی شود.
در واقعا بعضی از شاخصترین فیلمهایی که ما آنها را با نام مشهور کارگردانانشان به یاد میآوریم، توسط فیلمسازی دیگر و به همان اندازه اثباتشده نوشته شدهاند. نمونههایی که به خلق لحظاتی هیجانانگیز از همکاری دو هنرمند بزرگ منجر میشوند. بنابراین اگر در جریان نبودید، این فهرست شامل ۷ فیلم تماشایی است که فیلمسازانی برجسته آنها را نوشتند و فیلمسازان مشهور دیگری به کارگردانیشان پرداختند.
۱) داستان عاشقانه واقعی (True Romance)
- کارگردان: تونی اسکات
- نویسنده: کوئنتین تارانتینو
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- سال انتشار: ۱۹۹۳
کوئنتین تارانتینو یک سال پس از ساخت نخستین فیلمش، «سگهای انباری»، با نوشتن فیلمنامه فیلم شاخص و تقریبا کالت «داستان عاشقانه واقعی» اعتبار منحصربهفردی در فیلمنامهنویسی کسب کرد. فیلمی به کارگردانی فیلمساز کاربلد اکشن تونی اسکات فقید که حساسیتها و سلایق بصری ویژهاش به عنوان کارگردان منجر به خلق زیباییشناسی خاص فیلم شد. با این حال دیالوگهای بامزه، خشن و متأثر از فرهنگ عامه فیلم مشخصا از ذهن تارانتینو سرچشمه گرفتهاند.
فیلمنامه همچنین در حکم نوعی کنکاش توسط تارانتینو در ماهیت هالیوود و ابراز عشق او به خود عمل فیلمسازی است که در تار و پود طرح داستانی جذاب فیلم تنیده شده است. تارانتینو در این فیلمنامه و ۳۰ سال پیش از آنکه در «روزی روزگاری در هالیوود» به شکل گستردهتری دست به این کار بزند، گوشههایی از تردستیهایش را به رخ کشید. «داستان عاشقانه واقعی» همچنان شامل برخی از نقاط اوج کارنامه فیلمنامهنویسی تارانتینو است و به نوعی مقدمهای شد برای آنچه او بعدها به عنوان یک فیلمساز هنجارشکن در فیلمهایش به آن دست یافت.
۲) تعطیلات نشنال لمپون و تعطیلات کریسمس نشنال لمپون (National Lampoon’s Vacation) & (National Lampoon’s Christmas Vacation)
- کارگردان: هارولد رامیس
- نویسنده: جان هیوز
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
- سال انتشار: ۱۹۸۳
نمیتوان وارد بررسی آثار شاخص دهه هشتاد شد و از جان هیوز نامی به میان نیاورد. فیلمسازی که به عنوان نویسنده و کارگردان اعتبار خلق مجموعهای بینظیر از آثار نوجوانانه و دوران بلوغ را دارا است که کم و بیش سینمای دهه ۸۰ را قبضه کردند. «باشگاه صبحانه»، «روز تعطیل فریس بولر»، «شانزده شمع»، هواپیماها، قطارها و اتوموبیلها»، نیازی به نام بردن بیشتر است؟
با این حال نام او به عنوان نویسنده دو اثر اساسی و کلاسیک دهه هشتادی فراموش میشود؛ «تعطیلات نشنال لمپون» و دنباله کریسمسیاش یعنی «تعطیلات کریسمس نشنال لمپون». بر اساس گزارشها هیوز بخش عمدهای شوخیها و طنازیهای موجود در این کمدیهای خانوادگی دوستداشتنی را بر اساس تجربه زیسته خود بنا کرده است. علیرغم اینکه نام او معمولا کمتر در کنار این دو اثر کلاسیک آورده میشود، فرنچایزهای تعطیلات نشنال لمپون از ماندگارترین آثار اوست.
۳) صورتزخمی (Scarface)
- کارگردان: برایان دی پالما
- نویسنده: الیور استون
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
- سال انتشار: ۱۹۸۳
کسی که فیلمنامه بازسازی یکی از حماسیترین آثار گنگستری تاریخ سینما درباره تونی مونتانا و جستجوی دیوانهوارش برای قدرت یعنی «صورتزخمی» هاوارد هاکس را نوشت، الیور استون بود. کارگردانی که در دهه ۸۰ هنوز مشغول دست و پا کردن اسمی برای خود در عرصه فیلمنامهنویسی بود.
استون پس از بردن جایزه اسکار برای فیلمنامه اقتباسی «قطار سریعالسیر نیمهشب» در ۳۳ سالگی، مدتی را بدون پروژه گذراند و در نهایت تصمیم گرفت تا پیشنهادی مبنی بر اقتباس از این فیلم کلاسیک گانگستری دهه ۳۰ را بپذیرد. او داستان را از یک گانگستر ایتالیایی در دوران ممنوعیت به قصهای معاصر درباره یک مهاجر کوبایی تغییر داد که در تلاش برای رسیدن به قدرت از طریق تجارت مواد مخدر است. برایان دیپالما، کارگردان فیلم، به شایستگی اکثر تحسینها را برای ساخت این بازسازی ماندگار دریافت کرد، اما اعتبار بسیاری از مشخصات فیلم به فیلمنامه استون بازمیگردد.
۴) گونیها یا احمقها (The Goonies)
- کارگردان: ریچارد دانر
- نویسنده: کریس کلمبوس
- بر اساس طرحی از: استیون اسپیلبرگ
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- سال انتشار: ۱۹۸۵
«گونیها هرگز نمیمیرند»، و این میراث کلاسیک ماجراجویانه ریچارد دانر نیز همینطور. کیفیات ماندگار این فیلم ناشی از یک معجون تقریبا جادویی از استعداد، داستانگویی، طراحی صحنه و بالاتر از هر چیز برخورداری از نگاه شگفتانگیز کودکانهای است که بنای فیلم را میسازد. اما آیا میدانستید که یکی از استادان مدرن سینمای ماجراجویی کودکانه، یعنی کریس کلمبوس، فیلمنامه این اثر جاودان را نوشته است؟
کریس کلمبوس کارگردانی است که دو فیلم نخست مجموعه «تنها در خانه»، «خانم داوتفایر»، «ماجراجوییها در بچهداری» و دو فیلم از مجموعه «هری پاتر» را ساخته است. تمام اینها در کنار کار سترگش در خلق جهان «گونیها» از ابتدا تا انتها، او را در جایگاه فیلمسازی ویژه در سبک خود قرار میدهد.
۵) پل جاسوسها (Bridge of Spies)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- نویسندگان: مت چارمن٬ اتان کوئن٬ جوئل کوئن
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
- سال انتشار: ۲۰۱۵
فیلم جاسوسی و برنده اسکار «پل جاسوسها» رفته رفته در قلب هواداران استیون اسپیلبرگ جای خود را باز کرد، اما با این حال بیشتر با جایزهای که افسانه تئاتر بریتانیا، مارک رایلنس، به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرد به یاد آورده میشود.
اما مهمترین جنبه فراموششده درباره این حماسه جنگی این نکته است که فیلمنامه آن توسط زوج بینظیر سینمای جهان، برادران کوئن، بازنویسی و صیقل داده شده است. این دو برادر که خود با درامهای تاریخی غریبه نیستند، به همراه نویسنده اصلی فیلمنامه، مت چارمن، نامزده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اصلی شدند. با توجه به فهرست پربار کارنامه این دو برادر، طبیعی است که عموما این فیلم از قلم بیافتد.
۶) پاتن (Patton)
- کارگردان: فرانکلین جی. شافنر
- نویسندگان: فرانسیس فورد کاپولا٬ ادموند اچ. نورث
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- سال انتشار: ۱۹۷۰
دو سال پیش از انتشار «پدرخوانده»، فرانسیس فورد کاپولا با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی هنری داستانی جنگی درباره ژنرال ارتش ایالات متحده در طول جنگ جهانی دوم، جرج اس. پاتن، راه خود را در صنعت فیلم هموار کرد. فیلم توسط کارگردان اثر تحسینشده «سیاره میمونها»، فرانکلین جی. شافنر ساخته شد، ولی پیشنویس نهایی و قطعی فیلمنامه به تنهایی و کاملا توسط کاپولا به نگارش درآمده بود.
شافنر و کاپولا هر دو اسکار خود را برای کارگردانی و نویسندگی «پاتن» بردند. زیرمتن فیلم دههها پس از ساخت نیز همچنان قابل تعمیم باقی مانده است، زیرا در حکم نوعی آغاز پیروزمندانه برای یکی از مهمترین شمایل تاریخ سینما شد. کاپولا بدون این فیلمنامه به احتمال زیاد هرگز نمیتوانست سهگانه افسانهای «پدرخوانده» و آثار درخشان دیگر خود را بسازد و تماشاگران نسلهای گوناگون احتمالا از شانس تماشای این آثار محروم میماندند.
۷) شماره ۱۰ خیابان کلاورفیلد (۱۰ Cloverfield Lane)
- کارگردان: دن تراخکتنبرگ
- نویسندگان: دمین شزل٬ جاش کمپبل٬ مت استوکن
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- سال انتشار: ۲۰۱۶
«شماره ۱۰ خیابان کلاورفیلد» یک درام آخرالزمانی پرتنش و عاری از هر گونه قطعه موسیقیایی یا دستاورد بزرگ انسانی از هر یک از شخصیتهایش است. (جز بازیهای خیرهکننده و کارگردانی به نمایش در آمده) گروه کوچک شخصیتهای فیلم به دنبال عظمت یا زیبایی نیستند، بلکه تنها برای بقا تلاش میکنند. به همین دلیل ممکن است شگفتزده شوید که نویسنده این فیلم، سازنده آثار محبوبی چون «لا لا لند»، «اولین انسان» و «ویپلش» یعنی دمین شزل است.
شزل با پیروی از مسیر مشابه دیگر کارگردان-نویسندههای مذکور در فهرست، با نوشتن فیلمنامههای گوناگون و در عین حال تلاش برای ساخت آثار شخصیاش راه خود را به صنعت فیلم باز کرد. یکی از این فیلمنامهها که در آن زمان نوشت، این فیلم هیجانانگیز زیرزمینی بود که در جهان سینمایی فیلم قبلی «کلاورفیلد» واقع شده بود. شزل ثابت کرده است که یکی از جذابترین و منعطفترین استعدادهای فیلمسازی معاصر است، و نقشش در فیلمنامه «شماره ۱۰ خیابان کلاورفیلد» به رشد او به عنوان یک استاد در دستیابی به لحنهای متفاوت سینمایی کمک شایانی کرد.
منبع: collider