۱۰ فیلم که با پایان خوش به شدت غافلگیرمان میکنند
مخاطبان صنعت سینما طی سالیان متمادی نشان دادهاند که پایانهای خوش را به شدت دوست دارند. مردم علاقهمندند قهرمانی را ببینند که بر مشکلات و دشواریها غلبه میکند تا به شکلی از پیروزی که لیاقتش را دارد برسد؛ همین مساله باعث شده این روزها یک پایان پیروزمندانه و خوش به بخش استانداردی از فرمول داستانهای هالیوود تبدیل شود.
یک پایان خوش در آخرین لحظات که معمولا تاریکترین لحظات هم به حساب میآیند روی میدهد و همه چیز را به نفع قهرمان داستان متحول میسازد؛ چنین پایانی باعث میشود مخاطبان یک نفس راحت بکشند.
- ۱۰ فیلم برتر آنتونیو باندراس بر اساس رتبهبندی سایت Ranker
- ۱۰ فیلم برتر دربارهی فارغالتحصیلی؛ از «بوک اسمارت» تا «لیدی برد»
- ۱۰ فیلم برتر بر اساس داستانهای واقعی؛ از «رفقای خوب» تا «فهرست شیندلر»
بسیاری از فیلمها از غافلگیر کردن تماشاگران در پایان داستانهای تاریک و تکاندهنده لذت میبرند، چراکه وقتی ناگهان همه چیز بر عکس میشود، مخاطب میتواند دریابد که در هر ناامیدی روزنهی امیدی وجود دارد. غالبا پس از تماشای چنین فیلمهایی، تماشاگران به این نتیجه میرسند که شاهد فیلم خوبی بودهاند و فیلم از داستان پرمحتوایی بهره میبرده، بنابراین وقتی یک داستان تیره و تاریک به گونهای به نفع قهرمان داستان تمام میشود، یا زمانی که با پایانی شاد، لحظات تیره را از ذهن مخاطب پاک میکند همه چیز تغییر مینماید و امید به زندگی تماشاگران افزایش پیدا میکند.
۱. ۲۸ روز بعد (۲۸ Days Later)
- کارگردان: دنی بویل
- بازیگران: کیلین مورفی، مگان برنر، کریستوفر اکلستون
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۲
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
«۲۸ روز بعد» که به کارگردانی دنی بویل ساخته شده یک فیلم کلاسیک و در عین حال ترسناک و مدرن است که به احیای زیر ژانر زامبی در قرن بیست و یکم کمک کرد و تا حد زیادی توانست کیلین مورفی را به مخاطبان بشناساند. با توجه به اینکه فیلمهای زامبی معمولا با کشته شدن همه یا اکثر قهرمانان به پایان میرسند، قطعا تعجب میکنید وقتی که دریابید در این فیلم جیم، سلنا و هانا در پایان فیلم زنده ماندند.
در فیلم ۲۸ روز بعد پایان خوشی که نصیب کاراکترهای فیلم شد نتیجهی درک کارگردان از این موضوع بود که مخاطبان پایانهای تلخ را دوست ندارند. در طرح اولیهی داستان قرار بود که جیم بمیرد و خب چنین طرح داستانی چیزی نیست که در فیلمهای زامبی عجیب به نظر برسد، اما ممکن بود برای تماشاگرانی که به جیم اهمیت میدادند و نمیخواستند رنج کشیدنش را ببینند غم انگیز و تاسف بار باشد. بنابراین او زنده نگاه داشته شد تا مخاطبان دل شاد شوند.
۲. هوش مصنوعی (A.I. Artificial Intelligence)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: جود لا، ویلیام هرت، فرانسیس اوکانر
- تاریخ انتشار: ۲۰۰۱
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۵ از ۱۰۰
«هوش مصنوعی» نتیجهی تلاش استیون اسپیلبرگ برای نمایش آخرین پروژهی استنلی کوبریک بر روی پرده سینماها بود. این فیلم به روایت یک داستان ماجراجویانهی علمی-تخیلی میپردازد که سوالات بیشماری را دربارهی معنای انسان بودن در ذهن مخاطب به وجود میآورد و لذا به همین واسطه توانسته نه تنها در بین تماشاگران جایگاه محبوبی را به خود اختصاص دهد بلکه به شهرت استیون اسپیلبرگ نیز بیفزاید.
ناامیدی بیحد و حصر کوبریک که در جای جای فیلم به وضوح مشهود است ممکن است سبب شود که طرفداران انتظار داشته باشند وقتی باتری دیوید تمام میشود، فیلم هم به پایان برسد، اما وقتی که مشاهده کردند او شادترین روز خود را با نسخهی بازسازی شده مادر خواندهاش سپری میکند به وجد آمدند. این امر قطعا سبب شده که فیلم «هوش مصنوعی» به احساساتیترین اثر کوبریک تبدیل شود. فیلمی که معمولا با روحیهی بدبینانه و منفی نگر او تقارنی ندارد.
۳. آرتور (Arthur)
- کارگردان: استیو گوردون
- بازیگران: دادلی مور، جیل آیکن بری
- تاریخ انتشار: ۱۹۸۱
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
دوست داشتنیترین فیلم دادلی مور که «آرتور» نام دارد، توانست به یکی از پردرآمدترین فیلمهای کمدی سال ۱۹۸۱ تبدیل شود و به شدت مورد توجه منتقدان قرار گیرد. در حالی که وجود یک پایان خوش برای یک فیلم کمدی چندان دور از ذهن به نظر نمیرسد، اما این فیلم مدام به تماشاگان القا میکرد که قرار است اتفاقات تلخی روی دهد.
درست همانطور که در اکثر فیلمهای تخیلی و آرمانی مشاهده میشود آرتور برای زندگی با لیندا ثروت هنگفت خود را رها میکند به طبقهی کارگر میپیوندد. این در حالی است که مادربزرگش مارتا اصرار دارد که این کار برای هیچ یک از اعضای خانوادهشان عاقبت خوشی را به همراه نخواهد داشت. شاید پایان فیلم واقع گرایانه نباشد، اما کاملا با کاراکتر آرتور مطابقت دارد و لذا مخاطب از تماشای صحنهی پایانی لذت میبرد.
۴. بازگشت به آینده قسمت سوم (Back To The Future Part III)
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: مایکل جی فاکس، کریستوفر لوید، جیمز تولکان
- تاریخ انتشار: ۱۹۹۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
سه گانه «بازگشت به آینده» یکی از فرنچایزهای نمادینی است که طرفداران زیادی دارد و میتوان گفت که پارت سوم آن اوج داستان فیلم بود. این فیلم با ترکیب ژانرهای کمدی و علمی-تخیلی دو فیلم اول با ژانر فضایی و وسترن، توانست داستانی طنزآمیز و در عین حال ماجراجویانه را به مخاطب نشان دهد که در عین ظرافت به شدت توجه آنها را جلب کرد.
در این فیلم، ابتدا به نظر میرسد که داک در سال ۱۸۸۵ گیر کرده، اما پس از مدتی او درمییابد که به همراه کلارا و دو فرزندشان به واسطهی قطاری که در زمان سفر میکند میتوانند هر طور که میخواهند در زمان گردش کنند و به سالهای قبل و بعد بروند. شاید اینکه باب تصمیم گرفت در گذشته بماند انتخاب شجاعانهای به نظر برسد، اما قطعا قسمت پایانی فیلم طوری تمام شد که مخاطبان حتی فکرش را هم نمیکردند.
۵. لبه فردا (Edge Of Tomorrow)
- کارگردان: داگ لیمان
- بازیگران: تام کروز، امیلی بلانت، بث گدارد
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
«لبه فردا» فیلمی است که هم منتقدان و هم تماشاگران از تماشای آن لذت بردهاند و لذا همین امر سبب شد که این فیلم به یکی از بهترین فیلمهایی تبدیل شود که در مورد بیگانگان ساخته شده است. چیزی که باعث جذابیت بیشتر این فیلم میشود، دیدن بازی تام کروز در نقش ویلیام کیج است که از یک فرد بزدل به یک قهرمان واقعی تبدیل میشود و با بدترین ترسهایش مواجه میگردد.
در نقطه اوج، کیج را میبینیم که به سوی سرنوشت نامعلوم خود پیش میرود و با مرگ مواجه میشود و به مبارزه با امگا میپردازد اما درست زمانی که او در شرف مرگ است، اتفاقاتی روی میدهند که مخاطب درمییابد او و گروهش در بازهی زمانی دیگری دوباره زنده خواهند شد و لذا میتوان پایان فیلم را پایانی مناسب برای فیلمهای کمدی در نظر گرفت.
۶. گودزیلا در مقابل کنگ (Godzilla Vs. Kong)
- کارگردان: آدام وینگارد
- بازیگران: الکساندر اسکاشگورد، ربکا هال، جولین دنیسون
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۱
- امتیاز IMDb به فیلم:۳ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: از ۱۰۰
یک نبرد استثنایی بین دو هیولای نمادین سینما، یعنی گودزیلا و کنگ به طرفداران این اطمینان را میدهد که فقط یکی از آنها میتواند از این نبرد حماسی زنده بیرون بیاید. با توجه به آنچه که معمولا در چنین فیلمهایی روی میدهد واقعا تماشای این امر که گودزیلا با وجود تمامی زخمهایی که برداشته بود و حتی تا لبهی مرگ پیش رفته بود باز هم توانست کنگ را شکست دهد برای مخاطبان شگفت انگیز بود.
با این حال، زمانی که مگاگودزیلا به عنوان یک تهدید بزرگ پای به میدان مینهد، این دو با هم متحد میشوند و لذا فیلم با پایان خوش خود اندکی به مخاطبان تسلی خاطر میدهد. بنابراین میتوان گفت که فیلم «گودزیلا در برابر کنگ» به واسطهی پایان خود به دو سوال پاسخ داد یعنی نه تنها مخاطبانی را که میخواستند ببینند کدامیک از این هیولاها برنده میشوند از شک بیرون آورد، بلکه در نهایت هر دوی آنها را به عنوان قهرمان داستان جلوه داد. یعنی همان توقعی را که بسیاری از مخاطبان داشتند برآورده کرد زیرا کسی انتظار نداشت کنگ یا گودزیلا نقش منفی فیلم را بازی کند.
۷. احمق (The Jerk)
- کارگردان: کارل رینر
- بازیگران: استیو مارتین، کاتلین آدامز
- تاریخ انتشار: ۱۹۷۹
- امتیاز IMDb به فیلم:۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
«احمق» بیش از ۴۰ سال پیش ساخته شده، اما این فیلم که اولین فیلم استیو مارتین به شمار میآید هنوز هم به عنوان یکی از بامزهترین فیلمهای او شناخته میشود. این فیلم داستان یک احمق دوست داشتنی را روایت میکند که سعی دارد به واسطهی اختراعش با زن رویاهایش آشنا شده و با او ازدواج کند. از آنجایی که فیلم پایان بسیار خوشایندی دارد، لذا تماشاگران حتما از تماشای این فیلم لذت خواهند برد حتی با این وجود که مدت زمان زیادی از تولید فیلم میگذرد.
فیلم به روایت داستان مرد ژنده پوشی میپردازد که ناوین نام دارد و ناگهان به طور شگفت انگیزی ثروتمند میشود تا اینکه دوباره به واسطه یک دعوی قضایی بیخانمان و بیبضاعت میگردد. با اینکه معمولا از چنین کمدیهایی انتظار میرود که پایان خوشی داشته باشند اما لحن تند و تیز داستان به مخاطب نشان میدهد که هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد اما در نهایت طبق معمول اینگونه فیلمها، مخاطبان میتوانند شاهد پایان خوشی باشند.
۸. مهتاب (Moonlight)
- کارگردان: بری جنکینز
- بازیگران: اندره هلند، جنل مونی، ماهرشالا علی
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
- امتیاز IMDb به فیلم:۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
در حالی که فیلم «مهتاب» در ابتدا به عنوان فیلمی ساده و کم هزینه ساخته شده بود که تصور نمیشد چندان توجه مخاطبان را جلب کند، اما به احتمال زیاد میتوان آن را بهترین فیلم درجهی دوی سال ۲۰۱۶ دانست زیرا این فیلم توانست در میان انبوهی از فیلمهای سال ۲۰۱۶ توجه مخاطبان مشتاق زیادی را به سوی خود جلب کند. این فیلم به روایت یک داستان تکان دهنده در مورد دوران بلوغ میپردازد که در نوع خود بسیار غم انگیز و ناراحت کننده به نظر میرسد اما ناگهان در پایان، مخاطبان شگفت زده میشوند.
پس از یک عمر سختی و خرید و فروش ناامیدانه مواد مخدر، مرد سیاه پوست داستان ما که شیرون نام دارد در نهایت با مادرش آشتی میکند و حتی رابطهاش با کوین را نیز بهبود میبخشد. این بهترین پایان خوشی است که میتوان برای یک درام سخت متصور شد، پایانی دلگرم کننده و عاری از احساسات تلخ که حسی واقع گرایانه به فیلم میدهد.
۹. جستجو (Searching)
- کارگردان: آنیش چاگانتی
- بازیگران: جان چو، دبرا مسینگ
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
- امتیاز IMDb به فیلم:۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
فیلم «جستجو» از وجود یک داستان معمایی جذاب بهره میبرد که فراز و نشیبهای غیرقابل پیش بینی زیادی دارد و وجود ستارهی بینظیری همچون جان چو نیز به جذابیت فیلم افزوده است. این داستان پرتنش که حول محور پدری که در جست و جوی دختر گمشدهاش است جریان دارد، میتواند هر کسی را بر آن دارد که تصور نماید در انتها شاهد پایانی تلخ خواهد بود.
به نظر میرسد زمانی که یکی از مجرمان سابق به قتل مارگوت، دختر دیوید یا همان قهرمان داستان، اعتراف میکند، همه چیز کاملا برای مخاطبان آشکار شده، اما کشف یک عکس باعث میشود که دیوید متوجه شود مارگوت هنوز زنده است و در نتیجه او را نجات دهد. جزئیات داستان ممکن است اندکی احمقانه به نظر برسند، اما در کل میتوان گفت که تغییر یک داستان تلخ و تبدیل آن به داستانی با پایان خوش چیزی است که قطعا تماشاگران انتظارش را نداشتند.
۱۰. آنچه در سایهها انجام میدهیم (What We Do In The Shadows)
- کارگردان: تایکا وایتیتی
- بازیگران: تایکا وایتیتی، ریس داربی، جاناتان برو
- تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
- امتیاز IMDb به فیلم:۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
قطعا بسیاری از افرادی که این مطلب را مطالعه میکنند پیشتر فیلم «آنچه در سایه انجام میدهیم» را دیدهاند، اما در کل میتوان گفت که این فیلم منحصربهفرد که به کارگردانی تایکا وایتیتی ساخته شده فیلمی است که انتظار نمیرفت پایان خوشی داشته باشد. «آنچه در سایه انجام میدهیم» فیلمی تاریک و دلهره آور است که نشان از استعداد ذاتی کارگردان و ستارهاش دارد اما پایان بینظیرش میتواند کاری کند که درک داستان تراژیک فیلم برای مخاطب راحتتر شود.
قسمت اوج فیلم، مرگ ظاهری شخصیت دوست داشتنی فیلم، استو را به دست گروهی از گرگینهها نشان میدهد و مخاطب قهرمانهای داستان را در حالی میبیند که برای او عذادار هستند. اما درست در همان نقطهای که به نظر میرسد فیلم تمام شده، معلوم میشود که استو زنده بوده و به یک گرگینه شده و همه چیز با یک پایان شاد تمام میشود.
منبع: screenrant
مهتاب واقعا فیلم چرتی بود. حیف اسکار
لبه فردا خیلی عالیه توصیه میکنم
برام خیلی جالبه بعضیاشون نمرات imdb اشغال بودن ولی راتز تومیتوز ۹۰ به بالا بودن