آخر هفته فیلم و سریال چی ببینیم؟ (هفته چهارم آذر ۱۴۰۳)

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
فیلم چی ببینیم

دغدغه تعطیلات آخر هفته، اینکه آخر هفته خود را چطور بگذرانیم، برای زندگی شهری، همگانی است. همه جای دنیا مردم آخرهفته، البته برای بخشی از مردم دنیا اول هفته، فرصتی برای استراحت و تفریح به دور از دغدغه‌های کار و امور جدی‌تر زندگی است. بعضی‌ها ترجیح می‌دهند آن را بیرون از خانه به مهمانی، سینما، تئاتر یا هر مکان عمومی‌ دیگری رفتن می‌گذرانند و عده‌ای خانه‌ را انتخاب می‌کنند. مرسوم‌ترین کار خانگی تفریحی هم تماشای یک فیلم یا سریال است. حالا هر کس بسته به سلیقه خودش انتخاب می‌کند. گاهی هم انتخاب سخت می‌شود، چون گزینه زیاد است. گاهی یک آخر هفته کامل با سؤال «فیلم چی ببینیم» طی می‌شود و هیچ‌کس هیچ تصمیمی نمی‌تواند بگیرد. این سنت قدیمی معرفی فیلم و سریال شاید بتواند جواب این سؤال را بدهد. پیرو همین سنت رسانه‌ای که صفحات شبکه‌های اجتماعی را هم پر کرده، یک فیلم خوب، یک سریال خوب، یک فیلم جدید، یک فیلم ترسناک و یک انیمه معرفی می‌کنیم. این فیلم‌ها شاید حال شما را خوب کنند.

فیلم جدید چی ببینیم؟

  • فیلم «هیئت منصفه شماره ۲»

هیات منصفه شماره 2؛ فیلم چی ببینیم

کلینت ایستوود در آستانه‌ی رسیدن به مرز صد سالگی است؛ یک قرن باشکوه را طی کرده و گنجینه‌ای ارزشمند از آثار مختلف سینمایی، چه در مقام بازیگر و چه در مقام کارگردان از خود به جا گذاشته است. حال همه او را در سرتاسر عالم می‌شناسند و می‌دانند که از زمانی دیرباز شمایل سینمای وسترن بود و در آثار سرجیو لئونه می‌درخشید و زمانی خودش فیلم‌های وسترن می‌ساخت و در آن‌ها بازی می‌کرد. زمانه عوض شد و کلینت ایستوود هم فیلم‌های دیگری ساخت و درام‌های پر فراز و فرودی به گنجینه‌ی تاریخ سینما اضافه کرد؛ همه نوع فیلم، همه نوعی درام. همه‌ی این‌ها در حالی رقم می‌خورد که گویی هر چه به سن او اضافه می‌شود، فیلم هایش پخته‌تر می‌شوند و رنگ و بوی بهتری پیدا می‌کنند. این درست که یکی دو فیلم آخر او به پای آثار ۱۰ یا ۱۵ سال پیش نمی‌رسند اما از بینش عمیق مردی سود می‌برند که تمام معنای زندگی را فهمیده و حال در حال اشتراک گذاشتن آن‌ها با من و شما است.

از سوی دیگر کلینت ایستوود استاد خلق تعلیق است. هم در وسترن‌هایش می‌توان این موضوع را دید و هم در درام‌های پر سوز و گدازش. او به زیر پوست شخصیت‌ها نفوذ می‌کند و درونیات گاها ترسناک آن‌ها را با ما در میان می‌گذارد. حال در فیلم «هیئت منصفه شماره ۲» به سراغ درامی دادگاهی رفته و به مساله‌ی عدالت به شکلی غریب پرداخته است. بینش عمیق او از زندگی و فهمش از اتفاقات اطرافش به او این درک را داده که ابتدا این موضوع را از زاویه‌ای انسانی مورد بررسی قرار دهد. اما آن قدر هم آگاه است که بداند یک درام دادگاهی معرکه بدون خلق هیجان کاری از پیش نمی‌برد و مخاطب خود را پس می‌زند. نتیجه تبدیل به اثری شده که توامان هم مخاطب را به فکر فرو می‌برد و هم کاری می‌کند که او نفس را در سینه خود حبس کند و بخواهد بداند که نتیجه‌ی پایانی چیست و این افسانه‌ی تاریخ سینما یا همان جناب کلینت ایستوود چگونه فیلمش را تمام می‌کند و سرنوشت شخصیت‌ها چه می‌شود؟ «هیئت منصفه شماره ۲» در مجموع یکی از بهترین فیلم‌های سال ۲۰۲۴ میلادی هم هست و این برای کارگردانی در آستانه‌ی صد سالگی تفوتی با شاهکار ندارد.

شناسنامه فیلم «هیئت منصفه شماره ۲» (Juror #2)

کارگردان: کلینت ایستوود
بازیگران: نیکلاس هولت، تونی کولت، زوئی دویچ و کیفر ساترلند
محصول: 2024، آمریکا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.۱ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 94٪
خلاصه داستان: مردی پس از سال‌ها اعتیاد به الکل موفق شده که آن را ترک کند. او روزنامه‌نگار است اما به دلیل مصرف بیش از حد الکل مدت‌ها است که زندگی خوبی ندارد. در این میان خبر می‌رسد که برای انجام وظیفه به عنوان یکی از اعضای هیئت منصفه‌ی یک پرونده‌ی جنایی فراخوانده شده است. او این وظیفه را می‌پذیرد و قبول می‌کند که در جلسات دادگاه حاضر شود. پس از گذشت مدتی و شنیدن داستان طرفین پرونده به کل ماجرا شک می‌کند؛ به این که ممکن است در زمان مصرف الکل در گذشته و عدم هوشیاری در بسیاری مواقع خودش نقشی در ماجرا داشته باشد و اصلا مقصر اصلی خود او است. حال باید کاری برای فهم درست اتفاق کند و اجازه ندهد دیگران از این موضوع با خبر شوند اما …

فیلم خوب چی ببینیم؟

  • فیلم «آشوب»

آشوب

آکیرا کوروساوا بی شک یکی از بزرگترین فیلم‌سازان تاریخ سینما است و این اثر او از آخرین فیلم‌هایی است که با خیال راحت می‌توان لقب شاهکار به آن داد و از تماشایش سیراب شد. «آشوب» از آن دسته فیلم‌ها است که می توانند مقیاس خوبی برای فهم دو واژه‌ی «شاهکار سینمایی» باشند و ما را مجاب کنند که نمی‌توان به هر فیلمی چنین عنوانی داد. چون عظمت هنری فیلم چنان والا است و فیلم‌ساز چنان چیره دستانه قصه‌ی خود را تعریف می‌کند که نمی‌توان پس از تماشایش به خود قبولاند که بسیاری از فیلم‌های دیگر هم تراز آن محسوب می‌شوند و می‌توانند شاهکار خطاب شوند. آکیرا کوروساوا داستان «آشوب» را از نمایش «شاه لیر» ویلیام شکسپیر اقتباس کرده است. در نمایش شکسپیر با داستان پادشاهی طرف هستیم که پس از بازگرداندن صلح به سرزمینش، تمام املاک تحت فرماندهی خود را بین سه دخترش تقسیم می‌کند. اما او نمی‌داند که طمع کسب قدرت چنان به جان آن‌ها می‌افتد که نه تنها قلمروی پدر را از دست می‌دهند بلکه چیزی از آن دودمان در انتها باقی نمی‌ماند. نکته این که این نمایش‌نامه هم مانند تمام نمایش‌نامه‌های دیگر شکسپیر چنان با عناصر جهان شمول گره خورده و چنان برای هر انسانی قابل درک است که زمان و مکان نمی‌شناسد و هر کسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند. «آشوب» بهترین اثر اقتباسی از نمایش‌نامه شاه لیر ویلیام شکسپیر نام گرفته است و بسیاری فیلم «آشوب» را آخرین شاهکار آکیرا کوروساوا می‌نامند.

«آشوب» کوروساوا هم مانند شاهکار شکسپیر اثری جهان شمول است. کوروساوا نیک می‌داند که آن داستان شکسپیر به این دلیل چنین جهان شمول است که ابتدا ریشه در فرهنگ مردم بریتانیا دارد. حال از این ریشه درختی تناور رشد کرده که شاخه‌هایش به هر سو می‌رود و جهانی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. اصلا ویژگی هر اثر هنری والایی چنین است و جز این هم نباید باشد. پس کوروساوا اول آن نمایش بریتانیایی را بومی کرده و رنگ و بویی از ژاپن به آن بخشیده است. چنان که از سر و روی فیلم می‌بارد که با اثری عمیقا ژاپنی طرف هستیم که ریشه در فرهنگ این مردم دارد. نکته‌ی بعد به توانایی فنی کوروساوا بازمی‌گردد. کوروساوا چیره دستانه سکانس‌های نبرد مفصلی ترتیب داده که نمونه‌ای در تاریخ سینما ندارند. پر بیراه نیست که سکانس‌های جنگی این فیلم را بهترین سکانس‌های نبرد در بین فیلم‌های تاریخی در کل تاریخ سینما بدانیم. از سوی دیگر باید به درونمایه‌ی عمیق فیلم اشاره کرد؛ کوروساوا فقط فیلمی درباره‌ی طمع آدمی در باب رسیدن به قدرت نساخته است؛ او در طول زمانی نزدیک به سه ساعت تمام تاریخ بشر را از زمان هبوط او تا آغاز قیامت با تعریف کردن داستان یک پیرمرد و سه فرزندش بر پرده‌ی سینما ترسیم کرده است.

شناسنامه فیلم «آشوب» (Ran)

کارگردان: آکیرا کوروساوا
بازیگران: تاتسویا ناکادایی، آکیرا ترائو و جین پاچی نزو
محصول: 1985، ژاپن و فرانسه
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 8.۲ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 96٪
خلاصه داستان: یک سردار جنگجوی پیر پس از بازگرداندن صلح و جنگ‌های بسیار، حکومتش را بین سه پسر خود تقسیم می‌کند. او امیدوار است تا آن‌ها به عدالت حکومت کنند اما رسیدن به قدرت آن‌ها را کور می‌کند و به جان هم می‌اندازد. سردار ابتدا از پسر بزرگتر می‌خواهد که حکومت کند اما فرزند دیگر او علیه پدر شورش می‌کند و طرد می‌شود. از سویی پسر بزرگ هم از پدر نشان حکومت را طلب می‌کند تا قبل از مرگ پدر حاکم مطلق سرزمین شود. این موضوع پدر را ناراحت می‌کند و باعث می‌شود تا از قصر خارج شود و به دنبال دیگر پسرانش برود اما …

فیلم ترسناک چی ببینیم؟

  • فیلم «طلوع مردگان»

طلوع مردگان؛ فیلم چی ببینیم

زک اسنایدر پیش از آن که به عنوان یک فیلم‌ساز کاملا استودیویی شناخته شود که البته موفق شده جهان شخصی و به شدت عجیب و غریب خود را بسازد و حتی این دنیای تاریک و شخصی را به قصه‌های کامیک‌های دی سی هم اضافه کند و اثری چون «لیگ عدالت» (Justice League) با حضور ابرقهرمان‌هایی چون سوپرمن و واندر وومن و بتمن و دیگران را به اثری کاملا شخصی تبدیل کند که سر و صدای طرفداران کامیک‌بوک‌ها را درآورد، اقدام به بازسازی شاهکار جرج رومرو کرد و قدم در راه موفقیت گذاشت. جرج رومرو که او را خالق زامبی‌های امروزی در عالم سینما می‌دانند در اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰ میلادی و در دهه‌ها‌ی ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ اقدام به ساخت یک سری فیلم با محوریت زامبی‌ها کرد و مدام در حال گسترش این دنیا در هر اثرش بود. در این میان و در دهه‌ی ۱۹۷۰ میلادی فیلم «طلوع مردگان» را ساخت که حسابی سر و صدا کرد و تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما شد. کمتر پیش می‌آید که کارگردانی از نسل دیگری اقدام به بازسازی شاهکاری قدیمی کند و نتیجه اگر بهتر از فیلم اول نباشد، دست کمی از آن یکی هم نداشته باشد. «طلوع مردگان» زک اسنایدر چنین است و پر بیراه نیست اگر آن را بهترین فیلم این کارگردان تا به امروز هم بدانیم. دلیل این که فیلم زک اسنایدر به عنوان پیشنهاد در این مقاله قرار گرفته و خبری از فیلم جرج رومرو نیست، به حال و هوای امروزی‌تر اثر اسنایدر بازمی‌گردد.

در فیلم اسنایدر کنش و اکشن بیشتری وجود دارد و فیلم‌ساز هم چندان به دنبال انتقال پیامی خاص به بیننده نمی‌گردد. او در تلاش است که یک فیلم ترسناک سرگرم کننده با شخصیت‌هایی جذاب بسازد و در این کار هم حسابی موفق است. در این جا با لوکیشن واحدی طرف هستیم. مکان مرکز خریدی است که پس از تبدیل شدن اهالی یک شهرک به زامبی‌ها به تنها محل تقریبا امن تبدیل شده و تعدادی آدمیزاد در آن گرفتار آمده‌اند. زامبی‌ها هم آن بیرون هستند و نمی‌گذارند کسی از مرکز خرید خارج شود. در این میان زک اسنایدر ابتدا با یک شوک بزرگ و فرار شخصیت‌ها به سمت مرکز خرید داستانش را شروع می‌کند. پس از آن سراغ کمی آرامش می‌رود. زامبی‌های بیرون آدم‌های گرفتار درون مرکز خرید را به یک روزمرگی کشنده می‌کشانند. از این جا است که زک اسنایدر اقدام به ساختن رابطه بین شخصیت‌هایش می‌کند و در قصه جایی برای آن‌ها می‌یابد. اما درست در همان زمان که به نظر همه چیز سرجایش قرار گرفته و خطری وجود ندارد، آن خطر لانه کرده در بیرون از راه می‌رسد. حال همان روابطی که زک اسنایدر بین شخصیت‌هایش ساخته بود و باعث شده بود که ما بیشتر هر کدام را بشناسیم، به کار می‌آیند و باعث ایجاد تنش می‌شوند تا این که در نهایت زنگ خطر به صدا درآید و این مردمان گرفتار را به واکنش وا دارد.

شناسنامه «فیلم طلوع مردگان» (Dawn Of The Dead)

کارگردان: زک اسنایدر
بازیگران: وینگ ریمز، سارا پاولی و تای بورل
محصول: 2004، آمریکا
امتیاز سایت IMDb به فیلم: 7.۳ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 76٪
خلاصه داستان: پس از آن که همه‌ی اهالی یک شهر به زامبی تبدیل می‌شوند، عده‌ای بازمانده به درون مرکز خریدی هجوم می‌برند و با بستن تمام راه‌های ورودی و خروجی در آن جا پناه می‌گیرند. این در حالی است که زامبی‌ها دور تا دور آن مرکز خرید را محاصره کرده‌اند و روزها و شب‌ها سپری می‌شود، بدون آن که کمکی از جایی برسد. اما …

انیمیشن چی ببینیم؟

  • انیمیشن «رنگو»

رنگو

یکی از بهترین انیمیشن‌های وسترن، «رنگو» ترکیب باشکوهی از ادغام المان‌های مختلف موافه‌های یک سر متفاوت ژانرهای به ظاهر بی‌ربط سینمایی است. هم چیزهای بسیاری از ژانر وسترن در آن یافت می‌شود، هم می‌توان مولفه‌های سینمای کمدی را در آن شناسایی کرد و هم از جهان خیال‌انگیز انیمیشن‌ها جواهراتی در اختیار دارد. ترکیب دل‌انگیز همه‌ی این موارد تبدیل به انیمیشن درجه یکی شده که هم می‌تواند مخاطب آشنا با تاریخ سینما را حسابی سرگرم کند و چیزهایی مختلفی برایش در چنته داشته باشد و هم مخاطب اهل سرگرمی را حسابی کیفور کند. در عین حال «رنگو» برای بچه‌ها هم جذاب است و می‌تواند آن‌ها را تا پایان پای اثر جناب گور وربینسکی بنشاند. در چنین قابی است که کارگردان سراغ تاریخ سینما می‌رود و یکی یکی به آثار مختلفش ارجاع می‌دهد یا چیزی از آن دنیا و گنجینه‌ای که برای ما به ارمغان گذاشته، وام می‌گیرد. داستان با یک آفتاب‌پرست خانگی آغاز می‌شود که پس از طی اتفاقاتی خود را ناگهان در شهری وسترن می‌بیند؛ یک خیابان در وسط، ساختمان‌هایی چوبی در اطراف و کسانی که هفت‌تیر می‌بندند و سالن و بانک و غیره. فقط تفاوتی وجود دارد: در این جا همه‌ی ساکنان حیوان هستند.

اگر اهل تاریخ سینما باشد بلافاصله پس از شنیدن عنوان فیلم به یاد آثاری چون «جنگو» (Django) ساخته‌ی سرجیو کوربوچی می‌افتید. فرانکو نرو در آن جا نقش مردی را بازی می‌کرد که به شهری جهنمی می‌رسد، آن جا را سر و سامان می‌دهد و سوس برای همیشه می‌رود. پس از آن با حضور یک مار در قصه، مخاطب به یاد شخصیت بد در فیلم «خوب بد زشت» (The Good The Bad And The Ugly) ساخته سرجیو لئونه و با بازی لی وان کلیف می‌افتد. این ارجاعات بسیار است و می‌توان این اشارات را ادامه داد اما نکته‌ی اصلی در این است که این حیوان یا همان شخصیت اصلی خانگی است و هیچ نسبتی با مرد مقتدری چون «جنگو» ندارد و فقط می‌تواند ادای یک قهرمان هفت تیر کش را درآورد و کمدی داستان هم از همین جا آغاز می‌شود. او مدام لاف می‌زند و دروغ می‌گوید و نکته این که زمین و زمان هم دست به دست هم می‌دهند تا حقانیت او را ثابت کنند. در چنین قابی است که «رنگو» را نه تنها به راحتی می‌توان یکی از بهترین انیمیشن‌های قرن بیست و یکم نامید و هم دیدنش را به دیگران توصیه کرد، بلکه می‌توان در یک آخر هفته با خیال راحت به تماشایش نشست.

شناسنامه انیمیشن «رنگو» (Rango)

کارگردان: گور وربینسکی
صداپیشگان: جانی دپ، ایسلا فیشر و ابیگیل برسلین
محصول: 2011، آمریکا
امتیاز سایت IMDb ‌به فیلم: 7.۳ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: 88٪
خلاصه داستان: رنگو یک آفتاب‌پرست خانگی است. او همواره دوست داشته که از خانه فرار کند و دنیا را بگردد. صاحب او روزی تصمیم به مسافرت می‌گیرد و در راه رنگو را گم می‌کند. رنگو بی هدف در بیابان می‌گردد. خسته و گرسنه و تشنه به شهری می‌رسد که با شهرهای وسترن هیچ تفاوتی ندارد. او که بسیار به آب آشامیدنی نیاز دارد، تصور می‌کند که می‌تواند در این جا چیزی برای خوردن پیدا کند. اما مشکل این جا است که این شهر از کمبود آب رنج می‌برد و آب جیره‌بندی شده است. رنگو برای این که به قطره آبی دست پیدا کند مجبور می‌شود خودش را هفت‌تیر کشی همه فن حریف معرفی کند. غافل از این که …

سریال چی ببینیم؟

  • سریال «روز شغال»

سریال روز شغال؛ فیلم چی ببینیم

سال ۱۹۷۱ بود که فردریک فورسایت کتابی به نام «روز شغال» نوشت و داستان قاتلی قراردادی و بسیار حرفه‌ای را تعریف کرد که مامور می‌شود رییس جمهور فرانسه یعنی شارل دوگل را به قتل برساند. افرادی از ارتش که مخالف استقلال الجزایر از فرانسه هستند و امضای قرارداد استقلال توسط رییس جمهور را خیانتی به کشور می‌دانند، پشت این قضیه هستند و دوست دارند که دوباره عزت و افتخار را به فرانسه بازگردانند. دو سالی گذشت تا فیلمی به همین نام به کارگردانی فرد زینه‌مان و با بازی ادوارد فاکس بر پرده بیفتد. فرد زینه‌مان داستان قاتل قراردادی خود را به همان شکل آشنایی تعریف کرده بود که عموما با شخصیت‌های خود می‌کند؛ داستان مردی که پای اصول خود ایستاده و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست آن‌ها را زیر پا بگذارد. حال اگر آن اصول، اصول حرفه‌ای یک قاتل قراردادی باشد، باز هم باکی نیست. فیلم فرد زینه‌مان خیلی زود راه جاودانگی پیمود و پر بیراه نیست اگر کار او را در کنار «سامورایی» (Le Samurai)‌ ژان پیر ملویل و بازی آلن دلون بهترین فیلم تاریخ سینما با محوریت یک قاتل قراردادی در قالب نقش اصلی بدانیم.

حال کسانی پیدا شده‌اند و همان قصه‌ی قدیمی کتاب و فیلم را به روز کرده‌اند و از دل آن داستانی نفسگیر بیرون کشیده‌اند که با خیال راحت می‌توان به تماشایش نشست و اصلا خسته نشد. در یک سو همان قاتل قراردادی است و در سوی دیگر کسی که در به در به دنبال او است. سازندگان تا توانسته‌اند به اثر باشکوه فرد زینه‌مان ادای دین کرده‌اند و حتی در مواردی دست به بازسازی مو به موی برخی سکانس‌های معروف آن زده‌اند. بازی ادی ردمین در قالب نقش اصلی هم بلافاصله ما را به یاد ادوارد فاکس و رفتار او می‌اندازد. اما نکته‌ی اصلی سریال امروزی شدن آن است. در فیلم فرد زینه‌مان داستان بیشتر در فرانسه، گاهی در انگلستان و گاهی هم در ایتالیا جریان دارد و سال وقوع حوادث هم ۱۹۶۲ میلادی است. اما در سریال قصه در کل اروپا می‌گذرد و همین امروز اتفاق می‌افتد. هماورد قاتل قصه هم یک مامور خبره‌ی بریتانیایی است که سراسر قاره اروپا را برای به دام انداختن طعمه‌ای سرسخت زیر و زبر می‌کند. جدال این دو و بازی موش و گربه‌ای که راه می‌اندازند هم در برگیرنده‌ی قصه‌ای درجه یک است و هم خیلی زود ما را با شرایط پیرامونی دنیای امروز روبه رو می‌کند. نکته این که هیجان این اثر درجه یک لحظه‌ای افت نمی‌کند و این فوران هیجان با آن پایان‌بندی بی‌نقص به اوج می‌رسد. نکته پایانی این که «روز شغال» یک مینی سریال ده قسمتی است و تمام شده است.

شناسنامه سریال «روز شغال» (The Day Of The Jackal)

سازنده: رونان بنت
بازیگران: ادی ردمین، لاشانا لینچ و ارسولا کوربرو
محصول: 2024، انگلستان
امتیاز سایت IMDb به سریال: 8.۲ از ۱۰
امتیاز سریال در سایت راتن تومیتوز: 85٪
وضعیت سریال: 10 قسمت، تمام شده

خلاصه داستان: یک قاتل قراردادی بسیار حرفه‌ای از سوی تشکیلاتی استخدام می‌شود تا شخص پر نفوذی را ترور کند. نیروهای امنیتی بریتانیا از این موضوع باخبر می‌شوند اما نه می‌دانند قاتل کیست؟ نه می‌دانند چه کسی را قرار است هدف قرار دهد و نه می‌دانند اکنون در حال انجام چه کاری است؟ آن‌ها فقط اطلاع دارند که به زودی تروری در جایی از اروپا انجام خواهد شد. ماموری زبده مسئولیت پیگیری پرونده را بر عهده می‌گیرد و تعقیب و گریز بین این دو آغاز می‌شود اما …

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

۲ دیدگاه
  1. محمد

    با عرض پوزش از شما ، سفارشی؟! جدی میگی ؟! فکر کنم شما نبایدبیش از ۱۰ سال سن داشته باشید …

  2. ناشناس

    سلام
    هرگز فیلم ساحره رو نبینید.
    اگر می‌خواهید فیلمی ببینید داستان و اهداف اون هم براتون کمی مهم باشه. فیلمی هست که من نمیدونستم و با همین معرفی ها رفتم نگاه کردم و جو بسیار غمزده و اسفباری داره. در این فیلم قدرت شیطان بزرگ نمایی میشه تا جایی که دختر خانواده در آخر و پس از مردن تمام خانواده اش توسط شیطان که در قامت یک بز هستش ، برای رسیدم به رستگاری ، شیطان رو قبول میکنه. درواقع این فیلم میخواد بگه قدرت شیطان بالا هست و جلودار اون کسی نمیشه، که باطل محض هست. خواهش میکنم هر فیلمی رو نبینید و زمان با ارزشتون رو صرف این فیلم های سفارشی نکنید.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X