۱۰ فیلم شبیه «جنگ داخلی» که باید تماشا کنید
جنگ شاید ترسناک و مرگبار باشد اما خبرنگاران و عکاسان جنگی همواره حاضر بودهاند تا جان خود را به خطر بیندازند تا ضمن ثبت تصاویر ماندگار، جهان را از سیاهیهای جنگ، و رویدادهای سیاه دیگری مانند نسلکشیها، بیماریهای واگیردار کشنده، بلاهای طبیعی و… آگاه کنند. فیلم «جنگ داخلی» (Civil War) ساختهی الکس گارلند، جدیدترین اثری است که عکاسان و روزنامهنگاران را در دوران جنگ به تصویر میکشد اما در دهههای اخیر، تعدادی فیلم درخشان دیگر هم شبیه به آن ساخته شدهاند که ارزش تماشا دارند.
«جنگ داخلی» دنیایی خیالی را ترسیم میکند که در آن، کشور آمریکا با خودش در جنگ است و به دو جبهه تقسیم شده است. کالیفرنیا و تگزاس متحد شدهاند و به عنوان جبههی غربی، علیه ایالات متحده قیام کردهاند، و رئیس جمهور امریکا هم دستور حملهی موشکی به آنها را صادر کرده تا ایالاتهای دیگر هم به نشانهی اعتراض وارد ماجرا شوند. در این میان، عکاس سرشناس، لی اسمیت (کریستین دانست) و خبرنگار رویترز، جوئل (واگنر مورا) میخواهند خودشان را به واشینگتن برسانند و بعد از یک سال سکوت، اولین مصاحبه با رئیسجمهور را انجام دهند.
این مصاحبه میتواند برای کشور سرنوشتساز باشد اما رسیدن به واشینگتن به مثابه خودکشی است و هیچ تضمینی هم وجود ندارد که آنها بتوانند به رئیس جمهور نزدیک شوند. با این حال، اسمیت و جوئل حاضرند همهی خطرها را به جان بخرند تا ابعاد پنهان این جنگِ ترسناک را به مردم نشان دهند. اگر از «جنگ داخلی» رضایت داشتید و به دنبال آثاری با مضمونی نزدیک به آن هستید یا برعکس، فکر میکنید ناامیدکننده است و میخواهید اثر بهتری را تماشا کنید، ۱۰ فیلم برگزیدهی این مقاله، از زوایای مختلف به آن شبیه هستند.
۱۰- میناماتا (Minamata)
- سال اکران: ۲۰۲۰
- کارگردان: اندرو لویتاس
- بازیگران: جانی دپ، هیرویوکی سانادا، جون کونیمورا، ریو کاسه، تادانابو آسانو، بیل نای
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۸ از ۱۰۰
«میناماتا» تاثیرگذاری و اهمیت عکاسی را از دریچهی لنزِ یوجین اسمیت به نمایش میگذارد؛ عکاس جنگی سرشناسی که در جریان جنگ جهانی دوم تصاویر حیرتانگیزی به ثبت رساند؛ فیلم البته یک برههی خاص از زندگی او را بررسی میکند، جایی که به ژاپن رفته و میخواهد از یک فاجعهی زیستمحیطی عکاسی کند. جانی دپ نقش این عکاس خبری مشهور را بازی میکند که در سال ۱۹۷۱، از سوی مجلهی لایف مأمور شده تا به ژاپن برود و اثرات مخرب مسمومیت با جیوه را که گریبانگیر ساکنان شهر میناماتا شده است، ثبت کند.
فیلم به خاطر پایبندیاش به اتفاقات واقعی، به اثری ملودرام تبدیل شده است اما تصویری پرجزئیات از یوجین اسمیت و رابطهی پرفرازونشیب وی با ژاپن ارائه میدهد. این عکاس جنگی، رویدادهای جنگ جهانی دوم را در ژاپن را ثبت کرد، و چند سال بعد، دوباره به این کشور بازگشت تا جنایات پساجنگی ژاپن را هم به تصویر بکشد. «میناماتا»، شبیه فیلم «جنگ داخلی»، سعی میکند تا تلاشهای عکاسان جنگی را در کانون توجه قرار دهد و از اهمیت عکسهایی که به ثبت رساندهاند صحبت کند.
۹- جانوران بدون کشور (Beasts of No Nation)
- سال اکران: ۲۰۱۵
- کارگردان: کری فوکوناگا
- بازیگران: ادریس البا، آبراهام اتا، آما ابیبریس، گریس نورتی، دیوید دانتو، کوبینا آمیسا سم
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«جانوران بدون کشور» -که با نام « دد خویان بی مرز و بوم» هم شناخته میشود- ساختهی نتفلیکس، تصویری بیرحمانه از تلفات انسانی جنگ و تاثیرات مخرب آن بر روان کودکسربازان را به نمایش میگذارد. فیلم داستان آگو (آبراهام آتا)، پسربچهای در آفریقای غربی را روایت میکند که تحت فرماندهی یک جنگسالار بیرحم (ادریس البا) رفتهرفته به یک کودکسرباز چریک تبدیل میشود. این درام جنگی تراژیک، بر اساس رمانی از اوزودینما ایویالا ساخته شده و انتقادی کوبنده است به استفاده از کودکسربازان که متاسفانه همچنان در آفریقا و برخی از کشورهای آسیایی رایج است.
کری فوکوناگا اینجا سعی میکند تا واقعگرایانهترین تصویر ممکن از گوشههای تاریک آفریقا را عرضه کند و مخاطبان بیتردید تحتتاثیر فضا و صحنههای خونین آن قرار خواهند گرفت. و با تشکر از فیلمبرداری استادانهی فوکوناگا، سقوط آگو، از بین رفتن معصومیت او و تبدیل شدنش به یک نیروی جنگی، به شکل بصری و به بهترین شکل به نمایش گذاشته میشود. چیزی که «جانوران بدون کشور» را از نمونههای مشابه متمایز کرده این است که از جنگ برای روایت داستانی آزاردهنده دربارهی بلوغ استفاده میکند؛ این رویکرد از جهاتی شبیه فیلم «جنگ داخلی» هم هست، زیرا آنجا هم یک شخصیت جوان داریم که جنگ باعث میشود به مسیر متفاوتی برود و معصومیت خود را کنار بگذارد.
۸- رودخانه ویند (Wind River)
- سال اکران: ۲۰۱۷
- کارگردان: تیلور شریدان
- بازیگران: جرمی رنر، الیزابت اولسن، جان برنثال، کلسی چو، اریک لانگه، ایان بوهن، ماتیو دل نگرو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
«رودخانه ویند» به نویسندگی و کارگردانی تیلور شریدان، از همان صحنهی آغازین تا زمانی که تیتراژ پایانی از راه برسد، شما را میخکوب میکند. در دل زمستان بیرحم و طبیعت وحشیِ مناطق کوهستانی ایالت وایومینگ، جسد یک زن جوان در محوطهی رودخانهی ویند پیدا میشود. کوری لمبرت (جرمی رنر)، افسر حیات وحش محلی و ردیاب ماهر، به جین بنر (الیزابت اولسن)، مامور افبیآی، در تحقیقات کمک میکند تا به جواب سوالهای خود برسند.
از چند صحنهی تیراندازی اضطرابآور تا سکوت آزاردهندهی طبیعت وحشی، «رودخانه ویند» از آن فیلمهای تریلر-جنایی درجهیک است که تا مدتها به آن فکر خواهید کرد. اجرای درخشان بازیگران در کنار یک روایت تکاندهنده، فیلم را در کنار «جنگ داخلی» قرار میدهد زیرا شبیه به آن، شخصیتها در تلاشند تا دربارهی یک رویداد واقعی مستندسازی کنند و واقعیت را به مردم بگویند.
۷- آگراندیسمان (Blowup)
- سال اکران: ۱۹۶۶
- کارگردان: میکلآنجلو آنتونیونی
- بازیگران: دیوید همینگز، ونسا ردگریو، پیتر بولز، پگی مافیت، دانیل لونا، تسای چین، وروشکا فون لندورف
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
یک فیلم جنایی درخشان که شما را به لندن دههی ۶۰ میلادی میبرد. با اینکه طرفداران جدی سینما با «آگراندیسمان» آشنایی کاملی دارند اما در مقایسه با آثار جریان اصلی، مهجور به حساب میآید و بسیاری از مخاطبان عام، این فیلم روانشناختی میکلآنجلو آنتونیونی را تماشا نکردهاند. «آگراندیسمان» که جایزه نخل طلای جشنواره کن را هم به خانه برد و در فهرست بهترین فیلمهای تاریخ مجلهی سایت اند ساوند هم قرار گرفته، داستان توماس (دیوید همینگز)، یک عکاس مُد را دنبال میکند که پس از عکاسی در پارک، فکر میکند ممکن است شواهدی از یک قتل را ثبت کرده باشد.
اما چرا «آگراندیسمان» به فیلم «جنگ داخلی» شبیه است؟ هر دو فیلم بر قدرت عکسها و نسخهای که از حقیقت به ثبت میرساند، تکیه کردهاند. و هر دو، یک تجربهی سینمایی هیجانانگیز هستند که از مخاطب میپرسند: به نظر شما چه چیزی اتفاق افتاده است؟ این فیلمها شاید ژانر یکسانی نداشته باشند اما دربارهی پیدا کردن معنا از طریق عکسها هستند و هر دو فیلمساز با مهارت فنی بالایی که دارند، استادی خود را در این زمینه به نمایش میگذارند.
۶- اسپاتلایت (Spotlight)
- سال اکران: ۲۰۱۵
- کارگردان: توماس مککارتی
- بازیگران: مارک رافلو، مایکل کیتون، ریچل مکآدامز، لیو شرایبر، جان اسلتری، استنلی توچی، لن کرییو
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۷ از ۱۰۰
«اسپاتلایت» اگرچه جایزه اسکار بهترین فیلم را بهدست آورد اما این روزها کمتر کسی از آن صحبت میکند و تقریبا به دست فراموشی سپرده شده؛ با این حال، از آن آثاری است که پیامهای تفکربرانگیزی مخابره میکند و البته فیلم خوشساختی هم هست. داستان دربارهی تلاشهای بیوقفهی چند روزنامهنگار برای فاش کردن فساد سیستمیک کلیسای کاتولیک و تعارض آنها به کودکان است. متاسفانه توماس مککارتی (فیلمساز) هم شبیه به الکس گارلند تا حدودی محافظهکارانه عمل میکند (در نقد فیلم «جنگ داخلی» به آن اشاره کردیم) اما حتی نزدیک شدن به موضوعی که همه از صحبت کردن دربارهی آن طفره میروند فینفسه جای تحسین دارد. روزنامهنگاران در تحقیقات خود با این واقعیت تلخ مواجه میشوند که نهادهای قدرتمندی که ادعای حفظ ارزشهای اخلاقی را دارند، خودشان در انجام اعمال نفرتانگیز شریک بودهاند.
«اسپاتلایت» اما تنها بر سازوکارهای روزنامهنگاری -و اهمیت آن- تمرکز نمیکند، بلکه به تاثیرات مهم افشاگریهای بزرگ نیز میپردازد. فیلم تصویری تاثیرگذار از قربانیان ارائه میدهد و بر شجاعت آنها در علنی کردنِ این تجربیات سیاه و آسیبهای عمیق عاطفی که پشت سر گذاشتهاند تاکید میکند. از این نظر، فیلم فراتر از شخصیتهای روزنامهنگار میرود و دربارهی مسئولیتِ گستردهی جامعه برای حمایت از بازماندگان است. «اسپاتلایت» را میتوانیم نسخهی مدرن «همه مردان رئیسجمهور» (۱۹۷۶) بدانیم، از این جهت که یک قصهی واقعی را برمیدارد و از زاویه دید روزنامهنگاران آن را بررسی میکند؛ البته توماس مککارتی چاشنی تریلر و دلهره را هم به قصه اضافه کرده است.
۵- سیکاریو (Sicario)
- سال اکران: ۲۰۱۵
- کارگردان: دنی ویلنو
- بازیگران: امیلی بلانت، بنیسیو دل تورو، جاش برولین، ویکتور گاربر، رائول تروهییو، ماکسیمیلیانو هرناندز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
«سیکاریو»، اولین تجربهی فیلمنامهنویسی تیلور شریدان بود که با تشکر از قدرت فیلمسازی دنی ویلنوو، به یکی از بهترین فیلمهای اکشن دو دههی اخیر تبدیل شد؛ فیلم سعی میکند تا مخاطبان را با ابعاد تاریک مبارزه با فساد -اینجا جنگ علیه مواد مخدر- آشنا کند. امیلی بلانت نقش کیت مِیسر، مأمور افبیآی را بازی میکند که به یک گروه ویژه میپیوندد تا در یک عملیات غیرقانونی علیه کارتلهای مکزیک شرکت کند. این گروه که از سازوکارهای رایج -و قانونی- پیروی نمیکند و حتی حاضر است برای رسیدن به اهدافش، آدمهایی را هم قربانی کند، توسط مت گریور (جاش برولین) رهبری میشود و یک آدمکش مرموز به نام آلخاندرو (بنسیو دلتورو) هم آنها را همراهی میکند.
به جای به تصویر کشیدن فساد ناشی از جنگ اجتماعی و ارائهی پرترهای کلیشهای از قاچاق مواد مخدر و سازمانهای خلافکاری، این فیلم نامزد اسکار، بر پایهی ذهنیتِ «پیروزی با هر روشی» استوار است و برداشت آن از آدمهای خوب داستان، با نمونههای مشابه فاصلهی معناداری دارد. در حقیقت شاید در پایان از خودتان بپرسید که اصلا آیا در این جهان آدم خوبی هم وجود دارد؟ یا کلیتر، اصلا تعریفمان از آدم خوب چیست؟ «سیکاریو» تعدادی از نفسگیرترین سکانسهای اکشن سالهای اخیر را دارد و یک دنباله هم برای آن ساخته شده که اگر چه در حدواندازهی نسخهی اصلی نیست اما ارزش تماشا دارد.
۴- هتل رواندا (Hotel Rwanda)
- سال اکران: ۲۰۰۴
- کارگردان: تری جرج
- بازیگران: دان چیدل، سوفی اوکوندو، واکین فینیکس، نیک نولتی، روبرتو چیتران
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«هتل رواندا» داستان نسلکشی غمانگیز جمهوری رواندا در سال ۱۹۹۴ را روایت میکند و تماشاگران را درست در قلب کشوری جنگزده -که ۱۰۰ روز وحشتناک را پشتسر گذاشت- قرار میدهد. پس از اینکه هواپیمای جووینال هابیاریمانا، رئیس جمهور وقت رواندا مورد حمله قرار گرفت و او جان خود را از دست داد، قبیله هوتو، قبیله توتسی را عامل این اتفاق دانست و یک جنگ داخلی باورنکردنی میان این دو قوم شکل گرفت که در جریان آن، حدود ۸۰۰ هزار نفر از توتسیها به قتل رسیدند و بیش از ۲۵۰ هزار زن مورد تعارض قرار گرفتند. «هتل رواندا» این حوادث را از زاویه دید مدیر یک هتل روایت میکند که هتل خود را در اختیار پناهندگان قرار میدهد تا از آنها محافظت کند.
با اینکه رویدادهای واقعی دراماتیزه شدهاند اما در واقعیت، پاول روسساباگینا (مدیر هتل) موفق شد تا جان بیش از ۱۲۰۰ را نجات دهد. شبیه فیلم «جنگ داخلی»، «هتل رواندا» هم در لحظات کلیدی، شما را با تصاویری بیپرده از خشونت مبهوت میکند. ساختهی تری جرج مخاطبان را مجبور میکند تا دستاوردهای ایدئولوژیهای سیاسی را ببینند و بیگمان به نمایش گذاشتن تاریکترین لحظات تاریخ کشور رواندا آسان نبود اما سازندگان این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دادهاند. «هتل رواندا» نامزد سه جایزه اسکار هم شد و به فروش قابلقبولی در گیشه رسید.
۳- شهر خدا (City of God)
- سال اکران: ۲۰۰۲
- کارگردان: فرناندو میرلس، کاتیا لوند
- بازیگران: الکساندر رودریگوئز، آلیس براگا، لئوناردو فرمینو، سئو ژاهژی
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
«شهر خدا» یکی از بهترین فیلمهای دهه ۲۰۰۰ است اما به شکلی ساخته شده که تماشاگران را پریشان کند و آزار دهد. این داستان تلخ -اما بهیادماندنی- که در فقیرنشینترین محلههای ریو دو ژانیرو فیلمبرداری شده، دربارهی دو مرد جوان در دهه ۷۰ میلادی است که مسیرهای متفاوتی را در زندگی انتخاب میکنند اما در نهایت در دل خشونت محله به هم میرسند. راکت (الکساندر رودریگوئز)، شخصیت اصلی فیلم، رویای تبدیل شدن به یک عکاس حرفهای را در سر دارد، اما زندگیاش با زاغهنشینی پیوند خورده است و گویی نمیتواند از آن رهایی پیدا کند؛ بنابراین دوربین او درست در میانهی مواد مخدر، خشونت و افرادی که مسبب همه اینها هستند، قرار میگیرد.
برداشت عینی و بیرحمانهی سازندگان از فقر و جوانی در پایین شهر، فراتر از مرزهای زبانی میرود و تماشاگران سراسر جهان را به غرق شدن در جهانی سیاه -که بههیچوجه دروغین نیست- دعوت میکند. «شهر خدا» از این جهت شبیه فیلم «جنگ داخلی» است که سوالات اخلاقی مهمی مطرح میکند، سوالهایی که در انتها، مخاطبان قادر به پاسخگویی به آنها نیستند. «شهر خدا» سینمای برزیل را هم بر سر زبانها انداخت و از آن فیلمهایی است که به راحتی از حافظهی شما پاک نمیشود.
۲- میدانهای کشتار (The Killing Fields)
- سال اکران: ۱۹۸۴
- کارگردان: رولند جافه
- بازیگران: سام واترستون، جان مالکوویچ، هاینگ اس. انگور، جولیان سندز، کریگ تی. نلسن، اسپالدینگ گری
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۳ از ۱۰۰
«میدانهای کشتار» یکی از مهمترین فیلمهای دهه ۸۰ میلادی است که داستانی واقعی را روایت میکند و دربارهی مواجهه مستقیمِ خبرنگاری و جنگ شهروندی است. سم واترستون نقش سیدنی شانبرگ را برعهده دارد، خبرنگار نیویورک تایمز که برای پوشش جنگ داخلی کامبوج به این کشور سفر میکند و در کنارش، اَل (جان مالکوویچ)، عکاس خبری را هم دارد. این دو با کمک یک مترجم و روزنامهنگار محلی به نام دیث پرن (هاینگ اس. انگور)، پیش از خروج نیروهای نظامی آمریکا، خشونتهای فزایندهای که در جریان است را ثبت و ضبط میکنند؛ با این حال، دیث پرن تصمیم میگیرد در کامبوج بماند و به ثبتِ تصاویر بیرحمیهای در حال وقوع ادامه دهد.
این فیلم که نامزد هفت جایزهی اسکار شد و سه جایزه را نیز از آن خود کرد، بر اساس ایدهی «سال صفر» ساخته شده است که از مغز متفکر پل پوت، سیاستمدار کامبوجی زاده شد. پل پوت که یک کمونیست بود، باور داشت که برای شکلگیری یک فرهنگ جدید، فرهنگ و سنتهای پیشین جامعه باید کاملا نابود شود و در حقیقت همهچیز از صفر آغاز شود (سال صفر). پوت سال ۱۹۷۵ علیه پادشاه وقت کامبوج کودتا کرد و حدود یک چهارم جمعیت کشور را به قتل رساند و در «میدانهای کشتار» دفن کرد. این فیلم هم شبیه «جنگ داخلی»، داستانی شوکهکننده دربارهی تقابل انسانیت و جنگ است اما خوشبختانه از اغراقهای رایج در روایتهای جنگیِ اقتباسی هالیوودی پرهیز میکند.
۱- ۲۰ روز در ماریوپل (۲۰ Days in Mariupol)
- سال اکران: ۲۰۲۳
- کارگردان: مستیسلاو چرنوف
- بازیگران: –
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
- امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
در حالی که «جنگ داخلی» فیلمی داستانی دربارهی ارتباطِ میان روزنامهنگاری و جنگ است، «۲۰ روز در ماریوپل » روایتی مستند از حملهی روسیه به اوکراین ارائه میدهد. این مستند برندهی جایزهی اسکار، سفر گروهی از خبرنگاران اوکراینی را که در جریان تهاجم در ماریوپل گرفتار شدهاند، و تلاشهای شجاعانهی آنها برای ثبتِ ویرانیهای شهر -و زندگی انسانهای بیگناه گرفتارشده در آن- را به تصویر میکشد.
حتی اگر از طرفداران آثار مستند نیستید، تماشای «۲۰ روز در ماریوپل» شاید ضروری باشد زیرا سایهای از حقیقت نیست بلکه خود حقیقت است و عواقب دردناک جنگ را به وضوح به نمایش میگذارد. «جنگ داخلی» شاید اثر بحثبرانگیز و بدبینانهای به نظر برسد، اما فیلم مستندِ مستیسلاو چرنوف، واقعی، آزاردهنده، تکاندهنده و حتی یک شاهکار سینمایی است که نباید از بحث و گفتگو دربارهی آن چشمپوشی کرد.
منبع: collider