۲۰ فیلم که زمان خود شاهکار خوانده شدند اما حالا ناپسند شمرده میشوند
در این برهه از زمان هزاران فیلم متنوع وجود دارد که مخاطبان با انواع و اقسام سلیقهها میتوانند از تماشای آنها لذت ببرند. برخی از این فیلمها به دلیل داستانهای بدیع خود، بازیهای باورنکردنی بازیگران و مضامین دلپذیر، در تاریخ سینما و ذهن بینندگان ماندگار شدند. از سوی دیگر فیلمهایی وجود دارند که اگرچه در زمان اکران اولیه همه را به تحسین واداشتند، اما به دلایل مختلف امروز ناپسند شمرده میشوند. در فهرست پیش رو به معرفی ۲۰ فیلم شاهکار سینما که امروزه محبوبیت گذشته را ندارند خواهیم پرداخت.
۱. صبحانه در تیفانی (Breakfast at Tiffany’s)
- سال تولید: ۱۹۶۱
- کارگردان: بلیک ادواردز
- بازیگران: آدری هپبورن، جورج پیپارد، پاتریشیا نیل، بادی ابسن، مارتین بالسام
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
آدری هپبورن هیچوقت نمیتواند اجرای بدی ارائه بدهد و «صبحانه در تیفانی» به خوبی در این باره گواه میدهد. هالی گولایتلی بهیادماندنیترین نقش هپبورن تا به امروز است، شخیصتی که به ظاهر بیخیال زندگی میکند، لباسهای برند جیوانشی میپوشد، به خودش میرسد و با مردان مسنتر قرار میگذارد تا سبک زندگی اجتماعی خود را حفظ کند. اما در حقیقت زندگی هالی پر از خلأ و هراس است، هراس از ندانستن چرایی زندگیاش، از نداشتن هیچ هدف به خصوصی و تعلق نداشتن به هیچ کس و هیچ کجا. همین خصلتهای هالی باعث میشود توجه همسایه جدید طبقه بالایی، پل وارجاک، را جلب کند.
با وجود اینکه هالی و پل در طول رابطه عاشقانه خود پستیها و بلندیهای بسیاری را پشت سر میگذارند، اما مشکلسازترین جنبه فیلم «صبحانه در تیفاتی» هیچ ارتباطی به رابطه آنها ندارد. جنبهای از فیلم که باعث شده امروز دیگر محبوب نباشد، به مسأله نژادپرستی مرتبط است. در فیلم شخصیتی داریم به نام آقای یونیوشی با بازی میکی رونی، که به واسطه گریم و لهجه اغراقشده او و به طور کلی شخصیتی که در فیلم تجسم یافته، باعث میشود فیلم «صبحانه در تیفانی» امروزه یک فیلم توهینآمیز تلقی شود.
۲. بر باد رفته (Gone with the Wind)
- سال تولید: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: کلارک گیبل، ویویون لی، لسلی هاوارد، اولیویا دی هاویلند
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۰ از ۱۰۰
بدون شک یکی از پیچیدهترین و ناسالمترین روابطی که تا به حال در سینما به تصویر کشیده را میتوان در فیلم «بر باد رفته» مشاهده کرد؛ فیلمی که درسهایی درباره روابط عاشقانه به مخاطب میآموزد که به طرز باورنکردنیای ناقص و اشتباهاند. اسکارلت با تمام مردان زندگیاش، از جمله رت، بدرفتاری و حتی تحقیرشان میکند. از سوی دیگر رت نیز به نوبه خود از نظر جسمی و عاطفی اسکارلت را تحقیر میکند و او را دست کم میگیرد.
کل رابطه رت و اسکارلت حول محور تلافی کردن تحقیرهای دیگری با یک تحقیر بزرگتر میچرخد. پس از آن صحنه ناپسند آزار جنسی بین هر دو شخصیت را داریم که نابخشودنی است. درنهایت رت میبایست خیلی زودتر رابطهاش با اسکارلت را تمام میکرد، اتفاقی که در پایان فیلم افتاد.
۳. بانوی زیبای من (My Fair Lady)
- سال تولید: ۱۹۶۴
- کارگردان: جرج کیوکر
- بازیگران: آدری هپبورن، رکس هریسون، استنلی هالووی، جرمی برت، گلادیس کوپر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۵ از ۱۰۰
«بانوی زیبای من» یکی دیگر از فیلمهای این فهرست است که آدری هپبورن در آن به ایفای نقش پرداخته. در این فیلم آدری هپبورن و رکس هریسون تئاتر موزیکال آلن جی لرنر را در پرده بزرگ سینما زنده میکنند. داستان درباره یک پروفسور آواشناسی به نام هنری هیگینز است که تصمیم میگیرد به یک دختر گلفروش به نام الیزا دولیتل که لهجه کاکنی غلیظی دارد، یاد بدهد چگونه انگلیسی را درست و اصولی صحبت کند. هدف پروفسور هیگینز از این کار، پذیرفته شدن الیزا به عنوان یک بانوی دوشس در قشر ثروتمند جامعه است.
ممکن است تصور کنید جنبه مشکلساز فیلم، استفاده پروفسور هیگینز از الیزا به عنوان موش آزمایشگاهی است، اما اینطور نیست. او مدام الیزا را تحقیر میکند، از توهین به الیزا و تهدید کردن گرفته تا رفتاری که نشان میدهد از دید او، برتری خاصی نسبت به الیزا دارد. همه اینها تنها به خاطر شیوه خاصی است که الیزا صحبت میکند. با وجود اینکه در بلندمدت آموزشهای پروفسور باعث میشود کیفیت زندگی الیزا بهبود پیدا کند، اما این حقیقت که الیزا با تمام توهینها و تحقیرها باز هم نزد پروفسور هیگینز برمیگردد، بسیار مضحک است.
۴. اتوبوسی به نام هوس (A Streetcar Named Desire)
- سال تولید: ۱۹۵۱
- کارگردان: الیا کازان
- بازیگران: ویویون لی، مارلون براندو، کیم هانتر، کارل مالدن، رودی باند، نیک دنیس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۷ از ۱۰۰
تا به امروز داستان «اتوبوسی به نام هوس» که در حقیقت متعلق به تنسی ویلیامز است چند اقتباس سینمایی داشته که فیلم الیا کازان یکی از آنها به شمار میرود. اقتباسی که پس از پنجاه سال دیگر فیلم خوب و پسندیدهای به حساب نمیآید. با وجود اینکه مارلون براندو و ویوین لی استعداد خالص خود را در فیلم به نمایش گذاشتهاند، اما «اتوبوسی به نام هوس» را امروزه به سختی میتوان تحمل کرد.
این امر دلیل واضحی دارد، دو شخصیت اصلی فیلم شخصیتهای شنیعی هستند. بلانچ از آن شخصیتهاست که بیدلیل دروغ میگویند، آدمها را مانند یک نردبان میبینند و از آنها برای مقاصد خود سوءاستفاده میکنند و البته در طول فیلم کاشف به عمل میآید که بلانچ بار اضافهای به زندگی پیچیده استلا اضافه میکند. از آن سو استنلی یک زنستیز سوءاستفادهگر است که در پایان فیلم به یک منحرف جنسی تبدیل میشود. مخاطب امروزی نمیتواند با هیچ یک از شخصیتهای فیلم «اتوبوسی به نام هوس» ارتباط برقرار کند و با آنها همذاتپنداری کند، چه برسد به اینکه از آنها خوشش بیاید و تشویق یا تحسینشان کند.
۵. فارست گامپ (Forrest Gump)
- سال تولید: ۱۹۹۴
- کارگردان: رابرت زمکیس
- بازیگران: تام هنکس، رابین رایت، گری سینایس، سالی فیلد، سونی شرویر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۱ از ۱۰۰
قطع به یقین تام هنکس در «فارست گامپ» هرچه استعداد و مهارت بازیگری داشت خرج نقشی که در فیلم داشت کرد و لایق دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد بود. چیزی که باعث میشود این فیلم امروزه پسندیده نباشد، نحوه به تصویر کشیده شدن زنان است. تقریباً تمام شخصیتهای زن فیلم «فارست گامپ» به بدترین نحو ممکن قربانی شرایط شدهاند.
خانم گامپ مجبور میشود خود را بیش از اندازه جذاب کند تا فارست در مدرسه جایگاه بهتری داشته باشد. جنی در تمام طول فیلم مورد آزار و اذیت و سوءاستفاده قرار میگیرد و صرفاً به دلیل اینکه از تمام این دشواریها جان سالم به در برده سرزنش میشود، سپس در پایان فیلم به طرز اندوهباری میمیرد. زمانی «فارست گامپ» یک فیلم اودیسهوار بود که باعث میشد مخاطب احساس خوبی نسبت به زندگی پیدا کند، اما امروز نمونهای از نمایش ضعیف و ناپسند شخصیتهای زن در سینما است.
۶. روانی (Psycho)
- سال تولید: ۱۹۶۰
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: آنتونی پرکینز، جنت لی، جان گوین، ورا مایلز، لورن تاتل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
فیلم «روانی» به کارگردانی آلفرد هیچکاک که با تعلیقهای بسیار و حس اضطراب همراه است، تا به امروز یکی از بهترین فیلمهای ژانر وحشت به شمار میآید. این فیلم با توجه به نحوهای که با شخصیت ماریون کرین رفتار میکند، از کد هِیز (یا کد تولید تصاویر متحرک (انگلیسی: Motion Picture Production Code ) مجموعهای از قوانین اخلاقی در سینمای آمریکا بوده که از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۸ اجرا میشده است. این قوانین اولین بار توسط ویل اچ. هیز رئیس انجمن سینمای آمریکا در سال ۱۹۳۰ تهیه و تنظیم و در سال ۱۹۳۴ به شدت اجرا شده است – ویکیپدیا) سرپیچی کرد و جلوتر از زمان خود ظاهر شد.
با این وجود فیلم «روانی» شخصیت ماریون را صرفاً به خاطر داشتن تمایلات جنسی، به علت اشتباه کردن و به طور کلی انسان بودن تحقیر و در ادامه او را با مرگ مجازات میکند. این موضوع درباره شخصیت نورمن بیتس نیز صدق میکند، کسی که به خاطر شخصیت ذاتی خود و وضعیتی که دارد، مورد سرزنش قرار میگیرد.
۷. شانزده شمع (Sixteen Candles)
- سال تولید: ۱۹۸۴
- کارگردان: جان هیوز
- بازیگران: مالی رینگوالد، پالی دولی، جاستین هنری، آنتونی مایکل هال، بیلی برد، جان کیوسک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
این فیلم جان هیوز نه تنها مناسب مخاطب جوانتر نیست، بلکه مناسب هیچ گروهی از مخاطبان نیست. «شانزده شمع» حاوی صحنههای تجاوز جنسی و زنستیزی است. قهرمان داستان، سامانتا، تقریباً به دست همه شخصیتهای مذکر فیلم تحقیر میشود. آنچه سامانتا به آن احتیاج داشت یک شروع تازه به دور از چنین افراد ناسالمی بود که زندگیاش را احاطه کرده بودند، نه اینکه بین جیک و تد یکی را برای رابطه عاطفی انتخاب کند.
فیلم «شانزده شمع» یک داستان هشداردهنده درباره روابط ناسالم و آزاردهنده و به طور کلی افرادی است که حد و حدود خود را نمیدانند و حاضرند به هر قیمتی با فرد مدنظر خود وارد رابطه شوند. حتی اجرای کاریزماتیک مالی رینگوالد هم نمیتواند باعث شود «شانزده شمع» امروزه یک فیلم قابل تماشا و خوب محسوب بشود.
۸. دختران سفیدپوست (White Chicks)
- سال تولید: ۲۰۰۴
- کارگردان: کینن آیوری وینز
- بازیگران: شون وینس، مارلون وینس، باسی فیلیپ، جنیفر کارپنتر، تری کروس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۵ از ۱۰۰
زمانی که فیلم «دختران سفیدپوست» منتشر شد موفق شد مردم را بخنداند، اما این فیلم به هیچ وجه نتوانست از آزمون زمان سربلند بیرون بیاید، این حقیقت که کمتر کسی اسم آن را شنیده نیز همین گواهی را میدهد. مارلون و شون وینس نابغههای کمدی به شمار میآیند، اجرای آنها در زمان انتشار فیلم باعث شد مردم آنقدر بخندند تا اشکشان دربیاید، اما مخاطب امروزی شخصیتپردازیهای آنها را توهین آمیز میداند، چرا که از بدترین کلیشهها درباره نژادها استفاده کردهاند.
با این وجود همه بازیگران فیلم «دختران سفیدپوست» بازیهای بیعیب و نقصی ارائه میدهند، به ویژه جنیفر کارپتنر در نقش لیزا، شخصیتی بدون اعتماد به نفس که ثابت کرد هر بار در فیلم حاضر میشود، میتواند توجه همه را جلب کند.
۹. جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz)
- سال تولید: ۱۹۳۹
- کارگردان: ویکتور فلمینگ
- بازیگران: جودی گارلند، فرانک مورگان، ری بولگر، برت لار، جک هالی، کلارا بلندیک، چارلی بکر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
خود فیلم «جادوگر شهر اُز» هیچ جنبه مشکلسازی ندارد. در واقع فیلم درسهای مهمی درباره صداقت، هویت شخصی و دوستی به مخاطب میدهد. دلیل حضور داشتن فیلم در این فهرست به اتفاقاتی که در پشت صحنه افتاده ارتباط دارد، اتفاقاتی که باعث شده در طول سالها «جادوگر شهر اُز» کمتر و کمتر پسندیده باشد.
از جراحاتی که حین فیلمبرداری متوجه بازیگران شد و به طور کلی بیتوجهی به ایمنی آنها گرفته تا جزئیات طاقتفرسای سوءاستفاده عوامل و تهیهکنندگان فیلم از جودی گارلند. «جادوگر شهر اُز» یادآور تمام بدرفتاریها و سوءاستفادههای هالیوود است که پشت زرق و برق فیلمها پنهان شده.
۱۰. دام والدین (The Parent Trap)
- سال تولید: ۱۹۹۸
- کارگردان: نانسی مایرز
- بازیگران: لیندزی لوهان، دنیس کواید، ناتاشا ریچاردسون، الین هندریکس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
«دام والدین» فیلمی بود که نام لیندزی لوهان را سر زبانها انداخت و او را به موفقیت بزرگی رساند؛ فیلمی که در زمان انتشار، در اواخر دهه ۹۰ میلادی، یکی از فیلمهای کلاسیک دیزنی بود که در سراسر جهان محبوب شد. در «تله والدین» لوهان نقش آنی و هالی را بازی میکند و به هر یک از شخصیتها جزئیات و ظرافتهایی میافزاید که باعث میشود مخاطب تعجب کند که آیا واقعاً یک بازیگر نقش هر دو را بازی کرده یا خیر. جدا از بازیهای قوی فیلم، «دام والدین» به خاطر شخصیتهای بزرگسال خود، آن فیلم کودکانهای نبود که در دهه ۹۰ سعی داشت به نمایش بگذارد.
از نظر داستانی و فنی مردیث بلیک شخصیت شرور فیلم است، اما در حقیقت والدین دوقلوها، یعنی نیک و لیز، شخصیتهای شرور « دام والدین» به شمار میآیند. اینکه یک زوج به خاطر اختلافات شدید و حل نشدنی از هم طلاق بگیرند یک چیز پذیرفتنی و عادی است، اما اینکه پس از جدا شدن از هم هر یک یکی از دوقلوها را بردارند و به فرزندان خود درباره خواهر دوقلو و والد دیگرشان دروغ بگویند، نه پذیرفتنی است و نه عادی. نیک و لیز هر دو شخصیتهای خودمحور و خودشیفتهای بودند که در جهت ارضای احساسات خود زندگی و سلامت روان فرزندانشان را نابود کردند.
۱۱. چک سفید (Blank Check)
- سال تولید: ۱۹۹۴
- کارگردان: رابرت وینرایت
- بازیگران: برایان بنسال، کارن دافی، میگوئل فرر، جیمز ربهورن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹ از ۱۰۰
اگر قرار بود فهرست را رتبهبندی کنیم فیلم «چک سفید» در صدر فهرست قرار میگرفت. برای شروع باید به این اشاره کرد که «چک سفید» درباره یک کلاهبرداری بزرگ است که طراح آن کسی نیست جز پریستون واترز، یک پسربچه ۱۱ ساله. از آنجایی که پرستون فقط یک بچه است و دارد از دزدان بزرگتری دزدی میکند، ایرادی به او وارد نیست. اما مشکل فیلم دقیقاً در کودک بودن پرستون خلاصه میشود. اگر والدین او را، که سهلانگارترین پدر و مادر سینما هستند، نادیده بگیریم، رابطه پرستون با مأمور مخفی FBI شی استنلی بسیار نامناسب است.
شی با تلاشهای پرستون برای جلب توجه او در جهت پیدا کردن مجرمان واقعی همراه میشود، اما وقتی داستان فیلم جلو میرود و همهچیز به سرانجام خود میرسد، شی به پرستون میگوید امیدوار است وقتی او به سن قانونی رسید، آنها بتوانند یک قرار واقعی با هم بگذارند. پایانی که برای یک فیلم کودکانه دیزنی اصلاً جالب به نظر نمیرسد.
۱۲. تنها در خانه (Home Alone)
- سال تولید: ۱۹۹۰
- کارگردان: کریس کلمبوس
- بازیگران: مکالی کالکین، جو پشی، دنیل استرن، جان هرد، کاترین اوهارا، رابرتز بلوسوم، بیلی برد
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۶ از ۱۰۰
بیشتر ما خاطرات خوبی از مجموعه فیلمهای «تنها در خانه» داریم، اما باید این فیلم را در فهرست قرار میدادیم. مشکل اصلی این فیلم مشکلدار بودن همه شخصیتهای آن است. به نظر میرسد والدین کوین مککالیستر به اندازه خواهرها و برادرهایش مشتاق تحقیر کردن تنبیه او در کوچکترین فرصتها هستند. هری و مارو، دو دزد آزارگر فیلم، به خاطر کینهای که از کوین و حقههای او به دل گرفتهاند میخواهند او را شکنجه کنند و البته خود کوین. کوین هم دستکمی از دیگران ندارد. وقتی کوین متوجه میشود هری و مارو قصد دارند از خانهاش دزدی کنند، با اسباببازیها، لوازم خانه و هر چیز دیگری که در دسترس قرار دارد، تلههایی درست میکند تا آنها را متوقف کرده و تا آنجا که امکانش وجود دارد به آنها آسیب جسمی وارد کند.
کاری که کوین میکند صرفاً شیطنت کودکانه نیست، هر کدام از تلههایی که کوین در خانه ایجاد کرده به راحتی میتواند هری و مارو را بکشد، و اگر فیلم «تنها در خانه» در واقعیت به وقوع پیوسته بود، به احتمال زیاد حداقل یکی از دزدهای داستان به وسیله همین تلهها کشته میشد. کوین قهرمان و شخصیت اصلی فیلم است و با این حال از دیدن درد و رنج هری و مارو نه تنها خوشحال میشود، که از این موضوع لذت هم میبرد.
۱۳. لئون: حرفهای (Léon: The Professional)
- سال تولید: ۱۹۹۴
- کارگردان: لوک بسون
- بازیگران: ژان رنو، ناتالی پورتمن، گری اولدمن، دنی آیلو، جرج مارتین
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
قبل از آنکه به نقصهای فیلم «لئون حرفهای» بپردازیم، بهتر است درباره نقاط قوت فیلم صحبت کنیم. داستان فیلم یک داستان طاقتفرسا که خانوادههای ناکارآمد، زندگی مجرمانه و دلبستگی وسواسی را به تصویر میکشد. اجرای ژان رنو، ناتالی پورتمن و گری اولدمن در نقشهای خود به عنوان بازیگران اصلی فیلم، به یاد ماندنی است، اجراهایی که میتوانند تا آخر عمر باعث افتخار آنها بشود.
و اما نقص بزرگ فیلم «لئون حرفهای». به طور کلی رابطه لئون و ماتیلدا اشتباه است. نگاه لئون به ماتیلدا، مانند نگاه یک استاد به شاگرد خود است. اما ماتیلدا خیلی زود ثابت میکند چنین نگاهی به لئون ندارد و او را به شکل یک استاد یا حتی پدر نمیبیند. بنابراین این رابطه از هر نظر کاملاً نامناسب است و «لئون حرفهای» را به فیلمی تبدیل میکند که هضم آن برای مخاطب امروزی دشوار است.
۱۴. بیسرنخ (Clueless)
- سال تولید: ۱۹۹۵
- کارگردان: ایمی هکرلینگ
- بازیگران: آلیسیا سیلورستون، نیکول بیلدربک، بریتانی مورفی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۱ از ۱۰۰
«بیسرنخ» یکی از محبوبترین فیلمهای دهه ۹۰ به شمار میآید، فیلمی که همچنان میتواند مخاطبان را بخنداند. با این وجود برخی از عناصر فیلم با گذر زمان طنز خود را از دست دادهاند و به جای خندهدار بودن، به سمت خجالتآور بودن سوق پیدا کردهاند. شِر شخصیت اصلی فیلم است، یک دختر مادیگرای کلاسیک. شِر شخصیت اصلی نامطلوبی نیست، به خصوص که در طول فیلم رشد شخصیتی قابل توجهی پیدا میکند و یاد میگیرد افراد را با شخصیتی که دارند بسنجد، نه با تیپ و قیافه و میزان محبوبیت. رشد شِر هم جنبههای مثبت دارد و هم جنبههای منفی.
شِر موفق میشود در طول فیلم از قرار گرفتن در موقعیتهای بسیار دشوار با همکلاسیهای خود اجتناب کند؛ چه دوستانش و چه کسانی که ممکن بود از آنها خوشش بیاید. اما برخلاف اجتناب کردن از آن موقعیتها، شِر ناگهان رابطهای غیرمنتظره با پسری به نام جاش که خانوادهاش او را به فرزندخواندگی گرفتهاند برقرار میکند. از آن رابطهها که در ابتدا طرفین از هم متنفرند، اما به تدریج به هم وابسته میشوند. درنهایت فیلم «بیسرنخ» جایی به پایان میرسد که شِر و جاش تصمیم میگیرند رابطه عاشقانه خود را آغاز کنند. طبیعتاً چنین رابطهای از سوی مخاطب امروزی تأیید نخواهد شد.
۱۵. گریس (Grease)
- سال تولید: ۱۹۷۸
- کارگردان: رندال کلایسر
- بازیگران: جان تراولتا، الیویا نیوتن جان، جف کانووی، استوکارد چنینگ، دیدی کان، آلیس گوستلی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۷ از ۱۰۰
فیلم «گریس» به علت رقصهای زیبا، کیفیت تولید (فیلمبرداری، نورپردازی و…) و شخصیتهایی مانند ریزو که با توجه به دیدگاهی که درباره جامعه داشت، از زمان خود جلوتر بود، یک فیلم کلاسیک به یاد ماندنی و بدون تاریخ انقضا است. همهچیز فیلم خوب است، جز دو شخصیت اصلی آن: دنی و سندی. به نظر میرسد دنی و سندی عاشق یکدیگر شده باشند، اما طوری که در حلقه دوستان خود درباره یکدیگر صحبت میکنند بسیار متفاوت است. سندی میان دوستان خود از دنی تمجید میکند و او را نیمه گمشدهای که عاشقش شده توصیف میکند. اما دنی درعوض به دوستانش میگوید رابطهاش با سندی صرفاً محدود به تابستان است و قرار نیست به یک رابطه جدی و معنادار تبدیل شود.
ادامه فیلم این نابرابری را رفع و رجوع نمیکند. در ابتدا شاهد این هستیم که دنی جلوی دوستان خود سندی را رد میکند، سپس سعی میکند یک بار دیگر دل او را به دست بیاورد و پس از آن شاهد این هستیم که در طول یک قرار، دنی پای خود را از گلیمش دراز میکند. درست زمانی که به نظر میرسد دنی درس خود را آموخته و قرار است به خاطر سندی تغییراتی در رفتار خود ایجاد کند، کاشف به عمل میآید که این سندی است که به خاطر دنی ظاهر و شخصیت خودش را تغییر میدهد تا با دنی مطابقت داشته باشد. بعد از صحنه رقص معروف و به یاد ماندنی فیلم او از دنی میخواهد تا به شریک عاطفی ایدهآل او تبدیل شود، اما در حقیقت تنها کسی که در این رابطه تغییر میکند سندی است. همین امر از رابطه آنها یک رابطه یکطرفه و ناسالم میسازد.
۱۶. هرگز بوسیده نشده (Never Been Kissed)
- سال تولید: ۱۹۹۹
- کارگردان: راجا گاسنل
- بازیگران: درو بریمور، دیوید آرکت، میشل وارتان، لیلی سوبیسکی، جرملی جردن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۵۴ از ۱۰۰
از ابتدا تا انتهای فیلم «هرگز بوسیده نشده» پر از مشکل است و هیچ یک از عناصر فیلم هم آنقدری تحسینبرانگیز نیست که در مقام ناجی فیلم ظاهر شود؛ نه داستان شگفتانگیزی دارد و نه شخصیتهای دوستداشتنی و به یاد ماندنی. جوزی یک خبرنگار است که برای نوشتن یک گزارش بینقص که به ترفیع گرفتن او ختم میشود، در نقش یک دانشآموز دبیرستانی، به دبیرستان پیشین خود برمیگردد. از همان ابتدا کاری که جوزی میکند برخلاف اخلاقیات است. جوزی، یک بزرگسال، خود را جای یک نوجوان جا میزند، به همه دانشآموزان مدرسه دروغ میگوید و به برادر بزرگترش هم اجازه میدهد همین کار را تکرار کند.
اما مسأله دروغگویی و نقش بازی کردن مشکل اصلی فیلم نیست. سم یکی از معلمهای جوزی در مدرسه است که به او علاقهمند میشود. از منظر جوزی داشتن چنین احساساتی هیچ ایرادی ندارد، چون از حقیقت با خبر است، اما سم نمیداند جوزی درواقع بزرگسال محسوب میشود و با این حال نسبت به او احساسات عاطفی پیدا میکند. جالب آنجاست که پس از آنکه سم حقیقت را میفهمد، از جوزی دلخور میشود. درمجموع این رابطه با تظاهر، عدم صداقت و بیاخلاقی شروع میشود و حتی ادامه پیدا میکند. درنهایت فیلم «هرگز بوسیده نشده» با اولین بوسه سم و جوزی، که اولین بوسه جوزی در زندگیاش به شمار میآید، با بیسلیقگی به پایان میرسد.
۱۷. زن زیبا (Pretty Woman)
- سال تولید: ۱۹۹۰
- کارگردان: گری مارشال
- بازیگران: ریچارد گییر، جولیا رابرتس، آندریا پارکر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۴ از ۱۰۰
همه میخواستند شخصیت ویوین وارد در فیلم «زن زیبا» پایان خوشی داشته باشد، چرا که از هر نظر او لایق و شایسته بود. اما ای کاش این پایان خوش با ادوارد لیوز رقم نمیخورد. خود ادوارد شخصیت متضادی دارد، او تمام تلاشش را میکند تا کار درست را انجام بدهد، اما اغلب باعث میشود ویوین در موقعیتهایی قرار بگیرد که از شخصیت او انتقاد شود، تحقیرش کنند و از پذیرفته نشدن رنج بکشد.
هر رویداد خصمانهای که ویوین در طول فیلم تجربه میکند ارتباط مستقیمی با ادوارد دارد. علیرغم اینکه ادوارد یک مدیر ثروتمند است و ویوین برای بقا تلاش میکند، اما ادوارد مشکلات بسیار بیشتر و بزرگتری نسبت به او دارد. همین امر باعث میشود رابطه آنها فاجعه باشد.
۱۸. تولد یک ملت (The Birth of a Nation)
- سال تولید: ۱۹۱۵
- کارگردان: دی. دبلیو. گریفیث
- بازیگران: لیلین گیش، می مارش، میریام کوپر، هنری بی. والتهال، رالف لویس، ماریآلدن، والاس رید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
مقالهها و نقدهای مفصلی درباره مشکلات و نقصهای «تولد یک ملت» نوشته شده، اما اجازه بدهید خیلی ساده و مختصر به اصلیترین مشکل این فیلم اشاره کنیم: فیلم از ابتدا تا انتها نژادپرستانه است. از شخصیتپردازیهای فیلم گرفته تا نحوه به تصویر کشیدن شخصیتهای شرور و پایان فیلم، «تولد یک ملت» یک رسوایی سینمایی است که به سختی میتوان تماشای آن را تحمل کرد، یا به عبارت دیگر، اصلاً کسی نباید به تماشای آن بشیند. از قضا «تولد یک ملت» مطرحترین فیلم کارگردان، دی. دبلیو. گریفیث است.
۱۹. آخرین تانگو در پاریس (Last Tango in Paris)
- سال تولید: ۱۹۷۲
- کارگردان: برناردو برتولوچی
- بازیگران: مارلون براندو، ژانپیر لئو، ماریا اشنایدر، کاترین آلگره، جووانا گالتی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
فیلم «آخرین تانگو در پاریس» از همان موقع که اکران شد تا به امروز فیلم بحثبرانگیزی بوده است. داستان فیلم روایت رابطه دو غریبه را به تصویر میکشد که از به اشتراک گذاشتن هر گونه اطلاعات شخصی خودداری میکنند. جنبه مشکلساز فیلم به شخصیتی که مارلون براندو نقشش را بازی میکند، پائول، و حتی خود او مربوط میشود. در نقطهای از فیلم پائول به شخصیت ژان که نقشش را ماریا اشنایدر بازی میکند و دیگر نمیخواهد رابطه را ادامه بدهد، حملهور میشود. حمله پائول باعث میشود ژان با شلیک گلوله از خود دفاع کند. فیلم «آخرین تانگو در پاریس» به خاطر نمایش صریح این مسائل جنجال زیادی درست کرد، اما فیلمهای سینمایی برای به تصویر کشیدن برخی حقایق زندگی، صحنههای گوناگونی را به تصویر میکشند که شاید خوشایند همه نباشند. این به خودی خود هیچ اشکالی ندارد. مشکل آنجایی به وجود میآید که در پشت صحنه فیلم از یک رسوایی بزرگ پردهبرداری میشود.
طبق گفتههای اشنایدر در سالهای اخیر، او از صحنه مذکور تا روز فیلمبرداری خبردار نشده، پس از آن هم نظرش درباره این صحنه برای سازندگان فیلم بیاهمیت بوده و به عبارت دیگر، مجبور شده به خواسته آنها تن بدهد. از سوی دیگر، طبق گفتهها مارلون براندو از روزها قبل درباره فیلمبرداری این صحنه با کارگردان فیلم، برناردو برتولوچی، صحبت کرده بود و خبر داشت که اشنایدر هیچ اطلاعی از این موضوع ندارد. بنابراین صحنه مذکور که صریحترین صحنه فیلم «آخرین تانگو در پاریس» محسوب میشود، ارزش زیباییشناختی و سینمایی خود را به خاطر مجبور کردن اشنایدر از دست میدهد. به علاوه اینکه کار مارلون براندو به دور از شخصیت یک بازیگر حرفهای مانند او بوده و پس از این نوع نگاه طرفداران به او تغییر خواهد کرد.
۲۰. در واقع عشق (Love Actually)
- سال تولید: ۲۰۰۳
- کارگردان: ریچارد کرتیس
- بازیگران: هیو گرانت، لیان نیسون، کالین فرث، لورا لینی، اما تامپسون، آلن ریکمن، کیرا نایتلی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۴ از ۱۰۰
کسانی که عادت دارند فیلمها را در سینما ببیند از «در واقع عشق» به عنوان یک فیلم کلاسیک کریسمسی یاد میکنند، اما این موضوع برای کسانی که در آینده فیلم را دیدهاند صدق نمیکند، چرا که «در واقع عشق» از آزمون زمان سربلند بیرون نیامد. علت این امر به تصویر کشیده شدن برخی روابط و البته برخورد فیلم با یک شخصیت به نام ناتالی است. مشکلسازترین رابطه در «در واقع عشق» مربوط به ژولیت، پیتر و مارک میشود. ژولیت و پیتر تازه ازدواج کردهاند و مارک هم بهترین دوست پیتر است که به نظر میرسد دل خوشی از ژولیت نداشته باشد. اما در حقیقت مارک عاشق ژولیت شده و برای اینکه کسی به احساساتش پی نبرد، تظاهر میکند از او خوشش نمیآید و حتی با او بدرفتاری میکند. در ادامه داستان مارک درست جلوی خانه پیتر و ژولیت، احساس واقعی خود را به ژولیت میگوید. ژولیت نیز با بوسیدن او، پاسخش را میدهد و مشکل فیلم نیز دقیقاً همین است. هیچ چیز رمانتیکی درباره خیانت کردن وجود ندارد، و نباید هم وجود داشته باشد.
جنبه مشکلساز «در واقع عشق» که به ناتالی مربوط میشود، درباره اظهار نظرهای تحقیرآمیزی است که اغلب ظاهر او را هدف میگیرند. این روند در فیلم ادامه دارد تا اینکه دیوید از ناتالی دفاع میکند. اینکه ناتالی به عنوان یک شخصیت مستقل نمیتوانست از خود دفاع کند و مشکلش را حل کند، پیام مضری به مخاطبان فیلم منتقل میکند. نویسندگان فیلم میتوانستند راه بهتری برای آغاز رابطه عاشقانه دیوید و ناتالی پیدا کنند.
منبع: MOVIEWEB
فارست گامپ و لئون هیچوقت ناپسند نیستند و نخواهند بود
تنها در خانه و لئون رو قبول ندارم
این یکی از بدترین مقاله هاست
یک.این نظر نویسندست که امروزه طرفدار ندارند و نباید حکم صادر کنه و شما باید در دیباچه ذکر می کردید
دو.نود درصد اشکالاتی که گرفته اصلا سینمایی نیست و حتی ضد اخلاقی هم نیست بلکه با هشدارها . زیباییش هشدار می ده
مث اتوبوسی بنام هوس
روانی هم که هنوز پرطرفداره
تنها موردهای غیر اخلاقی مربوط به
آخرین تانگو و جادوگر از هست
که بنظرم دومی از نظر زیبایی ماندگاره
سوم. یه دروغ یزرگه این مقاله
خیلی از فیلمای نامبرده شده همین الان هم شاهکارن