۱۰ فیلم که نیمه تاریک دنیای سینما را نشان میدهند
فیلمسازان عاشق روایت داستانهایی درباره فرایند فیلمسازی و نمایش سختیها و لحظات خوب و بد آن هستند. چه بحث نشان دادن مشاهیر تکرارنشدنی عصر طلایی هالیوود باشد، چه سرک کشیدن به پشت پرده استودیوها و نشان دادن قدم به قدم ساخته شدن یک فیلم، چنین فیلمهایی نامههای عاشقانه سازندگانشان به سینما در نظر گرفته میشوند و اصلاً هم تعدادشان کم نیست. اما تعداد فیلمهایی که به نیمه تاریک ستارهبودن و هنرهای سینمایی میپردازند و سراغ عناصری از سینما میروند که به ندرت در نظر گرفته میشوند، واقعاً کم است.
بازیگرهایی که مشکل مالی یا روحی دارند و حاضرند برای گرفتن هر نقشی، هر کاری بکنند. بازیگرهای کودک و نوجوانی که حاضرند به خاطر سود مالی از تراماهایشان مایه بگذارند و فیلمسازهایی که آنقدر درگیری وسواسگونهای با اثرشان پیدا میکنند و دنبال بینقص کردن کارشان هستند که خودشان را در پروسه ساختن فیلم گم میکنند و از یاد میبرند. اینها همه حقایق تلخ صنعت فیلمسازی هستند که به ندرت به نمایش درمیآیند. در ادامه ۱۰ فیلمی که این حقایق را به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیدهاند را به شما معرفی میکنیم.
۱. چشمان پرستاره (Starry Eyes)
- سال تولید: ۲۰۱۴
- کارگردان: دنیس ویدمیر کوین کولش
- بازیگران: آلکس اسو، آماندا فولر، پت هیلی، شین کافی، مارک سنتر، ماریا اولسن، ناتالی هوک، نوآ سیگان و…
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۴ از ۱۰۰
سارا (با بازی الکاسندرا اسو) اشتیاق بازیگر شدن دارد و در لس آنجلس زندگی میکند. سارا یا مشغول تست بازیگری دادن برای نقشهای مختلف فیلمها است، یا به شغل پیشخدمتی مشغول است. پس از مدتها فقط و فقط رد شدن در تستهای بازیگری و پیش نرفتن حرفهی محبوب سارا، او بالأخره توجه آدم بانفوذی را جلب میکند که میتواند او را مشهور کند. متأسفانه شهرت، مثل خیلی چیزهای دیگر (یا شاید هرچیزی) رایگان به دست نمیآید.
«چشمان پر ستاره» کاوشی تاریک و فراطبیعی از لطف کردنهای مشروط در سینما است (وقتی کسی به شما کمک میکند و توقع دارد درعوض شما هم کاری که میگوید را برای جبران کمکش، انجام بدهید)، نیمه کمتر شناخته شده که بسیاری از افراد جوان در صنعت سینما با آن روبهرو میشوند. «چشمان پر ستاره» با وحشت تن و فرقهگرایی، داستانی را روایت میکند که به طور آشکاری یادمان میاندازد موفقیت و رسیدن به عرش به ندرت رخ میدهد، و همیشه هزینه گزافی دارد.
۲. دستیار (The Assistant)
- سال تولید: ۲۰۱۹
- کارگردان: کیتی گرین
- بازیگران: جولیا گارنر، جان اورسینی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
«دستیار» یک روز کاری جین (با بازی جولیا گارنر) را به تصویر میکشد تا نشانمان بدهد کار کردن به عنوان دستیار یک مدیر ارشد تولید فیلم، یکی از آن مشهورها، چگونه است. کار جین آنقدرها پیچیده به نظر نمیرسد. در طول روز کارهای معمول اداری را انجام میدهد، همین. در ظاهر، «دستیار» فیلم صاف و سادهای است، اما در باطن «دستیار» پر از مفهوم، کنایه و آزارندگی است.
«دستیار» به کارگردانی کیتی گرین، یک فیلم پساجنبش #منهم است که در جزئیات زندگی یک دستیار در صنعت سینما عمیق میشود و نیمه تاریک آزار و اذیتهای کلامی و جنسی و خشونتهای ریز اما تأثیرگذاری را نشانمان میدهد که محل کار و زندگی را برای این افراد به جایی ملالآور، ناخوشایند و پرخطر تبدیل میکند.
۳. جیغ ۳ (Scream 3)
- سال تولید: ۲۰۰۰
- کارگردان: وس کراون
- بازیگران: دوید ارکت، نو کمبل، کورتنی کاکس، پاتریک دمپسی، جنی مککارتی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۱ از ۱۰۰
«جیغ ۳» داستان ساخته شدن فیلمی به نام «چاقوزنی ۳» را روایت میکند. جدیدترین فیلمی که براساس زندگی واقعی سیدنی پرسکات (با بازی نیو کمپل) و قتلهای بدنام وودزبورو ساخته شده است. در حالی که سیدنی در تلاش است از این وقایع شوم بگذرد و به ادامه زندگیاش برسد، در حوالی تولید «چاقوزنی ۳» سلسله قتلهایی مشابه قتلهای قبلی رخ میدهد. سیدنی به خودش میآید و میبیند دوباره در بطن قائلهی قاتلِ شبحچهره گرفتار شده است.
فرنچایز «جیغ» همیشه مجذوب نگرشهای فرهنگی نسبت به فیلمسازی، قتل و محل تلاقی این دو بوده است. این موضوع به ویژه درباره این قسمت از فرنچایز صدق میکند. در قسمت سوم از فرنچایز «جیغ»، فیلم «چاقوزنی» در داستان ابزاری است تا با استفاده از آن فرهنگی را نقد کند که به طور مداوم دارد از قتلها و قربانیانشان محتوا تولید میکند (مثلاً امروزه هزاران پادکست درباره چنین موضوعاتی وجود دارد). «جیغ» به ویژه این موضوع را مطرح میکند که اخلاقیات چه جایگاهی دارد در تبدیل تراژدیهای واقعی از قتل و جنایت، به فیلمهای ترسناک پاپکورنی؛ کجای چنین کاری اخلاقی است؟ سازندگان قسمت سوم «جیغ» احتمالاً فکر میکردهاند این موضوع برای زمانه خودشان، موضوع مهمی است که باید بهش پرداخته شود و با جو فعلی همخوانی دارد. به احتمال زیاد فکرش را هم نمیکردند که پس از گذشت دو دهه، این موضوع همچنان در فرهنگ جهانی وجود داشته باشد و مدام از طرق مختلف، قربانیان جنایتها و قتلها و داستانهایشان به شیوههای مختلف تبدیل به محتوای زرد یا به اصطلاح پاپکورنی میشوند.
۴. یک برش از مردگان (One Cut of the Dead)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: شینیچیرو اوئدا
- بازیگران: تاکایوکی هاماتسو، یوزوکی آکییاما، هارومی شوهاما و…
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
گروهی از بازیگران و عوامل ساخت فیلمِ آماتور، تصمیم میگیرند در انبار متروکهای واقع در ژاپن، با بودجه کم یک فیلم در ژانر زامبی بسازند. همهچیز کاملاً عادی و خوب پیش میرود، تا اینکه در میانهی ساخت فیلم، زامبیها واقعاً هجوم میآورند و فاجعه آغاز میشود.
«یک برش از مردگان» یک فیلم با بودجه کم است که داستان ساختن یک فیلم با بودجه کم را روایت میکند. محدودیتهایی که بودجهی کم برای «یک برش از مردگان» ایجاد کرده، نتوانسته مانع خلاقیت و انرژی زیادی که در سرتاسر فیلم شینیچیرو اوئدا به وضوح دیده میشود، بشود. اگرچه «یک برش از مردگان» به وضوح عاشق فیلمسازی مستقل است، اما به هیچ وجه فیلمسازی مستقل را آسان جلوه نمیکند. ابایی هم ندارد که در نیمه تاریک سینما مستقل کاوش کند و آن را به تصویر بکشد.
۵. انفجار (Blow Out)
- سال تولید: ۱۹۸۱
- کارگردان: برایان دی پالما
- بازیگران: جان تراولتا، نانی آلن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
جک تری (با بازی جان تراولتا) صدابردار فیلم است. جک دارد روی یک فیلم اسلشر با بودجه کم کار میکند، برای همین قرار است شب را در پارک بگذراند تا صداهای طبیعت را برای فیلم ضبط کند. در همین حین جک شاهد تصادفی میشود که جان یک سیاستمدار را میگیرد. بعداً وقتی جک دارد صداهای ضبط شده را بررسی میکند، میبیند صدابرداری او از پارک ثابت میکند تصادف ماشینها درواقع عمدی بوده و این نه یک تصادف، بلکه آدمکشی و ترور است. همین کافی است زندگی جک را پر از خطر و توطئه کند.
برایان دی پالما در فیلم کلاسیکش، «انفجار»، وسواس برای رسیدن به حقیقت را با وسواس کمالگرایانه در هنر مقایسه میکند. در ظاهر «انفجار» یک داستان توطئهمحور سیاسی است، اما در اصل این فیلم کلاسیک دهه هشتاد نیمه تاریک سینما را نشان میدهد و همزمان این سؤال را از مخاطبش میپرسد که یک فرد تا کجا حاضر است برای رسیدن به کمال پیش برود و تا چه اندازه حاضر است از درد و رنج دیگران برای خلق اثر هنری خود تغذیه کند.
۶. سانسور (Censor)
- سال تولید: ۲۰۲۱
- کارگردان: پرانو بیلی باند
- بازیگران: نیام آلگار، نیکولاس برنز
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
فیلم «سانسور» در دهه هشتاد میلادی و در حالی روایت میشود که اوج هراس از ویدیوهای خشونتآمیز در انگلستان است. «سانسور» داستان اینید (با بازی نیام آلگار) را دنبال میکند که یک سانسورچی محافظهکار و کمرو است و برای هیئت تصنیف فیلم بریتانیا کار میکند. اینید روزهای کاری خود را صرف تماشای محتوای ویدیوهای خشونتآمیز میکند، محتوایی که شامل خشونتآمیزترین صحنههای ممکن میشود. در همین حین، حین تماشای یکی از همین ویدیوها، اینید رفته رفته به این باور میرسد که بازیگر یکی از فیلمهای ترسناکی که با بودجه کم ساخته شدهاند، در حقیقت خواهر گمشدهاش است.
فیلم «سانسور» به جایگاه پر اهمیت و اغلب نادیده گرفته شدهی یکی از چرخدندههای ماشین سینما پرداخته است؛ بخشی از صنعت فیلم که مسئول ارزیابی و رتبهبندی فیلمهای در دست اکران است. پرانو بیلی باند، کارگردان «سانسور» از فیلم استفاده میکند تا از هراس اخلاقگرایانه مردم نسبت به خشونت و موضوعات ممنوعه در رسانهها حرف بزند و این مطالب را بکاود. باور پابرجا و پوچی میان عامه مردم وجود داشته و دارد که با اصرار میگوید خشونت در داستانهای خیالی به بروز خشونت در دنیای واقعی ختم میشود. فیلم «سانسور» این باور را به چالش کشیده است. این فیلم همچنین دوره جالبی را در تاریخ به تصویر میکشد، دورهای که به نظر میرسد مرتب در تاریخ تکرار میشود. دورهای که یک اقلیت سیاهاندیش تمام زورش را میزند هنر و آزادی تفکر را جرمانگاری کند.
۷. هنرمند فاجعه (The Disaster Artist)
- سال تولید: ۲۰۱۷
- کارگردان: جیمز فرانکو
- بازیگران: جیمز فرانکو، دیو فرانکو، سث روگان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
فیلم «هنرمند فاجعه» یک داستان واقعی را روایت میکند، داستان ساخته شدن فیلم «اتاق» (ُThe Room)؛ فیلمی که از نظر عده زیادی بدترین فیلمی است که تا به حال ساخته شده. «اتاق» از کتابی با همین نام نوشتهی گرگ سیستو اقتباس شده است. سیستوی نویسنده خودش در اقتباس سینمایی کتابش نقشآفرینی کرد و در کنار بازیگری رمزآلود همچون تامی ویسو قرار گرفت. در «هنرمند فاجعه» دیو فرانکو نقش سیستو را بازی میکند و جیمز فرانکو نقش ویسو.
«هنرمند فاجعه» به دو موضوع میپردازد؛ اول پستیها و بلندیهای فیلمسازی را بررسی میکند و بعد سراغ شمشیر دولبهی شهرت میرود. فیلم «هنرمند فاجعه» به طرز الهامبخشی به ما نشان میدهد که فیلم ساختن بیش از هر چیزی به اراده آدم وابسته است و با قدرت اراده، میشود از هر چالش و مانعی گذشت و فیلم ساخت. اما «هنرمند فاجعه» همانقدر که برخی لحظات الهامبخش است، بعضی جاهای دیگر زیر پایتان را خالی میکند و شما را از شهرت میترساند. مثلاً نشانمان میدهد که پس از طی کردن همهی این مراحل و بالأخره اتمام ساخت فیلم، واکنش تماشاگران به نتیجهی زحمت و کارهای دشوار شما، ممکن است کاملاً شرورانه باشد. ممکن است خودتان و زحماتتان را به سخره بگیرند و برایشان به یک شوخی بزرگ تبدیل شوید.
۸. جواب منفی (Nope)
- سال تولید: ۲۰۲۲
- کارگردان: جوردن پیل
- بازیگران: دنیل کالویا، کیکه پالمر، استیون ین، براندون پریا، مایکل وینکات، رن اشمیت، کیث دیوید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۳ از ۱۰۰
دو خواهر و برادر به نامهای اوجِی (با بازی دنیل کالویا) و امرالد (با بازی کیکه پالمر) مزرعه اسب خانوادهشان را اداره میکنند. این مزرعه اسب، اسبهایی آموزش دیده و به خصوصی دارد که ویژهی فیلمهای سینمایی و فیلمبرداریهای تلوزیونی است. در همسایگی مزرعه اسب یک شهربازی با حال و هوای فیلمهای وسترن و غرب وحشی وجود دارد. صاحب شهربازی کسی نیست جز ستارهی کودک سابق، ژوپ پارک (با بازی استیون ین) که از شهرت سابق خود برای بهرهبردن هرچه بیشتر از شهربازیاش استفاده میکند. اما وقتی چیزی عجیب و غریب در نزدیکی مزرعه روستایی کالیفرنیا پدیدار میشود، همهچیز و همهکس را زیر سایه خود میبرد.
«جواب منفی» ایدهها و مضامین بیشماری را همزمان با هم ترکیب میکند که البته بسیاری از این ایدهها و مضمونها به هنر فیلمسازی مربوط میشوند. نویسنده و کارگردان «جواب منفی» جوردن پیل از طریق ژوپ به ما نشان میدهد شهرت چه ماهیت استثمارگرانهای دارد و چطور چنین آدمهایی از درد و رنجشان به عنوان منبع درآمد استفاده میکنند. کارگردان «جواب منفی» از طریق اوجِی و امرالد عیبپوشی کردن از تاریخ سینما را منعکس میکند و به این میاندیشد که به تصویر کشیدن چیزی که هرگز به تصویر کشیده نشده، چگونه است.
۹. چرا تو جهنم بازی نمیکنی؟ (Why Don’t You Play in Hell)
- سال تولید: ۲۰۱۳
- کارگردان: سایون سونو
- بازیگران: جون کونیمورا، فومی نیکایدو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۰ از ۱۰۰
گروهی از فیلمسازان آماتور میخواهند به هر قیمتی که شده فیلم بسازند و اصلاً هم برایشان مهم نیست که با کمبود منابع مالی یا کمبود مهارت مواجهاند، آنها به هر حال فیلمشان را خواهند ساخت. درست در همین حین دو جناح رقیب یاکوزا با هم وارد یک جنگ تمام عیار میشوند، جنگی که از یک رقابت چندین و چند ساله و طولانی ریشه میگیرد. حالا این دو خط داستانی چگونه با هم تلاقی میکنند؟ رهبر یاکوزاها فردی است به نام موتو (با بازی جون کونیمورا) که دخترش رویای بازیگری را در سر میپروراند. از آنجایی که موتو میخواهد دخترش را به رویاهایش برساند، همان گروه آماتور فیلمسازی را استخدام میکند تا فیلمی بسازند که دخترش نقش اول آن باشد.
«چرا تو جهنم بازی نمیکنی؟» فیلمی نیست که یک یا دو ژانر داشته باشد. نه، این فیلم همهچیز را با هم دارد. هم طنز است، هم اکشن، هم درام یاکوزایی دارد و هم فیلمسازی را به سخره میگیرد. همهی اینها در کنار هم «چرا تو جهنم بازی نمیکنی؟» را به یک نامه عاشقانه مهیب به هنر فیلمسازی بدل کردهاند؛ هنری که هم شکوه دارد و هم دردسر و بدبختی.
۱۰. اکس (X)
- سال تولید: ۲۰۲۲
- کارگردان: تی وست
- بازیگران: میا گاث، جنا اورتگا، بریتنی اسنو
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
در سال ۱۹۷۹ یک گروه فیلمبرداری وسایلشان را در یک ون جمع میکنند و برای فیلمبرداری به مزرعهای در منطقه روستایی ایالت تگزاس میروند. صاحبان سالخورده مزرعه میپذیرند که مهمانخانهشان را به این گروه جوان اجاره بدهند، بدون اینکه روحشان خبر داشته باشد که این گروه قصد دارد در ملک آنها فیلمبرداری کند و فیلم بسازد.
«اکس» فیلمی است درباره وسواس، میل، پشیمانی و موضوعات ممنوعه. داستان «اکس» در اواخر دهه هفتاد میلادی به وقوع میپیوندد. کارگردان تی وست از صنعت فیلم بزرگسال به عنوان جایگاهی برای استثمار و ساخت فیلمهای ترسناک در آن زمان استفاده میکند. انجام هر دوی این کارها در دهه هفتاد به نوعی ممنوعه و یا به قولی هنجارشکنی بود. و در عین حال، همانطور که در حال حاضر میبینیم، جفتشان در آینده نزدیک به شدت در رسانههای جریان اصلی محوب شدند. این دو موضوع در ادامهی «اکس» در تضاد مابین ماکسین جوان و پرل پیر (که نقش هر دو را میا گاث بازی میکند) نمایان میشود. یکی از آنها میل شدیدی برای جلب توجه و بروز ویژگیهای جنسی خود دارد که به دست هنجارهای فرهنگی آن زمان خفه شده است، در حالی که دیگری در تغییر و تحولات فرهنگی پیشتازی میکند و یکی از کسانی است که آغازکننده جنبش خودابرازی و کاوش هنری به حساب میآید.
منبع: COLLIDER
ترجمه ضعیف بود