۱۰ پیچش داستانی فیلمها که اگر زبان دیگری بلد بودید زودتر از آنها آگاه میشدید
فیلمهای ساخته شده در ایالات متحده نمیتوانند در برابر استفاده از زبانهای خارجی به عنوان راهی آسان برای جذابتر کردن داستان مقاومت کنند. اگرچه فیلمهای غیرانگلیسی هم میتوانند به همان جذابیت شگفتانگیز تولیدات هالیوود دست پیدا کنند، اما این نکته که بیشتر فیلمهای هالیوود به زبان انگلیسی هستند باعث شگفتی نیست. با این حال، وقتی یک زبان دیگر راه خود را به یک فیلم ساخته شده در آمریکا پیدا میکند، فیلمسازان اغلب توجه کافی به این زبانها نمیکنند و گاهی پیچشهای داستانی مهم فیلمها را به زبانی دیگر لو میدهند. پیشبینی بهترین پیچشهای داستانی فیلمها تقریبا ناممکن است، با این حال، برای کسانی که به چندین زبان صحبت میکنند، پیچشهای داستانی فیلم گاهی اوقات میتوانند به طرز شگفتآوری زودتر فاش شوند؛ به لطف برخی دیالوگهای زبان خارجی که فیلمسازان انتظار ندارند بیشتر بینندگان آن را بفهمند. در بسیاری از فیلمهای هالیوودی پیچشهای مهم داستانی خیلی زودتر از این که به زبان انگلیسی فاش شوند، به زبانی دیگر فاش شدهاند و فقط کسانی که به زبان خارجهی مورد استفاده تسلط داشته باشند میتوانند زودتر از سایرین از این پیچش های داستانی آگاهی پیدا کنند.
۱۰. مظنونین همیشگی (The Usual Suspects)
- سال تولید: ۱۹۹۵
- کارگردان: برایان سینگر
- بازیگران: کوین اسپیسی، استیون بالدوین، بنیسیو دلتورو، گابریل بیرن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
پیچش بزرگ این فیلم به زبان ترکی فاش شد. «مظنونین همیشگی» که نوشتهی کریستوفر مککواری است و کارگردانی آن بر عهدهی برایان سینگر بوده، یک فیلم معمایی است. داستان این فیلم در طول یک بازجویی به نمایش گذاشته میشود که در آن یک کلاهبردار با بازپرسها دربارهی آن چه در یک کشتی اتفاق افتاده صحبت میکند. این کلاهبردار یکی از دو مردی است که از یک کشتار در بندر لس آنجلس جان سالم به در بردهاند. وقتی صحبت از بهترین پیچشهای داستانی فیلمهای تمام دوران که به زبان دیگر فاش شدهاند میشود، «مظنونین همیشگی» قطعاً یک مدعی است. در انتهای این فیلم، معلوم میشود که در تمام مدت، راجر وربال کینت بیادعا مسئول کشتار دستهجمعی بوده است. او در واقع همان جنایتکار بدنام ترک، کایسر سوزه است. هویت واقعی کینت ممکن است از ابتدا برای کسانی که با ترکی آشنا هستند، آشکار به نظر برسد. لقب غیرمعمول او، وربال، اشارهای به کلمهی ترکی سوز است به معنای کسی که زیاد صحبت میکند. این نه تنها توصیف دقیقی از داستانهای بلند کینت است، بلکه شباهت آوایی آشکاری به نام واقعی او، کایسر سوزه دارد.
این فیلم که با بودجهی ۶ میلیون دلاری ساخته شد، در نهایت توانست بیش از ۶۷ میلیون دلار بفروشد. این فیلم در دو رشته نامزد دریافت اسکار شد و کوین اسپیسی برای ایفای نقش وربال کنت توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد. علاوه بر این «مظنونین همیشگی» اسکار بهترین فیلم نامهنویسی را هم دریافت کرد. اسپیسی به دنبال نقشآفرینی به یادماندنیاش به عنوان وربال کنت توانست جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از حلقهی منتقدان فیلم بوستن، حلقهی منتقدان فیلم شیکاگو، حلقهی منتقدان فیلم دالاس و حلقهی منتقدان فیلم نیویورک دریافت کند. انجمن نویسندگان فیلم آمریکا، فیلمنامهی «مظنونین همیشگی» را در لیستی که سال ۲۰۱۳ با عنوان ۱۰۱ فیلمنامهی برتر تاریخ منتشر کرد، در جایگاه ۳۵ قرار داد.
۹. مرد آهنی (Iron Man)
- سال تولید: ۲۰۰۸
- کارگردان: جان فاورو
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، ترنس هاوارد، جف بریجز، شان توب
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«مرد آهنی» اولین فیلم در مجموعه فیلمهای دنیای سینمایی مارول است. رابرت داونی جونیور در این فیلم نقش تونی استارک را ایفا میکند که پس از ربوده شدن و کشف این نکته که تروریستها از سلاحهای توسعه یافته توسط صنایع استارک استفاده میکنند، به مرد آهنی تبدیل میشود. در «مرد آهنی» گوئینت پالترو نقش معشوقهی تونی، پپر پاتس، نقش هپی هوگان و جف بریجز نقش شرور فیلم، اوبادیا استین را ایفا میکنند. «مرد آهنی» سال ۲۰۰۸ نه تنها حرفهی رابرت داونی جونیور به عنوان یک بازیگر را احیا کرد، بلکه با معرفی دنیای سینمایی مارول، سینما را برای همیشه تغییر داد. با این حال، داستان اصلی ابرقهرمانی این فیلم هنوز هم مانند هر فیلم دیگر این چنینی پیش میرفت و به همان کلیشههای همتایانش پایبند بود.
در اوایل این فیلم شخصیت شرور اصلی مسئول ربودن تونی استارک توسط سازمان تروریستی ده حلقه برای کسانی که به زبان اردو صحبت میکنند، بسیار زودتر فاش میشود. اگرچه ده حلقه ممکن است یک گروه تروریستی خیالی باشد، زبانی که آنها صحبت میکنند اما بسیار واقعی است. اگرچه هیچ زیرنویسی برای مخاطبان وجود ندارد تا آنها احساس کنند که مانند تونی استارک اسیر شدهاند، اما یکی از تروریستها فاش میکند که در واقع اوبادیا استین آنها را برای ترور تونی استارک استخدام کرده بود. پیچش داستانی «مرد آهنی» یکی از پیچشهای داستانی است که اگر به یک زبان دیگر تسلط داشته باشید میتوانید خیلی زود از آن آگاه شوید. «مرد آهنی» که با بودجهی ۱۴۰ میلیون دلاری ساخته شد، توانست در گیشه ۵۸۵.۸ میلیون دلار بفروشد و تبدیل به هشتمین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۸ شود. این فیلم در دو رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و موسسهی فیلم آمریکا آن را به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال ۲۰۰۸ انتخاب کرد.
۸. مکعب ۲: ابرمکعب (Cube 2: Hypercube)
- سال تولید: ۲۰۰۲
- کارگردان: آنژی سکووا
- بازیگران: کری مچت، گرین وین دیویس، گریس لین کونگ، متیو فرگوسن
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۵.۵ از ۱۰
کسانی که به زبان اسلاوی صحبت میکنند، خیلی زودتر از سایرین میتوانند هویت مخفی شخص مورد هدف را کشف میکنند. در این دنبالهی سینمایی، بسیاری از قربانیان مکعب به دنبال یک هکر بدنام به نام الکساندر تراسک هستند که فقط نام آن را میدانند؛ هیچکس نمیداند او چه شکلی است و تراسک فقط بعد از گذشتن بخشی از نیمهی دوم فیلم خود را فاش میکند. این پیچش داستانی اما یکی از پیچشهای داستانی است که برای کسانی که به یک زبان دیگر صحبت میکنند زودتر از سایرین فاش میشود. در نهایت مشخص میگردد که تراسک همان ساشا است که به طور داوطلبانه وارد مکعب شده بود. کسانی که با فرهنگهای اسلاوی آشنا هستند میدانند که ساشا معمولاً به عنوان شکل کوچک الکساندر یا الکساندرا استفاده میشود و این نکته پیچش شوکآور فرضی را برای مخاطبانی از کشورهای اسلاوی آشکار میکند. این فیلم ادامهای بود برای فیلم موفق «مکعب» (Cube) که سال ۱۹۹۷ ساخته شده بود و توانسته بود جوایز سینمایی متعددی به دست آورد.
۷. ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات خانگی (Ace Ventura: Pet Detective)
- سال تولید: ۱۹۹۴
- کارگردان: تام شادیاک
- بازیگران: جیم کری، کورتنی کاکس، شان یانگ، تونی لوک
- امتیاز راتن تومیتوز: ۴۷ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۳۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
شوخی آلمانی این فیلم شرورش را فاش میکند. جیم کری در «ایس ونچورا: کارآگاه حیوانات خانگی» نقش شخصیت اصلی را بازی میکند. او در این فیلم دربارهی ناپدید شدن دلفینهای میامی تحقیق میکند. کورتنی کاکس، شان یانگ و تون لوک در این کمدی ۱۹۹۴ نقشآفرینی میکنند که همراه با «ماسک» (The Mask) و «احمق و احمقتر» (Dumb and Dumber) جایگاه کری را به عنوان یک ستارهی سینما تثبیت کرد. افشای زودهنگام یکی از پیچشهای داستانی جذاب به یک زبان دیگر در این فیلم نشان میدهد که نه تنها فیلمهای جنایی درام مانند «مظنونین همیشگی» و موفقیتهای بزرگ گیشهای مانند «مرد آهنی» چنین میکنند، بلکه حتی کمدیهای جذابی مانند فیلم «ایس ونچورا» نیز در دام چنین اشتباهاتی میافتند.
در اولین فیلم در این مجموعهی سینمایی، ایس به طور بیپایان توسط ستوان لوئیس آیزنهورن، یک افسر پلیس زن که روشهای عجیب و غریب ایس را پست میداند، مورد آزار قرار میگیرد. در پایان فیلم، کشف شوکآور فاش میگردد و مشخص میشود که آیزنهورن در واقع ربایندهی حیوانات جنایتکار، ری فینکل، است که ظاهر خود را به طور کامل تغییر داده است تا به پلیس نفوذ کند. تغییر جنسیت ارائه شدهی آیزنهورن ممکن است برای هر کسی که به زبان آلمانی مسلط است، آشکار باشد، چرا که آیزنهورن در آلمانی به معنای تکشاخ است و این واژه معمولا برای افراد مذکر به کار میرود. این فیلم که با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری ساخته شده بود، در نهایت توانست در گیشه بیش از ۱۰۷ میلیون دلار بفروشد. یکسال بعد ادامهای با نام «آیس ونچورا: هنگامی که طبیعت فرا میخواند» (Ace Ventura: When Nature Calls) هم برای این فیلم منتشر شد. بعدها یک سریال انیمیشنی تلویزیونی و یک فیلم تلویزیونی هم با اقتباس از این شخصیت ساخته شد.
۶. حرامزادههای لعنتی (Inglourious Basterds)
- سال تولید: ۲۰۰۹
- کارگردان: کوئنتین تارانتینو
- بازیگران: کریستوف والتز، برد پیت، مایکل فاسبندر، الی راث
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
فرانسوی روان هانس او را لو میدهد. صحنهی افتتاحیهی «حرامزادههای لعنتی» یکی از دیوانهترین و عصبیترین شخصیتهای شرور تاریخ سینما را به مخاطبان سینمایی معرفی میکند؛ یک افسر نازی به نام هانس لاندا که وظیفهی پیدا کردن خانوادههای یهودی مخفی شده در سراسر اروپا را دارد. سرهنگ هانس لاندا مردی شرور است که اعمال خود را با لبخندی شاد و رفتاری کاملاً دلپذیر پنهان میکند. او در حالی که با یک کشاورز فرانسوی که به طور مخفیانه یهودیان را زیر کف خانهی خود پناه داده است صحبت میکند، درخواست میکند زبان مکالمهی خود را به انگلیسی تغییر دهد و به غیرمتخصص بودن خود در زبان فرانسوی اشاره میکند. این در حالی است که گویشوران بومی زبان فرانسه متوجه خواهند شد که فرانسوی هانس در واقع بسیار خوب است.
این یک نشانهی ظریف از دلیل واقعی هانس برای تغییر زبان در صحبت کردن با کشاورز است؛ او از یهودیان زیر خانه آگاه است و میخواهد بدون این که آنها بتوانند بفهمند، صحبت کند. این فیلم یکی از فیلمهایی است که پیچشهای داستانی آنها را اگر به یک زبان دیگر مسلط بودید خیلی زودتر کشف میکردید. «حرامزادههای لعنتی» که با بودجهی ۷۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۳۲۱.۵ میلیون دلار بفروشد. این فیلم در ۸ رشته نامزد دریافت جایزهی اسکار شد و در نهایت کریستوف والتز توانست اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد. بفتا، حلقهی منتقدان فیلم شیکاگو، گلدن گلوب، جشنوارهی فیلم کن، حلقهی منتقدان فیلم لسآنجلس و حلقهی منتقدان فیلم نیویورک هم جایزهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به کریستوف والتز دادند.
۵. موجود (The Thing)
- سال تولید: ۱۹۸۲
- کارگردان: جان کارپنتر
- بازیگران: کرت راسل، ویلفورد بریملی، تی کی کارتر، کیث دیوید
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
هشدار نروژی داستان را خراب میکند. در این فیلم ترسناک جان کارپنتر محصول سال ۱۹۸۲، گروهی از محققان در قطب جنوب یک بیگانهی دفن شده در یخ را کشف میکنند. پس از بازگرداندن آن به اقامتگاه خود برای مطالعه، موجود فرار میکند و یکی پس از دیگری اعضای تیم را به قتل میرساند و سپس به شکل آنها درمیآید. مری الیزابت وینستد در نقش کیت لوید، در کنار جوئل ادگرتون (کارتر) و اولریش تامسن (دکتر سندر هالورسن) در این فیلم بازی میکنند. «موجود» یکی از بهترین فیلمهای ترسناک کلاسیک است که باید آن را بدون هیچ پیشزمینهای تماشا کنید، زیرا موجود اصلی پر از شگفتی است. یکی از این شگفتیها در اوایل فیلم رخ میدهد، جایی که تیمی از محققان نروژی در قطب جنوب یک سگ بیچاره را به سمت پایگاه آمریکایی که فیلم در آن جا اتفاق میافتد، تعقیب میکنند و از هلیکوپتر با تفنگ به آن شلیک میکنند.
بعدتر معلوم میشود که این سگ همان موجود بوده است؛ یک بیگانهی تغییر شکلدهندهی وحشتناک، هیچکدام از دانشمندان آمریکایی اما از این موضوع آگاه نیستند. برای کسانی که به نروژی مسلط هستند، هویت واقعی سگ از همان ابتدا آشکار است. محقق نروژی در حالی که سگ را تعقیب میکند، تلاش میکند با آمریکاییها به زبان مادری خود صحبت کند و میگوید: «این یک سگ نیست، این نوعی موجود است و دارد سگ را تقلید میکند. این سگ واقعی نیست. دور شوید، احمقها.» متأسفانه برای پایگاه آمریکایی، این هشدار درک نمیشود و سگ از نروژیهای به ظاهر دیوانه نجات مییابد. فیلم پیشدرآمد «موجود» که سال ۲۰۱۱ منتشر شد در واقع توضیح میدهد که نروژیها چگونه به این نقطه رسیدهاند. این فیلم یکی از فیلمهایی است که پیچشهای داستانی آنها اگر به یک زبان دیگر مسلط بودید خیلی زودتر برای شما فاش میشد.
۴. مرد آهنی ۲ (Iron Man 2)
- سال تولید: ۲۰۱۰
- کارگردان: جان فاورو
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، جان فاورو، میکی رورک، اسکارلت جوهانسون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۵۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
این فیلم صحنهی نهایی اکشن خود را با یک بازی کلامی روسی از پیش برای مخاطبان آشکار میکند. سومین فیلم در دنیای سینمایی مارول، «مرد آهنی ۲»، یک فیلم اکشن-ابرقهرمانی است که وقایع آن شش ماه پس از وقایع فیلم اصلی اتفاق میافتد. پس از افشای هویت خود به عنوان ابرقهرمان معروف به مرد آهنی، تونی استارک تلاش زیادی میکند تا از خواستههای دولت برای به دست آوردن فناوری خود جلوگیری کند، اما متأسفانه، فناوریای که تونی برای نجات جان خود از آن استفاده کرد، شروع به تأثیر معکوس گذاشتن بر سلامتی او میکند. درست در همین موقع است که مردی به نام ایوان وانکو نسخهی خودش از فناوری مرد آهنی را برای تسویه حساب با پسر هاوارد استارک ایجاد میکند. از همهی شرورهای سهگانه «مرد آهنی»، ایوان وانکو، معروف به شلاق، به مراتب کمحرفترین است و به نظر میرسد که تسلط قوی بر زبان انگلیسی ندارد.
این نکته در تعاملات او با شرور ثانویه و رقیب تولید سلاح تونی استارک، جاستین همر، که از مهارتهای مهندسی درخشان وانکو سوءاستفاده میکند تا یک ارتش پهپاد برای فروش به نیروهای مسلح ایالات متحده ایجاد کند، به نمایش گذاشته میشود. همر نگران ویژگیهای بصری پهپادها است و وانکو را دربارهی توانایی رباتهای انساننما برای سلام دادن مانند یک سرباز واقعی تحت فشار قرار میدهد. وانکو به همر اطمینان میدهد که پهپادها میتوانند سلام کنند، که این گفته در واقع نوعی بازی کلامی شوم در روسی است که به اجرای نهایی انتقام شخصی وانکو اشاره دارد. سالوت در روسی به معنای آتشبازی است، چیزی که پهپادها قطعاً هنگام حملهی انفجاری به تونی استارک در صحنهی نهایی، زیاد انجام میدهند. این بازی کلامی باعث میشود این فیلم تبدیل به یکی از فیلمهایی شود که پیچشهای داستانی آنها اگر به یک زبان دیگر مسلط بودید زودتر برایتان فاش میشد. «مرد آهنی ۲» با بودجهی ۲۰۰ میلیون دلاری ساخته شد و توانست در گیشه نزدیک به ۶۲۴ میلیون دلار بفروشد.
۳. گودزیلا منهای یک (Godzilla Minus One)
- سال تولید: ۲۰۲۳
- کارگردان: تاکاشی یامازاکی
- بازیگران: رینوسوکه کامیکی، مینامی هانابه، یوکی یامادا، مونتاکا آئوکی
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
دستورالعملهای آلمانی موجود در فیلم به پیچش داستان اشاره میکنند. «گودزیلا منهای یک» اولین فیلم گودزیلا است که از زمان «بازخیز گودزیلا» (Shin Godzilla) سال ۲۰۱۶ توسط شرکت فیلمسازی توهو منتشر شده. «گودزیلا منهای یک» بازسازی نسخهی اصلی گودزیلا محصول سال ۱۹۵۴ است و این مجموعهی سینمایی را به ریشههای خود بازمیگرداند و زندگی سخت ژاپن پس از جنگ را بررسی میکند. این فیلم داستان کویچی شیکیشیما، یک خلبان هواپیمای کامیکازهی شکستخورده را دنبال میکند که با احساس گناه دست و پنجه نرم میکند و در همین حال یک هیولای غولپیکر شهر او را مورد حمله قرار میدهد. اگرچه زیرنویسهای انگلیسی آخرین فیلم گودزیلای ساخته شده در ژاپن به طور کلی کار بزرگی در ترجمهی گفتار ژاپنی فیلم انجام میدهد، اما زحمت ترجمهی چند خط متن آلمانی را نمیکشد چرا که میخواهد لحظهی قدرتمند داستانی را بدون لو دادن حفظ کند.
هنگامی که قهرمان داستان، کویچی، هواپیمای آزمایشی J7W Shinden را برای استفاده علیهی گودزیلا آماده میکند، چند خط متن آلمانی را میتوان در کابین خلبان هواپیما مشاهده کرد. این متن در واقع دستورالعملهایی برای استفاده از صندلی پرتاب آزمایشی هواپیما است که افشای ناگهانی را خراب میکند. کویچی در واقع قصد ندارد در حملهی کامیکازه بمیرد و امیدوار است که در آخرین لحظه با استفاده از فناوری، خود را نجات دهد. در این مرحله از فیلم، مشخص نیست که کویچی هنوز برای زندگی خود ارزش قایل است. اگر به زبان آلمانی مسلط باشید، پیچش داستانی این فیلم یکی از پیچشهای داستانی است که به واسطهی یک زبان دیگر خودش را لو میدهد. «گودزیلا منهای یک» که با بودجهی ۱۵ میلیون دلاری ساخته شد توانست در گیشه ۱۱۶ میلیون دلار بفروشد. این فیلم توانست اسکار بهترین جلوههای ویژه را به دست آورد.
۲. رمز داوینچی (The Da Vinci Code)
- سال تولید: ۲۰۰۶
- کارگردان: ران هاوارد
- بازیگران: تام هنکس، آدری تاتو، پل بتانی، آلفرد مولینا
- امتیاز راتن تومیتوز: ۲۵ از ۱۰۰
- امتیاز متاکریتیک: ۴۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
ترجمهی ایتالیایی یک سرنخ انحرافی را فاش میکند. بر اساس کتاب دن براون به همین نام، «رمز داوینچی» بر روی رابرت لنگدون تمرکز دارد که یک جامعهی مذهبی مخفی را با استفاده از سرنخهایی در نقاشیهای داوینچی کشف میکند و حالا میتواند مسیحیت را برای همیشه تغییر دهد. در این فیلم تام هنکس در نقش رابرت لنگدون در کنار آدری تاتو، ژان رنو، ایان مککلن و پل بتانی بازی میکند. همیشه وقتی یک فیلم، حتی یکی که خود را به اندازهی «رمز داوینچی» نسبتاً جدی میگیرد، میتواند با کلیشههایی که استفاده میکند، شوخی کند جذاب است. اقتباس از رمان معمایی موفق دن براون یکی از آن فیلمهایی است که پیچشهای داستانی خود را برای هر کسی که به یک زبان دیگر، در اینجا ایتالیایی، مسلط است فاش میکند.
در طول فیلم، شخصیت اسقف آلفرد مولینا، آرینگاروسا، میتواند به عنوان بزرگترین شرور فیلم فرض شود، کسی که پشت سازمان مرموز اپوس دئی است و دستورات را صادر میکند. در واقعیت، این شخصیت سر تیبیگ ایان مککلن است که به عنوان آنتاگونیست نهایی در خدمت داستان قرار میگیرد و اسقف فقط یک سرنخ انحرافی است. این نکته اما برای هر کسی که به زبان ایتالیایی تسلط دارد بلافاصله آشکار میشود؛ زیرا آرینگاروسا میتواند به معنای واقعی کلمه به سرنخ انحرافی در ایتالیایی ترجمه شود. سرنخ انحرافی به یک سرنخ یا شخصیت اشاره دارد که به نظر میرسد پاسخ واضح به یک سوال است، اما فقط به عنوان یک حواسپرتی از حقیقت خدمت میکند. «رمز داوینچی» که با بودجهی ۱۲۹ میلیون دلاری ساخته شده بود، توانست در گیشه ۷۶۰ میلیون دلار بفروشد و تبدیل به دومین فیلم پرفروش سال ۲۰۰۶ شود. دو دونبالهی سینمایی با نامهای «فرشتگان و شیاطین» (Angels & Demons) و «دوزخ» (Inferno) به ترتیب طی سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۶ برای این فیلم ساخته شدند.
۱. هابیت (The Hobbit)
- سال تولید: ۲۰۱۲
- کارگردان: پیتر جکسون
- بازیگران: مارتین فریمن، ایان مککلن، ریچارد آرمیتاژ، اندی سرکیس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۶۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
اشعار الفی ارتباط شخصیت را فاش میکند. همانطور که بیلبو بگینز تولد ۱۱۱ سالگی خود را جشن میگیرد، داستان سفر فوقالعادهای را بازگو میکند که زندگی او را برای همیشه تغییر داد. با راهنمایی جادوگر مرموز گندالف، بیلبو به گروهی از کوتولهها میپیوندد تا در یک جستجوی خطرناک برای بازپسگیری سرزمین مادری خود از اژدهای ترسناک، اسماگ، شرکت کند. در طول راه، آنها با دشمنان خیانتکار روبرو میشوند، اسرار دفن شدهی طولانی را کشف مینمایند و شجاعت غیرمنتظرهای را در خود پیدا میکنند. با خطر کمینکرده در هر گوشهای، ماجراجویی بیلبو در داستانی از دوستی، فداکاری و قدرت پایدار امید به تدریج برای مخاطبان آشکار میشود. نادر است که طرفداران به یک زبان کاملاً خیالی مسلط باشند، اما تا زمان سهگانهی «هابیت» پیتر جکسون، غیرمنصفانه نخواهد بود که فرض کنیم برخی از طرفداران تالکین به طور کامل به یکی از بسیاری از گویشهای الفی این مجموعه کتابها مسلط شدهاند.
تالکین همانطور که بسیاری از طرفداران میدانند، بعضی از زبانهای خیالی بسیار قابل درک را ایجاد کرد که مهمترین آنها زبان الفی کوئنیایی است. در «هابیت: یک سفر غیرمنتظره» (The Hobbit: An Unexpected Journey)، اشعار الفی در این گویش در گروه کر استفاده میشود که زمانی که پادشاه الف، تراندویل، به ترور ادای احترام میکند، پخش میگردند. به نظر میرسد که تراوندیل مجموعهای نادر از جواهرات را از ترور درخواست میکند و اشعار گروه کر اثیری که در پسزمینهی اقدامات او در حال پخش هستند به دلیل آن اشاره میکنند. آهنگ نشان میدهد که جواهرات با همسر فقید او، ملکهی الفی سقوط کرده، ارتباط داشتهاند. نه تنها این، بلکه اشعار همچنین مشخص میکنند که جواهرات سفید لاسگالن از نور خالص ستارگان ساخته شدهاند. خشم تراندویل زمانی که ترور درخواست او را رد میکند، چندین برابر میشود و این خشم منجر به حضور او در نبرد پنج ارتش در ادامهی فیلم میگردد.
منبع: screenrant