۱۵ اقتباس سینمایی که از سوی نویسنده کتاب مورد تحسین قرار گرفتند
ساخت اقتباس سینمایی از کتاب با وجود اینکه اصلا کار سادهای نیست، اما شاید میانبری برای فیلمسازان و فیلمنامهنویسانی به نظر برسد که وقت کافی برای خلق داستانهای منحصربهفرد ندارند. از آنجایی که اکثر کتابهای خوب ذاتا جزئیات زیادی دارند، برای اینکه فیلم زمان منطقی و داستان قابل درکی داشته باشد، معمولا برخی از طرحها یا صحنهها تغییر داده یا حذف میشوند. در بیشتر مواقع این مساله نویسندگان را عصبانی میکند. یکی از معروفترین موارد نارضایتی نویسنده از اقتباس سینمایی پس از اکران فیلم «درخشش» (The Shining) رخ داد. استیون کینگ از فیلم به طور کل متنفر بود، اما هواداران و منتقدان آن را دوست داشتند و «درخشش» حالا به عنوان یکی از بهترین فیلمهای ترسناک تمام دوران شناخته میشود.
اینکه نویسندگان طرفدار پروپا قرص اقتباس از آثارشان نباشند کاملا منطقی است. آنها برای خلق داستانهایشان عمر و زندگی خود را وقف کردهاند. تمام اجزای نوشتههایشان آگاهانه و حسابشده است، به همین دلیل نمیخواهند داستانهایشان دستخوش تغییر شود. خوشبختانه موارد معدودی وجود دارد که فیلمسازان به کار خالقان اصلی اثر احترام گذاشته و آنها را کاملا راضی کردهاند. در برخی موارد یا همه چیز را مطابق با منبع اصلی نگه داشتهاند و یا با تغییرات هوشمندانه نویسندگان را تحت تاثیر قرار داده است. در ادامه ۱۵ عنوان از فیلمهای اقتباسی را نام بردیم که مورد پسند نویسندگانشان واقع شدند.
۱۵. امپراتوری خورشید (Empire of the Sun)
- محصول: ۱۹۸۸
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- بازیگران: کریستین بیل، جان مالکوویچ، میراندا ریچاردسون
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
استیون اسپیلبرگ فیلم سینمایی «امپراتوری خورشید» را از کتاب نیمهخودزندگینامهای به همین نام اثر جی جی بالارد اقتباس کرد. این فیلم داستان جیمی گراهام (کریستین بیل)، یک پسربچه انگلیسی را روایت میکند که در خلال جنگ جهانی دوم، زمانی که ژاپنیها به چین حمله میکنند، اسیر شده و از خانوادهاش جدا میافتد. در دوران اسارت یک ملوان آمریکایی به نام بسی (جان مالکوویچ) برایش پدری میکند.
بالارد اقتباس اسپیلبرگ را دوست داشت و از انتخاب بازیگران بسیار قدردانی کرد. این نویسنده در مصاحبهای ادعا کرد که بیل (که در آن زمان ۱۲ سال داشت) تقریبا شبیه نوجوانیهای خودش بود. جای تعجب ندارد که بالارد از فیلم لذت برد، زیرا کارگردان با او بسیار مهربان بود، به او نقش کوتاهی پیشنهاد کرد و حتی او را به صحنه فیلمبرداری دعوت کرد. «امپراتوری خورشید» در گیشه به یکی از ضعیفترین فیلمهای اسپیلبرگ تبدیل شد، اما مورد احترام منتقدان و سینماگران است.
۱۴. باشگاه مبارزه (Fight Club)
- محصول: ۱۹۹۹
- کارگردان: دیوید فینچر
- بازیگران: برد پیت، ادوارد نورتون، هلنا بونهم کارتر
- امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۸ از ۱۰
«باشگاه مبارزه» ساخته دیوید فینچر بر اساس رمانی به همین نام اثر چاک پالانیک در سال ۱۹۹۶ است. این فیلم داستان یک کارمند ناراضی یقه سفید (ادوارد نورتون) که از بیخوابی رنج میبرد را روایت میکند. پس از آشنایی با تایلر، فروشنده صابون (براد پیت)، این دو دوست میشوند و با هم زندگی میکنند. اندکی بعد، آنها برای معنا دادن به زندگی خود، یک باشگاه مبارزه تشکیل میدهند، اما زمانی که زنی (هلنا بونهام کارتر) وارد زندگی آنها میشود، دوستیشان به چالش کشیده میشود.
چاک پالانیک در مصاحبهای اعتراف کرد که فیلم فینچر یکی از آن اقتباسهایی بود که از کتاب هم بهتر از آبد درآمد. او تحت تاثیر مباحث فلسفی در دیالوگها قرار گرفت. بخش زیادی از این موفقیت مدیون فیلمنامهنویس، جیم اوهلز است که متاسفانه بعدا از هالیوود فاصله گرفت.
۱۳. روانی (Psycho)
- محصول: ۱۹۶۰
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: آنتونی پرکینز، جنت لی، جان گوین
- امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
آلفرد هیچکاک اقتباس از کتاب را به نوشتن فیلمنامههای خودش ترجیح میداد و یکی از بهترین تصمیماتی که گرفت، خرید حقوق رمان «روانی» اثر رابرت بلاک بود. «روانی» که بر نورمن بیتس (آنتونی پرکینز)، صاحب متل که اتفاقا قاتل هم هست تمرکز دارد، به یک شاهکار سینمایی تبدیل و الهامبخش کارگردانان دیگر شد.
بلاک در مصاحبهای علاقه خود را به کتاب اینطور عنوان کرد: «حدود ۹۰ درصد فیلم از کتاب من بود… شخصیتها، مکان، ابزارهای مختلف، همه از کتاب گرفته شده بودند، تا آخرین خط.» هیچکاک یک تغییر عمده ایجاد کرد که میتوان گفت فیلم را بسیار بهتر کرد؛ نورمن بیتس در فیلم مرد بیست و چند ساله است، در حالی که در کتاب در اواسط چهل سالگی تصور شده بود. این تغییر باعث شد عقده ادیپ او بسیار باورپذیرتر شود.
۱۲. ارقام پنهان (Hidden Figures)
- محصول: ۲۰۱۷
- کارگردان: تئودور ملفی
- بازیگران: تراجی پی هنسون، اکتاویا اسپنسر، جنل مونی
- امتیاز متاریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
«ارقام پنهان» داستان کمتر شناختهشدهی سه زن ریاضیدان سیاهپوست – کاترین گوبل جانسون (تراجی پی هنسون)، مری جکسون (جنل مونی) و دوروتی وان (اوکتاویا اسپنسر) – را روایت میکند که در طول رقابت فضایی دهه ۶۰، بر تبعیض نژادی و جنسیتی در ناسا غلبه کردند. این فیلم یک اقتباس سینمایی موفق از کتاب «ارقام پنهان» نوشتهی مارگوت لی شترلی است.
این فیلم خاص ثابت کرد که فاصله گرفتن از منبع اقتباس همیشه هم چیز بدی نیست. با وجود این واقعیت که تئودور ملفی کارگردان فیلم، چندین تغییر در کتاب شترلی ایجاد کرد، نویسنده عاشق محصول نهایی شد، عمدتا به این دلیل که خانواده جانسون نیز آن را دوست داشتند. او در مصاحبهای با روزنامه ایندیپندنت گفت: «از کاری که فیلمسازان انجام دادند بسیار راضی هستم. یکی از بزرگترین دستاوردها برای کتاب و فیلم این است که کاترین جانسون و خانوادهاش بسیار از آن تعریف کردند. نتیجه و جایزه واقعی این است که کاترین و خانوادهاش فیلم را دوست داشتند.»
۱۱. پرتقال کوکی (A Clockwork Orange)
- محصول: ۱۹۷۲
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: مالکوم مکداول، پاتریک مگی، میریام کارلین
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
استنلی کوبریک ممکن است پس از ساخت «درخشش» خشم استیون کینگ را برانگیخته باشد، اما او با اقتباس از رمان «پرتقال کوکی» اثر آنتونی برجس در سال ۱۹۶۲ توانست نویسنده را راضی کند. «پرتقال کوکی» که در انگلستانِ ویرانشهر روایت میشود، داستان یک جنایتکار به نام الکس (مالکوم مکداول) را دنبال میکند که زندگیاش با اجبار دولت به تحت درمان قرار گرفتن با یک روش روانشناختیِ تجربی به نام تکنیک لودویکو به بدترین شکل ممکن تغییر میکند. او پس از تکمیل این پروسهی دو هفتهای آزاد میشود، اما میبیند که نفرت شدیدی نسبت به خشونت پیدا کرده است، به گونهای که نمیتواند از خودش در برابر دیگران دفاع کند.
برجس هرگز کتابش را دوست نداشت. او آن را ضعیف میدانست و حتی به مردم توصیه میکرد آن را نخرند و وقتی کوبریک علاقهای به داستان نشان داد، شگفتزده شد. طبق گفتهی گاردین، او بعد از تماشای فیلم لبریز از تحسین بود و آن را «اثری قابل توجه، که احتمالا به زودی به یک کلاسیک تبدیل میشود» توصیف کرد. او از مضامین عمیقتر «پرتقال کوکی» قدردانی میکرد و از پایان غمانگیز آن حتی بیشتر لذت میبرد و اذعان داشت که پایانبندی نسخه خودش بیش از حد سیاسی بوده است.
۱۰. بلید رانر (Blade Runner)
- محصول: ۱۹۸۲
- کارگردان: ریدلی اسکات
- بازیگران: هریسون فورد، روتخر هاور، شان یانگ
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
ریدلی اسکات در فیلم «بلید رانر» رویدادها را در لسآنجلسِ ویرانشهر به تصویر میکشد، جایی که رپلیکانتها (انسانهای مصنوعی) توسط شرکت شیطانی تایرل برای بیگاری در مستعمرات فضایی ساخته میشوند. زمانی که گروهی از رپلیکانتها فرار میکنند، یک مامور قانون به نام ریک دکارد (هریسون فورد) ماموریت پیدا میکند تا آنها را شکار کند. این یک اقتباس سینمایی از کتاب «آیا آدم مصنوعیها خواب گوسفند برقی میبینند؟» اثر فیلیپ کی دیک، نویسنده مشهور علمی-تخیلی است.
فیلیپ کی دیک از کاری که اسکات و فورد با داستانش انجام دادند، بیش از حد هیجانزده بود. او نامهی طولانیای برای استودیو نوشت و از عوامل فیلم برای احترام به کتابش و حتی بهتر کردن آن قدردانی کرد. جمله پایانی نامه او بسیار نمادین بود: «زندگی و کار خلاقانه من با «بلید رانر» توجیه و تکمیل شد. متشکرم… این فیلم بیشک شکستناپذیر خواهد بود.» متاسفانه دیک اندکی قبل از اکران فیلم درگذشت و هرگز نتوانست تاثیر فرهنگی عظیمی را که بر جای گذاشت ببیند.
۹. آسیاییهای خرپول (Crazy Rich Asians)
- محصول: ۲۰۱۸
- کارگردان: جان ام چو
- بازیگران: کنستانس وو، هنری گلدینگ، جما چان
- متیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
در فیلم «آسیاییهای خرپول» ریچل چو (کنستانس وو) در ابتدا از قدرت و نفوذ دوستپسرش در کشور زادگاهش سنگاپور بی اطلاع است. وقتی ریچل دوستپسرش را برای شرکت در عروسی دوستش همراهی میکند، متوجه میشود که خانواده او ثروتمند هستند و او به عنوان یکی از مجردهای مشهور و مطلوب تلقی میشود.
ریچل اکنون مجبور است با افراد پرخاشگری که او را میخواهند، اقوام فضول و مادر بدجنسش کنار بیاید. این اقتباس سینمایی از کتاب کوین کوان مورد پسند نویسنده واقع شد. کوین کوان در مصاحبهای گفت: «از دستاوردهای کارگردان جان چو متحیر شدم. فوقالعاده بود.» کوان دلیل دیگری برای خوشحالی داشت زیرا او هرگز فکر نمیکرد هالیوود یک فیلم کمدی رمانتیک با بازیگران کاملا آسیایی بسازد.
۸. کنارم بمان (Stand by Me)
- محصول: ۱۹۸۷
- کارگردان: راب رینر
- بازیگران: ویل ویتون، ریور فینیکس، کوری فلدمن
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
در سال ۱۹۸۶، کارگردان راب راینر در نهایت فیلمی ساخت که استیون کینگ واقعا آن را دوست داشت. فیلم «کنارم بمان» بر اساس رمان کوتاه کینگ با عنوان «جسد» (The Body) ساخته شده و حول ماجراهای چهار پسر در جستجوی جسد فردی است که به تازگی در آن منطقه ناپدید شده است. این چهار نفر حین ماجراجویی کوچکشان با بدشانسیهای زیادی مواجه میشوند.
اقتباسهای سینمایی زیادی از آثار استیون کینگ ساخته شده است اما این نویسنده همیشه اصرار داشته که «کنارم بمان» مورد علاقه اوست. کینگ در مصاحبهای با مجلهی رولینگ استون گفت: «این فیلم به کتاب وفادار بوده و به شیب عاطفی داستان پایبند مانده است.» ظاهرا او حتی بعد از یک نمایش خصوصی در بورلی هیلتون، راب راینر را در آغوش گرفته است. چند ماه پس از اکران فیلم، «ماکسیوم اوردرایو» (Maximum Overdrive) ساختهی خود کینگ اکران شد. نویسندگی و کارگردانی این فیلم توسط خود کینگ انجام شد که به دلیل نقدهای منفی کاملا ناموفق از آب درآمد.
۷. دلال بیمه (The Rainmaker)
- محصول: ۱۹۹۷
- کارگردان: فرانسیس فورد کاپولا
- بازیگران: مت دیمون، دنی دویتو، میکی رورک
- امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
هیچکدام از فیلمهای فرانسیس فورد کاپولا به اندازه «پدرخوانده» (The Godfather) موفق نبودند، با این حال تمام آنها فیلمهای درخشان و تحسینبرانگیزی هستند. «دلال بیمه» (The Rainmaker) یک درام حقوقی فوقالعاده است که در آن وکیل دادگستری، رودی بیلور (مت دیمون)، برای زنی مبارزه میکند که به پسر در حال مرگش مزایای بیمه تعلق نگرفته است. وقایع این اقتباس سینمایی عمدتا از کتاب جان گریشام براشته شده است.
در کنار جی کی رولینگ و تام کلنسی، گریشام تنها یکی از سه نویسندهای است که چاپ اول کتابهایشان بیش از ۲ میلیون نسخه فروخته شده. او مانند استیون کینگ نویسندهی خوششانسی است که تمام کتابهایش به فیلم یا سریال تلویزیونی تبدیل شدهاند. نکتهی جالب این است که او برتری هیچکدام از این اقتباسها را نسبت به دیگری اعلام نکرده است. گریشام در مصاحبه با اینترتینمنت ویکلی فیلم «دلال بیمه» را بهترین اقتباس از کتابهایش توصیف کرد. گریشام جزئیات بیشتری ارائه نداد، اما منتقدان بازیگری و ریتم فیلم را تحسین کردند.
۶. مصاحبه با خونآشام (Interview with the Vampire)
- محصول: ۱۹۹۴
- کارگردان: نیل جوردن
- بازیگران: تام کروز، برد پیت، آنتونیو باندراس
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
رمان پرفروش آن رایس در سال ۱۹۹۴ توسط نیل جوردن به فیلمی با بازی برد پیت و تام کروز در نقشهای اصلی تبدیل شد. در «مصاحبه با خونآشام» لویی (برد پیت) زندگی خود را بهعنوان یک خونآشام برای یک گزارشگر روایت میکند و با جزئیات توضیح میدهد که چگونه به یک خونآشام تبدیل شده و چگونه یکی از دوستانش تا حد زیادی بر تصمیمات او تاثیر گذاشته است.
آن رایس در طول مراحل پیش و پس از تولید فیلم «خاطرات خونآشام» نظرات متناقضی داشت. او ابتدا از انتخاب تام کروز برای یکی از دو نقش اصلی متنفر بود و حتی بازیگران دیگری را پیشنهاد داد. با این حال پس از تماشای محصول نهایی تحت تاثیر قرار گرفت، تا جایی که حتی برا معذرتخواهی با تام کروز تماس گرفت. رایس به لسآنجلس تایمز گفت: «نمیتوانستم پیشبینی کنم که تام بتواند نقش لستات را اینقدر خوب بازی کند» این جمله گواهی بر مهارت بازیگری تام کروز است.
۵. شیطان پرادا میپوشد (The Devil Wears Prada)
- محصول: ۲۰۰۶
- کارگردان: دیوید فرانکل
- بازیگران: مریل استریپ، آن هاتاوی، امیلی بلانت
- امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
اندی (آن هاتاوی) پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه موقعیتی در مجله رانوی بدست میآورد و به عنوان دستیار سردبیر میراندا پریستلی (مریل استریپ) مشغول به کار میشود. اما زندگی او قرار نیست به همین راحتی پیش برود. فیلمنامه «شیطان پرادا میپوشد» بر اساس رمانی به همین نام اثر لورن ویزبرگر نوشته شده است.
ویزبرگر به مجله پیپل توضیح داد که از نحوه شخصیتپردازی میراندا پریستلی توسط مریل استریپ راضی بوده است. میراندا پریستلی در نسخه سینمایی یک شخصیت کامل بود، در حالی که در کتاب تنها به عنوان شر مطلق معرفی شده بود. با توجه به ژانر فیلم، تغییر استریپ از یک شخصیت کاملا شرور به یک رئیس بدجنس و بامزه منطقی بود. استریپ به لطف عملکرد فوقالعادهاش در این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار و گلدن گلوب شد.
۴. سکوت برهها (The Silence of the Lambs)
- محصول: ۱۹۹۱
- کارگردان: جاناتان دمی
- بازیگران: جودی فاستر، آنتونی هاپکینز، اسکات گلن
- امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۶ از ۱۰
در فیلم «سکوت برهها» وقایع به همان شکلی که در رمان توماس هریس روایت شده پیش میروند. کلاریس استارلینگ (جودی فاستر) کارآموز جوان فارغالتحصیل از کوانتیکو، ماموریت پیدا میکند تا با هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز) قاتل زنجیرهای آدمخوار زندانی مصاحبه کند. هانیبال با حس کردن سادگی کلاریس، او را درگیر بازیهای ذهنی مرگباری میکند.
مدت زیادی طول کشید تا هریس نظر خود را بگوید، زیرا او در زمان اولین اکران فیلم از تماشای آن امتناع کرده بود. این موضوع هیچ ربطی به هاپکینز یا تیم تولید نداشت؛ او از اقتباس سینمایی مایکل مان در دهه ۸۰ از کتاب «اژدهای سرخ» ( Red Dragon) برای فیلم «شکارچی انسان» (Manhunter) خوشش نیامده بود و میترسید دوباره ناامید شود. طبق گزارش خبرگزاریها هریس به طور اتفاقی با پخش فیلم از تلویزیون کابلی مواجه شد و تصمیم گرفت آن را تماشا کند. او با کمال تعجب متوجه شد که این فیلم واقعا یک شاهکار است، درست همانطور که منتقدان آن را توصیف کرده بودند.
۳. محرمانه لسآنجلس (L.A. Confidential)
- محصول: ۱۹۹۷
- کارگردان: کرتیس هنسن
- بازیگران: کوین اسپیسی، راسل کرو، گای پیرس
- امتیاز متاکریتیک: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
«محرمانه لسآنجلس» پرده از فسادی برمیدارد که در یک کلانتری در لسآنجلس رخ میدهد. به محض اینکه میکی کوهن رئیس قدرتمند مافیا سرنگون میشود، رییس کلانتری به افسران خود دستور میدهد تا مطمئن شوند هیچکس جای او را نمیگیرد. رازهای کثیفی سرانجام فاش میشود و برخی از ماموران ارتباطی بین اجرای قانون و دنیای زیرزمینی شهر پیدا میکنند. داستان این فیلم از رمان سال ۱۹۹۰ نوشتهی جیمز الروی اقتباس شده است.
در ابتدا الروی انتظارات کمی داشت و میگفت نویسندگان صرفنظر از نتیجه فیلم، همیشه باید دستمزدشان را بگیرند و سکوت کنند. با این حال زمانی که فیلم اکران شد او تحت تاثیر قرار گرفت و در مصاحبهای گفت: «بسیار شگفتانگیز است که میبینم اثری هنری که از هیچ خلق کردهام، به یک اثر هنری سازگار تبدیل میشود که به طور قابل تشخیصی کار من است، اما یک میلیون سال هم نمیتوانستم آن را تصور کنم.» مطمئنا کارگردانی کرتیس هنسن شایستهی تحسین است که توانست از یک کتاب ۵۰۰ صفحهای برای فیلم سینمایی ۱۳۵ دقیقهای و خلاصهشده بدون حذف جزئیات مهم اقتباس کند.
۲. رودخانه مرموز (Mystic River)
- محصول: ۲۰۰۳
- کارگردان: کلینت ایستوود
- بازیگران: شان پن، تیم رابینز، کوین بیکن
- امتیاز متاکریتیک: ۸۴ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۹ از ۱۰
«رودخانه مرموز» داستان زندگی جیمی مارکوس (شان پن) است؛ یک خلافکار سابق که به دنبال قاتل دخترش میگردد. در همین حال شان (کوین بیکن)، کارآگاه پروندهی قتل، با جستجوی سرنخها، فردی از محلهی آنها را به عنوان مظنون اصلی در نظر میگیرد و به فکر اجرای عدالت در خیابان میافتد. این فیلم به کارگردانی کلینت ایستوود، یک اقتباس سینمایی است که از کتاب نویسندهی مطرح، دنیس لهان ساخته شده.
بر اساس گزارش نشریهی هاروارد کریمسون، تنها خواستهی لهان این بود که کارگردان به سراغ پایانی خوش نرود و ایستوود هم به قولش وفا کرد. استودیوی برادران وارنر با این تصمیم مخالف بود به همین دلیل بودجهی فیلم را تنها تا نصف تامین کرد. اما این موضوع برای ایستوود اهمیتی نداشت، او با پافشاری بر موضع خود اثری درخشان خلق کرد. فیلم «رودخانهی مرموز» نامزد دریافت شش جایزه اسکار از جمله بهترین فیلمنامه اقتباسی شد.
۱. چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟ (؟Who Framed Roger Rabbit)
- محصول: ۱۹۸۸
- کارگردان: رابرت زمیکس
- بازیگران: باب هاسکینز، چارلی فلیسشر، کریستوفر لوید
- امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
«چه کسی برای راجر ربیت پاپوش دوخت؟» ساختهی رابرت زمکیس، با ترکیب انیمیشن و لایو اکشن داستانش را در هالیوودی متفاوت در دههی ۱۹۴۰ روایت میکند؛ جایی که انسانها و شخصیتهای کارتونی در کنار هم زندگی میکنند. این فیلم یک اقتباس سینمایی از کتاب «چه کسی راجر ربیت را سانسور کرد؟» اثر گری کِی وولف است و داستان ادی والیانت، یک کارآگاه خصوصی را دنبال میکند که سعی دارد به شخصیت کارتونی که به ناحق متهم به قتل شده کمک کند.
با وجود اینکه فیلم چندان به کتاب وولف وفادار نبود، نویسنده از تمام جنبههای آن لذت برد. وولف در مصاحبهای اذعان کرد که مشکلی با تغییرات اعمالشده ندارد، زیرا این تغییرات «برای تقویت داستان فیلم انجام شدهاند.» علاوه بر این، او خوشحال بود که کسی از انتشارات کتاب، نسخهای از آن را برای دیزنی فرستاده بود و حتی اعتراف کرد که اگر میفهمید چه کسی این کار را کرده است، او را «غرق در بوسه میکرد.»
منبع: movieweb