چگونه قربانی بودن را کنار بگذاریم و به خواستههایمان برسیم؟
آیا شما هم جزو افرادی هستید که در دام ذهنیت قربانی بودن گرفتار شدهاید؟ از خودتان بپرسید هنگامی که اتفاقهای بد رخ میدهند آیا مسئولیت آنها را میپذیرید یا دیگران و جهان اطراف را مقصر میدانید و سرزنش میکنید؟ در صورتی که پاسخ شما مورد دوم است، به احتمال زیاد دچار ذهنیت قربانی بودن هستید. در صورتی که نقش قربانی بودن را داشته باشید، نمیتوانید محرک و مشوق زندگی خود باشید و به سرعت قدرت و نیروی خود را از دست خواهید داد.
ذهنیت قربانی بودن چیست؟
افرادی که ذهنیت قربانی بودن دارند بر این باور هستند که زندگی بیشتر علیه آنها است. در نتیجهی این موضوع هنگامی که چیزی بر خلاف برنامه پیش میرود به سرعت احساس قربانی شدن پیدا میکنند. ذهنیت قربانی بودن یکی از ویژگیهای شخصیتی اکتسابی است که در آن فرد تمایل دارد خودش را به عنوان قربانی کار منفی دیگران در نظر بگیرد. این ذهنیت یکی از شکلهای اجتناب و یکی از راههای گفتن این موضوع که «من هیچ مسئولیتی را در قبال خودم و زندگیام قبول نمیکنم» است.
در نتیجهی این موضوع فرد از خارج شدن از منطقهی امن خود، گرفتن تصمیمهای دشوار یا انجام هر چیزی که شرایط زندگی را بهبود میبخشد اجتناب میکند. متاسفانه داشتن این طرز فکر تاوان بسیاری دارد. به فرد فضای مورد ترحم واقع شدن، نادیده گرفتن احساسات آشفته و دریافت دلسوزی از دیگران را میدهد.
تنها زمانی که آمادهی انتقال دیدگاه خود و دیدن اتفاقهای زندگی خود به گونهای که همه چیز در کنترل خودتان است شوید، میتوانید با قدرت گام بردارید.
چگونه متوجه شویم که ذهنیت قربانی بودن داریم؟
در ادامه به چهار نشانه که در فرد دارای ذهنیت قربانی بودن وجود دارد و راهکارهای رهایی از آنها میپردازیم.
۱. همهی مشکلات خود را فاجعه میدانید
افرادی که مشکلات را فاجعه میدانند همیشه به بدترین حالت فکر میکنند. فاجعه انگاری مشکلات زمانی است که به خودتان اجازه میدهید باور کنید حتی کوچکترین ناراحتیها و مشکلات پایان دنیا هستند. اگر همیشه فکر میکنید که بدترین اتفاق ممکن رخ داده است دنیا به شما گوش میدهد و همان چیزی که به دنبال آن هستید را به شما میدهد. از خودتان بپرسید بدترین اتفاق ممکن چیست؟ این کار به شما یادآوری خواهد کرد که نتیجه همان قدر که انتظار دارید بد خواهد بود.
۲. احساس ناتوانی و ضعف پیدا میکنید
هنگام زندگی کردن با ذهنیت قربانی بودن یکی از سختترین چیزها پیدا کردن احساس ناامیدی است. هنگامی که اتفاقهای بد رخ میدهند بسیار ساده است که احساس کنید هیچ کنترلی بر موقعیت و شرایط ندارید. هنگامی که متوجه شدید در یکی از این شرایط هستید روی چیزهایی که میتوانید تغییر دهید تمرکز کنید. پیدا کردن چیزی که میتوانید کنترل کنید میتواند به ایجاد احساس قدرتمندی کمک کند و این گام بزرگی است.
روش دیگر برای رهایی از احساس ضعف تمرین نه گفتن است. نیازی نیست کاری که از شما انتظار میرود را انجام دهید. اشکالی ندارد که نیازهای خودتان را در اولویت قرار دهید.
۳. مکالمهی درونی منفی دارید
نداشتن اعتمادبهنفس ارتباط تنگاتنگی با قربانی بودن دارد. هنگامی که فرد دچار ذهنیت قربانی بودن میشود به صورت ناخودآگاه همهی تلاشهای خود را از بین میبرد تا با ذهن خودآگاه خود همخوانی داشته باشد. در صورتی که احساس عدم ارزشمندی داشته باشید همیشه فکر میکنید که دنیا علیه شما است. باورهای مخرب رفتار قربانی بودن را تا جایی که سرکوب کردن خود به یک رفتار عادی تبدیل شود تقویت میکنند. هنگامی که همیشه مکالمهی درونی منفی داشته باشید با انگیزه ماندن بسیار دشوار خواهد بود.
۴. فکر میکنید دنیا علیه شما است
اگر احساس میکنید که دنیا به صورت پیوسته تلاش میکند که به شما آسیب برساند یا شما را بدبخت کند، دچار ذهنیت قربانی بودن شدهاید. دنیا علیه شما نیست. در واقع در صورتی که ذهنیت رو به رشد و مثبت داشته باشید همواره در جهت کمک به شما کار میکند.
در زندگی موارد بسیاری اتفاق میافتند که خارج از کنترل هستند. شما باید تصمیم بگیرید که چگونه به آنها پاسخ خواهید داد. هنگامی که چالشها را به چشم فرصتی برای رشد ببینید، خواهید دید که زندگی شما را مجبور به رشد خواهد کرد.
چگونه بر ذهنیت قربانی بودن غلبه کنیم؟
نخستین گام خروج از ذهنیت قربانی بودن درک و پذیرش داشتن آن است. گام بعدی تغییر افکار از داشتن احساس قربانی به درک اینکه نجات یافته هستید است. هنگام درک اینکه دیگر قربانی شرایط زندگی نیستید احساس رهایی بسیاری را ایجاد میکند.
در صورتی که میخواهید یک نجات یافتهی واقعی باشید باید توجه کمتری را روی امنیت و توجه بیشتری را به توسعهی باورهای مثبت دربارهی خود اختصاص دهید. افراد نجاتیافته میدانند که رئیس زندگی خودشان هستند به این معنا که مسئولیت کامل همهی اتفاقهای خوب و بد را میپذیرند. همچنین به جای اینکه دنیا را از لنزهای سیاه و سفید ببینند از راههای جدید فکر کردن و رفتار کردن که باعث رشد و تکاملشان شود استقبال میکنند.
اغلب هر روز پس از بیدار شدن با چالش مشابهی مواجه می شویم اینکه انتخاب کنیم که نقش قربانی بودن را زندگی خود بازی کنیم. نکتهی مهم این است که آیا تسلیم این چالش به ظاهر غیر قابل عبور در زندگی میشویم یا تصمیم میگیریم که بلند شویم و بجنگیم.
در زندگی با چالشهای واقعی مواجه هستیم. زندگی فیلم مارول نیست. در واقعیت کرونا کل دنیا را فرا گرفته، ما در زندگی از دست دادن، غم، درد و رنج را تجربه میکنیم. با وجود این سختیها همچنان استرسهای روزانهی بسیاری وجود دارند که با زندگی عادیمان همراه هستند. فرقی نمیکند که اکنون در کدام قسمت زندگی هستیم هیچگاه برای اینکه تصمیم بگیریم قربانی بودن را کنار گذاشته و قهرمان زندگی خودمان باشیم دیر نیست.
۱. با تائید خودتان آغاز کنید، درد و رنج شما واقعی است
شرایطی که رنج ما را احاطه کرده چالشبرانگیز است و باعث برانگیخته شدن احساسات میشود. قضاوت کردن خود برای احساسات هیچ کمکی نمیکند. تائید کردن خود به معنای پذیرفتن تجربیات درونیمان، افکار و احساساتمان است. البته این بدان معنا است که باید به خودمان فضا برای تائید و تصدیق احساساتمان، نرمالسازی آنها و تصمیمگیری برای انتخاب بهترین روش برای پردازش آنها بدهیم. با تائید احساسات نخستین گام را در مالکیت فرایند زندگی خود خواهیم داشت.
۲. به باورهای محدودکنندهی خود توجه کنید
با وجود اینکه میدانیم در حال مبارزه کردن هستیم اما آیا تاکنون داستانهایی که دربارهی دلیل تغییر نکردن شرایط به خودمان میگوییم را باز کردهایم؟ این داستانها اغلب باورهای محدودکنندهی ما هستند که در قالب یک راوی جمع شدهاند. هنگامی که نقش قربانی بودن را در زندگی بازی میکنیم، باورهای محدودکنندهای که دربارهی خودمان، دیگران و جهان داریم را برونریزی میکنیم. افکاری مانند: «دیگران من را دوست ندارند، من اندام متناسبی ندارم، من هیچ وقت در این کار پیشرفت نخواهم کرد و …». در صورتی که این افکار برای شما هم آشنا به نظر میرسند باید بدانید که همهی ما به دلیل اینکه هنگام خستگی به این نقطهی پیش فرض میرویم مقصر هستیم.
همهی ما روی داشتن یک طرز فکر ثایت مصمم هستیم. تنها از طریق تمرین و پیوستگی میتوانیم برای رشد ذهنیت و طرز فکر خود در زندگی روزانه گام برداریم. کارول وک (Carol Dweck)، محقق میگوید هنگامی که باور داریم میتوانیم چیزهای جدید یاد بگیریم و رشد و پیشرفت داشته باشیم، در روشهای جدید و در حال تغییر، برتری خواهیم داشت.
باورها ادراکهایی هستند که بر اساس خاطرات قدیمی از رنج و لذت ساخته میشوند. این خاطرات بر اساس چگونگی تفسیر و احساس تجربیاتمان در طول زمان هستند. در صورتی که این باورها به خودی خود تضعیفکننده باشند منجر به تخریب کردن خود و ایجاد احساس ناامیدی میشوند. در صورتی که نمیخواهید ذهنیت قربانی بودن داشته باشید در ابتدا باید صدای درونی مهم که احساسهای قربانی بودن و بیانصافی را ایجاد میکنند را شناسایی کنید.
نخستین بار چه زمانی احساس ترحم، ناکارآمدی و سرزنش اشتباه به سراغتان آمدند؟ ذهنیت قربانی بودن اغلب به زمان کودکی باز میگردد و مکانیزم نجاتدهندهای است که در دوران کودکی از والدین خود آموختهایم. هنگامی که شروع به درک علت اینکه چرا احساس نیاز به این رفتار را داریم میکنیم، مسئولیت افکار را بر عهده میگیریم و متوجه میشویم که قدرت تغییر خود از یک فرد قربانی به فرد موفق را داریم.
۳. منبع داخلی کنترل خود را بسازید
در صورتی که یک فرد منبع داخلی کنترل داشته باشد، موفقیت را به تلاشها و توانمندیهای خودش نسبت میدهد. فردی که انتظار دارد موفق شود انگیزهی بیشتری خواهد داشت و احتمال یادگیریاش بیشتر خواهد شد. هنگامی که به جای اشاره به دنیا به خودمان اشاره میکنیم، برای نیروی خودمان یک قاب و چارچوب ایجاد میکنیم. باید انتظار برای تغییر را متوقف کنیم و در عوض باید به صورت فعال تلاش برای تغییر را آغاز کنیم.
۴. عادتها را به چالش کشیده و عادتهای جدید ایجاد کنید
بسیاری از افراد ممکن است بگویند: «گفتن این موضوع راحتتر از انجام دادنش است.» و حرف آنها میتواند صحیح باشد. تغییر رفتار نیازمند صرف زمان و داشتن پیوستگی است. امکان اینکه در یک چشم به هم زدن مرکز کنترل داخلی ایجاد شود وجود ندارد. هنگامی که رفتارهایی که کمککننده نیستند را شناسایی کرده و آنها را با رفتارهای جدیدی که به تثبیت قدرت کمک میکنند جایگزین کنیم، شروع به تجربه کردن تغییر خواهیم کرد.
۵. به دنبال الهام گرفتن باشید
ابر قهرمان بودن خستهکننده میشود و ما گاهی اوقات برای یافتن قدرت خود به سادگی دچار چالش میشویم. ایجاد عادتهای جدید، تغییر حالت ذهن و مسئولیتپذیر بودن به تلاش نیاز دارد. آهنگهایی که باعث ایجاد انگیزه میشوند را در لیست پخش خود قرار دهید. فرقی نمیکند که دوست داشته باشید زمان شادی را با دوستان خود بگذرانید، یک جملهی انگیزشی بخوانید یا زمانی را به تنهایی برای انرژی گرفتن صرف کنید، مهم این است که انگیزه و الهام بگیرید. در صورتی که از خودمان انتظار داریم بری مدت طولانی ابر قهرمان باقی بمانیم باید حرکت را ادامه دهیم.
۶. به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید
نمیتوانیم از خودمان انتظار داشته باشیم کامل و بینقص باشیم. عمل کردن به شیوهی الگوهای قدیمی بسیار ساده است. به احتمال زیاد عادت به شکست در مبارزه و تلاش خود دارید. در صورت شکست خوردن بسیار ساده است که به بازی سرزنش باز گردید و به همهی دلایلی که چرا نتوانستید کار را انجام دهید فکر کنید.
هنگامی که احساس میکنیم باورهای محدودکننده در افکارمان نفوذ میکنند باید سریع دست به کار شویم. اجازه دادن به خود برای اشتباه کردن به جلوگیری از بازی کردن نقش قربانی کمک میکند.
۷. کارهایی را انجام دهید که به شما یادآوری میکنند چقدر قوی هستید
پیادهروی طولانی انجام دهید، یک ورزش آنلاین را امتحان کنید یا کاری که همیشه فکر میکردید خارج از منطقهی امن شما قرار دارد را انجام دهید. وقتی به خودمان ثابت میکنیم که توانایی شگفتزده کردن خود را داریم، فرصت را برای انجام کارهای ممکن دیگر هم ایجاد میکنیم.
۸. مقاومت کردن را تمرین کنید
همیشه دلیلی برای بازی نقش قربانی بودن وجود دارد. وسوسههایی مانند اثرات خارجی، محیط قدیمی یا تمایل به استراحت کردن وجود دارند که شما را از مسیر خارج میکنند و کاری که باید انجام دهید این است که مقاومت کنید.
۹. موفقیتهای کوچک را جشن بگیرید
باید هر زمانی که با موفقیت چالشی را پشت سر میگذاریم به آن توجه کنیم. به جای داشتن احساس بازنده بودن و بازی کردن نقش قربانی بودن، موفقیتهای کوچک خود را جشن بگیرید.
۱۰. توجه کنید که شما فقط در برنامهی زمانبندی خودتان قرار دارید
مقایسه کردن دشمن پیشرفت است بنابراین حواس خود را به کارهایی که دیگران انجام میدهند پرت نکنید. به دلیل شخصی خود که شما را به رسیدن به هدف سوق میدهد متعهد شوید. با راه حل جدید با توجه به این واقعیت که ممکن است آسیبهای جانبی وجود داشته باشند حرکت کنید. به دلیل اینکه در زندگی نقش قربانی بودن داشتهاید، اکنون برخی افراد آمادگی عملکرد شما به شیوهی متفاوت را ندارند. ممکن است نیاز باشد به شیوهی جدیدی با افراد در زندگی خود تعامل داشته باشید، در صورتی که آنها با این شیوه مخالف بودند رفتارشان را به خود نگیرید.
۱۱. سیستم پاداش خود را ایجاد کنید
ممکن است در مسیرتان موانعی وجود داشته باشند بنابراین باید بدون عذر و بهانه برای مواجهه با آنها برنامهریزی کنید. گرفتن مالکیت به معنای متعهد ماندن حتی هنگام دشوار شدن شرایط است. علاوه بر این به معنای مسئولیتپذیری و ایجاد سیستم پاداش خود نیز هست.
۱۲. زندگی دلخواه خود را طراحی کنید
لیستی از چیزهایی که برای خودتان دوست دارید را تهیه کنید. با کمی راهنمایی و تعیین مسیر میتوانیم آنها را یک به یک به دست بیاوریم. آیا میخواهید کسبوکار خود را راهاندازی کنید؟ ارتباط سمی خود را با یک دوست قطع کنید؟ تعادل بهتری بین کار و زندگی برقرار کنید؟ وقتی به هدف خود متعهد باشیم هیچ محدودیتی برای چیزی که انجام آن امکانپذیر است وجود ندارد.
هنگامی که مهارتهای لازم برای تحقق رویاهایتان را دارید عجله نکنید و از مسیر رسیدن به خواستههایتان لذت ببرید.
۱۳. انتخاب سخت را انجام دهید
هدف بسیار مهم است. گاهی اوقات کارهای سخت و درست یکی هستند. در صورتی که بخواهید کار درست را انجام دهید باید به بازی کردن نقش قربانی بودن پایان دهید به ویژه هنگامی که باید انتخاب سختی انجام دهید.
۱۴. حس شوخطبعی خود را حفظ کنید
به خودتان و زندگی بخندید. در هر چیزی شوخ طبعی و خنده را پیدا کنید. با این کار به آهستگی از ذهنیت قربانی بودن نجات پیدا خواهید کرد. حفظ کردن احساس شوخ طبعی همیشه به شما این امکان را میدهد که جنبهی مثبت را ببینید.
۱۵. به گذشته نگاه نکنید
شما تا اینجا پیش آمدهاید و نمیخواهید تلاشهایتان هدر برود. اینکه بخواهید به گونهای متفاوت در دنیا ظاهر شوید نیاز به شجاعت دارد و باید به این کار افتخار کنید. تنها مسالهی قطعی در زندگی این است که همه چیز در حال تغییر است و همواره راهی برای موفقیت وجود دارد.
۱۶. مسئولیت زندگی خود را برعهده بگیرید
هنگامی که مسئولیت زندگی خود را بر عهده میگیرید مالک افکار، احساسات و کارهایتان خواهید بود. در این حالت زندگی را بر اساس شرایط خود طراحی میکنید زیرا میدانید که قدرت ایجاد واقعیت را دارید.
لحظهای که سرزنش دنیا را متوقف کنید میتوانید از فرد قربانی به فرد پیروز تبدیل شوید و زندگی بر طبق میل شما پیش میرود.
در پایان
در پایان روز دو انتخاب داریم یکی اینکه اتنظار زنده ماندن و نجات یافتن داشته باشیم و دیگری اینکه گام برداشته و بهترین تلاش خود را انجام دهیم. در این مسیر اشتباه خواهیم کرد اما در نهایت روزی از خودمان بابت همهی روزهایی که تلاش کردیم سپاسگزار خواهیم بود.
منبع: Lifehack