۱۰ سریال مشهور که راضیکنندهترین پایانبندی را داشتند
قسمت آخر همه سریالها نمیتواند برای مخاطبان راضیکننده باشد و در حقیقت، راضیکنندهترین پایانبندیهای مجموعههای تلویزیونی انگشت شمارند. پایان یک سریال میتواند آن را جاودانه کند و یا به کلی نابود سازد. وقتی که سازندگان سریال به گونهای آن را به اتمام میرسانند که مخاطبان راضی شوند، به خوبی از آنها استقبال میشود. در حالی که بعضی از سریالهای مورد توجه منتقدان، پایان خود را باز میگذارند تا شخصیتهای منفی با عواقب اعمال خود روبهرو نشوند، اما یک پایان راضیکننده تضمین میکند که تمام شخصیتهای داستان به آن چه لایق آن هستند میرسند. این اما به معنای آن نیست که این پایانبندیها الزاما خوشحالکننده خواهند بود یا شخصیتهای دوستداشتنی تا ابد کنار هم دیگر زندگی خواهند کرد، بلکه تمام شخصیتها به پایان سفرهای درونی و بیرونی خودشان میرسند.
راههای زیادی برای تمام کردن یک سریال تلویزیونی وجود دارد و هر چه بیشتر یک سریال ادامه پیدا کند، تمام کردن داستان آن متناسب با سلیقهی مخاطبان و به گونهای که میراث سریال حفظ شود، سختتر خواهد شد. برای راضیکننده بودن، یک پایانبندی باید پیش از هر چیز، احساسات عمیق مخاطب را برانگیزاند، چرا که سریالهایی با پایانهای ناراحتکننده پر طرفدار هستند. علاوه بر اینها اگر مضمون کلی و لحن سریال و از همه مهمتر خط داستانی آن در کل متناسب باشد، میتوان از فداکاریهای بزرگ در قسمتهای پایانی استفاده کرد. تغییر ناگهانی در لحظهی آخر برای منطقی جلوه دادن همهچیز، کار قشنگی نیست و بیش از این که لذتبخش باشد، گمراهکننده است.
۱۰. بریکینگ بد (Breaking Bad) – فصل ۵، قسمت ۱۶
- سازنده: وینس گیلیگان
- سالهای پخش: ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳
- بازیگران: برایان کرانستون، آنا گان، آرون پال، دین نوریس
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۹.۵ از ۱۰
«بریکینگ بد» که وینس گیلیان خالق آن است، داستان یک معلم شیمی به نام والتر وایت (برایان کرانستون) را روایت میکند که تبدیل به یک تولیدکننده و فروشندهی موادمخدر میشود. وقتی که پزشکان او را مبتلا به یک بیماری مرگبار یعنی سرطان تشخیص میدهند، او در حالی که سعی میکند نیازهای خانوادهی خود را فراهم کند، وارد این کار میشود. وایت در حالی که دیگر از چیزی نمیترسد، هر روز در دنیای جرم و جنایت و مواد مخدر قدرتمندتر میشود. به واسطهی این شغل، والتر از یک مرد خانواده تبدیل به کسی میشود که تنها با نام هایزنبرگ شناخته میشود.
«برکینگ بد» یکی از بهترین پایانهای سریالها را دارد و به همه ثابت میکند که والتر هرگز آدم خوبی نبوده و هرگز فقط به دنبال تامین کردن خانوادهاش وارد این مسیر شغلی نشده است. برای پنج فصل طولانی، والتر سعی میکرد به خودش و خانوادهاش ثابت کند که به خاطر تامین نیازهای آنها بعد از مرگش تبدیل به یک تولیدکننده و فروشندهی مواد مخدر شده است، اما در قسمت آخر سریال او به اسکایلر (آنا گان) میگوید که تنها دلیل رفتارش تمایل و اشتیاقش برای قدرت بوده است.
از همان ابتدا مشخص بود که والت بالاخره به یک شکلی خواهد مرد، اما در لحظات پایانی، چگونه مردن والت است که باعث میشود این سریال به شکلی جذاب و به یادماندنی به پایان برسد. او به جسی (آرون پال) کمک میکند و او را نجات می دهد؛ اگر یک شخصیت در این سریال وجود داشته باشد که لایق نجات داده شدن باشد، همین جسی است. والت علاوه بر آن با کشتن مردی که به دنبال کشتن آنها بوده و با حل کردن تمام مشکلاتش با خانوادهاش، حالا میتوانست در آرامش نصبی بمیرد. تصمیمگیری دربارهی این نکته که آیا او لایق آرامش بود یا نه، برعهدهی مخاطبان است.
۹. بافی قاتل خونآشامها (Buffy the Vampire Slayer) – فصل ۷، قسمت ۲۲
- سازنده: جاس ویدون
- سالهای پخش: ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳
- بازیگران: سارا میشل گلر، نیکولاس براندن، آلیسون هانیگان، کاریزما کارونتر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
«بافی قاتل خونآشامها» یک سریال کمدی و درام ماوراالطبیعی است که سال ۱۹۹۷ برای اولینبار پخش شد. این فیلم داستان زندگی بافی را روایت میکند، زنی که از نسل «قاتلان» است؛ قاتلانی که سرنوشت برای آنها تعیین کرده است تا با خونآشامها، شیاطین و هیولاها بجنگند. او به کمک گروه کوچک دوستانش معماهای مختلف را حل میکند و با نیروهای شیطانی میجنگد تا از خودش، دوستانش و تمام دنیا محافظت کند. پایانبندی های سریالی اندکی هستند که به خوبی «بافی قاتل خونآشامها» توانسته باشند داستان را جمع و جور کنند.
تمام وقایع این سریال حولمحور ماجراجوییهای بافی (سارا میشل گلر) به عنوان شخص منتخبی که باید برای نجات دادن دنیا همهچیز را فدا کند، میگردد. قسمت نهایی فصل هفتم سریال وقتی که در کنار قسمت نهایی فصل پنجم قرار بگیرد، جذابتر هم میشود، چرا که این سریال در ابتدا قرار بوده پنج فصل باشد. با اینحال پایانبندیای که فصل هفتم به این سریال تقدیم میکند، یکی از راضیکنندهترین پایانبندیهای سریالهای تلویزیونی است. در این قسمت بافی بالاخره موفق میشود بار سنگین قاتل بودن را با دیگران به اشتراک بگذارد و دیگر در دنیا احساس تنهایی نکند.
خیلی از چیزهایی که شخصیتهای این سریال میخواستند، تا رسیدن به قسمت نهایی به واقعیت پیوست، اما نه به طریقی که برای مخاطبان عجیب به نظر برسد یا نیاز باشد جنبههای تاریکتر شخصیتها به فراموشی سپرده شود. یکی از اصلیترین دلایلی که فصل هفتم توانست تا این اندازه درخشان باشد و پایانبندی جذاب سریال را در خودش جای دهد، تلخ و تاریکبودن فصل ششم بود. دشمن اصلی در فصل هفتم، نیروی شیطانی موجود در دنیا بود. «بافی قاتل خونآشامها» توانست به خوبی با گذشت هر فصل، هیجان را بیشتر کند و مخاطبان را بیش از پیش با سریال و وقایع آن درگیر نماید.
۸. بوجک هورسمن (BoJack Horseman) – فصل ۶، قسمت ۱۶
- سازنده: رافائل باب-واکزبرگ
- سالهای پخش: ۲.۱۴ تا ۲۰۲۰
- بازیگران: ویل آرنت، ایمی سداریس، آرون پال، الیسون بری
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۸ از ۱۰
روزی روزگاری یک ستارهی معروف یک سیتکام معروف، بوجک هورسمن، وارد روزهای سخت زندگیاش میشود. هیچ شغلی به او پیشنهاد نمیشود و او در تلاش است تا روزهای طلاییاش به عنوان یک هنرمند را بازگرداند. بوجک سعی میکند در صنعتی به نام سینما و تلویزیون که سالها پیش به او پشت کرده است، دوباره به جایگاه و مقام برسد. بوجک در کنار دوستان غیرعادیاش، سفری طولانی را آغاز میکند که طی آن سعی دارد یکبار دیگر به دوران اوج خودش بازگردد و تبدیل به یک ستاره شود.
در پایان این سریال، هیچکس به دنبال ریشههای بوجک (ویل آرنت) نیست، اما این به معنای آن نیست که مخاطبان منتظر پایانبندی این سریال نیستند. نکتهی برجستهی قسمت آخر، «زیبا تا زمانی که باشد»، لحظهای است که بوجک و دایان (آلیسون بری) روی بام کنار یکدیگر نشستهاند؛ درست همان طور که در انتهای فصل یک نشسته بودند. این صحنه نشان میدهد که این دو شخصیت از سالها پیش که برای نخستینبار روی بام کنار هم دیگر نشستند چقدر تغییر کردهاند. آنها به مخاطبان قول میدهند که زندگی ادامه خواهد داشت.
بوجک و دایان بعد از این که دراماتیکترین قسمتهای داستانشان به پایان رسید، به زندگیهای خود ادامه خواهند داد. این سریال سعی نمیکند بوجک را تبرئه کند یا برای اعمال آن دلیل بتراشد. بلکه فقط نشان میدهد که او هنوز در حال زندگی کردن است و در حال تغییر کردن؛ چه این تغییر در جهت مثبت باشد و چه منفی. در نگاه اول چنین چیزی شاید سادهلوحانه به نظر برسد، با اینحال هیچ جملهی دیگری نمیتواند ماهیت سریال «بوجک هورسمن» را از این بهتر به نمایش بگذارد. هیچکدام از پایانبندیهای این سریال خوشحالکننده نیستند، اما حقیقت این است که آن ها پایانبندی نیستند چون زندگی ادامه دارد.
۷. مش (M*A*S*H) – فصل ۱۱، قسمت ۱۶
- سازنده: لری گلبرت
- سالهای پخش: ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۳
- بازیگران: الن آلدا، وین راجرز، مایکل فارل، لرتا اسویت
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۵ از ۱۰
بسیاری از شخصیتهای اصلی سریال «مش» تا قسمت آخر در آن باقی ماندند؛ از جمله مهمترین شخصیت، چشم شاهین که آلن آلدا نقش آن را ایفا میکرد. چشم شاهین لنزی بود که مخاطبان از طریق او کمدی و محاکمههای دوران جنگ را تماشا کردند. تماشا کردن او و سریال «مش» که طی ۱۱ سال رو به جلو حرکت میکردند، «مش» را تبدیل به یکی از فراموشنشدنیترین سریالهای تلویزیون کرده است. اگرچه وقایع این سریال در دوران جنگ کره به وقوع میپیوندند، اما خود سریال تا مدتها بعد از به پایان رسیدن جنگ هم ادامه یافت. از این سریال به عنوان گزارشی مستقیم از جنگ ویتنام یاد میشود که همزمان با پخش سریال رخ داد.
قسمت نهایی این سریال دو ساعت و نیم به طول انجامید و نگاهی انداخت به ترتیب زمانی وقوع جنگها در حالی که شخصیتها آماده میشدند به خانه بازگردند. این قسمت سریال «مش» یک قسمت تاثیرگذار و پرتنش است. در نیمهی نخست این قسمت نشان داده میشود که سربازها در مقابله با جنگ دچار چه آسیبهای روانیای میشوند و هزینهی جنگ چقدر زیاد است. در این قسمت آلدا یکی از بهترین نقشآفرینیهای خود را ارائه میدهد. مخاطبان این سریال برای مدتی فکر میکردند که قرار است در اوج ناامیدی با این سریال خداحافظی کنند، خوشبختانه اما چنین نشد. «مش» به شخصیتهای خود اجازه داد تا با مخاطبان خود خداحافظیهای احساسی کنند و این خداحافظیها به مخاطبان نشان داد که ساختن این سریال برای دستاندکاران ان چه معنایی داشته است.
۶. آواتار: آخرین بادافزار (Avatar: The Last Airbender) – فصل ۳، قسمت ۲۱
- سازنده: مایکل دانته دیمارتینو، برایان کونیتزکو
- سالهای پخش: ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸
- بازیگران: زک تایلر آیزن، می ویتمن، دانته باسکو، دی بردلی بیکر
- امتیاز راتن تومیتوز: ۱۰۰ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۹.۳ از ۱۰
«آواتار: آخرین بادافزار» یک سریال انیمیشنی فانتزی و ماجراجویانه است که از شبکهی نیکلدون پخش شد و توسط مایکل دانته دیمارتینو و برایان کونیتزکو ساخته شد. زک تایلر آیزن، می ویتمن و دانته باسکو از صداپیشههای این انیمیشن سریالی بودند. این سریال روایتکنندهی داستان پسری جوان به نام آنگ است؛ یک بادافزار که قرار است آواتار بعدی باشد. آواتار یعنی کنترلکنندهی تمام عناصر؛ کسی که میتواند در یک چشم به هم زدن بین تمام ملتها صلح ایجاد کند و به تمام جنگها پایان دهد.
اگرچه «آواتار: آخرین بادافزار» تنها سه فصل طول دارد، اما نمیتوان تاثیر او بر انیمیشن و تلویزیون در مجموع را نادیده گرفت. این سریال همانطور که میتوان از استقبال مردم از بازسازی نتفلیکس از این سریال فهید، هنوز هم طرفداران دوآتیشهی خودش را دارد. شکست دادن خط داستانی قدرتمند و مستحکم این سریال کاری دشوار است. هر فصل این سریال سفری را به پایان میرساند و وقتی که آنگ و ارباب آتش، اوزایی، در قسمت آخر مقابل یکدیگر قرار میگیرند، لحظهای که مخاطبان در تمام طول سریال منتظرش بودند بالاخره فرا میرسد. خوشبختانه این نبرد به خوبی ساخته شده است و هیچ کس از آن ناامید نمیشود.
یکی از حرکات هوشمندانهی سازندگان این سریال آن بود که دستیابی آنگ به قدرتهای آواتاری را طی فصل سوم مسدود کردند. او فقط در لحظات پایانی موفق میشود به این قدرتها دست پیدا کند و این دستیابی در ثانیههای آخر جذابیت را دو چندان میکند. علاوه بر اینها آنگ که همیشه مخالف خشونت بوده است حالا بر سر دوراهی قرار میگیرد؛ چرا که باید به زندگی اوزایی پایان بدهد. این کشمکش درونی قدرتمند یکی از اصلیترین جذابیتهای این سریال است و مخاطب را با یکی از اصلیترین سوالهای اخلاقی روبه رو میکند. اگرچه این سریال انیمیشنی رسما یک سریال برای کودکان است، با این حال پایانبندی آن از بسیاری از سریالهای تلویزیونی راضیکنندهتر است. این سریال موفق میشود تمام شخصیتهای خود را به سر منزل مقصود برساند و داستان خود را به طور کامل روایت کند.
۵. آمریکاییها (The Americans) – فصل ۶، قسمت ۱۰
- سازنده: جو وایزبرگ
- سالهای پخش: ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸
- بازیگران: کری راسل، متیو ریس، ماکسیمیلیانو هرناندز، هالی تیلور
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
در میانهی جنگ سرد، به نظر می آید الیزابت و فیلیپ جنینگز یک زوج معمولی آمریکایی هستند؛ آنها همراه با دو فرزند خود، پیگی و هنری، در حومهی شهر زندگی رویایی هر آمریکاییای را از سر میگذرانند. در حقیقت اما الیزابت و فیلیپ نیروهای شوروی هستند و به طور مخفیانه برای سیستم جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی، کاگب، کار میکنند. «آمریکاییها» باعث میشود مخاطبان از ابتدا تا انتها در حال حدس زدن وقایع باشند. اگرچه یک داستان دربارهی مامورهای مخفی کاگب در اوج دوران جنگ سرد در آمریکا نباید پایان خوشی داشته باشد، «آمریکاییها» اما پایان خوش دارد.
البته باید آن را پایان خوشی دانست که تا حد امکان میشود در بافت این سریال جا داد. الیزابت (کری راسل) و فیلیپ (متیو ریس) موفق میشوند از امریکا جون سالم به در ببرند و زندگیای جدید را در روسیه آغاز کنند. اگرچه آنها فرزندان خود را در ایالات متحدهی آمریکا رها میکنند. در حالی که رها کردن بچهها کاری سنگدلانه و وحشتناک است، اما بهترین کاری که میشد برای پیگی (هالی تیلور) و هنری (کیدریچ سلاتی) انجام داد همین بود. یکی از چیزهایی که «آمریکاییها» را تبدیل به سریالی تا این اندازه پرطرفدار کرد این بود که مخاطبان میدانستند جنینگزها در حال مبارزه کردن برای یک هدف از دست رفته هستند و این شخصیتهای خیالی برای جلوگیری از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هیچکاری نمیتوانند انجام دهند. با وجود مشکلات سیاسی، قتل و خیانت، موضوع اصلی داستان رابطهی بین الیزابت و فیلیپ است. مخاطبان میخواستند بدانند ازدواج آنها در این شرایط سخت دوام میآورد و احساسات انها نسبت به یکدیگر با وجود شرایط سخت تغییر می کند یا نه. وقتی که رابطهی این دو نفر با وجود تمام سختیها ادامه پیدا میکند، یک لحظه تراژیک زیبا خلق میشود که مخاطبان این سریال را شگفتزده میکند.
۴. شهر پهناور (Broad City) – فصل ۵، قسمت ۱۰
- سازنده: لانا گلیزر، ابی جیکوبسون
- سالهای پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹
- بازیگران: الانا گلیزر، ابی جیکوبسون، هانیبال بورس، جان گمبرلینگ
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۴ از ۱۰
این سریال بر اساس یک سریال اینترنتی به همین نام توسط خالقان همان سریال اینترنتی ساخته شد. «شهر پهناور» داستان دوستی دو زن جوان به نام های ابی و الانا را روایت میکند که سعی دارند در شهر نیویورک به موفقیت دست پیدا کنند. تمام پنج فصل «شهر پهناور» درخشان هستند و اگرچه فصل پنج از نظر منتقدان بهترین فصل این سریال نبود با این حال در قلب طرفداران این سریال جایگاه ویژهای دارد؛ چرا که آنها در این فصل با ابی (ابی جکسون) و الانا (الانا گلیزر) خداحافظی میکنند.
قلب و روح «شهر پهناور» دوستی این دو دختر است و فکر کردن به این نکته که آنها قرار است راه خود را از یکدیگر جدا کنند و تا آخر عمر کنار یکدیگر در نیویورک زندگی نکنند، قلب مخاطب را میشکند. نگه داشتن آنها در نیویورک اما باعث میشد که تمام تلاشهای سازندگان برای خلق کردن وجوهات مختلف این شخصیتها بی ارزش به نظر برسد. ابی بعد از گذراندن آخرین روز در کنار الانا، نیویورک و «شهر پهناور» را ترک میکند. این قسمت تمام ویژگیهای مثبت و منفی زندگی در نیویورک را در خودش جای داده است و بیانیهای است در این رابطه که این دو دختر چگونه تبدیل به خانوادهی یک دیگر شده بودند. این که گلیزر و جیکوبسون تصمیم گرفتند یک سریال کمدی را به شکلی تقریبا تلخ به پایان برسانند، نشاندهندهی جرأت آنها است. البته نمیتوان گفت که کمدی نمیتواند به موضوعات اندوهناک و حساس بپردازد؛ چرا که یکی از وظایف کمدی همین است. «شهر پهناور» تا لحظهی آخر یک کمدی بود، اما این کمدی بودن به معنای آن نیست که این سریال مهم یا تاثیرگذار نبوده است.
۳. مانک (Monk) – فصل ۸، قسمت ۱۶
- سازنده: اندی برکمن
- سالهای پخش: ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۹
- بازیگران: تونی شالهوب، ترایلور هاوارد، تد لواین، استنلی کامل
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۱ از ۱۰
«مانک» که در آن تونی شالهوب نقش مانک را ایفا میکند، داستان یک کارآگاه را دنبال میکند؛ یک کارآگاه خصوصی مبتلا به وسواس فکری و عملی. کسی که در حل کردن پروندههای جنایی به پلیس سان فرانسیسکو کمک میکند. در کنار آن، او دربارهی مرگ همسر خود هم تحقیق میکند. همسر او به واسطهی یک بمب ماشینی کشته شده است. ترایلور هاوارد، تد لواین، استنلی کامل و جیسون گری-استنفورد از دیگر ستارههای این سریال هستند. اگرچه «مانک» بعدها سال ۲۰۲۳ با یک فیلم سینمایی به نام «آخرین پروندهی آقای مانک: فیلم مانک» (Mr. Monk’s Last Case: A Monk Movie) یکبار دیگر نزد مخاطبان بازگشت، با این حال قسمت آخر سریال «مانک» توانسته بود نتیجهگیریای قدرتمند و راضیکننده برای مخاطبانی که از ابتدا با مانک همراه بودند، فراهم کند.
این سریال بدون تونی شالهوب در نقش مانک هرگز ساخته نمیشد و قسمت آخر این سریال مواد اولیهی زیادی را در اختیاز او قرار داد. موادی که او با استفاده از آنها توانست تواناییهای خودش یه عنوان یک بازیگر را به همه اثبات کند و پایانبندیای مناسب به عنوان یک شخصیت برای مانک فراهم نماید. در قسمت «آقای مانک و پایان – بخش دوم» است که مانک بالاخره معمای قتل همسرش را حل میکند و بالاخره موفق میشود به زندگی خودش ادامه دهد. بعد از مدت زمان زیادی که او صرف حل کردن پروندهی همسرش کرد، لایق این بود که بتواند پاسخ سوالات خود را پیدا کند.
مانک تنها شخصیت این سریال نبود که به پایان مناسب رسید. تمام شخصیتهای این سریال توانستند فرصت شروعی دوباره پیدا کنند. همهی آنها فرصتی پیدا کردند تا به مرحلهی بعدی زندگی، مسیرهای شغلی و رابطههای خود بروند. این قسمت بعد از این که زندگی با خوشحالی تمام شخصیتها را یکی پس از دیگری نشان میدهد، به پایان میرسد. همهی شخصیتها موفق میشوند به هدفهای خودشان دست پیدا کنند. در رابطه با مانک، او موفق میشود به تحقیق دربارهی جرم و جنایت ادامه دهد و به کسانی که بیش از همه به کمک احتیاج دارند، کمک کند.
۲. بازماندگان (The Leftovers) – فصل ۳، قسمت ۸
- سازنده: دیمون لیندلوف، تام پروتا
- سالهای پخش: ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷
- بازیگران: جاستین ثرو، ایمی برنمن، کری کون، کریستوفر اکلستون
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸.۳ از ۱۰
«بازماندگان» یک سریال درام سه فصلی است. این سریال داستان گروهی از مردم را روایت میکند که در حال کنارآمدن با عواقب غیب شدن ناگهانی ۲ درصد از جمعیت جهان هستند. این سریال را یکی از سازنده های سریال «گمشده» (Lost)، دیمون لیندلوف و نویسندهی درخشان، تام پروتا ساختهاند. بازیگران بزرگی همچون کریستوفر اکلستون، لیو تایلر، مارگارت کوآلی و جاستین ثرو بازیگران این سریال هستند. تماشا کردن این سریال ممکن است سخت و طاقتفرسا باشد. تقریبا به اندازهی تمام سریال طول میکشد تا این سریال بتواند خط نقرهای باریک بین غمگساری و ناامیدی را به واسطهی شخصیتهای زیادی که به واسطهی آن نابود میشوند، به مخاطبان نشان دهد.
در نهایت، پایانبندی «بازماندگان» در ابتدا برای مخاطبان گیجکننده بود و نیاز به توضیح داشت، اما اگر چنین نبود و به بررسی مفاهیم عمیق فلسفی نمیپرداخت نمیشد نام آن را «بازماندگان» گذاشت. در این قسمت، کوین (جاستین ثرو) و نورا (کری کون) بعد از گذشت سالها به عنوان انسانهای پا به سن گذاشته با یکدیگر دیدار میکنند و تجربههای خود را با یکدیگر در میان میگذارند. برای سریالی که همیشه انتظارات را بیشتر میکرد و هرگز جوابهای سرراست به هیچکدام از سوالهای مخاطبان خود نمیداد، چنین پایانبندی شیرین و سادهای برای «بازماندگان» تعجبآور بود. نورا جواب و نتیجهای را که از زمان ناپدیدشدن خانوادهاش پیش از وقایع فصل اول به دنبالش بود پیدا کرد و در همان زمان، کوین خودش را تسلیم ایمان به ناشناخته کرد و پذیرفت که تمام آن چه اهمیت دارد کنار هم بودن او و نورا است.
۱. چیرز (Cheers) – فصل ۱۱، قسمت ۲۸
- سازنده: جیمز باروز، گلن چارلز، لز چارلز
- سالهای پخش: ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۳
- بازیگران: تد دنسن، شلی لانگ، نیکلاس کلسانتو، لئا پرلمان
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به سریال: ۸ از ۱۰
یکی از شناختهشدهترین سیتکامهای آمریکایی دههی ۱۹۸۰ و ۹۰ میلادی، «چیرز» است. بازیگران این سریال، تد دنسن، شلی لانگ، لئا پرلمن، کسلی گرامر و جرج وندت هستند. این سریال به بررسی زندگی کارکنان یک کافه طی ساعات کاری میپردازد. این سریال ۱۱ فصل به طول انجامید و اسپینآفهای شناختهشدهای مانند «فریزر» (Frasier) از آن منشعب شدند. «چیرز» قواعد ژانر سیتکام را تغییر داد و تعریفی جدید از روابط داستانی شخصیتها ارائه داد. تعریفی که طی آن مخاطب مدام از خودش میپرسید آیا سم (تد دنست) و دیانا (شلی لانگ) به هم میرسند یا نه. اگرچه دیانا چندین فصل زودتر این سریال را ترک کرده بود و به نظر میآمد رابطهی آنها برای همیشه تمام شده است. خوشبختانه او برای قسمت آخر سریال بازمیگردد و اجازه میدهد که مخاطبان یکبار دیگر او و سم را کنار یک دیگر ببینند؛ حتی برای مدتی کوتاه.
ابتدا سم و دیانا تصمیم میگیرند با یکدیگر فرار کنند، اما آنها در مییابند که هرچه از زندگی میخواهند را بدون حضور دیگری در زندگی خود، به دست آوردهاند و به چیز دیگری احتیاج ندارند. بر همین اساس سم یک بار دیگر به کافه باز میگردد؛ جایی که به آن تعلق دارد. سریال «چیرز» نشان میدهد که زندگی یعنی در جایی باشی که مردمی که تو را دوست دارند هستند. این سریال نشان میدهد که آشنابودن یکی از شکلهای صادقانهی صمیمیت است. همان چهرههای همیشگی اطراف کافه هستند و از دیدن بازگشت سم بسیار خوشحال میشوند. ماندن سم در یک نقطه به معنای عدم جریان داشتن حیات یا هیجان نیست، بلکه به معنای قناعت است. مانند سایر شخصیتهای سریال، سم از این که در بوستون میماند و خانوادهی خود را تشکیل می دهد، خوشحال است.
منبع: screenrant
۱۱. DARK
Better call Saul
Attack on Titan
Full metal alchemist brotherhood