۱۰ دستیار وفادار برتر در انیمهها
هر فرماندهی بزرگی یک دستیار عالی دارد که همیشه مراقبش است. این یاران وفادار چه به دنبال هدفی خیرخواهانه باشند یا پای رویاهای شرورانه در میان باشد، در تمام بالا و پایینها کنار رهبران خود میمانند. شاید علت وفاداریشان این است که باوری عمیق به هدف رئیس خود دارند، مثل ریزا هاکآی در انیمهی «کیمیاگر تمامفلزی»، یا شاید به خاطر این است که فرماندهی خود را شدیدا تحسین میکنند، مثل رابرت ای. او. اسپیدوگن در انیمهی «ماجراجویی عجیبوغریب جوجو».
وفاداری و عزم، در انیمهها ارزش والایی دارند، به همین دلیل شخصیتهایی که چنین ویژگیهایی در خود دارند، محبوب هواداران میشوند. انگیزهی این شخصیتها از چنین وفاداری، به اندازهی خودشان جذاب و دوستداشتنی است. حقیقت این است که بدون وجود این رفقای وفادار، رئیسهایشان به جایی نخواهند رسید.
شخصیتهای انیمه، چه قهرمان باشند یا شرور، برای موفقیت در مسیر خود به حمایت یاران وفادار خود نیاز دارند. اما وفادارترین رفقای دنیای انیمه کدامها هستند؟
۱۰. هاک – یونای سپیدهدم (Yona of the Dawn)
هاک را به خاطر قدرت افسانهایش، در سراسر امپراتوری کوکا به نام هیولای تندر میشناسند. هاک از زمان بچگی تا بهحال، دوست و محافظ شاهزاده یونا بوده است. وقتی سووان، یکی از فامیلهای یونا پادشاه را میکشد و بر تخت پادشاهی مینشیند، هاک همراه با یونا میگریزد تا او را از مرگ نجات دهد.
ماندن هاک با یونا تنها از سر وظیفه نیست، او عمیقا عاشق اوست و برای محافظت از او هرکاری میکند. او برای حفظ جان یونا میتواند انبوه دشمنان را از بین ببرد و از جراحتهای عمیق جان سالم به در ببرد. او هروقت میبیند یونا به رهبری تواناتر و قویتر از گذشته تبدیل شده، کلی احساس غرور میکند.
۹. لگاتو بلوسامرز – ترایگان (Trigun)
شخصیت میلیون نایوز برنامهای نداشت که جان لگاتوی جوان را نجات دهد، ولی در هر صورت این کار را انجام داد. حال لگاتو، تمام زندگیاش را وقف نایوز کرده است، و در مسیر رسیدن نایوز به هدف خود که نابود کردن کل بشریت است، خود را سهیم میداند.
لگاتو که قطعا یکی از قدرنادیدهترین شرورهای دنیای انیمه است، وقتی رئیس نایوز به سایهها پناه میبرد و پنهان میشود، خودش وظیفهی فرماندهی پیروانشان را برعهده میگیرد. او بابت اینکه وش، برادر نایوز، او را رها کرده است بسیار عصبانی است و از آزار او کلی لذت میبرد.
۸. ریزا هاکآی – کیمیاگر تمامفلزی (Fullmetal Alchemist)
ستوان هاکآی در نیروی نظامی سرزمین آمستریس خدمت میکند، ولی اولویت اول او برای وفاداری، فرماندهاش سرهنگ روی موستانگ است. بعد از اینکه هردو در جنگ ایشوالان حضور پیدا میکنند و اتفاقات وحشتناکی را رقم میزنند، روی تصمیم میگیرد حکومت فاسد آمستریس را به خاطر کارهایی که انجام داده براندازد، و ریزا به وفادارترین یار او در این مسیر تبدیل میشود.
ریزا نقش زیادی در رسیدن روی به کیمیاگری آتش داشت و یکی تاثیرگذارترین دوستیهای کل مجموعهی «کیمیاگری تمامفلزی» را رقم زد. او از روی هم در برابر آسیب دیگران، هم در برابر آسیبی که خود روی ممکن است به خودش وارد کند، حفاظت میکند. او به روی قول میدهد که اگر جاهطلبیهای روی داشت باعث نابودیاش میشد، خودش او را بکشد.
۷. نوری هاریمه – کیل لا کیل (Kill La Kill)
وقتی راگیو کیروین بعد از یک تولد ناموفق، تصمیم میگیرد دخترانش را با لایف فایبرها ترکیب کند، یک لایف فایبر با شمایل انسان را در یک رحم مصنوعی پرورش میدهد. نتیجهی چنین آزمایشی نوری هاریمه میشود، یک موجود بسیار قدرتمند که در خدمت رویاهای بوالهوسانه راگیو است. نوری مادر خود را میپرستد و با لذتی خطرناک، دشمنان او را شکنجه میکند و از بین میبرد.
نوری وقتی آسیب میبیند در وضعیت عصبانیت خطرناکی قرار میگیرد، ولی در جایی از داستان ریوکو هردو دوست او را قطع میکند، و این چندان باب میل راگیو نیست. وقتی معلوم میشود راگیو برای عملی کردن نقشهی خود باید نوری را بکشد و او را با لایف فایبر آغازین ترکیب کند، نوری سر خودش را قطع میکند و با خوشحالی میگوید: «باشه مامان!»
۶. جوئی ویلر- یو-گی-اوه! (Yu-Gi-Oh!)
«یو-گی-اوه!» سریالی است که در آن قدرت دوستی اهمیت زیادی دارد، و برای یوگی، هیچ دوستی وفادارتر از جوئی نخواهد بود. اگرچه در ابتدای رابطهی آنها جوئی یوگی را اذیت میکرد، ولی بعدا یوگی برای دفاع از جوئی، سختیهای بیشتر از این را هم تحمل میکند. الان دیگر جوئی ایمان کاملی به تواناییهای یوگی دارد و اگر یوگی در معرض خطر باشد، برای محافظت از او بیمحابا به دل خطر میزند.
این مساله ویژه در قسمت «دوستان تا پایان، بخش ۴» دیده میشود، زمانی که جوئی از طریق پیوند قدرتمندش با یوگی، برای اولین بار موفق میشود از شستشوی مغزی ماریک نجات پیدا کند و به دوست خود آسیبی نزند. بعد از آن هم او همیشه به دنبال حفظ جان یوگی است.
۵. کونان – ناروتو (Naruto)
کونان دستیار پرقدرت و خویشتندار نگاتو، رهبر آگاتسوکی است. او و نگاتو از زمانی که بچه بودهاند تا بهحال، دوشادوش هم تمرین کردهاند و جنگیدهاند، او همچنین یکی از اعضاء بنیانگذار این سازمان بوده است. او از بدن اصلی نگاتو محافظت میکند و دستوراتش را انجام میدهد، پیروان نگاتو به او لقب «فرشتهی خدا» را دادهاند.
کونان باور کاملی به نقشهی نگاتو برای برقراری صلح جهانی دارد، و بعد از مرگ نگاتو، او ناروتو را جانشین برحق نگاتو میبیند و ایمانش به او تقویت میشود. در قسمت «قهرمان برگ پنهان»، او به ناروتو میگوید چون نگاتو به او باور داشت، او هم به ناروتو باور پیدا کرده است.
۴. رابرت ای. او. اسپیدوگن – ماجراجویی عجیبوغریب جوجو (JoJo’s Bizarre Adventure)
اسپیدوگن ابتدا کارش را به عنوان یک جنایتکار در بدترین منطقهی لندن شروع میکند و برای زنده ماندن دست به کشتن و کتک زدن مردم میزند. همهچیز وقتی تغییر میکند که او با جاناتان جوستار آشنا میشود، جاناتان در یک نبرد او را حسابی کتک میزند، تنها او را نمیکشد و از جانش میگذرد. رابرت به حدی تحت تاثیر رفتار آقامنشانهی جاناتان قرار میگیرد که تا ابد به وفادارترین همراه او تبدیل میشود.
حتی بعد از مرگ زودهنگام جاناتان هم وفاداری اسپیدوگن سرجایش میماند. او بعدا به دوست باارزشی برای جرج و جوزف، پسر و نوهی جاناتان تبدیل میشود. و بنیاد اسپیدوگن که او تاسیس میکند به یک منبع باارزش برای خانوادهی جوستار تبدیل میشود.
۳. گیریکو – سول ایتر (Soul Eater)
بیشتر اسلحههای «سول ایتر» به شکل فداکارانهای وفادار هستند. گیریکو هم اگرچه برای فعالسازی به کسی نیاز ندارد، از این قاعده مستثنی نیست. او تنها کسی است که میتواند ادعا کند تعهد و وفاداریاش تا هشت قرن کامل ادامه داشته است.
وقتی اربابش آراکنه بدنش را از دست داد، گیریکو از روحش محافظت کرد و با انتقال روح و خاطرات او به فرزندان فراوانش، جانش را نجات داد. بعد از بازگشت آراکنه، او قویترین سربازش میشود. در مانگا میبینیم که بعد از اینکه آراکنه بالاخره توسط ماکا و سول برای همیشه میمیرد، گیریکو هم در حال تلاش برای گرفتن انتقام او میمیرد، او زندگی بدون آراکنه را بیمعنی میداند.
۲. جعفر – مگی: هزارتوی جادو (Magi: Labyrinth Of Magic)
در دنیای «مگی»، پادشاه همیشه تحت محافظت جنگجویان وفادار و نیرومند خود قرار دارد. جعفر هم یکی از هشت ژنرال برتر پادشاه سندباد، و نفر دوم کل امپراتوری سیندریا است.
او پیشتر یک آدمکش بوده و دوستی با سندباد متحولش میکند. جعفر برای محافظت از سندباد حاضر است هرکسی را بکشد و حتی وقتی روشهای مبارزهای سندباد بیش از حد نیرنگآمیز میشوند، او باز کنار پادشاه خود میماند. در آخرین بخشهای مانگا، زمانی که سندباد با رخ ترکیب شده و از دنیا محو میشود، جعفر جای او را در رهبری نیروها برعهده می گیرد، و وفادارانه منتظر بازگشت او میماند.
۱. نورا – نوراگامی (Noragami)
نورا یک رگالیای سرگردان است که در کنار یاتو توسط پدر بزرگ شده است. او قدرتهای ماورایی زیادی دارد، ولی همیشه به سمت پدر برمیگردد، با خوشحالی اطلاعات محرمانهای دربارهی خدایان به او میدهد و خوشحال است که میتواند دستوراتش را اجرا کند. اگرچه پدر او را تنها یک ابزار میبیند، ولی نورا پیوسته برای دریافت عشق او تلاش میکند.
او مخصوصا لذت زیادی میبرد از اینکه در منزوی کردن و نابود کردن یاتو به او کمک کند، یاتو پیوسته تلاش میکند از کنترل پدر خارج شود. نورا خیلی دوست دارد آن خانوادهی سه نفرهای که پیشتر داشتند را دوباره بازسازی کند، ولی دیگر همهچیز از دست رفته و بعید ست مثل سابق شود.
منبع: Screenrant
به جز کونان توی ناروتو هیچ کس رو نمیشناختم -_- 😤