معروف‌ترین نقاشی‌های ایرانی که باید بشناسید

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
نقاشی‌های معروف ایرانی

هنر نقاشی در مفهوم خلاقیت، احساس و نوآوری تنیده شده است؛ هنری که اثرگذاری بیشتر، معیار کلیدی آن در نظر گرفته می‌شود. شاید تاکنون، جسته‌و‌گریخته نقاشی‌های بی‌شماری را دیده باشید و فقط تعداد اندکی موفق شده‌اند که بر شما تاثیر بگذارند. قطعا آثاری که بر ذهن و روح شما نفوذ می‌کنند، تکان‌دهنده و عمیق هستند. بنابراین با توجه به درون‌مایه، داستان‌ها، مفاهیم، ساختار، فرم، رنگ و نور چنان درگیر اندیشیدن و واکاوی خواهیم شد که ذهن و حتی رویکردهای‌مان را دگرگون خواهد کرد. ولیک باید قبل از تماشای یک اثر شاهکار، درجه‌ی نو و تازه بودن خلاقیت آن را در نظر بگیرد؛ زیرا چنین امری کمک می‌کند تا شدت و ضعف اثر را بهتر تشخیص دهید. اکنون برمبنای چنین رویکردی در جهان چند نمونه از نقاشی‌های معروف ایرانی که به اندازه‌ی نقاشی جیغ ادوارد مونک معروف هستند غوطه‌ور شوید و اثرگذاری آن‌ها را هرگز فراموش نکنید!‌

۱- «یوسف و زلیخا از بوستان سعدی» اثر کمال‌الدین بهزاد

نقاشی‌های معروف ایرانی

این مینیاتور توسط کمال‌الدین بهزاد، نقاش معروف ایرانی برای نسخه‌ای از کتاب بوستان سعدی ترسیم شده است و یکی از نقاشی‌های معروف ایرانی محسوب می‌شود. بهزاد اولین هنرمندی بود که حرکت و احساس را در نگارگری ایرانی ایجاد کرد، از این‌رو تصویر زلیخا با یک شیوه‌ی حرکتی مشخص، دیده می‌شود. غالبا بهزاد را استاد بی‌مانند ایجاد حرکت در شخصیت‌ها، ترکیب‌بندی‌های کم‌نظیر و رنگ‌هایی معنادار می‌شناسند.

نگاره‌ی «یوسف و زلیخا» روایت‌گر، مهم‌ترین بخش داستانیِ میان زلیخا و یوسف، یعنی گریختن یوسف از زلخیا است. آنچه که در اثر می‌بینیم، رقم خوردن ماجرای میان این دو شخصیت در بالاترین طبقه‌ی عمارتی با دهلیزهای دَرهم تنیده و پلکان‌های بسیار است. در بخشی از کادر نقاشی، هفت حجره و هفت دَر، مقابل مسیر یوسف رسم شده که اشاره‌ای نمادین به هفت منزل سلوک دارد.

ترکیب‌بندی این نگاره از ساختار شبکیه‌ای مستور تشکیل شده که کل مجموعۀ نگاره را در دو بخش، بالا و پایین جدا می‌کند. از سوی دیگر در نقطه‌ مرکزی تصویر، دو خطِ متقاطع (چلیپایی) عمود بر هم به چهار قسمت، یک‌اندازه تقسیم شده و ترکیب‌بندی‌ای، مانند چلیپای شکسته را پدید آورده است.

وجود پویایی در حالت بدنی شخصیت‌ها که در تضاد با ترکیب‌بندی هندسی و ساکن عمارت دیده می‌شود، هرگز چشم بیننده را نمی‌زند و حضور این هماهنگی در چنین دوگانگی‌ای، واقعا شگفت‌انگیز است. در کتاب «یادنامه‌ی کمال‌الدین بهزاد» به تفصیل، درباره خصوصیاتی چون هندسه‌ی پنهان و خطوط معنادار در ترکیب‌بندی عمارت و چهره‌ی یوسف و زلیخا نیز گفته شده است که از کلیدی‌ترین بخش این نگاره‌ی شاهکار بهزاد به شمار می‌رود.

۲- «داستان‌های هزار و یک شب» اثر صنیع‌الملک

نقاشی‌های معروف ایرانی

مجموعه نقاشی‌های «هزار و یک شب» برمبنای داستان‌های کتابی با همین نام است که در زمان قاجار از عربی به فارسی برگردانده شد. صنیع‌الملک به دستور ناصرالدین شاه با کمک ۳۴ نقاش، کار روی این کتاب را آغاز نمود. هنرمندانی چون تذهیب‌گران، صحافان و ترصیع‌گران درنهایت باهمکاری یک‌دیگر این کتاب خارق‌العاده‌ را طی هفت‌سال خلق کردند. در این میان خوشنویسی، تجلید و تذهیب کتاب نیز هم‌زمان انجام می‌شد.

در این کتاب ۲۲۸۰ صفحه‌‌ای، بیش از ۳۶۰۰ مجلس در ۱۱۳۴ صفحه به تصویر درآمده است. اثر علی‌رغم تصاویر و رنگ‌‌های بی‌نظیر از ارجاعات فرهنگی و مردمی برخوردار است. همچنین این مجموع نقاشی ایرانی قدیمی، اطلاعاتی بی‌نظیر و جامع از شمایل و فرهنگ پوشاک در حکومت ناصرالدین‌شاه را به ما می‌دهد.

۳- «تالار آینه» اثر کمال‌الملک

نقاشی‌های معروف ایرانی

تابلوی رنگ‌روغن «تالار آینه» یکی از نقاشی‌های معروف ایرانی به شمار می‌رود که خلق آن، پنج‌سال زمان برد. این نقاشیِ کمال‌الملک، اتاق تالار آینه، واقع در کاخ گلستان را درحالی که ناصرالدین‌شاه در هسته‌مرکزی کادر بر یک صندلی نشسته به تصویر می‌کشد. بدون‌شک با دیدن تابلو، متوجه وسعت این تالار خواهید شد، اما درحقیقت آنقدرها هم بزرگ نیست. بنابراین احتمال می‌رود که نقاش، عامدانه به شکوه این مکان شگفت‌انگیز افزوده است.

جزئیات «تالار آینه» در ایده‌آل‌ترین حالت ممکن تصویرگری شده و اجزا در یک نظم‌وترتیبِ کاملا ساختارمندی، خودنمایی می‌کنند. وجود خصایصی چون رنگ‌های خالص، درخشش و نور در چنین ابعاد گسترده‌ای، وضوح بی‌نطیری از عناصر را ایجاد کرده است و گویا در قلب تاریخ شیرجه زده‌ایم!

۴- «پژواک جهان» اثر محمد احصایی

نقاشی‌های معروف ایرانی

محمد احصایی در بازی و تصویرگری با حروف‌، استاد بی‌بدیلی است. برای احصایی حروف‌ ابزاری به شمار می‌رود تا موضوعات و احساساتی معنوی از طریق شیوه‌های هنر سقاخانه‌ای و خوش‌نویسی و همچنین قواعدی خاص بیان شود. او به واسطه عناصر و فضای بصری هنر نقاشی، پدید آورنده‌ حروفی فرمالیستی و حیرت‌انگیز است. تابلوی «پژواک جهان»، اثر این هنرمند نام‌دار، یکی از نقاشی‌های معروف ایرانی است که رویکردهای او را به طور مشخص نشان می‌دهد.

در «پژواک جهان» حروف تک‌رنگ به صورت اشکال عمودی و خلل‌ناپذیری در یک‌دیگر پیچیده و سپس از پس‌زمینه جدا شده‌اند. کلمات با ساختاری قاعده‌مند، کادر را بر سه‌قسمت تقسیم می‌کنند. بنابراین نوشتارهای دوار در مرکز نقاشی دیده‌ می‌شوند و امتداد آن‌ها، مانند خطوطی عمودی در دوطرف کادر ادامه یافته‌اند. این نقاشی ایرانی، گویا قرابتی بسیار عمیق با معنی عنوان‌اش دارد؛ بازتابی از روح جهان هستی که تلالو آن را می‌توان در رقص کلماتی پِیاپی و هماهنگ حس کرد.

۵- «فی‌فی از خوش‌حالی زوزه می‌کشد» اثر بهمن محصص

نقاشی‌های معروف ایرانی

بهمن محصص از هنرمندانی به شمار می‌رود که مجموعه‌ بی‌شماری از آثار هنری را خلق کرده است. اما به گفته‌ی برخی، درمیان تمام کارهای او «فی‌فی از خوش‌حالی زوزه می‌کشد» را می‌توان جزء بهترین‌ها برشمرد. درباره این اثر، مناقشات عجیبی وجود دارد و متاسفانه اکنون در اختیار یک مجموعه‌دار خصوصی است. شاید درمورد چنین نقاشی اعجاب‌انگیزی، نمی‌توان بیش‌ از اندازه اظهار‌نظر کرد اما در توصیف کلیت آن، تاحدی می‌شود چیزهایی را بیان کرد. اولین مسئله‌ای که وجود دارد، فریاد شخصیت فی‌فی است که چنین پرسشی را برمی‌انگیزد: او به چه دلیل این‌گونه فریاد می‌زند؟

نقاش این فریاد را به شکل گودالی سیاه‌مانند ترسیم کرده است که تمام صورت فی‌فی را در بر می‌گیرد و بیشتر حسی از جنون را تداعی می‌کند تا یک خوش‌حالی عادی. بنابراین احتمال می‌رود که معنی عنوان اثر، نسبتی با مفهوم این تصویر نمادین از انسان را ندارد. کاراکتر در پس‌زمینه‌ای خنثی با بدنی قرمز رنگ، دستانی جمع شده در سینه، گردنی کج و صورتی انحلال رفته در یک خنده‌ مالیخولیایی گویا پوچی را به بیننده القا می‌کند؛ پوچی‌ای که می‌گوید: تمامیت انسان، همین هیچ مطلق است.

۶- «از مجموعه‌‌ تنه‌ی درختان» اثر سهراب سپهری

Sohrab Sepehri

سهراب سپهری را معمولا شاعری مهم در ادبیات فارسی می‌شناسند، اما سپهری علاوه بر شعروشاعری در دنیای نقاشی به عنوان یک هنرمند خلاق و نوگرا شناخته می‌شود. او نقاشی‌های خود را با سبکی منحصربه‌فرد خلق می‌کرد که بازتابی از قریحه‌ی شاعرانه‌‌، جهان‌بینی و علاقه‌اش به طبیعت است. همچنین در نقاشی‌های سپهری می‌توانید که نکات کاربردی درباره طراحی قبل از نقاشی با آبرنگ را یاد بگیرید. در بین همه‌ی نقاشی‌های سپهری «مجموعه‌ تنه‌ی درختان»، بسیار شناخته شده‌تر هستند.

این مجموعه از همان مولفه‌های همیشگی او در پرداخت تصاویر و اشکالی انتزاعی و ساده‌ برخوردار است. تنه‌های قطور درخت در پس‌زمینه‌ی ساده و بدون بافت در تنالیته‌ی از رنگ‌های قهوه‌ای، چشم‌اندازی آبستره را به نمایش می‌گذارند. بیننده به واسطه فضایی که درختان ایجاد می‌کنند در دنیایی غوطه‌ور می‌شود که بیان‌گر روحی سیال اما گرفتار شده در مکانی رازآلود و زمانی نامعلوم است. بخش خالی کادرها به گفته کریم امامی، چنین توصیف می‌شود: «پرده نقاشی می‌خواهد بگوید من جزئی از یک کل هستم. قسمت‌های دیگر مرا در ذهن خود بازسازی کنید، ببینید و یا این که برای یافتن قسمت‌های ترسیم نشده در جهان واقع به جستجو برخیزید».

۷- «بال‌های کاغذی» اثر واحد خاکدان

Vahed Khakdan

این تابلو از سری نقاشی‌های اخیر واحد خاکدان است که جزء گران‌ترین اثرش هم به حساب می‌آید. او خاطرات را به شکلی تجلی‌یافته و در نگاهی رویاگون روایت می‌کند. خاکدان در نقاشی «بال‌های کاغذی»، گوشه‌ای از فضای داخلی خانه‌ای متروکه را به واسطه اشیایی کهنه ترسیم می‌کند که در هیئت یک مجسمه‌ انسانی درآمده‌اند و اینگونه بر زندگی فراموش شده‌ای، حیات می‌بخشد. بیشتر اشیای ترسیم شده در نقاشی، نمادین هستند و شاید هرکدام برای خود نقاش، یادبودی از اتفاقاتی بی‌فروغ است. خاکدان بیننده را در قلب نوستالژ‌ی‌ها و خاطرات رنگ‌پریده غرق می‌کند بلکه در این دنیای وهم‌گونه، همراه او باشد.

در نگاهی دقیق‌تر، پیکره‌ی انسانی، نشانی از نقاشی‌های کلاسیک قرن شانزدهم و هفدهم هستند. زمانی که عروسک را کنار پیکره می‌بینیم، بلافاصله متوجه خواهیم شد که همانند نقاشی مادونای مقدس است، بدین ترتیب مفهوم نمادگرایانه‌ی دینیِ خود را آشکار می‌سازد.

بخشی از عناصر دراماتیک، مرثیه‌ای بر معنی کلی اثر است. اما آنچه که درنهایت اهمیت می‌یابد، راه‌یابی نقاشی به جهان رئالیسم‌جادویی در سایه‌ی پست‌مدرن است. نماد، مفهوم، تاریخ و اشیاء در هم‌زیستیِ اموری کهنه، یک‌دیگر را ملاقات می‌کنند و سپس ما تا مرز داستانی فراموش‌شده، پیش خواهیم رفت.

۸- «فال قهوه» اثر سیاوش کسرایی

 Siavash Kasrai

سیاوش کسرایی در نقاشی «فال قهوه» که یکی از نقاشی‌های معروف ایرانی است، تصاویر یک فال قهوه را در فضایی وهم‌گونه و پیچ‌درپیچ نشان می‌دهد. اثری سورئال و نمادین که پاسخی بر معمای هستی برای خود نقاش است. این هنرمند پس از آشنایی با دنیای هیجان‌انگیز رنگ روغن برخی از آثارش مانند همین نقاشی را با تکنیک رنگ روغن آفرید.

او مانند سهراب سپهری، احساسات شاعرانه‌ی خود را به عنوان اصلی مهم در تصویرگری کارهای‌اش در نظر گرفته است؛ احساساتی که هرگز قابل مهار شدن نیستند و ناگهان در نقاشی روانه می‌شوند. کهن‌الگوها و باورهای عام، معیار بنیادی خلق این نقاشی ایرانی بوده است.

همانطور که در فال‌ و پیش‌گویی‌ها، زمان و تقدیر اصلی کلیدی محسوب می‌شود برای کسرایی هم این دو مولفه به شکلی معنا می‌یابد تا در مضمون نقاشی آن را ارائه دهد. بنابراین ترکیب خیال‌انگیز و درهم تنیده‌ی اجزا، مجموعه‌ای از تصاویر را به نمایش می‌گذارد که در بطن خود سرنوشت، حیات و هستی انسانی را بیان می‌کند. اما در بخش دیگر اثر، پنجره‌ای وجود دارد که خلاف سرنوشت سخن می‌گوید؛ آن هم اینکه انسان می‌تواند با اختیار همراه شود.

منبع: دیجی‌کالا مگ



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما