خلاقانهترین تیتراژهای فیلمهای سینمایی از بدترین تا بهترین
برای بسیاری از فیلمها تیتراژ مثل پوست میوه میماند. باید پوستش را گرفت تا بتوان به درون آن یعنی محتوای اصلی فیلم دسترسی پیدا کرد. ضرورتی خستهکننده که به ناچار در ابتدای فیلم گنجانده شده است؛ معمولا مشتی تصویر از خود فیلم است یا تنها یک صحنهی خشک و خالی که عوامل فیلم در آن معرفی میشوند. با این حال برخی از فیلمسازان دوست دارند در این زمینه هم خلاقیت داشته باشند و نام بازیگران و دیگر عوامل سازندهی فیلم را با برخی از نوآوریها در تدوین و فضاهای متأثر از فیلم یا یک سری لطیفهها و جکهای بامزه تلفیق کنند.
بسیاری از این تیتراژها به صحنههایی ماندگار تبدیل شدهاند اما برخی از آنها به طرز عجیبی نادیده گرفته شدهاند؛ آن هم تنها به این دلیلی که زبان فیلم انگلیسی نبوده است یا عوامل سازندهی آن به طور مستقل اقدام به ساخت این اثر کردهاند. اما حتی با این اوصاف هم تیتراژ این فیلمها به اندازهی تیتراژهای مشهور خلاقانه بوده است. در فهرست زیر با برخی از جذابترین و خلاقانهترین تیتراژهای دنیای سینما آشنا میشویم. تمامی تیتراژ یا بخشهایی از آن در قالب ویدیو آورده شده است.
۱۰. بدو لولا بدو (Run Lola Run)
- کارگردان: تام تیکور
- محصول: ۱۹۹۸
- بازیگران: فرانکا پوتنته، موریتس بلایبتروی، هربرت کنوپ، نینا پتری
- امتیاز متاکریتیک: ۷۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
افرادی که روی فیلم «بدو لولا بدو» کار کردهاند، زیادی خلاق بودهاند. شاید بپرسید چرا؟ جوابش ایدههای بسیار متفاوتی است که تنها بخشی از آن را در تیتراژ فیلم میبینیم. این فیلم داستان شخصیتی به نام لولا را روایت میکند که در سه واقعیت مختلف زندگی میکند و در هر کدام تنها ۲۰ دقیقه وقت دارد تا پول کافی را جمع کند و با آن دوست پسر خود را از دردسر نجات دهد.
وقتی به تیتراژ این فیلم نگاه میکنیم، تصاویر خیالی زیادی در آن دیده میشود. سبکهای هنری مختلفی هم در آن به چشم میخورد؛ از ساعت انیمیشنی سفالیشکل گرفته تا تصاویر رهگذرانی که خیلی سریع حرکت میکنند. از دویدن لولا در راهروی خیالی تا مشتزدنهایش به نوشتههایی که عوامل فیلم را معرفی میکند. قطعا این تیتراژ آدرنالین خون شما را بالا میبرد و شما را برای یک تجربهی کوتاه اما شیرین و جذاب آلمانی آماده میکند.
۹. سلاح عریان: پروندههای جوخهی پلیس! (!The Naked Gun: From The Files Of Police Squad)
- کارگردان: دیوید زاکر
- محصول: ۱۹۸۸
- بازیگران: لسلی نیلسن، پریسیلا پریسلی، ریکاردو مونتالبان، جورج کندی، او. جی. سیمپسون
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۸ از ۱۰۰
تمامی فیلمهای کمدی از هر برداشتی که دارند، استفاده میکنند و این دقیقا کاری است که فیلم سلاح عریان انجام میدهد و بدون شک این کار بسیار بهتر از سایر فیلمهای کمدی انجام میدهد. جوکهای دیدنی زیادی هستند که تنها در یک صحنه اتفاق میافتند، اما ماندگارترین چیز دربارهی این فیلم، تیتراژ بانمک آن است.
با دوربینی که روی سقف خودروی پلیس نصب شده است و آژیری که به صدا درآمده است، مخاطبان به تماشای نقاط مختلف و بعضا عجیب شهر مینشینند. خودرو کنترلش را از دست میدهد و به پیادهراه میپیچد و سپس به داخل کارواش و بعد از آن به داخل یک عمارت میرود و حتی سر از یک ترن هوایی درمیآورد. این خیلی مضحک و احمقانه است اما با این حال، باز هم جذاب و سرگرمکننده است و گرچه یک بازسازی از این فیلم سالهاست که در دست تولید قرار دارد، اما محال است که این سکانس را بتوان به گونهی دیگری ساخت.
۸. گاو خشمگین (Raging Bull)
- کارگردان: مارتین اسکورسیزی
- محصول: ۱۹۸۰
- بازیگران: رابرت دنیرو، کتی موریارتی، جو پشی
- امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
شاید «گاو خشمگین» اسکورسیزی کلاسیکترین تیتراژ تاریخ سینما را دارد. آهنگ کلاسیک تأثیرگذار «میانپرده» از پیترو ماسکانی و فیلمبرداری سیاه و سفید و حضور بازیگر توانمندی مثل رابرت دنیرو همگی دست به دست هم دادهاند تا یکی از نفسگیرترین صحنهها خلق شود.
این تیتراژ شخصیت جیک (با بازی رابرت دنیرو) را نشان میدهد که در گوشهی رینگ بوکس تمرین میکند و همزمان با آن عنوان قرمز رنگ فیلم به نمایش در میآید و خبر از وقایع پیش رو میدهد و به این نکتهی مهم اشاره میکند که بزرگترین مبارزهی جیک در واقع با خودش بوده است. سیاه و سفید بودن صحنه آن را واضح میکند و از طرفی کنایهآمیز هم هست و این مفهوم را میرساند که قرار نیست اوضاع همیشه به رنگ سیاه و سفید باشد اما این تصمیم گرفته شد تا این فیلم بتواند خود را از فیلم «راکی» متمایز کند.
۷. دختری با خالکوبی اژدها (The Girl With Dragon Tattoo)
- کارگردان: دیوید فینچر
- محصول: ۲۰۱۱
- بازیگران: دنیل کریگ، رونی مارا، کریستوفر پلامر، استلان اسکارشگورد، رابین رایت
- امتیاز متاکریتیک: ۷۱ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۷ از ۱۰۰
دیوید فینچر پادشاه فیلمسازی گوتیک است و با ساخت تریلر جنایی سیاه و درگیرکنندهی «دختری با خالکوبی اژدها»، قلهی آن را فتح کرده است. در تیتراژ این فیلم آهنگ «ترانهی مهاجر» اثر لد زپلین که کارن او آن را کاور کرده است، پخش میشود و تصاویر خاص و غیرمتعارفی از یک دختر پخش میشود که در حال غرقشدن است و از سر و رویش مایع سیاه رنگی بیرون میزند و تصویر جریان این مایع سیاه رنگ، در سراسر تیتراژ حضور دارد و با دیگر تصاویر انتزاعی ترکیب میشود. خشونت، تکنولوژی و رابطهی جنسی با یکدیگر ادغام میشوند و در این صحنهی ناهنجار به تصویر کشیده میشوند که همگی اینها، متأثر از فضای فیلم هستند و با حال و هوای غریب آن سازگاری دارند.
۶. فارگو (Fargo)
- کارگردان: برادران کوئن
- محصول: ۱۹۹۶
- بازیگران: فرانسیس مکدورمند، ویلیام اچ. میسی، استیو بوشمی، هارو پرسنل، پیتر استورماره
- امتیاز متاکریتیک: ۸۵ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۴ از ۱۰۰
مانند فیلم «گاو خشمگین»، تیتراژ ابتدایی فیلم «فارگو» هم با حال و هوای این فیلم جور است و با طوفانهای برفیاش، به مخاطب حسی واقعی از منزویبودن در شهر کوچک فارگو را میدهد و به کسی که قرار است فیلم را تماشا کند، گوشزد میکند که این فیلم، یک فیلم زمستانی بیرحم است.
در نگاه اول به نظر میرسد تنها یک صحنهی خالی سفید وجود دارد که نوشتههای سیاه رنگ عوامل فیلم در آن نشان داده میشود تا اینکه چراغهای جلویی خودرویی از دور در این جادهی برفی نمایان میشود. نوای گیرای ساز ویولون که به این معجون اضافه میشود، نشان میدهد که یک تیتراژ سه دقیقهای تا چه حد میتواند تکاندهنده باشد.
۵. دکتر استنرجلاو یا: چگونه یاد گرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم
(Dr. Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb)
- کارگردان: استنلی کوبریک
- محصول: ۱۹۶۴
- بازیگران: پیتر سلرز، جورج سی. اسکات، استرلینگ هایدن، کینن وین،
- امتیاز متاکریتیک: ۹۷ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۸ از ۱۰۰
تیتراژ ابتدایی دکتر استرنجلاو توسط پابلو فرو طراحی شده است و دست خط او را در آن به چشم میخورد. شاید این سبک از تیتراژ برای تماشاگران آشنا به نظر برسد از آنجایی که بعد از این فیلم، فیلمسازان دیگر هم از آن استفاده کردند. مثل فیلم «قلب آمریکایی» و فیلم «منطقی نباش». اما حروفی که جلوی یک فروند هواپیمای بی-۵۲ در حال سوختگیری پدیدار میشود، کمی غیرعادی و شاید اغواگر به نظر برسد.
- ۱۰ فیلم موزیکال دلفریب که اسکار را تصاحب کردند
- ۱۰ فیلم تماشایی که از موسیقی متن استفاده نکردهاند؛ از کیارستمی تا هیچکاک
۴. به خلاء وارد شو (Enter The Void)
- کارگردان: گاسپار نوئه
- محصول: ۲۰۰۹
- بازیگران: ناتانیل براون، پاز د لا ورتا، اد اسپیر، سیریل روی
- امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۷۲ از ۱۰۰
عدهی کمی این فیلم را دیدهاند. فیلمی تجربی از کارگردان بحثبرانگیز گاسپار نوئه. اما این فیلم جلوههای خاصی را به تصویر میکشد که دستپخت همان افرادی است که روی فیلم «ماتریکس» هم کار کردهاند و در شهر توکیو و فضاهای نئونی این شهر اتفاق می افتد و تیتراژ خاص آن مخاطب را برای تماشای این فیلم آماده میکند.
تیتراژ این فیلم هیجان آدم را بالا میبرد به این دلیل که نام بازیگران و سایر عوامل سازندهی فیلم و شرکتهای دخیل در ساخت فیلم، در کسری از ثانیه و یکی پس از دیگری از جلوی چشم شما رد میشود و همزمان رنگ و سبک نوشته هم مدام تغییر میکند. این تیتراژ تماشایی و متفاوت است و وقتی آهنگ تکنوی «عجیب و غریب» از الافاو در میانهی راه با آن همراه میشود، مخاطب را برای سفری خیالی به درون دنیای فیلم آماده میکند.
۳. اگر میتونی منو بگیر (Catch Me If you Can)
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- محصول: ۲۰۰۲
- بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، تام هنکس، کریستوفر واکن، مارتین شین، ایمی آدامز
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۶ از ۱۰۰
این فیلم یکی از بهترینهای سبک تعقیب و گریز یا به اصلاح یک فیلم موش و گربهای تمامعیار است و تیتراژ فیلم در واقع خلاصهای از وقایع فیلم را تنها در چند دقیقه به شما نمایش میدهد آن هم به شکل شماتیک و کارتونی. سبک هنری این تیتراژ شگفتانگیز است. رنگها مطابق با حال و هوای اتفاقات فیلم و صحنهی مربوط به آن، مدام تغییر میکند و با قطعهی موسیقی جذابی که شاهکار موسیقیدان چیرهدست یعنی جان ویلیامز است و به آن بسیار بیتوجهی شده است، همراه میشود و حسابی دل شما را میبرد و برای یک فیلم تماشایی آماده میکند.
این سبک از تیتراژ خودش باید تبدیل به یک فیلم شود و خود اسپیلبرگ قطعا از آن خوشش آمده است که بعد از ۹ سال مجددا تیتراژی با این سبک و سیاق را برای فیلم «ماجراهای تنتن» تدارک دیده است.
۲. ددپول (Deadpool)
- کارگردان: تیم میلر
- محصول: ۲۰۱۶
- بازیگران: رایان رینولدز، مورنا باکارین، اد اسکرین، تی جی میلر، جینا کارانو، برایانا هیلدبرند
- امتیاز متاکریتیک: ۶۵ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۸۵ از ۱۰۰
این تیتراژ که به اندازهی خود فیلم غیر عادی و در عین حال جذاب و بانمک است، با چاشنی آمیخته به طنز مختص شخصیت ددپول، به معرفی عوامل حاضر در فیلم میپردازد. برای اینکه بگوید رایان رینولدز در این فیلم بازی کرده است، از اسم او صرف نظر میکند و به جای آن از عبارت «با حضور بندهی احمق تمامعیار خدا» استفاده میکند و به جای آن که از نویسندگان این فیلم نام ببرد، از آنها با عنوان قهرمانان واقعی یاد میکند که طبیعتا هر نویسندهای که باشد، یک تشکر به آن بدهکار خواهد بود؛ زیرا بهندرت پیش میآید که تقدیری این چنین شایسته از آنها به عمل آید. این سبک از ساخت تیتراژ در فیلم دوم هم ادامه پیدا کرد و با مژدگانی اینکه «ددپول ۳» هم در دست ساخت است، طبیعتا باز هم شاهد این نوع از تیتراژ خواهیم بود مگر اینکه خلافش ثابت شود یا پروژهی ساخت فیلم به شکل ناگهانی لغو شود.
۱. کار درست را بکن (Do The Right Thing)
- کارگردان: اسپایک لی
- محصول: ۱۹۸۹
- بازیگران: دنی آیلو، اوسی دیویس، روبی دی، ریچارد ادسون، جانکارلو اسپوزیتو
- امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
- امتیاز راتن تومیتوز: ۹۳ از ۱۰۰
«کار درست را بکن» از جهات بسیاری یکی از آثار شاخص اسپایک لی به شمار میآید. پپام و مضمونی قوی دارد، کاراکترهایش سرگرمکننده است و رنگهای فراوان و شادی در آن استفاده شده است و تیتراژ ابتدایی آن انرژی شما برای تماشای این فیلم را مضاعف میکند. این تیتراژ بیشتر شبیه موزیک ویدیویی است که توسط یک طرفدار ساخته شده باشد و در آن رزی پرز با آهنگ «با قدرت، مبازره کن» گروه پابلیک انمی، با لباسهای مختلف و در مکانهای مختلف شهر نیویورک میرقصد. هم آهنگ و هم رقص درست در جلوی چشم شماست و این بخشی از چیزی است که این فیلم را به بهترین ساختهی اسپایک لی تبدیل میکند.
منبع: Screen Rant
west world هم شاهکار بود
زیاد خوشم نیومد! آخری که فقط یه عکس بود بقیه هم چیز خاصی نبودن
بسیار جذاب و عالی وست ورلد هم تیتراژ زیبایی داره البته اون بخش سریال هاست.