دو سال گذشته، در پی مشکلات توسعه و بحرانهای مختلف، صنعت بازی چندان بازی جدیدی به خود ندیده است. با اینکه شاهد افزایش فروش و میزان بازی کردن ملت بودیم، اما روند ساخت بازیها بهخوبی و آنطور که باید پیش نرفتند. بسیاری از بازیها که برای عرضه در یکی دو سال قبل برنامهریزی شده بودند، حالا در سال ۲۰۲۲ عرضه خواهند شد و این طور که به نظر میرسد، باید انتظار یکی از بهترین و مهمترین سالها را در صنعت بازی داشته باشیم. بازیهای بزرگ و مهمی برای عرضه در سال ۲۰۲۲ در نظر گرفته شدهاند و بالاخره قرار است نسل جدید با قدرت آغاز شود.
بحران جهانی فعلی، با اینکه هنوز هم درگیریها و مشکلات بسیاری را برای افراد در پی دارد، اما در مقایسه با دو سال گذشته کمی فروکش کرده است؛ آن هم به لطف پیشرفتهای متعدد علمی که در این بازهی زمانی به سرعت سراغمان آمدند. استودیوهای بازیسازی که دو سال گذشته درگیر راهاندازی تدابیر کار از خانه بودند، یکی پس از دیگری در حال بازگشت به محیط کار هستند. از طرف دیگر، شرکتهای بازیسازی در این بازهی زمانی متوجه شدند که میتوان از منزل هم کارها را پیش برد، در نتیجه جمعیتی جدید از نیروی کار هم از منزل به استودیوهای بازیسازی پیوستهاند و در آیندهی نزدیک، شاهد بازگشت پرقدرت پروژههای مختلف خواهیم بود.
در این میان، برخی از شرکتهای مختلف مثل نینتندو یا سونی حتی حرف از ساختههای آیندهی خود نزدهاند و آنها را برای عرضه در سال ۲۰۲۲ نگه داشتند؛ سالی که پیشبینی میشود مشکلات کمتری در توسعه و توزیع گریبان شرکتها را بگیرد. در سال ۲۰۲۲ شاهد عرضهی شمارههای جدیدی در مجموعههای بزرگ «زلدا» یا «گاد آو وار» خواهیم بود؛ بازیهایی که انتظار داریم با کیفیت بسیار بالایشان جمعیت بسیاری از طرفداران را غافلگیر کنند.
شرکت فرام سافتور به عنوان یکی از محبوبترین استودیوهای بازیسازی، پس از چند سال سکوت بالاخره بازی جدیدشان یعنی «الدن رینگ» را نشان داد و گفت که میتوانیم در ابتدای سال ۲۰۲۲ منتظر عرضهی آن باشیم. طرفداران بسیاری منتظر این دنبالهی معنوی سری بازیهای سولز هستند که ساختار کاملا تازهای را به این مجموعه میآورد.
از همان ابتدای ۲۰۲۲ با بازیهای بزرگی روبرو میشویم و سال هنوز شروع نشده است، با فاصلهی یکی دو هفته شاهد عرضهی همان الدن رینگ، هورایزن فوربیدن وست، دایینگ لایت ۲، گرن توریسمو جدید و بستهی الحاقی بزرگ دستینی هستیم. آغاز سال ۲۰۲۲ همچنین با عرضهی گاد آو وار و مانستر هانتر روی کامپیوتر همراه است و امیدواریم این روند عرضهی بازیهای انحصاری کنسولها روی کامپیوتر با قدرت ادامه پیدا کند. به قول مثل معروف، «سالی که نکوست از بهارش پیداست» و با اینکه سال خارجیها با بهار آغاز نمیشود، اما منظور همان آغاز کار است و ابتدای ۲۰۲۲ آنقدر خوب است که مطمئنیم تا پایان سال با بازیهای شگفتانگیزی روبرو خواهیم شد.
در سال ۲۰۲۲ همچنین بالاخره شاهد عرضهی ساختهی جدید استودیوی راکاستدی خواهیم بود؛ استودیویی که شش هفت سال پیش آخرین ساختهاش یعنی «بتمن: آرکام نایت» را عرضه کرده بود. ساختهی جدید این استودیو یک بازی دیگر در دنیای دیسی و در واقع دنبالهای برای همان سری بازیهای آرکام است، اما دیگر خبری از قهرمانها نیست و این بار کنترل «جوخهی انتحار» را به دست میگیریم. در سال ۲۰۲۲ نهتنها این بازی جوخهی انتحار عرضه میشود، بلکه حتی یک بازی بتمن آنلاین و چهار نفره هم به نام «شوالیههای گاتهام» داریم.
سال جدید میلادی پر از بازیهای بزرگ و کوچک دیگر است؛ از «میراث هاگوارتز» گرفته تا «استاکر ۲» و «بایونتا ۳» که پس از نزدیک ده سال انتظار عرضه میشوند. بازیهای مستقل مختلف و آپدیتهای نسل جدید بسیاری از بازیها هم برای عرضه در سال ۲۰۲۲ برنامهریزی شدهاند. این طور که به نظر میرسد، سایبرپانک ۲۰۷۷ بالاخره قرار است روی کنسولها درست شود و ویچر ۳ و جیتیای ۵ هم هر کدام یک آپدیت نسل جدید دریافت خواهند کرد. در پایان سال هم قرار است بتسدا با استارفیلد مثل همیشه یک دنیای بزرگ در مقابلمان بگذارد تا به گشت و گذار در آن مشغول شویم.
این مطلب را در ابتدای سال جدید میلادی مینویسیم و این همه بازی برایتان لیست کردهایم. انتظار داشته باشید این مقاله در پی نمایشگاههایی مثل ایتری در پایان بهار یا حتی رویدادهای مختلف پلیاستیشن و ایکسباکس و نینتندو، حتی بسیار بزرگتر شود. در نتیجه شاید بخواهید این مقاله را ذخیره کنید و در طول سال آینده هر چند ماه یک بار به آن سر بزنید. دیگر قصه نگوییم و سراغ بازیها برویم.
God of War (نسخهی کامپیوتر)
تهیه کننده: Sony Interactive Entertainment
سازنده: Sony Santa Monica Studio (نسخهی کامپیوتر ساخته شده توسط Jetpack Interactive)
سبک: ماجراجویی اکشن
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: ژانویه ۱۴ (۲۵ دی ۱۴۰۰)
سونی رویهای کاملا متفاوت پیدا کرده است و بازیهای انحصاری پلیاستیشن دیگر محدود به کنسولهای این شرکت نیستند؛ طوری که اگر کمی صبر کنید، میتوانید احتمالا بازیهای انحصاری پلیاستیشن را روی کامپیوتر هم تجربه کنید. البته که منظورمان از کمی انتظار، چهار پنج سال است. بازی «گاد آو وار» که به صورت انحصاری روی پلیاستیشن ۴ عرضه شده بود، سومین بازی انحصاری پلیاستیشن است که روی کامپیوتر عرضه میشود. بازی گاد آو وار به عنوان یکی از بهترین تجربههای اکشن و داستانمحور چند سال گذشته، تجربهای شگفتانگیز به مخاطب ارایه میدهد و از این موضوع بسیار خوشحالیم که جمعیتی بسیار بزرگتر میتوانند این شاهکار را تجربه کنند.
بازی گاد آو وار با اینکه از همه نظر متفاوت است، دنبالهای برای سهگانهی معروف و بزرگ گاد آو وار محسوب میشود. «کریتوس»، شخصیت اصلی این مجموعه بازیها که دیگر سمت خود به عنوان خدای جنگ را از دست داده و خدایان یونان را هم لت و پار کرده است، از دنیای اساطیر یونان بیرون میزند و سفری بلند و بالا را شروع میکند. او که نهایتا در دنیای نورس مستقر شده، حالا یک پسر کوچک دارد و مشغول بزرگ کردن پسرش است. با این حال، کریتوس هیچ چیز از پدر بودن نمیداند و بازی گاد آو وار هم یک قصه حول رابطهی کریتوس و پدرش تعریف میکند؛ طوری که میتوانیم به شما بگوییم که در این بازی چندان خبری از وحشیبازیهای کریتوس و کشتن الههها نیست.
جذابتر از داستان بازی، گیمپلی اکشن آن است. مثل همیشهی سری بازیهای گاد آو وار با طراحی عالی مراحل در این بازی روبرو میشویم که تعادل خوبی از گشت و گذار، حل معما و اکشن و مبارزات با غولآخرها را در خود دارند. با این حال، ساختار کلی گاد آو وار کمی متفاوت است و به جای یک تجربهی خطی کامل، با یک نقشهی نسبتا باز روبرو میشویم. بازی به راحتی چند ده ساعت سرتان را گرم میکند و حسابی راضی از پای آن بلند میشوید. نسخهی کامپیوتر گاد آو وار با وضوح تصویر بالاتر و نرخ فریم بیشتر اجرا میشود و همچنین میشود آن را با وضوح تصویر اولترا واید هم بازی کرد؛ موضوعی که برخلاف گرافیک و نرخ فریم بالاتر، حتی در نسخهی پلیاستیشن ۵ هم پیدا نمیشود.
Monster Hunter Rise (نسخهی کامپیوتر)
تهیه کننده: Capcom
سازنده: Capcom
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱۴ ژانویه (۲۵ دی ۱۴۰۰)
عرضهی نسخهی کامپیوتر بازی «مانستر هانتر رایز» (Monster Hunter Rise) هم در ادامهی جریان عرضهی بازیهای انحصاری روی کامپیوتر صورت میگیرد. این بار با یک بازی انحصاری نینتندو سوییچ طرف هستیم که روی کامپیوتر عرضه میشود و تجربهای بسیار بهتر، با گرافیکی بالاتر و نرخ فریم بیشتر به طرفداران ارایه میدهد؛ البته اگر قابلیت قابل حمل بودن نسخهی سوییچ را خط بزنیم که مهمترین مشخصهی آن است. بازی مانستر هانتر رایز که چند سالی پس از بزرگترین و بهترین شمارهی این مجموعه یعنی مانستر هانتر ورلد عرضه میشود، حتی از آن بازی هم بهتر و کاملتر است.
اگر با سری بازیهای مانستر هانتر آشنایی ندارید، بگذارید از اعتیادآورترین بازی اکشن تاریخ برایتان بگوییم. در سری بازیهای مانستر هانتر، همانطور که اسم سری پیداست، به شکار هیولاها مشغول میشوید. شکار هر هیولا در این بازیها یک مرحلهی متفاوت است که پاداشهای متفاوتی به شما میدهد. در دو شمارهی اخیر این سری، با نقشههای بسیار بزرگ روبرو شدهایم که در آنها میتوانیم نه به شکار یک هیولا، بلکه مبارزه با چندین هیولای مختلف مشغول شویم. نکتهی جالب دربارهی سیستم اکشن مانستر هانتر، انتخابها و گزینههای مختلفی است که به گیمر ارایه میدهد. هر سلاحی که در بازی انتخاب کنید، مجموعهای از دهها حرکت مختص خود را دارد و همه چیز بازی را تغییر میدهد؛ یعنی اگر با یک کاتانا به شکار یک هیولا بروید یا یک تیر و کمان یا خنجر، انگار با بازی متفاوتی روبرو شدهاید. کشتن هر هیولا معمولا بیست دقیقه نیم ساعتی طول میکشد و هر هیولا یک غولآخر بزرگ با الگوهای حرکتی متفاوت است. شکار هیولاها و جمعآوری منابع مختلف برای ساخت زره و سلاح، بخش بزرگی از مانستر هانتر را تشکیل میدهد.
جدیدترین شمارهی این سری یعنی همین مانستر هانتر رایز، چند پیشرفت بزرگ و متفاوت را به این مجموعه میآورد که بزرگترین آن، یک طناب است که به در و دیوار و هیولا متصل میشود و به طور کلی حرکت کردن در بازی و مبارزات را تغییر میدهد. سواری گرفتن حین مبارزه و هیولاهای متفاوت و جدید هم از پیشرفت های دیگر مانستر هانتر رایز هستند. در این شماره همچنین با طراحیهای ژاپنی بسیار جذابی روبرو میشویم که با اینکه جدید نیستند و پیش از این در مجموعه وجود داشتهاند، اما هیچ وقت با این سطح از گرافیک به تصویر کشیده نشده بودند.
Rainbow Six Extraction
تهیه کننده: Ubisoft
سازنده: Ubisoft Montreal
سبک: اکشن اول شخص چند نفره
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰ ژانویه (۳۰ دی ۱۴۰۰)
سری بازیهای «رینبو سیکس» به لطف جدیدترین شمارهی این مجموعه بازیها و گیمپلی عالی آن، چند سالی است که به عنوان یکی از بهترین اکشنهای اول شخص موجود شناخته میشود. یوبیسافت هم که از گیمپلی و اساس عالی «رینبو سیکس سیج» (Rainbow Six Siege) مطمئن بوده، تصمیم گرفته است تا بر پایهی آن یک بازی جدید بسازد. در حالی که رینبو سیکس سیج یک تجربهی رقابتی آنلاین است و بازیکنندهها را مقابل یکدیگر قرار میدهد، در «رینبو سیکس استخراج» (Rainbow Six Extraction) با یک تجربهی آنلاین همکاری روبرو میشویم.
مکانیکهای تیراندازی و گیمپلی سیج، پایه و اساس رینبو سیکس استخراج است و اپراتورهای سیج هم مستقیما به این بازی جدید آمدهاند. چهار بازیکننده از بین ۱۸ اپراتور سیج که با قابلیتهای خاص و مهارتهایشان به رینبو سیکس استخراج آورده شدهاند، یکی را انتخاب میکنند و به بیگانگان حمله میکنند. در هر مرحلهی بازی، تعداد هدف به صورت اتفاقی مشخص میشود و بازیکنندهها پس از انجام این اهداف، که معمولا چیزهایی مثل کشتن یک هیولای بزرگ یا پیدا کردن فلان آیتم هستند محدود میشوند، میتوانند از مرحله خارج شوند. با این حال، این امکان هم وجود دارد تا به جای فرار و خروج از مرحله، به بازی کردن ادامه داد و آیتمهای بهتر پیدا کرد. در این میان اگر اپراتوری کشته شود، نام او به طور کلی از لیست اپراتورها خط میخورد و برای انتخاب دوبارهی او، باید به بازی برگشت و او را نجات داد.
گیمپلی تیراندازی رینبو سیکس سیج دقیقا در این بازی جدید هم پیاده شده است. همان تخریبپذیری محیط، پهپادها و سلاحها و قابلیت اپراتورها اینجا هم پیدا میشوند. با این حال، مراحل بازی کاملا متفاوت هستند. در واقع هر مرحله در رینبو سیکس استخراج به صورت اتفاقی ساخته میشود و دشمنان و اهداف و آیتمها همه به صورت اتفاقی در محیط قرار میگیرند. یوبیسافت میگوید که ریبنو سیکس استخراج بسیار سختتر از بازیهای همسبک طراحی شده است و بازیکنندهها نیاز به همکاری دقیق و کامل با یکدیگر دارند. به نظر با تجربهی بسیار خوبی در یک تیراندازی آنلاین چند نفره طرف هستیم و بازی مطمئنا سرگرمکننده و جذاب خواهد بود، اما از طرفی هم چیز جدید و جذابی در رینبو سیکس استخراج چشممان را نمیگیرد که حتما بخواهیم سه گیمر دیگر هم پیدا کنیم و پای آن بنشینیم.
Uncharted: Legacy of Thieves Collection
تهیه کننده: Sony Interactive Entertainment
سازنده: Naughty Dog (نسخهی کامپیوتر ساخته شده توسط Iron Galaxy Studios)
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: کامپیوتر، پلیاستیشن ۵
تاریخ انتشار: ۲۸ ژانویه (۸ بهمن ۱۴۰۰)
بیش از پنج سال از عرضهی آنچارتد ۴ و دنبالهی آن روی پلیاستیشن میگذرد و این دو بازی قرار است در قالب یک بسته روی کامپیوتر (و پلیاستیشن ۵) عرضه شوند. بحث قدمت این دو بازی را مطرح کردیم، چون میخواهیم بگوییم که بعد از پنج سال هنوز هم نمیتوانید روی کامپیوتر یک بازی با کیفیت بصری و گرافیکی و توانایی کارگردانی آنچارتد ۴ پیدا کنید. آنچارتد ۴ روی کامپیوتر حتی بارها بهتر از نسخههای اصلی اجرا میشود و آن گرافیک و انیمیشن عجیب و غریبی که صحبتش را میکنیم، روی کامپیوتر زیباتر هم شده است. با این حال، تصمیم سونی در عرضهی آنچارتد ۴ و دنبالهی فرعیاش برای کامپیوتر، آن هم بدون در نظر گرفتن سهگانهی اصلی کمی سوالبرانگیز است، چون بازیها عینا دنبالهی مستقیم سهگانهی آنچارتد هستند.
آنچارتد ۴ پایان قصهی «نیتن دریک»، شخصیت اصلی این مجموعه بازیهاست و اینکه بخواهید پایان کار او را بدون تجربهی سهگانهی اصلی و آشنایی با شخصیتهای مجموعه ببینید، ظلم به نیتن دریک و داستان مجموعه است، در نتیجه مطمئن شوید که پیش از تجربهی آنچارتد ۴ و دنبالهی مستقل آن، حتما سهگانهی اصلی را هم بازی کنید. آنچارتد ۴ روند داستانگویی کاملا تازه و متفاوتی را به این سری میآورد که از زمین تا آسمان با سهگانهی اصلی فرق میکند. فقط هم بحث داستان و شخصیتپردازی نیست که در آنچارتد ۴ پیشرفت میکند و گیمپلی این سری هم در آنچارتد ۴ دگرگون میشود.
پس از سه قسمت بازی کاملا خطی که صحنه به صحنهی آن برنامهریزی شده بودند و امکان قدم گذاشتن بیرون از خط مشخص شدهای وجود نداشت، آنچارتد ۴ محیطهای کاملا بزرگی را به این مجموعه معرفی میکند که گیمر میتواند آزادانه در آن به مبارزه مشغول شود. البته که داستان و اتفاقات آن هنوز هم کاملا خطی است، اما به غیر از صحنههای سینمایی از پیش تعیین شده، بازی دیگر یک تجربهی کلیدزنی نیست و واقعا میتوانید در محیطهای مختلف به شکلی که میخواهید به مبارزه یا مخفیکاری مشغول شوید. طراحی این مراحل در آنچارتد ۴ عالی است و در کنار آنها، صحنههای سینمایی و داستانی بارها بهتر و بزرگتر از قبل در بازی وجود دارند. دنبالهی مستقل آنچارتد ۴ به نام «آنچارتد: میراث گمشده» (Uncharted: Lost Legacy) هم که در این بسته جای دارد، همان فرمول گیمپلی آنچارتد ۴ را دوباره تکرار میکند. هر دو بازی این بسته از بهترین ساختههای تاریخ ویدیوگیم هستند و عرضهی آنها روی کامپیوتر، در کمترین حالت به حفظشان کمک میکند.
Life is Strange: Remastered Collection
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Dontnod Entertainment (نسخهی بازسازی شده توسط Deck Nine Games)
سبک: ماجراجویی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، نینتندو سوییچ، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱ فوریه (۱۲ بهمن ۱۴۰۰)
جدیدترین شمارهی سری بازیهای Life is Strange از همه نظر عالی بود. در Life is Strange: True Colors داستانی عالی و شخصیتهایی عمیق و چند لایه به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده بودند. اما شاید بهترین بخش بازی را بتوان گرافیک و مشخصا انیمیشنهای آن دانست. شرکت اسکوئر انیکس که تهیهکنندگی این سری بازیها را برعهده دارد، ساخت True Colors را به استودیویی کاملا متفاوت سپرده بود و محصول نهایی از قسمتهای قبلی بارها بهتر بود.
استودیوی «دک ناین گیمز» یک بازی کیفیتهایی بسیار بالاتر از گذشتهی این مجموعه در اختیار مخاطبان گذاشت. در نتیجه هم اسکوئر انیکس از این استودیو درخواست کرده است تا دو بازی ابتدایی مجموعهی Life is Strange را با کیفیتی بالاتر و انیمیشنهای بهتر بازسازی کنند. سری نخست این مجموعه و بستهی الحاقی آن یعنی Before the Storm قرار است در قالب یک بستهی جدید به نام Life is Strange: Remastered Collection با گرافیک و انیمیشنهای بهتر بازسازی شوند. طبق گفتهی سازندگان این بسته، در کنار پیشرفتهای گرافیکی مثل مدل شخصیتهای بهتر و نورپردازی متفاوت، همچنین با استفاده از تکنولوژی موشن کپچر، انیمیشن شخصیتها را از ابتدا ضبط کردهاند. دو بازی نخست این مجموعه با بودجهی بسیار پایینی ساخته شده و انیمیشنهایی بسیار ابتدایی داشتند. صداگذاریهای این دو بازی قرار نیست دوباره ضبط شود، اما انیمیشن چهره و بدن شخصیتها ظاهرا از ابتدا و به لطف موشن کپچر ضبط شدهاند.
چیزی از این نسخهی بازسازی شده ندیدهایم و با اینکه انتظار نداریم با کیفیت عجیب و غریب True Colors روبرو شویم که بعضا از انیمیشنهای از قبل رندر شده هم بهتر بود، اما تصور میکنیم استودیوی بازیسازی دک ناین گیمز با توجه به دانش خوبی که در طراحی انیمیشن دارد، پیشرفتهای بزرگی را به دو قسمت نخست Life is Strange بیاورد. فصل اول این سری و بستهی الحاقی آن قصهی دو شخصیت «کلویی» و «مکس» را تعریف میکنند که به عنوان دو نوجوان دبیرستانی، درگیر داستانی بلند و بالا و روابطی پیچیده میشوند. اگر این سری را تجربه نکردهاید، پیشنهاد میکنیم برای عرضهی این نسخهی بازسازی شده صبر کنید
Dying Light 2: Stay Human
تهیه کننده: Techland
سازنده: Techland
سبک: اکشن اول شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۴ فوریه (۱۶ بهمن ۱۴۰۰)
عرضهی بازی «دایینگ لایت ۲» (Dying Light 2) تا به حال دو سه بار به دلایل مختلف عقب افتاده است، اما این طور که به نظر میرسد بالاخره قرار است در بهمن ماه امسال به تجربهی این اکشن اول شخص بنشینیم. کم و بیش از گیمپلی دایینگ لایت ۲ مطمئن هستیم و میدانیم که حتی اگر بازی به همان اندازهی قسمت نخست هم خوب باشد، با تجربهی سرگرمکننده و جذابی طرف خواهیم بود. با این حال، قابلیتها و امکانات جدیدی که قرار است به دایینگ لایت ۲ اضافه شوند ما را برای تجربهی آن حتی از گذشته هم بیشتر هیجانزده کرده است.
در قسمت نخست بازی دایینگ لایت با ادغام بسیار خوب حرکات پارکور مانند و مبارزات تن به تن با زامبیها روبرو شدیم. استودیوی لهستانی تکلند در قسمت دوم، از همه نظر قابلیتهای پارکور را گسترش داده است و این بار دیگر با یک لبهی آینهی کامل و بزرگ طرف هستیم که شخصیت اصلی آن، در نقشهای چند برابر بزرگتر از دایینگ لایت اصلی، به مبارزه با زامبیها و دنبال کردن داستانی بلند و بالا مشغول میشود. مبارزات بازی با زامبیها هنوز هم هستهی اصلی بازی است و انواع جدیدی از زامبیها به بازی اضافه شدهاند و حتی زامبیهای معمول بازی، که مثل گذشته در روز آرامتر و شبها خطرناکتر هستند، با جزییات و حرکات بیشتری به تصویر کشیده شدهاند. چیزی که قرار است دایینگ لایت ۲ را از قسمت نخست بهتر کند، در کنار نقشهی بزرگ و گیمپلی پیشرفتهتر، داستان و روایت آن است.
سازندگان دایینگ لایت ۲ از گیمپلی بازی خود مطمئن بودهاند، اما تخصصی در روایت داستان نداشتند و به همین دلیل هم به دنبال متخصصان این موضوع رفتهاند. تعدادی از نویسندگان بازی ویچر ۳، از دیگر ساختههای عالی لهستان، روی داستان دایینگ لایت ۲ هم کار کردهاند و «کریس اولان»، به عنوان یکی از بزرگترین نویسندههای تاریخ ویدیوگیم، مشاور و یکی از نویسندگان بازی بوده است. تلاش شده است تا داستان و روند آن در دایینگ لایت ۲ به دست بازیکننده شکل بگیرد؛ طوری که تصمیمات بازیکننده روی آن دنیای بازی تاثیر بزرگی میگذارد و حتی ظاهر آن را هم تغییر میدهد. کم و بیش مطمئن هستیم که دایینگ لایت ۲ بازی بسیار خوبی خواهد بود و منتظر پایین آمدن قیمت آن مینشینیم.
SIFU
تهیه کننده: Sloclap
سازنده: Sloclap
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۸ فوریه (۲۰ بهمن)
بازیهای اکشن سبک «بیت ام آپ» به چند دههی پیش بازمیگردند و امروزه دیگر به ندرت پیدا میشوند؛ منظورمان بازیهایی در سبک شورش در شهر است که گیمپلیشان چیزی مگر لت و پار کردن تعدادی دشمن و غولاخر در مراحل مختلف نیست. خوشبختانه بازیهای مستقل دو بعدی و برخی از بازیهای بزرگ مثل سری یاکوزا تلاش کردهاند تا این گیمپلی عالی در مبارزات تن به تن را زنده نگه دارند، اما به غیر از آنها کم پیش میآید تا یک بازی اکشن محض مبتنی بر مشت و لگد ببینیم. بازی «سیفو» (SIFU) دقیقا همان چیزی است که به عنوان یک طرفدار بازیهای بزن و بکش قدیمی انتظار داشتیم ببینیم: یک بازی اکشن که هدف آن مهارت پیدا کردن در مشت و لگد زدن است.
از اسم بازی گرفته (که یک کلمهی چینی به معنای استاد است) تا دیگر بخشهای آن، بازی سیفو با الهام از فیلمهای اکشن رزمی چینی ساخته شده است. سازندگان بازی میگویند که آنها به فیلمهای اکشن پلیسی جکی چان نگاه کرده و مشخصا تلاش کردهاند تا یک بازی بسازند که در آن بازیکنندهها یک تنه تعداد زیادی دشمن را با مشت و لگد از پای در میآورند. شخصیت اصلی بازی یک کونگ فو کار است که به انتقام قتل خانوادهاش تصمیم به نابود کردن یک گروه خلافکار میگیرد.
بیشتر بخوانید: بهترین بازیهای هک اند اسلش تاریخ؛ اوج اکشن در بازیهای ویدیویی
گیمپلی اصلی بازی سیفو بسیار جذاب از آب درآمده است. همه چیز بازی بر اساس مبارزات اکشن و مهارت پیدا کردن در زمانبندی حرکات است. شخصیت اصلی بازی بیش از صد حرکت مختلف دارد و میتواند با آنها چندضربهای (کمبو) مختلفی بسازد. این چندضربها به حرکات پیچیدهتر و سختتر ختم میشوند. همانطور که از یک بازی اکشن خوب انتظار میرود، بازی چند مکانیک جاخالی دادن عالی دارد که به کمک آنها میتوان حرکاتی قویتر روی دشمنان پیاده یا آنها را به اطراف پرتاب کرد. مشخصا استفاده از عناصر محیطی بخش بزرگی از گیمپلی خواهد بود؛ اینکه دشمنان را به در و دیوار بزنیم یا از آیتمهای محیطی برای ضربه زدن استفاده کنیم. بازی همچنین یک مکانیک جالب دارد که بار هر بار مردن، سن شخصیت اصلی زیاد میشود. با زیاد شدن شخصیت اصلی، حرکات او قویتر اما خط سلامتیاش کمتر میشود؛ طوری که میتوان نهایتا مثل یک استاد کونگفو پیر اما پخته و قدرتمند به مبارزات رفت.
Dynasty Warriors 9 Empires
تهیه کننده: Koei Tecmo
سازنده: Omega Force
سبک: استراتژی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۱۵ فوریه (۲۶ بهمن ۱۴۰۰)
چند شمارهی اخیر سری بازیهای مبارزان سلحشور یا همان Dynasty Warriors یک بستهی الحاقی مجزا به نام «امپراطوریها» (Empires) داشتهاند و شمارهی نهم این سری هم از این قضیه مستثنی نیست. بازی Dynasty Warriors 9 Empires نسخهی استراتژی و مدیریتی شمارهی نهم این مجموعه محسوب میشود که برخلاف بازی اصلی که گیمپلی آن کاملا اکشن است، روی تخصیص تاکتیکهای مختلف برای فتح بخشهای متفاوت نقشه تمرکز دارد. بازیکنندهها در Dynasty Warriors 9 Empires ژنرالها و گروههای جنگی مختلف خود را میسازند و به کمک آنها، قلعههای متعددی را فتح میکنند.
این بازی که سری Empires میگنجد، گیمپلی نسخهی اصلی را ندارد و در واقع فقط از دنیا و شخصیتها و محیطهای آن استفاده میکند تا یک تجربهی استراتژی در اختیار گیمرها بگذارد؛ طوری که تمام صد شخصیت بازی اصلی به عنوان قهرمانها و ژنرالهای ویژه در Dynasty Warriors 9 Empires وجود دارند و میتوان از آنها در مبارزات استفاده کرد. با این حال، مبارزه مستقیما انجام نمیشوند و مثل یک بازی استراتژی باید گروهها و ارتشهای مختلف را به فتح قلعهها بفرستید. میتوانید ژنرالها و شخصیتها را ارتقا دهید، سلاحهای مختلف برایشان مشخص کنید و نهایتا قدرت ارتشهای خود را بالا ببرید.
در این میان، روابط بین شخصیتها و فرماندهها روی چگونگی مبارزهشان تاثیر میگذارد و ممکن است حتی شخصیتهای نزدیک به هم در طول داستان مقابل یکدیگر قرار بگیرند. یکی از تفاوتهای Dynasty Warriors 9 Empires در مقایسه با قسمتهای قبلی، همین روابط شخصیتهاست و برای مثال اگر یک خواهر و برادر در جنگ مقابل همدیگر قرار بگیرند، صحنههای جدید و متفاوتی خلق میشود؛ صحنههایی که شامل دیالوگهای خاص مختص به این شخصیتها هستند. بازیهای سری Empires روندی بسیار سرگرمکننده و اعتیادآور دارند و تلاش برای قدرتمندتر کردن ارتشها و تماشای آنها در حالی که سپاه دشمن را شکست میدهند و قلعهای را فتح میکنند از جذابترین بخشهای بازی است. بیرون از مبارزات، روابط سیاسی و مذاکرات بین دولتها هم بخشی از بازی است تا Dynasty Warriors 9 Empires به یک بازی استراتژی کامل در دنیای افسانهی سه برادر تبدیل شود.
The King of Fighters XV
تهیه کننده: SNK
سازنده: SNK
سبک: مبارزهای
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن ۱۴۰۰)
به عنوان یکی از قدیمیترین سری بازیهای مبارزهای تاریخ، بازی The King of Fighters با روند مبارزهی متفاوت و خاص خود توانستهاند به خوبی جدا از دیگر مجموعههای مبارزهای قرار بگیرند. پانزدهمین شماره از این سری بازیها، ضمن اینکه همان گیمپلی کلاسیک مجموعه را در خود دارد، تلاش کرده است تا به بهترین شکل ممکن جمعیتی جدید از مخاطبان را به سمت خود جذب کند؛ طوری که چه از نظر میزان محتوا و تعداد شخصیتها و چه از نظر گیمپلی، در The King of Fighters XV با کاملترین بازی در سری طرف هستیم.
آنچه سری بازیهای The King of Fighters را از بقیه بازیهای مبارزهای جدا میکند، مبارزات سه به سه آنهاست. برخلاف دیگر بازیهای تگ (که در آنها چند شخصیت مختلف را انتخاب و حین مبارزه آنها را عوض میکنید) در سری بازیهای King of Fighters شخصیتهایی که انتخاب کردهاید به ترتیب شکست میخورند و از بازی خارج میشوند. به این شکل که در ابتدای کار سه شخصیت انتخاب و ترتیب آنها را مشخص میکنید و سپس، شخصیتها به ترتیب مبارزه میکنند و خط سلامتیشان هم باقی میماند؛ یعنی هر قدر که شخصیت شما از راند قبل جان داشته باشد، همان میزان جان را به راند بعد میآورد. زمانی که سه شخصیت یک تیم شکست بخورند و حفظ شوند، آن تیم بازنده محسوب میشود.
در The King of Fighters XV به عنوان پانزدهمین قسمت مجموعه، با شخصیتهایی از کل تاریخ این سری مواجه شدهایم. شخصیتهای قدیمی که چند وقتی در سری دیده نشده بودند به این شماره بازخواهند گشت و از طرفی هم شخصیتهای جدید که داستانشان در شمارهی چهاردهم شروع شده بود، در این شماره پایان داستان خود را خواهند دید. مثل شمارهی قبل، این بازی هم یک بخش داستانی خواهد داشت. بخشهای دیگر مثل گالری هم قرار است محتوای گلچین شدهای از تمام بازیهای The King of Fighters را در خود داشته باشد. بازی The King of Fighters XV همچنین از نظر زیرساخت آنلاین عالی است و در نسخهی آزمایشی دیدیم که مبارزات آنلاین بسیار خوب کار میکنند. حتی اگر تا به حال بازیهای این سری را تجربه نکردهاید، میتوانید سراغ The King of Fighters XV بروید که حتی یک حالت کاملا جدید برای کمبو زدن با یک کلید دارد.
Total War Warhammer III
تهیه کننده: SEGA
سازنده: Creative Assembly
سبک: استراتژی
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱۷ فوریه (۲۸ بهمن ۱۴۰۰)
اگر سری توتال وار وارهمر را بهترین بازی استراتژی حال حاضر بنامیم، چندان بیراه نگفتهایم. این بازیها که توسط سازندگان سری توتال وار ساخته شدهاند، گیمپلی عالی این سری استراتژی را به دنیای بزرگ و غنی وارهمر میآورند. دو قسمت تا به حال در سری توتال وار وارهمر عرضه شدهاند و قسمت سوم این سهگانه قرار است به کمپین داستانی وارهمر در دنیای توتال وار پایان دهد. مثل دو قسمت قبل، میتوانیم انتظار یک بخش داستانی و کمپین با گروههای مختلف را داشته باشیم و کنترل هر کدام از این گروهها را به دلخواه به دست بگیریم. با این حال، آنطور که سازندگان بازی گفتهاند، توتال وار وارهمر ۳ (Total War Warhammer 3) چه از نظر گیمپلی و چه از نظر وسعت، بارها از شمارهی دوم بزرگتر است.
زمان زیادی از عرضهی توتال وار وارهمر ۲ میگذرد و در این فاصله، سازندگان بازی یعنی استودیوی Creative Assembly ب بیکار ننشسته بودند و هفت گروه مختلف برای بازی طراحی کردهاند، آن هم در بزرگترین نقشهای که تا به حال سری توتال وار به خود دیده است. نقشهی اصلی بازی به خودی خود در شمارهی قبل بزرگ بود و نمیدانیم دقیقا در این شماره هر نوبت چقدر قرار است طول بکشد. تلاش شده است تا مبارزات مربوط به هر گروه در توتال وار وارهمر ۳ عناصر و المانهای بیشتری از آنها را در خود جای دهد و متفاوت باشد؛ طوری که از نظر ظاهری نقشههای هر گروه و سازهها و ساختمانها سبک و سیاق ظاهری هر گروه را رعایت کنند. امکان ساخت سازههای مختلف با استفادهی پوینتها از امکاناتی است که در توتال وار وارهمر ۳ اضافه شده است.
پیشرفتها و تغییرات ریز و درشت در کنترل یونیتهای مختلف و حالتهای مبارزهی جدید به جای خود، یکی از جالبترین اتفاقاتی که قرار است در توتال وار وارهمر ۳ بیافتد، ادغام نقشهی سه بازی است. کسانی که سه شمارهی توتال وار وارهمر را داشته باشند، در وارهمر ۳ حالتی را دریافت میکنند که نقشهی سه بازی را کنار هم میسازد و بزرگترین کمپین ممکن را مقابلتان قرار میدهد. احتمالا در چنین حالتی، برای اینکه هر بار نوبتتان برسد باید یک ربع نیم ساعتی صبر کنید و تمام کردن کمپین هم احتمالا ممکن نخواهد بود.
Horizon Forbidden West
تهیه کننده: Sony Interactive Entertainment
سازنده: Guerilla Games
سبک: ماجراجویی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵
تاریخ انتشار: ۱۸ فوریه (۲۹ بهمن ۱۴۰۰)
با اینکه هورایزن فوربیدن وست هم روی کنسولهای نسل قبل عرضه میشود و هم روی کنسول نسل جدید سونی، اما با توجه به آنچه دیدهایم میتوانیم به راحتی بگوییم که با یکی از بهترین و زیباترین بازیهای نسل جدید طرف هستیم. هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West) به عنوان دنبالهی مستقیم یکی از جذابترین مجموعههای جدید سونی در نسل هشتم، قرار است «الوی» را در دنیا و نقشهای جدید قرار دهد؛ آن هم با مجموعهای از قابلیتهای و امکانات جدید که از همه نظر بازی را تغییر میدهند.
با اینکه آنچه بیش از هر چیز چشممان را گرفته، توجه به جزییات و کیفیت بسیار بالای بازی در به تصویر کشیدن دنیای نابودش است، اما نباید از پیشرفتهای گیمپلی متعددی که با فوربیدن وست به دنیای هورایزن آورده شدهاند چشمپوشی کنیم. سازندگان هورایزن فوربیدن وست به وضوح نگاهی به یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیر یعنی «زلدا: نفس وحش» انداخته و بازیشان را با الهام مستقیم از آن طراحی کردهاند. مثل قسمت قبل با یک نقشهی بزرگ روبرو میشویم که پر از مناطق متنوع و مختلف است، اما این بار مثل لینک در شمارهی اخیر زلدا، الوی میتواند از در و دیوار بالا برود. الوی حتی پس از صعودهای مختلف خود، میتواند مثل لینک از یک مکان بلند به پایین بپرد و در آسمان شناور بماند. حرکت در محیط قرار است بخش بزرگی از گیمپلی هورایزن فوربیدن وست را تشکیل دهد.
تلاش بسیاری شده است تا دنیای هورایزن فوربیدن وست از قسمت قبل بسیار زندهتر و پویاتر باشد. رباتها و ماشینهای بیشتری طراحی شدهاند و هر کدام از آنها همچنین حرکات و انیمیشنهای جدید و تازهای پیدا کردهاند. این رباتها تنها چیزهایی نیستند که دنیای بازی را زنده میکنند و مثل قسمت قبل، با شهرها و روستاهای مختلف در بازی طرف خواهیم بود. حرکات الوی در مبارزات، چه در مبارزات با رباتها و چه در مبارزات با انسانها و قبایل دیگر، کاملا دگرگون شده است. الوی میتواند از مجموعهی بزرگ و جدیدی از تجهیزات و سلاحها استفاده کند و حتی حرکات تازهای در مبارزات تن به تن هم برایش طراحی شدهاند. هورایزن فوربیدن وست بدون شک از یکی بزرگترین بازیهای سال جدید میلادی خواهد بود؛ چه روی پلیاستیشن ۴ و چه روی پلیاستیشن ۵.
Destiny 2 The Witch Queen
تهیه کننده: Bungie
سازنده: Bungie
سبک: اکشن اول شخص آنلاین
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۲ فوریه (۳ اسفند ۱۴۰۰)
دستینی ۱ را به خاطر دارید؟ بازی در زمان عرضه پر از مشکلات مختلف بود، چه در طراحی گیمپلی و عناصر نقشآفرینی و چه در داستانگویی و شخصیتپردازی. بسیاری از مشکلات بازی در اولین بستهی الحاقی آن به نام «پادشاه ربوده شده» (The Taken King) برطرف شدند و بازی به یکی از بهترین تیراندازیهای آنلاین زمان خود تبدیل شد. با اینکه دستینی ۲ با مشکلات قسمت اول عرضه نشده بود و بازی بسیار خوبی است، اما به نظر میرسد که قرار است بستهی الحاقی جدید آن همان کار بستهی الحاقی پادشاه ربوده شده را برای دستینی ۲ کند و بازی را از همه نظر بهبود و گسترش دهد. این بستهی الحاقی جدید که «ملکهی جادوگر» نام گرفته دقیقا قصهی همان خواهر پادشاده ربوده شده به را تعریف میکند. بازیکنندهها در بستهی الحاقی ملکهی جادوگر (The Witch Queen) به جنگ «ساواثون» میروند.
مثل تمام بستههای الحاقی بزرگ و اصلی دستینی، میتوانیم انتظار داشته باشیم تا در محتوای دانلودی The Witch Queen هم با یک دنیای بزرگ و کاملا جدید روبرو شویم. در کنار کوئستهای جدید و مراحل تازهای که به همراه این دنیای جدید به بازی اضافه میشوند، یک رید هم بخشی از محتوای جدید خواهد بود. سازندگان دستینی همچنین قول دادهاند تا دو سیاهچال بزرگ را نه در ابتدای کار عرضهی این بستهی الحاقی و بلکه در ماههای آتی به آن اضافه کنند. دشمنان اصلی جدیدی که در قالب بستهی الحاقی جدید اضافه میشوند، مثل گاردینهای دستینی نه تنها قدرت لایت بلکه یک گوست یا همان همراه دارند که میتواند آنها را زنده کند و نابود کردن این گوستها هم چندان ساده نخواهد بود.
بستهی الحاقی قبلی دستینی به نام «فراتر از نور» نیروی کاملا جدیدی به نام «تاریکی» را به بازی اضافه کرد که کاملا درخت مهارت جداگانهای داشت. کار به جایی رسید که این درخت مهارت حتی از نیروهای اصلی هم بزرگتر و گستردهتر شد. در بستهی الحاقی The Witch Queen تعادل دوباره برقرار میشود و مهارتهای کاملا جدید به درخت مهارت لایت اضافه میشوند. آن هم در کنار سلاحها و تجهیزات کاملا تازه که پای ثابت بستههای الحاقی بزرگ هستند. بستهی الحاقی ملکهی جادوگر یک کلاس سلاح کاملا تازه هم به دنیای دستینی اضافه میکند که یک نیزه است. صد البته که عرضهی این همه محتوای جدید با عرضهی بستهی الحاقی تمام نمیشود و مثل همیشه میتوان انتظار داشت تا عرضهی یک بستهی الحاقی، آغاز هیجانانگیزی را دوباره برای دستینی رقم بزند.
Monark
تهیه کننده: Lancarse
سازنده: Furyu
سبک: نقشآفرینی نوبتی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، کامپیوتر، نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۲۲ فوریه (۳ اسفند ۱۴۰۰)
یکی دو سال پیش، تعدادی از اعضای استودیوی سازندهی سری پرسونا تصمیم گرفتند تا شرکت آتلوس را ترک کنند و یک بازی شبیه پرسونا برای خودشان بسازند و نتیجهی این حرکت، بازی «مونارک» (Monark) است. با اینکه سازندگان بازی به جای پرسونا از سری شین مگامی تنسه به عنوان الهام اصلی خود نام بردهاند، اما کافی است یک بار به داستان و دنیای مونارک نگاهی بیاندازید تا متوجه شباهتهای بسیار زیادی آن مجموعه بازیهای پرسونا شوید. مونارک هم یک نقشآفرینی ژاپنی مدرسهای دیگر است، اما سازندگانش تلاش کردهاند تا با المانهای گیمپلی متفاوت، چیزی مختص خود بسازند. البته که نتیجهی نهایی آنقدر هم مطلوب نبوده است.
بازیکنندهها در بازی مونارک کنترل یک دانشآموز دبیرستانی را برعهده میگیرند؛ آن هم در مدرسهای که مرکز حملهی موجودات ماورایی بوده است. این دانش آموز به همراه دوستانش گروهی برای نابود کردن و مبارزه با موجودات ماورایی تشکیل میدهد. تلاش شده است تا برخلاف بازیهای پرسونا که صد در صد خطی هستند، بازی مونارک کمی آزادی عمل در چگونگی پیشرفت داستان به گیمر بدهد و در همین راستا هم انتخاب افرادی که به گروه میپیوندند به گیمر واگذار میشود. بازی حتی پایانهای مختلفی دارد که با توجه به تصمیمات داستانی شکل میگیرد.
از نظر گیمپلی، با یک نقشآفرینی نوبتی ژاپنی طرف هستیم که مثل سری پرسونا و شین مگامی تنسه، مبارزات در آن به کمک هیولاها پیش میروند. با توجه به تصمیاتی که در طول داستان گرفتهایم، مشخصههای فردی شخصیت اصلی فرق میکنند و او میتواند برخی از هیولاها را به گروه خود جذب کند. از این هیولاها در مبارزات به شکل مستقیم استفاده میشود، اما مهارتهای شخصیت اصلی هم در مبارزات کاربرد بسیاری دارند. هر چه شخصیت اصلی از مهارتهای ماورایی بیشتری استفاده کند، انسانیت خود را بیشتر از دست میدهد و ممکن است در نهایت حتی حالتی دیوانهوار پیدا کند. با تمام این اوصاف، چه از نظر گیمپلی و چه از نظر موسیقی و چه دیدگاه هنری، بازی مونارک هیچ حرفی برای گفتن در مقابل مجموعههای نقشآفرینی بزرگ ژاپنی و حتی آنهایی که ازشان الهام گرفته ندارد.
Elden Ring
تهیه کننده: Bandai Namco Entertainment
سازنده: From Software
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۵ فوریه (۶ اسفند ۱۴۰۰)
تعداد بازیهای بزرگی که در سال ۲۰۲۲ عرضه میشوند کم نیستند، اما احتمالا بتوانیم الدن رینگ را به عنوان بزرگترین و مورد انتظارترین بازی بین آنها بنامیم. سری بازیهای سولز، چه دارک سولز و بلادبورن و چه سکیرو که حتی نقشآفرینی نیست، در چند سال اخیر محبوبیت بسیار بالایی بین گیمرها پیدا کردهاند و در نتیجه طرفداران هر کدام از این بازیها، به شکلی منتظر ساختهی بزرگ بعدی استودیوی فرام سافتور یعنی «الدن رینگ» (Elden Ring) هستند. الدن رینگ تمام عناصر بازیهای سری دارک سولز، بلادبورن و سکیرو را در خود دارد؛ آن هم به شکلی که بهترین مکانیکها و طراحیهای این بازیها به شکلی گلچین شده در دنیایی متفاوت و جدید قرار گرفتهاند.
با اینکه شباهتهای بسیاری بین الدن رینگ و دیگر ساختههای اخیر فرام سافتور وجود دارد، ساختار متفاوت بازی آن را جدا و متفاوت میکند. الدن رینگ یک نقشهی بزرگ دارد و یک بازی محیط باز است. البته که بازیهای سری سولز هم به بازیکننده اجازه میدهند تا آزادانه در محیط حرکت کنند، اما به جای تعدادی محیط متصل به یکدیگر، در الدن رینگ با یک نقشهی بزرگ و جهانی باز طرف هستیم. این نقشهی بزرگ کاملا از ساختههای قبلی فرام سافتور متفاوت است و گشت و گذار در این نقشه با یک اسب صورت میگیرد. نکتهی مهم دربارهی این نقشهی بزرگ، خالی بودن آن از آیتمها و وظایف پرت و پلاست. فرام سافتور این نقشه را با تعدادی زیادی آیتم جمع کردنی و کوئست فرعی و اصلی پر نکرده است، بلکه هنوز هم با یک بازی بر مبنای اکتشاف طرف هستیم. در این نقشه به گشت و گذار مشغول میشوید و خودتان سیاهچال و دشمن و غولآخر و آیتم پیدا میکنید.
دیگر بخشهای بازی، مثل مبارزات و غولاخرها، بسیار شبیه به دیگر بازیهای سری سولز طراحی شدهاند. جاخالی دادن و قل خوردن دور دشمن مثل دارک سولز وجود دارد، حرکات ویسرال (حملهی همزمان به دشمن حین حملهی او) مثل بلادبورن در الدن رینگ تعبیه شده و حتی مکانیکهای مخفیکاری سکیرو هم در بازی قرار داده شده است. انتخاب کلاسهای مختلف و ترازگیری و سلاحها و تجهیزات هم که طبق انتظار، بخش بزرگ و مهمی از تجربهی نقشآفرینی الدن رینگ خواهد بود. با اطمینان میگوییم که فرام سافتور بهترین بازی خود را ساخته است و حتی اگر طرفدار سری سولز هم نیستید، پیشنهاد میکنیم به تجربهی الدن رینگ فکر کنید.
Dragon Quest X: Rise of the Five Tribes Offline
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Square Enix، BB Studio
سبک: نقشآفرینی نوبتی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، کامپیوتر، نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۲۶ فوریه (۷ اسفند ۱۴۰۰)
شرکت اسکوئر انیکس دو سری نقشآفرینی بزرگ دارد؛ یکی فاینال فانتزی و دیگری دراگون کوئست است. هر دو سری نقشآفرینی هم در کنار بازیهای تک نفره و آفلاین، چند تجربهی آنلاین بزرگ دارند. دراگون کوئست ۱۰ یک نقشآفرینی آنلاین کلان یا به عبارتی MMO در دنیای دراگون کوئست است بسیاری از طرفداران سری دراگون کوئست از همان ابتدای کار چندان علاقهای به تجربهی یک بازی آنلاین نداشتند و از این حرکت اسکوئر انیکس راضی نبودند. سالها از عرضهی دراگون کوئست ۱۰ میگذرد و اسکوئر انیکس تصمیم گرفته است تا یک نسخهی آفلاین از دراگون کوئست ۱۰ بسازد.
نسخهی آفلاین دراگون کوئست ۱۰ داستان و دنیای این بازی آنلاین را به همراه داستان بستههای الحاقی، در قالب یک بازی نقشآفرینی آفلاین و تک نفره، در اختیار طرفداران قرار میدهد. اسکوئر انیکس برای انجام این کار، تغییرات زیادی در بازی اعمال کرده و در واقع یک بازی جدید و جداگانه با داستان دراگون کوئست ۱۰ ساخته است. با این حال، بازیکنندهها هنوز هم میتوانند شخصیت اصلی را خودشان بسازند و او را شخصیسازی کنند و مثل نسخهی آنلاین امکان انتخاب نژادهای مختلف وجود خواهد داشت.
مبارزات نسخهی آفلاین دراگون کوئست ۱۰ از زمین تا آسمان با بازی اصلی فرق دارند. بازی اصلی یک نقشآفرینی آنلاین شبیه دنیای وارکرفت با مبارزات است، اما در این نسخهی آفلاین با مبارزات نوبتی معمول و معروف سری دراگون کوئست روبرو میشویم؛ دقیقا مثل یک بازی دراگون کوئست قدیمی. امکان فرمان دادن به شخصیتهای مختلف و انتخاب حالتهای مبارزهی متفاوت هم در بازی وحود خواهد داشت. همانطور که انتظار میرود، کلاسهای مختلف شبیه به نسخهی آنلاین وجود دارند و میتوان مهارتهای مختلف را برای آنها یاد گرفت. دراگون کوئست ۱۰ آفلاین حتی به نسخهی آنلاین متصل شده است و بازیکنندهها میتوانند شخصیت خود را پس از اتمام بازی به نسخهی آنلاین ببرند. البته که نسخهی آنلاین چه از نظر گیمپلی و چه از نظر گرافیکی هیچ شباهتی به این نسخهی آفلاین که شبیه به بازیهای کلاسیک دراگون کوئست است ندارد، اما اسکوئر به خوبی این دو نسخه را به هم متصل کرده است. با توجه به اینکه دسترسی به دراگون کوئست ۱۰ اصلی و تجربهی آن کار سادهای نیست، ساخت این نسخهی آفلاین که روی تمام پلتفرمها عرضه میشود برای طرفداران سری دراگون کوئست که میخواهند تمام شمارهها را تجربه کرده باشند، حرکتی بسیار پسندیده از سوی اسکوئر انیکس است.
Babylon’s Fall
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Platinum Games
سبک: نقشآفرینی اکشن آنلاین
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۳ مارس (۱۲ اسفند ۱۴۰۰)
استودیوی بازیسازی پلاتینیوم گیمز به عنوان متخصصین ساخت بازیهای اکشن، برای اولین بار دست به ساخت یک بازی آنلاین چند نفره زده است. بازی «سقوط بابل» (Babylon’s Fall) همان گیمپلی اکشن سریع و جذاب که از بازیهای ساختهی پلاتینیوم گیمز انتظار میرود را در قالب یک بازی آنلاین قرار میدهد و از بازیکنندهها میخواهد تا این بار در گروههای چند نفره و با یکدیگر به اجرای چند ضربها و کمبوها مشغول شوند. بازی Babylon’s Fall تا به حال یکی دو بار به صورت آزمایشی در اختیار بازیکنندهها قرار گرفته است، اما به خاطر بازخورد بد نسبت به گرافیک و کمی هم به گیمپلی، عرضهی آن تا سال ۲۰۲۲ به عقب افتاد.
بازیکنندهها در Babylon’s Fall با یکدیگر ماموریتهای مختلفی را قبول میکنند که ساختاری شبیه به سیاهچالهها دارند؛ یعنی در ابتدای کار با تعدادی دشمن ضعیفتر شروع میشوند، بعضا یک غولآخر کوچک مقابل بازیکنندهها قرار میدهند و نهایتا هم با مبارزه با یک غولآخر بزرگ و دشوار تمام میشوند. پیش از هر مرحله، بازیکنندهها این فرصت را دارند تا تجهیزات و سلاحهای خود را آماده کنند. سلاحها نقش کلاس را در بازی دارند و با تغییر سلاح، حرکات و تواناییهای شخصیت هم فرق میکند. درجهی شخصیسازی بازی بسیار بالاست و میتواند چندضربها و حرکات و مهارتها را به شکلی کاملا دلخواه تنظیم کرد. البته که بهتر است با در نظر گرفتن قابلیتهای تیم و اینکه دقیقا چه سلاح و چه نوع شخصیتی به درد یک مرحلهی خاص میخورد، تجهیزات را تنظیم کرد.
با اینکه از گیمپلی اکشن Babylon’s Fall مطمئن هستیم، اما از نظر بصری بازی اصلا زیبا نیست. محیطها و شخصیتها اصلا خوب از آب در نیامدهاند و چه از نظر طراحی و چه از نظر فنی مشکل زیادی دارند؛ طوری که به جرات میتوانیم بگوییم که کیفیت گرافیکی Babylon’s Fall به عنوان یک بازی پلیاستیشن ۴، از دیگر ساختههای پلاتینیوم گیمز روی نینتندو سوییچ هم پایینتر است. این موضوع به مذاق بازیکنندههای آزمایشی بازی خوش نیامد و فعلا پلاتینیوم گیمز و اسکوئر انیکس مشغول کار روی بهبود گرافیک بازی هستند. با این حال، چند ماهی بیشتر تا عرضهی بازی باقی نمانده و با توجه به آنچه دیدهایم، بازی هنوز هم از نظر بصری قابل قبول و آماده نیست.
Gran Turismo 7
تهیه کننده: Sony Interactive Entertainment
سازنده: Polyphony Digital
سبک: مسابقهای / شبیهسازی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵
تاریخ انتشار: ۴ مارس (۱۳ اسفند ۱۴۰۰)
پس از سالها بالاخره قرار است یک گرن توریسمو درست و درمان عرضه شود. هر قدر هم که گرن توریسمو اسپورت بازی مسابقهای خوبی باشد، با یک گرن توریسمو بزرگ و کامل فاصلهی بسیار زیادی دارد. اینکه چگونه یک نسل کامل یعنی نسل هشتم کنسولهای سونی را بدون گرن توریسمو سپری کردیم به تنهایی سوال بزرگی است، اما سونی بالاخره سراغ ساخت ششمین شماره از این سری شگفتانگیز مسابقهای رفته است. سازندگان گرن توریسمو ۷ برای ساخت این شماره، به بهترین شمارهی این مجموعه بازیها یعنی «گرن توریسمو ۴» نگاه کردهاند؛ طوری که میتوان تاثیرات گرن توریسمو ۴ را در تمام بخشهای بازی و حتی منوهای آن هم دید.
بخشهای همیشگی سری گرن توریسمو که در اسپورت غایب بودند، مثل بخش مرحلهای، مدرسهی رانندگی و تورنمنتهای مختلف در گرن توریسمو ۷ اصلیترین حالتها و بخشهای بازی را تشکیل میدهند. با این حال، استودیوی بازیسازی پالیفونی دیجیتال برای طراحی بخشهای آنلاین کاملا به گرن توریسمو اسپورت نگاه کرده است و حتی حالت عالی عکاسی این بازی را به شکلی گستردهتر و بهتر در گرن توریسمو ۷ تعبیه کرده است. به راحتی میتوان گفت که گرن توریسمو ۷ بهترین و کاملترین بخشهای این مجموعه در خود دارد. گرن توریسمو ۷ قرار است نزدیک پانصد خودرو داشته باشد؛ خودروهایی که میتوان مثل گذشتهی مجموعه با بازی کردن آنها را کسب کرد.
قابلیتهای دیگر مثل شخصیسازی و تنظیم خودروها دوباره مثل گذشته در گرن توریسمو ۷ حضور پیدا خواهد کرد و حتی سیستم آب و هوا که در اسپورت حذف شده بود و در دو شمارهی قبلی اصلی گرن توریسمو وجود داشت، در گرن توریسمو ۷ بزرگتر از قبل پیاده شده است. به لطف قدرت پلیاستیشن ۵ و قابلیتهای گرافیکی مثل ری تریسینیگ، گرن توریسمو ۷ همچنین از نظر گرافیکی شگفتانگیز است. البته که گرن توریسمو ۷ نهتنها روی کنسول نسل جدید سونی و بلکه روی پلیاستیشن ۴ هم عرضه میشود و میتوان روی دو نسل کنسولی پلیاستیشن بازگشت سری گرن توریسمو را تجربه کرد.
Triangle Strategy
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Square Enix، Artdink
سبک: نقشآفرینی تاکتیکی
پلتفرم: نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۴ مارس (۱۳ اسفند ۱۴۰۰)
شرکت بازیسازی اسکوئر انیکس نقشآفرینیهای کلاسیک متعددی دارد؛ نقشآفرینیهای قدیمی که طرفدارانشان شب و روز از این شرکت درخواست بازگشت آنها را میکنند. یکی از این مجموعهها، فاینال فانتزی تاکتیک است. تعدادی از سازندههای این نقشآفرینی تاکتیکی عالی در قالب یک دنبالهی معنوی دست به ساخت یک بازی در همان سبک زدهاند؛ آن هم با استایل گرافیک متفاوت و زیبا اما به همان شکل کلاسیک. بازی «استراتژی مثلت» (Triangle Strategy) دقیقا فرمول برندهی فاینال فانتزی تاکتیک را به شکلی مدرن دوباره بازسازی کرده است.
استراتژی مثلث یک نقشآفرینی تاکتیکی است، یعنی به هنگام مبارزات با یک صفحهی شطرنج مانند روبرو میشویم و شخصیتها را نوبت به نوبت، روی این صفحه حرکت میدهیم. این بازیها در مقایسه با نقشآفرینیهای معمول، نیازمند برنامهریزی و استراتژی بیشتری هستند و چالش بیشتری را به مبارزات معمول اضافه میکنند. مثل فاینال فانتزی تاکتیک، در استراتژی مثلث هم با مجموعهای بزرگ از شخصیتها روبرو میشویم و با استفاده از آنها یک تیم برای خود تشکیل میدهیم. چگونگی استفاده از شخصیتهای مختلف که هر کدام کلاسهای خاص خود را دارند، نقش مهمی در پیروزی در مبارزات دارد.
گیمپلی تاکتیکی استراتژی مثلث به کنار، بازی همچنین یک داستان سیاسی مثل فاینال فانتزی تاکتیک تعریف میکند. بازیکنندهها درگیر مبارزات و سیاستهای چند سرزمین میشوند و میتوانند در این میان حتی طرف یک گروه را هم بگیرند؛ طوری که تصمیمات گرفته شده در طول داستان بازی در پایان آن تاثیرگذار خواهند بود. یکی از بخشهای جالب بازی استراتژی مثلث، گرافیک دوبعدی آن است. شخصیتها و محیط همگی با سبک و سیاق پیکسلی و به شکلی قدیمی طراحی شدهاند، اما در محیطی سهبعدی با گرافیکی بالا شامل نورپردازیها و تکنیکهای گرافیکی مدرن قرار گرفتهاند. نتیجهی نهایی یک بازی زیبا، با داستان و شخصیتهای درگیرکننده و گیمپلی عالی است. بازی استراتژی مثلث جایگزین بسیار خوبی برای طرفداران فاینال فانتزی تاکتیک است که سالها منتظر دنباله یا یک بازی شبیه به آن بودهاند. از دنیا و قصهگویی مشابه بازی گرفته تا گیمپلی، میتوان انتظار یک نقشآفرینی تاکتیکی بسیار خوب را از استراتژی مثلث داشت.
Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Team Ninja، Square Enix
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱۸ مارس (۲۷ اسفند ۱۴۰۰)
زمانی که سال گذشته در قالب اطلاعاتی غیر رسمی شنیدیم قرار است یک بازی دارک سولز طور در دنیای فاینال فانتزی ساخته شود، نمیدانستیم دقیقا چه چیزی را باید در ذهنمان تصور کنیم، اما نتیجهی نهایی دقیقا همان است: یک فاینال فانتزی در سبک و سیاق بازیهای سری سولز. با این حال، بازی «غریبهی بهشت» بیشتر از سری سولز، شبیه مجموعهای بسیار بهتر است. شرکت بازیسازی اسکوئر انیکس سراغ سازندگان سری بازیهای «نیوه» (Nioh) رفته و از آنها ساخته است تا یک بازی اکشن شبیه به آن در دنیای فاینال فانتزی بسازد.
بازی Stranger of Paradise: Final Fantasy Origin بیشتر شبیه به Nioh است تا یک دارک سولز معمول؛ یعنی با مجموعهای بسیار بزرگ از حرکات و کلاسهای مخلتف طرف هستیم و میتوانیم به شکلهای مختلفی مبارزات را پیش ببریم. سری بازیهای Nioh تعداد زیادی سلاح و تجهیزات مختلف دارند که به دست گرفتن هرکدامشان، یک لیست بزرگ و متفاوت از حرکات را آزاد میکنند. اگر تبر به دست دارید و تصمیم گرفتهاید بازی را با شمشیر ادامه دهید، باید همه چیز را از ابتدا یاد بگیرید و حرکات خود را از ابتدا روی دسته تنظیم کنید. با این حال، بازی Stranger of Paradise آنقدر هم پیچیده نیست و قرار نیست مثل Nioh پوستتان کنده شود. اولین تغییر بزرگ برای بازیهای این سبک، اضافه شدن قابلیت انتخاب درجهی سختی در بازی است. سازندگان Stranger of Paradise با این حرکت خود امکان تجربهی آن را برای جمعیت بسیار بزرگتری از مخاطبان فراهم کردهاند.
گیمپلی Stranger of Paradise بسیار خوب از آب درآمده است و هر مبارزه در بازی واقعا درگیرکننده و جذاب است و در عین حال هم غولآخرها بهترین تجربهی ممکن از مبارزات را در مقابل بازیکننده قرار میدهند. حس پیشرفت در بازی هم که با سیستم مشابه Nioh و پیدا کردن آیتمها و تجهیزات با درجهی کمیابی متفاوت و همچنین تراز گرفتن صورت میگیرد، به بهترین شکل پیاده شده است و به خوبی پیشرفت در بازی را حس میکنید. بازی Stranger of Paradise از بهترین بازیهای غیر دارک سولز در این سبک است و گیمپلی آن بسیار خوب از آب درآمده، فقط بدمان نمیآمد اگر طراحی شخصیتها و گرافیک بازی کمی بهتر میبود.
Tiny Tina’s Wonderlands
تهیه کننده: 2K Games
سازنده: Gearbox Software
سبک: نقشآفرینی اکشن اول شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۵ مارس (۵ فروردین ۱۴۰۱)
سری بازیهای سرزمینهای مرزی یا همان بوردرلندز (Borderlands) بر پایهی تجربهی آنلاین و چند نفره طراحی شدهاند؛ طوری که بازی کردن بازیهای مختلف این سری با دوستان از لذتبخشترین تجربههای گیمی است. این نقشآفرینیهای اکشن اول شخص، سبکی که در واقع خود سری بوردرلنز خلق کرده، با شخصیتهای بانمک و داستانهای دیوانهواری گره خوردهاند؛ یکی از این شخصیتهای عالی، «تینا کوچولو» (Tiny Tina) است؛ یک دخترک دیوانه که چپ و راست بد و بیراه میگوید و همه چیز را دور و اطراف خود منفجر میکند. این شخصیت بهقدری خوب است که سازندگان سری بوردرلندز تصمیم گرفتهاند یک بازی کامل را به او اختصاص دهند. بازی Tiny Tina’s Wonderlands گیمپلی معمول سری بوردرلندز را حفظ میکند و آن را به دنیایی فانتزی و عجیب میآورد.
تاینی تینا در دنیای Tiny Tina’s Wonderlands راوی یک بازی رومیزی فانتزی است. بازیکنندهها به عنوان شخصیتهای این بازی فانتزی وارد دنیای آن میشوند. این بازی رومیزی کاملا با الهام از دنیای فانتزی سیاهچالهها و اژدهایان طراحی شده است و دقیقا مثل آن، پر است از طلسمها و جادوهای مختلف. دشمنان داخل آن را هم ارکها و گابلینها و اژدهایان تشکیل دادهاند. عناصری که کاملا با سری اصلی بوردرلندز غریبه هستند. بازیکنندهها برای خود شخصیتی میسازند و وارد این دنیای فانتزی میشوند و دقیقا مثل یک مهرهی بردگیم، روی یک تخته حرکت میکنند. هر بخش تختهی بازی، یک مرحله است و از این جا به بعد، همه چیز شبیه به سری بوردرلندز دنبال میشود.
گیمپلی بازی تفاوتی با بازیهای بوردرلندز ندارد و با یک اکشن اول شخص با عناصر نقشآفرینی طرف هستیم. سلاحهای مختلف مثل تفنگهای متعدد سر جای خود هستند، اما در Tiny Tina’s Wonderlands با سلاحهای دیگر مثل جادو و شمشیرهای بزرگ هم روبرو میشویم. مثل دیگر شمارههای سری بوردرلندز، هدف بازی کشتن دشمنان و گرفتن آیتم بهتر و تراز گرفتن است؛ یعنی اینجا هم باید تمام مدت به دنبال آیتمهای مختلف با سطح کمیابی بالا باشید و تلاش کنید تا غولآخرها و دشمنان قویتر را برای گرفتن آیتمهای بهتر از پای در بیاورید. بازی Tiny Tina’s Wonderlands برای کسانی که طرفدار سری بوردرلندز هستند از همه نظر سرگرمکننده و جذاب است، اما واقعا نباید به عنوان چیزی بیشتر از یک بستهی الحاقی با سبک و سیاق فانتزی به آن نگاه کنیم.
Weird West
تهیه کننده: Devolver Digital
سازنده: Wolfeye Studios
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: کامپیوتر، پلیاستیشن ۴، ایکسباکس وان
تاریخ انتشار: ۳۱ مارس (۱۱ فروردین ۱۴۰۱)
اگر به دنبال بازیهای نقشآفرینی عمیق و خلاقانه میگردید، بهتر است بین بازیهای مستقل جست و جو کنید که تجربههایی بسیار عمیقتر و بزرگتر از بازیهای پرزرق و برق به شما ارایه میدهند. بازی «غرب عجیب» (Weird West) هم در همین دستهی نقشآفرینیهای مستقل عمیق میگنجد؛ بازیهایی که عناصر نقشآفرینی و گیمپلی را در اولویت قرار میدهند و نه گرافیک و استفاده از بازیگرهای گرانقیمت. در بازی غرب عجیب کنترل تعدادی شخصیت مختلف را برعهده میگیرد و به تنهایی یا با همراهی یک گروه متشکل از شخصیتهایی که خودتان انتخاب کردهاید، پا به یک غرب وحشی متفاوت میگذارید.
بازی غرب عجیب یک نقشآفرینی فانتزی با سبک و سیاق غرب وحشی است؛ یعنی با اینکه دنیای بازی با سبک ظاهری غرب وحشی ساخته شده، اما در اصل بیشتر شبیه به نقشآفرینیهای فانتزی و پر از هیولاها و موجودات جادویی غجیب و غریب است. همانطور که از یک نقشآفرینی خوب انتظار میرود، بازی به درستی بر مبنای اعداد و ارقام و مهارتهایی که برای شخصیتتان کسب کردهاید کار میکند؛ طوری که نهایتا منجر به ساخت شخصیتی عمیق و مختص خودتان میشود تا از او به شکلی که میخواهید در مبارزات یا بخشهای داستانی و دیالوگها استفاده کنید.
صحبت از داستان و دیالوگ شد، در غرب عجیب همچنین داستان به دست خودتان شکل میگیرد و شخصیتها و دنیای بازی به تصمیمهایی که گرفتهاید عکسالعمل نشان میدهند. بازی شخصیتهای قابل بازی مختلفی دارد و در فصلهای مختلف میتوانید کنترل شخصیتهای متفاوت را به دست بگیرید. نهایتا هم تصمیمهایی که گرفتهاید پایانی مختص به خودتان برایتان رقم میزنند. بازی غرب عجیب به غیر از کامپیوتر، که بهترین راه برای تجربهاش به نظر میرسد، روی تمام کنسولها هم عرضه میشود و قیمت بالایی هم ندارد، در نتیجه اگر اهل بازیهای نقشآفرینی هستید و از سبک ظاهریاش خوشتان میآید، سراغش بروید
۱۳ Sentinels: Aegis Rim
تهیه کننده: Atlus
سازنده: Vanillaware
سبک: ماجراجویی
پلتفرم: Nintendo Switch
تاریخ انتشار: ۱۲ آوریل (۲۳ فروردین ۱۴۰۱)
بازیهای معروف و ساختههای پرهزینهی شرکتهای بازیسازی در همه حال باید بزرگترین جامعه از مخاطبین را هدف بگیرند؛ طوری که جا برای پیشرفت و ریسک در بازیهای بزرگ و پرهزینه وجود ندارد. بازیهای پرهزینه باید به مذاق همه خوش بیایند و به همین دلیل، همیشه سطحی از استاندارد را رعایت میکنند و هرگز پایشان را فراتر نمیگذارند. به همین دلیل هم بد نیست هر از گاهی سراغ ساختههای مستقل و کوچکتر برویم؛ جایی که بهترین قصهها و بهترین ایدهها مطرح میشوند. دو سال پیش بهترین قصهگویی در بازی مستقل دیسکو الیسیوم کشف شد و این بازی حسابی سر و صدا کرد. سال گذشته هم لقب بهترین بازی که بی سر و صدا آمد و رفت به «۱۳ سنتینتل» (۱۳ Sentinels: Aegis Rim) داده شد. این بازی که به صورت انحصاری روی پلیاستیشن ۴ عرضه شده، قرار است به پلتفرمهای دیگر بیاید.
بازی ۱۳ سنتینل بیش از هر چیز به خاطر قصه و شخصیتهایش معروف شد؛ قصهای که تعداد زیادی شخصیت را در موقعیتهای مختلف در دنیایی حین نابودی به تصویر کشید. همانطور که میتوان احتمالا حدس زد، بازیکنندهها در بازی ۱۳ سنتینل کنترل سیزده شخصیت متفاوت را برعهده میگیرند و اگر بخواهیم ساده بگوییم، با این سیزده شخصیت چندان کار زیادی هم انجام نمیدهند. با اینکه بازی گیمپلیهای متفاوتی دارد و نامردی کردهایم اگر آن را در دستهی بازیهای سبک رمان تعاملی قرار دهیم، اما بیشتر زمان بازی را مشغول خواندن متن هستید.
با این حال، خواندن متن تنها کاری نیست که در بازی انجام میدهید و به عنوان یک بازی که قصهای دربارهی رباتهای بزرگ تعریف میکند (مانند نود درصد قصههای ژاپنی)، بخشی از گیمپلی ۱۳ سنتینل هم کنترل مبارزات است. البته کنترل مبارزات هم به شکل استراتژی و تاکتیکی انجام میشود و نه مستقیم. پیشنهاد میکنیم به خاطر شخصیتهای عمیق و داستان ۱۳ سنتینل سراغ آن بروید. بازی به بهترین شکل ممکن قصهی شخصیتهای مختلف خود را تعریف میکند و نهایتا هم آن را کنار یکدیگر میآورد تا قصهی شگفتانگیزش را به پایان برساند. عرضهی بازی ۱۳ سنتینل روی دیگر پلتفرمها به غیر از پلیاستیشن به دیگر گیمرها هم اجازه میدهد تا این شاهکار را تجربه کنند، در نتیجه اگر به دنبال قصهگویی خوب و عمیق هستید از این بازی غافل نشوید و حتما سراغش را بگیرید.
STALKER 2: Heart of Chernobyl
تهیه کننده: GSC Game World
سازنده: GSC Game World
سبک: نقشآفرینی اکشن اول شخص
پلتفرم: ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۸ آوریل (۸ اردیبهشت ۱۴۰۱)
استاکر ۲ قضایای ساخت بلند و بالایی دارد؛ طوری که از سازندگان اصلی سری بازیهای استاکر گرفته تا گروههای دیگر، یک دههی گذشته را به دنبال راهی برای ساخت استاکر ۲ بودهاند. پس از عرضهی دو بستهی الحاقی مستقل و بزرگ برای بازی استاکر، استودیوی سازندهی این بازی خبر داد که ساخت استاکر ۲ شروع شده و این بازی از همه لحاظ بزرگتر و گستردهتر از بازیهای قبلی خواهد بود. منظورمان ده دوازده سال پیش است و میتوانید مطمئن باشید که آنچه امروز به عنوان استاکر ۲ ساخته و عرضه میشود، نه شباهتی به آن استاکر ۲ اصلی دارد و نه توسط آن تیم سازنده ساخته میشود. با این حال، طولانی شدن مراحل ساخت استاکر ۲ نهتنها به آن لطمه نزده، بلکه کیفیت آن را تا جای ممکن بالا برده است.
از نظر گرافیک و وسعت، استاکر ۲ یکی از زیباترین و بزرگترین بازیهایی است که تا به حال دیدهایم. نقشهای بسیار بزرگتر از آنچه انتظار داشتیم، آن هم با بالاترین سطح جزییات مقابلمان گذاشته شده است تا به دلخواه در آن گشت و گذار کنیم. همانطور که از یک بازی استاکر میخواهید، گشت و گذار در نقشه و اکتشاف در آن به هیچ وجه ساده نیست و قدم به قدم با خطرات مختلفی روبرو میشوید؛ مخصوصا که پا گذاشتن به بسیاری از نقاط نقشه بدون تجهیزات ممکن نیست و معمولا هم به مواجهه با هیولای بزرگ و عجیب و غریبی ختم میشود. اگر بگوییم استاکر یک سری بازی اکشن ترسناک است چندان بیراه نگفتهایم و استاکر ۲ به لطف وسعت زیاد و کیفیت بالا، این سطح از ترسناکی را حتی از گذشته هم بالاتر برده است.
سازندگان استاکر ۲ در ساخت این قسمت جدید تلاش کردهاند تا بازی از همه نظر کامل و مدرن باشد و اتخاذ این هدف به خلق مکانیکهای کاملا تازه و عالی در بازی منجر شده است؛ طوری که برخلاف انتظارمان از یک بازی در این سری، استاکر ۲ مکانیکهای تیراندازی بسیار خوب و سرگرمکنندهای دارد و خبری از کلنجار رفتن با بخشهای مختلف بازی نیست. استاکر ۲ به عنوان یک بازی ماجراجویی اکشن، تجربهی خاص خود را ارایه میدهد؛ تجربهای که در بازیهای دیگر پیدا نمیشود. استاکر ۲ برای اولین بار این سری بازیها را به کنسولها میآورد و همچنین از روز نخست عرضه روی ایکسباکس گیم پس قابل تهیه خواهد بود. بازی چند ماهی در انحصار کنسولهای نسل جدید ایکسباکس خواهد بود و پس از آن احتمالا میتوانید بازی را روی پلیاستیشن ۵ هم تجربه کنید.
Sons of the Forest
تهیه کننده: Endnight Games
سازنده: Endnight Games
سبک: ترسناک، ساخت و ساز
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰ مه (۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰)
بین بازیهای سبک بقا، «جنگل» (The Forest) یکی از بهترین تجربههای ممکن را ارایه میدهد. نکتهی جذاب دربارهی بازی جنگل، تمرکز آن روی قابلیتها و مکانیکهای چند نفره است؛ طوری که ساخت و ساز و پیدا کردن راهی برای زنده ماندن و مقابله با دشمنان، حتی با دوستان و به صورت آنلاین از حالت تکنفرهاش هم بسیار جذابتر است. به دنبال آذوقه گشتن، ساخت سازهها و دیوارها برای مقابله با هیولاهای بازی و مبارزه با آدمخوارها و تلاش برای زنده ماندن از بهترین بخشهای جنگل هستند. دنبالهی این بازی به نام «پسران جنگل» (Sons of the Forest) هم قرار است این تجربه را به شکلی گستردهتر به طرفداران ارایه دهد.
اولین تغییر بزرگی که در بازی پسران جنگل میبینیم، تلاش آن برای قصهگویی است. بازی جنگل به غیر از یک میانپرده که ابتدای آن پخش میشود و یک میانپردهی دیگر در پایانش، چندان قصهای ندارد؛ طوری که کاغذها و نوارهایی که جمع میکنید چندان چیز زیادی به قصه اضافه نمیکنند. به نظر میرسد که پسران جنگل میخواهد این مشکل را حل کند و تمرکز زیادی روی داستان داشته باشد. از همان ابتدای کار میبینیم که یک شخصیت داستانی قرار است با شخصیت اصلی همراه شود و همین یک موضوع کافی است تا روند کلی بازی تغییر کند. از نظر گیمپلی، پسران جنگل تغییر زیادی با نسخهی اصلی ندارد.
هنوز هم باید در بازی به دنبال جمعآوری منابع، شکار و ساخت و ساز به کمک منابع جمع شده باشید. مکانیکهای غذا خوردن و مبارزه با هیولاهای مختلف در جنگل و غارهای مختلف بازی، همگی سر جای خود هستند. آنچه پسران جنگل به بازی اضافه کرده، تعدادی هیولای جدید و سلاحها و آیتمهای کاملا تازه هستند؛ اساسا چیزهایی که انتظار دارید در یک دنباله ببینید. سلاحهای سنگین مثل شاتگان مطمئنا تغییر بزرگی به روند کلی بازی میآورند، اما نباید چیزی بیشتر از نسخهی گستردهتر و بزرگتر همان بازی جنگل را از دنبالهاش انتظار داشته باشیم؛ یعنی احتمالا پس از عرضهی پسران جنگل، این بازی را جایگزین جنگل میکنیم و در پیشنهادهایمان در بهترین بازیهای سبک بقا، آن را به دیگران معرفی میکنیم.
Saints Row
تهیه کننده: Deep Silver
سازنده: Volition
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۳ آگوست (۱ شهریور ۱۴۰۱)
پس از سالها، سازندگان سری بازیهای Saints Row تصمیم گرفتهاند تا بالاخره یک بازی جدید در این مجموعه بسازند. با توجه به اینکه ساخت دنباله برای قسمت قبلی این مجموعه بازیها به هیچ وجه ساده نبود و ادامهی داستانش اساسا غیرممکن شده بود، و در نظر گرفته این نکته که سالها از عرضهی آخرین قسمت سری Saints Row میگذرد، سازندگان این مجموعه تصمیم به ساخت یک بازنگری بزرگ بر آن گرفتهاند. بازی جدید Saints Row بدون هیچ شماره و پسوند و پیشوندی با همین نام عرضه میشود و با اینکه از نظر گیمپلی بسیار شبیه به دیگر شمارههای مجموعه است، تمام عناصر دیگر آن همگی جدید هستند.
بازی Saints Row قصهای کاملا تازه با شخصیتهایی جدید و متفاوت تعریف میکند. گفته شده که به هیچ وجه نباید منتظر بازگشت هیچ کدام از شخصیتهای قسمتهای قبلی این سری بازیها باشیم و دنیای بازی Saints Row کاملا جدید است و شخصیتهای کاملا تازهای را در خود جای داده است. این موضوع با در نظر گرفتن پنج بازی قبلی مجموعه و شخصیتهایی که در آن همه بازی دیده و با آنها ارتباط برقرار کرده بودیم، ناراحتکننده است، اما تصور میکنیم سازندگان بازی Saints Row بتوانند در این بازی جدید هم تعدادی کاراکتر جذاب مثل گذشته معرفی کنند. داستان سری بازیهای Saints Row در قسمت چهارم به فضا و مبارزه با بیگانگان رفته بود و بازی فرعی پس از آن هم شخصیتهای این مجموعه را به جهنم و مبارزه با شیطان برد. سازندگان Saints Row میگویند که امکان ادامهی آن داستانها وجود نداشت و در نتیجه باید همه چیز را از ابتدا دوباره شروع میکردند.
هر قدر که داستان، شهر و دنیای Saints Row در این بازی جدید تغییر کرده، گیمپلی آن بدون تغییر و مثل گذشته باقی مانده است. هنوز هم با یک بازی تیراندازی اکشن محیط باز طرف هستیم که بر مبنای انجام ماموریتهای سرگرمکننده و لذتبخش طراحی شده است؛ ماموریتهایی که بعضا خندهدار و مسخره هستند. بازی جدید Saints Row همان روند گذشتهی مجموعه در ارایهی ماموریتها را حفظ کرده است و بازی شامل مرحلههایی محیرالعقول هم خواهد بود. شخصیسازی که بخش بزرگی از سری Saints Row است، از شخصیسازی کاراکترها گرفته تا سلاحها و خودروها، گستردهتر از قسمتهای قبلی در Saints Row پیاده شده است. به عنوان اولین بازی Saints Row که پس از حدود ده سال ساخته شده، بازی همچنین گرافیک بهتری پیدا کرده است، اما این گرافیک هم به هیچ وجه در حد و اندازهی بازیهای محیط باز امروزی نیست. مطمئن هستیم که بازی Saint Row حسابی سرگرمکننده است و فقط امیدواریم که شخصیتهای نوجوان بازی و داستانش خوب از آب درآمده باشند.
Test Drive Unlimited Solar Crown
تهیه کننده: Nacon
سازنده: KT Racing
سبک: مسابقهای
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۲ سپتامبر (۳۱ شهریور ۱۴۰۱)
با اینکه سری بازیهای «تست درایو» (Test Drive) چند دهه قدمت دارند و آغاز کارشان به اولین کنسولهای بازی بازمیگردد، اما بیشتر افراد این سری را با مجموعهی فرعی «تست درایو آنلیمیتد» (Test Drive Unlimited) میشناسند. این مجموعهی فرعی که اولین شمارهی آن روی پلیاستیشن ۲ و شمارهی دومش روی پلیاستیشن ۳ عرضه شده بود، بر مسابقات خیابانی و گشت و گذار در یک نقشهی بزرگ و باز تمرکز دارد. با این حال، جذابتر از خود مسابقات تست درایو، بخشهای فرعی آن هستند که در نقشهی بازی پیدا میشوند. تست درایو آنلیمیتد بیشتر به خاطر حس و حال خاصی که از رانندگی و خرید خودروها و گاراژها و شرکت در مینیگیمهای مختلف دارد معروف است و نه چندان به خاطر رانندگی، اما ظاهرا شمارهی دید این بازی یعنی Test Drive Unlimited Solar Crown بیخیال گیمپلی رانندگی هم نشده است.
شمارهی جدید تست درایو آنلیمیتد توسط استودیویی تازه و با تهیهکنندگی شرکت متفاوتی نسبت به بازیهای دیگر سری ساخته میشود. سازندگان بازیهای مسابقهای WRC ساخت این بازی مسابقهای جدید را به دست دارند و Test Drive Unlimited Solar Crown قرار است روی موتور پایه و مکانیکهای رانندگی همان سری WRC ساخته شود. با اینکه اطلاعات زیادی از بازی در دست نداریم و زمان زیادی هم تا عرضهاش باقی است، اما از بازگشت چند بخش و حالت همیشگی سری تست درایو آنلیمیتد مطمئن هستیم.
نقشهی بازی سری تست درایو آنلیمیتید مهمترین بخش آن محسوب میشود و در Solar Crown با نقشهی بزرگ شهر «هنگ کنگ» روبرو خواهیم شد. این نقشه هم خود بخشهای کاملا متفاوتی دارد و از خیابانهای شلوغ هنگ کنگ تا جادههای سبز بیرون شهر را شامل میشود. بازیهای تست درایو آنلیمیتد بیشتر حول خرید خودرو، دور زدن با آن در شهر، یکی دو دوست ورق بازی کردن و خرید خودرویی دیگر میگردند و Solar Crown هم این قابلیتها را در خود دارد؛ طوری که میتوانید مثل گذشته در بازی گاراژهای مختلفی داشته باشید و آنها را به دلخواه شخصیسازی و با خودروهای خود پر کنید. در کنار مینیگیمهای مختلف و شخصیسازی خودروها و گوش دادن به رادیو و گشت و گذار در شهر، این بار انتظار داریم Test Drive Unlimited Solar Crown به لطف سازندههای باسابقهای که وظیفهی ساختش را برعهده دارند همچنین سیستمهای رانندگی بسیار خوبی هم داشته باشد.
Starfield
تهیه کننده: Bethesda Softworks
سازنده: Bethesda Game Studios
سبک: نقشآفرینی
پلتفرم: ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۱۱ نوامبر (۲۰ آبان ۱۴۰۱)
از عرضهی آخرین بازی بزرگ استودیوی بازیسازی بتسدا شش هفت سالی میگذرد. در این چند سال اتفاقات بزرگی برای بتسدا افتادهاند؛ از عرضهی یک بازی آنلاین بسیار بد گرفته تا شروع ساخت بازیهای موبایل و نهایتا هم جذب شدن به طور کامل از سوی مایکروسافت. تمام این مدت، استودیوی بازیسازی بتسدا تحت نظر کارگردان این استودیو یعنی تاد هاوارد مشغول کار روی یک بازی بوده و این بازی «استارفیلد» است. استودیوی بتسدا بیش از دو دهه است که فقط روی دو مجموعه کار کرده و «استارفیلد» (Starfield) سومین مجموعهی بزرگ بتسدا در کنار سری «الدر اسکرولز» و «فالآوت» است.
از فالآوت و الدر اسکرولز نام بردیم تا دقیقا بدانید با چه بازیای طرف هستید. نقشآفرینیهای محیط باز بزرگ بتسدا مثل این دو سری را در نظر بگیرید، آنها را تا جای ممکن بزرگتر و عمیقتر کنید و نتیجهی نهایی استارفیلد است؛ یک مجموعهی علمیتخیلی کاملا جدید که دنیای بسیار واقعیتر از دو ساختهی دیگر بتسدا دارد، اما هنوز هم کاملا بر اساس تصمیمات بازیکننده و ارایهی سطح بیسابقهای از آزادی به او پیش میرود.
بازیهای اخیر سری فالآوت و الدر اسکرولز، منظورمان نقشآفرینیهای تک نفرهی ساختهی بتسداست و نه بازیهای آنلاین و موبایل که تنها خروجیهای اخیر این دو مجموعه بودهاند، سطحی از آزادی عمل را به مخاطب میدهند که در دیگر بازیها دیده نمیشود. میخواهید شخصیتی که مشغول صحبت کردن و دادن یک کوئست به شماست را از وسط نصف کنید؟ در بازیهای بتسدا نهتنها این حرکت ممکن است، بلکه بازی سیستمها و داستان خود را با توجه به این حرکتتان تطبیق میدهد. استارفیلد به عنوان یک بازی علمیتخیلی حتی پایش را از گذشته هم فراتر میگذارد. در استارفیلد به سیارات و ستارههای مختلفی سفر میکنید و به پایاگاه و سفینهی خود دسترسی دارید. مثل همیشه هم صدها کوئست اصلی و فرعی و شخصیتها و گروههای مختلفی همه جای بازی را پر کردهاند تا لحظه به لحظه برایتان داستان تعریف کنند. بتسدا بیست سالی روی پیشتولید و ایدهپردازی برای ساخت یک نقشآفرینی علمیتخیلی بزرگ کار کرده بود و نتیجهی نهایی یک بازی است که به ندرت مثل آن پیدا میشود.
Grand Theft Auto V (نسخهی نسل جدید برای PS5 / Xbox Series)
تهیه کننده: Rockstar Games
سازنده: Rockstar Games
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری
تاریخ انتشار: سه ماههی نخست ۲۰۲۲
زمان زیادی تا سالگرد ده سالگی عرضهی جیتیای ۵ باقی نمانده است و راکاستار گیمز بیخیال این بازی نمیشود. البته که ادامهی پشتیبانی از این بازی بیشتر از اینکه تقصیر راکاستار گیمز باشد، در نتیجهی پشتیبانی طرفداران است؛ طوری که دهها میلیون گیمر روزانه در تمام پلتفرمها مشغول بازی کردن جیتیای آنلاین هستند و راکاستار گیمز اتفاقا اشتباه کرده است اگر این همه گیمر را رها کند. دو سال پیش و چند ماه پیش از عرضهی پلیاستیشن ۵ بود که راکاستار گیمز قول عرضهی یک نسخهی بروزرسانی شده از جیتیای ۵ را برای این کنسول و همچنین ایکسباکس نسل جدید داد. بالاخره قرار است این قول عملی شود و شاهد عرضهی این نسخهی نسل جدید باشیم، اما انتظار تغییر بزرگ و مهمی را نداشته باشید.
نسخهی نسل جدید جیتیای ۵ (Grand Theft Auto V) از نظر محتوایی تفاوتی با بازی اصلی ندارد و خبری از مرحلهی داستانی و محتوای دانلودی نیست. با این حال، راکاستار تعدادی از هزاران سلاح و خودرویی که در بخش آنلاین بازی اضافه کرده است را به بخش داستانی هم آورده است که هیچ تاثیری روی بازی نگذاشتهاند. از نظر فنی، در حالی که طرفداران تخیل میکردند راکاستار بخواهد جیتیای ۵ را با گرافیکی در حد و اندازهی رد دد ریدمپشن ۲ روی کنسولهای نسل جدید عرضه کند، با همان بازی اصلی روبرو میشویم، اما فقط وضوح تصویر و نرخ فریم بازی بالا رفته است. اساسا هیچ خبری از تغییر و پیشرفت نیست تا مطمئن شوید که یکی از بزرگترین و مهمترین شرکتهای بازیسازی چگونه پس از خروج افراد کلیدیاش میتواند به راحتی نابود شود.
جیتیای ۵ یا بهتر است بگوییم بخش آنلاین این بازی یعنی «جیتیای آنلاین»، دو نسل پیش کار خود را آغاز کرد و هنوز هم قرار نیست به این زودیها پایان کارش را ببینیم. نسخهی نسل جدید جیتیای ۵ هم که روی پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری عرضه میشود، در واقع آغازی دوباره برای این بازی است؛ طوری که احتمالا مثل عرضهی دوبارهی این بازی روی پلیاستیشن ۴، پس از مدتی راکاستار این پلتفرمهای جدید را اساس کار قرار میدهد و به فکر عرضهی محتوای بزرگ و سنگینتر برایش میافتد. در نتیجه اگر ذهنیتی از جیتیای ۶ داشتید، آن را کاملا در ذهن خود خط بزنید.
Cyberpunk 2077 (نسخهی نسل جدید برای PS5 / Xbox Series)
تهیه کننده: CD Projekt
سازنده: CD Projekt RED
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری
تاریخ انتشار: سه ماههی نخست ۲۰۲۲
مشکلات عرضهی سایبرپانک ۲۰۷۷ به هنگام عرضهی این بازی بزرگ از کسی پنهان نیست. بازی با مجموعهای از مشکلات فنی کوچک و بزرگ روی کنسولهای پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان عرضه شد و جمعیت بزرگی از گیمرها هم که بازی را روی کنسول خریداری کرده بودند، صدایشان از هر سمت درآمد. سایبرپانک ۲۰۷۷ روی کامپیوتر هم بدون باگ نبود، اما مشکلات اساسی و مشکلات اجرای نسخههای کنسولی را نداشت. نکته این جاست که گیمرها تریلرهای باکیفیت و زیبای بازی را دیده بودند و انتظار دریافت آن کیفیت را روی پلیاستیشن ۴ شیش هفت سالهی خود داشتند. واضح بود که این اتفاق قرار نبود روی دهد، اما سایبرپانک ۲۰۷۷ قرار است بالاخره روی کنسولها با کیفیت بالای نسخهی کامپیوتر اجرا شود؛ البته که نه کنسولهای اصلی که بازی برایش عرضه شده بودند.
طبق گفتهی سازندگان بازی، نسخهی نسل جدید سایبرپانک ۲۰۷۷ تا سه ماه آینده روی کنسولهای پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری عرضه خواهد شد. سازندگان بازی از یک بازهی سه ماهه صحبت کردهاند، اما مطمئن باشید منظورشان همان آخر این سه ماه است؛ آن هم اگر برای چندمین بار عرضهی این نسخه را به عقب نیاندازند. سایبرپانک ۲۰۷۷ به خودی خود بازی خوبی است و گیمرهای پلتفرم کامپیوتر هم مدتهاست که اساسا بدون مشکل مشغول تجربهی این بازی هستند. در کنار دنیای زیبای بازی و سیستم تیراندازی خوبش که معمولا در یک نقشآفرینی پیدا نمیشود، سایبرپانک ۲۰۷۷ روند داستانی و شخصیتهایی بسیار جذاب دارد که به جرات میتوان گفت هستهی بازی هستند.
سایبرپانک ۲۰۷۷ همچنین به لطف تکنولوژیهای مختلفی مثل ری تریسینگ، روی کامپیوتر بسیار زیباست؛ طوری که اگر بگوییم سایبرپانک ۲۰۷۷ بهترین گرافیک را بین بازیهای کامپیوتر دارد، چندان بیراه نگفتهایم. به لطف سختافزار قویتر کنسولهای نسل جدید، بالاخره این کیفیت گرافیکی هم به کنسولها خواهد آمد و طرفداران میتوانند سایبرپانک ۲۰۷۷ را آنطور که سازندگانش در ذهن داشتند تجربه کنند. امیدواریم تا آن زمان دیگر مشکلات فنی بازی هم برطرف شده باشند و پس از یک سال و اندی، نهایتا سایبرپانک ۲۰۷۷ به وضعیت درستی روی کنسولها هم برسد.
Diablo Immortal
تهیه کننده: Blizzard Entertainment
سازنده: NetEase Games، Blizzard Entertainment
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: آیاواس، اندروید
تاریخ انتشار: سه ماههی نخست ۲۰۲۲
شاید دیدن نام یک بازی موبایل بین این همه بازی کنسول و کامپیوتر عجیب باشد، اما قضایای پشت این بازی موبایل «دیابلو» ما را برانگیختند تا آن را هم در کنار دیگر بازیهای این لیست قرار دهیم. نه اعتقادی به بازی موبایل داریم و نه در نظرمان بازیهای این پلتفرم هرگز قرار است چیزی فراتر از تعدادی حیله برای ترغیب گیمرها به خرید آیتم و سکه باشند. مطمئن باشید که «دیابلو ایمورتال» (Diablo Immortal) چیزی جز یک بازی موبایل معمول نیست؛ یعنی یک بازی رایگان که تلاش میکند مخاطب را معتاد و مجبور به خرید آیتمهای مختلف کند. با این حال، دیابلو ایمورتال تنها خروجی یکی از بزرگترین و مهمترین شرکتهای بازیسازی تاریخ ویدیوگیم در چند سال گذشته است. میخواهیم نابودی بلیزارد را تمام و کمال نشانتان دهیم.
سه چهار سال پیش بود که شخصا ویدیویی در نقد این حرکت بلیزارد ساختم؛ ویدیویی که معتقدم پس از این همه سال هنوز هم وضع بلیزارد را بهخوبی توصیف میکند. بلیزارد در بزرگترین رویداد سالانهی خود، جایی که طرفداران سرسخت بازیهای کامپیوتر جمع میشوند تا دربارهی وارکرفت و استارکرفت و دیابلو با یکدیگر صحبت کنند از دیابلو ایمورتال به عنوان یک بازی موبایل رونمایی کرد. احتمالا میتوانید قیافهی شاکی آن همه گیمر کامپیوتر را در کنفرانس بلیزارد تصور کنید؛ کنفرانسی که چیزی جز یک بازی موبایل برای بینندگانش نداشت.
دیابلو ایمورتال را دیده و در قالب نسخههای آزمایشی تجربه کردهایم و بازی به عنوان نسخهی موبایل دیابلو، آنچه که انتظار میرود را در خود دارد. اما همانطور که گفتیم، با مدل تجاری دیگر بازیهای موبایل طراحی شده است؛ یعنی اگر سلاح و زره و تجهیزات خوب میخواهید تا از پس سیاهچالهای سخت بربیایید، باید دست به جیب شوید و در بازی هزینه کنید. حالا که هم یک کامپیوتر همراه عالی در قالب استیم دک در اختیارمان است و هم دیابلو ۳ به بهترین شکل ممکن روی نینتندو سوییچ اجرا میشود، چرا باید دیابلو ایمورتال را روی موبایل و با یک صفحهی لمسی بازی کرد؟
Ghostwire: Tokyo
تهیه کننده: Bethesda Softworks
سازنده: Tango Gameworks
سبک: اکشن اول شخص / ترسناک
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، کامپیوتر
تاریخ انتشار: سه ماههی نخست ۲۰۲۲
بازی «گوستوایر توکیو» (Ghostwire Tokyo) دومین پروژهی ساختهی یکی از استودیوهای مایکروسافت است که به صورت انحصاری روی پلیاستیشن ۵ عرضه میشود. توسعهی بازی فراز و نشیبهای زیادی داشته است و از رونمایی پرهیجان آن در چند سال گذشته، تغییرات متعددی کرده است؛ تغییراتی که بیشتر از خروج کارگردان بازی ریشه گرفتهاند. گوستوایر توکیو گیمپلی عجیبی دارد و دقیقا نمیدانیم در بازی با چه چیزی طرف خواهیم شد و این موضوع اتفاقا از نکات مثبت بازی است؛ اینکه بالاخره با یک بازی روبرو میشویم که گیمپلی آن به شکل معمول قابل توصیف نیست و تلاش میکند تا تجربهای متفاوت ارایه دهد.
داستان گوستوایر توکیو همانطور که از نامش پیداست، در شهر توکیو اتفاق میافتد. ملت همگی مشغول زندگی خود بودند که روزی ناگهانی بیشتر مردم در نتیجهی یک پدیدهی ماورایی ناپدید میشوند و جای خود را به ارواح خبیث و هیولاها میدهند. شخصیت اصلی بازی که «آکیتو» نام دارد، از معدود انسانهای باقی مانده در شهر توکیو است. او به تدریج متوجه میشود که قدرتهای ماورایی پیدا کرده و میتواند جادو اجرا کند. آکیتو تصمیم به مبارزه با ارواح و هیولاها میگیرد و در این میان هم تلاش میکند تا از راز پشت این اتفاق عجیب در شهر پرده بردارد؛ اتفاقی که به نظر توسط گروهی که ماسک ژاپنی به صورت دارند انجام گرفته است.
تریلر جدید Ghostwire: Tokyo شخصیتهای بازی را نشان میدهد
گوستوایر توکیو توسط استودیوی «تانگو گیمورکس» ساخته میشود و تریلر رونمایی آن به شکلی ساخته شده بود که تصور میکردیم با یک بازی ترسناک طرف هستیم، اما بازی در سبک اکشن اول شخص ساخته شده است. بازیکنندهها در گوستوایر توکیو با دستان خود حرکاتی جوتسو-مانند میزنند و طلسمها و جادوهای مختلف اجرا میکنند. بیشتر دشمنان بازی را ارواح و هیولاهای مختلف تشکیل میدهند که برای نابودی آنها باید هستهشان را از بین برد. تعدادی حرکت جادویی هستهی هیولاها را نمایان میکند که این هسته سپس با حرکات رزمی از بین میرود. استودیوی تانگو گیمورکس که سابقهی ساخت اکشنهای اول شخص را نداشت، برای ساخت این بازی از طراح گیمپلی بازی دووم کمک گرفته است و تصور میکنیم در گوستوایر توکیو با مکانیکهای اکشن بسیار خوبی روبرو شویم، اما دیگر بخشهای بازی مثل دنیا و داستانش چندان جذاب به نظر نمیرسند.
The Witcher 3: Wild Hunt (نسخهی نسل جدید برای PS5 / Xbox Series)
تهیه کننده: CD Projekt
سازنده: CD Projekt RED (نسخهی نسل جدید ساخته شده توسط Saber Interactive)
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری
تاریخ انتشار: سه ماههی دوم ۲۰۲۲
در حالی که آخرین ساختهی استودیوی بازیسازی سیدی پراجکت رد یعنی سایبرپانک ۲۰۷۷ تمام و کمال از قابلیتهای گرافیکی مدرن استفاده میکند تا بالاترین گرافیک ممکن را به نمایش بگذارد، بازی قبلی آنها یعنی «ویچر ۳» (The Witcher 3: Wild Hunt) پس از چند سال دیگر از نظر بصری توانایی رقابت با بازیهای امروزی را ندارد. این موضوع قرار است کم و بیش با عرضهی یک نسخهی نسل جدید از بازی تغییر کند. در سال جدید میلادی شاهد عرضهی نسخهای تازه از ویچر ۳ برای کنسولهای نسل جدید یعنی پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری خواهیم بود.
هیچ اطلاعاتی از نسخهی نسل جدید ویچر ۳ منتشر نشده است، اما میدانیم که تغییری در محتوای بازی ایجاد نخواهد شد و نباید منتظر مراحل یا هیچ محتوای جدیدی در این نسخه باشیم. استودیوی سیدی پراجکت رد خود مشغول کار روی نسخهی نسل جدید سایبرپانک ۲۰۷۷ است و به همین دلیل وظیفهی ساخت نسخهی نسل جدید ویچر ۳ را به استودیوی Saber Interactive سپرده است. این شرکت پیش از این با سیدی پراجکت در ساخت نسخهی سوییچ ویچر ۳ کار کرده بود؛ نسخهای که از عجایب ویدیوگیم است و تمام و کمال ویچر ۳ را با کیفیتی قابل قبول روی کنسول کوچک و قابل حمل نینتندو اجرا میکند.
سازندگان ویچر ۳ دربارهی نسخهی نسل جدید این بازی گفتهاند که نباید انتظار تغییراتی اساسی را داشته باشیم. با این حال، برخی از تکنیکهای مدرن گرافیکی مثل ری تریسینگ به بازی اضافه خواهند شد. نمیدانیم دقیقا از این تکنیکها چگونه در بازی استفاده میشود. آیا قرار است نورپردازی کل بازی را با ری تریسینگ تغییر دهند، یا اینکه از ری تریسینگ نهایتا برای پردازش بهتر سایهها یا بازتاب سطوح شفاف استفاده میکنند؟ در کمترین حالت، تصور میکنیم که نسخهی نسل جدید ویچر ۳ وضوح تصویر بازی و نرخ فریم اجرای آن را تا جای ممکن بالا ببرد. نسخهی نسل جدید ویچر ۳ برای کسانی که نسخهی کامل بازی یعنی Complete Edition را داشته باشند کاملا رایگان است، ولی به شکل جداگانه هم روی پلیاستیشن ۵ و ایکسباکس سری به فروش خواهد رسید.
Redfall
تهیه کننده: Bethesda Softworks
سازنده: Arkane Studios
سبک: اکشن اول شخص آنلاین
پلتفرم: ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: سه ماههی سوم ۲۰۲۲
استودیوی بازیسازی «آرکین» امسال با عرضهی «دثلوپ» توانایی خود را در طراحی بهترین سیستمهای گیمپلی ثابت کرد؛ استودیویی که پیش از این با سری بازیهای «دیسآنرد» (Dishonored) و بازی «شکار» (Prey) تجربههایی شگفتانگیز از آزمون و خطا و خلق اتفاقات پیشبینی نشده حین گیمپلی ارایه داده بود. بازی جدید «ردفال» (Redfall) اولین ساختهی استودیوی آرکین پس از خریداری شدن توسط مایکروسافت و ایکسباکس است. آرکین برای ساخت این بازی تمام آموختههای خود در طراحی بهترین سیستمها و گیمپلی را دور ریخته است تا یک بازی آنلاین تیراندازی چهار نفره بسازد.
بازیکنندهها در ردفال کنترل شخصیت دلخواهی را به دست میگیرند و سپس در یک نقشهی بزرگ به مبارزه با خونآشامها و هیولاهای کوچک و بزرگ مشغول میشوند. بازی کاملا آنلاین و چند نفره است و بر مبنای پیدا کردن آیتمهای بهتر و جمعآوری منابع طراحی شده؛ طوری که با کشتن دشمنان قویتر، آیتمها و تجهیزات بهتری گیرتان میآید و میتوانید شخصیت قویتری داشته باشید. در این میان هم میتوان شخصیتها را با صرف امتیار تجربه ارتقا داد و برایشان مهارتها و تواناییهای مختلف آزاد کرد. اینکه چرا استودیوی آرکین تواناییاش در طراحی دقیقترین گیمپلی و بهترین مراحل را کنار گذاشته تا سادهترین و معمولترین بازی ممکن را بسازد، سوال بزرگی است که ذهنمان را مشغول کرده است.
بازی ردفال بیشباهت به سری بوردرلندز نیست؛ از این لحاظ که با چهار شخصیت از پیش آماده طرف هستیم که هر کدام نمایانگر یک کلاس هستند و در طول بازی ارتقا پیدا میکنند، یک نقشهی بزرگ که میتوان در آن به گشت و گذار و گرفتن کوئستهای مختلف پرداخت و دشمنان کوچک و بزرگ و غولاخرها که در گوشه و کنار نقشه قرار گرفتهاند تا با نابود کردنشان امتیاز تجربه و آیتم کرد. حتی مثل سری بوردرلندز، با اینکه بازی اساسا برای تجربهی آنلاین و چند نفره ساخته شده، اما اجازه میدهد تا تک نفره هم به اتمام مراحل پرداخت. با این تفاوت که برخلاف سری بوردرلندز که با ارایهی سبک هنری زیبا و متفاوت و شخصیتها و قصهای بانمک خود را خاص کرده است، ردفال حتی از نظر بصری هم چیزی برای ارایه ندارد. امیدواریم استودیوی آرکین حداقل برای مدتی طولانی از بازی با عرضهی محتوای مختلف پشتیبانی کند.
Company of Heroes 3
تهیه کننده: SEGA
سازنده: Relic Entertainment
سبک: استراتژی
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: سه ماههی چهارم ۲۰۲۲
ده پانزده سال پیش و در عصر طلای بازیهای استراتژی، سری Company of Heroes یکی از بهترین تجربههای استراتژی ممکن را ارایه میداد. یک بازی استراتژی همزمان که با سبک و سیاق متفاوت خود در به تصویر کشیدن جنگ جهانی، جدا از رقبای آن زمان ایستاد. بازیهای استراتژی پس از عرضهی استارکرفت ۲ به افول رفتند و تا سالها خبری از مسابقات بزرگ و سر و صدایی که بازیهای استراتژی چند نفره راه میانداختند، نبود. چند سال گذشته این جریان روندی کاملا برعکس به خود گرفته است و مجموعههای استراتژی قدیمی یکی پس از دیگری به بهترین شکل و با ارایهی نوآوریها و پیشرفتهای متعدد، بازگشتهاند. سازندگان سری بازیهای Company of Heroes که هم تا چند سال پیش سرگرم ساخت یکی دیگر از مجموعههای استراتژی عالی یعنی Dawn of War بودند، زمان را برای بازگشت Company of Heroes مناسب یافتهاند.
سومین شماره در سری بازیهای Company of Heroes با دو شمارهی قبل حسابی فرق کرده است. البته که هنوز هم مبارزات استراتژی همزمان این سری در جای خود باقی هستند، اما ساختار بازی فرق کرده است. احتمالا با دیدن نقشهی شش ضلعی شکل بازی که بیشتر یادآور سری توتال وار است شوکه شوید، اما Company of Heroes 3 هم بخشهای مدیریتی متعددی را اضافه کرده است. بیرون از مبارزات و در یک کمپین بزرگ، به تنظیم استراتژیها و مذاکرات مشغول میشوید و مبارزات را مثل گذشتهی مجموعه از نزدیک انجام میدهید. کمپین اصلی بازی در مقایسه با دو شمارهی قبلی بسیار بزرگتر شده است و به هیچ وجه قابل مقایسه با استراتژیهای قدیمی نیست.
مبارزات در Company of Heroes 3 آنقدر بزرگ و شلوغ شدهاند که حتی تصمیمگیری در بازی را سخت کردهاند. به لطف یک موتور پایهی کاملا جدید و تکنولوژی تخریبپذیری جدیدی که استودیوی رلیک (Relic) برای Company of Heroes 3 توسعه داده است، مبارزات بازی از نظر بصری بسیار زیبا از آب درآمدهاند. با این حال، برای اینکه فرمان دادن در محیطهای شلوغ بازی راحتتر شود در Company of Heroes امکان توقف کردن مبارزات فراهم شده است؛ طوری که میتوان بازی را متوقف کرد، تعدادی فرمان به به یونیتها داد و با ادامهی بازی، این فرمانها پشت سر هم اجرا میشوند. دیگر پیشرفتها مثل تاکتیکهای تازه، یونیتهایی که شکستشان نیازمند حملههای متفاوت است و بخشهای جدید هم تعدادی از پیشرفتهای بزرگ Company of Heroes 3 هستند تا این بازی را نهتنها برای طرفداران قدیمی و بلکه مخاطبان جدید استراتژی از همه نظر جذاب کند
Dead Space
تهیه کننده: Electronic Arts
سازنده: EA Motive
سبک: ترسناک
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: سه ماههی چهارم ۲۰۲۲
به عنوان یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین بازیهای سبک ترسناک، بازی «فضای مرده» یا همان Dead Space ده سال پیش با مکانیکها و اتمسفر شگفتانگیز خود سر و صدای زیادی به پا کرد. الکترونیک آرتز، شرکت تهیهکنندهی این بازی، سالهاست که ایده و مجموعهی جدیدی معرفی نکرده، تصمیم گرفته است تا همان بازی قدیمی را دوباره اما با کیفیتی بسیار بالاتر بازسازی کند. قسمت اول سری بازیهای Dead Space آنقدرها هم قدیمی نیست و حتی همین حالا هم میتوان آن را با کیفیت بصری و گیمپلی بسیار خوب تجربه کرد، اما قرار است این بازی با گرافیک مدرن و بهبودهای گیمپلی دوباره از نو ساخته شود. همه چیز این بازسازی از پایه و ابتدا ساخته میشوند و با یک بازسازی معمول که وضوح تصویر را بالا میبرد طرف نیستیم.
بازی قرار نیست از نظر داستانی و روند کلی تفاوتی با نسخهی اصلی داشته باشد، اما کاملا بدون تغییرات هم نخواهد بود. استودیوی بازیسازی «موتیو» (Motive) وظیفهی ساخت این بازسازی را برعهده گرفته است و بازسازی Dead Space هم روی موتورپایهی «فراست بایت» خود الکترونیک آرتز ساخته خواهد شد؛ موتور پایهای که با استفاده از آن بازیهای استار وارز بتلفرانت یا بتلفیلد ساخته میشوند. در کنار تغییرات گرافیکی و نورپردازی بهتر و شخصیتها و دشمنان با کیفیتتر، همچنین ساختار برخی از مراحل کمی بهبود پیدا خواهند کرد. گفته شده برخی از ایدههای نسخهی اصلی Dead Space هم که امکان اجرا نداشتند و از بازی حذف شده بودند، در این بازسازی قرار خواهند گرفت.
تعدادی از اعضای تیم اصلی سازندهی سهگانهی Dead Space در ساخت این بازسازی نقش خواهند داشت. شخصیت اصلی بازی یعنی «آیزاک کلارک» هم در قسمت نخست یک کلمه هم حرف نمیزند، مثل قسمت دوم و سوم دیالوگ خواهد داشت و بازیگر او هم برای ایفای این نقش بازگشته است. نکتهی دیگر دربارهی بازسازی Dead Space توسعهی آن برای کنسولهای نسل جدید و سختافزار قویتر آنهاست؛ طوری که میتوانیم انتظار جهش گرافیکی بسیار بالاتری را داشته باشیم و همچنین به لطف اساسدیهای قدرتمند و سریع این کنسولها، هیچ صفحهی لودینگی نبینیم. گفته شده که از نظر بصری بازی از ابتدا تا انتها یک شات بدون کات خواهد بود.
Marvel’s Midnight Suns
تهیه کننده: 2K Games
سازنده: Firaxis Games
سبک: استراتژی تاکتیکی
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر، نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: سه ماههی چهارم ۲۰۲۲
مارول که بیش از یک دهه را مشغول ساخت دنیای سینمایی بزرگ خود بوده، اخیرا به این نتیجه رسیده است که صنعتی بسیار بزرگتر از سینما را جا انداخته و بسیار جدی به آن ورود کرده است. شعبهی کاملا جدیدی از سوی مارول برای برای تولید و تهیهکنندگی بازیهای مختلف تاسیس شده است و برخلاف گذشته، این بار بازیها نه از سوی مارول و بلکه با همکاری استودیوهای بازیسازی خوب ساخته میشوند؛ طوری که مارول سراغ استودیوهای مختلف میرود و از آنها میخواهد تا یک بازی در دنیای کمیکهای این شرکت بسازند. پس از همکاریهای موفق و بزرگ با سونی و پلیاستیشن، اخیرا همچنین در همکاریهای کوچکتر مارول سراغ استودیوها و سبکهای دیگر رفته است. سال گذشته شاهد ساخت یک بازی نقشآفرینی اکشن عالی در دنیای مارول بودیم و در سال ۲۰۲۲ هم یک بازی استراتژی نوبتی بزرگ در دنیای مارول ساخته خواهد شد.
بازی Midnight Suns را سازندگان سری بازیهای «اکسکام» (X-COM) میسازند. اگر با این بازیهای استراتژی تاکتیکی آشنا باشید، دقیقا میتوانید آن سبک خاص را به یک بازی مارول اعمال کنید و نتیجهی نهایی همان Midnight Suns است. بازیهای سری اکسکام با اینکه استراتژی نوبتی هستند، اما گرافیک و کیفیت بصری آنها بعضا از بازیهای اکشن بزرگ هم بهتر است و این موضوع در Midnight Suns هم لحاظ شده است. در بازی Midnight Suns کنترل تعداد زیادی از قهرمانهای مارول را برعهده میگیرید و از آنها در مبارزات مختلف با بیگانگان و ضدقهرمانها استفاده میکنید. با این حال، بازی Midnight Suns همچنین اجازه میدهد تا یک ابرقهرمان هم برای خودتان و به عنوان شخصیت اصلی بازی بسازید که داستان از دید او دنبال میشود.
دقیقا مثل همان سری بازیهای اکسکام، همه چیز در Midnight Suns با پایگاه شما شروع میشود. یک پایگاه بسیار بزرگ دارید که ابرقهرمانها یا در واقع بهتر است بگوییم یونیتهای استراتژی شما در آن قرار دارند. میتوانید این پایگاه را بزرگتر کنید یا بخشهای مختلف آن را ارتقا دهید تا به تجهیزات و سلاحهای بیشتر و قویتر دسترسی داشته باشید. در این پایگاه همچنین ابرقهرمانهای خود را شخصیسازی و آنها را آماده میکنید تا نهایتا تیمی از متشکل از ابرقهرمانهای لازم بسازید و به مبارزات ببرید. مبارزات کاملا نوبتی هستند و مثل استراتژیهای نوبتی، در هر نوبت میتوانید به دلخواه خود تعدادی حرکت اجرا کنید. سازندگان سری اکسکام تا به حال بازی بد نساختهاند و باید منتظر یک بازی استراتژی شگفتانگیز در دنیای مارول باشیم.
Baldur’s Gate III
تهیه کننده: Larian Studios
سازنده: Larian Studios
سبک: نقشآفرینی
پلتفرم: کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
معمولا وقتی صحبت از مهمترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ میشود، همیشه نام یک سری مطرح میشود و آن هم «دروازههای بالدور» (Baldur’s Gate) است. از عرضهی آخرین شماره در این سری نقشآفرینی کلاسیک هم دو دههای میگذرد و بالاخره قرار است شاهد عرضهی سومین قسمت این مجموعهی بزرگ باشیم؛ آن هم بهترین شکل ممکن. سری بازیهای دروازههای بالدور تلاش کرده بودند تا جای ممکن قوانین بزرگترین نقشآفرینی رومیزی تاریخ یعنی «سیاهچالهها و اژدهایان» را در قالب یک ویدیوگیم تداعی کنند و با اینکه نتیجهی نهایی عالی بود، اما باز هم فاصلهی زیادی تا آزادی عمل کامل یک نقشآفرینی رومیزی داشت. «دروازههای بالدور ۳» (Baldur’s Gate III) میزانی تخیلی از آزادی عمل و کارهایی که میتوانیم انجام دهیم را به یک بازی ویدیویی معرفی کنند.
ساخت دروازههای بالدور ۳ بدون وجود دو شمارهی اخیر سری بازیهای «دیوینیتی» (Divnity) ممکن نبودند. دو بازی که هر کدام با الهام از همان دروازههای بالدور اصلی ساخته شده بودند، اما بارها از آن بازیها بهتر بودند و بدون اغراق میگوییم که عمیقترین تجربهی نقشآفرینی ممکن را در بازیهای ویدیویی ارایه میدهند. طرفداران نقشآفرینیهای کلاسیک هم چند سال گذشته را مشغول بازی کردن دیوینیتی بودهاند، ناگهان با این خبر روبرو شدند که سازندگان همین بازیها توانستهاند حقوق ساخت Baldur’s Gate III را بهدست آورند و ساخت آن را شروع کردهاند. دروازههای بالدور ۳ قرار است از Divinity Original Sin 2 بارها عمیقتر و بزرگتر باشد؛ موضوعی که حتی تصورش هم غیرممکن است.
صد البته که بازیهای ویدیویی محدود به آنچه در آنها طراحی و ساخته میشود هستند؛ یعنی از خطوط داستانی مختلف و شخصیتهای متنوع گرفته تا هر کاری که در طول یک مبارزه انجام میدهیم، همه چیز باید از قبل توسط طراحان ساخته و اجرا شده باشد. این موضوع برخلاف نقشآفرینیهای رومیزی و همان سیاهچالهها و اژدهایان عمل میکند که اساسا آزادی عمل کامل را در داستان و گیمپلی به بازیکنندهها میدهند، اما Baldur’s Gate III آنقدر بزرگ و گسترده است که کم و بیش میتوان گفت در گیمپلی تفاوتی با یک نقشآفرینی رومیزی ندارد. آزادی عمل در بازی به قدری زیاد است که اگر بخواهید وسط مبارزه لنگه کفش خود را از پا در بیاورید و به سمت دشمن پرتاب کنید، امکان انجام این کار وجود دارد و این حرکت هم از قبل پیشبینی شده است. گیمپلی عمیق بازی به جای خود، همچنین Baldur’s Gate III در مقایسه با قسمتهای اخیر دیوینیتی از نظر بصری هم بارها پیشرفت کرده است و بدون شک بزرگترین و مهمترین پروژهی استودیوی بازیسازی لاریان (Larian) خواهد بود؛ یعنی در واقع احتمالا بزرگترین و مهمترین نقشآفرینی کلاسیک تاریخ بازیهای ویدیویی.
Bayonetta 3
تهیه کننده: Nintendo
سازنده: Platinum Games
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
بالاخره و پس از نزدیک ده سال انتظار، شاهد عرضهی سومین قسمت سری بازیهای بایونتا در سال جدید میلادی خواهیم بود. نینتندو که چند سال پیش با نمایش یک تیزر خبر از ساخت بازی بایونتا ۳ (Bayonetta 3) داده بود، بالاخره چند ماه پیش و پس از سکوتی طولانی گیمپلی آن را نشان داد و گفت که میتوانیم در سال ۲۰۲۲ منتظر عرضهی این بازی باشیم. با توجه به آنچه دیدهایم، بایونتا ۳ به غیر از سبک اصلی، نکتهی مشابه دیگری در مقایسه با دو قسمت قبل ندارد و همه چیز آن تغییر کرده است. این تغییرات حتی شامل شخصیت اصلی هم شدهاند و خود بایونتا هم تغییرات بسیاری کرده است و این طور که به نظر میرسد، با یک بایونتا کاملا متفاوت روبرو خواهیم شد.
از بین آن بازیهای متعدد و متنوعی که در نسل ششم کنسولهای بازی در سبک اکشن بزن و بکش عرضه میشدند، فقط دو سری «دویل می کرای» و همین بایونتا دوام آورده و باقی ماندهاند؛ طوری که انگار ساخت این بازیها دیگر توجیه مالی ندارد و گسترهی مخاطبشان به اندازهای بزرگ نیست که هزینهی ساختشان را بازگرداند. با این حال، اینکه بایونتا و دویل می کرای هنوز هم زنده هستند، از شگفتانگیز بودن گیمپلی این بازیها میگوید. به جرات میتوانیم بگوییم که بایونتا ۲ بهترین و کاملترین گیمپلی را بین بازیهای اکشن هک اند اسلش (Hack and Slash) دارد و واضح است که استودیوی بازیسازی پلاتینیوم گیمز، سازندهی این سری، به غیر از تغییر همه چیز بازی، راه دیگری مقابل خود ندیده است. در نتیجه هم بایونتا ۳ از لحاظ گیمپلی و حرکت کاملا فرق کرده است. البته که این موضوع به معنای تغییر سبک بازی نیست و هنوز هم قرار است با چند کلید، چند ضرب یا همان کمبو بزنیم و هیولاها کوچک و بزرگ را نابود کنیم. در بایونتا ۲ مبارزات به قدری بزرگ شده بودند که شخصیت اصلی به اندازهی یک انسان بود و دشمنانش به بزرگی یک برج. این روند بزرگ شدن همه چیز، به همین شکل در بایونتا ۳ هم ادامه یافته است و این بار نه تنها چند هیولا در محیط بازی مشغول مبارزه با یکدیگر هستند، بلکه آنها را مستقیما کنترل هم میکنیم.
بایونتا که در گذشته فقط در نقاط تعیین شده به صورت خودکار هیولا احضار میکرد، حالا میتواند از بین تعدادی هیولا یکی را انتخاب و در بین مبارزات آنها را احضار کند؛ یعنی میتوانید از بین چند گودزیلای مختلف یکی را انتخاب و آنها را احضار کنید. حرکات اصلی و همیشگی بایونتا هم فرق کردهاند و با سلاحهای کاملا متفاوت و بسیار بزرگتر و حتی چند ضربهای جدید و تازه طرف هستیم. به این شکل که به نظر میرسد حتی یک انیمیشن قدیمی هم از بازیهای قبلی به این شماره آورده نشده است. داستان بایونتا ۳ هم بسیار بزرگ خواهد بود و با اینکه چیزی از آن نمیدانیم، اما تصور میکنیم مثل گذشته با قصهای دربارهی سفر در زمان و دیدن بایونتا در دورههای زمانی مختلف طرف شویم. بازی با تهیهکنندگی نینتندو ساخته میشود و با اینکه نباید به این موضوع خرده بگیریم، بدمان نمیآمد اگر به جای نینتندو سوییچ، بازی روی کنسولهای قدرتمند امروزی توسعه پیدا میکرد.
Gotham Knights
تهیه کننده: Warner Bros. Games
سازنده: Warner Bros. Games Montreal
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
در بازی جدید بتمن، خبری از خود بتمن نیست و در نقش رفقای او بازی خواهیم کرد. بازی «شوالیههای گاتهام» (Gotham Knights) ساختهی جدید استودیویی است که بازی مستقل و جداگانهی «بتمن: ریشههای آرکام» (Batman: Arkham Origins) را ساخت و حالا که دیگر سری بازیهای آرکام وجود ندارند و نمیتوان گیمپلی آنها را تقلید کرد، با یک تجربهی بسیار بیکیفیتتر در مقایسه با ریشههای آرکام طرف هستیم. مهمترین بازی شوالیههای گاتهام، که مطمئنا روی تک تک بخشهای آن تاثیر گذاشته است، چند نفره و آنلاین شدن بازی است. البته که میتوان بازی را به صورت تک نفره و آفلاین هم بازی کرد، اما بازی از پایه و اساس برای بازی کردن چند نفره ساخته شده است.
در شوالیههای گاتهام، چهار شخصیت دنیای بتمن در شهر گاتهام گشت و گذار میکنند و به مبارزه با ضدقهرمانهای دیسی مشغول میشوند. این چهار شخصیت «بتگرل»، «رابین»، «نایتوینگ» و «رد هود» هستند. چه به هنگام بازی کردن آفلاین و چه هنگام بازی کردن آنلاین، تمام بازیکنندهها میتوانند از بین این چهار شخصیت یکی را انتخاب کنند؛ یعنی مثلا حتی میتوان یک گروه چهار نفره شامل چهار رابین در اختیار داشت. همانطور که مطمئنا میتوانید حدس بزنید، هر شخصیت بازی قابلیتها و مهارتهای مختص به خود را دارد. به هنگام بازی کردن، امتیاز تجربه دریافت میکنید و این امتیازها هم برای چهار شخصیت یکسان است و میتوانید با یک شخصیت بازی کنید، اما برای هر چهار شخصیت ارتقاهای مختلف بگیرید.
بازی ساختاری محیط باز دارد و از دشمنان معمولی آن گرفته تا غولآخرها و آیتمها و تجهیزات، همگی تراز یا لول خاص خود را دارند. به این شکل که مثلا اگر میخواهید یک غولاخر با تراز ۳۰ را شکست دهید، باید پیش از آن تعدادی دشمن را با این تراز شکست دهید و تجهیزات بهتر پیدا کنید تا آن غولآخر یا دشمنان سختتر را از پای در بیاورید. با توجه به اینکه بازی چند نفره آنلاین است، چندان هم خبری از طراحی مرحله در بازی نیست و مبارزه با دشمنان و غولآخرها به جای اینکه شبیه بازیهای قبلی بتمن نیازمند فکر کردن و انجام حرکات خاص باشد، به ضربه زدن به دشمن تا خط سلامتیاش خالی شود، محدود شدهاند. نمیگوییم این ساختار بدی است، اما به درد یک بازی بتمن نمیخورد؛ مخصوصا که بازیهای بسیار بهتر سری آرکام را تجربه کردهایم.
Trek to Yumi
تهیه کننده: Devolver Digital
سازنده: Flying Wild Hog
سبک: سکوبازی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
شرکت بازیسازی «دولور دیجیتال» تهیهکنندگی بازیهای مستقل خلاق را برعهده میگیرد و چند سالی است که بازیهای جدید خود را با یک کنفرانس خبری عجیب و غریب معرفی میکند. کنفرانس خبری آنها معمولا پر از کنایه است و با بازیها و اتفاقات مختلف شوخی میکند. سال گذشته در همین کنفرانس دولور دیجیتال، با چند صحنهی سینمایی که ظاهری کاملا واقعی داشتند و مبارزات یک سامورایی را به تصویر میکشیدند روبرو شدیم. در ابتدا تصور کردیم که شاید این ویدیو یک شوخی با چیزی شبیه به گوست آو سوشیما باشد، اما طولی نکشید که زیر ویدیو جملهی «گیمپلی واقعی» پدیدار آمد و از آنچه میدیدیم شگفتزده شدیم. بازی معرفی شده که «سفر به یومی» (Trek to Yumi) نام داشت، از نظر بصری تمام و کمال یک فیلم کوروساوا را به تصویر میکشد.
بازی سفر به یومی قصهی یک سامورایی به نام «هیروکی» را تعریف میکند. به روستای هیروکی حمله شده است و استاد او پیش از مرگ از هیروکی میخواهد که از روستا و مردم محافظت کند. هیروکی هم برای احترام به آروزی پیش از مرگ استادش، به مبارزه به دشمنانی که به روستا حمله کردهاند برمیخیزد. البته که داستان بازی سفر به یومی کاملا هم واقعگرایانه نیست و به نظر میرسد که از میانههای بازی، با داستانهای افسانهای و ماورایی ژاپنی هم روبرو خواهیم شد و هیروکی به دنیای پس از مرگ هم سفر خواهد کرد.
آنچه بیش از هر چیز در بازی Trek to Yumi خودنمایی میکند، سبک گرافیکی آن است. بازی کاملا به شکل سیاه و سفید و با نورپردازی و فیلترهایی که نمایانگر فیلمهای سامورایی قدیمی آکیرا کوروساوا هستند به تصویر کشیده شده است. قابها و زوایای دوربین هم بسیار زیبا طراحی شدهاند و انیمیشن شخصیتها و دشمنان هم بسیار واقعی هستند تا تجربهی نهایی بسیار سینمایی از آب در بیاید. حتی موسیقی بازی هم سبکی کاملا ژاپنی دارد تا تجربهی سینمای کلاسیک سامورایی ژاپن در بازی کامل شود. از نظر روند، بازی Trek to Yumi یک اکشن دو بعدی است که در آن مبارزات با یک حرکاتی معمول اما زیبا مثل ضربات سنگین و سبک و دفاع کردن شکل میگیرند. دشمنان بازی را هم انسانها و موجودات افسانهای و هیولاها تشکیل میدهند تا تنوع خوبی در مبارزات وجود داشته باشد.
Stray
تهیه کننده: Annapurna Interactive
سازنده: BlueTwelve Studios
سبک: سکوبازی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
در بازی «ولگرد» (Stray) کنترل یک گربهی رها شده را برعهده میگیریم و دقیقا مثل یک گربه، با تمام تواناییها و صد البته مسخرهبازیهایش، تلاش میکنیم تا از موانع مختلفی عبور کنیم و به خانوادهی خود بازگردیم. بازی Stray دنیای جالب و خاص خود را دارد. شخصیت اصلی یعنی گربهی بازی، در یک شهر که رباتها در آن زندگی میکنند گم شده است. طولی نمیکشد تا گربهی بازی با یک ربات کوچک دوست و همراه میشود. این ربات به گربه در ترجمهی صحبت رباتها و همچنین جمعآوری آیتمها و حمل معماها کمک میکند. گیمپلی اصلی بازی هم حمل معما و سکوبازی، آن هم در نقش یک گربهی تنها و با در نظر گرفتن مشخصههای یک گربه است.
بازی کم و بیش ساختاری محیط باز دارد و در شهر آن به گشت و گذار صحبت با رباتها و انجام مراحل مختلف مشغول میشوید. این مراحل هم شامل حل معما و سکوبازی و رسیدن از نقطهای به نقطهی دیگر هستند. در این میان میتوانید از آیتمهای مختلف داخل محیط استفاده کنید و ربات بانمک کوچکی هم که برخی مواقع همراهتان است در گرفتن این مراحل و انجام آنها کمکتان میکند. به عنوان یک گربه، سکوبازی و حرکت در محیط شهری بازی Stray روندی کاملا متفاوت و خاص دارد و میتوانید بسیار خوب از در و دیوار بالا بروید. با این حال، استفاده از آیتمهای محیطی برای رسیدن به بخشهای مختلف مراحل هم بخشی بزرگی از مراحل است.
در این میان هر چند وقت یک بار هم دشمنی به شما حمله میکند، اما خبری از مکانیکهای مبارزه نیست و باید باز هم با حل معما و سکوبازی از آنها فرار کنید. بازی Stray طراحی بصری و گرافیک زیبایی دارد و حتی به عنوان یک ساختهی مستقل هم کیفیتهای بسیار بالایی را از خود به نمایش میگذارد. ایدهی شهر بزرگ بازی که پر از رباتهای کوچک و بزرگ است که به زندگی خود مشغولند و دیدن این شهر و جزییات آن هم بخش مهمی از تجربهی کلی بازی است.
Hogwarts Legacy
تهیه کننده: Warner Bros. Games
سازنده: Avalanche Software
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
طرفداران دنیای جادویی هری پاتر سالهاست که در ذهن خود آرزوی یک نقشآفرینی بزرگ هری پاتر را دارند و به نظر میرسد که این آرزو قرار است در قالب بازی «میراث هاگوارتز» (Hogwarts Legacy) محقق شود؛ یک بازی که به افراد اجازه میدهد جادوگر خود را بسازند، او را شخصیسازی کنند و سپس به هاگوارتز بروند و آزادانه در کلاسها و قصهای که بازی برایشان ترتیب دیده است شرکت کنند. بازی میراث هاگوارتز داستانی چند صد سال پیش از وقایع هری پاتر را تعریف میکند و این داستان با انتخابهای بازیکننده شکل میگیرد.
میراث هاگوارتز بدون بخشهای اکشن و نقشآفرینی هم نیست و بازیکنندهها به مبارزات مختلفی مشغول میشوند. بازی ساختاری محیط باز دارد و بازیکنندهها میتوانند نهتنها در محیط بزرگ قلعهی هاگوارتز آزادانه رفت و آمد کنند، بلکه دور و اطراف هاگوارتز و جنگل ممنوع و روستای هاگزمید هم نقشههای بزرگ دیگری هستند که امکان گشت و گذار در آنها وجود دارد. با این حال، بخش بزرگی از بازی در هاگوارتز و کلاسها میگذرد. بازیکنندهها با جادوگری که ساختهاند در کلاسها شرکت میکنند و طلسمهای مختلف و نحوهی اجرای آنها را یاد میگیرند. در این میان هم شخصیت اصلی بازی تراز میگیرد و مهارتها و تواناییهایش در بخشهای مختلف قویتر میشود.
به غیر از شرکت در کلاسها و صحبت با افراد و انجام کوئستهای فرعی و اصلی مختلف، امکان تعامل با حیوانات مختلف و رام کردن آنها و استفاده از حیوانات هم در بازی وجود دارد. بازیکنندهها در جنگل ممنوعه یا بخشهای مخفی هاگوارتز با هیولاهای مختلفی روبرو و به مبارزه با آنها مشغول خواهند شد. مهارت پیدا کردن در مبارزات فقط به استفاده از طلسمها بازنمیگردد و ساخت معجونهای مختلف و استفاده از آنها در مبارزات هم بخشی از بازی است. میراث هاگوارتز همچنین یک خط اخلاقی دارد که از رفتار و کارهای مختلفی که بازیکنندهها انجام میدهند، تاثیر میگیرد. این خط اخلاقی روی روند داستان و کوئستها تاثیر میگذارد. با تمام این اوصاف، تجربهی ساخت یک جادوگر و شخصیسازی او، انتخاب یکی از گروهها هاگوارتز و گشت و گذار در این قلعه به خودی خود جذاب است که حتی نخواهیم داستان و روند کلی بازی را در نظر بگیریم.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild Sequel
تهیه کننده: Nintendo
سازنده: Nintendo
سبک: ماجراجویی اکشن
پلتفرم: نینتندو سوییچ
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
نینتندو چند سالی است که ساخت دنبالهی یکی از بهترین بازیهای تاریخ صنعت بازی را شروع کرده است. دنبالهی «افسانهی زلدا: نفس وحش» (The Legend of Zelda: Breath of the Wild) قرار است ساختاری یکسان اما بسیار گستردهتر و بزرگتر از قسمت قبل را در اختیار طرفداران بگذارد. اطلاعات زیادی از گیمپلی کلی این دنباله در اختیار نداریم، اما میدانیم که نهتنها تمام مکانیکها و سیستمهای گیمپلی بازی اول سر جای خود هستند، بلکه با مجموعهای از مهارتها و قابلیتهای جدید برای لینک، و احتمالا حتی برای خود زلدا روبرو خواهیم شد. این بار نه تنها با یک نقشهی بسیار بزرگ روی زمین طرف هستیم، بلکه زیر زمین و آسمان هم بخشی از بازی است.
دنبالهی افسانهی زلدا: نفس وحش هنوز اسم مشخصی ندارد، اما حرکتی که نینتندو در ساخت این دنباله پیشه کرده، بیشباهت به دو بازی Ocarina of Time و Majora’s Mask نیست. دو بازی زلدا که معمولا از آنها به عنوان بهترین بازیهای تاریخ یاد میشوند و شباهتهای بسیاری به یکدیگر دارند. دقیقا مثل این دو بازی، دنبالهی نفس وحش هم قرار است بازی نخست را پایه و اساس قرار دهد و همه چیز آن را تیره و تاریک کند. دنیای بازی در نفس وحش نابود شده است و موجودات کاملا تازهای به این دنیا ورود کردهاند. لینک و زلدا ریشهی این موجودات را در زیر زمین پیدا میکنند که به نظر میرسد سیاهچالههای بزرگ و کاملا جدید بازی باشند. به غیر از زیر زمین و سیاهچالههای تازهی بازی، قلعههای بزرگ و متفاوتی هم در آسمان پدیدار شدهاند.
ادغام حرکات مختلف و سیستمهای متنوع بازی و انجام کارهایی که حتی بازیسازها هم آنها را پیشبینی نکرده بودند، گیمپلی اصلی زلدا: نفس وحش است. این سیستمها قرار در دنبالهی بازی گستردهتر هم خواهند شد و میتوان اتفاقات کاملا جدیدی در گیمپلی خلق کرد. نکتهی دیگری که هنوز تایید نشده است، اما کم و بیش از آن مطمئن هستیم، قابل بازی بودن شخصیت زلدا است. بسیاری از ایدههای جدید معرفی شده در این دنباله، در ابتدا برای بازی اصلی در نظر گرفته شده بودند که قرار است در این دنباله همگی اجرا شوند و احتمالا با یک شاهکار دیگر از نینتندو در سری زلدا طرف خواهیم بود.
Oxenfree II: Lost Signals
تهیه کننده: Night School Studio
سازنده: Night School Studio
سبک: ماجراجویی / ترسناک
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، نینتندو سوییچ، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
بازیهای ترسناک مستقل معمولا به ساخت یک تجربهی اول شخص در محیطی ترسناک و بدون استفادهی چندان از دیالوگها و قصه روی میآورند؛ طوری که بازیهای ماجراجویی اول شخص ترسناک متعدد و تکراری کم پیدا نمیشود. در این میان، چند سال پیش یک بازی ترسناک مستقل به نام Oxenfree تلاش کرد تا نه با زاویهی دید اول شخص و افکتهای صوتی، بلکه با قصه و شخصیتهای خود حس ترس را به مخاطب منتقل کند و در این تلاش خود هم بسیار موفق بود. با اینکه بازی Oxenfree داستان خود را به پایان رساند، آن هم داستانی که تمام و کمال با انتخابهای بازیکننده شکل میگیرد، با دنبالهی آن به نام Oxenfree II: Lost Signals روبرو شدهایم.
بازی Oxenfree داستان یک کشتی قدیمی و بازماندههای آن را در جزیرهای دورافتاده تعریف میکند. تعدادی نوجوان که برای ماجراجویی به این جزیره آمدهاند، با استفاده از یک رادیوی جیبی، فرکانسهای خاصی را کشف میکنند که صدای ارواح بازماندگان کشتی را پخش میکنند. بازی پر از دیالوگ و انتخابهای مختلف است که به روانترین شکل ممکن جریان پیدا میکنند و هر انتخاب روی زنده ماندن یا مرگ شخصیتها تاثیر میگذارد. ممکن است در انتهای بازی تک تک شخصیتها کشته شوند یا اینکه همه زنده بیرون بیایند، اما در Oxenfree II با شخصیتهای زنده روبرو هستیم. شخصیت اصلی بازی نخست یعنی «رایلی» به شهر خود بازگشته است و این بار در شهر هم فرکانسهای رادیویی مختلفی میشنود. او فرکانسها را دنبال و اتفاقات عجیب تازهای کشف میکند.
روند بازی Oxenfree II: Lost Signals دقیقا مثل قسمت نخست طراحی شده است. یعنی بیش از هر چیز، بازی بیشتر روی دنبال قصهی شخصیتها و انتخاب دیالوگ تمرکز دارد تا حل معما. بازی ساختاری دوبعدی دارد و طی فصلهای مختلف، کنترل تعدادی شخصیت را به دست میگیرید و قصهی آنها را دنبال میکنید. در برخی از مرحلهها باید معما حل کنید. این معماها معمولا به گشت و گذار در محیط بازی و پیدا کردن چند آیتم و تعامل با تعدادی شخصیت محدود میشوند. مطمئنا مثل قسمت نخست میتوانیم انتظار تعریف داستانی جذاب از Oxenfree II: Lost Signals را داشته باشیم و اگر میخواهید بازی را تجربه کنید، حتما قسمت نخست را هم پیش از این دنباله بازی کنید.
Prince of Persia: Sands of Time Remake
تهیه کننده: Ubisoft
سازنده: Ubisoft Mumbai، Ubisoft Pune
سبک: ماجراجویی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
توسعهی بازسازی «شاهزادهی پارسی: شنهای زمان» فراز و نشیبهای زیادی را محتمل شده است. حدود دو سال گذشته بود که شاهد رونمایی این بازسازی با نمایش تریلری از گیمپلی آن بودیم، اما از همان ابتدای کار طرفداران حسابی از وضعیت گرافیک و گیمپلی شاکی بودند. یوبیسافت در ابتدای کار از گرافیک و سبک و سیاق هنری بازی که به هیچ وجه خوب از آب در نیامده بود، دفاع کرد. یوبیسافت گفت که اتفاقا بازی را در شعبهی هند این شرکت میسازند تا توسط متخصصان و آشنایان با فرهنگ شرقی ساخته شود.
با این حال، طولی نکشید تا عرضهی بازی چند ماهی به عقب بیافتد تا برخی از مشکلات آن را برطرف کنند. واضح بود که محصول نهایی اصلا در حد و اندازهی نام شاهزادهی پارسی: شنهای زمان نخواهد شد و بالاخره یوبیسافت هم به این یقین رسید که نباید این بازی را به این وضع عرضه کنند. شاهزادهی پارسی: شنهای زمان با استفاده از موتور پایهی سری بازیهای اساسینز کرید ساخته میشود؛ البته جدیدترین نسخه و ارتقایافتهترین نسخهی آن که در قسمتهای اخیر سری اساسینز کرید استفاده شده است. گرافیک بازیهای فرقه اساسین چندان بد نیست، اما آنچه در تریلر رونمایی نشانمان دادند اصلا گرافیک خوبی را نشان نمیداد.
نهایتا و بعد از یک تاخیر دوباره، عرضهی بازی تا زمانی نامشخص به عقب افتاد تا این بار بالاخره بازی را درست و حسابی و از ابتدا بسازند. طبق گفتهی سازندگان بازسازی شنهای زمان، این بازسازی تغییر یافته قرار است کمی متفاوت از نسخهی اصلی باشد و سبک و سیاق هنری خاص خود را داشته باشد، اما در عین حال حس و حال شنهای زمان اصلی را تداعی کند. از نظر گیمپلی هم قرار است تغییراتی در بازی اعمال شود تا با بازسازی مدرنتری طرف شویم. بالاخره و پس از چند تاخیر و توقف در عرضهی بازی، بازسازی شاهزادهی پارسی: شنهای زمان در سال ۲۰۲۲ عرضه خواهد شد.
River City Girls 2
تهیه کننده: Arc System Works
سازنده: Wayforward
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، نینتندو سوییچ، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
با اینکه بازیهای بزن و بکش دههی نودی مثل شورش در شهر اخیرا شمارههای جدید و تازهای داشتند، اما این شمارههای جدید تفاوتی با نسخههای اصلی ندارند. سری بازیهای River City هم دقیقا سبکی مشابه شورش در شهر دارند و حتی از این بازیها قدیمیتر هستند و عرضهشان به قبل از سگا و کنسولهای نینتندو بازمیگردد. دو سه سال پیش با یک قسمت فرعی در این سری بازیها به نام River City Girls روبرو شدیم که به جای شخصیتهای اصلی این مجموعه، دخترکهای بازی را به عنوان مبارزان اصلی معرفی میکند. نکتهی جالب دربارهی River City Girls ساختار مدرن آن است، ساختاری که قرار است در دنبالهی آن یعنی River City Girls 2 حتی از قبل هم بیشتر پیشرفت کند.
بازی River City Girls شبیه بازیهای امروزی ساختاری محیط باز و نقشهای بزرگ دارد که میتوانید در آن آزادانه گشت و گذار کنید؛ حتی با اینکه از نظر ظاهری، عینا یادآور بازیهای پیکسلی و قدیمی بزن و بکش است. دقیقا مثل بازیهای مدرن با یک درخت مهارت، امتیاز تجربه، خرید قدرتها و مهارتها و مراحل فرعی و اصلی طرف هستیم. این ساختار، روند کلی River City Girls را به عنوان یک بازی با سبک ظاهری قدیمی و سیستم مبارزهی کلاسیک یک بازی بزن و بکش، حسابی جذاب و سرگرمکننده کرده است.
از نظر داستانی، در سری بازیهای River City دو دخترک به نامهای «میساکو» و «کیوکو» دزدیده میشوند و شخصیتهای اصلی مجموعه که دو پسر هستند، به دنبال آنها میروند. در River City Girls قضیه کاملا برعکس میشود و دخترکها به دنبال این دو پسر میروند. بازی River City Girls 2 نهتنها چهار شخصیت اصلی یعنی هم دخترها و هم پسرها را دارد، بلکه تعداد زیادی شخصیت دیگر را هم به بازی اضافه میکند. هر کدام از این شخصیتها مجموعه حرکات متفاوت خود را دارند و در River City Girls 2 اجرای چند ضربها از قسمت قبل هم بهتر شده است و در این بازی، میتوان دشمنان را به هوا پرتاب کرد و سپس در هوا هم روی آنها چند ضرب اجرا کرد. اگر از اکشنهای بزن و بکش قدیمی خوشتان میآید، حتما سراغ River City Girls 2 را در سال جدید میلادی بگیرید که بازی روی تمام پلتفرمها هم عرضه میشود.
Suicide Squad: Kill the Justice League
تهیه کننده: Warner Bros. Games
سازنده: Rocksteady Studios
سبک: اکشن سوم شخص
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
استودیوی بازیسازی راکاستدی، یعنی سازندگان سهگانهی بزرگ «بتمن: آرکام» (Batman: Arkham)، شش هفت سال گذشته را مشغول ساخت بازی جدید خود بوده است. مثل ساختههای قبلی این استودیو، با یک بازی دیگر در دنیای کمیکهای دیسی طرف هستیم، اما با این تفاوت که به جای قهرمانان، این بار کنترل ضدقهرمانها را بهدست میگیریم و به مبارزه با ابرقهرمانها میرویم. همانطور که از نام بازی Suicide Squad: Kill the Justice League پیداست، در این بازی قرار است گروه ضد قهرمانی Suicide Squad به مبارزه با لیگ عدالت یعنی بتمن، سوپرمن و واندروومن خواهیم رفت.
برخلاف بازیهای بتمن آرکام که به درستی روی مهارتها و قابلیتهای کارآگاهی بتمن تمرکز داشتند، بازی Suicide Squad کاملا اکشن است؛ مخصوصا که این بار برای اولین بار بین ساختههای راکاستدی، بازی قابلیتهای آنلاین هم دارد و چهار بازیکننده میتوانند نقش اعضای Suicide Squad را برعهده بگیرند. چهار ضد قهرمانی که برای بازی انتخاب شدهاند «کینگ شارک»، «ددشات»، «کاپیتان بومرنگ» و «هارلی کویین» هستند. زمانی که Suicide Squad: Kill the Justice League را آفلاین و تکنفره بازی میکنید، میتوان در لحظه بین شخصیتها رفت و آمد کرد.
- تریلر داستانی Suicide Squad: Kill the Justice League
- تریلر گیمپلی Suicide Squad Kill the Justice League
احتمالا لازم نیست بگوییم که هر شخصیت کاملا حرکات و قابلیتهای خود را دارد. حرکات شخصیتها کاملا متفاوت به یکدیگر طراحی شدهاند و فقط هم بحث ضربات و سلاحها نیست و حتی متفاوت نسبت به یکدیگر در محیط حرکت میکنند. هارلی کویین با استفاده یک طناب مانند بتمن روی محیط تاب میخورد، ددشات یک جتپک دارد و روی آسمان شناور میماند، کینگ شارک از در و دیوار بالا میرود و کاپیتان بومرنگ هم میتواند از نقطهای به نقطهی دیگر جهش کند. بازی غولآخرهای بسیار بزرگی دارد و قرار است با ابرقهرمانهای دیسی مبارزه کنیم. میدانیم که مبارزه با این غولآخرها نیازمند پیدا کردن راه شکست آنهاست؛ طوری که باید راه مبارزه با فلش، سوپرمن، واندروون یا گرین لنترن را پیدا کنیم. بدون شک مبارزه با این غولآخرها بهترین و جذابترین بخش بازی خواهد بود. با توجه به آنچه از بازی Suicide Squad دیدهایم، میتوانیم بگوییم که بازی همچنین داستان و شخصیتهایی جذاب و درگیرکننده دارد که با گرافیک و انیمیشنهای عالی به تصویر کشیده شدهاند. فقط امیدواریم که راکاستدی در تغییر روند کلی ساختهی جدیدش، بیخیال سطح بالای توجه به جزییات نشده باشد.
Star Ocean: The Divine Force
تهیه کننده: Square Enix
سازنده: Tri-Ace
سبک: نقشآفرینی اکشن
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
سری بازیهای «استار اوشن» (Star Ocean) از قدیمیترین مجموعههای نقشآفرینی هستند که قصه و دنیایی علمی-تخیلی را در خود جای میدهند؛ موضوعی که به ندرت حتی در نقشآفرینیهای غربی به آن پرداخته میشود، چه برسد در نقشآفرینیهای ژاپنی. شش سالی از عرضهی پنجمین قسمت سری بازیهای استار اوشن میگذرد و قرار است در سال جدید میلادی شاهد عرضهی ششمین قسمت این مجموعه به نام Star Ocean: The Divine Force باشیم. پس از یکی دو شماره نسبتا ضعیف در این مجموعه، به نظر میرسد که قرار است با یک نقشآفرینی بسیار خوب دیگر در این سری طرف باشیم. استار اوشن ۶ مکانیکها و سیستمهای جدیدی در خود دارد تا هم به مذاق گیمرهای مدرن خوش بیاید و هم طرفداران همیشگی مجموعه را راضی کند.
سری استار اوشن به عنوان اولین بازیهای نقشآفرینی شناخته میشود که به بازیکنندهها اجازه داد تا با انتخاب دیالوگهای مختلف، روند پیشرفت داستان را تغییر دهند. این قابلیت در ادامهی مجموعه بسیار گسترش پیدا کرد و روابط بین شخصیتها هم روی چگونگی پایان بازی و حتی گیمپلی آن تاثیر میگذاشت. با اینکه نمیتوانیم انتظار صد پایان را مثل قسمتهای نخست این سری داشته باشیم، اما قرار است در Star Ocean: The Divine Force این قابلیتها هنوز هم وجود داشته باشند. انتخاب دیالوگها بخشی از استار اوشن ۶ است و شخصیتهای مختلفی هم در داستان وجود دارند که در طول داستان کنترل آنها را به دست میگیریم.
روند بازی استار اوشن ۶ بسیار نسبت به گذشته پیشرفت کرده است. در مقایسه با استار اوشن قبلی که مبارزات بسیار آرام و اعصاب خرد کنی داشت، در استار اوشن ۶ با یک نقشآفرینی اکشن مدرن طرف هستیم. برخلاف نقشآفرینیهای کلاسیک، خبری از برخورد اتفاقی با دشمنان نیست و دشمنان در محیط بازی مشخص هستند. ورود و خروج به مبارزات هم مثل یک بازی اکشن و بدون صحنهی مشخص و جداگانه برای مبارزات انجام میشوند. بازی Star Ocean: The Divine Force همچنین محیطهای بسیار بزرگی دارد که میتوان در آنها با شخصیتهای مختلف پرواز کرد. پرواز کردن در نقشههای مختلف بازی و رسیدن به نقاط مختلف بخش بزرگی از گشت و گذار را تشکیل میدهد. اساسا بازیهای سری استار اوشن را باید با داستان و شخصیتهایش سنجید، در نتیجه تا عرضهی استار اوشن ۶ نمیتوان گفت که آیا این سری دوباره به گذشتهی قدرتمند خود بازگشته است یا نه.
Resident Evil: Re-Verse
تهیه کننده: Capcom
سازنده: Capcom
سبک: اکشن چند نفره آنلاین
پلتفرم: پلیاستیشن ۴، پلیاستیشن ۵، ایکسباکس وان، ایکسباکس سری، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
همزمان با عرضهی جدیدترین قسمت سری بازیهای رزیدنت اویل، قرار بود شاهد عرضهی یک بازی رزیدنت اویل چند نفرهی آنلاین هم باشیم. بازی Resident Evil: Re-Verse روی بستهی رزیدنت اویل: ویلج و به شکلی به عنوان بخش چند نفرهی این بازی به خریداران این بازی ارایه شد، اما بازی هنوز هم آماده نیست و عرضهی رسمیاش برای سال جدید میلادی در نظر گرفته شده است. اولین بار نیست که کپکام تلاش میکند تا نسخهای چند نفره از رزیدنت اویل بسازد و تصور میکنیم این بار هم مثل گذشته با یک بازی چند نفرهی نه چندان خوب روبرو شویم.
با این حال، کپکام که پس از در اختیار قرار دادن بازی در قالب دو دورهی آزمایشی، متوجه شد که Resident Evil: Re-Verse بازی خوبی نیست و بهتر است کمی بیشتر روی آن کار کند. به همین دلیل هم عرضهی بازی به سال ۲۰۲۲ موکول شد. این بازی چند نفرهی آنلاین از محیطها و شخصیتهای رزیدنت اویل ۲ و رزیدنت اویل ۳ استفاده میکند. محیطهای بازسازی این دو بازی تبدیل به نقشههای چند نفره شدهاند و شخصیتهای این دو بازی هم به عنوان شخصیتهای Resident Evil: Re-Verse قابل انتخاب هستند. برای اینکه محیطهای تنگ و ترسناک بازسازی رزیدنت اویل ۲ و رزیدنت اویل ۳ را تبدیل به نقشههای چند نفره کنند، شخصیتها را کوچک کردهاند و بازی ظاهری عجیب و غریب پیدا کرده است. حتی از نظر گرافیکی هم فیلتر بسیار بدی روی کل تصویر قرار داده شده است تا مثلا ظاهرش شبیه به رزیدنت اویل ۲ و ۳ نشود، اما بیشتر تصویر را خراب کرده است.
روند Resident Evil: Re-Verse به این شکل است که بازیکنندهها دست خالی وارد نقشه میشوند و باید در محیط به دنبال سلاح و آیتم بگردند. حالت اصلی بازی دثمچ است و بازیکنندهها باید همدیگر را نابود کنند و امتیاز بگیرند. در این میان، بازیکنندههایی که کشته شوند، ممکن است به هیولاهای مختلفی تغییر حالت دهند. حالا این بازیکنندهها که تبدیل شدهاند، میتوانند به دیگر بازیکنندهها حمله کنند. قرار بود Resident Evil: Re-Verse به مناسبت سالگرد ۲۵ سالگی رزیدنت اویل عرضه شود، اما بازی آنقدر بد بود که عرضهاش یک سال به عقب افتاد و انتظار هم نداریم که تا زمان عرضه وضعیتش درست شود.
Vampire: The Masquerade – Bloodhunt
تهیه کننده: Sharkmob
سازنده: Sharkmob
سبک: اکشن چند نفره آنلاین / بتل رویال
پلتفرم: پلیاستیشن ۵، کامپیوتر
تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ میلادی
بازیهای بتل رویال آنقدر محبوب و بزرگ شدهاند که هر شرکت بازیسازی باید برای خود یک بازی بتل رویال داشته باشد. جدیدترین بازی بتل رویال رایگان هم در دنیای خونآشامی Vampire: The Masquerade روی میدهد. بازی بتل رویال Bloodhunt در پایه و اساس کاملا شبیه یک بتل رویال معمول است. ابتدای کار یک کلاس برای شخصیت خود انتخاب میکنید و کلاسها هم که نمایانگر نژاد خونآشامهای مختلف هستند، هر کدام قابلیتهای مختلفی به افراد میدهند. سپس منقطهای را روی نقشه انتخاب میکنید تا در آن فرود بیایید، به نقشه میآیید و دنبال سلاح و آیتم میگردید و هر از گاهی هم نقشه کوچکتر میشود
با این حال، بازی Bloodhunt به عنوان یک بتل رویال در دنیای خون آشامی Vampire: The Masquerade تلاش کرده است تا از قابلیتهای خون آشامی به خوبی در روند بازی استفاده کند. اولین قابلیت بزرگی که به چشمتان میآید و تاثیر بزرگی روی گیمپلی میگذارد، توانایی خون آشامها در حرکت سریع است. خون آشامها میتوانند با سرعت بالای در محیط حرکت کنند، از دیوار راست بالا روند و روی آسمان شناور بمانند. میتوان حتی برای مدتی تبدیل به دود شد و در هوا حرکت کرد. یاد گرفتن این حرکات کاملا روی مبارزات تاثیر میگذارند.
به غیر از این قابلیت بزرگ و مهم در حرکت، خون آشامها همچنین قابلیتها و مهارتهایی دارند که ایدههای تازهای را به مبارزات بتل رویال میآورد. برای مثال، برخی از خونآشامها میتوانند در محیط بیحرکت بمانند و از چشم دشمنان مخفی شوند. این قابلیت به هنگام فرار از دشمنان بسیار به کار میآید. برخی دیگر از خونآشامها میتوانند برای مدتی کوتاه دشمنان را در محیط ببینند. بازیکنندهها به عنوان خونآشام همچنین باید در خیابانهای شهر مراقب حرکات خود باشند و در مقابل چشم شهروندان حرکات عجیب و غریب انجام ندهند. برای مثال میتوان با نوشیدن خون شهروندان، خط سلامتی را پر کرد، اما در موقعیتی باید این حرکت را انجام داد که هیچ کس شما را نمیبیند. اگر شهروند دیگری شما را به هنگام حمله به شهروندان ببیند، موقعیت شما برای مدتی روی نقشه به همه نشان داده میشود. بازی Vampire: Bloodhunt روند بتل رویال سریع و جذاب خاص خود را دارد و با توجه به اینکه رایگان است و فعلا هم عرضه نمیشود، با کمی پرداخت بیشتر توانایی رقابت را هم پیدا میکند.