مورتال کامبت از صفر تا صد؛ ظهور مورتال کامبت‌های سه‌بعدی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷۶ دقیقه
Mortal Kombat retrospective episode 3

در قسمت سوم سری مقالات تاریخچه‌ی سری بازی «مورتال کامبت» (Mortal Kombat) به سراغ سه بازی دیگر خواهیم رفت. در پایان مقاله‌ی قبلی به‌صورت کامل بازی آلتیمیت مورتال کامبت ۳ (Ultimate Mortal Kombat 3) و «اسطوره‌های مورتال کامبت: ساب‌ زیرو» (Mortal Kombat Mythologies: Sub-Zero) را بررسی کردیم. در این مطلب به سراغ ظهور مورتال کامبت‌های سه‌بعدی خواهیم رفت و به بررسی سه بازی مورتال کامبت ۴ (Mortal Kombat 4)، بازی اکشن «مورتال کامبت: نیروهای ویژه» (Mortal Kombat: Special Forces) و «مورتال کمبت: اتحاد مرگبار» (Mortal Kombat: Deadly Alliance) خواهیم پرداخت.

بیشتر بخوانید: مورتال کامبت از صفر تا صد؛ سه‌گانه‌ی کلاسیک و پیدایش مجموعه (قسمت اول)
بیشتر بخوانید: مورتال کامبت از صفر تا صد؛ اوج مورتال کامبت‌های دوبعدی (قسمت دوم)

Mortal Kombat 4

در دوران گرافیک‌های ۳۲ و ۶۴ بیتی اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی، گرافیک چندضلعی سه‌بعدی موضوع داغ و جدیدی بود و اسپرایت‌های دو بعدی به طرز ناامیدکننده‌ای قدیمی به نظر می‌رسیدند. سونی به‌صورت خاص نمی‌خواست بازی‌های دو بعدی زیادی روی پلی‌استیشن ۱ منتشر شوند زیرا قصد داشت این سیستم را به‌عنوان یک کنسول قدرتمند برای اجرای بازی‌های سه‌بعدی به نمایش بگذارد. بعضی از بازی‌های بزرگی مثل Castlevania: Symphony of the Night که از اسپرایت‌های دوبعدی استفاده می‌کردند، همچنان روی این دستگاه عرضه شدند. کنسول سگا ساترن هم همچنان میزبان بازی‌های مبارزه‌ای و تیراندازی دوبعدی زیادی بود، اگرچه بسیاری از آن‌ها فقط در ژاپن عرضه شدند و دستگاه آرکید Neo Geo شرکت SNK هم با بازی‌هایی بسیار خوبی مثل King of Fighters و Metal Slug حضور قدرتمندی در بازار دستگاه‌های آرکید تجربه می‌کرد. با همه‌ی این اوصاف، پیام این دوران آشکار بود. چیزی که جریان اصلی صنعت دنبال می‌کرد، نشان می‌داد که آینده‌ متعلق به گرافیک و مدل‌های چندضلعی (پالیگان) است.

اگر بازی شما در اواخر دهه ۹۰ آن مدل از گرافیک‌های سه‌بعدی را نداشتند، منتقدان اغلب آن را یک نکته منفی در نظر می‌گرفتند. فقط به استقبال  ملایم از بازی‌هایی مانند Doom 64 (یکی از بهترین بازی‌های نینتندو ۶۴ تا به امروز) و مورتال کامبت تریلوژی فکر کنید که دومی واقعاً مشکلات بزرگی دارد اما منتقدان بیشتر به اسپرایت‌های سطحی دوبعدی آن ایراد می‌گرفتند.

طبیعتاً همه این‌ها بدان معنا بود که توسعه‌دهندگان بازی‌های موفق باید خود را با چشم‌انداز در حال تغییر این صنعت وفق می‌دادند و بازی‌های خود را به بعد سوم می‌بردند. این قضیه برای بعضی از سری بازی‌های قدیمی موفق نتیجه‌ی بسیار خوشایندی داشت. بازی‌هایی نظیر «سوپر ماریو ۶۴» (Super Mario 64)، «افسانه زلدا: اوکارینای زمان» (Legend of Zelda: Ocarina of Time)، «متال گیر سالید» (Metal Gear Solid) و «فاینال فانتزی ۷» (Final Fantasy VII) همگی از آثار کلاسیک و در میان بهترین بازی‌های تاریخ صنعت قرار می‌گیرند. همچنین حرکت به‌سوی گرافیک سه‌بعدی برای بعضی از توسعه‌دهندگان بدون دردسر به نظر می‌رسید.

با این حال، گاهی اوقات این انتقال به سمت سه‌بعدی به‌خوبی پیش نمی‌رفت که به‌خصوص این قضیه در رابطه با بازی‌های مبارزه‌ای صادق بود. استریت فایتر با سری EX به سراغ گیم‌پلی سه‌بعدی رفت که با استقبال نسبتاً خوبی مواجه شد اما به اندازه عناوین دو بعدی کلاسیک مورد استقبال قرار نگرفت. کینگ آو فایترز (King of Fighters) با نسخه‌ی فرعی Maximum Impact در این راستا تلاش کرد و سامورایی شودان (Samurai Shodown) هم نسخه‌ای را با گرافیک سه‌بعدی برای سیستم آرکید Hyper Neo Geo 64 منتشر کرد اما هیچ‌کدام از آن‌ها نتوانستند به اندازه‌ی  بازی‌هایی مثل «تکن» (Tekken) و «ویرچوا فایتر» (Virtua Fighter) که در آن زمان بر بازار تسلط پیدا کرده بودند، بدرخشند.

mk4-sub-zero

استودیو میدوِی (Midway) هم با بازی War Gods (کلونی از مورتال کامبت که شخصیت‌های آن  خدایان و موجودات ماوراءالطبیعه دیگری هستند) اولین تلاش خود در زمینه‌ی ساخت بازی سه‌بعدی را امتحان کرد. این بازی که توسط یک شعبه دیگر میدوی توسعه داده شده بود، به‌شدت در آرکیدها عملکرد بدی داشت و پورت‌هایش هم بهتر از آن نسخه عمل نکردند. اما Mortal Kombat 4 مطمئناً نسبت به آن پیشرفت داشت و بهتر بود. به هر حال این یک مورتال کامبت کاملاً جدید بود که روی سخت‌افزار آرکید کاملاً جدیدی به نام زئوس اجرا می‌شد. این نسل بعدی بود. چگونه ممکن است ناامیدکننده باشد؟

مورتال کامبت ۴ (Mortal Kombat 4) در اکتبر سال ۱۹۹۷ میلادی عرضه شد. پیش از انتشار کامل، میدوی به یک تور جاده‌ای ۳۵ ایستگاهی رفت تا نسخه اولیه بازی را نشان دهد. این نسخه دسترسی زودهنگام ۹ شخصیت را به همراه داشت و باگ‌های زیادی در آن دیده می‌شد اما استقبال در آن زمان بسیار خوب بود. در حالی که هرگز به اوج بازی‌های کلاسیک MK در دوران اوج خود نمی رسید، انتشار کامل آرکید مورتال کامبت ۴ نیز محبوب بود.

من گاهی می‌بینم که مردم می‌گویند هیچکس مورتال کامبت ۴ را دوست ندارد و این یکی از دلایلی بود که این سری در پایان دهه ۹۰ به‌شدت سقوط کرد اما تا جایی که من توانسته‌ام تحقیق کنم، واقعاً این طور نیست. مورتال کامبت ۴ برای استودیو میدوی همچنان یک عرضه‌ی موفقیت‌آمیز محسوب می‌شد و پورت‌های خانگی آن برای پلی‌استیشن ۱، نینتندو ۶۴ و کامپیوترهای شخصی هم با استقبال خوبی مواجه شد. مطمئناً با نقدهای تحسین‌آمیز و استقبال گسترده‌ای مواجه نشد که چیزی مانند تکن ۳ دریافت کرد و مورتال کامبت دیگر پادشاه بازی‌های مبارزه‌ای آرکید نبود اما این بدان معنا نیست که موفقیت‌آمیز نبود.

انتقال سری مورتال کامبت به گرافیک سه‌بعدی کمی عجیب بود. اد بون نمی‌خواست یک بازی مبارزه‌ای سه‌بعدی کامل مانند تکن یا ویرچوا فایتر بسازد یا از انیمیشن‌های با موشن کپچر در بازی استفاده کند زیرا احساس می‌کرد که این حس بازی را بسیار تغییر می‌دهد. در واقع، اد بون و تیمش اعتقاد داشتند که بازیکنان می‌خواهند مورتال کامبت ۴ تقریباً شبیه بازی‌های قبلی باشد. منصفانه نگاه کنیم، روی کاغذ ایده بدی به نظر نمی‌رسید. البته، روشی که در واقع اجرا شد این بود که موتور بازی‌سازی مورتال کامبت ۳ را برداشته و تعدادی گرافیک چند‌ضلعی را روی آن قرار دادند. در این مرحله، موتور مورتال کامبت قدیمی شده بود و نیاز به حجم تغییراتی داشت که ما در مورتال کامبت ۳ نسبت به نسخه‌ی قبلی دیده‌ بودیم. متأسفانه، این چیزی نبود که نصیب ما شد. در عوض، مورتال کامبت ۴ تا حد زیادی مکانیک‌های گیم پلی را از MK Trilogy (از جمله سرعت دیوانه‌وار بازی) می‌گیرد، با این تفاوت که با اضافه کردن یک حرکت گریز از کنار که عمدتاً هم بی فایده بود و یک حرکت Throw جدید (که در آن شما یکی از اعضای حریف یا گردن او را می‌شکنید- مانند یک پیش‌درآمد برای حرکت X-Ray در بازی‌های امروزی مورتال کامبت، با این تفاوت که آسیبی بیشتر از حرکت‌های Throw معمولی وارد نمی‌کند). یک سیستم MAXIMUM DAMAGE  هم وجود دارد که مبارزان را از هم جدا می‌کند تا فوراً ترکیبی را که آسیب زیادی وارد می‌کند متوقف کند. سلاح هم در بازی وجود دارد. بله، ظاهراً شخصی در  استودیو میدوی Samurai Shodown یا Soul Edge را دیده و با خود گفته که مورتال کامبت به مبارزه با سلاح هم نیاز دارد. متأسفانه، همانند دیگر موارد اضافه شده به بازی، این مسأله کمی بیشتر شبیه یک شوخی یا چیز تزئینی است و در مقایسه با مبارزه عادی بسیار ناشیانه و زمخت به نظر می‌رسد. برای بیرون کشیدن سلاح، باید ترکیب دکمه خاصی را وارد کنید و حریف می‌تواند در هر نقطه‌ای آن را از دست شما خارج کند و برای خودش بگیرد.

mortal-kombat-4-shinock

هر کدام از این سلاح‌ها دارای حرکت ویژه‌ای هستند. برای مثال، عصای یخی ساب زیرو می‌تواند حریف را منجمد کند در حالی که چکش رِیدن می‌تواند آن‌ها را تا بالای صفحه پرتاب کند که بسیار سرگرم‌کننده است. بیشتر سلاح‌ها از نوع شمشیر یا چماق هستند، اگرچه فوجین خدای باد به دلایلی یک کمان زنبورکی لیزری دریافت می‌کند و سونیا نوعی تیغه چرخان دارد. این سلاح‌ها را می‌توان در طول کمبوها بیرون کشید که ترکیب خوبی را ایجاد می‌کنند.

همچنین می‌توانید آن ترکیب از استفاده از سلاح را دوباره وارد کنید تا سلاح را به سمت صورت حریف پرتاب کنید که احتمالاً مؤثرترین راه برای استفاده از آن است. آیتم‌هایی هم وجود دارند که می‌توانید به همان روش به سمت افراد پرتاب کنید (با این تفاوت که با فشاردادن دکمه پایین + دویدن، سلاح‌های انداخته شده را هم برمی‌دارید) و پرتاب آن‌قدر سریع از آب در می‌آید که می‌توانید بارهاوبارها آن را اسپم کنید.

داستان این بار حول محور شیناک می‌چرخد که پس از شکست شائو کان از ندررلم فرار می‌کند و به طور کلی نقش موجودی شیطانی را ایفا می‌کند که می‌خواهد زمین را تسخیر کند. رِیدن برای جلوگیری از این اتفاق یک‌بار دیگر جنگجویان ارث‌رلم را احضار می‌کند و احتمالاً این حقیقت را به یاد می‌آورد که برای متوقف کردن نقشه شیناک در آخرین بار مجبور به کشتن دایناسورها شده بود.

لحن بازی این بار سعی دارد جدی‌تر از مورتال کامبت ۳ باشد و به همین خاطر فرندشیپ، بیبیلیتی و انیمالیتی از بین رفته‌اند؛ بنابراین تنها حرکت‌های تمام‌کننده فیتالیتی‌ها و استیج فیتالیتی‌های هستند. استیج‌ها هم به طور کلی کاملاً تاریک‌تر و متروک هستند (استیج Living Forest و Goro’s Lair از بازی‌های قبلی بازگشته‌اند) و احتمالاً هدف این بوده که از این نظر بیشتر شبیه مورتال کامبت ۲ باشد.

البته، هنوز کارهای احمقانه و خنده‌دار زیادی در بازی وجود دارد؛ بنابراین لحن تیره‌تر آن طور که احتمالاً در نظر گرفته شده، جواب نمی‌دهد. تمام شخصیت‌ها در طول مبارزات فریادهای مضحکی می‌زنند و انیمیشن‌های خشک و سرعت بالای گیم‌پلی باعث می‌شود که مورتال کامبت ۴ بسیار احمقانه‌تر از چیزی  به نظر برسد که احتمالاً تیم توسعه‌دهنده در نظر داشتند. گرافیک آن هم کمکی به این موضوع نمی‌کند.

مورتال کامبت ۴ دارای ۱۵ شخصیت (۱۸ شخصیت اگر شخصیت‌های مخفی را حساب کنیم) قابل بازی است که ترکیبی از شخصیت‌های کلاسیک مورتال کامبت و چهره‌های جدید آن است. اگرچه طراحی شخصیت‌های جدید بسیار عادی و در برخی موارد به‌سادگی پوسته‌هایی از ترکیب‌های موجود هستند، ظاهراً مورتال کامبت ۴ شخصیت‌های جدید کافی نداشت؛ بنابراین طراحان برخی از شخصیت‌های قدیمی را برداشتند و کمی تغییر دادند. به هر حال چه کسی قرار است به جزئیات کوچکی از این دست توجه کند؟

تمام شخصیت‌های بازی به غیر از شخصیت‌های مخفی، کاملاً صداگذاری شده‌اند و کات‌سین‌ پایانی انیمیشنی‌ خود را دارند که شاید بهترین نکته درباره‌ی بازی باشد. نویسندگی، انیمیشن و صداپیشگی در این سکانس‌ها به طرز خنده‌داری وحشتناک است و باید آن را ببینید و بشنوید تا چیزی که می‌گویم را باور کنید.

در سال ۱۹۹۹، استودیو میدوی و استودیو یوروکام (که بر روی پورت‌های خانگی مورتال کامبت ۴ نیز کار می‌کرد) نسخه به‌روز شده مورتال کامبت ۴ را برای عرضه غربی کنسول دریم‌کست منتشر کردند. این نسخه که «مورتال کامبت گلد» (Mortal Kombat Gold) نام دارد، شامل مجموعه‌ای از شخصیت‌های بازگشتی از بازی‌های قدیمی است اما به غیر از آن و رفع انبوهی از باگ‌ها و مشکلات چیز خاصی دیگری نداشت. در بخشی از توضیحات مورتال کامبت ۴، به نسخه‌ی مورتال کامبت گلد و شخصیت‌های آن هم خواهیم پرداخت.

شخصیت‌های قابل‌بازی

mortal-kombat-fighters

لیو کانگ:

مورتال کامبت 4 - لیو کانگ

قهرمان منتخب مورتال کامبت پس از پیروزی در دو تورنمنت اول و شکست شائو کان در پایان بازی سوم برمی‌گردد. او هنوز هم همان حرکت را دارد. هنگامی که قلمرو اِدنیا (Edenia) توسط نیروهای شیناک درهم شکسته می‌شود (ظاهراً ادنیا نمی‌تواند لحظه‌ای آرام بگیرد، آن‌ها فقط مدتی قبل توانسته بودند قلمرو را از شائو کان آزاد پس بگیرند که چنین اتفاقی می‌افتد)، لیو کانگ سعی می‌کند پرنسس کیتانا را از کوان چی نجات دهد اما در تلاش خود ناموفق است. وقتی به زمین برمی‌گردد، بزرگ‌ترین جنگجویان زمین را جمع می‌کند تا به رِیدن کمک کنند و شیناک و کوان چی را شکست دهند.

پس از اینکه لیو کانگ موفق می‌شود آن‌ها را شکست دهد و ادنیا را در این راه نجات دهد، کیتانا (که اکنون پس از مرگ ملکه سیندل حکمران آن قلمرو است) به او پیشنهاد می‌کند که به او بپیوندد و با هم بر ادنیا حکومت کنند که لیو کانگ این پیشنهاد را رد می‌کند زیرا او باید به‌عنوان قهرمان بزرگ مورتال کامبت از ارث‌رلم محافظت کند. با نگاهی آینده‌نگرانه، احتمالاً او باید این پیشنهاد را قبول می‌کرد.

جانی کیج:

مورتال کامبت 4 - جانی کیج

پس از شکست شائو کان، جانی کیج رسماً مرده و روحش به بهشت رفته است. کیج در حالی که از میان ابرها به پایین نگاه می‌کند متوجه می‌شود که دوستانش در حال مبارزه با شیناک هستند و به جستجوی رِیدن می‌رود و از خدای رعد می‌خواهد که زندگی‌اش را احیا کند تا بتواند در این مبارزه شرکت کند و به دوستانش کمک کند. رِیدن این درخواست را برآورده می‌کند و به طرز شگفت‌انگیزی هیچ فاجعه‌ای در این فرایند به وجود نمی‌آید و بنابراین جانی کیج دوباره به صحنه برمی‌گردد.

جانی کیج همچنان تمام حرکت‌های قدیمی و فیتالیتی‌های خود از مورتال کامبت ۲ را در اختیار دارد و یکی از لباس‌های جایگزین او یک تاکسیدو زیبا است که چاقوی او را نیز با یک تپانچه عوض می‌کند. نمی‌دانم چرا حالت ایستادن او برای نبرد شبیه رِیدن است. شاید این یک اثر جانبی از فرایند رستاخیز او باشد!

سونیا بلید:

مورتال کامبت 4 - سونیا بلید

سونیا که اکنون یکی از اعضای شاخه سازمان تحقیقات جهانی نیروهای ویژه است، مأموریت می‌یابد تا به لیو کانگ در کمک به رِیدن بپیوندد و سعی می‌کند به اندازه کافی زنده بماند تا به دولت در مورد تهدید کوان چی هشدار دهد و در عین حال آخرین عضو زنده (بله، درست است) اژدهای سیاه را نیز ردیابی کند. سونیا تمام حرکات قدیمی خود را دارد و همچنین دو حرکت جدید هم دریافت می‌کند. این بار او می‌تواند با دمیدن یک بوسه شما را به دو نیم کند که تقریباً مطمئنم بیشتر مردم نمی‌توانند این کار را بکنند.

جکس:

مورتال کامبت 4 - جکس

جکس پس از ناپدیدشدن سونیا و شکار عضو اژدهای سیاه به دنبال او می‌رود. او پس از پیدا کردن سونیا متوجه می‌شود که شیناک در تلاش برای تسخیر زمین است و به مبارزه برای متوقف کردن الدرگاد سقوط کرده و دوستان او می‌پیوندد. حرکات جکس همانند گذشته است و فیتالیتی‌های او در مورتال کامبت ۲ به‌صورت سه‌بعدی بازسازی شده‌اند و به دلایلی سلاح او به جای چیزی که برای یک افسر نظامی مناسب‌تر باشد، یک چماق میخ‌دار است. تقریباً مثل این است که سلاح‌های مورتال کامبت ۴ بدون اینکه فکر زیادی در رابطه با آن‌ها انجام شده باشد، طراحی شده‌اند. او بهترین پایان تاریخ بازی‌های ویدئویی را دارد! نگران نباشید، بعداً به آن خواهم رسید.

رِیدن:

مورتال کامبت 4 - ریدن

هزاران سال پیش، رِیدن شیناک را به ندررلم تبعید کرد و مسئول مرگ کل یک تمدن در این فرایند بود. به هر حال، نژاد Saurians فقط مارمولک‌های بزرگ احمق بودند، درست است؟ حالا شیناک یک‌بار دیگر برگشته و با بی‌نظمی آسمان‌ها، نوبت به ریدن رسیده تا راهی برای نجات الدرگادها و قلمروها پیدا کند. وقتی تهدید شیناک به پایان می‌رسد، رِیدن بالاخره خودش به معبد الدرگادها می‌رسد و باید محافظ جدیدی برای زمین پیدا کند. تا این لحظه، من فکر می‌کنم که او باید به آن‌ها بگوید که لیو کانگ را به یک خدا تبدیل کنند چون این مرد اکنون چهار بار زمین را نجات داده است اما در عوض او فقط فوجین (Fujin) را انتخاب می‌کند. حرکات او مانند مورتال کامبت است، بنابراین دیگر خبری از حرکت گلاویزشدن برقی او نیست. حداقل او می‌تواند آن چکش غول‌پیکری را که کاملاً شبیه‌ Mjölnir (چکش معروف ثور) نیست، بیرون بکشد!

ساب‌زیرو:

مورتال کامبت 4 - ساب زیرو

کوای لیانگ (Kuai Liang)، ساب زیرو جوان‌تر، توانست سایبورگ‌های لین کویی را دفع کند و این قبیله مدت کوتاهی پس از شکست شائو کان منحل شد. حالا که شیناک و کوان چی برگشته‌اند، ساب زیرو لباسی را که برادرش بی‌هان سال‌ها پیش در جنگ با شیناک و کوان چی به تن داشت (به بازی Mortal Kombat Mythologies: Sub-Zero اشاره دارد)، می‌پوشد و تصمیم می‌گیرد همان مسیر (نبرد در مقابل شیناک و کوان چی) را ادامه دهد. از شانس بد کوای لیانگ، اکنون یک شبح نینجا عصبانی به دنبال خون او است.

ساب زیرو جوان‌تر الهام زیادی از برادر بزرگ‌تر خود گرفته است تا جایی که با وجود اینکه هنوز برای آدم‌های خوب می‌جنگد اما در فیتالیتی خود جمجمه و قفسه‌ی سینه‌ی حریف را جدا می‌کند. حرکت او بیشتر شبیه به مورتال کامبت ۳ است، اگرچه حرکت ice shower  از بین رفته است.

اسکورپیون:

مورتال کامبت 4 - اسکورپیون

پس از بازگشت به ندررلم، اسکورپیون متوجه می‌شود که همسر و فرزندش در زمانی در گذشته کشته شده‌اند. کوان چی در تلاش برای اینکه شبح اسکورپیون برای او و شیناک بجنگد، به سراغ اسکورپیون می‌رود و به او می‌گوید که ساب‌زیرو جوان مسئول قتل خانواده‌اش است. به همین خاطر، اسکورپیون تصمیم می‌گیرد که به سراغ کشتن یکی دیگر از برادران ساب زیرو برود. او کوی لیانگ را در نبرد شکست می‌دهد اما لین کویی سابق قسم می‌خورد که بی‌گناه است (که واقعاً هم بی‌گناه است).

وقتی اسکورپیون می‌پرسد که چه کسی مسئول این قتل‌ها بوده، کوان چی ظاهر می‌شود و بدون هیچ دلیلی یک تک‌گویی ابر شرورانه انجام می‌دهد و عملاً خود را قاتل خانواده و قبیله اسکورپیون معرفی می‌کند. همان‌طور که احتمالاً به خاطر دارید، جادوگر شیرای ریو را کشت تا هزینه خدمات لین کویی در بازی Mortal Kombat Mythologies: Sub-Zero را پرداخت کند. کوان چی از اینکه چقدر بزرگ است خوشحال است و شروع به فرستادن اسکورپیون به ندررلم می‌کند اما شبح او را می‌گیرد و هر دو خود را در لانه اسکورپیون می‌یابند.

اسکورپیون حالا می‌تواند در طول مبارزات نفس آتشی پرتاب کند که راه خوبی برای پایان دادن به کمبوها است. او همچنین دارای فیتالیتی قدیمی نفس آتشین است که کمی عجیب به نظر می‌رسد چرا که حریف فقط آتش می‌گیرد و سپس قبل از سقوط، بدون هیچ گونه اسکلت انفجاری یا هر چیز دیگری به اطراف راه می‌رود. با این حال، اگر ترکیب خاصی را وارد کنید، صدای دن فوردن را می شنوید که می گوید: ” TOASTY! 3D!”. دیگر فیتالیتی اسکورپیون این است که او به یک عقرب غول‌پیکر تبدیل می‌شود و با نیش خود بدن حریف را می‌شکافد. این تقریباً مثل یک حرکت انیمالیتی است که البته در آن سطح احمقانه نیست!

او همچنین یک لباس جایگزین جالب با لباس خاکستری و بدون ماسک دارد. با این حال، ماسک زرد معمولی هر زمان که نفس آتشین خود را بیرون می‌دهد، در دستش ظاهر می‌شود.

کای:

مورتال کامبت 4 - کای

گمان می‌شد که کونگ لائو در مورتال کامبت ۳ مرده است؛ بنابراین کای (Kai) به‌عنوان جایگزین لیوکانگ در انجمن نیلوفر سفید به این بازی اضافه شد. این در واقع بیشترین چیزی است که می‌توان درباره‌ی شخصیت او گفت. در بازی، او می‌تواند گلوله‌های آتشین را به صورت عمودی شلیک کند و حمله هوایی مشابه با اسلحه سونیا انجام دهد و سلاح او یک چاقوی گورکا است که حداقل بسیار جالب است. در پایان‌بندی ما می‌بینیم که رِیدن به دلایلی به او نیروی برق را می‌دهد. احتمالاً به این دلیل که استودیو میدوی می‌خواست او به‌عنوان قهرمان مورد علاقه بعدی طرفداران انتخاب شود. کای دیگر تا مورتال کامبت: آرماگدون (Mortal Kombat: Armageddon) در مورتال کامبت ظاهر نشد چون کسی به او اهمیت نمی‌داد.

فوجین:

مورتال کامبت 4 - فوجین

خدای باد، فوجین، در بازی Mythologies توسط ساب زیرو شکست خورد و لطمه‌ی زیادی دید اما او بعد از مدتی بهتر شد و برای کمک به رِیدن در مبارزه با شیناک بازگشت. وقتی رِیدن در پایان‌بندی خود به پانتئون الدرگادها صعود می‌کند، فوجین محافظ ارث‌رلم می‌شود، اگرچه (اسپویل) او دیگر تا مورتال کامبت: آرماگدون دیده نخواهد شد زیرا هیچ‌کس به او اهمیت نمی‌داد. او که خدای باد است، عمدتاً حملات مبتنی بر باد دارد و همچنین تنها سلاح دور برد را در بازی دارد. خوب، تپانچه جانی وجود دارد اما این دقیقاً به همان روش کار می‌کند.

جارِک (Jarek):

مورتال کامبت 4 - جارک

آخرین عضو زنده اژدهای سیاه (Black Dragon) که توسط نیروهای ویژه (Special Forces) شکار می‌شود اما در کنار آن‌ها علیه شر بزرگ‌تر شیناک می‌جنگد. جارِک، به‌سادگی، یکی از خویشاوندان کِینو است. او حرکات کِینو و فیتالیتی‌های کینو از جمله تپش قلب و لیزرهای چشمی را دارد که می‌تواند بدون داشتن هیچگونه چیز سایبرنتیکی به نحوی آن‌ها را شلیک کند. تنها دلیل اهمیت دادن به جارک نقش او در پایانی‌بندی جکس  است. هنوز منتظر باشید! آن پایان‌بندی اثباتی برای هنر بودن بازی‌های ویدئویی است!

رپتایل:

مورتال کامبت 4 - رپتایل

حالا که شائو کان شکست خورده است، رپتایل به شیناک و کوان چی می‌پیوندد و به‌عنوان ژنرال در ارتش آن‌ها فعالیت می‌کند، در حالی که امیدوار است شینوک در ازای خدماتش نژاد او را احیا کند. البته این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد و در عوض رپتایل در پایان (غیر اصلی) خود توسط شیناک منفجر می‌شود. رپتایل در مورتال کامبت ۴ بسیار احمقانه به نظر می‌رسد، حداقل اگر از لباس نینجای جایگزین او استفاده نکنید؛ اما فیتالیتی‌های او بسیار خوب است. در یکی از آن‌ها، او صورت حریف را می‌جود و در دیگری روی تمام اعضای بدن حریف اسید می‌پاشد و آن‌ها را به یک اسکلت خونین تبدیل می‌کند.

ریکو (Reiko):

مورتال کامبت 4 - ریکو

ریکو در اصل قرار بود نووب سایبات باشد – می‌دانید، شخصیتی که مردم ممکن است به آن اهمیت بدهند اما با این تفکر که ما باید شخصیت‌های جدیدی داشته باشیم وگرنه مردم شورش خواهند کرد، آن‌ها ریکو را جایگزین نوب کردند. او قرار است ژنرال سابق ارتش‌های شائو کان باشد و حالا همین شغل را در ارتش شیناک دارد.

تنها نکته جالب درباره‌ی ریکو، پایان‌بندی او در نسخه‌های سی دی این بازی است که در آن ریکو از یک درگاه عبور می‌کند و به اتاق تاج و تخت شائو کان ختم می‌شود. در آنجا، او روی تخت پادشاهی شائو کان می‌نشیند، در حالی که کلاهخود امپراتور روی سرش گذاشته می‌شود. وای! ریکو شائو کان است؟ نه، نیست. پایان بندی کلی او (که در اصل او را مجبور می کرد بدون هیچ دنباله‌ای  از پورتال عبور کند) یک شوخی است و بعداً گفته شد که او فقط دوست دارد مخفیانه وارد اتاق کان شود و کلاهخودش را بر سر بگذارد. در هر صورت، ریکو تا مورتال کامبت: آرماگدون دیگر در بازی‌های مورتال کامبت دیده نشد چون کسی به او اهمیت نمی داد.

تانیا (Tanya):

تانیا

تانیا دختر سفیر ادِنیا در قلمروهای جدید است و گروهی از پناهندگان قلمروی دیگر را دعوت می‌کند تا از طریق یک درگاه وارد ادِنیا شوند. متأسفانه برای ادِنیا، تانیا هم خائن است. این درگاه به ندررلم منتهی می‌شود و افرادی که او آن‌ها را عبور می‌دهد، کسی جز شیناک و تعدادی از سرسپردگانش نیستند.

حدس می‌زنید که تانیا بر اساس چه شخصیتی ساخته شده است؟ ساخت مدل کیتانا تکمیل شده بود و او حتی بادبزن فلزی و همه‌ی چیزهای دیگر را داشت اما طبق همان ایده‌ای که بیان کردم، آن‌ها خواهان اضافه کردن شخصیت‌های جدید بودند و به این شکل تانیا به بازی اضافه شد. حداقل او حرکت‌های مخصوص به خودش را دارد و فیتالیتی او خیلی هم بد نیست. یکی از آن‌ها بوسه مرگ ادِنیایی است که در این بازی تمام اعضای بدن شما را می‌شکند و سپس شما را منفجر می‌کند و دیگری با استفاده از ران‌های خود گردن حریف را می‌شکند. مورد دوم هیچ خونی را نشان نمی‌دهد؛ بنابراین برخی بازیکنان از آن خوششان نمی‌آید اما نحوه حرکت سر پس از آن بسیار خشن و جالب است.

کوان چی (Quan Chi):

کوان چی

این جادوگر اولین حضور خود را در بازی‌های مبارزه‌ای مورتال کامبت تجربه می‌کند. او شیناک را از ندررلم آزاد کرد و اکنون به‌عنوان جادوگر ارشد او کار می‌کند. این در حالی است که هنوز نقشه‌های شیطانی خود را طراحی می‌کند. متأسفانه کوان چی به اسکورپیون نشان می‌دهد که در واقع او بود که خانواده و قبیله نینجایی او را کشت و به این شکل تا ابد در لانه اسکورپیون گیر کرد.

من به شخص طرفدار کوان چی به‌عنوان یک شخصیت نیستم اما بازی کردن با او کاملاً سرگرم‌کننده است. اول از همه، فایربال او یک جمجمه سبز غول پیکر است که حریف را گاز می‌گیرد که تماماً فلزی هم است. او یک تله‌پورت هم دارد و بهتر از همه‌چیز فیتالیتی او است. نه آن یکی که فقط فیتالیتی حریف را کپی می‌کند. آن سطحی و چندان جالب نیست. آن یکی را می‌گویم که پای حریف را می‌شکافد و با آن حریفش را تا حد مرگ کتک می‌زند. این یک روش کاملا عملی برای مردی است که قرار است این جادوگر و نکرومنسر قدرتمند باشد اما من به هیچ وجه شکایت نمی‌کنم.

شیناک (Shinnok):

مورتال کامبت 4 - شیناک

شیناک الدر گاد سقوط کرده و شخصیت شرور اصلی مورتال کامبت ۴ است. شیناک در نقش غولآخر حالت آرکید ظاهر می‌شود و همچنین یک شخصیت قابل‌بازی است. به این ترتیب، این اولین باری است (به غیر از نسخه‌ی تریلوژی و کدهایی اضافه بعضی از پورت‌های مورتال کامبت ۳/ آلتیمیت مورتال کامبت ۳) که مورتال کامبت یک غولآخر قابل‌بازی دارد. متأسفانه، شیناک غولآخر بسیار نا‌امید‌کننده‌ای است چراکه دقیقاً همانند نسخه قابل بازی خود مبارزه می‌کند و شکست دادن آن به طرز رقت‌انگیزی آسان است. من اینجا نمی‌خواهم که دوباره آن هوش مصنوعی بی‌رحمانه‌ی شائو کان را برگردانند اما مبارزه با شیناک واقعاً آسان است. حداقل با شکست دادن او، صورتش منفجر می‌شود و وقتی او را می‌زنید به جهنم سقوط می‌کند.

شینوک می‌تواند به‌نوعی مانند شنگ سونگ در بازی‌های قبلی به شخصیت‌های دیگری تبدیل شود اما تعویض مدل هر بار کار زیادی بود و به همین دلیل او فقط بین حرکت‌ها تغییر می‌کند. او هیچ حرکت خاصی برای خودش ندارد که ناراحت کننده است زیرا حتی شنگ سونگ در مورتال کامبت ۱ هم توپ‌های آتشین خود را داشت. حداقل فیتالیتی او که در آن دست‌های اسکلتی غول پیکر را فرا می‌خواند تا سر حریف را از تن جدا کند یا آن‌ها را له کند، جالب است.

گورو (Goro):

مورتال کامبت 4 - گورو

در نسخه آرکید مورتال کامبت ۴ خبری ازغولآخر فرعی (غولآخر ماقبل پایانی)  نبود، مگر اینکه بخواهید کوان چی را حساب کنید که البته نباید این کار را بکنید چون او واقعاً شایستگی این موقعیت را ندارد. گورو به نسخه‌های خانگی اضافه شد و در نردبان آرکید قبل از شیناک ظاهر شد. او آن غولآخر خوب و قدیمی مورتال کامبت و هوش مصنوعی که همه ما خیلی دوستش داریم را دارد، بنابراین به احتمال زیاد قبل از اینکه بفهمید چگونه او را زمین بزنید، چند بار گیج خواهید شد. گورو در کنار تمام حرکات قدیمی‌اش، حالاً می‌تواند تله‌پورت کینتارو را انجام دهد. او با کدهای تقلب قابل بازی است.

از نظر داستانی، او اینجا است تا انتقام شکست خود را از لیو کانگ در بازی اول بگیرد اما بعد تصمیم می‌گیرد که توجه خود را به مسائل نژاد شوکان (Shokan) معطوف کند و در نهایت با ادِنیا متحد شود.

نوب سایبات (Noob Saibot):

مورتال کامبت 4 - نوب سایبات

نوب سایبوت از نسخه‌ی دستگاه‌های آرکید حذف شد و به ریکو تبدیل شد اما همچنان به‌عنوان یک شخصیت مخفی قابل‌بازی در نسخه‌های خانگی در دسترس است. نوب که هنوز عضو انجمن برادری سایه شیناک است، برای رهبری ارتش شیناک و کوان چی (که در ضمن، ارتش تاریکی نامیده می‌شود) برمی‌گردد. سلاح او یک داس است. اگرچه حرکات او نسبتاً ابتدایی هستند. او یک تله‌پورت، یک air throw و یک فایربال دارد. هیجان را احساس کنید.

میت (Meat):

مورتال کامبت 4 - میت

Meat در واقع یک شخصیت نیست، تنها یک مدل برای شخصیت انتخابی شما است که می‌توانید با وارد کردن یک کد آن را بازی کنید. با این حال، او یک اسکلت خونین است که به نظرم خیلی جالب است. او در نهایت در مورتال کمبت: آرماگدون یک خط داستانی به دست می‌آورد که در آن پایان‌بندی نشان داده می‌شود که او یک آزمایش ژنتیکی توسط شنگ سونگ است که قبل از شکل‌گیری کامل از جادوگر فرار کرده است. او در این بازی به جای اسکلت، شبیه یک کشتی‌گیر حرفه ای بدون پوست است.

شخصیت‌های انحصاری مورتال کامبت گلد (Mortal Kombat Gold):

مورتال کامبت گلد

کونگ لائو (Kung Lao):

معلوم می‌شود که این راهب معبد شائولین زنده و سالم است. او به جای اینکه بر اثر جراحات وارده به دست شائو کان بمیرد، به‌سادگی و بدون خشونت به زندگی جدیدی روی آورده است. البته این موضوع زیاد طول نمی‌کشد زیرا او از تهدید شیناک و بازگشت آشکار گورو مطلع می‌شود و تصمیم می‌گیرد برای مقابله با قاتل جدش به مبارزه بپیوندد. حتماً فکر می‌کنید که کونگ لائو از کلاه لبه تیغی خود به‌عنوان سلاح خود استفاده خواهد کرد ولی سخت در اشتباه هستید زیرا سلاح او در مورتال کامبت گلد یک تبر جنگی است. حرکت او با بازی‌های قبلی یکسان است.

کیتانا (Kitana):

وقتی نیروهای کوان چی ادِنیا را ترک می‌کنند تا در مقابل ریدن و جنگجویان زمین مبارزه کنند، کیتانا از دست نگهبانان باقی‌مانده فرار می‌کند و به نبرد با شیناک و کوان چی می‌پیوندد تا صلح را به قلمرو خود بیاورد. هنگامی که تهدید به پایان رسید، او تاج و تخت ادِنیا را به دست می‌گیرد. یک‌بار دیگر، حرکات او مانند قبل است. حداقل او در این بازی از بادبزن‌هایش به‌عنوان سلاح استفاده می‌کند و به او چماق یا چیزی مثل آن را نمی‌دهند. هرچند که احتمالاً به این دلیل است که مدل و سلاح‌های او در بیشتر مواقع ساخته شده بودند و فقط نیاز به کمی تغییر داشتند.

میلینا (Mileena):

میلینا توسط شیناک (نه توسط شائو کان طبق چیزی که در بیوگرافی او در آلتیمیت مورتال کامبت ۳ و نسخه‌ی تریلوژی نوشته شده بود) به زندگی بازگردانده شد تا در جنگ به او خدمت کند، اگرچه او واقعاً نمی‌خواهد این کار را انجام دهد. در عوض، او قصد دارد از چنگ شیناک فرار کند، انتقام مرگ خود را به دست کیتانا بگیرد و تاج‌و‌تخت ادِنیا را از خواهرش بگیرد. در حالی که او از شیناک فرار می‌کند، تلاش او برای کودتا چندان خوب پیش نمی‌رود و او در سیاهچال‌های سلطنتی ادنیایی‌ها زندانی می‌شود.

سلاح او یک شمشیر بلند است، البته که هست. او فقط از سای خود به‌عنوان یک سلاح پرتابی و در یکی از فیتالیتی‌هایش که تقلید مستقیمی از یکی از حرکات ریکو است، استفاده می‌کند. در همین حال، فیتالیتی دیگر او نیز دقیقاً همین مورد است، با این تفاوت که به جای پرتاب سای، مانند آلتیمیت مورتال کامبت ۳ میخ‌هایی را به سمت حریف پرتاب می‌کند. اینجا، او حتی ماسکش را هم برای این کار بر نمی دارد.

باراکا (Baraka):

باراکا مدتی است که در قلمروها سرگردان است و تصمیم می‌گیرد برای بازگشت به نبرد به نیروهای کوان چی بپیوندد. طبیعتاً او قصد دارد به کوان چی و شیناک خیانت کند اما لیو کانگ قبل از اینکه باراکا فرصت اجرای نقشه‌اش را داشته باشد، افراد بد را شکست می دهد. او شخصیتی است که به‌صورت عادی تیغه‌هایی از دستش بیرون زده است و راستش بخواهید این یک سلاح عالی برای مبارزات بازی است و اگر شما فکر می‌کنید این یکی را دیگر خراب نمی‌کنند، خوش خیال بوده‌اید. سلاح باراکا در مورتال کامبت گلد یک عصای تیغ‌دار است که به‌نوعی شبیه به یک داس است.

سایرکس (Cyrax):

قبل از اینکه لین کویی منحل شود، آن‌ها موفق شدند قاتل سایبورگ را از مخمصه‌ای که در صحرا داشت، نجات دهند. آسیب‌ها ترمیم شده‌اند اما به نظر می‌رسد که سایرکس با زمانی که او را به مأموریت ترور اولیه فرستادند، متفاوت بوده است. این قبیله (که اگر قرار بود بیوگرافی ساب زیرو باور شود، واقعاً نباید در این نقطه از داستان وجود داشته باشد) او را به جنگ می‌فرستند و سکتور را مأمور نظارت بر او می‌کنند.

پس از شکست شیناک، سایرکس شروع به یادآوری خاطراتی از زندگی سابقش به‌عنوان یک جنگجوی انسانی می‌کند. سونیا و جکس این سایبورگ را به پایگاه نیروهای ویژه می‌برند و از فناوری آنجا برای احیای انسانیت او استفاده می‌کنند. سایرکس در بدن فلزی خود باقی می‌ماند اما اکنون روح انسانی خود را نیز دارد و به سازمان تحقیقات جهان بیرونی (Outer World Investigation Agency ) می‌پیوندد تا در کنار دستیارانش کار کند.

سایرکس هنوز تمامی حرکت‌هایش از بازی‌های مورتال کامبت ۳ را دارد و سلاح او یک شمشیر نوری است! او همچون فیتالیتی قدیمی اسموک را دارد که در آن بمب‌های زیادی را می‌فرستاد تا روی زمین منفجر شوند. دیگر فیتالیتی او حرکت خود تخریبی او از مورتال کامبت ۳ است. درست است، هر دو فیتالیتی سایرکس در مورتال کامبت گلد شامل منفجر کردن خودش می‌شود. شاید او می‌خواهد با کشتن خودش از بدن رباتی‌اش رهایی پیدا کند؟

سکتور (Sektor):

سکتور در مورتال کامبت گلد به‌عنوان یک شخصیت قابل بازی مخفی ظاهر می‌شود که با یک کد روی صفحه انتخاب شخصیت باز می‌شود. لین کویی او را به همراه سایرکس به مأموریت می‌فرستد تا او بر اعمال سایرکس نظارت کند. سکتور قرار است به قبیله لین کویی درباره‌ی این موضوع گزارش دهد و سپس تصمیم می‌گیرد که با سایرکس چه کند. بله، همان قبیله‌ لین کویی را می‌گویم که بر اساس بیوگرافی ساب زیرو منحل شده است. حداقل بیوگرافی اسکوئر بیان می‌کند که نیروهای لین کویی به‌شدت کاهش یافته‌اند؛ بنابراین به نظر می‌رسد که آن‌ها به این موضوع توجه نشان داده‌اند اما به هر حال قرار نیست که در این نقطه یک قبیله وجود داشته باشد.

سکتور حرکات و قابلیت های خود را از مورتال کامبت ۳ گرفته و یک تپانچه لیزری را به‌عنوان سلاح خود به کار می‌گیرد. در ضمن، سایبورگ‌های مورتال کامبت گلد به جای رنگ آبی تیره/مشکی که در مورتال کامبت ۳ داشتند، دارای خون قرمزرنگ هستند.

مورتال کامبت 4 -0

مورتال کامبت ۴ را می‌توان یکی از ناامیدکننده ترین بازی‌های سری مورتال کامبت دانست و اگرچه این بازی بهترین نمونه از یک سری کلاسیک نیست که با موفقیت از دو بعدی به سه‌بعدی تبدیل می‌شود و کات‌سین‌ها کاملا مضحک هستند اما هنوز هم به طرز شگفت‌انگیزی خوب کار می‌کند و شبیه به یک بازی مورتال کامبت است. با این حال، سرعت بازی واقعاً باید پایین می‌آمد. اضافه‌شدن سلاح هم چندان خوب کار نشده است اما در اکثر مواقع می‌توان آن را نادیده گرفت.

انجام مبارزات روی یک صفحه سه‌بعدی واقعاً بی‌فایده است چراکه تنها چیزی که به شما امکان می‌دهد، تغییر زاویه دوربین برای حرکات مختلف و حرکت گریز از کنار کاملاً بیهوده است؛ ای کاش اگر می‌خواستند موتور مورتال کامبت ۳ و سبک بازی را به هر حال حفظ کنند، فقط به یک صفحه دو بعدی بسنده می‌کردند.

با این حال، اعتراف می‌کنم که بیش از آنچه تصور می‌کردم، واقعاً از دیدن مورتال کامبت ۴ برای این مقاله لذت بردم. من لزوماً بازی مورتال کامبت ۴ را امروز توصیه نمی‌کنم اما هنوز هم ویژگی‌های تکرار نشدنی خود را دارد.

متأسفانه، مورتال کامبت به‌عنوان یک فرانچایز در اواخر دهه ۹۰ میلادی از نوردهی بیش از حد رنج می‌برد و نسخه‌های ضعیفی مانند Mythologies ، فیلم افتضاح Mortal Kombat: Annihilation (که حدود یک ماه بعد از مورتال کامبت ۴ منتشر شد و به‌شدت بمباران شد) و سری تلویزیونی Mortal Kombat: Conquest که هرکدام آسیب زیادی به این برند وارد کردند. استقبال ضعیف از مورتال کامبت گلد هم کمکی به این موضوع نکرد و به همین خاطر این سری که چند سال قبل داغ‌ترین مجموعه بازی‌های ویدئویی در جهان بود، در نهایت در تاریکی فرو رفت و بازی‌های دیگر در کانون توجه قرار گرفتند.


Mortal Kombat: Special Forces

احتمالاً شما هم فکر می‌کردید که بعد از عملکرد فاجعه‌آمیز و شکست Mortal Kombat Mythologies: Sub-Zero که آن‌قدر بد بود که ظاهراً فقط جف گرستمن از آن خوشش آمده است، استودیو میدوی از توسعه‌ی یک بازی فرعی اکشن از مورتال کامبت دست خواهد کشید. با این حال، جان توبیاس هنوز کاملا آماده رها کردن این ایده نبود و ایده‌هایی را برای بازی‌های دیگر براساس شخصیت‌های مختلف مورتال کامبت مطرح کرد. یکی از این بازی‌ها، «مورتال کامبت: نیروهای ویژه» (Mortal Kombat: Special Forces) است که قرار بود وقایع قبل از اتفاقات نسخه اصلی مورتال کامبت جریان داشته باشد و روی سونیا و جکس و مبارزه آن‌ها با گروه اژدهای سیاه کینو تمرکز کنند.

به جای یک عنوان دو بعدی ساید اسکرولینگ دیگر با نحوه‌ی کنترل افتضاح، Special Forces یک بازی اکشن سوم شخص سه‌بعدی با یک دوربین قابل کنترل خواهد بود و برای انتشار روی پلی استیشن، نینتندو ۶۴ و دریم‌کست برنامه‌ریزی شد. تصاویر بازی که در مجلات آن زمان منتشر شدند، سونیا را نشان می‌داد که در حال مبارزه با افراد گروه اژدهای سیاه است و در حالی که بازی Special Forces به نظر نمی‌رسید که  توانسته باشد همه‌ی نگاه‌ها را به خود جلب کند یا چیزی شبیه آن اما چیزی که از آن دیده بودیم، قطعاً یک پیشرفت بزرگ نسبت به Mythologies به نظر می‌رسید. اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، باید بگوییم که میزان این بهبود بسیار کم به نظر می‌رسید، اما باز هم ظاهراً چیز بهتری بود.

در زمان توسعه‌ی این بازی بود که جان توبیاس سرانجام تصمیمش را گرفت و استودیو میدوی را ترک کرد. مورتال کامبت فردی را که مسئول خلق تمام شخصیت‌ها و خط داستانی آن‌ها بود، از دست داده بود و پروژه Special Forces کاملاً به هم ریخته بود. در نهایت، میدوی تیمی را گرد هم آورد تا پروژه را به پایان برساند یا حداقل چیزی را از این آشفتگی نجات دهد (اد بون اعلام کرده است که به هیچ وجه درگیر توسعه آن نبوده و می‌توان یک کتاب درباره‌ی تمام مسائل توسعه‌ی این بازی نوشت). Special Forces سرانجام در سال ۲۰۰۰ عرضه شد اما روند توسعه پرمشکل تأثیر خود را روی محصول منتشر شده گذاشته بود. نه، من در مورد کاور بازی صحبت نمی‌کنم، اگرچه ان کاور هم تقریباً به اندازه بقیه‌ی بازی زشت است.

Special Forces-1

اول از همه باید بگویم که سونیا به طور کلی از بازی حذف شد و حتی در بازی منتشر‌شده به او اشاره‌ای نشده است و جکس به‌عنوان تنها شخصیت قابل بازی این عنوان در نظر گرفته شد. علاوه بر این، کنترل آزاد دوربین از بین رفته و زاویه دوربین بازی حالا مثل متال گیر سالید یک زاویه دید ثابت از بالا به پایین است که گاهی در آن از پشت جکس را هم  مثل بازی‌های اکشن سوم‌شخص با نمای استاندارد می‌بینیم. نسخه های کنسول‌های N64 و دریم‌کست لغو شدند و پلی‌استیشن به تنها پلتفرم بازی تبدیل شد.

بازی Special Forces در نقدوبررسی‌‌ها کاملاً سلاخی شد (گیم اسپات نمره ۲.۱ از ۱۰ را به آن داد، مطمئن نیستم که جف گرستمن این بار نقد را نوشته باشد) و به طرز وحشتناکی در فروش شکست خورد. برای مدت طولانی، من حتی نمی‌دانستم که این بازی منتشر شده است. تنها چند سال پس از انتشار، در اینترنت درباره‌ی وجود آن اطلاع پیدا کردم. این پرسش پیش می‌آید که آیا Special Forces به اندازه شهرتش بد است؟ بیایید بفهمیم و آرزو کنیم که ای کاش این کار را نکرده بودیم.

داستان این بار درباره‌ی این است که گروهی از اعضای اژدهای سیاه با کمک کینو از زندان فرار کرده‌اند و جکس برای دستگیری آن‌ها و فهمیدن اینکه کینو به چه کاری مشغول است، فرستاده می‌شود. در راه، او با شماری از دشمنان روبه‌رو می‌شود و آن‌ها را کتک می‌زند و به آن‌ها شلیک می‌کند. پنج مرحله در بازی وجود دارد که هیچ‌کدام جالب یا به‌یاد‌ماندنی نیستند و در پایان هر مرحله، جکس با یکی از اعضای اژدهای سیاه یک مبارزه‌ی تن به تن انجام خواهد داد.

افراد خوب:

جکس (Jax):

قهرمان ما، جکس، هیچگاه جذاب‌ترین شخصیت در سری مورتال کامبت نبوده است. به همین خاطر، آن‌ها برای جذاب‌تر کردن شخصیت او مجبور شدند تا یک لحن فانک دهه‌ی ۷۰ میلادی و همچنین جمله‌های متناسب با چنین قهرمان‌هایی را برای او طراحی کنند. من فکر می‌کنم اگر توسعه‌دهندگان برای شخصیت او جکس در این بازی به‌صورت کامل به سراغ چیزی مثل فیلم دینامیت سیاه (Black Dynamite) می‌رفتند، بهتر بود و بی‌خیال اصل داستان مورتال کامبت می‌شدند و آن را با لحن کمدی آن فیلم جایگزین می‌کردند، هرچند در آن صورت هم شک دارم که نویسندگان می‌توانستند از عهده‌ی چنین کمدی‌ای بربیایند. حال که به این اشاره کردم، بد نیستم بگویم که چند سال بعد بازیگر دینامیت سیاه یعنی «میشل جی وایت» (Michael Jai White) در سری مورتال کامبت لگسی (Mortal Kombat: Legacy) نقش جکس را بر عهده گرفت.

به هر دلیلی، جکس در این بازی بازوان فلزی خود را دارد، در حالی که این بازی قرار است یک پیش درآمد و از نظر زمانی اولین بازی از سری مورتال کامبت باشد. فکر می‌کنم آن‌ها چاره‌ای نداشتند، چون همه عمدتاً جکس را به‌عنوان مردی با بازوهای فلزی به یاد می‌آورند.

جمینی (Gemini):

جمینی به‌عنوان کنترل ماموریت عمل می‌کند و هرگز در بازی دیده نمی‌شود و تنها انتقال بین مراحل ظاهر می‌شود. بخش زیادی از دیالوگ‌های بین او و جکس، شامل شوخی‌های بسیار ناشیانه‌ای می‌شود که حتی با در نظر گرفتن کیفیت پخش صدا، آزاردهنده‌تر هم می‌شود. جمینی فوق‌العاده خسته‌کننده به نظر می‌رسد.

 افراد بد:

بی‌چهره (No Face):

اولین غولآخر مورتال کامبت: نیروهای ویژه، یک احمق با یک شعله‌افکن و دینامیت است. من فکر می‌کنم یکی از این چیزها دلیل نبود چهره او باشد! ضربه زدن به او خیلی سخت نیست، به شرطی که بتوانید از شعله‌های آتش جاخالی دهید. وقتی او شروع به پرت کردن دینامیت در همه جا می‌کند، نزدیک او شوید و قوی‌ترین کمبو خود را اسپم کنید تا او را شکست دهید.«نزدیک شوید و قوی‌ترین کمبو خود را اسپم کنید». این در واقع استراتژی هر یک از این مبارزه‌ها است، اگرچه گاهی اوقات ممکن است مجبور شوید دفاع کنید.

تاسیا (Tasia):

او یک شمشیرزن ماهر و ماهر نینجا است که با تله پورت کردن به سراسر محیط مبارزه منتقل می‌شود و با پرتابه‌های هدایت‌شونده می‌جنگد. همچنین بدیهی است که به‌عنوان یک شمشیرزن و یک نینجا او با شمشیرش به شما ضربه می‌زند. او کمی سخت‌تر از بی‌چهره است اما نه خیلی سخت.

جارِک (Jarek):

البته که جارک اینجاست. او غولآخر مرحله سوم بازی است و به‌راحتی سخت‌ترین مبارزه در کل بازی را به خود اختصاص می‌دهد. او همچنان بومرنگ‌هایی پرتاب می‌کند که آسیب زیادی به شما وارد می‌کنند و مانند یک عوضی فرار می‌کند و وقتی به او نزدیک می شوید، او شما را با یک کمبو زنجیره‌ای خواهد کشت مگر اینکه شما مانع او شوید (و حتی اگر شما این کار را انجام دهید، هنوز هم بخش بزرگی از خط سلامتی خود را به خاطر این حرکت از دست می دهید). او همچنین به قدری سریع حمله می‌کند که شروع کمبو زدن روی او بسیار سخت است.

راه شکست دادن جارک این است که سعی کنید به او نزدیک شوید و کمبوهای خود را بزنید، در حالی که امیدوار هستید که بتوانید قبل از او کمبو خود را اجرا کنید و هرگز به او اجازه ندهید که پرتابه‌هایش را پرتاب کند. اعتراف می‌کنم که بدون سؤاستفاده از فایل‌های ذخیره‌ (سیوها) نمی توانستم از او عبور کنم. جارک افتضاح است و جکس باید او را از آن هلی‌کوپتر می‌انداخت.

ترِمور (Tremor):

ترمور‌ یکی از شخصیت‌هایی است که برای اولین بار در Special Forcees معرفی شد اما بعدها برای نسخه ویتا بازی مورتال کامبت ۹ و در قالب یک بسته‌ی الحاقی برای مورتال کامبت ایکس معرفی شد تا در بازی‌های بعدی به نوعی حضور داشته باشد. باتوجه به مطالبی که خوانده‌ام، در ابتدا قرار بود او به جای رِین (Rain) در مورتال کامبت تریلوژی حضور داشته باشد و ظاهراً بیوگرافی رین در آن بازی برای ترمور نوشته شده بود؛ اما نمی‌توانم این موضوع را تأیید کنم زیرا دفترچه راهنمای مورتال کامبت تریلوژی ندارم. به نظر می‌رسد ویکی بازی فکر می‌کند که این یک شایعه ساختگی بوده است، بنابراین کسی چه می‌داند که واقعیت چیست.

ترمور نسبت به نینجاهای دیگر بسیار قوی‌تر است و از حرکات قدرتی استفاده می‌کند که با حرکاتی که جکس در حرکات خود دارد، تفاوتی ندارد. اعتراف می‌کنم که هنگام مبارزه با او چیز زیادی را متوجه نشدم چون به محض اینکه به او نزدیک ‌شدم، شروع به اسپم کردن کمبوی آپرکات جکس کردم و همه چیز تمام شد.

کِینو (Kano):

نقشه اصلی کینو این بود که دیگر اعضای اژدهای سیاه حواس جکس را پرت کنند، در حالی که خودش به اوت‌ورلد (Outworld) می‌رود و Eye of Chitian را پیدا می‌کند، جمینی فکر می‌کند که این وسیله او را به نوعی ارباب و فرمانروای جهان خواهد کرد. من مطمئن نیستم که این «چشم چیتیان» واقعاً قرار است چه کاری انجام دهد، البته جدا از اینکه قادر است درگاه‌هایی را در قلمروهای دیگر ایجاد کند (از همین طریق است که کینو به اوت‌ورلد می‌رود. هرچند این خودش جای سؤال دارد که او چگونه از وجود اوت‌ورلد آگاه است؟). بازی هیچ وقت به جزئیات آن نمی‌پردازد، به احتمال زیاد به این دلیل که کسی به آن اهمیت نمی‌دهد. کینو با پرتاب چاقو به سمت شما به شکلی واقعاً آزاردهنده می‌جنگد که جاخالی‌دادن از آن تقریباً غیرممکن است و وقتی به او نزدیک می‌شوید با یک Kanoball به شما ضربه می‌زند. در هر فاصله‌ای که باشید، او تقریباً به بدی جارک است، اگر چه حداقل وقتی به او نزدیک می‌شوید، راحت‌تر می‌توانید او را از پای در بیاورید – او با کمبوهای مسخره یا هر چیز دیگری شما را نابود نمی‌کند. اگرچه چاقوهای او آسیب زیادی را به شما وارد می‌کنند – حتی بیشتر از بومرنگ‌های جارک – اما این آخرین مبارزه در بازی است تا بتوانید از تمام آن داروهایی (آیتم‌ها برای پر کردن خط سلامتی) را که جمع کرده‌اید، استفاده کنید.

Special Forces -0

مراحل بازی Special Forces بسیار گسترده و اغلب هزارتو مانند هستند. هیچ نقشه یا چیزی وجود ندارد که به شما کمک کند تا هر هدفی را که به دنبالش هستید، پیدا کنید؛ بنابراین خود را برای بسیاری از گشت‌و‌گذارهای بی‌هدف آماده کنید. این قضیه حتی بدتر هم می‌شود. گاهی اوقات، کلید یا چیز دیگری که نیاز دارید پشت دیواری است که می‌تواند با یک چاشنی منفجر شود، اما اغلب اوقات تقریباً غیرممکن است که ببینید کدام دیوار را واقعاً می توانید نابود کنید.

جکس از شکست‌دادن دشمنان به EXP دست پیدا می‌کند و هر بار که سطح (level) او ارتقا پیدا می‌کند، یک کمبو جدید یاد می‌گیرد، اگرچه اکثر آن‌ها نسبتاً بی‌فایده هستند. در واقع مهم‌ترین چیزی که در بازی یاد می‌گیرید، همان سوپر آپرکاتی است که در اوایل بازی یاد می‌گیرید و به‌ندرت نیاز به تغییر آن دارید. البته کمبوهای بلندتر قوی‌تر هستند اما به خاطر سپردن آن‌ها نیز طبیعتاً دشوارتر است و هر چیزی که با یکی از دکمه‌های ضربه‌ی لگد شروع شود، بسیار کندتر از آن است که بتوان از آن استفاده واقعی کرد. اکثر دشمنان عادی به هیچ وجه تهدید خاصی محسوب نمی‌شوند زیرا کمبوهای زنجیره‌ای (Chain Combo) جکس به سرعت آن‌ها را نابود خواهد کرد.

شما همچنین به حرکات ویژه‌ای دسترسی دارید که با نگه داشتن R2 و فشردن یکی از دکمه‌های حمله اجرا می‌شوند اما آن‌ها آنقدرها هم کاربردی نیستند، مگر اینکه توسط دشمنان محاصره شده باشید. همچنین برای انجام این کار خط انرژی آبی‌رنگی (که می‌تواند با انجام کمبوها پر شود) نیاز دارید. جکس می‌تواند به تعدادی اسلحه نیز دست پیدا کند که استفاده از آن‌ها تا حدودی دشوار است اما اکثر دشمنان را به راحتی از بین می برد. هرچند به نظر نمی‌رسد که این سلاح‌ها آسیب زیادی را به غولآخرهای بازی وارد کنند اما شاید هم من نتوانسته‌ام به‌خوبی از آن‌ها در نبرد با غولآخرهای بازی استفاده کنم.

به طور کلی، تجربه‌ی بازی به آن اندازه‌ای که انتظار داشتم، بد نبود زیرا جکس به طور کلی کاری را که می‌خواهم، در بازی انجام می دهد و خبری از پازل‌های پرشی نیست. در واقع، من فکر می‌کنم که «مورتال کامبت: نیروهای ویژه» می‌توانست یک بازی اکشن کاملاً متوسط پلی‌استیشن ۱ باشد، اگر سیستم دوربین آن افتضاح نبود و مسأله دیگری که به زودی به آن خواهم پرداخت. وقتی مبارزه بدون سلاح و مشت در مقابل مشت است، دوربین ثابت چندان هم بد نیست. با این حال، بیشتر مراحل مانند دشمنانی با سلاح را در مقابل شما قرار می‌دهد و اینجاست که همه چیز واقعاً از هم می‌پاشد.

دشمنانی که سلاح گرم دارند، می‌توانند خارج از زاویه دید صفحه به شما شلیک کنند، یا پشت گوشه‌ها و در جایی که نمی‌توانید آن‌ها را ببینید، کمین کنند. در حالی که بازی قرار است نوار سلامتی دشمنان را هنگام نزدیک شدن به آن‌ها بالا بیاورد، این کار در نیمی از مواقع جواب می‌دهد و اغلب هیچ راهی برای دانستن اینکه نفر بعدی با مسلسل یا تفنگ ساچمه‌ای کجاست، وجود ندارد. شاید فکر کنید که جکس می‌تواند از آن بازوهای فلزی خود برای بلاک کردن شلیک‌ها استفاده کند، اما دفاع کردن دقیقا هیچ کاری برای کاهش آسیبی که وارد می‌شود، انجام نمی‌دهد و تنها مانع از این می‌شود که هنگام ضربه به اطراف پرتاب نشود.

شما می توانید به اطراف نگاه کنید و با فشردن دکمه‌ی L1 به صورت اول شخص هدف بگیرید اما این کار بسیار ناخوشایند است و ما را به خوبی با مشکل دیگری مواجه می‌کند: دورنمایی (Draw Distance) بازی کاملاً وحشتناک است و دشمنان می‌توانند قبل از اینکه حتی در دید شما بیایند، به شما ضربه بزنند. وقتی به سراغ افرادی می روید که از تفنگ های تک تیرانداز و راکت استفاده می کنند، این موضوع کمی مشکل ساز می‌شود.

بدترین بخش بازی، شروع مرحله چهارم است که دوربین را پشت جکس قرار می‌دهد و باعث می‌شود تا با جوخه‌ای از آدمک‌های عوضی که راکت‌انداز در دست دارند، مبارزه کنید و پیش از منفجر شدن با راکت، فرصت هدف‌گیری نداشته باشید. بهترین راهی که می‌توان برای عبور از این بخش پیدا کرد این است که فقط بدوید و آسیب‌های واردشده را بپذیرید و فقط اگر کسی واقعاً سر راه شما باشند، او را نابود کنید.

مرحله‌ی آخر در اوت‌ورلد جریان دارد و اینجا جایی است که دشمنان غیرمسلح کمی قوی‌تر می‌شوند. کل مرحله شامل پیاده‌روهای باریک و سکوهای کوچک روی یک پرتگاه بی‌انتها است؛ بنابراین سقوط یک خطر واقعی است زیرا کنترل کردن جکس آن چنان هم دقیق نیست. همچنین بسیار سخت است که ببینید درگاه (پورتال) بعدی که باید پیدا کنید واقعاً کجاست.

Special Forces-2

اگر بازی مورتال کامبت: نیروهای ویژه دوربین قابل کنترل آزادانه را حفظ کرده بود و شاید سونیا به‌عنوان یک شخصیت قابل بازی برای تنوع بیشتر حضور داشت، فکر می کنم این بازی ممکن بود یک بازی قابل‌قبول و خوب تلقی شود. نه یک شاهکار یا حتی یک بازی بسیار خوب، بلکه یک عنوان اکشن نسبتا مناسب برای پلی‌استیشن ۱ و نه یک آشفتگی وحشتناک. البته، این امر مستلزم آن بود که میدوی در تلاش ناامیدانه برای نجات پروژه عجله نکند؛ بنابراین بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم، هیچ شانسی وجود نداشت. نبرد تن‌به‌تن در بازی چندان هم بد نیست و همان چیزی است که می‌توان از مورتال کامبت انتظار داشت اما مسائل مربوط به دوربین و فاصله گرفتن از آن، بازی Special Forces را به یک کار تجربه‌ی طاقت‌فرسا تبدیل می‌کند.

در صورتی که تا الان مشخص نشده باشد، این بازی را به هیچکس توصیه نمی‌کنم. حداقل این لطف را دارد که کوتاه است چراکه می‌توانید بازی را در دو یا سه ساعت به پایان برسانید. حتی اگر در آن پرسه بزنید، بیش از ۵ ساعت طول نمی‌کشد، مگر اینکه در حین مبارزه با جارک یا چیزی دیگر، جان خود را از دست بدهید و مجبور شوید از اول شروع کنید.

بعد از اینکه Special Forces فروش افتضاحی را تجربه کرد، سری مورتال کامبت چند سالی را در سکوت خبری به سر برد و تنها بازی‌های مورتال کامبت که در آن سال‌ها عرضه شدند، بازی‌هایی مانند مورتال کامبت ادونس (Mortal Kombat Advance) در سال ۲۰۰۱ بودند. مورتال کامبت ادونس که به ظاهر یکی از پورت‌های آلتیمیت مورتال کامبت ۳ برای کنسول گیم‌بوی ادونس به شمار می‌رود، به خاطر اینکه یک فاجعه تمام عیار است، شهرت دارد و به همین خاطر EGM مجبور شد در سیستم امتیازدهی خود تجدید نظر کند تا امتیاز کافی را برای این زباله در نظر بگیرد.

زمانی که MK Advance منتشر شد، چهار سال از آخرین بازی مبارزه‌ای جدید مورتال کامبت می‌گذشت، نسل جدید کنسول‌های بازی از راه رسیده بود و طرفداران قدیمی مانند من فکر می‌کردند که آیا مورتال کامبت در دهه ۱۹۹۰ مرده است یا نه، چون دیگر کسی درباره‌ی آن صحبت نمی‌کرد. همان‌طور که گفتم، من حتی در آن زمان هیچ ایده‌ای نداشتم که بازی مورتال کامبت: نیروهای ویژه عرضه شده است.

در حالی که در این زمان تیزرهایی در رابطه با یک بازی جدید بالقوه وجود داشت، بسیاری آن‌ها را ندیدند و تعداد کمتری هم به آن اهمیت ندادند. تا جایی که می‌توانستیم از جریان اصلی مخاطبان بازی متوجه شویم، مورتال کامبت در آن دوره عملاً مرده بود، حداقل تا نمایشگاه E3 2022.


Mortal Kombat: Deadly Alliance

همان‌طور که در مقاله قبلی اشاره کردم، مورتال کامبت در ابتدای هزاره جدید در جایگاه خوبی قرار نداشت و کم‌کم با ورود بازی‌های دیگر به این ژانر، جایگاه خود را در کانون توجه از دست داد. به طور کلی بازی‌های مبارزه‌ای روز‌به‌روز بهتر می‌شدند، دستگاه‌های آرکید با پیشرفته‌ترشدن کنسول‌های خانگی در حال افول بودند و حتی جنجال‌هایی که ناخواسته تبلیغی برای مورتال کامبت شده بودند، توجه خود را به بازی‌های دیگر جلب کردند. یکی از این کانون‌های توجه و بحث و جنجال‌ها پیرامون بازی‌های ویدئویی، متعلق به اثری به نام Grand Theft Auto III یا همان جی‌تی‌ای ۳ (GTA III) بود. شاید صنعت بازی‌های ویدئویی و سلیقه مخاطبان به قدری تغییر کرده بود که حالا مورتال کامبت کاملاً در این زمینه بی‌ربط شده بود؟

معلوم شد که این دقیقاً اتفاقی نبود که در حال رخ دادن بود. مورتال کمبت پس از چند سال سرگردانی در بیابان، در سال ۲۰۰۲ با انتشار «مورتال کمبت: اتحاد مرگبار» (Mortal Kombat: Deadly Alliance) برای پلی‌استیشن ۲، ایکس‌باکس و گیم کیوب، با هیاهوی بسیار و تمی نیو متال بازگشت.

این اولین بازی مبارزه‌ای کاملاً جدید مورتال کامبت از سال ۱۹۹۷ و اولین بازی از سری اصلی بود که نسخه آرکید نداشت. در حالی که هنوز محبوبیت مورتال کامبت به سطح محبوبیتش در سال ۱۹۹۵ یا آن دوران نرسیده بود و صادقانه بگویم، همه چیز آن قدرها هم خوب نبود، Deadly Alliance به طور کلی با استقبال خوبی مواجه شد و توانست مورتال کامبت را به‌عنوان یک عنوان مهم در نسل ششم کنسول‌های بازی‌های ویدئویی دوباره مطرح کند.

Mortal Kombat: Deadly Alliance -0

مورتال کامبت: اتحاد مرگبار (که پیش از این با نام های مورتال کامبت انتقام و مورتال کامبت: اتحاد تاریک شناخته می‌شد) یک تحول کامل در مکانیک‌های این سری ایجاد می‌کند. موتور قدیمی که هنوز هم برای مورتال کامبت ۴ و مورتال کامبت گلد استفاده می‌شد، بالاخره کنار گذاشته شد و جای خود را به یک موتور کاملا سه‌بعدی و انیمیشن‌های متحرک براساس سبک‌های مبارزه واقعی داد که هر شخصیت دو حالت غیر مسلح و مسلح دارد.

سرعت بازی آهسته و منظم شده است و روش قدیمی مشت سنگین / مشت سبک / لگد سنگین / لگد سبک به نفع طرح حمله ۱ – ۴ کنار گذاشته شده است. دکمه سرعت حذف شده است اما بازی اکنون دارای جهش رو به عقب است و برخی از شخصیت‌ها می توانند با یک جاخالی رو به عقب سریع از حملات فرار کنند.

کمبوهای زنجیره‌ای با کمی تفاوت برمی‌گردند و هر مبارز حالا می‌تواند با فشردن دکمه تغییر سبک یا حالت (L1 در پلی‌استیشن ۲، تریگر چپ در ایکس‌باکس و گیم‌کیوب) در طول کمبوها بین سبک‌های مختلف مبارزه تعویض کند. کمبوهای سبک پیشرفته، همان‌طور که از نام آن‌ها پیداست، به این صورت هستند که آسیب بسیار بزرگی را به حریف وارد می‌کنند، به طوری که پیشرفته‌ترین آن‌ها می‌توانند بیش از ۴۰ درصد آسیب به حریف وارد کنند. با این حال، اجرای این ضربه‌ها در یک مبارزه در مقابل حریف بسیار دشوار است؛ بنابراین بهتر است تنها چند کمبو کوتاه‌تر را تکرار کنید.

سلاح‌ها چندان هم بی ربط به مورتال کامبت ۴ نیستند. در Deadly Alliance، سلاح هر شخصیت یک سبک مبارزه تمام عیار برای خودش است و کمبوهای مخصوص به خودش را دارد و حملات با سلاح به طور قابل‌توجهی آسیب بیشتری نسبت به ضربات بدون سلاح وارد می‌کنند. همچنین در حالت مسلح شما آسیب بیشتری دریافت می‌کنید که از از نظر تئوری کمی تعادل را برقرار می‌کند اما در عمل تفاوت بسیار اندک است. بسیاری از شخصیت‌ها نیز می‌توانند از سلاح‌های خود برای ضربه زدن به حریف استفاده کنند و دسترسی به سلاح را در حالی که در دل حریف جا خوش کرده، از دست بدهند اما در عوض تا پایان راند به حریف آسیب کمی وارد شود. برخی از مبارزها نیز می‌توانند به حریف طعنه بزنند تا کمی خود را درمان کند یا حمله بعدی خود را تقویت کنند.

در حالی که مورتال کامبت ۴ به خاطر ارائه نکردن چیز جدیدی به غیر از گرافیک سه‌بعدی و چند چیز ظاهری دیگر مورد انتقاد قرار گرفت، Deadly Alliance مسلماً در مسیر دیگری گام برمی‌دارد. این بازی هیچ شباهتی به بازی‌های کلاسیک مورتال کامبت ندارد و گیم‌پلی آن آهسته‌تر شده و پر از انیمیشن‌های خشک شده است.

نتیجه‌ی آن کاملا وحشتناک نبود و در طول روز به اندازه کافی تجربه‌ی لذت بخشی بود. با این حال، من فکر می‌کنم اکثر طرفداران این سری موافق هستند که مورتال کامبت واقعاً به‌عنوان یک بازی مبارزه‌ای دو بعدی مستقیم بهتر عمل می‌کند. محیط‌های مبارزه‌ دایره‌ای شکل هستند و نوعی میدان نیرو در اطراف آن‌ها وجود دارد، اگرچه برخی از آن‌ها خطراتی مانند پاشیدن اسید به مبارزهایی که بیش از حد به آن‌ها نزدیک می‌شوند را نیز به همراه دارند.

سبک مبارزه ایده جالبی است اما داشتن دو سبک غیر مسلح چیز زیادی به بازی اضافه نمی‌کند و سیستم می‌توانست ساده‌تر باشد. افزایش تأکید بر روی کمبو لزوماً یک پیشرفت نیست، به خصوص با در نظر گرفتن این واقعیت که هیچ مکانیک کمبوشکنی (Combo Breaker) وجود ندارد. اگر توسط حریف در یک کمبو گیر کرده باشید، تمام این آسیب‌ها را متحمل می‌شوید و هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید آن را متوقف کنید.

Mortal Kombat: Deadly Alliance-1

موتور گرافیکی بازی خوب و قابل‌قبول است و در هنگامی که بازی عرضه شد، کاملاً قابل‌ارائه به نظر می‌رسید. با این وجود همان‌طور که گفته شد، انیمیشن‌ها خشک و روبات‌مانند هستند. سبک هنری هم گاهی کمی عجیب و غریب است، چون بعضی از طراحی‌های شخصیت‌ها اصلاً درست به نظر نمی‌رسند. صورت مبارزان در طی راندها دچار کبودی و زخم می‌شود و یک نفر زمان زیادی را صرف کار بر روی فیزیک جنبش برای خانم‌ها (و همین‌طور شخصیت بو رای چو) کرده است.

داستان از طریق یک انیمیشن بسیار خوب CG با فیلمبرداری و تولید باکیفیت و پرهزینه روایت می‌شود. حتی اگر خود مدل‌های شخصیت‌ها با استانداردهای امروزی عالی نباشند، باز هم بهتر از هر چیزی است که در مورتال کامبت ۴ دیدیم.

کوان چی که هنوز طلسم اصلی شینوک را در اختیار دارد پس از دست یافتن به آن در بازی Mythologies ، موفق به فرار از ندررلم می‌شود و در نهایت به اوت‌ورلد برمی‌گردد، در اتاقی که معلوم می‌شود آخرین محل استراحت پادشاه اژدهای (Dragon King) مرده و فراموش شده و ارتش او است.

کوان چی متوجه می‌شود که اگر کسی سربازان مومیایی‌شده پادشاه اژدها را احیا کند، آن‌ها شکست‌ناپذیر خواهند بود اما برای این کار به روح جنگجویان قوی نیاز دارد. البته، وقتی صحبت از تجارت مرتبط با روح می‌شود، یک نفر هست که واقعاً باید با او تماس بگیرید و آن هم کسی نیست به غیر از شنگ سونگ. کوان چی به این جادوگر اهل اوت‌ورلد قول زندگی ابدی و تمام روح‌هایی را که می‌خواهد در ازای کمک او می دهد و «اتحاد مرگباری» (نام بازی) شکل می‌گیرد. دو جادوگر قبل از اینکه بتوانند به نقشه واقعی خود برسند، باید از پس دو نفری که قدرت متوقف کردن آن‌ها را دارند، بربیایند. اولین نفر خود شائو کان است که پس از شکست در مورتال کامبت ۳ ضعیف شده اما هنوز زنده و مسئول اوت‌ورلد است. چرا کان را مرده نگه نمی‌داریم به جای اینکه دوباره به او زندگی ببخشیم تا دوباره کشته شود؟

Mortal Kombat: Deadly Alliance-2

به هر حال، آن‌ها سوگند وفاداری دروغین به شائوکان می خورد و او را می‌کشند. اسپویلر: او اصلا نمرده اما بعداً به آن می‌رسیم. با کنار رفتن امپراتور، در حال حاضر تنها یک نفر دیگر وجود دارد که می‌تواند برنامه‌های این اتحاد مرگبار را مختل کند: لیو کانگ، قهرمان بزرگ مورتال کامبت و حامی ارث‌رلم. شنگ سونگ خود را به صورت کونگ لائو درمی‌آورد و به لیو کانگ حمله می‌کند در حالی که راهب شائولین در آکادمی وو شی (Wu Shi Academy) تمرین می‌کند. قهرمان منتخب مورتال کامبت به خوبی مبارزه می‌کند اما متوجه نمی‌شود که کوان چی به شنگ سونگ کمک می‌کند و با یک حمله غافلگیرانه از پای در می‌آید.

لیو کانگ مرده و روحش توسط شانگ تسونگ تسخیر شده و تازه بازی هنوز شروع نشده است. دو جادوگر به اوت‌ورلد بر می‌گردند و شروع به احیای ارتش باستانی می‌کنند و با وجود قوی‌ترین دشمنانی که دارند، چیزی وجود ندارد که بتواند آن‌ها را از حکمرانی بر تمام قلمروها بازدارد. آن‌ها تصمیم می‌گیرند یک مسابقه مبارزه در اوت‌ورلد برگزار کنند که طبیعتاً فقط یک حیله است و مبارزان به اندازه کافی احمق هستند تا ظاهر شوند و روح خود را تسلیم کوان چی و شنگ سونگ کنند و درون یک سرباز مومیایی شده قرار دهند.

رِیدن که اوضاع را می‌بیند، از مقام خود به‌عنوان یک الدر گاد چشم‌پوشی می‌کند و بقیه جنگجویان زمین را برای تلاش ناامیدانه برای متوقف‌کردن اتحاد مرگبار قبل از اینکه خیلی دیر شود، جمع می‌کند. هرچند همان‌طور که گفتیم، قرار است ارتش اژدها پادشاه شکست ناپذیر باشد؛ بنابراین این کار قطعا کار آسانی نخواهد بود.

بازی Deadly Alliance در مجموع ۲۳ شخصیت قابل‌بازی دارد که شامل دو شخصیت مخفی هم می‌شود. شخصیت‌های جدید در اکثر قسمت‌ها نسبتا جذاب نیستند و تعدادی از آن‌ها واقعاً وحشتناک هستند اما در اینجا چند چهره جدید وجود دارد که در واقع مورد علاقه طرفداران قرار گرفته‌اند و ارزش حضور در بازی‌های مورتال کامبت را پیدا کرده‌اند. در یک تصمیم نسبتا گیج‌کننده باتوجه به اینکه این یک بازی مبارزه‌ای است، تنها ۱۲ شخصیت در ابتدا آزاد هستند. یکی از دو پورت گیم‌بوی ادونس به نام Mortal Kombat: Edition هم چند شخصیت انحصاری دارد.

شخصیت‌های قابل‌بازی

کونگ لائو (Kung Lao):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - کونگ لائو

از آنجایی که بازی دیگر یک قهرمان اصلی مشخص ندارد، نمی‌دانم کدام شخصیت را اول از همه توضیح دهم و آن را به‌عنوان قهرمان این بازی خطاب کنم. البته کونگ لائو رفیق شائولین لیو کانگ است؛ بنابراین فکر کردم که می‌توانم با او شروع کنم.

همان‌طور که ممکن است انتظار داشته باشید، پس از کشته‌شدن لیو کانگ، او می‌خواهد اتحاد مرگبار کوان چی و شنگ سونگ را شکست دهد اما هیچ شانسی وجود ندارد که بتواند این کار را بدون تمرین بیشتر انجام دهد. به این ترتیب، او به اوت‌ورلد سفر می‌کند و به دنبال استاد بو رای چو می‌گردد، مردی که به لیو کانگ ضربه‌ی لگد پرنده‌ای (flying kick) را آموخته بود و لیو کانک از آن برای شکست دادن شانگ سونگ در اولین مسابقه مورتال کامبت استفاده کرده بود. بو رای چو او را تا حد توانایی‌هایش آموزش می‌دهد و این دو برای متوقف کردن اتحاد مرگبار به سفر خود را در اوت‌ورلد ادامه می‌دهند.

نگران نباشید، او هنوز کلاهش را دارد و می‌داند چطور از آن استفاده کند. با این حال او فقط با لباس جایگزین خود آن را می‌پوشد.

جانی کیج (Jonny Cage):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - جانی کیج

طبق توضیح بیوگرافی او در این بازی، جانی کیج از نویسندگی سطحی و ضعیف در فیلم جدیدش یعنی «مورتال کامبت: مرگ جانی کیج» (Mortal Kombat: The Death of Johnny Cage) که در آن ظاهراً شخصیت‌ او مدام می‌میرد و زنده می‌شود، خسته شده است. در این بیوگرافی هیچ‌ اشاره‌ای هم به این نشده که در خود بازی او مرده و دوباره زنده شده است؛ بنابراین فکر می کنم این روش آن هاست که همه چیز را تغییر دهند.

جانی کیج به رِیدن و بقیه افراد خوب در سفرشان به اوت‌ورلد می‌پیوندد. از آنجا که او جانی کیج است، او با چتر نجات به محلی می‌رود که قرار بود در آن همدیگر را ملاقات کنند که ساحلی خارج از قلعه متروکه جزیره شانگ تسونگ بود.

جانی کیج هنوز حرکت‌های Shadow Kick و Force Balls خود را دارد و همین‌طور یک آپرکات کشویی که می‌تواند برای جاخالی دادن زیر پرتابه‌ها استفاده شود.

سونیا بلید (Sonya Blade):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - سونیا بلید

پس از اتمام مأموریت با تیم خود، سونیا توسط جکس مطلع می‌شود که یک نفر اتاق درگاه (پورتال) سازمان تحقیقات جهان بیرونی را نابود کرده است و در حال حاضر دو مأمور سازمان تحقیقات جهان بیرونی در اوت‌ورلد گیر افتاده‌اند. سونیا و جکس به دیگر جنگجویان زمینی و رِیدن در قلعه قدیمی جزیره شنگ سونگ می‌پیوندند تا حرکت بعدی خود را برنامه‌ریزی کنند و به خدای رعد و هم‌رزمانش در تلاش برای سرنگونی اتحاد مرگبار کمک کنند. سونیا بدون توجه به آنچه لازم است، می‌خواهد افراد را نجات می دهد و به خانه بیاورد.

حرکات ویژه سونیا، یک لگد پرنده (flying kick) و بوسه‌ای سمی است که حریف را گیج می‌کند. حتی اگر بیشتر حرکات ویژه قدیمی او از بین رفته باشند، او کمبوهای بسیار مؤثری دارد.

جکس (Jax):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - جکس

وقتی یک خائن مقر سازمان تحقیقات جهان بیرونی (اوت‌ورلد) را خراب می‌کند، جکس به زحمت جان سالم به در می‌برد. او قسم می‌خورد که مجرم را دستگیر کند و آن‌ها را به خاطر کاری که با دوستانش کرده‌اند، بکشد و وقتی با رِیدن و دیگر جنگجویان به اوت‌ورلد سفر می‌کند، متوجه می‌شود که هسو هائو خائن در حال حاضر برای اتحاد مرگبار کار می‌کند.

جکس در حال حاضر قادر به استفاده از تفنگ نیمه اتوماتیک خود در مبارزات است و هر زمان که این کار را انجام دهد، می گوید: ” awwww yeaahhhh”. او همچنین یک لباس جایگزین با بازوهای طبیعی انسان دارد. آیا او می‌تواند این تجهیزات فلزی را مانند فیلم MK: Annihilation حذف کند یا آن لباس فقط غیر اصلی و فارغ از داستان بازی هستند؟

کِنشی (Kenshi):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - کنشی

به‌راحتی می‌توان گفت جالب‌ترین و محبوب‌ترین شخصیت جدیدی که از این بازی بیرون آمد، کنشی بود که یک شمشیرزن نابینا با قدرت‌های دورجنبی (تله‌کینزی) است. سال ها پیش، شنگ سونگ متوجه شد که کِنشی از نسل پادشاهان جنگجوی باستانی است و می‌خواهد روح آن پادشاهان را مصرف کند. در این زمان، کِنشی یک مبارز سرگردان بود که تنها تلاش می‌کرد بهترین باشد و هیچ ایده‌ای از اصل و نسب خود نداشت و شنگ سونگ (با لباس مبدل به پیرمردی به نام سانگ) او را متقاعد کرد که یک مبارز به بزرگی او به یک شمشیر به همان اندازه بزرگ نیاز دارد… و او فقط این را می دانست.

کنشی و سانگ به مقبره باستانی که سانگ گفته بود شمشیر در آن قرار دارد، سفر کردند و کنشی چاهی را که ظاهراً شمشیر را در خود داشت، باز کرد. این چاه محل استراحت ارواح اجدادش بود که بر کنشی غلبه کرد و او را برای همیشه کور کرد. شنگ سونگ روح ها را جذب کرد و کنشی را به حال خود رها کرد.

با این حال، معلوم شد که شمشیر اجداد کنشی واقعاً در چاه بوده است. شمشیر با کنشی ارتباط برقرار کرد و او را به راه خروج از معبد هدایت کرد و در عین حال نشان داد که کنشی از نوادگان پادشاهان جنگجو است. کنشی سال‌های بعد را به تمرین گذراند، حواس خود را تقویت کرد و به دنبال مردی گشت که او را فریب داده بود. در نهایت، استعدادهای او توسط ماموران سازمان تحقیقات دنیای بیرونی جکس و سونیا کشف شد و کنشی کمی بعد به این سازمان پیوست.

در حین مأموریتی با هدف یافتن یک مأمور گم شده در اوت‌ورلد، مأمور ویژه کنشی با اِرمک برخورد کرد و او را از کنترل ذهن شائو کان آزاد کرد. ارمک با آموزش هنر تله‌کینزی از نجات‌دهنده خود تشکر کرد، او همچنین Telekinetic Slam را هم به او آموزش داد.

کنشی در نهایت برنامه‌های اتحاد مرگبار را کشف کرد اما به دلیل تخریب‌شدن مقر فرماندهی سازمان تحقیقات دنیای بیرونی، او نتوانست با همکاران خود ارتباط برقرار کند. او باید به تنهایی با اتحاد مرگبار مواجه می‌شد که دردسر خاصی بود چون جادوگران از قبل می‌دانستند که او آنجاست و در واقع یکی از خدمتکارانشان را برای مراقبت از او فرستاده بودند.

سایرکس (Cyrax):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - سایرکس

سایرکس که قبلا با عنوان Unit LK-4D4 شناخته می‌شد، به لطف سونیا و جکس توانست روح خود را بازیابی کند و او اکنون یک مأمور ویژه از سازمان تحقیقات دنیای بیرونی است. سایرکس در آخرین مأموریت اکتشافی خود به اوت‌ورلد، توسط یک موجود خزنده مورد حمله قرار گرفت و کنسول دستی او در این برخورد آسیب دید. در حالی که او موفق شده بود مهاجم را از پای درآورد، تله‌پورت بین قلمرویی او اکنون نابود شده بود و او در اوت‌ورلد گیر افتاده بود تا اینکه راه دیگری برای خروج پیدا کرد.

در نهایت، سایرکس با خون آشامی به نام نیتارا آشنا شد و با او معامله کرد: اگر سایرکس گوی خاصی را از گودال گدازه بیرون بیاورد و برای نیتارا بیاورد، نیتارا او را به زمین برخواهدگرداند. سایرکس کاملا به خون‌آشام اعتماد نداشت اما به هر حال این پیشنهاد را پذیرفت، چون واقعاً چاره‌ای نداشت، مجبور به قبول این پیشنهاد شد. اگرچه بدن سایبورگ سایرکس قادر است برای مدت کوتاهی در برابر شرایط سخت مقاومت کند، سنسورهای او تقریباً بلافاصله داغ شدند و او مجبور شد کورکورانه دنبال گوی بگردد. با این حال، او موفق به پیدا کردن آن شد و آن را به نیتارا داد و سپس نیتارا با ایجاد یک پورتال سایرکس را به زمین فرستاد.

سایراکس هنوز هم می‌تواند بمب پرتاب کند، اما تور انرژی او از بین رفته است. با این حال، او در این بازی می‌تواند یک اره بزرگ را از محفظه سینه‌اش بیرون بکشد و یک حرکت ضربه چرخشی جدید داشته باشد. لباس جایگزین بدون نقاب سیرکس نشان می دهد که بخش‌هایی از بدن او (از جمله بازوهایش) هنوز هم انسان هستند، اگرچه این کار او را از کشیدن حریف به محفظه سینه و خرد کردن بدن آن‌ها باز نمی دارد.

کیتانا (Kitana):

کیتانا که رهبری حمله ارتش اِدنیا علیه شائو کان ضعیف شده را بر عهده داشت، با ارتش‌های شوکان (Shokan) در اوت‌ورلد متحد شد. با این حال، این اتفاق زیاد طول نکشید چراکه گورو در نبرد کشته شد و شوکان که اکنون بی‌رهبر شده بود، به هرج‌ومرج کشیده شد. به هر حال ادنیا در نهایت به دلیل مرگ شائو کان به دست «مهاجمان ناشناس» پیروز شد.

کیتانا فکر می‌کرد که بالاخره می‌تواند به خانه برگردد و در صلح و آرامش زندگی کند اما اتحاد مرگبار شکل گرفت و سربازان غیرمرده‌ رفته‌رفته وارد عمل شدند زیرا اِدنیا هیچ وقت شانس نداشته که ذره‌ای آرامش را به خود ببیند. ارتش او وارد نبرد شدند اما از پای درآمدند و روح آن‌ها بدنشان را رها کرد تا به سمت چراغ سبز روشن در دوردست پرواز کنند. کیتانا همچنین از مرگ لیو کانگ مطلع می‌شود و مخفیانه آرزو می‌کند که ای‌کاش لئو کانگ سال‌ها پیش در ادنیا به او پیوسته بود.

کیتانا به‌شدت تحت‌تأثیر تغییرات گیم‌پلی قرار گرفته و به‌خوبی گذشته نیست. تنها حرکات ویژه او Pretty Kick  (در واقع فقط یک ضربه پرنده)و حرکت مخصوص بادبزن فلزی است که دیگر حتی حریف را به سمت بالا نمی‌کشاند و فقط تنها حریف را به صورت افقی به سمت خود می‌کشد. فکر می‌کنم این کار شروع یک کمبو زنجیره‌ای را آسان‌تر می‌کند.

بو رای چو (Bo’ Rai Cho):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - بو رای چو

استاد قدیمی لیو کانگ در اصل اهل اوت‌ورلد است و این یعنی او نمی‌توانست وارد مسابقات مورتال کامبت شود زیرا اگر  این کار را می‌کرد، حضور او به نفع اوت‌ورلد حساب می‌شد. بو رای چو استاد سبک Drunken Fist است و ظاهراً در ارث‌رلم به سر می‌برد چراکه انگار نوشیدنی موجود در ارث‌رلم بسیار بهتر از نوشیدنی اوت‌ورلد است. وقتی کونگ لائو او را از مرگ لیو کانگ آگاه می‌کند، بو رای چو شروع به آموزش کونگ لائو برای نبرد پیش رو در مقابل اتحاد مرگبار می‌کند و در این نبرد همراه معبد می‌شود.

بو رای چو به خاطر سبک خاص مبارزه‌اش و کارهایی که به‌عنوان حرکت‌های ویژه‌اش انجام می‌دهد، یکی از بدترین شخصیت‌ها در نظر گرفته شده است. نمی‌توانم بگویم که من هم از طرفداران پروپاقرص او هستم اما باور کنید که او در بازی Deadly Alliance حتی نزدیک به بدترین شخصیت بازی نیست.

لی مِی (Li Mei):

لی می شخصیتی اهل اوت‌ورلد است که دهکده‌اش را مجبور به برده‌بودن کرده‌اند تا یک قلعه قصر در اطراف سولنادوی شنگ تسونگ (دروازه‌ای به سوی آسمان‌ها که آدم‌های بد از آن برای رسیدن به ارواح بی نهایت استفاده می‌کنند) بسازند. روح جنگجوبودن او مورد توجه کوان چی قرار گرفت و جادوگر به او قول داد که اگر موفق به پیروزی در یک مسابقه مبارزه‌ای شود، مردمش آزاد خواهند شد. اگر او شکست می‌خورد، مردمش برده باقی می‌ماندند و او برای همیشه به اتحاد مرگبار خدمت می‌کرد.

لی می در واقع برنده مسابقات می‌شود، اما در یک چرخش تکان دهنده (!)، کوان چی و شنگ سونگ تبدیل به آدم‌هایی می شوند که هرگز قصد ندارند به قول خود عمل کنند. روح لی می آخرین روحی بود که جادوگران برای ارتش مردگانشان به آن نیاز داشتند و بنابراین او خود را درون یک سرباز مومیایی شده می‌بیند… برای همیشه. یا حداقل تا بازی بعدی، به لطف وقفه به موقع بو رای چو.

لی می هم دقیقاً شخصیت محبوب طرفداران نیست اما من اهمیتی به این قضیه نمی‌دهم. او حرکات و کمبوهای ویژه بسیار خوبی دارد و با سای می‌جنگد که مرا به یاد میلینا می‌اندازد. من خط داستانی او را هم دوست دارم.

ساب زیرو (Sub Zero):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - ساب زیرو

ساب زیرو کنترل آنچه از لین کویی باقی مانده بود (اساساً هیچ) را به دست گرفته است و سعی دارد به جای قاتلانی که جمجه و ستون فقرات مردم را برای سرگرمی و سود جدا می‌شکافند، قبیله را به‌عنوان نیرویی خیر برای همیشه اصلاح کند. وقتی رِیدن ظاهر می‌شود و از او در برابر اتحاد مرگبار کمک می‌خواهد، ساب زیرو به خدای رعد می‌پیوندد تا به جهان نشان دهد که لین کویی دیگر سازمان فاسد و شیطانی گذشته نیست که تحت رهبری قبلی‌اش بود. معمولاً یک استاد بزرگ به چنین مأموریت خطرناکی نمی‌رود اما ساب زیرو فکر می‌کند که اگر می‌خواهد احترام شاگردانش را به دست آورد، لازم است تا چنین کاری را انجام دهد. قدرت یخ‌زدگی او توسط مدال اژدها که چندی پیش به دست آورد، افزایش یافته است؛ بنابراین او حالا برای هر چیزی آماده است.

به دلایلی، ساب زیرو در این بازی شبیه پدر ساب زیرو است. این ظاهر در میان طرفداران مورتال کامبت چندان محبوب نبود اما حداقل لباس جایگزین نینجا وجود دارد که او می‌تواند بپوشد. ساب زیرو ظاهراً فراتر از حرکت‌های مبتدیانه‌ای مانند سر خوردن یخ و گودال یخ رفته است؛ بنابراین حالا فقط یک انفجار یخی معمولی و یک سر خوردن متفاوت دارد که بیشتر شبیه یک شارژ کردن تهاجی با شانه است. او همچنین از پاره‌کردن ستون فقرات شما به پاره کردن کل اسکلت شما ارتقا یافته است.

فراست (Frost):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - فراست

وقتی ساب زیرو استاد بزرگ لین کویی می‌شود، تورنمنتی را برگزار می‌کند تا بهترین مبارزانی را که می‌توان پیدا کرد، جذب کند. شخصیتی به نام «فراست» (Frost) با شایستگی برنده‌ی این مسابقات می‌شود و ساب زیرو به‌قدری تحت‌تأثیر توانایی‌های او قرار گرفت که سنت لین کویی را شکست و او را شاگرد شخصی خود کرد. فراست به‌سرعت یاد گرفت و قدرت انجماد او قوی شد اما در عین حال به طور فزاینده‌ای متکبر شد.

زمانی که رِیدن برای درخواست کمک ساب زیرو آمد، تمرین فراست قطع شد. ساب زیرو او را باخود برد، به این امید که بتواند کمی فروتنی و دیدی از تجربه واقعی نبرد به او بیاموزد. این اتفاق نیفتاد و در واقع فراست به دلایل خودخواهانه خود به اربابش در سفر به دنیای خارج پیوسته بود.

معلوم شد که فراست می‌خواسته خودش استاد بزرگ لین کویی بشود. او به ساب زیرو خیانت می‌کند و به او حمله می‌کند و مدال اژدها را می‌گیرد، اما قدرت و نظم لازم برای کنترل قدرت آن را ندارد و توسط توانایی انجماد خودش گرفتار می‌شود.

Frost دارای حرکات یخی و لغزش زمینی است که ساب زیرو دیگر از آن‌ها استفاده نمی‌کند و برخی از کمبوهای زنجیره‌ای او کاملاً دیوانه‌وار هستند. او همچنین یک لباس جایگزین دارد که او را بسیار شبیه به کیلر فراست از کتاب‌های کامیک دی سی می‌کند.

رِیدن (Raiden):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - ریدن

بیچاره ریدن پیر. درست زمانی که او به یک الدر گاد تبدیل شد و فکر می‌کرد که می‌تواند به آسمان‌ها صعود کند و با الدر گادهای دیگر گلف بازی کند (یا هر کاری که در آنجا انجام می‌دهند)، شنگ سونگ و کوان چی اتحاد مرگبار خود را شکل می‌دهند و می‌روند لیو کانگ را به قتل می‌رسانند و دوباره قلمروها را تهدید می‌کنند. وقت آن رسیده که خدای رعد دوباره به زمین برگردد و جنگجویان را جمع کند. انیمیشن حرکت برق‌زدن او در سطح انمیشین‌های مورتال کامبت ۴ خنده‌دار است.

اسکورپیون (Scorpion):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - اسکورپیون

اسکورپیون در ندررلم دوران خوشی را در حال کتک‌زدن کوان چی سپری می‌کرد اما متأسفانه جادوگر توانست با کمک دو اونی (شیاطینی از ندررلم) فرار کند. اسکورپیون از طریق پورتال به دنبال کوان چی رفت و در نهایت به اوت‌ورلد رسید اما در مکانی متفاوت. نه این که هرگز او شکار آن جادوگر عوضی را که خانواده و قبیله‌اش رو کشته، متوقف کند.

با این حال، آنچه او را متوقف می‌کند، دو اونی (Oni) هستند که آن‌ها هم کوان چی را از ندررلم تا اوت‌ورلد دنبال کرده‌اند. آن‌ها به اسکورپیون حمله می‌کنند و او را در سولنادو پرتاب می‌کنند که بدن جهنمی او را از هم می‌پاشد. به نظر می‌رسد که اسکورپیون در پایان‌بندی خود کشته می‌شود و اگر همه نمی‌دانستند که اد بون او را دوست دارد، بسیار دراماتیک‌تر می‌شد.

اسکورپیون در این بازی ضربه‌ تلپورت خود را ندارد و به همین دلیل است که در نیمی از مواقع فقط او را به همان نقطه تله‌پورت می‌کند و او را می‌کشد. با این حال، او یک flip kick جدید دریافت می‌کند و قادر به احضار آتش جهنم است و البته، نیزه او هنوز وجود دارد، حتی اگر آن‌ها ورودی برای استفاده از آن را به دلایلی تغییر داده باشند.

نیتارا (Nitara):

نیتارا یک خون‌آشام است که در تلاش برای جداکردن قلمرو اصلی خود از اوت‌ورلد است. برای انجام این کار، او باید به گوی خاصی که قلمروها را به هم متصل می‌کند، دست پیدا کند. او می‌داند که گوی کجاست اما عملاً نمی‌تواند به آن دسترسی داشته باشد زیرا هیچ راهی برای زنده‌ماندن او در دریاچه‌ای از گدازه‌های مذاب وجود ندارد. یک روز سایبورگی به نام سایرکس ظاهر می‌شود و نیتارا فرصتی می‌بیند که بتواند آن گوی را تصاحب کند.

البته این خون‌آشام می‌داند که سایرکس قرار نیست بدون پاداشی در برابر این کار در گودال گدازه‌های مذاب سرگردان شود و باید در ازای خدماتش چیزی به او بدهد؛ بنابراین، رپتایل را استخدام می‌کند تا به سایرکس حمله کند و تله‌پورت او را بشکند. پس از انجام این کار، او خود را به سایبورگ معرفی می‌کند و به او پیشنهاد می‌دهد که می‌تواند در صورت انجام این کار برای خروج از دنیای خارج به او کمک کند. این نقشه در واقع جواب می‌دهد و نیتارا گوی را می‌گیرد و پس از فرستادن سایرکس به زمین، گوی را می‌شکند و قلمرو خود را آزاد می‌کند و به خانه برمی‌گردد.

نیتارا به‌عنوان یک خون‌آشام می‌تواند خون حریفانش را بمکد. او همچنین می‌تواند خون را به آن‌ها تف کند و برای مسافت‌های کوتاه پرواز کند. در صورتی که فکر می‌کنید او چگونه می‌تواند در مراحلی که در نور روز اتفاق می‌افتد مبارزه کند، توضیح این است که تنها خورشید زمین به خون‌آشام‌ها آسیب می‌رساند.

رپتایل (Reptile):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - رپتایل

پس از اینکه شائو کان توسط شنگ سونگ و کوان چی کشته می‌شود، در حالی که رپتایل توسط نیتارا به مسیر دیگری منحرف می‌شود (همان‌طور که گفته شد نیتارا برای نقشه‌اش به رپتایل نیاز دارد و این یعنی شائو کان هم باید بمیرد تا رپتایل بتواند به فرد جدیدی خدمت کند)، نژاد ساوریان  (Saurian) به‌شدت به دنبال یک ارباب جدید است. او در نهایت به نیتارا خدمت می‌کند که او و سایرکس را انجام یک مبارزه ترغیب می‌کند.

در نهایت رپتایل متوجه می‌شود که فریب‌خورده و اربابش در نتیجه نقشه خون‌آشام کشته شده است (اگر منصفانه قضاوت کنیم، این نقشه احتمالاً هیچ فرقی ایجاد نمی‌کرد، به جز اینکه احتمال زیاد اگر رپتایل هم آنجا بود، می‌مرد)، بنابراین برای گرفتن انتقام خود به دنبال سایرکس و نیتارا می‌گردد اما وقتی به آنجا می‌رسد، آن دو از بین می‌روند و تنها چیزی که باقی می‌ماند انرژی جادویی باقی مانده و یک تخم اژدها است. تخم بیرون می‌آید و یک پرتو نور به رپتایل برخورد می‌کند و او را تغییر می‌دهد. «پادشاه اژدها» دوباره زنده می‌شود.

همان‌طور که در تصویر مشاهده می‌کنید، رپتایل برای این بازی به طور کامل به یک مرد مارمولکی تغییر کرده است. در داستان، این تغییر در حالی توضیح داده می‌شود که او به دلیل جدایی طولانی‌مدت از نژاد خود، در حال تغییر و وحشی‌تر شدن است. مدل درون بازی او بسیار مسخره به نظر می‌رسد و حالت حرکت او که در هنگام سبک دوم مبارزه انجام می‌دهد، دیگر باوقار به نظر نمی‌رسد. هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم این را بگویم اما ظاهر نینجایی او را برگردانید.

کِینو (Kano):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - کینو

تصور می‌شد که کینو پس از مبارزه‌‌ی خود با سونیا در جریان وقایع بازی مورتال کامبت ۳ مرده است. این دو روی پشت‌بامی نبرد کردند و کینو از پای درآمد و از آنجا پرتاب شد اگر موتارو جنگ را مشاهده نمی‌کرد، احتمالاً مرده بود. موتارو او را شفا داد و به خاطر شکستش او را به زندان انداخت اما کینو با کشتن موتارو توانست فرار کند. کینو و شیوا طرحی برای ترور شائو کان ارائه کردند اما کینو تصمیم گرفت در آخرین لحظه به شیوا حمله کند و او را در اختیار شائو کان قرار دهد. به همین دلیل، کینو در ارتش کان به ژنرالی ارتقا یافت.

معلوم شد که کینو ژنرال بسیار خوبی است و در واقع توانست حمله اِدنیا و شوکان (Shokan) را دفع کند، البته با مرگ گورو صفوف شوکان به هم ریخت. او درست به موقع به قصر شائو کان بازگشت تا شاهد حمله اتحاد مرگبار باشد. هنگامی که شائو کان دستگیر شد، کینو از سایه‌ها بیرون آمد تا خدمات خود را به اتحاد ارائه دهد.

همه بازی ترور گودارد (Trevor Goddard) فقید را در نقش کینو در فیلم مورتال کامبت سال  ۱۹۹۵ دوست داشتند؛ بنابراین اکنون کینو رسماً استرالیایی است. (گودار اینطور نبود، او در واقع بریتانیایی بود و برای ایفای این نقش خاص تظاهر به استرالیایی بودن می‌کرد و اینگونه کینو استرالیایی شد). یکی از کمبوهای او، Ear to Ear  است که اشاره‌ای به یک دیالوگ در فیلم است. به هر حال، آن چیزی که او به گردن خود می‌بندد، یک دسته از موهای سونیا است که در جریان دعوای آنها روی پشت بام آن‌ها را بریده است.

ماوادو (Mavado):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - ماوادو

ماوادو رهبر قبیله اژدهای سرخ است که به‌نوعی شبیه اژدهای سیاه است اما قرمز. در واقع، اژدهای سیاه زمانی شکل گرفت که گروهی از اعضای اژدهای سرخ از قوانین قبیله‌ای که آن‌ها را محدود می‌کرد خوششان نمی‌آمد. به نظر می‌رسد که ماوادو ترجیح می‌دهد از هوش خود به جای نیروی خشونت‌آمیز استفاده کند و در یک لحظه به نظر می‌رسد که کابال را کشته و شمشیرهایش را دزدیده است.

ماوادو توسط اتحاد مرگبار استخدام می‌شود تا در ازای مبارزه با کینو، آخرین بازمانده اژدهای سیاه، کِنشی را شکار کند. او دقیقاً همین کار را می‌کند و کنشی را شکست می‌دهد که در نتیجه نزدیک است کشته شود. احتمالاً او کینو را هم شکست می دهد چراکه گفته می‌شود او در بازی بعدی مورتال کامبت در زندان بوده است.

صادقانه بگویم، او شخصیتی کسل‌کننده است. او با قلاب‌های احمقانه به این طرف و آن طرف می‌پرد و تنها حرکت ویژه او ضربه قلابش است. با این حال، لباس جایگزین او باعث می‌شود که او شبیه استرایدر هیریو (Strider Hiryu) به نظر برسد و من امید داشتم که آن‌ها طرح اصلی او را که شبیه ماتادور بود، حفظ کرده بودند.

هسو هائو (Hsu Hao):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - هسو هائو

من می‌توانم بگویم که این مرد محبوبیتی ندارد اما این جمله حق مطلب را اصلاً ادا نمی‌کند. طرفداران مورتال کامبت از هسو هائو متنفر هستند. توسعه‌دهندگان و نویسندگان مورتال کامبت از هسو هائو متنفر هستند. هیچکس هسو هائو را دوست ندارد. جداً، یک نگاه به او بیندازید. آیا این همان کسی است که می‌خواهید در مورتال کامبت در نقش او بازی کنید؟

اما شاید در گیم‌پلی بهتر باشد؟ نه واقعاً، اینگونه نیست. او چند کمبو مناسب دارد و همین. حرکات ویژه او (هر دوی آن‌ها) افتضاح هستند. هرچند که فکر می‌کنم اگر واقعاً بخواهید نقش یک شخصیت را که از قابلیت گلاویز شدن (Grapple) استفاده می‌کند، بازی کنید، ممکن است کاملاً از لحاظ گیم پلی افتضاح نباشد. حتی با در نظر گرفتن این موضوع هم بقیه موارد را نمی‌توان کاری کرد و شما هنوز به‌عنوان هسو هائو بازی می‌کنید. بهترین نکته درباره‌ی هسو هائو این است که لباس جایگزینش او را شبیه به یک نوزاد غول پیکر می‌کند، به خصوص در حالت مبارزه شوای چیائو.

در داستان بازی، هسو هائو از سرسپردگان ماوادو است که برای نفوذ به سازمان تحقیقات جهان بیرونی استخدام می‌شود. به طرز عجیبی، جکس و سونیا همان لحظه‌ای که وارد در می‌شود، به او نمی‌گویند که فوراً برگردد و پشت سرش را هم نگاه نکند. به هر حال، او این مأموریت خودش را انجام می‌دهد و به سازمان نفوذ می‌کند و موفق می‌شود تا مقر آنجا را نابود کند. جکس در نهایت به او می‌رسد و قلب مصنوعی اش را پاره می‌کند و به او دردناک‌ترین مرگ را می دهد.

دراهمین (Drahmin):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - دراهمین

دراهمین صدها سال پیش یک جنگ‌سالار بی رحم در اوت‌ورلد بود. پس از مرگ، به خاطر جنایاتش به ندررلم تبعید شد و آن‌قدر شکنجه شد تا عقل و انسانیت خود را به طور کامل از دست داد. سرانجام او سرنوشت خود را پذیرفت و به دراهمین، شکنجه‌گر اونی، تبدیل شد. هنگامی که کوان چی از اسکورپیون فرار می‌کرد، با دادن وعده آزادی از دراهمین و مولوک که یک اونی است، کمک خواست.

طراحی دراهمین به نوعی جالب است اما متأسفانه خودش افتضاح است. او به طرز دردناکی کند است و هیچ کمبوی زنجیره‌ای ندارد و حرکات ویژه‌اش هم چندان خوب نیستند؛ بنابراین به نوعی وحشتناک است. او همچنین تعداد زیادی مگس دارد که دائماً در اطرافش وزوز می‌کنند که بسیار آزاردهنده است. و چرا لباس‌های مخصوص کشتی‌کج می پوشد؟

کوان چی (Quan Chi):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - کوان چی

این جادوگر بدنام ظاهر جدیدی دارد که شاید شما را به یاد بعضی از دیگر شخصیت‌های معروف بازی‌های ویدئویی بیندازد. در واقع، وقتی God of War بیرون آمد، با خود گفتم «اوه، خوشحالم که می‌بینم کوان چی هنوز مشغول به کار است».

من فکر می‌کنم که تا به اینجا در این مطلب به‌خوبی به داستان کوان چی اشاره کرده‌ایم؛ بنابراین بیایید فقط به گیم‌پلی و موارد مربوط به آن بپردازیم. کوان چی هنوز هم گلوله‌های آتشین جمجمه سبز رنگ و ضربه لگد ستاره‌ای خود را دارد اما به‌یاد‌ماندنی‌ترین نکته درباره‌ی او در این بازی، فیتالیتی او است. فیتالیتی او در مورتال کامبت ۴ که پای حریف را قطع می‌کرد، بهترین فیتالیتی مورتال کامبت ۴ بود اما حالا بدترین فیتالیتی را دارد. سر حریف را می‌گیرد و آن را می‌کشد، و گردن را تا حد مسخره‌ای کش می‌دهد. ظاهرا این قضیه خیلی دیر به بازی اضافه شد و کسی آن را دوست نداشت اما زمانی برای ایجاد یک فیتالیتی جدید برای او وجود نداشت، بنابراین باید باقی می‌ماند.

بسته به شخصیتی که برای انجام بخش آرکید انتخاب می‌کنید، کوان چی یا شنگ سونگ به‌عنوان غولآخر ظاهر می‌شوند اما شکست دادن هیچ‌کدام از آن‌ها چندان دشوار نیست.

شنگ سونگ (Shang Tsung):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - شنگ سونگ

حرکت به‌سوی بازی سه‌بعدی به هیچ شخصیتی بیشتر از شنگ سونگ ضربه نزد.. قابلیت اصلی و ویژگی تعیین‌کننده او در بازی‌های دو بعدی مورتال کامبت، توانایی او برای تبدیل شدن به دیگر شخصیت‌ها بود اما این کار با مدل‌های سه‌بعدی امکان پذیر نبود. بنابراین، حالا او فقط چند گلوله آتشین دارد (که بعضی از آن‌ها به‌صورت دایره‌ای شلیک می‌شوند چون سه‌بعدی هستند!) و یک حرکت دزدی روح که به او اجازه می‌دهد کمی سلامتی خود را بازیابی کند.

دقیقاً مثل کوان چی، با انتخاب بعضی از شخصیت‌ها در بخش آرکید، او به‌عنوان غولآخر ظاهر می‌شود اما مبارزه با به‌صورت خاصی دشوار نیست و نسبتاً عادی است.

مولوک (Moloch):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - مولوک

قبل از اینکه به‌عنوان غولآخر یکی از جادوگران را شکست بدهید، باید از پس این اونی بر بیایید. مولوک، اونی نابودکننده، غولآخر فرعی بسیار قدرتمند این بازی است که شما را به تسلیم وادار خواهد کرد. کار او این است که هیچ چیز او را خسته نمی‌کند، پرتابه‌ها فقط کمی او را تکان می‌دهند و مشت هایش تقریباً از هر چیزی رد می‌شود.

با این حال من موفق شدم یک پیروزی بی‌نقص در مقابل او به دست بیاورم که در آن از یک حمله سریع استفاده کردم که حملات او را قطع کرد و سپس یک کمبو زنجیره‌ای ساده را اسپم کردم. اگرچه من شک دارم که این کار بر روی درجه‌های سختی به غیر از آسان جواب بدهد!

بِلِیز (Blaze):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - بلیز

بلیز یکی از شخصیت‌های مخفی بازی است که می‌توانید قفل آن‌ها را باز کنید. بلیز عنصری از اوت‌ورلد است و در جستجویی در سراسر قلمروها به سر می‌برد. جستجوی او وقتی به پایان می‌رسد که خدمتکاران پادشاه اژدهای مرده او را با جادوی خود به بردگی گرفتند و او را مجبور به محافظت از آخرین اژدهای بزرگ باقی مانده کردند تا اینکه بالاخره پادشاه اژدها از تخم بیرون آمد و بازگشت.

اگر به خاطر داشته باشید، بلیز برای اولین بار در پس زمینه استیج The Pit II در مورتال کامبت ۲ به‌عنوان یک شخصیت آتشین که در ابتدا تورچ (Torch) نامیده می‌شد، دیده شد. این نام به منظور جلوگیری از نقض کپی رایت به بلیز تغییر یافت. او در لحظه‌های آخر به بازی اضافه شد و به همین خاطر استایل‌های مبارزه‌ی متفاوتی و فیتالیتی ندارد.

موکپ (Mocap):

Mortal Kombat: Deadly Alliance - موکپ

شخصیت بازکردنی در واقع یک شوخی است و بیشتر از هرچیزی می‌توان آن را ادای احترامی به کارلوس پِسینا (Carlos Pesina) در نظر گرفت. این شخصیت همان‌طور که از نامش مشخص است، یک بازیگر موشن کپچر است که روی آخرین فیلم جانی کیج کار می‌کند و به طریقی در جریان اتفاقات این بازی در کنار افراد خیر به مبارزه می‌پردازند.

شخصیت‌های انحصاری نسخه‌ی گیم‌بوی ادونس:

سارینا (Sareena):

هنگامی که شیناک به او حمله کرد، سارینا شیطان شکل انسانی خود را از دست داد و به طبقه‌ی پنجم ندررلم بازگردانده شد. او به شکل شیطانی‌اش آنجا ماند تا اینکه یک درگاه متروکه را کشف کرد که به اوت‌ورلد منتهی می‌شد. او در اوت‌ورلد یاد گرفت که از هاله زنده قلمرو تغذیه کند و حالا می‌توانست بدون جادوگری کوان چی به شکل انسان باقی بماند.

او بعداً با ساب زیرو مواجه می‌شود که به دلیل کمک به برادرش در سال‌ها پیش، به او پیشنهاد پناه می‌دهد. در پایان‌بندی او کمی کلیف‌هنگر وجود دار زیرا بیان می‌کند که ساب زیرو ممکن است به زودی متوجه شود که دوست شدن با یک شیطان از ندررلم ایده خوبی نیست، در حالی که سارینا نگاه حیله‌گری به صورتش دارد. بدیهی است که هیچ گاه به چیز جالب یا در واقع هیچ چیز خاصی منجر نمی‌شود.

سکتور (Sector):

سکتور همیشه یک ماشین کشتار بی‌رحم بود اما بعد برنامه‌هایش دستکاری و خراب شد و حتی بدتر از گذشته شد. اولین کاری که او انجام داد، کشتن استاد بزرگ لین کویی و تلاش برای به دست گرفتن کنترل قبیله بود اما ساب زیرو توانست او را شکست دهد. پس از این نبرد، سکتور به ژاپن می‌گریزد و قبیله نینجاهای سایبرنتیک خود به نام تکونین (Tekunin) را تأسیس می‌کند.

نوب سایبات (Noob Saibot):

این نینجای سیاه از ندررلم هنوز از شائو کان دستور می‌گیرد و مشخص می‌شود که او فردی بوده که گورو را کشته است. اگرچه او موقعی گورو را می‌کشد که این جنگجوی شوکان از نبرد خسته شده بود اما به هر حال این کار را نوب سایبات انجام می‌دهد.

شخصیت‌ها و خط داستانی زیادی برای پوشش دادن وجود داشت و از از این به بعد در بازی‌های بعدی بیشتر هم می‌شود. این را هم اشاره کنم که بعضی از شخصیت‌های دیگر مثل تیامت (Tiamet) و بافومت (Baphomet) قرار بود به این بازی راه پیدا کنند اما در نهایت این چنین نشد. من مطمئنم که آن‌ها هم به شخصیت‌های احمق و ناامید‌کننده تبدیل می‌شدند اما حداقل بسیار جذاب‌تر از هسو هائو و ماوادو به نظر می‌رسیدند.

جدا از فیتالیتی‌ها، تمام حرکات این بازی از طریق حالت جدید Konquest Mode به شما آموزش داده می‌شود که شامل ده مأموریت برای هر مبارز است. حالت Konquest همچنین داستان هر شخصیت را به‌صورت متنی بین مأموریت‌های آموزشی به شما نشان می‌دهد و با یک مسابقه آینه‌ای (مبارزه‌ای که بین دو شخصیت یکسان در بازی‌های مبارزه‌ای انجام می‌شود) با ۵ راند به پایان می‌رساند. بعضی از نوشته‌ها که داستان شخصیت‌ها را روایت می‌کنند، نسبتاً نویسندگی سرگرم‌کننده‌ای دارند. همه مأموریت‌های یکسانی در Konquest ندارد؛ بعضی از شخصیت‌ها بعد از نبرد آینه‌ای خود یک مبارزه‌ی دیگر هم دارند و بعضی دیگر در Trial of Blood شرکت می‌کنند که در آن سعی می کنید ۵۰ یا ۸۰ پیمانه از خون حریف را قبل از تمام شدن تایمر بریزید (اگر سلاح شما بتواند حریف را به زحمت بیندازد، سخت نیست اما در غیر این‌صورت دشوار خواهد بود). به طور کلی، Konquest حملات اساسی شخصیت شما، کمبوهای ابتدایی، حرکات ویژه و کمبوهای پیشرفته را به همین ترتیب به شما آموزش می‌دهد.

Mortal Kombat: Deadly Alliance - krypt

هوش مصنوعی هر چه به اتمام حالت Konquest نزدیک می‌شود، دشوارتر می‌شود؛ بنابراین تا زمانی که ۱۷۸ مأموریت از ۲۱۸ مأموریت را انجام دهید، در حالتی قرار می‌گیرد که اساساً می‌خواهد حال شما را بگیرد و شما را نابود کند و به همین خاطر پیروزی بسیار دشوار خواهد شد. اجرای بعضی از کمبوهای سخت‌تر هم یک کابوس تمام‌عیار هستند، به خصوص اگر حریف در حال حرکت باشد. شما در این بازی هرگز از هیچ کدام از این ها در یک مبارزه واقعی استفاده نخواهید کرد، مگر اینکه چهار دست داشته باشید، بنابراین نمی‌دانم چرا حالت Konquest اصرار دارد که برای پیشرفت آن‌ها را یاد بگیرید.

با تمام کردن مأموریت‌های حالت Konquest و پیروز شدن در آن‌ها، شما سکه (Koin) دریافت خواهید کرد. این سکه‌ها در شش رنگ مختلف خواهند بود و برای باز کردن محتواهای مختلف در بخش Krypt که در اینجا برای اولین‌بار در این سری ظاهر می‌شود، قابل‌استفاده خواهند بود.

بیشتر تابوت‌های موجود در Krypt چیز جالبی در خود ندارند (عمدتاً طراحی‌های هنری مفهومی و دیگر چیزهای بی ارزش) اما برخی از آن‌ها شخصیت ها، لباس‌ها و استیج‌هایی را در خود گنجانده‌اند که می‌توانید آن‌ها را باز کنید. مشکل همه این‌ها این است که برای به دست آوردن همه این چیزها باید برای کسب این سکه‌ها سنگ تمام بگذارید و این خیلی طول می‌کشد. حتی نمی‌توانید سکه‌های رنگ‌های مختلف را به همدیگر تبدیل کنید.

تمام سکه‌ها و محتوایی که باز می‌کنید، به پروفایلی که هنگام شروع بازی ایجاد می‌کنید، وابسته هستند و من فکر می‌کنم که شما باید بتوانید سکه‌هایی را که کسب کرده‌اید به رخ دیگران بکشید اما من واقعاً به این موضوع فکر نکرده‌ام چون کسی اهمیت می‌دهد.

مینی گیم Test Your Might به همراه یک مینی گیم جدید به نام Test Your Sight برگشته است. در مینی گیم Test Your Sight یک لوگوی مورتال کامبت در یکی از چندین فنجان مخفی شده و باید آن را دنبال کنید و فنجان درست را انتخاب کنید. هر دوی این‌ها هنوز هم سرگرمی‌های خوبی هستند و اگر دوست دارید می‌توانید آن‌ها را کم‌و‌بیش تجربه کنید. کنید.

Mortal Kombat: Deadly Alliance - test your might

بازی Deadly Alliance روی هر سه کنسول نسل ششمی عرضه شدند و این نسخه‌ها از نظر فنی کم‌وبیش مشابه یکدیگرند و از نظر محتوا هم کاملاً یکسان هستند. دوال‌شاک ۲ بدون شک بهترین کنترلر برای این بازی است؛ بنابراین اگر یک کنترلر آرکید نداشته باشید، نسخه‌ی پلی‌استیشن ۲ بهترین نسخه‌ی بازی است.

من بیشتر نسخه گیم‌کیوب را برای این مقاله بازی کرده‌ام و اجازه دهید به شما بگویم که d-pad آن برای مورتال کامبت بی‌فایده است. من به‌سختی می‌توانم ساده‌ترین حرکات خاص را با آن انجام دهم و کاملاً مطمئنم که می‌توانم اجرای فایربال را در زندگی واقعی یاد بگیرم قبل از این که بخش Konquest را با کنترلر گیم‌کیوب به اتمام برسانم. بعد از این قضیه، بازی را روی شبیه ساز دلفین و با استفاده از دوال‌شاک ۴ امتحان کردم که حداقل صد برابر بهتر و پاسخگوتر شد.

همان‌طور که احتمالاً تا الان مشخص است، «مورتال کامبت: اتحاد مرگبار» به هیچ وجه یک بازی عالی نیست. با این حال، این سری را برای نسل ششم کنسول‌های بازی احیا کرد و پس از آن چند دنباله دیگر با استفاده از همین موتور تولید شد. از آنجایی که موتور بازی‌سازی این بازی کم‌و‌بیش کار می‌کرد، تیم مورتال کامبت می‌توانست روی بهبود همه چیز و اضافه کردن محتوای بیشتر در بازی‌های بعدی تمرکز کند.

منبع: ۱ ۲۳

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی


کنسول بازی سونی مدل PlayStation 5 ظرفیت 825 گیگابایت ریجن 1200 آسیا

کنسول بازی مایکروسافت مدل XBOX SERIES S ظرفیت 512 گیگابایت



برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما